بشر ناگزیر به زندگی اجتماعی است چون نیازهای او آن قدر گسترده و متنوع است که با زندگی فردی، آن نیازها تامین نمی شود. و زندگی در اجتماع، قطعا محدودیت هایی برای انسان ایجاد می کند. چون منافع و خواسته های افراد (در دنیایی که انواع و اقسام محدودیت ها را دارد) با یکدیگر تعارض پیدا می کند. و کاستن از این تعارض ها و برطرف کردن چالش های منتج شده از آنها، نیاز به ایجاد محدودیت دارد. به تعبیری بشر باید در اجتماع زندگی کند و زندگی اجتماعی نیاز به قانون و ضوابطی دارد که این قوانین محدودیت هایی بر سر خواسته های افراد ایجاد می کند. و هیچ انسان عاقلی نیز نمی تواند لزوم وجود قانون را (علیرغم محدودیت های منتج شده از آن) انکار کند. و روشن است که بدون قانون، جامعه بشری به جنگل تبدیل می شود. این گام اول در رسیدن به پاسخ سوال فوق است. کسی که خود را مختار می داند، به هر نوع که مایل است عمل کند و هیچ ضابطه ای را بر نتابد، باید متوجه باشد که عقائد او، اگر به صحنه عمل وارد شوند، زندگی بشر را تباه می کنند. و چنین اعتقادی، ذره ای از عقلانیت همراه خود ندارد. اما گام دوم در بررسی سوال فوق این است که آیا منافع جمعی بشر، وجود قانونی برای لزوم پوشش را ایجاب می کند یا خیر؟ برای این گام شناخت روحیه مرد و زن و احتیاجات آنها لازم است و روشن است که: زن و مرد باید در کانونی به نام خانواده کنار یکدیگر قرار گرفته و نیازهای عاطفی و جسمی یکدیگر را برطرف کرده و در عین حال محیط پرورش نسل های بعدی را به بهترین نحو ممکن بسازند. همچنین وفاداری زن و شوهر به یکدیگر سبب سلامت کانون خانواده و گرمی بیشتر آن است. در عین حال عدم محدودیت روابط زن و مرد به کانون خانواده، سبب سستی این کانون و عدم تامین صحیح نیازهای زن و مرد است. و بالاترین مشکل هرج و مرج روابط دو جنس این است که، کانون تربیت و پرورش نسل بعدی تباه می شود. اگر این ادعاها روزی نیاز به تحلیل های مفصل داشت امروزه با تجربه ای که جامعه غربی در پیش روی بشریت نهاده، نیازی به این تحلیل ها نیست و هر چشم بازی می تواند حقیقت ماجرا را دریابد. با این بیان روشن می شود که هر امری کانون خانواده را به خطر اندازد، باید از بین برده شود. و روشن است که جلوه گری زنان در جامعه، قطعا سبب تنوع طلبی مردان شده و کانون خانواده را به خطر می اندازد. این بیان منطقی کلیت ماجرا را به خوبی اثبات کرده و برای جزئیات آن (میزان پوشش در روابط) می توانیم از وحی (جبران کننده جهل های بشر و محدودیت های عقل) استفاده کنیم. و در وحی حدود و ضوابط حجاب تبیین شده است. البته شاید عده ای تصور کنند، می توان به زنان آزادی عمل کامل داد و مردان را ناگزیر به سرکوب کردن روحیه تنوع طلبی خود کرد. این در حالی است که اولا اگر زنی تصور می کند مرد نباید تنوع طلب باشد، چرا خود را برای بیش از یک نفر (همسر خود) می آراید؟ طبیعتا نمی توان پذیرفت زنی که برای جلوه گری زحمت کشیده و هزینه می کند، توقع جلب نظر دیگران را نداشته باشد. ثانیا باز گذاشتن دست زنان در جلوه گری و اجبار مردان به محدودیت، مانند این است که کسی را از لبه بام به پایین هل داده و به او بگوییم باید خود را حفظ کند! در حالی که در رویه منطقی اقدام دو جانبه لازم است. از سویی عامل پرتاب شخص به پایین بام باید از بین برده شود و از سویی نیز خود شخص باید مراقبت کند، تا سقوط نکند. یعنی هم مردان باید چشم پاکی اختیار کنند و هم زنان از جلوه گری پرهیز کنند. بنابراین اجبار در پوشش علیرغم تعارض با خواسته های فردی بعضی از افراد، به دلیل منافع گسترده آن برای جامعه، منطقی و لازم است.
بشر ناگزیر به زندگی اجتماعی است چون نیازهای او آن قدر گسترده و متنوع است که با زندگی فردی، آن نیازها تامین نمی شود.
و زندگی در اجتماع، قطعا محدودیت هایی برای انسان ایجاد می کند. چون منافع و خواسته های افراد (در دنیایی که انواع و اقسام محدودیت ها را دارد) با یکدیگر تعارض پیدا می کند. و کاستن از این تعارض ها و برطرف کردن چالش های منتج شده از آنها، نیاز به ایجاد محدودیت دارد.
به تعبیری بشر باید در اجتماع زندگی کند و زندگی اجتماعی نیاز به قانون و ضوابطی دارد که این قوانین محدودیت هایی بر سر خواسته های افراد ایجاد می کند.
و هیچ انسان عاقلی نیز نمی تواند لزوم وجود قانون را (علیرغم محدودیت های منتج شده از آن) انکار کند. و روشن است که بدون قانون، جامعه بشری به جنگل تبدیل می شود.
این گام اول در رسیدن به پاسخ سوال فوق است. کسی که خود را مختار می داند، به هر نوع که مایل است عمل کند و هیچ ضابطه ای را بر نتابد، باید متوجه باشد که عقائد او، اگر به صحنه عمل وارد شوند، زندگی بشر را تباه می کنند. و چنین اعتقادی، ذره ای از عقلانیت همراه خود ندارد.
اما گام دوم در بررسی سوال فوق این است که آیا منافع جمعی بشر، وجود قانونی برای لزوم پوشش را ایجاب می کند یا خیر؟
برای این گام شناخت روحیه مرد و زن و احتیاجات آنها لازم است و روشن است که: زن و مرد باید در کانونی به نام خانواده کنار یکدیگر قرار گرفته و نیازهای عاطفی و جسمی یکدیگر را برطرف کرده و در عین حال محیط پرورش نسل های بعدی را به بهترین نحو ممکن بسازند. همچنین وفاداری زن و شوهر به یکدیگر سبب سلامت کانون خانواده و گرمی بیشتر آن است.
در عین حال عدم محدودیت روابط زن و مرد به کانون خانواده، سبب سستی این کانون و عدم تامین صحیح نیازهای زن و مرد است. و بالاترین مشکل هرج و مرج روابط دو جنس این است که، کانون تربیت و پرورش نسل بعدی تباه می شود.
اگر این ادعاها روزی نیاز به تحلیل های مفصل داشت امروزه با تجربه ای که جامعه غربی در پیش روی بشریت نهاده، نیازی به این تحلیل ها نیست و هر چشم بازی می تواند حقیقت ماجرا را دریابد.
با این بیان روشن می شود که هر امری کانون خانواده را به خطر اندازد، باید از بین برده شود. و روشن است که جلوه گری زنان در جامعه، قطعا سبب تنوع طلبی مردان شده و کانون خانواده را به خطر می اندازد.
این بیان منطقی کلیت ماجرا را به خوبی اثبات کرده و برای جزئیات آن (میزان پوشش در روابط) می توانیم از وحی (جبران کننده جهل های بشر و محدودیت های عقل) استفاده کنیم. و در وحی حدود و ضوابط حجاب تبیین شده است.
البته شاید عده ای تصور کنند، می توان به زنان آزادی عمل کامل داد و مردان را ناگزیر به سرکوب کردن روحیه تنوع طلبی خود کرد.
این در حالی است که اولا اگر زنی تصور می کند مرد نباید تنوع طلب باشد، چرا خود را برای بیش از یک نفر (همسر خود) می آراید؟ طبیعتا نمی توان پذیرفت زنی که برای جلوه گری زحمت کشیده و هزینه می کند، توقع جلب نظر دیگران را نداشته باشد.
ثانیا باز گذاشتن دست زنان در جلوه گری و اجبار مردان به محدودیت، مانند این است که کسی را از لبه بام به پایین هل داده و به او بگوییم باید خود را حفظ کند! در حالی که در رویه منطقی اقدام دو جانبه لازم است. از سویی عامل پرتاب شخص به پایین بام باید از بین برده شود و از سویی نیز خود شخص باید مراقبت کند، تا سقوط نکند. یعنی هم مردان باید چشم پاکی اختیار کنند و هم زنان از جلوه گری پرهیز کنند.
بنابراین اجبار در پوشش علیرغم تعارض با خواسته های فردی بعضی از افراد، به دلیل منافع گسترده آن برای جامعه، منطقی و لازم است.
- [سایر] آیا رعایت حجاب اقلیتهای دینی در زمان پیامبر اجباری بود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا حجاب در زمان پیغمبر (ص) اجباری بوده؟ مثل حکومت جمهوری اسلامی
- [سایر] آیا حجاب برای زنان غیر مسلمان در زمان حکومت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اجباری بوده است؟
- [سایر] آیا حجاب اجباری سبب نشد ملتی که به زور چادر رو نتوانستند از سرش درآورند، خودش آن را درآورده است؟
- [سایر] آیا در زمان حکومت اسلامی پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)، حجاب اجباری بوده و برخوردی می شد؟
- [سایر] پرسش: چرا امام خمینی در مصاحبه با روزنامه السفیر لبنان فرمودندحجاب را اجباری نمی کنیم وفقط پوشیدن لباس های جلف راممنوع میکنیم اما بعد از انقلاب حجاب را اجباری کرد؟
- [سایر] چرا وقتی در قرآن کریم میفرماید: «برای زنان بهتر است خود را از نامحرمان بپوشانند»، در کشور ما حجاب اجباری است؟
- [سایر] آیا می پذیریم که عده ای ما را مجبور به استفاده از نمادهای خودشان بکنند که حجاب را برای همه اجباری کرده ایم؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در سایت شما مقاله ای تحت عنوان جذاب (حجاب اجباری) قرار داده شده. در این مقاله آمده است که افراد عاقل بر مخالفت با قانون پافشاری نمی کنند. در کشور فرانسه و برخی کشورهای اروپایی قانونی مبنی بر ممنوعیت حجاب برای محصلان وجود دارد. آیا دین ما در اینجا هم پیروی از مقررات را توصیه می کند؟ سوال اینجاست آیا در جامعه ای که قانونی در رابطه با پوشش و حجاب وجود ندارد، نظر شما به عنوان (مسئول پاسخگویی از طرف دین) درباره ی اجباری بودن حجاب برای مسلمانان چیست؟موافقید یا مخالف؟ سوال روشن، صریح و صحیح است!
- [سایر] شبهه: پوشش اسلامی یعنی همان عفاف پس حجاب برتر و غیر برتر ندارد و با مانتو نیز می توان پوشش اسلامی داشت.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن شغلی داشته باشد و بخواهد کاری انجام دهد که در مقابل نامحرم مراعات حجاب برای او ممکن نباشد، باید آن را ترک کند و شغلی را انتخاب کند که بتواند حجاب شرعی را رعایت نماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی عمداً پوشش لازم را در نماز رعایت نکند نمازش باطل است، خواه حکم پوشش نماز را بداند یا در آن شک داشته باشد، بلکه بنا بر احتیاط در صورت غفلت از مسأله، یا اشتباه در آن نیز نمازش باطل است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شخصی در بین نماز بفهمد که پوشش لازم را دارا نیست، باید خود را بپوشاند و نمازش صحیح است ولی نباید پس از فهمیدن، بدون پوشاندن خود کارهای نماز را انجام دهد، همچنین اگر بعد از نماز بفهمد که در نماز پوشش لازم را نداشته نمازش صحیح است.
- [آیت الله مظاهری] نگاه کردن به بدن و موی زنهای غیر مسلمان، یا زنهای مسلمان لاابالی در حجاب و زنهایی که عادت به حجاب ندارند نظیر زنهای بادیه نشین، اگر جالب نباشد، و به قصد لذّت نیز نباشد و مفسده هم نداشته باشد و نترسد که به حرام بیفتد جایز است گرچه خالی از اشکال نیست.
- [آیت الله سبحانی] عکس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نیست مگر این که برای عکس برداشتن مجبور شود که دست به بدن او بزند و اگر زن نامحرمی را بشناسد در صورتی که آن زن با حجاب باشد، نباید به عکس بدون حجاب او نگاه کند.
- [آیت الله سبحانی] عکس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نیست مگر این که برای عکس برداشتن مجبور شود که دست به بدن او بزند و اگر زن نامحرمی را بشناسد در صورتی که آن زن با حجاب باشد، نباید به عکس بدون حجاب او نگاه کند.
- [آیت الله اردبیلی] چیزهای کوچکی که پوشش نمازگزار محسوب نمیشوند مثل چاقو، پول و مانند آن اگر نجس باشند و به هنگام نماز همراه نمازگزار باشند، اشکال ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خمس را می توان از عین مال متعلق خمس بدهد یا از قیمت آن ولی نمی توان از جنس دیگری داد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کفن را بطور متعارف از واجب و مستحب می توان از اموال میت برداشت، هرچند صغیر داشته باشد، اما زاید بر متعارف را نمی توان از حق صغیر برداشت، مگر این که وصیت کرده باشد، که در این صورت می توان مقدار اضافی را از ثلث حساب کرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوم، واجب النفقه نبودن، یعنی زکات را نمی توان به فرزند و همسر و پدر و مادر داد، ولی اگر آنها بدهکار باشند و نتوانند بدهی خود را بپردازند زکات را به مقدار اداء دین می توان به آنها داد.