فلسفه حرمت ازدواج با زنان پیامبر(ص) چیست؟
در رابطه با فلسفه حرمت ازدواج با زنان پیامبر، باید عرض کنیم که این دستور الهی برای احترام به رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و جلوگیری از سوء استفاده احتمالی دشمنان از نام و اعتبار کسانی است که به جهت قرابت با پیامبر منزلتی در میان مسلمانان می‌یافتند. توضیح آن که: 1- در آیه 6 سوره احزاب خداوند متعال همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را مادر مؤمنین دانسته است: (وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ) و واضح است که مادر جسمانی نیست تا مانند مادر انسان با او محرم باشند. 2- همان طور که احترام به پدر و مادر واجب است و ازدواج با مادر حرام است، نباید با زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ازدواج کرد و این حکم اختصاصی در مورد زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که در آیه 53 سوره احزاب می فرماید: ( وَ مَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُواْ رَسُولَ اللَّهِ وَلَا  أَن تَنکِحُواْ أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذَ لِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیماً"؛ و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، نه هرگز همسران او را بعد از خود به همسری درآورید که این کار نزد خداوند(گناهی) عظیم است). و اینکه تعدادی از آنها جوان بودند و به اجبار بایستی مجرد می‌ماندن، پاسخ این پرسش با توجه به فلسفه این تحریم روشن است؛ زیرا: اولا: چنان که از شأن نزول آیه دانستیم، بعضی به عنوان انتقام جویی و توهین به ساحت مقدس پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) چنین تصمیمی را گرفته بودند و از این راه می خواستند ضربه ای بر حیثیت آن حضرت وارد کنند. ثانیا: اگر این مسئله مجاز بود جمعی به عنوان این که همسر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را بعد از او در اختیار خود گرفته اند ممکن بود این کار را وسیله سوء استفاده قرار دهند و به این بهانه موقعیت اجتماعی برای خویش دست و پا کنند و یا به عنوان این که آگاهی خاص از درون خانه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و تعلیمات و مکتب او دارند به تحریف اسلام پردازند و یا منافقین مطالبی را از این طریق در میان مردم نشر دهند که مخالف مقام پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باشد (دقت کنید). این خطر هنگامی ملموس تر می شود که بدانیم گروهی خود را برای این کار آماده ساخته بودند بعضی آن را به زبان آورده و بعضی شاید تنها در دل داشتند. از جمله کسانی را که بعضی از مفسران اهل سنت در اینجا نام برده اند، طلحه است، [1]؛ خداوندی که بر اسرار نهان و آشکار آگاه است برای برهم زدن این توطئه زشت یک حکم قاطع صادر فرمود و جلو این امور را به کلی گرفت و برای تحکیم پایه های آن به همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) لقب ام المؤمنین داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خویش است! با توجه به آنچه گفته شد در رابطه با قرین بودن این مطلب با عدالت در اسلام نیز روشن می شود؛ چرا که در طول زندگی انسان گاه مسائل مهمی مطرح می شود که به خاطر آنها باید فداکاری و از خودگذشتگی نشان داد و از بعضی از حقوق حقه خود چشم پوشید، به خصوص این که همیشه افتخارات بزرگ مسوئولیت های سنگینی نیز همراه دارد، بدون شک همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) افتخار عظیمی از طریق ازدواجشان با پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کسب کردند، داشتن چنین افتخاری نیاز به چنین فداکاری هم دارد. به همین دلیل زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بعد از او در میان امت اسلامی بسیار محترم می زیستند و از وضع خود بسیار راضی و خشنود بودند و آن محرومیت را در برابر این افتخارات ناچیز می شمردند.[2]   [1]. تفسیر قرطبی، ج 8، ص 5310 [2]. تفسیر نمونه،جلد 17، صفحه 432
عنوان سوال:

فلسفه حرمت ازدواج با زنان پیامبر(ص) چیست؟


پاسخ:

در رابطه با فلسفه حرمت ازدواج با زنان پیامبر، باید عرض کنیم که این دستور الهی برای احترام به رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و جلوگیری از سوء استفاده احتمالی دشمنان از نام و اعتبار کسانی است که به جهت قرابت با پیامبر منزلتی در میان مسلمانان می‌یافتند. توضیح آن که:

1- در آیه 6 سوره احزاب خداوند متعال همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را مادر مؤمنین دانسته است: (وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ) و واضح است که مادر جسمانی نیست تا مانند مادر انسان با او محرم باشند.

2- همان طور که احترام به پدر و مادر واجب است و ازدواج با مادر حرام است، نباید با زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ازدواج کرد و این حکم اختصاصی در مورد زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که در آیه 53 سوره احزاب می فرماید: ( وَ مَا کَانَ لَکُمْ أَن تُؤْذُواْ رَسُولَ اللَّهِ وَلَا  أَن تَنکِحُواْ أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذَ لِکُمْ کَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِیماً"؛ و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، نه هرگز همسران او را بعد از خود به همسری درآورید که این کار نزد خداوند(گناهی) عظیم است).

و اینکه تعدادی از آنها جوان بودند و به اجبار بایستی مجرد می‌ماندن، پاسخ این پرسش با توجه به فلسفه این تحریم روشن است؛ زیرا:

اولا: چنان که از شأن نزول آیه دانستیم، بعضی به عنوان انتقام جویی و توهین به ساحت مقدس پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) چنین تصمیمی را گرفته بودند و از این راه می خواستند ضربه ای بر حیثیت آن حضرت وارد کنند.

ثانیا: اگر این مسئله مجاز بود جمعی به عنوان این که همسر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را بعد از او در اختیار خود گرفته اند ممکن بود این کار را وسیله سوء استفاده قرار دهند و به این بهانه موقعیت اجتماعی برای خویش دست و پا کنند و یا به عنوان این که آگاهی خاص از درون خانه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و تعلیمات و مکتب او دارند به تحریف اسلام پردازند و یا منافقین مطالبی را از این طریق در میان مردم نشر دهند که مخالف مقام پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باشد (دقت کنید).
این خطر هنگامی ملموس تر می شود که بدانیم گروهی خود را برای این کار آماده ساخته بودند بعضی آن را به زبان آورده و بعضی شاید تنها در دل داشتند. از جمله کسانی را که بعضی از مفسران اهل سنت در اینجا نام برده اند، طلحه است، [1]؛ خداوندی که بر اسرار نهان و آشکار آگاه است برای برهم زدن این توطئه زشت یک حکم قاطع صادر فرمود و جلو این امور را به کلی گرفت و برای تحکیم پایه های آن به همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) لقب ام المؤمنین داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خویش است! با توجه به آنچه گفته شد در رابطه با قرین بودن این مطلب با عدالت در اسلام نیز روشن می شود؛ چرا که در طول زندگی انسان گاه مسائل مهمی مطرح می شود که به خاطر آنها باید فداکاری و از خودگذشتگی نشان داد و از بعضی از حقوق حقه خود چشم پوشید، به خصوص این که همیشه افتخارات بزرگ مسوئولیت های سنگینی نیز همراه دارد، بدون شک همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) افتخار عظیمی از طریق ازدواجشان با پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کسب کردند، داشتن چنین افتخاری نیاز به چنین فداکاری هم دارد. به همین دلیل زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بعد از او در میان امت اسلامی بسیار محترم می زیستند و از وضع خود بسیار راضی و خشنود بودند و آن محرومیت را در برابر این افتخارات ناچیز می شمردند.[2]
 

[1]. تفسیر قرطبی، ج 8، ص 5310
[2]. تفسیر نمونه،جلد 17، صفحه 432





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین