توصیه کلی این است که سعی کنیم احساساتمان را (در هر موردی) تحت اختیار و تصمیم خودمان دربیاوریم و نگذاریم احساسمان همیشه جلوتر از ما و منطق ما قدم بردارد. نه افراط و نه تفریط هیچکدام در هیچ کاری صحیح نیست. بنابراین نه احساس شدید مثبت و علاقه دیوانه وار و نه احساس منفی، و تنفر، هردو میتواند مخرب باشد. در این موضوع توجه به چند نکته در مورد سنین نوجوانی می تواند ما را در حل مشکل، بهتر یاری کند: 1- بروز عشقهای گذرا در مرحله نوجوانی و جوانی بسیار شایع است و عوامل بسیاری ازجمله تغییرات فیزیولوژیک و ترشح برخی هورمونها در دوران بلوغ در آن مؤثر میباشند. این دوران با برخی امور از جمله اضطراب (که در دوران بلوغ به خاطر برخی تغییر و تحولات جسمی روانی تا حدودی فزونی مییابد) باعث برخی تشویشات ذهنی در فرد میگردد. بدیهی است اضطراب از جمله هیجانهای منفی است که باید به طریقی کاهش یابد. 2- همه ما وقتی مضطربیم، به چیزی پناه میبریم و به نوعی پناهجویی در ما تقویت میگردد .پناهجویی فرد مضطرب به افراد یا اشیا باعث کاهش اضطراب در ایشان می گردد .معمولاً روحیه پناهجویی و آرامشگرایانه باعث بروز پدیدهای به نام وابستگی عاطفی یا عشق زود گذر در ما میگردد. در مواقع اضطراب فرد به دنبال آرامشگر می گردد. 3- نکته دیگر اصل مجاورت است. خواه ناخواه دو نفری که برای مدتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند ،نوعی انس و علاقه میان آن دو شکل میگیرد . این علاقه در بسیاری موارد بدون دلیل خاص و صرفا بخاطر مجاورت فیزیکی و روانشناختی است. 4- خیلی ها عشق را یک رفتار وسواسی میدانند، به این معنا که فرد عاشق با هر حمله اضطرابی تا حالش دگرگون میگردد برای کاهش اضطرابش خود را مجبور به رفتار وسواسی (دیدار حضوری یا ذهنی معشوق) می بیند. افراد وسواسی هیچ اختیاری در زمینه کنترل رفتار وسواسی ندارند و باید تحت درمان روانشناختی، این مهارت را پیدا کنند. 5- ترشح برخی هورمونهای جنسی در سنین نوجوانی، نوعی پیوندجویی را در فرد تشدید مینماید. از آن جا که دختران ساعتها در کنار همجنسان خود هستند، به نوعی این روحیه پیوندجویی در ایشان از جنس مخالف به جنس موافق تغییر جهت میدهد. در برخی موارد برخی رفتارهای شبه جنسی در ایشان به چشم میخورد. 6- از آنجا که دختران معمولاً عاطفی تر و احساسی تر هستند، مقوله عشق افراطی و وابستگی روانی در آنها زیاد دیده می شود که در سنین کودکی و دبستانی تا حدودی طبیعی و گذرا است ولی چون در بعضی از خانواده ها نیاز عاطفی کودکان به درستی برطرف نمی گردد این نیاز عاطفی و کمبود محبت در آنها تشدید شده و باعث گردیده که آنها آن را در خارج از خانه و خانواده و در ارتباطات دیگر جستجو کنند. دختر دبیرستانی وقتی تحت استرس شدید و متوسط قرار میگیرد، بواسطه نوعی پیوند شرطی، به طور ناخودآگاه ذهنش به طرف دوستان (یا معلم) میرود که پیش از این به او آرامش می داده است.خلأهای عاطفی معمولا در دختران زیاد است و در بیش تر موارد با عشق پر می گردد. 7- سعی کنید زمان بیشتری برای برنامه های دسته جمعی با دوستانتان صرف کنید، بیشتر به تفریحات ورزشی بپردازید. 8- همانطور که خودتان هم میدانید یکی از راههای آرامش یافتن و خلاصی از دست افکار مختلف انحرافی، تقویت معنویت و ارتباط با خدا است زیرا که اوست که آرامشگر واقعی است (کسانی که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش میگیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند)(الرعد/ 28). میتوانید هر زمانی که احساسات و افکار ناخواسته به ذهنتان هجوم می آورد با گفتن ذکر، آرام آرام آنها را از خود دور کنید. 9- با توجه به اینکه محبت و دوستی (مادامی که در حدود شرعی باشد یا به حد افراط و بیماری در نیاید) امری پسندیده و نیکوست. حضرت علی (ع) میفرمایند: (بالتودد تکون المحبه؛ با آشکار کردن مهربانی، محبت شکل گرفته و پدید می آید)(میزان الحکمه، ح 3051). شاید بد نباشد علاقه خود را با معلم خود درمیان بگذارید. پیامبر عزیزمان هم میفرمایند: )هر گاه کسی را دوست دارید به او بگویید) (وسایل الشیعه، ج 12، ص 55). 10- عشق اگر منجر به کاهش شدید و طولانی عملکرد (مثلا 6 ماه) گردد، قطعاٌ یک اختلال روانی است و باید برای مشاوره حضوری به یک روانشناس مراجعه کنید و البته اگر تا این حد شدید نباشد، تا حدودی قابل چشم پوشی است و میتوانید به مرور از این مرحله گذر کنید. 11-در پایان باید این نکته کلی را تکرار کنیم که احساسات، مخصوصا در زمان نوجوانی، کاملا ناپخته و زود گذر بوده و به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و در مورد هر تصمیمی که ریشه در عقل ندارد و احساسی است می بایستی با یکی از بزرگترها (ترجیحا مشاور یا روانشناس) مشورت کنید.
توصیه کلی این است که سعی کنیم احساساتمان را (در هر موردی) تحت اختیار و تصمیم خودمان دربیاوریم و نگذاریم احساسمان همیشه جلوتر از ما و منطق ما قدم بردارد. نه افراط و نه تفریط هیچکدام در هیچ کاری صحیح نیست. بنابراین نه احساس شدید مثبت و علاقه دیوانه وار و نه احساس منفی، و تنفر، هردو میتواند مخرب باشد.
در این موضوع توجه به چند نکته در مورد سنین نوجوانی می تواند ما را در حل مشکل، بهتر یاری کند:
1- بروز عشقهای گذرا در مرحله نوجوانی و جوانی بسیار شایع است و عوامل بسیاری ازجمله تغییرات فیزیولوژیک و ترشح برخی هورمونها در دوران بلوغ در آن مؤثر میباشند. این دوران با برخی امور از جمله اضطراب (که در دوران بلوغ به خاطر برخی تغییر و تحولات جسمی روانی تا حدودی فزونی مییابد) باعث برخی تشویشات ذهنی در فرد میگردد. بدیهی است اضطراب از جمله هیجانهای منفی است که باید به طریقی کاهش یابد.
2- همه ما وقتی مضطربیم، به چیزی پناه میبریم و به نوعی پناهجویی در ما تقویت میگردد .پناهجویی فرد مضطرب به افراد یا اشیا باعث کاهش اضطراب در ایشان می گردد .معمولاً روحیه پناهجویی و آرامشگرایانه باعث بروز پدیدهای به نام وابستگی عاطفی یا عشق زود گذر در ما میگردد. در مواقع اضطراب فرد به دنبال آرامشگر می گردد.
3- نکته دیگر اصل مجاورت است. خواه ناخواه دو نفری که برای مدتی در کنار یکدیگر قرار میگیرند ،نوعی انس و علاقه میان آن دو شکل میگیرد . این علاقه در بسیاری موارد بدون دلیل خاص و صرفا بخاطر مجاورت فیزیکی و روانشناختی است.
4- خیلی ها عشق را یک رفتار وسواسی میدانند، به این معنا که فرد عاشق با هر حمله اضطرابی تا حالش دگرگون میگردد برای کاهش اضطرابش خود را مجبور به رفتار وسواسی (دیدار حضوری یا ذهنی معشوق) می بیند. افراد وسواسی هیچ اختیاری در زمینه کنترل رفتار وسواسی ندارند و باید تحت درمان روانشناختی، این مهارت را پیدا کنند.
5- ترشح برخی هورمونهای جنسی در سنین نوجوانی، نوعی پیوندجویی را در فرد تشدید مینماید. از آن جا که دختران ساعتها در کنار همجنسان خود هستند، به نوعی این روحیه پیوندجویی در ایشان از جنس مخالف به جنس موافق تغییر جهت میدهد. در برخی موارد برخی رفتارهای شبه جنسی در ایشان به چشم میخورد.
6- از آنجا که دختران معمولاً عاطفی تر و احساسی تر هستند، مقوله عشق افراطی و وابستگی روانی در آنها زیاد دیده می شود که در سنین کودکی و دبستانی تا حدودی طبیعی و گذرا است ولی چون در بعضی از خانواده ها نیاز عاطفی کودکان به درستی برطرف نمی گردد این نیاز عاطفی و کمبود محبت در آنها تشدید شده و باعث گردیده که آنها آن را در خارج از خانه و خانواده و در ارتباطات دیگر جستجو کنند. دختر دبیرستانی وقتی تحت استرس شدید و متوسط قرار میگیرد، بواسطه نوعی پیوند شرطی، به طور ناخودآگاه ذهنش به طرف دوستان (یا معلم) میرود که پیش از این به او آرامش می داده است.خلأهای عاطفی معمولا در دختران زیاد است و در بیش تر موارد با عشق پر می گردد.
7- سعی کنید زمان بیشتری برای برنامه های دسته جمعی با دوستانتان صرف کنید، بیشتر به تفریحات ورزشی بپردازید.
8- همانطور که خودتان هم میدانید یکی از راههای آرامش یافتن و خلاصی از دست افکار مختلف انحرافی، تقویت معنویت و ارتباط با خدا است زیرا که اوست که آرامشگر واقعی است (کسانی که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش میگیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند)(الرعد/ 28). میتوانید هر زمانی که احساسات و افکار ناخواسته به ذهنتان هجوم می آورد با گفتن ذکر، آرام آرام آنها را از خود دور کنید.
9- با توجه به اینکه محبت و دوستی (مادامی که در حدود شرعی باشد یا به حد افراط و بیماری در نیاید) امری پسندیده و نیکوست. حضرت علی (ع) میفرمایند: (بالتودد تکون المحبه؛ با آشکار کردن مهربانی، محبت شکل گرفته و پدید می آید)(میزان الحکمه، ح 3051). شاید بد نباشد علاقه خود را با معلم خود درمیان بگذارید. پیامبر عزیزمان هم میفرمایند: )هر گاه کسی را دوست دارید به او بگویید) (وسایل الشیعه، ج 12، ص 55).
10- عشق اگر منجر به کاهش شدید و طولانی عملکرد (مثلا 6 ماه) گردد، قطعاٌ یک اختلال روانی است و باید برای مشاوره حضوری به یک روانشناس مراجعه کنید و البته اگر تا این حد شدید نباشد، تا حدودی قابل چشم پوشی است و میتوانید به مرور از این مرحله گذر کنید.
11-در پایان باید این نکته کلی را تکرار کنیم که احساسات، مخصوصا در زمان نوجوانی، کاملا ناپخته و زود گذر بوده و به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و در مورد هر تصمیمی که ریشه در عقل ندارد و احساسی است می بایستی با یکی از بزرگترها (ترجیحا مشاور یا روانشناس) مشورت کنید.
- [سایر] با عشق های دوره نوجوانی چگونه باید روبه رو شد ؟
- [سایر] دوره نوجوانی چگونه دوره ای است ورفتار با نوجوان چگونه باید باشد ؟
- [سایر] آیا دوستی های عمیق و افراطی در دوران تحصیل می تواند آسیب زا باشد؟
- [سایر] راه پیشگیری و نجات از عشق های غیر الهی و افراطی چیست؟
- [سایر] درباره ولادت، کودکی و نوجوانی امام صادق علیه السّلام تا دورة امامت آن حضرت توضیح دهید؟
- [سایر] حقیقت عشق چیست و چگونه می توان عشق حقیقی را از عشق غیرحقیقی باز شناخت؟
- [سایر] آیا در دوره نامزدی میتوانم به همسر آیندهام اظهار عشق کنم و دست او را بگیرم؟
- [سایر] ولادت و دوره کودکی و نوجوانی امام کاظم علیه السلام را توضیح داده و زندگی حضرت پیش از امامت را بیان کنید.
- [سایر] آیا در قبرستان می توان مسجد ساخت؟
- [سایر] آیا عشق های شهوانی (و به اصطلاح «عشق زمینی») همواره محکوم و ناپسند است؟ آیا موردی از آن می توان یافت که سودمند باشد؟