جهت پاسخ دادن به این سوال دو رویکرد متفاوت می توان در پیش گرفت: رویکرد درون دینی و رویکرد برون دینی. یعنی یا شخص به عنوان یک مومن معتقد به قرآن و سنت، به دنبال جواب این سوال می گردد (درون دینی) یا آنکه بدون آنکه آیه یا روایتی را بپذیرد، می خواهد با استدلال منطقی به مساله پاسخ بدهیم. (برون دینی) با مبنای برون دینی، باید به یک مبحث انسان شناسی توجه کنیم و آن اینکه آیا انسان موجودی یکپارچه است یا می توانیم او را به چند بخش کاملا مجزا تقسیم کنیم. مثلا می توانیم بگوییم انسانی در روز و خارج از خانه گرگ باشد ولی در شب و وقتی به خانه آمد، فرشته شود؟ به تعبیری روز با عقل معاش و کاسبی، مدام در تلاش برای کلاهبرداری و فریبکاری باشد و در حیوانیات فرو رود. اما بعد از کار که به خانه رفت و غذایش را که با همان کلاهبرداری ها تامین شده، خورد؛ برود بر سر سجاده بنشیند و یک انسان دلرحم و مهربان و رئوفی باشد؟ کسانی که فکر میکنند دین می تواند در کنج خلوت انسان محقق شود و بدون شئون اجتماعی باشد، اگر با مبانی خودشان بخواهند به سوال فوق جواب دهند، ناگزیر به بیان جواب غیر عقلانی خواهند بود، مگر آنکه مبنایشان را عوض کنند و قبول کنند که دین نمی تواند فارغ از شئون اجتماعی باشد. با این بیان لزوم حکومت دینی، بسیار روشن خواهد بود. چون حکومت دینی یعنی همین که انسان در شئون اجتماعی اش هم دین را مورد توجه قرار دهد. البته چگونگی اعتناء به دین، در قالب های متعددی می تواند با حکومت توام شود که درجه کارآیی آنها متفاوت خواهد بود. اما در رویکرد درون دینی، باید بگوییم انسانی که خودش را مملوک خدا می داند، بدون اجازه او کاری نمی کند، پس حالا که جامعه اش به حکومت نیاز دارد، حکومت را هم دینی می کند، مگر آنکه قدرتش را نداشته باشد و تکلیفش ساقط شود. وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبیناً (36 احزاب) هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی را نرسد که چون خدا و پیامبرش در کاری حکمی کردند آنها را در آن کارشان اختیاری باشد. هر که از خدا و پیامبرش نافرمانی کند سخت در گمراهی افتاده است. یا انسانی که سعادتش را در گرو پیروی از دین می بیند، این پیروی را در تمام شئون زندگی و لحظه لحظه آن خواهد داشت که حکومت بخش بسیاری از آن را در بر می گیرد. و در احکام دینی هم مسائلی مثل خمس و زکات، نماز جمعه و جماعت، حج، امر به معروف، حدود و دیات، و .... همه احکامی اجتماعی هستند.
جهت پاسخ دادن به این سوال دو رویکرد متفاوت می توان در پیش گرفت: رویکرد درون دینی و رویکرد برون دینی. یعنی یا شخص به عنوان یک مومن معتقد به قرآن و سنت، به دنبال جواب این سوال می گردد (درون دینی) یا آنکه بدون آنکه آیه یا روایتی را بپذیرد، می خواهد با استدلال منطقی به مساله پاسخ بدهیم. (برون دینی)
با مبنای برون دینی، باید به یک مبحث انسان شناسی توجه کنیم و آن اینکه آیا انسان موجودی یکپارچه است یا می توانیم او را به چند بخش کاملا مجزا تقسیم کنیم. مثلا می توانیم بگوییم انسانی در روز و خارج از خانه گرگ باشد ولی در شب و وقتی به خانه آمد، فرشته شود؟
به تعبیری روز با عقل معاش و کاسبی، مدام در تلاش برای کلاهبرداری و فریبکاری باشد و در حیوانیات فرو رود. اما بعد از کار که به خانه رفت و غذایش را که با همان کلاهبرداری ها تامین شده، خورد؛ برود بر سر سجاده بنشیند و یک انسان دلرحم و مهربان و رئوفی باشد؟
کسانی که فکر میکنند دین می تواند در کنج خلوت انسان محقق شود و بدون شئون اجتماعی باشد، اگر با مبانی خودشان بخواهند به سوال فوق جواب دهند، ناگزیر به بیان جواب غیر عقلانی خواهند بود، مگر آنکه مبنایشان را عوض کنند و قبول کنند که دین نمی تواند فارغ از شئون اجتماعی باشد.
با این بیان لزوم حکومت دینی، بسیار روشن خواهد بود. چون حکومت دینی یعنی همین که انسان در شئون اجتماعی اش هم دین را مورد توجه قرار دهد. البته چگونگی اعتناء به دین، در قالب های متعددی می تواند با حکومت توام شود که درجه کارآیی آنها متفاوت خواهد بود.
اما در رویکرد درون دینی، باید بگوییم انسانی که خودش را مملوک خدا می داند، بدون اجازه او کاری نمی کند، پس حالا که جامعه اش به حکومت نیاز دارد، حکومت را هم دینی می کند، مگر آنکه قدرتش را نداشته باشد و تکلیفش ساقط شود.
وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبیناً (36 احزاب) هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنی را نرسد که چون خدا و پیامبرش در کاری حکمی کردند آنها را در آن کارشان اختیاری باشد. هر که از خدا و پیامبرش نافرمانی کند سخت در گمراهی افتاده است.
یا انسانی که سعادتش را در گرو پیروی از دین می بیند، این پیروی را در تمام شئون زندگی و لحظه لحظه آن خواهد داشت که حکومت بخش بسیاری از آن را در بر می گیرد. و در احکام دینی هم مسائلی مثل خمس و زکات، نماز جمعه و جماعت، حج، امر به معروف، حدود و دیات، و .... همه احکامی اجتماعی هستند.
- [سایر] وظایف مردم در برابر حکومت دینی و وظایف متقابل حکومت دینی در برابر مردم کدام است؟
- [سایر] وظایف مردم در برابر حکومت دینی و وظایف متقابل حکومت دینی در برابر مردم کدام است؟
- [سایر] یکی از اهداف انقلاب، تشکیل حکومت دینی بود مبانی این حکومت دینی چیست ؟
- [سایر] معنای حکومت دینی چیست؟ حاکمیت متدینان؛ اجرای احکام دینی یا برآمدن همه ارکان حکومت از دین؟
- [سایر] تفاوت مبانی نظری حکومت دینی و حکومت سکولار در چیست؟
- [سایر] تفاوت مبانی نظری حکومت دینی و حکومت سکولار در چیست؟
- [سایر] آیا حکومت دینی قابل تحقق است؟ و آیا حضرت علی -علیه السلام- توانست حکومت دینی بر پا کند؟
- [سایر] در حکومت دینی، تحقق جامعه دینی مهم است یاحاکمیت قوانین دینی؟ آیا فراهم شدن جامعه دینی فقط از طریق حکومت دینی ممکن است و یا راههای دیگری برای تحقق جامعه دینی وجود دارد؟
- [سایر] آیا حکومت دینی قابل تحقق است؟ و آیا حضرت علی -علیه السلام- توانست حکومت دینی بر پا کند؟
- [سایر] انواع حکومت دینی چیست و مردم سالاری دینی یعنی چه؟
- [آیت الله سیستانی] انسان نمیتواند از سهم سبیل اللّه قرآن یا کتاب دینی ، یا کتاب دعا بخرد و وقف نماید ، مگر آنکه مصلحت عامه اقتضای این کار را داشته و از حاکم شرع بنابر احتیاط لازم اجازه بگیرد .
- [آیت الله مظاهری] لازم نیست پولی را که صاحب مال میدهد، عین موجود باشد، پس اگر دینی به گردن عامل داشته باشد میتواند آن را رأس المال قرار دهد، و همچنین لازم نیست رأس المال، طلا یا نقره سکّهدار باشد، پس اگر با جنس یا اسکناس مضاربه کند صحیح است.
- [آیت الله مظاهری] زمینهایی که در اصل آباد بوده مانند جنگلها و نیزارها ملک حکومت اسلامی است و هر کس در آن تصرّف و اصلاح نماید مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی منع نماید.
- [آیت الله مظاهری] علفها و بوتههای بیابان و ماهیهای دریاها و رودخانهها و پرندگان هوا و حیوانات صحرا و مانند اینها ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی آنها را تصرّف کند مالک میشود مگر اینکه حکومت اسلامی جلوگیری نماید.
- [آیت الله مظاهری] آنچه که در زمینهای موات باشد مانند بوته و درخت و سنگ و معدن و غیره، مانند خود زمین ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی در آنها تصرّف کند مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی ممانعت نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند خمس به آن تعلق نمی گیرد.
- [آیت الله سبحانی] اگر حکومت اسلامی معدنی را استخراج کند، خمس به آن تعلق نمی گیرد. 3 گنج
- [آیت الله اردبیلی] کسی که مال یا حقّ او غصب شده است، میتواند با مراجعه به حکومت صالح و در حال ضرورت به حکومت جائر یا توسل به زور، ضمن حفظ مقرّرات شرع، مال یا حقّ خود را به دست آورد؛ ولی اگر در این راه متحمّل مخارجی شود، نمیتواند آن را از غاصب بگیرد مگر این که صرف این مخارج طبق معمول جهت پس گرفتن مال لازم باشد، مانند هزینهای که برای دادرسی هزینه کرده است، در صورتی که آن را ضمن دادخواست مطالبه نموده باشد.
- [آیت الله مظاهری] در صورت تشکیل حکومت اسلامی قاضی باید از طرف حاکم وقت منصوب باشد و اگر منصوب نباشد نباید قضاوت نماید.
- [آیت الله مظاهری] حکومت اسلامی در تعزیرات چنانکه میتواند تأدیب کند، میتواند جریمه مالی یا زندان یا تبعید و مانند اینها بنماید.