چگونه تجربه تلخ خواستگاری ناموفق قبلی را فراموش کنم؟
باسلام. من 23 سالم هست و از نظر خودم آمادگی ازدواج رو دارم و همیشه از خدا خواستم که خواستگارای خوب برام بیاد. ولی وقتی یه خواستگار برام میاد، بی میل و رغبت میشم. ضمن اینکه چندوقت پیش پسرخالم ازم خواستگاری کرد. هر دو به هم علاقه داشتیم، ولی خانوادم مخالفت کردن. اونم به گفته خودش خسته شد و دیگه جواب منم نمی داد و موضوع منتفی شد... الان نمیخوام خودمو بخاطر یکی دیگه نابود کنم... بنظرتون این حس بی رغبتی از وجودم خارج میشه؟ با سلام خدمت شما خواهر گرامی بسیار جای خرسندی است که خود را آماده ازدواج می دانید و به هر حال تمایل درونی نسبت به این امر مقدس دارید. البته ممکن است گاهی اوقات به ویژه زمانی که به شکل عملی به این مسئله نزدیک می شوید، به دلایل مختلف مانند استرس های مقطعی و یا افکار نگران کننده، به قول خودتان کمی بی میل و رغبت شوید، اما این مسئله خیلی جدی نیست. به ویژه این طور نگاه کنید که اصلا معلوم نیست این مورد، به سرانجام برسد، و تا نقطه سرانجام راه زیادی است بنابراین نگرانی به دل راه ندهید. از این گذشته تاوقتی که کسی به خواستگاری نیاید و صحبتی رد و بدل نشود که اصلا نخواهید توانست ازدواج کنید. پس بهتر است اجازه دهید این اتفاق بیفتد. در مورد تجربه تلخ گذشته نیز باید گفت نه تنها این تجربه تلخ، بلکه بسیاری دیگر از اتفاقات تلخ زندگی تان، در صورتی که یک ازدواج موفق و درست داشته باشید، برایتان تا حد نابودی کمرنگ خواهد شد. و البته اگر ازدواجی نادرست و ناموفق داشته باشید، بالعکس نه تنها دردی از گذشته شما دوا نمی کند بلکه خاطره تلخ دیگری را اضافه خواهد نمود. پس بهتر است با چشمان باز، و از مسیر درست، ازدواج خود را دنبال کنید تا انشالله خداوند متعال، بهترین موردی را که هم شما مایلید و هم به صلاح شماست، به سمت شما هدایت کند. موفق باشید.
عنوان سوال:

چگونه تجربه تلخ خواستگاری ناموفق قبلی را فراموش کنم؟


پاسخ:

باسلام. من 23 سالم هست و از نظر خودم آمادگی ازدواج رو دارم و همیشه از خدا خواستم که خواستگارای خوب برام بیاد. ولی وقتی یه خواستگار برام میاد، بی میل و رغبت میشم. ضمن اینکه چندوقت پیش پسرخالم ازم خواستگاری کرد. هر دو به هم علاقه داشتیم، ولی خانوادم مخالفت کردن. اونم به گفته خودش خسته شد و دیگه جواب منم نمی داد و موضوع منتفی شد... الان نمیخوام خودمو بخاطر یکی دیگه نابود کنم... بنظرتون این حس بی رغبتی از وجودم خارج میشه؟

با سلام خدمت شما خواهر گرامی
بسیار جای خرسندی است که خود را آماده ازدواج می دانید و به هر حال تمایل درونی نسبت به این امر مقدس دارید. البته ممکن است گاهی اوقات به ویژه زمانی که به شکل عملی به این مسئله نزدیک می شوید، به دلایل مختلف مانند استرس های مقطعی و یا افکار نگران کننده، به قول خودتان کمی بی میل و رغبت شوید، اما این مسئله خیلی جدی نیست. به ویژه این طور نگاه کنید که اصلا معلوم نیست این مورد، به سرانجام برسد، و تا نقطه سرانجام راه زیادی است بنابراین نگرانی به دل راه ندهید.
از این گذشته تاوقتی که کسی به خواستگاری نیاید و صحبتی رد و بدل نشود که اصلا نخواهید توانست ازدواج کنید. پس بهتر است اجازه دهید این اتفاق بیفتد.
در مورد تجربه تلخ گذشته نیز باید گفت نه تنها این تجربه تلخ، بلکه بسیاری دیگر از اتفاقات تلخ زندگی تان، در صورتی که یک ازدواج موفق و درست داشته باشید، برایتان تا حد نابودی کمرنگ خواهد شد. و البته اگر ازدواجی نادرست و ناموفق داشته باشید، بالعکس نه تنها دردی از گذشته شما دوا نمی کند بلکه خاطره تلخ دیگری را اضافه خواهد نمود.
پس بهتر است با چشمان باز، و از مسیر درست، ازدواج خود را دنبال کنید تا انشالله خداوند متعال، بهترین موردی را که هم شما مایلید و هم به صلاح شماست، به سمت شما هدایت کند.
موفق باشید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین