آیا مساله چند همسری برای امروز هم مطرح است یا این حکمی مخصوص چهارده قرن قبل است؟
اگر بخواهیم دینی بودن حکم را بفهمیم، باید به ضوابط منطقی این امر مراجعه کنیم. یعنی اگر در بیان دینی مثل قرآن قید زمانی برای چند همسری گفته شده، می فهمیم این حکم برای دوران خاص است . اما اگر قید زمانی وجود ندارد و اسلام هم آخرین دین است و احکام آن تا قیامت تغییر نمی کند، پس این حکم برای تمام دوران هاست. این در حالی است که حکم چند همسری به صراحت در قرآن بیان شده و قید زمانی نیز ندارد.  فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَیٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَلَّا تَعُولُوا (3 نساء) با زنانی که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار چهار، ازدواج کنید. پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه (از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفاء نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید (و عیالمند نشوید). مگر آنکه عده ای خود را شریک خدا در قانون گذاری بدانند و فکر کنند از آنجا که بیش از خدا می فهمند (نعوذ بالله) حتی حق دارند احکام خدا را عوض کنند. این در حالی است که قضاوت جاهلانه این عده از روز نیز روشن تر است. اگر فکر می کنند زن ها تغییر کرده اند، کافیست کمی به تاریخ مراجعه کنند تا مشخص شود حسادت های زنانه امر جدیدی نیست و همیشه تاریخ وجود داشته است، پس از این جهت منطقی برای تغییر حکم وجود ندارد. ضمن آنکه احساسات اشخاص نمی تواند ملاک تشریع حکم باشد و حتی اگر احساسات ملاک تشریع حکم باشد، در این زمینه احساسات واحدی وجود ندارد و معلوم است همان طور که زن اول از ازدواج دوم ناراضی است، زن دوم نسبت بدان راضی است. اگر فکر می کنند، مصلحت های چند همسری به پایان رسیده و امروزه بدان احتیاجی نیست، باید توجه کنند که: اولا: حکم چند همسری یک مجوز است و وجوبی در این امر وجود ندارد. لذا اگر کسی چند همسری را بدون مصلحت می بیند، می تواند آن را ترک کند بدون آنکه نیازی به تغییر حکم باشد. ثانیا: کافیست کمی فارغ از احساسات به حقایق اطراف خود بنگریم. در کشور ما آمار چند میلیونی زنان سرپرست خانوار در کنار آمار میلیونی دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیده اند، نشان می دهد که جامعه به تعدد زوجات نیاز دارد. چون در کنار نیاز این عده به همسر، قطعا اکثریت قاطع آنها انتخاب یک مرد به عنوان همسر اول نخواهند بود. و چون تعدد زوجات کمرنگ شده است نیز جامعه با انواع و اقسام معضلات مرتبط به زنان بیوه مواجه است. که قطعا آسیب آنها بسیار بیشتر از آسیب احساسی زن اول است.
عنوان سوال:

آیا مساله چند همسری برای امروز هم مطرح است یا این حکمی مخصوص چهارده قرن قبل است؟


پاسخ:

اگر بخواهیم دینی بودن حکم را بفهمیم، باید به ضوابط منطقی این امر مراجعه کنیم. یعنی اگر در بیان دینی مثل قرآن قید زمانی برای چند همسری گفته شده، می فهمیم این حکم برای دوران خاص است . اما اگر قید زمانی وجود ندارد و اسلام هم آخرین دین است و احکام آن تا قیامت تغییر نمی کند، پس این حکم برای تمام دوران هاست. این در حالی است که حکم چند همسری به صراحت در قرآن بیان شده و قید زمانی نیز ندارد.

 فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَیٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَلَّا تَعُولُوا (3 نساء) با زنانی که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار چهار، ازدواج کنید. پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه (از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفاء نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید (و عیالمند نشوید).

مگر آنکه عده ای خود را شریک خدا در قانون گذاری بدانند و فکر کنند از آنجا که بیش از خدا می فهمند (نعوذ بالله) حتی حق دارند احکام خدا را عوض کنند. این در حالی است که قضاوت جاهلانه این عده از روز نیز روشن تر است.

اگر فکر می کنند زن ها تغییر کرده اند، کافیست کمی به تاریخ مراجعه کنند تا مشخص شود حسادت های زنانه امر جدیدی نیست و همیشه تاریخ وجود داشته است، پس از این جهت منطقی برای تغییر حکم وجود ندارد. ضمن آنکه احساسات اشخاص نمی تواند ملاک تشریع حکم باشد و حتی اگر احساسات ملاک تشریع حکم باشد، در این زمینه احساسات واحدی وجود ندارد و معلوم است همان طور که زن اول از ازدواج دوم ناراضی است، زن دوم نسبت بدان راضی است.

اگر فکر می کنند، مصلحت های چند همسری به پایان رسیده و امروزه بدان احتیاجی نیست، باید توجه کنند که:

اولا: حکم چند همسری یک مجوز است و وجوبی در این امر وجود ندارد. لذا اگر کسی چند همسری را بدون مصلحت می بیند، می تواند آن را ترک کند بدون آنکه نیازی به تغییر حکم باشد.

ثانیا: کافیست کمی فارغ از احساسات به حقایق اطراف خود بنگریم. در کشور ما آمار چند میلیونی زنان سرپرست خانوار در کنار آمار میلیونی دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیده اند، نشان می دهد که جامعه به تعدد زوجات نیاز دارد. چون در کنار نیاز این عده به همسر، قطعا اکثریت قاطع آنها انتخاب یک مرد به عنوان همسر اول نخواهند بود.

و چون تعدد زوجات کمرنگ شده است نیز جامعه با انواع و اقسام معضلات مرتبط به زنان بیوه مواجه است. که قطعا آسیب آنها بسیار بیشتر از آسیب احساسی زن اول است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین