در یک پاسخ اصولی و کلی به این سوال باید عرض کرد که : انسان علم و دانش کافی برای دستیابی به سعادت خود ندارد. چون حداقل از عوالم دیگر و جزئیات آن بی خبر است در حالی که احتمال وجود این عوالم کم نیستند و حتی برهان های عقلی نیز بر وجود آن ها دلالت می کنند. با توجه به این چگونه می توان تصمیماتی صحیح و سازنده برای سعادت انسان گرفت؟ آیا نباید نقص دانش را برطرف نمود؟ راهی که برای جبران این کمبود وجود دارد، استفاده از وحی الهی و دین است. پس دقت کنید که ورود ما به دین داری، با اعتراف به نقص دانش (که با غلط بودن دانش فرق می کند) است. از این رو باید درک کنیم که ممکن است دلیل اصلی بسیاری از احکام را ندانیم. چون اگر دلیل هر حکمی را می دانستیم که از ابتدا نیازی به دین نداشتیم! با لحاظ این نکته، دین ما مطابق با عقل است و ممکن است بعضی از حکمت های احکام را دریابیم. هر چند این حکمت ها، تمام ابعاد یک حکم را روشن نمی کنند و همیشه باید تعبد را نیز در نظر داشته باشیم. که اصل دین تسلیم بودن در مقابل خداست. و بیان حکمت ها، برای کمک به افرادی است که ایمانشان ضعیف است و با بیان این حکمت ها، بیشتر متوجه می شوند که راهی عاقلانه جز دین داری وجود ندارد. اما حکمتی که در این سری از احکام می یابیم، این است که اسلام هر گونه رابطه با جنس مخالف را در کانون خانواده مجاز دانسته، تا به این سبب، کانون خانواده مستحکم شود. و این استحکام نیز ثمرات بسیاری در سایر مسائل دارد. امروزه از نظر کارشناسان واضح است که حتی کارمندی که همکارش، از جنس مخالف است و با او شوخی می کند، نیاز خود به رابطه با جنس مخالف را تامین کرده و در نتیجه در خانه و نسبت به همسر خود، توجه لازم را ندارد. و ممکن است کانون خانواده او دچار مشکل شود. وضعیت در پیش روی جامعه غرب، نشان می دهد که ضابطهمند نبودن روابط دو جنس، چه اثرات سوء و جبران ناپذیری به جای می گذارد. و طبیعتا دست دادن با جنس مخالف و روابطی از این دست، می تواند به روابطی عمیق تر تبدیل شود و در نتیجه جای پایبندی به کانون خانواده، تنوع طلبی بنشیند و جامعه با طلاق های بسیار، عدم پایبندی زوجین به یکدیگر، آسیب های تربیتی به فرزندان و ... مواجه شود. و فرو ریختن خانواده یعنی هسته اصلی اجتماع، غیر قابل جبران است.
در یک پاسخ اصولی و کلی به این سوال باید عرض کرد که : انسان علم و دانش کافی برای دستیابی به سعادت خود ندارد. چون حداقل از عوالم دیگر و جزئیات آن بی خبر است در حالی که احتمال وجود این عوالم کم نیستند و حتی برهان های عقلی نیز بر وجود آن ها دلالت می کنند.
با توجه به این چگونه می توان تصمیماتی صحیح و سازنده برای سعادت انسان گرفت؟ آیا نباید نقص دانش را برطرف نمود؟ راهی که برای جبران این کمبود وجود دارد، استفاده از وحی الهی و دین است.
پس دقت کنید که ورود ما به دین داری، با اعتراف به نقص دانش (که با غلط بودن دانش فرق می کند) است. از این رو باید درک کنیم که ممکن است دلیل اصلی بسیاری از احکام را ندانیم. چون اگر دلیل هر حکمی را می دانستیم که از ابتدا نیازی به دین نداشتیم!
با لحاظ این نکته، دین ما مطابق با عقل است و ممکن است بعضی از حکمت های احکام را دریابیم. هر چند این حکمت ها، تمام ابعاد یک حکم را روشن نمی کنند و همیشه باید تعبد را نیز در نظر داشته باشیم. که اصل دین تسلیم بودن در مقابل خداست. و بیان حکمت ها، برای کمک به افرادی است که ایمانشان ضعیف است و با بیان این حکمت ها، بیشتر متوجه می شوند که راهی عاقلانه جز دین داری وجود ندارد.
اما حکمتی که در این سری از احکام می یابیم، این است که اسلام هر گونه رابطه با جنس مخالف را در کانون خانواده مجاز دانسته، تا به این سبب، کانون خانواده مستحکم شود. و این استحکام نیز ثمرات بسیاری در سایر مسائل دارد.
امروزه از نظر کارشناسان واضح است که حتی کارمندی که همکارش، از جنس مخالف است و با او شوخی می کند، نیاز خود به رابطه با جنس مخالف را تامین کرده و در نتیجه در خانه و نسبت به همسر خود، توجه لازم را ندارد. و ممکن است کانون خانواده او دچار مشکل شود.
وضعیت در پیش روی جامعه غرب، نشان می دهد که ضابطهمند نبودن روابط دو جنس، چه اثرات سوء و جبران ناپذیری به جای می گذارد. و طبیعتا دست دادن با جنس مخالف و روابطی از این دست، می تواند به روابطی عمیق تر تبدیل شود و در نتیجه جای پایبندی به کانون خانواده، تنوع طلبی بنشیند و جامعه با طلاق های بسیار، عدم پایبندی زوجین به یکدیگر، آسیب های تربیتی به فرزندان و ... مواجه شود. و فرو ریختن خانواده یعنی هسته اصلی اجتماع، غیر قابل جبران است.
- [سایر] چرا اسلام ما را در رابطه با جنس مخالف محدود کرده است؟
- [سایر] رابطه گرایش مذهبی و تمایل به برقراری ارتباط با جنس مخالف از نظر اسلام چگونه است؟
- [سایر] اگر کسی مطمئن باشد به گناه آلوده نمی شود، آیا لازم است روابط وی با جنس مخالف محدود باشد؟
- [سایر] آشنایی و رابطه با جنس مخالف چه فوایدی دارد؟
- [سایر] راهکار اسلام برای کنترل عشق به جنس موافق و مخالف چیست؟
- [سایر] آیا پسری که در گوش چپ خود حلقه دارد هم جنس باز است؟ آیا این پسر می تواند با جنس مخالف خود رابطه داشته باشد؟ حکم فرد هم جنس باز چیست؟
- [سایر] نظر اسلام در خصوص روابط دختر و پسر چیست و چه ایرادی دارد انسان دوستی از جنس مخالف داشته باشد؟
- [سایر] دوستی دو جنس مخالف چه حکمی دارد؟ حکم انواع دوستی بین دو جنس مخالف را بیان کنید.
- [سایر] دوستی با جنس مخالف ضرر دارد؟
- [سایر] چگونه از گذشته خواستگارم و اینکه آیا قبلا با جنس مخالف ارتباط برقرار کرده یا نه مطلع شوم؟ همیشه برام یک معظل بوده که بدانم آیا خواستگارم قبل از من با دختری رابطه دوستی برقرار کرده یا نه؟
- [امام خمینی] اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله مظاهری] اگر بعضی از مسؤولین ممالک اسلامی موجب بسط نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی اجانب شود که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، یا موجب بسط اشاعه فحشا و گناهان بزرگ یا ترک واجبات شود خود به خود عزل میشود و بر مسلمانان لازم است با او مخالفت کنند و از اسلام و مصالح مسلمین دفاع کنند.
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت و رابطه با غیر مسلمانان نیز باید مطابق با مقرّرات اسلام تنظیم گردد، بنابر این باید از کارهایی همچون تخلّف از قراردادها، پیمانها و وعدهها، غَشّ در معامله، کم فروشی، خیانت در امانت، اجحاف و نظایر آن خودداری شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روابط تجاری و سیاسی با بعض دول که آلت دست دول بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل، جایز نیست. و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن با این نحو روابط مخالفت کنند، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمال اسرائیل روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام اسلام هستند، و بر مسلمانان لازم است با این خیانت کاران چه دولت و چه تجار قطع رابطه کنند، و آنها را ملزم به قطع رابطه با این نحو دولت ها کنند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عقد روابط چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دوَل اسلامی و اجانب ، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد ، جایز نیست این گونه روابط ، و اگر دولتی اقدام به آن نمود ، بر سایر دوَل اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع روابط به هر نحو ممکن است .
- [آیت الله اردبیلی] انعقاد پیمانهای سیاسی و تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب که مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است با وسایل ممکن آن را به قطع چنین رابطهای الزام کنند.
- [آیت الله اردبیلی] جلوگیریهای موقّت به وسیله قرص یا آمپول با تجویز پزشک متخصّص اشکال ندارد؛ همچنین بستن لولههای مرد یا زن و عقیم کردن آنان، اگر عمل جرّاحی به وسیله جنس مخالف صورت نگیرد و مستلزم نگاه کردن به عورت یا لمس آن توسّط کسی که نگاه و لمس او حرام است نباشد، بدون اشکال است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلس موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است ، به واسطة این خیانت ، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است.اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوه ، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن باشد .
- [امام خمینی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض وکلای مجلسین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، به واسطه این خیانت، از مقامی که دارد- هر مقامی باشد- منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است او را مجازات کنند به هر نحو که ممکن شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بعض رؤسای ممالک اسلامی یا بعض مسئولین موجب بسط نفوذ اجانب شود چه نفوذ سیاسی یا اقتصادی یا نظامی که مخالف مصالح اسلام و مسلمانان است، بواسطه این خیانت، از مقامی که دارد هر مقامی باشد منعزل است. اگر فرض شود که احراز آن مقام به حق بوده، و بر مسلمانان لازم است به هر نحو که ممکن شود آنان را با رعایت موازین شرعی مجازات نمایند.