یکی از خصلتهای ارزشمند انسانی این است که اگر دیگران به او بدی کند او به آنان خوبی نماید و گذشت و ایثار داشته باشد و این گونه عمل کرد نسبت به دیگران نه تنها موجب کمال انسان است بلکه موجب جذب انسانهای دیگر به آدمی و از بین رفتن کینه توزیها و دشمنیها نیز می گردد. . این جاست که شور و غوغایی از درون وجدان آن‌ها بر می‌خیزد و شخص بدکار را به سرزنش و ملامت خود وامی‌دارد و حق را به طرف مقابل می‌دهد. همین امر در بسیاری ازموارد، سبب تجدید نظر شخص مزبور در برنامه‌هایش می‌گردد.و لذا اثر تربیتی این شیوه بسیار زیاد است و نونه های زیاد که در احادیث و تاریخ از ائمه و سایرین نقل شده شاهد این مدعا است .البته نحوه آن مهم است و نباید طوری باشد که طرف مقابل احساس منت کند. خداوند می‌فرماید: (ادفع بالتی هی احسن السیئة نحن اعلم بما یصفون؛بدی را از راهی که بهتر است، دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده) ما به آنچه آن‌ها توصیف می‌کنند، آگاه‌تریم.)، (سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 96) قرآن بارها این امر را به عنوان یک اصل در مبارزه با بدی‌ها، به مسلمانان گوشزد می‌کند و در آیه‌ی 34 سوره فصّلت می‌فرماید که نتیجه‌ی این کار آن خواهد بود که دشمن سرسخت، دوست صمیمی شود (فاذا الّذی بینک و بینه عداوة کانّه ولی حمیم). در صحیفه سجادیه می خوانیم خدایا مرا تأیید نما تا پاسخ کسی را که با من صادقانه نباشد با خیر خواهی بدهم و پاداش کسی که از من بریده است با نیکی دهم و عوض کسی که محرومم ساخته با بخشش جواب گویم و حتی کسی که غیبت مرا نموده، ذکر خیر کنم و پاسخ قطع رحم را صله رحم قرار دهم. (دعای مکارم الاخلاق، صحیفه سجادیه و همچنین در اواخر مفاتیح الجنان.) می بینیم این دعا تحت عنوان مکارم اخلاق یعنی بزرگواریهای اخلاقی نام گرفته، اگر انسان طالب صعود به این قله هاست چنین تمرینی لازم است به ویژه با مؤمنان و جامعه انسانی که به تحکیم روابط می انجامد و اهداف دین در حسن ارتباط بیشتر کسب می شود. البته باید توجه کرد که پاسخ بدی به نیکی در جایی منطقی است که کسی که ظلم کرده و حق دیگران را ضایع نموده است، ازمرکب ظلم پیاده شود. و الا کسانی که با محبت و نیکی کردن به آن‌ها، در ظلم و کارهای بدشان جسورتر و جدی‌تر می‌شوند، نبایدمورد عفو و مهربانی قرار گیرند، باید در مقابل چنین افرادی ایستاد و با تلاش و کوشش، نگذاشت که حق را ضایع کنند (لا یُدرک الحق الا بالجّد؛ حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی‌آید)، (نهج‌البلاغه، خطبه 29) و افراد مختلفند، موضع‌گیری‌ها هم به نسبت لیاقت افراد بایدمتفاوت باشد.. در صورتی که خوبی کردن موجب سوء استفاده‌های مخرب نگردد بهتر است و چه بسا در آینده زمینه تغییر روحیه شخص مقابل گردد. ولی اگر پیش بینی نتایج نامطلوب می‌شود باید دست کشید. www.dte.ir
یکی از خصلتهای ارزشمند انسانی این است که اگر دیگران به او بدی کند او به آنان خوبی نماید و گذشت و ایثار داشته باشد و این گونه عمل کرد نسبت به دیگران نه تنها موجب کمال انسان است بلکه موجب جذب انسانهای دیگر به آدمی و از بین رفتن کینه توزیها و دشمنیها نیز می گردد. . این جاست که شور و غوغایی از درون وجدان آنها بر میخیزد و شخص بدکار را به سرزنش و ملامت خود وامیدارد و حق را به طرف مقابل میدهد. همین امر در بسیاری ازموارد، سبب تجدید نظر شخص مزبور در برنامههایش میگردد.و لذا اثر تربیتی این شیوه بسیار زیاد است و نونه های زیاد که در احادیث و تاریخ از ائمه و سایرین نقل شده شاهد این مدعا است .البته نحوه آن مهم است و نباید طوری باشد که طرف مقابل احساس منت کند. خداوند میفرماید: (ادفع بالتی هی احسن السیئة نحن اعلم بما یصفون؛بدی را از راهی که بهتر است، دفع کن (و پاسخ بدی را به نیکی ده) ما به آنچه آنها توصیف میکنند، آگاهتریم.)، (سورهی مؤمنون، آیهی 96)
قرآن بارها این امر را به عنوان یک اصل در مبارزه با بدیها، به مسلمانان گوشزد میکند و در آیهی 34 سوره فصّلت میفرماید که نتیجهی این کار آن خواهد بود که دشمن سرسخت، دوست صمیمی شود (فاذا الّذی بینک و بینه عداوة کانّه ولی حمیم).
در صحیفه سجادیه می خوانیم خدایا مرا تأیید نما تا پاسخ کسی را که با من صادقانه نباشد با خیر خواهی بدهم و پاداش کسی که از من بریده است با نیکی دهم و عوض کسی که محرومم ساخته با بخشش جواب گویم و حتی کسی که غیبت مرا نموده، ذکر خیر کنم و پاسخ قطع رحم را صله رحم قرار دهم. (دعای مکارم الاخلاق، صحیفه سجادیه و همچنین در اواخر مفاتیح الجنان.)
می بینیم این دعا تحت عنوان مکارم اخلاق یعنی بزرگواریهای اخلاقی نام گرفته، اگر انسان طالب صعود به این قله هاست چنین تمرینی لازم است به ویژه با مؤمنان و جامعه انسانی که به تحکیم روابط می انجامد و اهداف دین در حسن ارتباط بیشتر کسب می شود.
البته باید توجه کرد که پاسخ بدی به نیکی در جایی منطقی است که کسی که ظلم کرده و حق دیگران را ضایع نموده است، ازمرکب ظلم پیاده شود. و الا کسانی که با محبت و نیکی کردن به آنها، در ظلم و کارهای بدشان جسورتر و جدیتر میشوند، نبایدمورد عفو و مهربانی قرار گیرند، باید در مقابل چنین افرادی ایستاد و با تلاش و کوشش، نگذاشت که حق را ضایع کنند (لا یُدرک الحق الا بالجّد؛ حق جز با تلاش و کوشش به دست نمیآید)، (نهجالبلاغه، خطبه 29) و افراد مختلفند، موضعگیریها هم به نسبت لیاقت افراد بایدمتفاوت باشد..
در صورتی که خوبی کردن موجب سوء استفادههای مخرب نگردد بهتر است و چه بسا در آینده زمینه تغییر روحیه شخص مقابل گردد. ولی اگر پیش بینی نتایج نامطلوب میشود باید دست کشید.
www.dte.ir
- [سایر] بهترین تربیت از نظر اسلام کدام است؟ (آیا می شود انسان خود را تربیت کند؟)
- [سایر] فرح گفته جوانانی که ما تربیت کردیم انقلاب کردن جوانانی که انقلاب تربیت کرده زیرابرو برمیدارند. پاسخ چیست؟
- [سایر] روش تعلیم و تربیت جوانان در اسلام چگونه است؟
- [سایر] جایگاه تعلیم و تربیت در اسلام چگونه است؟
- [آیت الله بهجت] آیا از نظر اسلام مسأله ارتباط با روح جایز است، در صورت مثبت بودن پاسخ، مراحل دستیابی به آن را توضیح دهید؟
- [سایر] اگر اسلام عیبی ندارد و همه عیوب از مسلمانی است، چرا اسلام، مسلمان درست تربیت نمی کند؟
- [سایر] نظر قرآن درباره تعلیم و تربیت و مشاوره چیست؟
- [سایر] تربیت در نظر علمای قدیم، چه جایگاهی داشت؟
- [سایر] دین بودا چه بدی هایی دارد و برتری دین اسلام به بودایی در چیست؟
- [سایر] با عرض سلام برنامه پارک ملت امشب شما واقعا عالی بود و لذت بردیم. واقعا شما دید مثبتی به حل مشکلات دارید. من هم کاملا با شما در مورد نگفتن بعضی اخبار موافق هستم. خود بنده مدیر سایت بزرگی در ایران هستم و خیلی وقتها خبرهای بدی را برای ما ارسال میکنن ولی ایقدر تصاویر وحشتناک بوده که جرعت قرار دادن آن در سایت را نداشتم چون می دانستم اعصاب و روان دیگران را خراب میکنه.( مثلا اسید پاشی یک شخصی + تصاویر ) انتقاد : در حرف های شما گفته شد که در اسلام برده داری میشده . آیا برده داری از نظر اسلام درست هست ؟ حتی کوروش کبیر هم در 2500 سال پیش در حکومتش این کار را ممنوع کرده بود پس چرا در دین اسلام همچین چیزی رواج داشته ...برای من جوان سوال شده که برده داری از نظر اسلام تفوت دارد یا اسلام با برده داری موافق هست ؟ آیا اسلام دین برابری نیست ؟ لطفا پاسخ دهید با تشکر
- [آیت الله مظاهری] اگر عیب کسی را که گوینده و شنونده هر دو میدانند، بگویند، غیبت محسوب شده و حرام است، زیرا اسلام نخواسته است که مسلمانی به بدی یاد شود.
- [آیت الله مظاهری] قطع رحم (یعنی بریدن از خویشان) یکی از گناهان کبیره در اسلام است و قرآن شریف کراراً قاطع رحم را لعن فرموده است: (اولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار)[1] (برای آنان لعنت و بدی سرای آخرت میباشد.)
- [آیت الله اردبیلی] پدر و مادر میتوانند در مقابل یکدیگر از حقّ حضانت خود صرف نظر کنند، ولی نمیتوانند نسبت به نگهداری و تربیت فرزند کوتاهی نمایند و در صورت کوتاهی، حاکم صالح آنان را ملزم به تأمین حقّ فرزند میکند.
- [امام خمینی] رادیو و تلویزیون دارای منافع حلال عقلایی و منافع حرام است از نظر اسلام و جایز است انتفاع بردن از آنها به نحو حلال، از قبیل اخبار و مواعظ از رادیو و نشان دادن چیزهای حلال برای تعلیم و تربیت صحیح، یا نشان دادن کالاها و عجایب خلقت از بر و بحر از تلویزیون و اما چیزهای حرام از قبیل پخش غنا و موسیقی مطرب و اشاعه منکرات از قبیل پخش قوانین خلاف اسلام و مدح خائن و ظالم، و ترویج باطل، و ارائه چیزهایی که اخلاق جامعه را فاسد و عقاید آنها را متزلزل میکند، حرام و معصیت است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] تا هفت سال قمری پسر یا دختر تمام نشده، پدر نمیتواند او را از مادرش جدا کند ولی مادر باید در نحوه تربیت و اداره فرزند نظر پدر را رعایت کند، در دوران شیردهی، زن حقّ دارد فرزند خود را شیر بدهد، مگر آن که کس دیگری یافت شود که حاضر باشد مجّانی یا با مزد کمتری بچه را شیر دهد، در این صورت پدر میتواند بچه را از مادر جدا سازد، هر چند مستحبّ است که چنین کاری را نکند و فرزند را در نزد مادر خود باقی بگذارد. در این زمان هم رعایت نظر پدر در تربیت و اداره فرزند بر مادر وی لازم است.
- [آیت الله مظاهری] درختها در دست کسی که آنها را آبیاری و تربیت میکند امانت است و اگر تلف شود ضامن نیست، ولی اگر در تربیت و آبیاری آنها کوتاهی کند و یا به شرایطی که گفته شد عمل نکرده باشد ضامن است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند ورثهاش به جای او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میّت اجیر میگیرد، وحاصل را بین ورثه میّت ومالک قسمت میکند، و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند درختها را تربیت نمایند.
- [آیت الله مظاهری] دو نفری که مساقات کردهاند اگر بفهمند که معامله مساقات باطل است، پس اگر درختها مال صاحب زمین بوده، بعد از تربیت هم مال اوست و باید مزد کسی که آنها را تربیت کرده بدهد، و اگر مال کسی بوده که آنها را تربیت کرده بعد از تربیت هم مال اوست و میتواند آنها را بکند، ولی باید گودالهایی را که به واسطه کندن درختها پیدا شده پر کند و اجاره زمین را از روزی که درختها را کاشته به صاحب زمین بدهد، ولی صاحب زمین نمیتواند او را مجبور نماید که درختها را بکند و فقط میتواند اجاره زمین را بگیرد.
- [امام خمینی] اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، ورثهاش به جای او هستند، و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجیر هم نگیرند، حاکم شرع از مال میت اجیر میگیرد و حاصل را بین ورثه میت و مالک قسمت میکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را تربیت نماید، پس اگر قرار گذاشتهاند که به دیگری واگذار نکند، با مردن او معامله به هم میخورد، و اگر قرار نگذاشتهاند مالک میتواند عقد را به هم بزند، یا راضی شود که ورثه او یا کسی که آنها اجیرش میکنند، درختها را تربیت نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعد از قرارداد مساقات، مالک یا کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد، مساقات به هم نمیخورد و به وارث منتقل میشود، ولی اگر کسی که تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد و شرط کرده باشند که خودش آنها را تربیت کند، مساقات به هم میخورد و باید سهم او را به ورثهاش بدهند و اگر حقوق دیگری هم داشته، ورثه او ارث میبرند.