در برخورد با حوادث تلخ ، چه کنیم ؟
در سر یک سفره ممکن است هم ترشی و فلفل قرار دهند و هم شیرینی و مربا ؛ کودکان از شیرینی و حلوای سفره لذت می برند ، و فلفل و ترشی را بی مورد می دانند ، اما بزرگ ترها هر دو را در سفره لازم می دانند . حوادث تلخ نیز برکاتی دارد ، از جمله : 1- توجه انسان را به خدا بیشتر می کند . 2- انسان را سنجیده و استعدادهای او را شکوفا می سازد . 3- کفاره گناهان و لغزش های او می شود . 4- قدر نعمت ها بیشتر شناخته می شود . انسان ها در برابر حوادث سه گروهند : چنانکه کودک همین که لب به فلفل و پیاز و ترشی می گذارد ناراحت می شود ، نوجوان تحمل می کند و والدین او پول می دهند و فلفل و ترشی را می خرند . قرآن می فرماید : گروهی همین که دچار سختی می شوند ، جیغ می زنند ، ( اذا مَسه الشَر جَزوعا ) (1) گروهی صبر می کنند ، ( و بَشِر الصابرین الذین اذا أصابَتهم مٌصیبه قالوا اِنا لله و انا الیه راجِعون ) (2) و گروهی به استقبال سختی ها می روند . ( و منهم مَن یَنتظر ) (3)کسانی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می آمدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام کند ، حضرت می فرمود : اسب و شمشیر ندارم تا شما را مجهز کنم آنان گریه می کردند که چرا به جبهه نرفتند .از سختی ها و حوادث تلخ می توان با تدبیر و صبر و استمداد از خداوند ، بهترین استفاده را برد . همان گونه که می توان از لیموی ترش ، شربت لیموناد ساخت . آری ، اگر انسان آشپز ماهری باشد ، حتی از پوست پرتقال هم مربا درست می کند . امروزه حتی از زباله ها استفاده بهینه می کنند . حضرت زینب علیها السلام با سخنرانی خود در کاخ ستمگران ، از اسارت خود در کوفه و شام آن گونه استفاده کرد که پایه های رژیم اموی را لرزاند . در مسجد شام ، امام سجاد علیه السلام بر بالای منبر رفت و رژیم بنی امیه را به شدت استیضاح کرد . یزید برای آن که صدای امام را خاموش کند ، به مؤذن دستور داد که با صدای بلند اذان بگوید تا شاید سخنرانی امام سجاد علی السلام قطع شود ، ولی امام علیه السلام از همین صحنه نیز استفاده کرد و جملات اذان را آن گونه تفسیر کرد که بر مسجد لرزه افتاد ، بخصوص پس از گفتن ( أشهد أن محمداً رسول الله ) فرمود : ای یزید ! این محمد جد من است یا جد تو ؟ ! آیا این اٌسرا از نسل او نیستند ؟ هنگامی که امام کاظم علیه السلام را به زندان انفرادی بردند ، فرمود : چه جای خوبی برای عبادت است ؟ ! بسیاری از علما ، کتاب های خود را در شرایط سخت و در زندان و تبعیدگاه ها نوشته اند . پی نوشت: 1- سوره معارج ، آیه 20. 2- سوره بقره ، آیه 154-155. 3- سوره احزاب ، آیه 23. منبع: پرسش های مهم پاسخ های کوتاه، حجت الاسلام محسن قرائتی
عنوان سوال:

در برخورد با حوادث تلخ ، چه کنیم ؟


پاسخ:

در سر یک سفره ممکن است هم ترشی و فلفل قرار دهند و هم شیرینی و مربا ؛ کودکان از شیرینی و حلوای سفره لذت می برند ، و فلفل و ترشی را بی مورد می دانند ، اما بزرگ ترها هر دو را در سفره لازم می دانند . حوادث تلخ نیز برکاتی دارد ، از جمله :
1- توجه انسان را به خدا بیشتر می کند . 2- انسان را سنجیده و استعدادهای او را شکوفا می سازد . 3- کفاره گناهان و لغزش های او می شود . 4- قدر نعمت ها بیشتر شناخته می شود .
انسان ها در برابر حوادث سه گروهند : چنانکه کودک همین که لب به فلفل و پیاز و ترشی می گذارد ناراحت می شود ، نوجوان تحمل می کند و والدین او پول می دهند و فلفل و ترشی را می خرند .
قرآن می فرماید : گروهی همین که دچار سختی می شوند ، جیغ می زنند ، ( اذا مَسه الشَر جَزوعا ) (1) گروهی صبر می کنند ، ( و بَشِر الصابرین الذین اذا أصابَتهم مٌصیبه قالوا اِنا لله و انا الیه راجِعون ) (2) و گروهی به استقبال سختی ها می روند . ( و منهم مَن یَنتظر ) (3)کسانی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می آمدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام کند ، حضرت می فرمود : اسب و شمشیر ندارم تا شما را مجهز کنم آنان گریه می کردند که چرا به جبهه نرفتند .از سختی ها و حوادث تلخ می توان با تدبیر و صبر و استمداد از خداوند ، بهترین استفاده را برد . همان گونه که می توان از لیموی ترش ، شربت لیموناد ساخت .
آری ، اگر انسان آشپز ماهری باشد ، حتی از پوست پرتقال هم مربا درست می کند . امروزه حتی از زباله ها استفاده بهینه می کنند .
حضرت زینب علیها السلام با سخنرانی خود در کاخ ستمگران ، از اسارت خود در کوفه و شام آن گونه استفاده کرد که پایه های رژیم اموی را لرزاند .
در مسجد شام ، امام سجاد علیه السلام بر بالای منبر رفت و رژیم بنی امیه را به شدت استیضاح کرد . یزید برای آن که صدای امام را خاموش کند ، به مؤذن دستور داد که با صدای بلند اذان بگوید تا شاید سخنرانی امام سجاد علی السلام قطع شود ، ولی امام علیه السلام از همین صحنه نیز استفاده کرد و جملات اذان را آن گونه تفسیر کرد که بر مسجد لرزه افتاد ، بخصوص پس از گفتن ( أشهد أن محمداً رسول الله ) فرمود : ای یزید ! این محمد جد من است یا جد تو ؟ ! آیا این اٌسرا از نسل او نیستند ؟
هنگامی که امام کاظم علیه السلام را به زندان انفرادی بردند ، فرمود : چه جای خوبی برای عبادت است ؟ !
بسیاری از علما ، کتاب های خود را در شرایط سخت و در زندان و تبعیدگاه ها نوشته اند .
پی نوشت:
1- سوره معارج ، آیه 20.
2- سوره بقره ، آیه 154-155.
3- سوره احزاب ، آیه 23.
منبع: پرسش های مهم پاسخ های کوتاه، حجت الاسلام محسن قرائتی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین