در عصر غیبت ما وظیفه داریم که از فقهای عادل پیروی نموده وطبق فتوای وفهم وبرداشت آنها از دین عمل نماییم؛ زیرا: با توجه به روایاتی که از ائمه معصومین وارد شده، فقها و مراجع عظام که پاک و با تقوا هستند، نیابت از حضرات معصومین و در زمان غیبت نیابت از امام عصر(ع) دارند. دلیل بر اینکه فقیه و مرجع نایب امام(ع) است، نامه حضرت ولی عصر (عج) به اسحاق بن یعقوب است که فرمود: "و اما الحوادث الواقعة...؛ در مورد رویدادهای زمان [مسائل سیاسی و اجتماعی، فقهی و فرهنگی و غیر آن] به راویان حدیثها [حدیث شناسان و آگاهان به احکام خدا و دستورهای الهی] رجوع کنید زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر فقها هستم".(1) این جمله که آنان "حجت من" بر شما هستند و من "حجت خدا" بر فقها میباشم دلیل خوبی بر نیابت فقها و مراجع از امام ع میباشد. تحلیل روایت: حضرت با همان سیاق و بیانی که فرمود: "فانهم حجتی علیکم" فرمود: "و أنا حجة الله علیهم". همان گونه که امام زمان (عج) در همه امور اسوه و حجت الهی است و اطاعتش واجب میباشد، فقیهی که همه شرایط و صلاحیتهای فتوا دادن و زعامت و رهبری را دارد نیز واجب الاطاعه در همه امور و لااقل در امور حکومتی که مصداق بارز "حوادث واقعه" میباشد، است. دلایل نقلی دلایل متعدد وجود دارد که جهت رعایت اختصار به روایت مقبوله عمر بن حنظله اکتفا می کنیم. در این روایت، امام صادق(ع) میفرمایند: (... من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکما فأنی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخف بحکمنا و علینا رد و الراد علینا کالراد علی الله وهو علی حد الشرک بالله.) (2) کسانی از شما که احادیث ما را نقل نموده وحلا ل وحرام را می شناسند وبه احکام الهی ما واقف اند باید به حکم وگفته ی او راضی شوید چون ما آنها را بر شما حاکم قرار داده ایم ، هر گاه با حکم ما حکم نمایند وشما آن را نپذیرید این کار استخفاف به حکم ما است و رد حرف ما تلقی می شود و تمرد از حرف ما تمرد از حکم خدا است و در حکم شرک بخداست. نکته دیگر این که آن روایات که می گوید قایم آل محمد گویا با دین جدید ظهور می کند بشتر ناظر به این است که این تغییرات و تحریفات در فرق و مذاهبی رخ داده و می دهد که از اهل بیت به عنوان منبع غنی دریافت معارف بهره نمی برند و مرجعیت علمی آنان را نمی پذیرند و روش هایی چون قیاس و استحسان را برای رهیافت به معارف و احکام جایگزین نموده اند. شیعه که در تمامی شئونش با تمامی دشواری هایش در پی رسیدن به دیدگاه اهل بیت است و رفتار خود را مطابق با آن قرار می دهد تا زمانی که از این مسیر خارج نشده از این خطر مصون خواهد بود. چنان که اشاره رجوع مردم در زمان غیبت به فقیه (ولایت فقیه) نیز مطابق دستوری است که از سوی خود حضرت صادر شده است. در نتیجه آنچه فقهای وعلمای شیعه در باره احکام الهی می فرمایند طبق وظیفه وتکلیف است وما و او هیچ کدام در عصر غیبت تکلیفی غیر این نداریم. پینوشتها: 1. کمال الدین، ج 2، ص 484. 2- اصول کافی، ج 1، ص 67؛ وسائل الشیعه، ج 18، ص 98.
در عصر غیبت ما وظیفه داریم که از فقهای عادل پیروی نموده وطبق فتوای وفهم وبرداشت آنها از دین عمل نماییم؛ زیرا:
با توجه به روایاتی که از ائمه معصومین وارد شده، فقها و مراجع عظام که پاک و با تقوا هستند، نیابت از حضرات معصومین و در زمان غیبت نیابت از امام عصر(ع) دارند.
دلیل بر اینکه فقیه و مرجع نایب امام(ع) است، نامه حضرت ولی عصر (عج) به اسحاق بن یعقوب است که فرمود: "و اما الحوادث الواقعة...؛ در مورد رویدادهای زمان [مسائل سیاسی و اجتماعی، فقهی و فرهنگی و غیر آن] به راویان حدیثها [حدیث شناسان و آگاهان به احکام خدا و دستورهای الهی] رجوع کنید زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر فقها هستم".(1)
این جمله که آنان "حجت من" بر شما هستند و من "حجت خدا" بر فقها میباشم دلیل خوبی بر نیابت فقها و مراجع از امام ع میباشد.
تحلیل روایت: حضرت با همان سیاق و بیانی که فرمود: "فانهم حجتی علیکم" فرمود: "و أنا حجة الله علیهم".
همان گونه که امام زمان (عج) در همه امور اسوه و حجت الهی است و اطاعتش واجب میباشد، فقیهی که همه شرایط و صلاحیتهای فتوا دادن و زعامت و رهبری را دارد نیز واجب الاطاعه در همه امور و لااقل در امور حکومتی که مصداق بارز "حوادث واقعه" میباشد، است.
دلایل نقلی دلایل متعدد وجود دارد که جهت رعایت اختصار به روایت مقبوله عمر بن حنظله اکتفا می کنیم.
در این روایت، امام صادق(ع) میفرمایند: (... من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکما فأنی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبل منه فانّما استخف بحکمنا و علینا رد و الراد علینا کالراد علی الله وهو علی حد الشرک بالله.) (2) کسانی از شما که احادیث ما را نقل نموده وحلا ل وحرام را می شناسند وبه احکام الهی ما واقف اند باید به حکم وگفته ی او راضی شوید چون ما آنها را بر شما حاکم قرار داده ایم ، هر گاه با حکم ما حکم نمایند وشما آن را نپذیرید این کار استخفاف به حکم ما است و رد حرف ما تلقی می شود و تمرد از حرف ما تمرد از حکم خدا است و در حکم شرک بخداست.
نکته دیگر این که آن روایات که می گوید قایم آل محمد گویا با دین جدید ظهور می کند بشتر ناظر به این است که این تغییرات و تحریفات در فرق و مذاهبی رخ داده و می دهد که از اهل بیت به عنوان منبع غنی دریافت معارف بهره نمی برند و مرجعیت علمی آنان را نمی پذیرند و روش هایی چون قیاس و استحسان را برای رهیافت به معارف و احکام جایگزین نموده اند.
شیعه که در تمامی شئونش با تمامی دشواری هایش در پی رسیدن به دیدگاه اهل بیت است و رفتار خود را مطابق با آن قرار می دهد تا زمانی که از این مسیر خارج نشده از این خطر مصون خواهد بود.
چنان که اشاره رجوع مردم در زمان غیبت به فقیه (ولایت فقیه) نیز مطابق دستوری است که از سوی خود حضرت صادر شده است. در نتیجه آنچه فقهای وعلمای شیعه در باره احکام الهی می فرمایند طبق وظیفه وتکلیف است وما و او هیچ کدام در عصر غیبت تکلیفی غیر این نداریم.
پینوشتها:
1. کمال الدین، ج 2، ص 484.
2- اصول کافی، ج 1، ص 67؛ وسائل الشیعه، ج 18، ص 98.
- [سایر] چرا مراجع تقلید نائبان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)هستند ؟
- [سایر] با چه دلایلی طول عمر حضرت ولی عصر (عج) اثبات میشود؟
- [سایر] چه دلایلی بر وجود امامت حضرت مهدی (عج) اقامه شده است؟
- [سایر] آیا در زمان ظهور امام زمان، نیازی به مراجع تقلید و یا خواندن دروس حوزی میباشد؟
- [سایر] آیا حدیثی داریم که بگوید مراجع تقلید و علما نایبین امام زمان هستند.
- [سایر] شبهه: به دلیل اینکه امام زمان (عج) زندهاند، تقلید از مراجع جایز نیست!
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] دیدگاه اهل سنّت در مورد امام مهدی(عج) چیست؟ آیا ظهور مهدی موعود، از مسائل اتفاقی بین مسلمین است؟
- [سایر] شبهه: به دلیل اینکه امام زمان (عج) زندهاند، تقلید از مراجع جایز نیست!
- [سایر] بعضی ها می گویند ما امام زمان(عج )را دیده ایم فلان عالم یا فلان مرجع، پس دستور غیبت کبری چه می شود؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله جوادی آملی] .تقلید مجتهد متوفّا در ابتدا جایز نیست؛ ولی بقای بر تقلید میت, اشکال ندارد و بقای بر تقلید مجتهد میت باید به فتوای مجتهد مطلق زنده باشد; خواه فرد به آن عمل کرده باشد یا نه. اگر مجتهد متوفّا اعلم باشد، بقای بر تقلید او احتیاطاً واجب است و اگر مجتهد زنده اعلم باشد، عدول از مجتهد متوفا به مرجع زنده, واجب است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر در مسأله به فتوای مرجع تقلیدی عمل کرد و بعد از وفات وی در همان مسأله به فتوای مجتهد مطلق زنده رفتار نمود، دوباره نمیتواند آن را برابر فتوای مرجع متوفّا انجام دهد, مگر آنکه مجتهد مطلقِ زنده, در آنمسأله, فقط احتیاط کرده و مقلّد مدتی برابر آن عمل کرده باشد; در این حال, مقلّد میتواند دوباره به فتوای مرجع متوفّا رفتار کند.
- [آیت الله مظاهری] در زمانی که در اعلمیّتِ مجتهدین اختلاف باشد یا مجتهدِ اعلم وجود نداشته باشد، مکلّف میتواند از هر مجتهدِ جامع الشرایطی تقلید کند. همچنین در چنین شرایطی از دو مرجع و یا بیشتر میشود تقلید کرد و رجوع از مرجعی به مرجع دیگر نیز جایز است.
- [آیت الله بهجت] فقها حیات را شرط می دانند؛ یعنی می گویند برای ابتدای تقلید باید از مجتهد زنده تقلید کرد . اما اگر مرجع تقلید انسان از دنیا رفت ، در این که آیا می تواند بر تقلید او باقی بماند یا باید به مجتهد زنده مراجعه نماید، اختلاف است ؛ پس اگر کسی دراین مسأله مجتهد بود، طبق نظر خودش عمل می کند ؛ و گرنه طبق نظر مجتهد زنده اَعلَم عمل می نماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر مرجع تقلید در مسألهای فتوا دهد, مقلّد او نمیتواند به فتوای مجتهد دیگر عمل کند; ولی اگر فتوا ندهد, بلکه احتیاط کند, مثل اینکه بگوید (احتیاط, آن است فلان طور عمل شود)، مقلد او میتواند به فتوای مجتهد دیگر که دیگر مجتهدان از او اعلم نیستند عمل کند; همچنین است اگرمرجع تقلید بگوید (محلّ تأمل )یا (مورد اشکال) است.