ابعاد و وجوه اعجاز قرآن وجوه درون متنی 1. پیراستگی از اختلاف و تناقض قرآنکریم پیراستگی از اختلاف را یکی از دلایل آسمانی بودن خود شمرده، میفرماید: أَفَلایتَدَبَّرونَ القُرآنَ وَ لَوْ کانَ مِن عِندِ غَیرِ اللهِ لَوَجَدوا فِیهِ إختِلافاً کَثیراً؛ آیا با تدبر در قرآن نمینگرند [تا دریابند که] اگر از سوی غیر خدا میبود، ناهماهنگی بسیار در آن مییافتند. (نساء (4)، 82). پیراستگی قرآن از اختلاف، دو گونه بیان میشود: الف. بیان برهانی، به این بیان که: هدف از نزول قرآن هدایت بشر است. ناهماهنگی در آیات با این هدف، سازگار نیست؛ پس طبق حکمت الهی، هماهنگی آیات، ضروری است. ب. بیان ملازمه: در این آیه، بین وجود اختلاف در قرآن و از سوی بشر بودن آن، ملازمه برقرار شده است؛ به این معنا که: اگر کتابی با این ویژگیها از موجودی با ویژگیهای انسانی فراهم آید، موارد اختلاف فراوانی در آن مشاهده خواهد شد؛ بنابراین، باید شرایط و عوامل زمینهساز اختلاف در دو طرف ملازمه را مورد بررسی قرار دهیم. أ. ویژگیهای انسان تکامل تدریجی، خطاپذیری، تأثیرپذیری و تفاوت استعدادها و محدودیت، از ویژگیهای جداییناپذیر انسانند و هر یک سبب پیدایش تفاوت و ناسازگاری در آثار انسانساخته - بهویژه آثار فکری و معرفتی - است. ب. ویژگیهای قرآن شرایط و مدّت زمان نزول و برخی ویژگیهای قرآن مجید بهگونهای است که با زمینهها و ویژگیهای اختلافبرانگیز انسان تطابق دارد. از سویی، قرآن طی 23 سال بر پیامبر (ص) نازل شده و آن حضرت آنها را بر مردم خوانده است که آثار تکامل تدریجی (در صورت بشریبودن قرآن) باید در آن مشاهده شود. از سوی دیگر، پیامبر (ص) طی این 23 سال در شرایط و اوضاع و احوال فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیار متفاوت و فراز و نشیبها و تحوّلات بسیار ناهمگونی قرار داشت. این خصوصیّات نیز زمینه را برای تأثیرپذیری درونی و برونی اندیشههای پیامبر اسلام (ص) از عوامل مختلف فراهم میسازد. علاوه بر اینها، باید ویژگی جامعیّت قرآن را نیز در نظر داشت. با توجه به آنچه گذشت، روشن میشود که آوردن کتابی با این ویژگیها در چنین شرایط و اوضاعی، از سوی یک انسان با آن ویژگیها، ملازم با پدید آمدن ناهماهنگی زیاد خواهد بود. درحالیکه این ناهماهنگی؛ در قرآن به چشم نمیخورد و اگر ناهماهنگیهایی در ابتدا به نظر میرسد، با تأمّل و دقّت در بیان و محتوای آیات رنگ میبازد. (محمدتقی مصباح یزدی، قرآنشناسی، ص 142 145). 2. اعجاز در قلمرو لفظ ازآنجا که در زمان نزول قرآن، فصاحت و بلاغت رواج فراوان داشت، تناسب معجزات با علوم عصر خود اقتضا میکرد که معجزهی پیامبر اسلام (ص) دارای این بُعد باشد و مخاطبان خود را به آن تحدّی کند. از سوی دیگر، مخالفان پیامبر اکرم (ص) و مدّعیان نبوّت در عصر آن حضرت و اندکی پس از آن در مقام همانندآوری قرآن، بر این بُعد تکّیه داشتهاند. فصاحت، به معنای شیوایی کلمات و روانی تلفّظ آنها است؛ و بلاغت، به معنای رسایی و گویایی و دقّت تعابیر در فهماندن مقصود است. شهادت ادیبان بزرگ عرب از صدر اسلام تاکنون بر فرابشری بودن فصاحت و بلاغت قرآن، بهترین دلیل خدایی بودن قرآن از این جهت است. وجه برون متنی معارف بیمانند، از پیامبری درس ناخوانده موضوع درسناخوانده و خطنانوشته بودن پیامبر از نظر تاریخی مسلّم است و حتی خاورشناسان و مورّخان غیر مسلمان نیز بر آن صحّه گذاردهاند. از سوی دیگر، با نگاهی گذرا به قرآن مجید درمییابیم که قرآن مجید در بردارندهی انواعی از معارف است که فراهم آوردن آنها در چنین مجموعهای، فراتر از توان انسانهای عادّی است؛ تا چه رسد به این که به وسیلهی فردی درسناخوانده و در محیطی دور از تمدّن و فرهنگ ارائه شده باشد؛ کسی که در طول دوران چهل سال زندگی خود (پیش از بعثت) حتی جملهای از این سخنان را بر زبان جاری نساخته است. دلیل نقلیِ آسمانی بودن قرآن قرآن مجید در آیاتی چند، از بشارت حضرت موسی و حضرت عیسی به رسالت پیامبر اکرم (ص) سخن بهمیان آورده است (اعراف: 157 و صف: 6) و بسیاری از یهودیان و مسیحیان به رسالت آن حضرت ایمان آوردهاند؛ این خود بهترین گواه بر وجود آن بشارتهاست؛ چه این که اگر بشارتی نبود، این ادعای قرآن واکنش شدید آنان را به دنبال میداشت. تاریخ خود، گواه بر آن است که اینگونه واکنش از سوی آنان وجود نداشته است. (ابوالقاسم خوئی، البیان، ص 133). 3. فصاحت و بلاغت از اوصاف کلام و قواعد آن، ساخته و پرداختهی ذهن بشر است. اعجاز، از جهت فصاحت و بلاغت بدین معنا است که این قواعدِ ساختهی ذهن بشر، محصولی غالب بر اندیشهی بشر و معلولی فائق بر علت خود میآفریند، درحالیکه این امر، شدنی نیست. گرچه وضع لغت و قواعد فصاحت و بلاغت، ساختهی ذهن بشر است؛ اما جهات دیگری در فصاحت و بلاغت باید در نظر داشت؛ مثلاً: ممکن است کسی بر لغت، آگاه باشد و قواعد فصاحت و بلاغت را بهخوبی بداند؛ اما هنگام سخنگفتن در اثر غفلت یا عدم مهارت یا اشتباه حتی در یک جمله سخنش بلیغ نگردد؛ یا ممکن است حتی غفلت هم نداشته باشد، اما سخن او با آنچه که در نهاد خود دارد همسان نباشد و در نتیجه گفتارش فاقد نصاب بلاغت باشد؛ پس نباید به دلیل آنکه لغت و قواعد، ساخته ذهن بشر است، هر نوع گفتار بلیغی در حد توان بشر باشد؛ بلکه او خود چهبسا در بهکارگیری این قواعد اشتباه میکند. (محمود رجبی، درسنامهی اعجاز قرآن، تنظیم و نگارش حسن صادقی، ص 193). 4--خبرهای غیبی قرآن : 1- خبر پیروزی مسلمانان بر مشرکان در جنگ بدر بود این درحالی بود که به حسب ظاهر هیچ فرد آشنای به فنون جنگی ویا حتی هیچ فرد معمولی با توجه به کمی عدد مسلمانان در برابر لشگر بزرگ مشرکان احتمال پیروزی مسلمانان را نمیداد به آیات ذیل وتفسیر آن مراجعه کنید : وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَی الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُریدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ (انفال 7)أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمیعٌ مُنْتَصِرٌ (قمر44)سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) 2- قران کریم در زمانی که پیامبر در مکه دعوتش را آغاز نمود ومورد تمسخر مشرکان وسران قریش قرار گرفت خداوند به ان حضرت خبر داد دعوت خود را ابلاغ کن ما شر مسخره کنندگان را از تو کفایت خواهیم نمود وخلاصه قریش را به خاک مذلت خواهیم نشاند و این در حالی بود که قریش در اوج قدرت وشوکت بود ومشغول به اذیت وآزار پیامبر. آیات ذیل به این موضوع اشاره دارد فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ (حجر 94)إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ (95)الَّذینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (96)لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ وَ لِیَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (66) هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (توبه 33). 3-خبر از غلبه رومیان پس از شکست در مقابل ایرانیان قران کریم پس از انکه لشگر رومیان در مقابل فارس شکست خورد خبر از غلبه رومیان در چند سال آینده داد (بضع سنین ) وهمان گونه که قرآن وعده داده بود در ده سال بعد رومیان بر فارسها غلبه نمودند . به آیات ذیل و تفسیر آن مراجعه کنید :غُلِبَتِ الرُّومُ (روم 2)فی أَدْنَی الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ (3)فی بِضْعِ سِنینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (4). 4-خبر از اسلام نیاوردن ابو لهب و همسرش آیات مربوط به اینکه ابی لهب و همسر او در دوزخ به زودی عذاب دوزخ را خواهند چشید در مکاه نازل شد در حالی که احتمال مسلمان شدن انها همچون ابوسفیان ودیگر دشمنان سرسخت پیامبر میرفت ولی پیامبر در ایات سوره لهب این اخبار را داد وهمان گونه هم واقع شد به آیات ذیل مراجعه کنید :تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ (مسد1).....سَیَصْلی ناراً ذاتَ لَهَبٍ (3)وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (4).
ابعاد و وجوه اعجاز قرآن
وجوه درون متنی
1. پیراستگی از اختلاف و تناقض
قرآنکریم پیراستگی از اختلاف را یکی از دلایل آسمانی بودن خود شمرده، میفرماید: أَفَلایتَدَبَّرونَ القُرآنَ وَ لَوْ کانَ مِن عِندِ غَیرِ اللهِ لَوَجَدوا فِیهِ إختِلافاً کَثیراً؛ آیا با تدبر در قرآن نمینگرند [تا دریابند که] اگر از سوی غیر خدا میبود، ناهماهنگی بسیار در آن مییافتند. (نساء (4)، 82).
پیراستگی قرآن از اختلاف، دو گونه بیان میشود:
الف. بیان برهانی، به این بیان که: هدف از نزول قرآن هدایت بشر است. ناهماهنگی در آیات با این هدف، سازگار نیست؛ پس طبق حکمت الهی، هماهنگی آیات، ضروری است.
ب. بیان ملازمه: در این آیه، بین وجود اختلاف در قرآن و از سوی بشر بودن آن، ملازمه برقرار شده است؛ به این معنا که: اگر کتابی با این ویژگیها از موجودی با ویژگیهای انسانی فراهم آید، موارد اختلاف فراوانی در آن مشاهده خواهد شد؛ بنابراین، باید شرایط و عوامل زمینهساز اختلاف در دو طرف ملازمه را مورد بررسی قرار دهیم.
أ. ویژگیهای انسان
تکامل تدریجی، خطاپذیری، تأثیرپذیری و تفاوت استعدادها و محدودیت، از ویژگیهای جداییناپذیر انسانند و هر یک سبب پیدایش تفاوت و ناسازگاری در آثار انسانساخته - بهویژه آثار فکری و معرفتی - است.
ب. ویژگیهای قرآن
شرایط و مدّت زمان نزول و برخی ویژگیهای قرآن مجید بهگونهای است که با زمینهها و ویژگیهای اختلافبرانگیز انسان تطابق دارد. از سویی، قرآن طی 23 سال بر پیامبر (ص) نازل شده و آن حضرت آنها را بر مردم خوانده است که آثار تکامل تدریجی (در صورت بشریبودن قرآن) باید در آن مشاهده شود. از سوی دیگر، پیامبر (ص) طی این 23 سال در شرایط و اوضاع و احوال فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بسیار متفاوت و فراز و نشیبها و تحوّلات بسیار ناهمگونی قرار داشت. این خصوصیّات نیز زمینه را برای تأثیرپذیری درونی و برونی اندیشههای پیامبر اسلام (ص) از عوامل مختلف فراهم میسازد. علاوه بر اینها، باید ویژگی جامعیّت قرآن را نیز در نظر داشت. با توجه به آنچه گذشت، روشن میشود که آوردن کتابی با این ویژگیها در چنین شرایط و اوضاعی، از سوی یک انسان با آن ویژگیها، ملازم با پدید آمدن ناهماهنگی زیاد خواهد بود. درحالیکه این ناهماهنگی؛ در قرآن به چشم نمیخورد و اگر ناهماهنگیهایی در ابتدا به نظر میرسد، با تأمّل و دقّت در بیان و محتوای آیات رنگ میبازد. (محمدتقی مصباح یزدی، قرآنشناسی، ص 142 145).
2. اعجاز در قلمرو لفظ
ازآنجا که در زمان نزول قرآن، فصاحت و بلاغت رواج فراوان داشت، تناسب معجزات با علوم عصر خود اقتضا میکرد که معجزهی پیامبر اسلام (ص) دارای این بُعد باشد و مخاطبان خود را به آن تحدّی کند. از سوی دیگر، مخالفان پیامبر اکرم (ص) و مدّعیان نبوّت در عصر آن حضرت و اندکی پس از آن در مقام همانندآوری قرآن، بر این بُعد تکّیه داشتهاند. فصاحت، به معنای شیوایی کلمات و روانی تلفّظ آنها است؛ و بلاغت، به معنای رسایی و گویایی و دقّت تعابیر در فهماندن مقصود است. شهادت ادیبان بزرگ عرب از صدر اسلام تاکنون بر فرابشری بودن فصاحت و بلاغت قرآن، بهترین دلیل خدایی بودن قرآن از این جهت است.
وجه برون متنی
معارف بیمانند، از پیامبری درس ناخوانده
موضوع درسناخوانده و خطنانوشته بودن پیامبر از نظر تاریخی مسلّم است و حتی خاورشناسان و مورّخان غیر مسلمان نیز بر آن صحّه گذاردهاند. از سوی دیگر، با نگاهی گذرا به قرآن مجید درمییابیم که قرآن مجید در بردارندهی انواعی از معارف است که فراهم آوردن آنها در چنین مجموعهای، فراتر از توان انسانهای عادّی است؛ تا چه رسد به این که به وسیلهی فردی درسناخوانده و در محیطی دور از تمدّن و فرهنگ ارائه شده باشد؛ کسی که در طول دوران چهل سال زندگی خود (پیش از بعثت) حتی جملهای از این سخنان را بر زبان جاری نساخته است.
دلیل نقلیِ آسمانی بودن قرآن
قرآن مجید در آیاتی چند، از بشارت حضرت موسی و حضرت عیسی به رسالت پیامبر اکرم (ص) سخن بهمیان آورده است (اعراف: 157 و صف: 6) و بسیاری از یهودیان و مسیحیان به رسالت آن حضرت ایمان آوردهاند؛ این خود بهترین گواه بر وجود آن بشارتهاست؛ چه این که اگر بشارتی نبود، این ادعای قرآن واکنش شدید آنان را به دنبال میداشت. تاریخ خود، گواه بر آن است که اینگونه واکنش از سوی آنان وجود نداشته است. (ابوالقاسم خوئی، البیان، ص 133).
3. فصاحت و بلاغت از اوصاف کلام و قواعد آن، ساخته و پرداختهی ذهن بشر است. اعجاز، از جهت فصاحت و بلاغت بدین معنا است که این قواعدِ ساختهی ذهن بشر، محصولی غالب بر اندیشهی بشر و معلولی فائق بر علت خود میآفریند، درحالیکه این امر، شدنی نیست. گرچه وضع لغت و قواعد فصاحت و بلاغت، ساختهی ذهن بشر است؛ اما جهات دیگری در فصاحت و بلاغت باید در نظر داشت؛ مثلاً: ممکن است کسی بر لغت، آگاه باشد و قواعد فصاحت و بلاغت را بهخوبی بداند؛ اما هنگام سخنگفتن در اثر غفلت یا عدم مهارت یا اشتباه حتی در یک جمله سخنش بلیغ نگردد؛ یا ممکن است حتی غفلت هم نداشته باشد، اما سخن او با آنچه که در نهاد خود دارد همسان نباشد و در نتیجه گفتارش فاقد نصاب بلاغت باشد؛ پس نباید به دلیل آنکه لغت و قواعد، ساخته ذهن بشر است، هر نوع گفتار بلیغی در حد توان بشر باشد؛ بلکه او خود چهبسا در بهکارگیری این قواعد اشتباه میکند. (محمود رجبی، درسنامهی اعجاز قرآن، تنظیم و نگارش حسن صادقی، ص 193).
4--خبرهای غیبی قرآن :
1- خبر پیروزی مسلمانان بر مشرکان در جنگ بدر بود این درحالی بود که به حسب ظاهر هیچ فرد آشنای به فنون جنگی ویا حتی هیچ فرد معمولی با توجه به کمی عدد مسلمانان در برابر لشگر بزرگ مشرکان احتمال پیروزی مسلمانان را نمیداد به آیات ذیل وتفسیر آن مراجعه کنید : وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَی الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُریدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرینَ (انفال 7)أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمیعٌ مُنْتَصِرٌ (قمر44)سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45) 2- قران کریم در زمانی که پیامبر در مکه دعوتش را آغاز نمود ومورد تمسخر مشرکان وسران قریش قرار گرفت خداوند به ان حضرت خبر داد دعوت خود را ابلاغ کن ما شر مسخره کنندگان را از تو کفایت خواهیم نمود وخلاصه قریش را به خاک مذلت خواهیم نشاند و این در حالی بود که قریش در اوج قدرت وشوکت بود ومشغول به اذیت وآزار پیامبر. آیات ذیل به این موضوع اشاره دارد فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ (حجر 94)إِنَّا کَفَیْناکَ الْمُسْتَهْزِئینَ (95)الَّذینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (96)لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ وَ لِیَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (66) هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (توبه 33). 3-خبر از غلبه رومیان پس از شکست در مقابل ایرانیان قران کریم پس از انکه لشگر رومیان در مقابل فارس شکست خورد خبر از غلبه رومیان در چند سال آینده داد (بضع سنین ) وهمان گونه که قرآن وعده داده بود در ده سال بعد رومیان بر فارسها غلبه نمودند . به آیات ذیل و تفسیر آن مراجعه کنید :غُلِبَتِ الرُّومُ (روم 2)فی أَدْنَی الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ (3)فی بِضْعِ سِنینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (4). 4-خبر از اسلام نیاوردن ابو لهب و همسرش آیات مربوط به اینکه ابی لهب و همسر او در دوزخ به زودی عذاب دوزخ را خواهند چشید در مکاه نازل شد در حالی که احتمال مسلمان شدن انها همچون ابوسفیان ودیگر دشمنان سرسخت پیامبر میرفت ولی پیامبر در ایات سوره لهب این اخبار را داد وهمان گونه هم واقع شد به آیات ذیل مراجعه کنید :تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ (مسد1).....سَیَصْلی ناراً ذاتَ لَهَبٍ (3)وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (4).
- [سایر] ابعاد اعجاز قرآن را بیان کنید؟
- [سایر] چرا قرآن معجزه است؟
- [سایر] جنبههای اعجاز قرآن چیست؟
- [سایر] دلیل معجزه بودن قرآن چیست؟
- [سایر] جنبه های اعجاز قرآن چیست؟
- [سایر] چرا قرآن معجزه جاوید است؟
- [سایر] با توجه به معجزه بودن قرآن , چه دلیلی وجود دارد که این اعجاز را ثابت کنیم ؟
- [سایر] علل عدم تحریف قرآن. چرا میگوییم قرآن اعجاز است؟
- [سایر] اعجاز قرآن از کدام جهت است؟
- [سایر] چرا می گوییم قرآن معجزه است؟
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله بروجردی] اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سیستانی] اگر جلد قرآن نجس شود ، در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد ، باید آن را آب بکشند .