اولا منزه بودن اسلام از همه عیوب، صرف یک شعار نیست. بلکه در هر وادی ای می توان نظر اسلام را در کنار سایر نظرات ممکن قرار داد و با بحثی منطقی و استدلالی نشان داد که نظرات اسلام، بسیار عالی و بدون هیچ گونه عیب و نقص است. ثانیا اسلام، مسلمان های خوب بسیاری تربیت کرده است. کافیست فقط اندکی به صدر اسلام بنگریم. اسلام جنگ دامنه دار، دو قبیله اوس و خزرج را به کلی ریشه کن کرد و این دو قبیله را در یک گروه به نام انصار جای داد. اسلام وضعیت فحشا در جامعه عرب را ریشه کن کرد و روابط سالم را جایگزین آن کرد. اسلام گروهی که زندگی خود را از راه غارت می گذراندند، به شهر نشینی و تمدن سازی کشاند و جامعه ای که در میان دو امپراطوری، مورد بی مهری تمام بود و فقط به عنوان تبعیدگاهی به آن نگریسته می شد، به آقایی رساند و ... و در هر جایی که مسلمانان به دستورات اسلام عمل کردند، نتایج عالی به دست آوردند. این رویه به اتمام نرسیده و در هر دوره و زمانی مسلمانانی می بینیم که نمونه بارزی از انسانیت هستند. و دین آنها، سبب اخلاق عالی و شرافتشان شده است. ثالثا اینکه گفته می شود عیوب از مسلمانی است، به معنای عیب داشتن مطلق و فراگیر مسلمانان نیست. بلکه منظور این است که اگر عیبی در جامعه اسلامی دیده می شود، آن عیب ثمره تعلیمات اسلامی نیست. بلکه ثمره عمل نکردن به دستورات اسلام است. به عنوان مثال پایین بودن ساعت کار مفید در ادرات دولتی، تضاد شدید با دستورات اسلامی دارد. کسی که می خواهد به دستورات اسلامی عمل کند، برای کسب درآمد حلال، حق هیچ گونه کم کاری ندارد. و کم کاری می تواند نوعی دزدی به شمار آید. و موضع اسلام در قبال استفاده از مال دزدی و نامشروع روشن است. بنابراین کم کاری ها، ریشه در بی اعتنایی به دستورات اسلام، و عمل نکردن به آن دارد و نمی توان آنها را از فرهنگ اسلامی به شمار آورد. رابعا زمانی می توانیم از اسلام توقع تربیت بالنده و عالی داشته باشیم که شاگردی کوشا و حرف گوش کن در مکتب اسلام نشسته باشد. و کسانی که از اسلام فقط نام آن را یدک می کشند، و حتی به ابتدایی ترین دستورات اسلام عمل نمی کنند، نمی توان در فرهنگ اسلامی داخل دانست. همانگونه که مثلا در اسلام، تارک نماز، کافر خوانده شده است. (البته اصل ادعای شهادتین در جاری شدن بعضی از احکام اسلامی کافی است. اما این احکام بیشتر برای لطف به دیگر مسلمانان است. تا در زندگی خود راحت تر باشند و مثلا بتوانند از ذبیحه مسلمان ادعایی استفاده کنند و ...) خامسا صفات منفی بشری، اختصاص به جامعه ای خاص ندارد و متاسفانه اکثر انسان ها، بدان ها مبتلا هستند. و از استعدادهای عالی خدادادی استفاده نمی کنند و به همین دلیل قرآن در مواضع مکرر، از این خصائص منفی که برای اکثریت است، یاد میکند. (أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ[مائده/103] و بیشترینشان بی خردند.) (أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ[انعام/37] بیشترینشان نمی دانند.) (أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ[توبه/8] بیشترین عصیانگرانند.) (وَ ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً[یونس/36] بیشترشان فقط تابع گمانند، و گمان نمی تواند جای حق را بگیرد.)
اولا منزه بودن اسلام از همه عیوب، صرف یک شعار نیست. بلکه در هر وادی ای می توان نظر اسلام را در کنار سایر نظرات ممکن قرار داد و با بحثی منطقی و استدلالی نشان داد که نظرات اسلام، بسیار عالی و بدون هیچ گونه عیب و نقص است.
ثانیا اسلام، مسلمان های خوب بسیاری تربیت کرده است. کافیست فقط اندکی به صدر اسلام بنگریم. اسلام جنگ دامنه دار، دو قبیله اوس و خزرج را به کلی ریشه کن کرد و این دو قبیله را در یک گروه به نام انصار جای داد. اسلام وضعیت فحشا در جامعه عرب را ریشه کن کرد و روابط سالم را جایگزین آن کرد. اسلام گروهی که زندگی خود را از راه غارت می گذراندند، به شهر نشینی و تمدن سازی کشاند و جامعه ای که در میان دو امپراطوری، مورد بی مهری تمام بود و فقط به عنوان تبعیدگاهی به آن نگریسته می شد، به آقایی رساند و ... و در هر جایی که مسلمانان به دستورات اسلام عمل کردند، نتایج عالی به دست آوردند.
این رویه به اتمام نرسیده و در هر دوره و زمانی مسلمانانی می بینیم که نمونه بارزی از انسانیت هستند. و دین آنها، سبب اخلاق عالی و شرافتشان شده است.
ثالثا اینکه گفته می شود عیوب از مسلمانی است، به معنای عیب داشتن مطلق و فراگیر مسلمانان نیست. بلکه منظور این است که اگر عیبی در جامعه اسلامی دیده می شود، آن عیب ثمره تعلیمات اسلامی نیست. بلکه ثمره عمل نکردن به دستورات اسلام است. به عنوان مثال پایین بودن ساعت کار مفید در ادرات دولتی، تضاد شدید با دستورات اسلامی دارد. کسی که می خواهد به دستورات اسلامی عمل کند، برای کسب درآمد حلال، حق هیچ گونه کم کاری ندارد. و کم کاری می تواند نوعی دزدی به شمار آید. و موضع اسلام در قبال استفاده از مال دزدی و نامشروع روشن است. بنابراین کم کاری ها، ریشه در بی اعتنایی به دستورات اسلام، و عمل نکردن به آن دارد و نمی توان آنها را از فرهنگ اسلامی به شمار آورد.
رابعا زمانی می توانیم از اسلام توقع تربیت بالنده و عالی داشته باشیم که شاگردی کوشا و حرف گوش کن در مکتب اسلام نشسته باشد. و کسانی که از اسلام فقط نام آن را یدک می کشند، و حتی به ابتدایی ترین دستورات اسلام عمل نمی کنند، نمی توان در فرهنگ اسلامی داخل دانست. همانگونه که مثلا در اسلام، تارک نماز، کافر خوانده شده است. (البته اصل ادعای شهادتین در جاری شدن بعضی از احکام اسلامی کافی است. اما این احکام بیشتر برای لطف به دیگر مسلمانان است. تا در زندگی خود راحت تر باشند و مثلا بتوانند از ذبیحه مسلمان ادعایی استفاده کنند و ...)
خامسا صفات منفی بشری، اختصاص به جامعه ای خاص ندارد و متاسفانه اکثر انسان ها، بدان ها مبتلا هستند. و از استعدادهای عالی خدادادی استفاده نمی کنند و به همین دلیل قرآن در مواضع مکرر، از این خصائص منفی که برای اکثریت است، یاد میکند.
(أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ[مائده/103] و بیشترینشان بی خردند.)
(أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ[انعام/37] بیشترینشان نمی دانند.)
(أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ[توبه/8] بیشترین عصیانگرانند.)
(وَ ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً[یونس/36] بیشترشان فقط تابع گمانند، و گمان نمی تواند جای حق را بگیرد.)
- [سایر] بهترین تربیت از نظر اسلام کدام است؟ (آیا می شود انسان خود را تربیت کند؟)
- [سایر] روش تعلیم و تربیت جوانان در اسلام چگونه است؟
- [سایر] جایگاه تعلیم و تربیت در اسلام چگونه است؟
- [سایر] اگر در این زمان کشور مسلمانی به کشور غیر مسلمانی حمله کند، آیا زنان شوهر دار آن کشور به مسلمانان حلال می شوند ؟ چرا ؟
- [سایر] اگر در این زمان کشور مسلمانی به کشور غیر مسلمانی حمله کند، آیا زنان شوهر دار آن کشور به مسلمانان حلال می شوند؟ چرا ؟
- [سایر] برای تربیت کودک 5 ساله ام، دائم او را نصیحت می کنم. آیا این روش درست است؟
- [سایر] این که هر مسلمانی بیشتر از سه روز با مسلمانی صحبت نکند از مسلمانان نیست تا چقدر صحت دارد وآیا تأثیری بر روزه های ماه رمضان دارد یانه؟
- [سایر] سلام؛ مسلمانی که مهاجرت به کشوری اسلامی شیعه میکند برای ماندن، اسلام چه حقوقی برایش گفته است، روایتی که از امام صادق(ع) داریم که فرمودند: اگر کسی 5 سال درکشوری بماند اهل آن کشور میشود درست است یا خیر؟! اگر درست است کسی که بماند همه شرایط شهروندی را دارا میشود؟
- [سایر] پاسخ بدی با بدی به قصد تربیت چه حکمی از نظر اسلام دارد؟
- [سایر] ندیدن عیوب دیگران، نشانه ی چیست؟
- [آیت الله خوئی] اگر زنده ماندن یک مسلمانی متوقف شود به تشریح بدن مردة مسلمانی و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوکالاسلام ممکن نباشد و راه دیگری برای زنده نگه داشتن آن مرد مسلمان نباشد، در این صورت جایز است که بدن مرده مسلمان را تشریح کنند و نسبت به لزوم پرداخت دیه در چنین صورتی در باب دیات ذکر شده است.
- [امام خمینی] اگر توقف داشته باشد حفظ جان مسلمانی یا عدهای از مسلمانان بر تشریح، و امکان نداشته باشد تشریح غیر مسلمان، جایز است تشریح مسلمان، و اما برای یادگرفتن بدون آنکه زندگی مسلمانی موقوف بر آن باشد، جایز نیست و موجب دیه است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کفار حق ندارند در بلاد اسلام، مدرسه دایر کنند و تعلیم و تربیت اطفال مسلمانان را عهده دار شوند، و جایز نیست مسلمانان فرزندان خود را به مدارس و کودکستان های آنها بفرستند.
- [آیت الله سیستانی] اگر حفظ جان مسلمانی متوقف بر کالبدشکافی دیگری باشد، چنانچه ممکن باشد کافری را که خونش محترم نیست، یا مشکوک است. و اگر ممکن نشد کافری غیر از او را کالبدشکافی نمایند، و اگر این نیز ممکن نبود کالبدشکافی مسلمان جایز است. و کالبدشکافی مسلمان برای آموزش و غیره جایز نیست، مگر اینکه حفظ جان مسلمانی هرچند در آینده بر آن متوقف باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر حفظ جان مسلمانی متوقّف بر پیوند عضوی از اعضای میّت مسلمان به بدن او باشد، قطع و پیوند آن عضو جایز است و دیه ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر عیب کسی را که گوینده و شنونده هر دو میدانند، بگویند، غیبت محسوب شده و حرام است، زیرا اسلام نخواسته است که مسلمانی به بدی یاد شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . بر هر مسلمانی واجب است مسلمان دیگری را که نزدیک است از گرسنگی یا تشنگی بمیرد، نان و آب داده و او را از مرگ نجات دهد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزهای وقتی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزهای وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کافر ذمی زمینی را که از مسلمان خریده به مسلمان دیگری بفروشد خمس از کافر ساقط نمی شود و همچنین است اگر بمیرد و مسلمانی ان زمین را از او ارث ببرد
- [آیت الله سبحانی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را که کافر بوده قضا نماید. ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه های وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.