موانع ظهور حضرت مهدی(عج) کدامند؟
برای شناخت موانع ظهور، یکی از راهکارها، شناخت دلایل غیبت است. که طبیعتا با از بین رفتن دلایل غیبت، موانع ظهور برطرف شده و ظهور محقق خواهد شد. اما غیبت امام زمان(ع) ازاسرار الهی است و جزء ائمۀ اطهار کسی از دلیل اصلی آن اطلاع ندارد، آنها هم مأذون به بازگوکردن آن نبودند. امام صادق در جواب عبدالله بن فضل هاشمی وقتی در این مورد سؤال می کنند می فرماید ای پسر فضل همانا این مسأله سری از اسرار الهی است و غیبی از غیب های الهی است و وقتی ما خداوند را حکیم بدانیم همه افعال او را مطابق حکمت و مصلحت خواهیم دانست گرچه علت آنها برای ما روشن نباشد.[1] آنچه توسط ائمه بیان شده، تنها حکمت هایی از دوران غیبت بوده و علت اصلی بیان نشده است. بنابراین از این راه تنها می توانیم احتمالاتی درباره موانع ظهور بدهیم و نظر قطعی نمی توان از این راه ابراز کرد. این احتمالات شامل موارد زیر است: بیعت نکردن با ستمکاران و نجات از کشته شدن: بنابراین هر زمان شرایط برای برپایی حکومت عدل و از بین بردن تمام ستمکاران وجود داشته باشد، حضرت ظهور خواهند کرد. قدرشناسی و عدم پذیرش ائمه: انسان معمولا نهادش براین استوار است که تا هنگامی که به فراق چیزی مبتلا نشود، آن را ارج نمی نهد، غیبت امام زمان هم ازاین قبیل است که پس از آن همه قدر ناشناسی هایی که نسبت به ائمه قبلی روا داشتند، ازمیان آدمیان رخ برتافت. و طبیعتا زمانی که مردم نیاز به امام معصوم را درک کنند، امام ظهور خواهند نمود. این امر می تواند با شکست های پی در پی بشر از انواع راه ها حاصل شود. امام صادق(ع) می فرمایند: نخواهد بود این امر[ظهور حضرت] تا آن که نماند هیچ صنفی از مردم مگر این که ولایت پیدا کنند تا این که کسی نگوید که اگر ما ولایت می یافتیم عدالت می ورزیدیم سپس حضرت قائم به حق و عدالت قیام کند.[2] در واقع گسترش فساد زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) و اصلاح جامعه انسانی فراهم می سازد ; زیرا هنگامی که ظلم وجور زمین را فرا گرفت و بشریت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید و مشکلات طاقت فرسا گریبان انسانها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد که انسان تنها به اتکای نیروی خود و قوانینی که وضع کرده نمی تواند مشکلات را ریشه کن سازد و عدالت اجتماعی را در سراسر کره زمین مستقر نماید؛ در این هنگام، آمادگی فکری کامل برای پذیرش برنامه یک رهبر الهی پیدا می کند که بیماریهای این بیمار خسته را با نسخه های آسمانی خود درمان نماید و می فهمد که نقش دیگر و انقلاب برتری لازم است که به همه نابسامانیها خاتمه بخشد. [1]. رخسار آفتاب، سید مجتبی غیوری، ص 54 نقل از الاحتجاج طبری، ج 2، ص 303. [2]. غیبت نعمانی، محمد ابن ابراهیم نعمانی، باب 14، ش 53.
عنوان سوال:

موانع ظهور حضرت مهدی(عج) کدامند؟


پاسخ:

برای شناخت موانع ظهور، یکی از راهکارها، شناخت دلایل غیبت است. که طبیعتا با از بین رفتن دلایل غیبت، موانع ظهور برطرف شده و ظهور محقق خواهد شد. اما غیبت امام زمان(ع) ازاسرار الهی است و جزء ائمۀ اطهار کسی از دلیل اصلی آن اطلاع ندارد، آنها هم مأذون به بازگوکردن آن نبودند.

امام صادق در جواب عبدالله بن فضل هاشمی وقتی در این مورد سؤال می کنند می فرماید ای پسر فضل همانا این مسأله سری از اسرار الهی است و غیبی از غیب های الهی است و وقتی ما خداوند را حکیم بدانیم همه افعال او را مطابق حکمت و مصلحت خواهیم دانست گرچه علت آنها برای ما روشن نباشد.[1]

آنچه توسط ائمه بیان شده، تنها حکمت هایی از دوران غیبت بوده و علت اصلی بیان نشده است. بنابراین از این راه تنها می توانیم احتمالاتی درباره موانع ظهور بدهیم و نظر قطعی نمی توان از این راه ابراز کرد. این احتمالات شامل موارد زیر است:
بیعت نکردن با ستمکاران و نجات از کشته شدن: بنابراین هر زمان شرایط برای برپایی حکومت عدل و از بین بردن تمام ستمکاران وجود داشته باشد، حضرت ظهور خواهند کرد.

قدرشناسی و عدم پذیرش ائمه: انسان معمولا نهادش براین استوار است که تا هنگامی که به فراق چیزی مبتلا نشود، آن را ارج نمی نهد، غیبت امام زمان هم ازاین قبیل است که پس از آن همه قدر ناشناسی هایی که نسبت به ائمه قبلی روا داشتند، ازمیان آدمیان رخ برتافت. و طبیعتا زمانی که مردم نیاز به امام معصوم را درک کنند، امام ظهور خواهند نمود. این امر می تواند با شکست های پی در پی بشر از انواع راه ها حاصل شود.

امام صادق(ع) می فرمایند: نخواهد بود این امر[ظهور حضرت] تا آن که نماند هیچ صنفی از مردم مگر این که ولایت پیدا کنند تا این که کسی نگوید که اگر ما ولایت می یافتیم عدالت می ورزیدیم سپس حضرت قائم به حق و عدالت قیام کند.[2]

در واقع گسترش فساد زمینه را برای ظهور حضرت مهدی(عج) و اصلاح جامعه انسانی فراهم می سازد ; زیرا هنگامی که ظلم وجور زمین را فرا گرفت و بشریت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید و مشکلات طاقت فرسا گریبان انسانها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد که انسان تنها به اتکای نیروی خود و قوانینی که وضع کرده نمی تواند مشکلات را ریشه کن سازد و عدالت اجتماعی را در سراسر کره زمین مستقر نماید؛ در این هنگام، آمادگی فکری کامل برای پذیرش برنامه یک رهبر الهی پیدا می کند که بیماریهای این بیمار خسته را با نسخه های آسمانی خود درمان نماید و می فهمد که نقش دیگر و انقلاب برتری لازم است که به همه نابسامانیها خاتمه بخشد.

[1]. رخسار آفتاب، سید مجتبی غیوری، ص 54 نقل از الاحتجاج طبری، ج 2، ص 303.
[2]. غیبت نعمانی، محمد ابن ابراهیم نعمانی، باب 14، ش 53.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین