عمق معانی ،ومطابق بافطرت بودن وجامع نگری قرآن سبب شده که در همه اعصار پاسخگوی مشکلات باشد، وکهنگی او را در بر نگیرد. قرآن، کتابی است که هرگز کهنه نخواهد شد و هر اندازه از زمان نزولش بگذرد بیشتر به اسرار و شگفتیهای آن پی میبرند . این معجزه رسول اکرم (ص) و کلام حق تنها اثری است که میتواند آدمیان را به سوی راههای استواری که خوش بختی واقعی آنان در آن نهفته است، هدایت نماید; این سرچشمه پرخیر و برکت معنوی، اهل تقوا و ایمان را در مقصد و هدفی که دارند پایدار مینماید و قلوب مؤمنین را تالیف میدهد و ریسمان محکم و متینی است که تمسک به آن با روشنایی و سعادت ابدی قرین خواهد بود . قرآن، بهار آفرین دلهای خزان است و امراض قلبی و ناگواریهای فکری را شفا میدهد، تیرگیها را میزداید . حضرت امام خمینی، مدام و به طور مؤکد بر استفاده از این سفره عظیم و گسترده الهی توصیه مینمودند و برخلاف این نظر که میگوید این کلام را مردم عادی نمیفهمند و تنها برای خواص قابل استفاده است، معتقد بودند که تمامی آحاد مردم باید قرآن بخوانند و در معانی آن دقت و تدبر کنند، زیرا این کتاب برای همه نازل شده است اما هر کس در حد درک و اندازه فهم خود از آن بهره میگیرد، ایشان در بیانی فرمودهاند: (قرآن یک سفرهای است که انداخته شده استبرای همه طبقات ; یعنی یک زبانی دارد که هم زبان عامه است و هم زبان فلاسفه و هم زبان عرفانی اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفتبه حسب واقع است . . .) (1) ایشان در تفسیر سوره حمد نیز این معنا را یادآور شدهاند: (. . . قرآن یک سفرهای است که خدا پهن کرده برای همه بشر، یک سفره پهنی است که هر کس به اندازه اشتهایش از آن میتواند استفاده کند اگر مریض نباشد که بی اشتها شود . . .) (2) به باور امام خمینی قرآن مظهر رحمت الهی است که تمامی کمالات در آن درج شده و نازلهای غیبی است که در جامه الفاظ و عبارات درآمده تا بشر را با حقایق ملکوتی انس دهد و همان گونه که قرآن خود را معرفی کرده، نور و هادی است و فهم کامل مضامین آن از دسترس همگان خارج و فوق طاقتبشر میباشد و با این همه اوصاف در مرتبه نازله خود در خور فهم همگان میباشد ولی باید متوجه این نکته بود که شرط بهره وری هرچه تمامتر و کاملتر از قرآن به پاکی درون، رفع موانع فهم و شاگردی معلمان واقعی قرآن که در راس آنها اهل بیت (ع) میباشند بستگی دارد . امام قرآن را کتاب انسان ساز میداند و میافزاید تمام معارف و احکامی که در این مصحف شریف آمده میخواهد نارساییها و کاستیهای آدمی را ترمیم کند و او را به صورت انسان کامل درآورد . ایشان در بیانی شیوا فرمودهاند: (انگیزه بعثت، نزول وحی و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا این که بعد از این که مصفا شدند ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمد . . . این قرآن نور است . . . نور را کسانی که در حجاب هستند نمیتوانند ادراک کنند . تا انسان . . . گرفتار هواهای نفسانی است . . . لیاقت پیدا نمیکند که این نور الهی در قلب او منعکس شود . . .) (3) از میان معجزات و خارق عاداتی که از پیامبر اسلام ص صادر شده قرآن برترین سند زنده حقانیت او است. قرآن کتابی است فوق افکار بشر، کسی تا کنون نتوانسته کتابی همانند آن را بیاورد، این کتاب یک معجزه بزرگ آسمانی است. علت اینکه قرآن به عنوان سند زنده حقانیت پیامبر اسلام ص و معجزه بزرگ او از میان تمام معجزاتش برگزیده شده این است که قرآن معجزهای است گویا، جاودانی، جهانی، و روحانی. پیامبران پیشین میبایست همراه معجزات خود باشند و برای اثبات اعجاز آنها مخالفان را دعوت به مقابله به مثل کنند، در حقیقت معجزات آنها خود زبان نداشت و گفتار پیامبران، آن را تکمیل میکرد، این گفته در مورد معجزات دیگر پیامبر اسلام ص غیر از قرآن نیز صادق است. ولی قرآن یک معجزه گویا است، نیازی به معرفی ندارد، خودش به سوی خود دعوت میکند، مخالفان را به مبارزه میخواند محکوم میسازد، و از میدان مبارزه، پیروز، بیرون میآید، لذا پس از گذشت قرنها از وفات پیامبر ص همانند زمان حیات او، به دعوت خود ادامه میدهد، هم دین است و هم معجزه، هم قانون است و هم سند قانون. قرآن مرز زمان و مکان را در هم شکسته و ما فوق زمان و مکان قرار گرفته است، به خاطر اینکه معجزات پیامبران گذشته و حتی معجزات خود پیامبر اسلام غیر از قرآن، روی نوار معینی از زمان، و در نقطه مشخصی از مکان و در برابر عده خاصی صورت گرفته است، سخن گفتن نوزاد مریم ع و زنده کردن مردگان و مانند آن بوسیله مسیح ع در زمان و مکان و در برابر اشخاص معینی بوده و چنان که میدانیم، اموری که رنگ زمان و مکان به خود گرفته باشند، به همان نسبت که از آنها دورتر شویم، کمرنگتر جلوه میکنند، و این از خواص امور زمانی است. ولی قرآن، بستگی به زمان و مکان ندارد، هم چنان به همان قیافهای که 1400 سال قبل در محیط تاریک حجاز تجلی کرد، امروز بر ما تجلی میکند بلکه گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش به ما امکاناتی داده که بتوانیم استفاده بیشتری از آن نسبت به مردم اعصار گذشته بنمائیم، پیدا است هر چه رنگ زمان و مکان به خود نگیرد تا ابد و در سراسر جهان پیش خواهد رفت، بدیهی است که یک دین جهانی و جاودانی باید یک سند حقانیت جهانی و جاودانی هم در اختیار داشته باشد. اما روحانی بودن آن: امور خارقالعادهای که از پیامبران پیشین به عنوان گواه صدق گفتار آنها دیده شده معمولا جنبه جسمانی داشته: شفای بیماران غیر قابل علاج، زنده کردن مردگان، سخن گفتن کودک نوزاد در گاهواره، و ... همه جنبه جسمی دارند و چشم و گوش انسان را تسخیر میکنند، ولی الفاظ قرآن که از همین حروف و کلمات معمولی ترکیب یافته در اعماق دل و جان انسان نفوذ میکند، روح او را مملو از اعجاب و تحسین میسازد، افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم مینماید معجزهای است که تنها با مغزها و اندیشهها و ارواح انسانها سر و کار دارد، برتری . چنین معجزهای بر معجزات جسمانی احتیاج به توضیح ندارد. تفسیر نمونه، ج1، ص: 131 قرآن مجید یگانه معجزه جاودانی پیامبر اسلام (ص) است که در هر زمان گواه روشن بر نبوت آورنده آن میباشد. اعجاز و خارق العاده بودن قرآن به زمان پیامبر اکرم(ص) و یا جامعه عرب مخصوص نیست بلکه پیوسته بسان سندی زنده و گواهی روشن و برهانی استوار بر تارک اعصار و قرون میدرخشد. یکی از خصایص قرآن حالت (نهایت ناپذیری) آن است. با اینکه چهارده قرن از تاریخ نزول آن میگذرد و در هر عصری صدها متخصص روی آیات و مفاهیم و معانی آن کار کردهاند و تفسیرهایی به صورتهای گوناگون بر آن نوشتهاند، مع الوصف امروز دانشمندان معاصر از بررسی آیات قرآن، حقایقی را در زمینههای علوم طبیعی و روانشناسی و جامعه شناسی و ... کشف می کنند که بر متخصصان گذشته مخفی و پنهان بوده است و یک چنین حالت یعنی صفت (نهایت ناپذیری) از خصایص قرآن است که در دیگر کتابهای آسمانی و نوشتههای بشری وجود ندارد. تو گویی قرآن نسخه دوم جهان طبیعت است که هر چه بینشها وسیعتر و دیدها عمیقتر گردد و هر چه درباره آن تحقیقات و مطالعات زیادی انجام گیرد، رموز و اسرار آن تجلی بیشتری نموده حقایق نوی از آن استکشاف میگردد. از کتابی که از جانب خدای نامتناهی، برای هدایت بشر فرستاده شده است جز این انتظار نیست کتاب او باید بسان خود او (نامتناهی) و خصیصه مقام ربوبی را دارا باشد و در نمایاندن انتساب خود به مبدأ جهان به دلیل و برهان نیاز نداشته باشد و بسان خورشید دلیل خویش بوده و خود را نشان دهد و محیط خود را روشن سازد. پیامبر عالیقدر (ص) در سخنان خود، به خصیصه (نهایت ناپذیری) قرآن اشاره میکند و میفرماید: (ظاهره أنیق و باطنه عمیق لا تحصی عجائبه لا تبلی غرائبه) ؛(اصول کافی، کتاب القرآن/ 591) [قرآن ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، شگفتیهای آن پایان نمیپذیرد و تازههای آن کهنه نمیشود.] امیر مؤمنان (ع) نیز در یکی از خطبهها به این خصوصیت اشاره میکند و میفرماید: (سراجا لا تخبو توقده و بحرا لا یدرک قعره)؛ (نهج البلاغه عبده، 2/202) [قرآن مشعل فروزانی است که فروغ و تابش آن به خاموشی نمیگراید و دریای عمیقی است که فکر بشر به ژرفای آن نمیرسد]. این حقیقت امروز برای دانشمندان کاملا ملموس است و هر روز از قرآن، حقایق تازهتری را کشف میکنند و یکی از علل جاودانی بودن قرآن، همین است که در هر عصری دانشمندان جهان به فراخور دانش و اطلاعات خود، از آن بهرهمند بودهاند و بهرهرسانی و نور افشانی او به دوره و زمانی و به گروه و توده خاصی اختصاص نداشته است. شخصی از امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) پرسید چرا قرآن پیوسته طراوت و تازگی دارد و انس و ممارست با قرآن و تلاوت و خواندن آن، مایه کهنگی آن نمیگردد؟ امام در پاسخ فرمود: (ان الله تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض إلی یوم القیامه). (تفسیر برهان،1/28) [برای اینکه خدا قرآن را برای زمان مخصوص و محدودی و یا گروه معینی نفرستاده است از این جهت قرآن در هر زمان و نزد تمام اقوام تا روز رستاخیز تازه است]. قرآن کتاب علوم طبیعی نیست و برای تدریس علوم و فنون زندگی که بشر به نیروی تفکر میتواند به آنها دست یابد، نیامده است و هرگز پیامبر اسلام برای این مبعوث نگردیده که علوم فیزیک و یا شیمی و یا دیگر مسائل ریاضی و نجومی و فلکی را به ما بیاموزد. زیرا قرآن همانطور که خود را معرفی کرده است کتاب هدایت و تربیت است و هدف از نزول آن، رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و به سوی فضایل اخلاقی و سجایای انسانی میباشد. از یک چنین کتاب نباید انتظار داشت که روش خیاطی و معماری به ما بیاموزد و درباره انواع بیماریها و داروهای آن و یا فرمولهای ریاضی و معادلات جبری سخن بگوید. زیرا همه اینها از هدف یک کتاب تربیتی بیرون میباشد ولی با اعتراف به این مطلب، گاهی قرآن در ضمن رهبری بشر به مبدأ و معاد یا در میان سخن از قدرت بی پایان خدا، از آفرینش پرده برداشته است که قبل از تحول اخیر علمی هیچکس از آن آگاه نبود و اسراری از جهان آفرینش را در خود منعکس کرده است که نمیتوان آن را معلول تصادف و یا نتیجه اطلاعات زمان نزول قرآن دانست زیرا نمیتوان یک چنین اطلاعات وسیع و گسترده از عالم خلقت را که فقط دانشمندان عصر حاضر در پرتو آلات و ابزار علمی بر آنها دست یافتهاند معلول تصادف دانست و گفت که این مطالب، بی اختیار بر زبان گوینده قرآن جاری شده است. همچنانکه نمیتوان آن را اثر اطلاعات زمان دانست زیر زمان نزول قرآن از این علوم و اطلاعات اثری نبود بلکه چارهای جز این نیست که بگوییم که آفریننده جهان این همه اطلاعات را در اختیار او نهاده است و از این طریق برگی زرین بر برگهای پر افتخار قرآن و تاریخ پیامبر اکرم (ص) افزوده میشود. آیة الله جعفر سبحانی،رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100109819)
چرا قرآن جاودانه است؟
عمق معانی ،ومطابق بافطرت بودن وجامع نگری قرآن سبب شده که در همه اعصار پاسخگوی مشکلات باشد، وکهنگی او را در بر نگیرد.
قرآن، کتابی است که هرگز کهنه نخواهد شد و هر اندازه از زمان نزولش بگذرد بیشتر به اسرار و شگفتیهای آن پی میبرند .
این معجزه رسول اکرم (ص) و کلام حق تنها اثری است که میتواند آدمیان را به سوی راههای استواری که خوش بختی واقعی آنان در آن نهفته است، هدایت نماید; این سرچشمه پرخیر و برکت معنوی، اهل تقوا و ایمان را در مقصد و هدفی که دارند پایدار مینماید و قلوب مؤمنین را تالیف میدهد و ریسمان محکم و متینی است که تمسک به آن با روشنایی و سعادت ابدی قرین خواهد بود . قرآن، بهار آفرین دلهای خزان است و امراض قلبی و ناگواریهای فکری را شفا میدهد، تیرگیها را میزداید .
حضرت امام خمینی، مدام و به طور مؤکد بر استفاده از این سفره عظیم و گسترده الهی توصیه مینمودند و برخلاف این نظر که میگوید این کلام را مردم عادی نمیفهمند و تنها برای خواص قابل استفاده است، معتقد بودند که تمامی آحاد مردم باید قرآن بخوانند و در معانی آن دقت و تدبر کنند، زیرا این کتاب برای همه نازل شده است اما هر کس در حد درک و اندازه فهم خود از آن بهره میگیرد، ایشان در بیانی فرمودهاند:
(قرآن یک سفرهای است که انداخته شده استبرای همه طبقات ; یعنی یک زبانی دارد که هم زبان عامه است و هم زبان فلاسفه و هم زبان عرفانی اصطلاحی است و هم زبان اهل معرفتبه حسب واقع است . . .) (1)
ایشان در تفسیر سوره حمد نیز این معنا را یادآور شدهاند: (. . . قرآن یک سفرهای است که خدا پهن کرده برای همه بشر، یک سفره پهنی است که هر کس به اندازه اشتهایش از آن میتواند استفاده کند اگر مریض نباشد که بی اشتها شود . . .) (2)
به باور امام خمینی قرآن مظهر رحمت الهی است که تمامی کمالات در آن درج شده و نازلهای غیبی است که در جامه الفاظ و عبارات درآمده تا بشر را با حقایق ملکوتی انس دهد و همان گونه که قرآن خود را معرفی کرده، نور و هادی است و فهم کامل مضامین آن از دسترس همگان خارج و فوق طاقتبشر میباشد و با این همه اوصاف در مرتبه نازله خود در خور فهم همگان میباشد ولی باید متوجه این نکته بود که شرط بهره وری هرچه تمامتر و کاملتر از قرآن به پاکی درون، رفع موانع فهم و شاگردی معلمان واقعی قرآن که در راس آنها اهل بیت (ع) میباشند بستگی دارد . امام قرآن را کتاب انسان ساز میداند و میافزاید تمام معارف و احکامی که در این مصحف شریف آمده میخواهد نارساییها و کاستیهای آدمی را ترمیم کند و او را به صورت انسان کامل درآورد .
ایشان در بیانی شیوا فرمودهاند: (انگیزه بعثت، نزول وحی و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا کند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا این که بعد از این که مصفا شدند ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمد . . . این قرآن نور است . . . نور را کسانی که در حجاب هستند نمیتوانند ادراک کنند . تا انسان . . . گرفتار هواهای نفسانی است . . . لیاقت پیدا نمیکند که این نور الهی در قلب او منعکس شود . . .) (3)
از میان معجزات و خارق عاداتی که از پیامبر اسلام ص صادر شده قرآن برترین سند زنده حقانیت او است.
قرآن کتابی است فوق افکار بشر، کسی تا کنون نتوانسته کتابی همانند آن را بیاورد، این کتاب یک معجزه بزرگ آسمانی است.
علت اینکه قرآن به عنوان سند زنده حقانیت پیامبر اسلام ص و معجزه بزرگ او از میان تمام معجزاتش برگزیده شده این است که قرآن معجزهای است گویا، جاودانی، جهانی، و روحانی.
پیامبران پیشین میبایست همراه معجزات خود باشند و برای اثبات اعجاز آنها مخالفان را دعوت به مقابله به مثل کنند، در حقیقت معجزات آنها خود زبان نداشت و گفتار پیامبران، آن را تکمیل میکرد، این گفته در مورد معجزات دیگر پیامبر اسلام ص غیر از قرآن نیز صادق است.
ولی قرآن یک معجزه گویا است، نیازی به معرفی ندارد، خودش به سوی خود دعوت میکند، مخالفان را به مبارزه میخواند محکوم میسازد، و از میدان مبارزه، پیروز، بیرون میآید، لذا پس از گذشت قرنها از وفات پیامبر ص همانند زمان حیات او، به دعوت خود ادامه میدهد، هم دین است و هم معجزه، هم قانون است و هم سند قانون.
قرآن مرز زمان و مکان را در هم شکسته و ما فوق زمان و مکان قرار گرفته است، به خاطر اینکه معجزات پیامبران گذشته و حتی معجزات خود پیامبر اسلام غیر از قرآن، روی نوار معینی از زمان، و در نقطه مشخصی از مکان و در برابر عده خاصی صورت گرفته است، سخن گفتن نوزاد مریم ع و زنده کردن مردگان و مانند آن بوسیله مسیح ع در زمان و مکان و در برابر اشخاص معینی بوده و چنان که میدانیم، اموری که رنگ زمان و مکان به خود گرفته باشند، به همان نسبت که از آنها دورتر شویم، کمرنگتر جلوه میکنند، و این از خواص امور زمانی است.
ولی قرآن، بستگی به زمان و مکان ندارد، هم چنان به همان قیافهای که 1400 سال قبل در محیط تاریک حجاز تجلی کرد، امروز بر ما تجلی میکند بلکه گذشت زمان و پیشرفت علم و دانش به ما امکاناتی داده که بتوانیم استفاده بیشتری از آن نسبت به مردم اعصار گذشته بنمائیم، پیدا است هر چه رنگ زمان و مکان به خود نگیرد تا ابد و در سراسر جهان پیش خواهد رفت، بدیهی است که یک دین جهانی و جاودانی باید یک سند حقانیت جهانی و جاودانی هم در اختیار داشته باشد.
اما روحانی بودن آن:
امور خارقالعادهای که از پیامبران پیشین به عنوان گواه صدق گفتار آنها دیده شده معمولا جنبه جسمانی داشته: شفای بیماران غیر قابل علاج، زنده کردن مردگان، سخن گفتن کودک نوزاد در گاهواره، و ... همه جنبه جسمی دارند و چشم و گوش انسان را تسخیر میکنند، ولی الفاظ قرآن که از همین حروف و کلمات معمولی ترکیب یافته در اعماق دل و جان انسان نفوذ میکند، روح او را مملو از اعجاب و تحسین میسازد، افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم مینماید معجزهای است که تنها با مغزها و اندیشهها و ارواح انسانها سر و کار دارد، برتری . چنین معجزهای بر معجزات جسمانی احتیاج به توضیح ندارد.
تفسیر نمونه، ج1، ص: 131
قرآن مجید یگانه معجزه جاودانی پیامبر اسلام (ص) است که در هر زمان گواه روشن بر نبوت آورنده آن میباشد. اعجاز و خارق العاده بودن قرآن به زمان پیامبر اکرم(ص) و یا جامعه عرب مخصوص نیست بلکه پیوسته بسان سندی زنده و گواهی روشن و برهانی استوار بر تارک اعصار و قرون میدرخشد. یکی از خصایص قرآن حالت (نهایت ناپذیری) آن است.
با اینکه چهارده قرن از تاریخ نزول آن میگذرد و در هر عصری صدها متخصص روی آیات و مفاهیم و معانی آن کار کردهاند و تفسیرهایی به صورتهای گوناگون بر آن نوشتهاند، مع الوصف امروز دانشمندان معاصر از بررسی آیات قرآن، حقایقی را در زمینههای علوم طبیعی و روانشناسی و جامعه شناسی و ... کشف می کنند که بر متخصصان گذشته مخفی و پنهان بوده است و یک چنین حالت یعنی صفت (نهایت ناپذیری) از خصایص قرآن است که در دیگر کتابهای آسمانی و نوشتههای بشری وجود ندارد.
تو گویی قرآن نسخه دوم جهان طبیعت است که هر چه بینشها وسیعتر و دیدها عمیقتر گردد و هر چه درباره آن تحقیقات و مطالعات زیادی انجام گیرد، رموز و اسرار آن تجلی بیشتری نموده حقایق نوی از آن استکشاف میگردد.
از کتابی که از جانب خدای نامتناهی، برای هدایت بشر فرستاده شده است جز این انتظار نیست کتاب او باید بسان خود او (نامتناهی) و خصیصه مقام ربوبی را دارا باشد و در نمایاندن انتساب خود به مبدأ جهان به دلیل و برهان نیاز نداشته باشد و بسان خورشید دلیل خویش بوده و خود را نشان دهد و محیط خود را روشن سازد.
پیامبر عالیقدر (ص) در سخنان خود، به خصیصه (نهایت ناپذیری) قرآن اشاره میکند و میفرماید: (ظاهره أنیق و باطنه عمیق لا تحصی عجائبه لا تبلی غرائبه) ؛(اصول کافی، کتاب القرآن/ 591) [قرآن ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، شگفتیهای آن پایان نمیپذیرد و تازههای آن کهنه نمیشود.] امیر مؤمنان (ع) نیز در یکی از خطبهها به این خصوصیت اشاره میکند و میفرماید: (سراجا لا تخبو توقده و بحرا لا یدرک قعره)؛ (نهج البلاغه عبده، 2/202) [قرآن مشعل فروزانی است که فروغ و تابش آن به خاموشی نمیگراید و دریای عمیقی است که فکر بشر به ژرفای آن نمیرسد].
این حقیقت امروز برای دانشمندان کاملا ملموس است و هر روز از قرآن، حقایق تازهتری را کشف میکنند و یکی از علل جاودانی بودن قرآن، همین است که در هر عصری دانشمندان جهان به فراخور دانش و اطلاعات خود، از آن بهرهمند بودهاند و بهرهرسانی و نور افشانی او به دوره و زمانی و به گروه و توده خاصی اختصاص نداشته است.
شخصی از امام هشتم علی بن موسی الرضا (ع) پرسید چرا قرآن پیوسته طراوت و تازگی دارد و انس و ممارست با قرآن و تلاوت و خواندن آن، مایه کهنگی آن نمیگردد؟ امام در پاسخ فرمود: (ان الله تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض إلی یوم القیامه). (تفسیر برهان،1/28) [برای اینکه خدا قرآن را برای زمان مخصوص و محدودی و یا گروه معینی نفرستاده است از این جهت قرآن در هر زمان و نزد تمام اقوام تا روز رستاخیز تازه است]. قرآن کتاب علوم طبیعی نیست و برای تدریس علوم و فنون زندگی که بشر به نیروی تفکر میتواند به آنها دست یابد، نیامده است و هرگز پیامبر اسلام برای این مبعوث نگردیده که علوم فیزیک و یا شیمی و یا دیگر مسائل ریاضی و نجومی و فلکی را به ما بیاموزد.
زیرا قرآن همانطور که خود را معرفی کرده است کتاب هدایت و تربیت است و هدف از نزول آن، رهبری بشر به سوی خدا و رستاخیز و به سوی فضایل اخلاقی و سجایای انسانی میباشد. از یک چنین کتاب نباید انتظار داشت که روش خیاطی و معماری به ما بیاموزد و درباره انواع بیماریها و داروهای آن و یا فرمولهای ریاضی و معادلات جبری سخن بگوید.
زیرا همه اینها از هدف یک کتاب تربیتی بیرون میباشد ولی با اعتراف به این مطلب، گاهی قرآن در ضمن رهبری بشر به مبدأ و معاد یا در میان سخن از قدرت بی پایان خدا، از آفرینش پرده برداشته است که قبل از تحول اخیر علمی هیچکس از آن آگاه نبود و اسراری از جهان آفرینش را در خود منعکس کرده است که نمیتوان آن را معلول تصادف و یا نتیجه اطلاعات زمان نزول قرآن دانست زیرا نمیتوان یک چنین اطلاعات وسیع و گسترده از عالم خلقت را که فقط دانشمندان عصر حاضر در پرتو آلات و ابزار علمی بر آنها دست یافتهاند معلول تصادف دانست و گفت که این مطالب، بی اختیار بر زبان گوینده قرآن جاری شده است.
همچنانکه نمیتوان آن را اثر اطلاعات زمان دانست زیر زمان نزول قرآن از این علوم و اطلاعات اثری نبود بلکه چارهای جز این نیست که بگوییم که آفریننده جهان این همه اطلاعات را در اختیار او نهاده است و از این طریق برگی زرین بر برگهای پر افتخار قرآن و تاریخ پیامبر اکرم (ص) افزوده میشود. آیة الله جعفر سبحانی،رسالت جهانی پیامبران و برهان رسالت (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100109819)
- [سایر] قرآن جاودانه است یا مربوطه به یک عصر خاص است؟
- [سایر] چگونه در قیامت جاودانه هستیم؟
- [سایر] چه کسانی در آتش جهنم جاودانه خواهند بود؟
- [سایر] پیوند دوستی چه کسانی جاودانه نیست؟
- [سایر] آیا انسان جاودانه است یا طبق آیه نابود خواهد شد؟
- [سایر] آیا روح زمانی که در نفخ میدمند از بین میرود یا روح یک حقیقت جاودانه است؟
- [سایر] آیا انسان موجودی جاودانه است. در صورتی که هست چرا ما ابدیّت را در دنیا تجربه نمیکنیم؟
- [سایر] آیا انسان موجودی جاودانه است. در صورتی که هست چرا ما ابدیّت را در دنیا تجربه نمیکنیم؟
- [سایر] در سوره یونس آمده است که آخرین سخن بهشتیان حمد خدا است، با توجه به این که بهشتیان زندگی جاودانه دارند، این کلام به چه معنا است؟
- [سایر] در دعای کمیل حضرت امیر(ع) خدا را آخر الآخرین میخواند، با توجه به اینکه انسان موجودی ابدی است و در بهشت یا جهنم جاودانه خواهد بود، چگونه خدا آخر الآخرین است؟
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله بروجردی] اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سیستانی] اگر جلد قرآن نجس شود ، در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد ، باید آن را آب بکشند .