اگر بخواهیم دینی بودن حکم را بفهمیم، باید به ضوابط منطقی این امر مراجعه کنیم. یعنی اگر در بیان دینی مثل قرآن قید زمانی برای چند همسری گفته شده، می فهمیم این حکم برای دوران خاص است . اما اگر قید زمانی وجود ندارد و اسلام هم آخرین دین است و احکام آن تا قیامت تغییر نمی کند، پس این حکم برای تمام دوران هاست. این در حالی است که حکم چند همسری به صراحت در قرآن بیان شده و قید زمانی نیز ندارد. فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَیٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَلَّا تَعُولُوا (3 نساء) با زنانی که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار چهار، ازدواج کنید. پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه (از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفاء نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید (و عیالمند نشوید). مگر آنکه عده ای خود را شریک خدا در قانون گذاری بدانند و فکر کنند از آنجا که بیش از خدا می فهمند (نعوذ بالله) حتی حق دارند احکام خدا را عوض کنند. این در حالی است که قضاوت جاهلانه این عده از روز نیز روشن تر است. اگر فکر می کنند زن ها تغییر کرده اند، کافیست کمی به تاریخ مراجعه کنند تا مشخص شود حسادت های زنانه امر جدیدی نیست و همیشه تاریخ وجود داشته است، پس از این جهت منطقی برای تغییر حکم وجود ندارد. ضمن آنکه احساسات اشخاص نمی تواند ملاک تشریع حکم باشد و حتی اگر احساسات ملاک تشریع حکم باشد، در این زمینه احساسات واحدی وجود ندارد و معلوم است همان طور که زن اول از ازدواج دوم ناراضی است، زن دوم نسبت بدان راضی است. اگر فکر می کنند، مصلحت های چند همسری به پایان رسیده و امروزه بدان احتیاجی نیست، باید توجه کنند که: اولا: حکم چند همسری یک مجوز است و وجوبی در این امر وجود ندارد. لذا اگر کسی چند همسری را بدون مصلحت می بیند، می تواند آن را ترک کند بدون آنکه نیازی به تغییر حکم باشد. ثانیا: کافیست کمی فارغ از احساسات به حقایق اطراف خود بنگریم. در کشور ما آمار چند میلیونی زنان سرپرست خانوار در کنار آمار میلیونی دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیده اند، نشان می دهد که جامعه به تعدد زوجات نیاز دارد. چون در کنار نیاز این عده به همسر، قطعا اکثریت قاطع آنها انتخاب یک مرد به عنوان همسر اول نخواهند بود. و چون تعدد زوجات کمرنگ شده است نیز جامعه با انواع و اقسام معضلات مرتبط به زنان بیوه مواجه است. که قطعا آسیب آنها بسیار بیشتر از آسیب احساسی زن اول است.
اگر بخواهیم دینی بودن حکم را بفهمیم، باید به ضوابط منطقی این امر مراجعه کنیم. یعنی اگر در بیان دینی مثل قرآن قید زمانی برای چند همسری گفته شده، می فهمیم این حکم برای دوران خاص است . اما اگر قید زمانی وجود ندارد و اسلام هم آخرین دین است و احکام آن تا قیامت تغییر نمی کند، پس این حکم برای تمام دوران هاست. این در حالی است که حکم چند همسری به صراحت در قرآن بیان شده و قید زمانی نیز ندارد.
فَانْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَیٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَلَّا تَعُولُوا (3 نساء) با زنانی که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار چهار، ازدواج کنید. پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه (از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفاء نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید (و عیالمند نشوید).
مگر آنکه عده ای خود را شریک خدا در قانون گذاری بدانند و فکر کنند از آنجا که بیش از خدا می فهمند (نعوذ بالله) حتی حق دارند احکام خدا را عوض کنند. این در حالی است که قضاوت جاهلانه این عده از روز نیز روشن تر است.
اگر فکر می کنند زن ها تغییر کرده اند، کافیست کمی به تاریخ مراجعه کنند تا مشخص شود حسادت های زنانه امر جدیدی نیست و همیشه تاریخ وجود داشته است، پس از این جهت منطقی برای تغییر حکم وجود ندارد. ضمن آنکه احساسات اشخاص نمی تواند ملاک تشریع حکم باشد و حتی اگر احساسات ملاک تشریع حکم باشد، در این زمینه احساسات واحدی وجود ندارد و معلوم است همان طور که زن اول از ازدواج دوم ناراضی است، زن دوم نسبت بدان راضی است.
اگر فکر می کنند، مصلحت های چند همسری به پایان رسیده و امروزه بدان احتیاجی نیست، باید توجه کنند که:
اولا: حکم چند همسری یک مجوز است و وجوبی در این امر وجود ندارد. لذا اگر کسی چند همسری را بدون مصلحت می بیند، می تواند آن را ترک کند بدون آنکه نیازی به تغییر حکم باشد.
ثانیا: کافیست کمی فارغ از احساسات به حقایق اطراف خود بنگریم. در کشور ما آمار چند میلیونی زنان سرپرست خانوار در کنار آمار میلیونی دخترانی که به سن تجرد قطعی رسیده اند، نشان می دهد که جامعه به تعدد زوجات نیاز دارد. چون در کنار نیاز این عده به همسر، قطعا اکثریت قاطع آنها انتخاب یک مرد به عنوان همسر اول نخواهند بود.
و چون تعدد زوجات کمرنگ شده است نیز جامعه با انواع و اقسام معضلات مرتبط به زنان بیوه مواجه است. که قطعا آسیب آنها بسیار بیشتر از آسیب احساسی زن اول است.
- [سایر] آیا در قرآن تعدد زوجات مطرح شده است؟ و حکمت آن چیست؟
- [سایر] چرا تعدد زوجات (چند همسری) برای مرد جایز، ولی برای زن جایز نیست؟
- [سایر] فلسفه تعدد زوجات رسول اکرم(ص) چیست؟ در این باره شبهات زیادی مطرح است، از جمله غربی ها پیامبر(ص) را متهم به شهوترانی میکنند؟
- [سایر] فلسفه تعدد زوجات در اسلام چیست؟
- [سایر] چرا پیامبر(ص) تعدد زوجات داشته اند؟
- [سایر] فلسفه تعدد زوجات چیست؟
- [سایر] فلسفه تعدد زوجات رسول اکرم(ص) چیست؟ در این باره شبهات زیادی مطرح است، از جمله غربی ها پیامبر(ص) را متهم به شهوترانی میکنند؟
- [سایر] سوء استفاده از تعدد زوجات چگونه کنترل می شود؟
- [سایر] نظر اسلام درباره تعدد زوجات را بیان کنید؟
- [سایر] وهابیت در مورد تعدد زوجات چه نظری دارند؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] وقت مخصوص و مشترک که معنای آن در مسأله پیش گفته شد، برای اشخاص فرق میکند، مثلاً برای مسافر اگر به اندازه خواندن دو رکعت نماز از اول ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر تمام شده و وقت مشترک آغاز شده و برای کسی که مسافر نیست، باید به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . وقت مخصوص و مشترک که معنی آن در مسأله پیش گفته شد برای اشخاص فرق می کند، مثلاً اگر به اندازه خواندن دو رکعت نماز از اول ظهر بگذرد وقت مخصوص نماز ظهر کسی که مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترک می شود ولی برای کسی که مسافر نیست، باید به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد.
- [امام خمینی] وقت مخصوص و مشترک که معنی آن در مساله پیش گفته شد، برای اشخاص فرق می کند. مثلا اگر به اندازه خواندن دو رکعت نماز از اول ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر کسی که مسافر است، تمام شده و داخل وقت مشترک می شود. و برای کسی که مسافر نیست، باید به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] وقت مخصوص ومشترک که معنای آن در مسأله پیش گفته شد، برای اشخاص فرق میکند، مثلاً اگر به اندازه خواندن دو رکعت نماز از اوّل ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر کسی که مسافر است تمام شده وداخل وقت مشترک میشود و برای کسی که مسافر نیست، باید به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] وقت مخصوص و مشترک که معنی آن در مسأله پیش گفته شد برای اشخاص فرق می کند مثلاً اگر به اندازه خواندن دو رکعت نماز از اوّل ظهر بگذرد وقت مخصوص نماز ظهر کسی که مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترک می شود، و برای کسی که مسافر نیست باید به اندازه خواندن چهار رکعت از اوّل ظهر بگذرد.
- [آیت الله نوری همدانی] وقت مخصوص و مشترک که معنی آن در مساله پیش گفته شد ، برای اشخاص فرق می کند ، مثلاً اگر به اندازة خواندن دو رکعت نماز از اول ظهر بگذرد ، وقت مخصوص نماز ظهر کسی که مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترک می شود ، و برای کسی که مسافر نیست ، باید به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد .
- [آیت الله بروجردی] وقت مخصوص و مشترک که معنی آن در مسأله پیش گفته شد، برای اشخاص فرق میکند، مثلاً اگر به اندازهی خواندن دو رکعت نماز از اوّل ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر کسی که مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترک میشود و برای کسی که مسافر نیست، باید به اندازهی خواندن چهار رکعت بگذرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] وقت مخصوص و مشترک که معنی آن در مسأله پیش گفته شد برای اشخاص فرق می کند مثلاً برای مسافر در مورد نماز ظهر و عصر و عشا به اندازه دو رکعت است و برای حاضر به اندازه خواندن چهاررکعت.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر روزه دار دروغی را به خدا و پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و ایمه معصومین علیهم السلام عمدا نسبت دهد بنابر احتیاط کفاره جمع که تفصیل ان در مساله پیش گذشت بر او واجب می شود
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مالک شرط کرده که تجارت به گونه خاص و به کیفیّتی مخصوص انجام شود، عامل باید رعایت کند امّا در صورتی که شرط و کیفیت خاصی مطرح نشده است عامل باید بطور متعارف و معمول تجارت کند و چنانچه معامله نسیه هم متعارف باشد و قرارداد از آن منصرف نباشد می تواند به صورت نسیه نیز معامله کند.