مطلب مذکور، در هیچیک از منابع دست اول، اعم از تاریخ طبری، فتوح البلدان، الفتوح، اخبار الطوال و غیره نیامده است. در این منابع به شورش (استخر) در دوره عثمان اشاره شده، نه در دوره امام علی(ع). "دینوری" پس از ذکر عنوان (فتوحات روزگار عثمان) مینویسد: (سپس جنگ شاپور و گشودن آن شهر در منطقه فارس صورت گرفت و فرمانده آن عثمان بن ابیالعاص بود و در سال بیست و نهم، فتح افریقیه به فرماندهی عبدالله بن ابیسرح بود و سپس جزیره قبرس به فرماندهی معاویة بن ابیسفیان گشوده شد. در این هنگام مردم استخر از اطاعت دست کشیدند و سرپیچی کردند و یزدگرد شاه با گروهی از ایرانیان آنجا آمد. عثمان بن ابیالعاص و عبدالله بن عاص به جنگ ایشان رفتند و پیروزی از مسلمانان بود).[1] با توجه به اینکه در سرکوبی این شورش فردی به نام عبدالله بن عاص وجود دارد احتمالاً "ابن بلخی" نام او را با "عبدالله بن عباس" اشتباه گرفته است. علاوه بر این، سرکوبی این شورش در دوره عثمان بوده است نه در دوره امام علی(ع) . طبری در ذکر حوادث سال 27 هجری مینویسد: (در این سال فتح دوم استخر به دست عثمان بن ابیالعاص انجام گرفت).[2] این عبارت مؤید این امر است که شورش در استخر و سرکوبی آن در دوره عثمان بوده است. وی در حوادث سال 29 هجری مینویسد: (عثمان، "عبدالله بن عامر" را بخواند و عامل بصره کرد و... فارس بشورید و بر ضد "عبیدالله بن عمرو" قیام کرد و مردم در استخر بر ضد او فراهم شدند و عبدالله کشته شد و سپاه او هزیمت شد و خبر به عبدالله بن عامر رسید که مردم بصره را به حرکت دعوت کرد و مردم با وی روان شدند، مقدمه وی با عثمان بن ابیالعاص بود. در استخر با آن جمع تلاقی شد و بسیار کس از آنها بکشت).[3] ابن اثیر نیز در حوادث سال 29 هجری (دوره عثمان) مینویسد: (اهل پارس نقض عهد کرده و بر "عبیدالله بن معمر" شوریدند. او هم برای سرکوبی آنها لشکر کشید. طرفین در دروازه استخر با هم روبرو شدند. عبیدالله کشته شد و مسلمین گریختند. خبر به "عبدالله بن عامر" رسید. او اهل بصره را دعوت و تجهیز کرد و لشکر کشید. مردم (سپاه) را سوی پارس سوق داد. طرفین در پیرامون استخر با هم مقابله نمودند. فرمانده میمنه او "(عبدالله) ابو برزه اسلمی" و قائد میسره او "معقل بن یسار" بودند. فرمانده سواران هم "عمران بن حصین" بود. آنها همه یک نحو یاری (با پیغمبر) داشتند. جنگ واقع و ایرانیان منهزم شدند. بسیاری از آنها کشته و شهر استخر با قوة گشوده شد).[4] در منابع تاریخی سخنی از شورش استخر در دوره امام علی(ع) ذکر نشده است. در زندگی امام علی(ع)، موارد بسیار زیادی وجود دارد که نشان از پایبندی جدی آن حضرت به امر عدالت و عدم تعصب عربی در وی دارد. دستورات امام علی(ع) به کارگزاران خویش در برپایی عدالت، حضور در دادگاه در کنار یک یهودی که حضرت از وی شکایت داشت، تقسیم بیتالمال بین موالی و اعراب بهطور یکسان، دفاع از حقوق ایرانیان در موارد متعدد و... همگی مؤید این مطلب است. به نظر میرسد اتهام تعصب عربی به آن حضرت یکی از اتهامات نادرستی است که نشانگر مظلومیت امام علی(ع) است. مظلومیتی که از 1400 سال پیش تاکنون همچنان ادامه دارد. دخالت آن حضرت در شورش استخر و کشتار مردم نیشابور و نسبت هرگونه خشونتطلبی به امام علی(ع) و رسول اسلام(ص) نیز نادرست است. این ادعا را میتوان با مشاهدهی رفتار و سیره آن بزرگواران و نگاه جامع به گفتارشان اثبات نمود. پی نوشتها: [1] . اخبار الطوال، ص139. [2] . طبری، ج5، ص2103. [3] . همان، ص2111. [4] . الکامل (ابن اثیر)، ج9، ص163.
مطلب مذکور، در هیچیک از منابع دست اول، اعم از تاریخ طبری، فتوح البلدان، الفتوح، اخبار الطوال و غیره نیامده است. در این منابع به شورش (استخر) در دوره عثمان اشاره شده، نه در دوره امام علی(ع).
"دینوری" پس از ذکر عنوان (فتوحات روزگار عثمان) مینویسد: (سپس جنگ شاپور و گشودن آن شهر در منطقه فارس صورت گرفت و فرمانده آن عثمان بن ابیالعاص بود و در سال بیست و نهم، فتح افریقیه به فرماندهی عبدالله بن ابیسرح بود و سپس جزیره قبرس به فرماندهی معاویة بن ابیسفیان گشوده شد. در این هنگام مردم استخر از اطاعت دست کشیدند و سرپیچی کردند و یزدگرد شاه با گروهی از ایرانیان آنجا آمد. عثمان بن ابیالعاص و عبدالله بن عاص به جنگ ایشان رفتند و پیروزی از مسلمانان بود).[1]
با توجه به اینکه در سرکوبی این شورش فردی به نام عبدالله بن عاص وجود دارد احتمالاً "ابن بلخی" نام او را با "عبدالله بن عباس" اشتباه گرفته است. علاوه بر این، سرکوبی این شورش در دوره عثمان بوده است نه در دوره امام علی(ع) .
طبری در ذکر حوادث سال 27 هجری مینویسد: (در این سال فتح دوم استخر به دست عثمان بن ابیالعاص انجام گرفت).[2] این عبارت مؤید این امر است که شورش در استخر و سرکوبی آن در دوره عثمان بوده است.
وی در حوادث سال 29 هجری مینویسد: (عثمان، "عبدالله بن عامر" را بخواند و عامل بصره کرد و... فارس بشورید و بر ضد "عبیدالله بن عمرو" قیام کرد و مردم در استخر بر ضد او فراهم شدند و عبدالله کشته شد و سپاه او هزیمت شد و خبر به عبدالله بن عامر رسید که مردم بصره را به حرکت دعوت کرد و مردم با وی روان شدند، مقدمه وی با عثمان بن ابیالعاص بود. در استخر با آن جمع تلاقی شد و بسیار کس از آنها بکشت).[3]
ابن اثیر نیز در حوادث سال 29 هجری (دوره عثمان) مینویسد: (اهل پارس نقض عهد کرده و بر "عبیدالله بن معمر" شوریدند. او هم برای سرکوبی آنها لشکر کشید. طرفین در دروازه استخر با هم روبرو شدند. عبیدالله کشته شد و مسلمین گریختند. خبر به "عبدالله بن عامر" رسید. او اهل بصره را دعوت و تجهیز کرد و لشکر کشید. مردم (سپاه) را سوی پارس سوق داد. طرفین در پیرامون استخر با هم مقابله نمودند. فرمانده میمنه او "(عبدالله) ابو برزه اسلمی" و قائد میسره او "معقل بن یسار" بودند. فرمانده سواران هم "عمران بن حصین" بود. آنها همه یک نحو یاری (با پیغمبر) داشتند. جنگ واقع و ایرانیان منهزم شدند. بسیاری از آنها کشته و شهر استخر با قوة گشوده شد).[4] در منابع تاریخی سخنی از شورش استخر در دوره امام علی(ع) ذکر نشده است.
در زندگی امام علی(ع)، موارد بسیار زیادی وجود دارد که نشان از پایبندی جدی آن حضرت به امر عدالت و عدم تعصب عربی در وی دارد. دستورات امام علی(ع) به کارگزاران خویش در برپایی عدالت، حضور در دادگاه در کنار یک یهودی که حضرت از وی شکایت داشت، تقسیم بیتالمال بین موالی و اعراب بهطور یکسان، دفاع از حقوق ایرانیان در موارد متعدد و... همگی مؤید این مطلب است. به نظر میرسد اتهام تعصب عربی به آن حضرت یکی از اتهامات نادرستی است که نشانگر مظلومیت امام علی(ع) است. مظلومیتی که از 1400 سال پیش تاکنون همچنان ادامه دارد. دخالت آن حضرت در شورش استخر و کشتار مردم نیشابور و نسبت هرگونه خشونتطلبی به امام علی(ع) و رسول اسلام(ص) نیز نادرست است. این ادعا را میتوان با مشاهدهی رفتار و سیره آن بزرگواران و نگاه جامع به گفتارشان اثبات نمود.
پی نوشتها:
[1] . اخبار الطوال، ص139.
[2] . طبری، ج5، ص2103.
[3] . همان، ص2111.
[4] . الکامل (ابن اثیر)، ج9، ص163.
- [سایر] آیا امام علی در زمان خلافت شان ، شورش مردم فارس را سرکوب کردند؟
- [سایر] چراحضرت علی به خلافت نرسید؟
- [سایر] آیا سخن افرادی که می گویند چون حسین بن علی بر ضد خلیفه مسلمین شورش کرده بود، پس باید کشته می شد، درست است؟
- [سایر] چرا علی علیه السّلام در قبول خلافت درنگ کرد؟
- [سایر] آیا حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) بعد از رسیدن به خلافت غاصب بودن خلفای قبلی را گوشزد نمود یا خیر؟
- [سایر] چرا حضرت امیرالمومنین، علی(علیه السلام) در زمان خلافت خلفا در نماز به آنان اقتدا می کردند؟
- [سایر] آیا حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) بعد از رسیدن به خلافت غاصب بودن خلفای قبلی را گوشزد نمود یا خیر؟
- [سایر] زیاد بن ابیه که بود؟ چرا امام علی(ع) او را حاکم فارس کرد؟
- [سایر] با سلام علت جابه جایی مرکز خلافت از مدینه به کوفه توسط امام علی(ع)چیست؟ آیا در هنگام به خلافت رسیدن حضرت علی(ع) مدینه امنیت کافی برای خلافت را نداشته ؟
- [سایر] چالش ها واصلاحات فرهنگی دوران خلافت امام علی(ع)؟
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.