نتایج و پیامدهای افعال انسان بر دو گونه اند: یا نتایج و پیامدهای تکوینی اند یا نتایج و پیامدهای قراردادی. برای مثال وقتی راننده ای سبقت غیر مجاز می گیرد یا از چراغ قرمز رد می شود ، ممکن است با اتومبیل دیگری تصادف نماید. همچنین ممکن است توسط پلیس جریمه شود. جریمه شدن توسط پلیس مجازات قراردادی این عمل خلاف است؛ امّا تصادف نمودن نتیجه تکوینی این فعل خلاف است؛ یعنی در جایی که سبقت غیر مجاز یا رد شدن از چراغ قرمز منجر به تصادف شده است، بین تصادف و آن عمل رابطه علّی و معلولی برقرار است. در مورد احکام شرعی نیز چنین است. برخی از معاصی، هم مجازاتهای اعتباری و قراردادی دارند هم مجازاتهای تکوینی، امّا برخی دیگر از معاصی فقط مجازاتهای تکوینی دارند. برای مثال اگر کسی دزدی کند هم در دنیا باید مجازات شود هم در آخرت. مجازات دنیایی او مثل حبس، یا بریده شدن دست، مجازات قراردادی است؛ لکن نه قرارداد بشری بلکه قرارداد شرعی است. ولی مجازات اخروی او تکوینی است. مجازات و پاداش اعتباری و قرارداد اختصاص به جایی دارد که تکلیف در آن معنی داشته باشد. لذا همه مجازاتها و پاداشهای اخروی تکوینی اند ؛ یعنی مجازات اخروی گناهکاران چیزی جز تجسم عمل خود آنها نیست. چنین نیست که کسی گناه کند و در مقابل گناه خود، مجازات شود؛ بلکه خود همان گناه مجازات اوست. عمل هر کسی معلول اوست و معلول همواره با علّت خود است؛ لذا در آخرت هر کسی عمل خود را به دوش می کشد. فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ[زلزله/7] وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ[زلزله/8] پس هر کس هم وزن ذرّهای کار خیر انجام دهد خود آن عمل خیر را میبیند. و هر کس هم وزن ذرّهای کار بد کرده خود آن عمل بد را میبیند. گناهکار مثل کسی است که سوزنی را در چشم خود فرو می کند، نتیجه تکوینی و معلول طبیعی این کار، کور شدن است. بسیاری از گناهان حقیقتاً کور کننده چشم حقیقت بین انسان هستند؛ لذا نمی گذارند شخص در دنیا حقایق و خوبیها را ببیند؛ کما اینکه در آخرت نیز نمی گذارد شخص باطن این حقایق و خوبیها را که نعمتهای بهشتی است مشاهده نماید. ( وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبیلا؛ و کسی که در این جهان(از دیدن چهره حق) نابینا بوده است ، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است.)[إسراء/72] چنین نیست که اگر کسی مال حرام خورد ، در مقابل به او آتش بخورانند ، بلکه خود همان مال حرام که جزء وجود او شده است آتش است. مال حرام خوردن در همین دنیا هم آتش است لکن چشم باطن بین شخص حرام خوار ، نابیناست و آن را نمی بیند. مثل کسی که غذای مسمومی را می خورد ، و موقع خوردن ازآن لذّت می برد ، غافل از آن که همین غذای لذیذ عذاب اوست و لحظاتی بعد آثار آن ظاهر خواهد شد. إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ یَشْترَونَ بِهِ ثمَنًا قَلِیلاً أُوْلَئکَ مَا یَأْکلُونَ فیِ بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَ لَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ وَ لَا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(بقره/174) ( کسانی که کتمان میکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده ، و آن را به بهای کمی میفروشند، آنها جز آتش چیزی نمیخورند. ) ( إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَی ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکلُونَ فیِ بُطُونِهِمْ نَارًا[نساء/10] کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت) آتش میخورند ؛ و بزودی در شعلههای آتش میسوزند ) نتیجه این است که خداوند مطابق با خصوصیات ذاتی خویش ( فیاضیت، خالقیت و ... ) انسان را آفرید تا به کمال نهایی خود ( رسیدن به مقام عبودیت که همان تذلل در مقابل خداوند سبحان است) برسد، و بهشت و جهنم را هر کسی با اعمال خود می سازد، و نتیجه تکوینی هر عملی مطابق با آن عمل است . إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ* وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ* یَصْلَوْنهَا یَوْمَ الدِّینِ* وَ مَا هُمْ عَنهْا بِغَائبِینَ[انفطار/13-16] نیکوکاران در بهشت پرنعمتند و بدکاران در آتش دوزخ معذبند. روز جزا به دوزخ درافتند و هیچ از آتش نتوانند دور بود. یعنی هم اکنون آتش دوزخ فاجران را در بر گرفته، هر چند نتوانند سوختن خود را ادراک کنند. کلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ* لَترَوُنَّ الجْحِیمَ* ثُمَّ لَترَوُنهَّ ا عَینَْ الْیَقِینِ[تکاثر/5-7]؛ نه چنین است که می پندارید. اگر شما علم الیقین می داشتید حتما دوزخ را می دیدید، آنگاه به چشم یقین مشاهده می کردید.
نتایج و پیامدهای افعال انسان بر دو گونه اند:
یا نتایج و پیامدهای تکوینی اند یا نتایج و پیامدهای قراردادی. برای مثال وقتی راننده ای سبقت غیر مجاز می گیرد یا از چراغ قرمز رد می شود ، ممکن است با اتومبیل دیگری تصادف نماید. همچنین ممکن است توسط پلیس جریمه شود. جریمه شدن توسط پلیس مجازات قراردادی این عمل خلاف است؛ امّا تصادف نمودن نتیجه تکوینی این فعل خلاف است؛ یعنی در جایی که سبقت غیر مجاز یا رد شدن از چراغ قرمز منجر به تصادف شده است، بین تصادف و آن عمل رابطه علّی و معلولی برقرار است.
در مورد احکام شرعی نیز چنین است. برخی از معاصی، هم مجازاتهای اعتباری و قراردادی دارند هم مجازاتهای تکوینی، امّا برخی دیگر از معاصی فقط مجازاتهای تکوینی دارند.
برای مثال اگر کسی دزدی کند هم در دنیا باید مجازات شود هم در آخرت. مجازات دنیایی او مثل حبس، یا بریده شدن دست، مجازات قراردادی است؛ لکن نه قرارداد بشری بلکه قرارداد شرعی است. ولی مجازات اخروی او تکوینی است. مجازات و پاداش اعتباری و قرارداد اختصاص به جایی دارد که تکلیف در آن معنی داشته باشد. لذا همه مجازاتها و پاداشهای اخروی تکوینی اند ؛ یعنی مجازات اخروی گناهکاران چیزی جز تجسم عمل خود آنها نیست.
چنین نیست که کسی گناه کند و در مقابل گناه خود، مجازات شود؛ بلکه خود همان گناه مجازات اوست. عمل هر کسی معلول اوست و معلول همواره با علّت خود است؛ لذا در آخرت هر کسی عمل خود را به دوش می کشد.
فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ[زلزله/7] وَ مَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ[زلزله/8] پس هر کس هم وزن ذرّهای کار خیر انجام دهد خود آن عمل خیر را میبیند. و هر کس هم وزن ذرّهای کار بد کرده خود آن عمل بد را میبیند.
گناهکار مثل کسی است که سوزنی را در چشم خود فرو می کند، نتیجه تکوینی و معلول طبیعی این کار، کور شدن است. بسیاری از گناهان حقیقتاً کور کننده چشم حقیقت بین انسان هستند؛ لذا نمی گذارند شخص در دنیا حقایق و خوبیها را ببیند؛ کما اینکه در آخرت نیز نمی گذارد شخص باطن این حقایق و خوبیها را که نعمتهای بهشتی است مشاهده نماید.
( وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبیلا؛ و کسی که در این جهان(از دیدن چهره حق) نابینا بوده است ، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است.)[إسراء/72]
چنین نیست که اگر کسی مال حرام خورد ، در مقابل به او آتش بخورانند ، بلکه خود همان مال حرام که جزء وجود او شده است آتش است. مال حرام خوردن در همین دنیا هم آتش است لکن چشم باطن بین شخص حرام خوار ، نابیناست و آن را نمی بیند. مثل کسی که غذای مسمومی را می خورد ، و موقع خوردن ازآن لذّت می برد ، غافل از آن که همین غذای لذیذ عذاب اوست و لحظاتی بعد آثار آن ظاهر خواهد شد.
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ یَشْترَونَ بِهِ ثمَنًا قَلِیلاً أُوْلَئکَ مَا یَأْکلُونَ فیِ بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَ لَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ وَ لَا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(بقره/174) ( کسانی که کتمان میکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده ، و آن را به بهای کمی میفروشند، آنها جز آتش چیزی نمیخورند. )
( إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَی ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکلُونَ فیِ بُطُونِهِمْ نَارًا[نساء/10] کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم میخورند، (در حقیقت) آتش میخورند ؛ و بزودی در شعلههای آتش میسوزند )
نتیجه این است که خداوند مطابق با خصوصیات ذاتی خویش ( فیاضیت، خالقیت و ... ) انسان را آفرید تا به کمال نهایی خود ( رسیدن به مقام عبودیت که همان تذلل در مقابل خداوند سبحان است) برسد، و بهشت و جهنم را هر کسی با اعمال خود می سازد، و نتیجه تکوینی هر عملی مطابق با آن عمل است .
إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ* وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ* یَصْلَوْنهَا یَوْمَ الدِّینِ* وَ مَا هُمْ عَنهْا بِغَائبِینَ[انفطار/13-16] نیکوکاران در بهشت پرنعمتند و بدکاران در آتش دوزخ معذبند. روز جزا به دوزخ درافتند و هیچ از آتش نتوانند دور بود.
یعنی هم اکنون آتش دوزخ فاجران را در بر گرفته، هر چند نتوانند سوختن خود را ادراک کنند.
کلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ* لَترَوُنَّ الجْحِیمَ* ثُمَّ لَترَوُنهَّ ا عَینَْ الْیَقِینِ[تکاثر/5-7]؛ نه چنین است که می پندارید. اگر شما علم الیقین می داشتید حتما دوزخ را می دیدید، آنگاه به چشم یقین مشاهده می کردید.
- [سایر] آیات عذاب جهنم را بیان کنید؟
- [سایر] عذاب جهنم چگونه بوده و آیا قابل مقایسه با عذاب های دنیایی است ؟
- [سایر] چرا قر آن از عذاب جهنم به عنوان «عذاب غلیظ» یاد می کند؟
- [سایر] منظور از عذاب قبر چیست؟
- [سایر] منظور از درهای جهنم چیست؟
- [سایر] چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟
- [سایر] چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟
- [سایر] آیا انسان های گنه کار پس از چشیدن عذاب در جهنم وارد بهشت می شوند؟
- [سایر] آیا همیشگی بودن عذاب جهنم در مقابل چند ده سال گناه، غیر عادلانه نیست؟
- [سایر] آیا عذاب جهنم و نعمت بهشتی، مانند چیزهایی است که در این دنیا احساس میکنیم؟
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد، چنانچه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد، مخارج به نسبت مداخل تقسیم میشود، و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد، مخارج از چیزی محسوب میشود که منظور باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد چنان چه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد مخارج به نسبت مداخل تقسیم می شود و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد مخارج از چیزی محسوب می شود که منظور باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه غذایی را که در ظرف طلا یا نقره است به منظور پرهیز از حرام در ظرف دیگری بریزند این استعمال جایز است، ولی اگر به این منظور نباشد حرام است، اما به هر حال خوردن آن غذا از ظرف دوم که طلا و نقره نیست، اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نگاه کردن مرد به زنی که می خواهد با او ازدواج کند به منظور آگاه شدن از حسن و عیب او جایز است حتی اگر با یک بار نگاه کردن این منظور حاصل نشود می تواند چند بار در چند مجلس نگاه کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] چند چیز است که سفر را قطع می کند و باید نماز را تمام خواند: اول رسیدن به (وطن) منظور از وطن چیست منظور از وطن محلی است که انسان آن را برای اقامت و زندگی خود انتخاب کرده، خواه در آنجا متولد شده باشد یا نه و خواه وطن پدر و مادرش باشد یا خودش آنجا را انتخاب کرده است.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.
- [آیت الله مظاهری] تزریق خون انسانی به انسان دیگر جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن، و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] منظور از عرق جنب از حرام عرقی است که در آن حال یا بعد از آن، پیش از آن که غسل کند از بدن او بیرون می آید.
- [آیت الله مظاهری] منظور از شراب هر مایع مست کنندهای است نظیر عرق و آبجو و مانند اینها و نوشیدن آن حتّی یک قطره و کمتر از آن نیز حرام است.