تناسخ چیست؟
عقیده به تناسخ، در بین گروه های مختلف رایج بوده است و رمز رواج آن، با این کلام امیر المومنین (ع) تبیین می شود: حضرت می فرمایند: اگر باطل با حقّ در نیامیزد، حقیقت جو آن را شناسد و داند، و اگر حق به باطل پوشیده نگردد، دشمنان را طعنه زدن نماند. لیکن اندکی از این و آن گیرند، تا به هم در آمیزد و شیطان فرصت یابد و حیلت برانگیزد تا بر دوستان خود چیره شود.[1] معتقدان به تناسخ، علیرغم اختلافات و تفاوت های بسیاری که دارند، در بقای روح و مساله پاداش و جزا با یکدیگر مشترک هستند. و وجاهت این اعتقاد نیز از همین مساله نشات می گیرد که کاملا حق و صحیح است. اما به جای پذیرفتن دلایل متعدد و محکم معاد، معتقدند که این پاداش و جزا، با انتقال روح از یک بدن مادی به بدن مادی دیگر متحقق می شود. و دلیل قانع کننده و منطقی ای نیز برای ادعای خویش ندارند. برای بطلان تناسخ، علاوه بر دلایل اثبات کننده معاد، می توان به طور مستقیم تناسخ را ابطال نمود که در ذیل یکی از این دلایل را تقدیم می کنیم: هنگامی که جنینی به مرحله ی دریافت روح می رسد، سه احتمال مطرح است؛ یا روحی از سوی خدا به او افاضه می شود؛ یا روح شخص دیگری که مرده به آن تعلّق می گیرد؛ یا هم خدا روحی به او افاضه می کند، هم روح شخص دیگر به آن تعلّق می گیرد. احتمال سوم باطل است؛ چون لازم می آید که یک نفر، در آن واحد دو نفر باشد؛ و یک بدن را دو روح تدبیر نماید؛ که این امر موجب نابودی بدن می شود. نیز به علم حضوری می یابیم که ما یک نفریم نه دو نفر. احتمال دوم نیز باطل است. چون مستلزم ترجیح بلامرجّح می باشد. اگر جایز است که روح کس دیگری به این جنین تعلّق گیرد، چرا این روح تعلّق گرفت و نه آن روح و نه روح سوم و چهارم و ... . این جنین اگر ذاتاً قابلیّت دریافت هر روحی را دارد، پس چرا این و نه آن؟ پس اگر یکی از این روحها به آن تعلّق گیرد، ترجیح بلامرجّح خواهد بود که امری است محال. چون ترجیح بلامرجّح در حقیقت مستلزم وجود معلول است بدون علّتش. همچنین از یک طرف طبق ادّعای تناسخیّه جایز است که روح شخص دیگری به این جنین تعلّق گیرد و از طرف دیگر جایز است خدا روحی را به آن جنین افاضه کند. حال چرا از بین این دو حالت، اوّلی ترجیح یافت نه دومی. حال آنکه دومی با فیّاضیّت خدا سازگارتر است. پس در این حالت نیز ترجیح بلامرجّح لازم می آید یا ترجیح مرجوح ، که هر دو محال می باشند. [1]. خطبه 50 نهج البلاغه.
عنوان سوال:

تناسخ چیست؟


پاسخ:

عقیده به تناسخ، در بین گروه های مختلف رایج بوده است و رمز رواج آن، با این کلام امیر المومنین (ع) تبیین می شود:
حضرت می فرمایند: اگر باطل با حقّ در نیامیزد، حقیقت جو آن را شناسد و داند، و اگر حق به باطل پوشیده نگردد، دشمنان را طعنه زدن نماند. لیکن اندکی از این و آن گیرند، تا به هم در آمیزد و شیطان فرصت یابد و حیلت برانگیزد تا بر دوستان خود چیره شود.[1]

معتقدان به تناسخ، علیرغم اختلافات و تفاوت های بسیاری که دارند، در بقای روح و مساله پاداش و جزا با یکدیگر مشترک هستند. و وجاهت این اعتقاد نیز از همین مساله نشات می گیرد که کاملا حق و صحیح است.
اما به جای پذیرفتن دلایل متعدد و محکم معاد، معتقدند که این پاداش و جزا، با انتقال روح از یک بدن مادی به بدن مادی دیگر متحقق می شود. و دلیل قانع کننده و منطقی ای نیز برای ادعای خویش ندارند.
برای بطلان تناسخ، علاوه بر دلایل اثبات کننده معاد، می توان به طور مستقیم تناسخ را ابطال نمود که در ذیل یکی از این دلایل را تقدیم می کنیم:
هنگامی که جنینی به مرحله ی دریافت روح می رسد، سه احتمال مطرح است؛ یا روحی از سوی خدا به او افاضه می شود؛ یا روح شخص دیگری که مرده به آن تعلّق می گیرد؛ یا هم خدا روحی به او افاضه می کند، هم روح شخص دیگر به آن تعلّق می گیرد.
احتمال سوم باطل است؛ چون لازم می آید که یک نفر، در آن واحد دو نفر باشد؛ و یک بدن را دو روح تدبیر نماید؛ که این امر موجب نابودی بدن می شود. نیز به علم حضوری می یابیم که ما یک نفریم نه دو نفر.
احتمال دوم نیز باطل است. چون مستلزم ترجیح بلامرجّح می باشد. اگر جایز است که روح کس دیگری به این جنین تعلّق گیرد، چرا این روح تعلّق گرفت و نه آن روح و نه روح سوم و چهارم و ... . این جنین اگر ذاتاً قابلیّت دریافت هر روحی را دارد، پس چرا این و نه آن؟ پس اگر یکی از این روحها به آن تعلّق گیرد، ترجیح بلامرجّح خواهد بود که امری است محال. چون ترجیح بلامرجّح در حقیقت مستلزم وجود معلول است بدون علّتش.
همچنین از یک طرف طبق ادّعای تناسخیّه جایز است که روح شخص دیگری به این جنین تعلّق گیرد و از طرف دیگر جایز است خدا روحی را به آن جنین افاضه کند. حال چرا از بین این دو حالت، اوّلی ترجیح یافت نه دومی. حال آنکه دومی با فیّاضیّت خدا سازگارتر است. پس در این حالت نیز ترجیح بلامرجّح لازم می آید یا ترجیح مرجوح ، که هر دو محال می باشند.

[1]. خطبه 50 نهج البلاغه.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین