(توسل)، در لغت، به معنای تمسک جستن به وسیلهای برای نیل به مقصود است. از آنجا که خداوند، جهان هستی را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فیض خود را تنها از طریق مجاری و اسباب اعطا میکند (أبی الله ان یجری الاشیاء الاّ بالاسباب)؛ بحارالانوار، ج 2، ص 90. انسان برای رسیدن به مقصود خویش، باید به اسباب و وسایط متوسّل شود؛ مثلاً اگر بخواهد زمین خشک و بایری را تبدیل به مزرعهای سر سبز و یا باغی آباد کند، باید زمین را شخم بزند، نهال یا دانه و بذر درون زمین بکارد، به موقع کود و آب بدهد، به اندازه لازم سم پاشی کند و... اگر میخواهد به طبقه دوم یا سوم یک ساختمان برسد، باید از پلههای آن بالا رود، یا سوار آسانسو یا پله برقی شود و همین طور در سایر کارهای روزمره زندگی، انسان به اسباب و وسایل برای رسیدن به مقصود خود تمسّک و توسّل میجوید. بر این اساس، توسّل لازمه زندگی انسان در جهان هستی است؛ جهانی که بر آن قانون اسباب و مسببات حکمفرما است. بنابراین، خداوند - که هستی عالم از او است و ادامه هستی و هر حرکت، نیرو و تغییری وابسته به او و ناشی از فیض او است - خود برای اعطای فیض خویش، مجاری و اسبابی را قرار داده است. بر همین اساس، خداوند اموری را به عنوان اسباب و وسایل در جهت تقرب ونزدیکی به درگاه خویش و برآمدن حاجات، قرار داده است و ما را امر به توسّل به آن امور کرده است: (یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة) ؛ مائده (5)، آیه 35. (ای مؤمنان: پروای الهیداشته باشید و به سوی او وسیله تحصیل کنید). با توجه به اطلاق کلمه (وسیله) آیه شریفه، این کلمه معنایی وسیع و گسترده دارد و شامل هر آنچه که صلاحیت نزدیک کردن انسان به پیشگاه خداوند را دارد، میشود. همچنان که نماز و روزه، احسان به یتیم، دستگیری از مستمندان، خدمت به خلق خدا و... وسیله تقرب به خداوند هستند؛ استمداد به ارواح مطهر پیامبران و اولیای الهی نیز وسیله تقرب به خداوند است که در روایات و سیره معصومین(ع) بر آن تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) به شخصی نیازمند - که به ایشان مراجعه کرده بود - شیوه توسل را یاد میدهد: (اللهم انی اسألک و اتوجه الیک بنبیّک نبی الرحمة...)؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص441؛ مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138؛ الجامع الصغیر سیوطی، ص 59.. و روایات بسیار زیادی که در این زمینه وارد شده است. بنابراین، حقیقت توسل به اولیای الهی، تمسک به اسباب و وسایل قرب به خداوند است. تمسک به اولیای الهی، به معنای اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثیر گذاری و برآمدن حاجات نیست؛ بلکه توسل به اولیای الهی، همراه با این اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل و بی نیاز از غیر، در عالم هستی تأثیر میگذارد. غیر از او، تأثیرگذاری همه اسباب و وسایل، تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکی به آن خواهد بود. با توجه به حقیقت توسّل ضرورت آن آشکار میشود؛ زیرا عالم هستی بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار است و تمسک به اسباب و وسایل، برای نیل به مقصود و تحصیل کمالات مادی و معنوی، لازمه این نظام است و خداوند نیز انسان را در جهت کسب کمالات معنویو قرب به درگاه خویش، امر به تمسک به وسایل؛ یعنی، امر به توسل کرده است. در این راستا، علاوه بر اعمال صالح و نیک مثل انفاق به مستمندان خدمت به خلق خدا، برآوردن نیازهای همنوعان و عباداتی همچون نماز و روزه - که مورد رضایت خداوند و به منظور تقرب به درگاه الهی تشریع شده است - میتوان به انسانهای پاک و معصوم و وارستهای که مرضی خداوند و از مقربان درگاه الهیاند، (همچون انبیای الهی و به ویژه پیامبر خاتم و ائمه معصومین(ع) توسل جست. در حقیقت توسل به اولیای الهی، به معنای واسطه (و سبب) قرار دادن آن انسانهای پاک و مقرب درگاه الهی و طلب دعای خیر آنان در حق متوسّلان است. گفتنی است علت اینکه خداوند به پیامبران و اولیای الهی، چنین نقشی را داده تا مردم به آنان به عنوان واسطه و سبب بنگرند، این است که اوّلاً خداوند، با این کار، اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار دهد تا در عمل، مردم با مراجعه به آنان و الگوگیری از آنان، به طریق هدایت و سعادت دست یابند. ثانیاً از آنجا که اولیای الهی، انسانهایی مثل خود ما هستند، خیلی زود و راحت میتوانیم با آنان رابطه عاطفی و نزدیک برقرار میکنیم و همین ارتباط سریع، ما را به این اسوهها نزدیک میکند و ما را در معرض هدایت آنان قرارمیدهد.
(توسل)، در لغت، به معنای تمسک جستن به وسیلهای برای نیل به مقصود است. از آنجا که خداوند، جهان هستی را بر اساس نظام اسباب و مسببات قرار داده است و فیض خود را تنها از طریق مجاری و اسباب اعطا میکند (أبی الله ان یجری الاشیاء الاّ بالاسباب)؛ بحارالانوار، ج 2، ص 90. انسان برای رسیدن به مقصود خویش، باید به اسباب و وسایط متوسّل شود؛ مثلاً اگر بخواهد زمین خشک و بایری را تبدیل به مزرعهای سر سبز و یا باغی آباد کند، باید زمین را شخم بزند، نهال یا دانه و بذر درون زمین بکارد، به موقع کود و آب بدهد، به اندازه لازم سم پاشی کند و... اگر میخواهد به طبقه دوم یا سوم یک ساختمان برسد، باید از پلههای آن بالا رود، یا سوار آسانسو یا پله برقی شود و همین طور در سایر کارهای روزمره زندگی، انسان به اسباب و وسایل برای رسیدن به مقصود خود تمسّک و توسّل میجوید. بر این اساس، توسّل لازمه زندگی انسان در جهان هستی است؛ جهانی که بر آن قانون اسباب و مسببات حکمفرما است. بنابراین، خداوند - که هستی عالم از او است و ادامه هستی و هر حرکت، نیرو و تغییری وابسته به او و ناشی از فیض او است - خود برای اعطای فیض خویش، مجاری و اسبابی را قرار داده است. بر همین اساس، خداوند اموری را به عنوان اسباب و وسایل در جهت تقرب ونزدیکی به درگاه خویش و برآمدن حاجات، قرار داده است و ما را امر به توسّل به آن امور کرده است: (یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة) ؛ مائده (5)، آیه 35. (ای مؤمنان: پروای الهیداشته باشید و به سوی او وسیله تحصیل کنید). با توجه به اطلاق کلمه (وسیله) آیه شریفه، این کلمه معنایی وسیع و گسترده دارد و شامل هر آنچه که صلاحیت نزدیک کردن انسان به پیشگاه خداوند را دارد، میشود. همچنان که نماز و روزه، احسان به یتیم، دستگیری از مستمندان، خدمت به خلق خدا و... وسیله تقرب به خداوند هستند؛ استمداد به ارواح مطهر پیامبران و اولیای الهی نیز وسیله تقرب به خداوند است که در روایات و سیره معصومین(ع) بر آن تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) به شخصی نیازمند - که به ایشان مراجعه کرده بود - شیوه توسل را یاد میدهد: (اللهم انی اسألک و اتوجه الیک بنبیّک نبی الرحمة...)؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص441؛ مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 138؛ الجامع الصغیر سیوطی، ص 59.. و روایات بسیار زیادی که در این زمینه وارد شده است. بنابراین، حقیقت توسل به اولیای الهی، تمسک به اسباب و وسایل قرب به خداوند است. تمسک به اولیای الهی، به معنای اعتقاد به استقلال آنان از خداوند، در تأثیر گذاری و برآمدن حاجات نیست؛ بلکه توسل به اولیای الهی، همراه با این اعتقاد است که تنها خداوند است که مستقل و بی نیاز از غیر، در عالم هستی تأثیر میگذارد. غیر از او، تأثیرگذاری همه اسباب و وسایل، تحت قدرت و اراده و خواست خداوند و متکی به آن خواهد بود. با توجه به حقیقت توسّل ضرورت آن آشکار میشود؛ زیرا عالم هستی بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار است و تمسک به اسباب و وسایل، برای نیل به مقصود و تحصیل کمالات مادی و معنوی، لازمه این نظام است و خداوند نیز انسان را در جهت کسب کمالات معنویو قرب به درگاه خویش، امر به تمسک به وسایل؛ یعنی، امر به توسل کرده است. در این راستا، علاوه بر اعمال صالح و نیک مثل انفاق به مستمندان خدمت به خلق خدا، برآوردن نیازهای همنوعان و عباداتی همچون نماز و روزه - که مورد رضایت خداوند و به منظور تقرب به درگاه الهی تشریع شده است - میتوان به انسانهای پاک و معصوم و وارستهای که مرضی خداوند و از مقربان درگاه الهیاند، (همچون انبیای الهی و به ویژه پیامبر خاتم و ائمه معصومین(ع) توسل جست. در حقیقت توسل به اولیای الهی، به معنای واسطه (و سبب) قرار دادن آن انسانهای پاک و مقرب درگاه الهی و طلب دعای خیر آنان در حق متوسّلان است. گفتنی است علت اینکه خداوند به پیامبران و اولیای الهی، چنین نقشی را داده تا مردم به آنان به عنوان واسطه و سبب بنگرند، این است که اوّلاً خداوند، با این کار، اولیای خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار دهد تا در عمل، مردم با مراجعه به آنان و الگوگیری از آنان، به طریق هدایت و سعادت دست یابند. ثانیاً از آنجا که اولیای الهی، انسانهایی مثل خود ما هستند، خیلی زود و راحت میتوانیم با آنان رابطه عاطفی و نزدیک برقرار میکنیم و همین ارتباط سریع، ما را به این اسوهها نزدیک میکند و ما را در معرض هدایت آنان قرارمیدهد.
- [سایر] توسل یعنی چه ؟ آیا در جامعه توسل معنای مختلفی دارد ؟
- [سایر] می خواهم عاشق حقیقی و واقعی باشم، نشانه های عشق حقیقی کدام است؟
- [سایر] قرآن حقیقی ؟
- [سایر] دارایی حقیقی چیست؟
- [سایر] علم حقیقی چیست؟
- [سایر] عشق حقیقی چیست؟
- [سایر] نشانه ایمان حقیقی چیست؟
- [سایر] آیا توسل شرک نیست؟
- [سایر] توسل به چه معناست؟
- [سایر] حقیقت توسل چیست؟
- [امام خمینی] سفته حقیقی را اگر کسی از بدهکار بگیرد که با دیگری معامله کند به مبلغی کمتر، حرام و باطل است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی با زن شوهرداری (نعوذ بالله) زنا کند برای توبه کردن لازم نیست به آن مرد بگوید، بلکه باید در پیشگاه خدا توبه حقیقی کند.
- [آیت الله بهجت] در موقع اعلان بعضی از اوصاف مال پیدا شده را میگوید که تا حدودی آن را بشناساند و بعضی دیگر را نمیگوید تا مالک حقیقی را بشناسد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هنگام خواندن صیغه معامله باید دو طرف قصد انشاء داشته باشند یعنی مقصودشان از گفتن این دو جمله خرید و فروش باشد، همچنین در جایی که داد و ستد عملی جانشین صیغه لفظی می شود باید قصد انشاء وجود داشته باشد. ضمناً شخصیّتهای حقیقی و حقوقی هر دو مالک می شوند و می توانند طرف معامله واقع گردند، بنابراین هر موسّسه خیریّه یا انتفاعی که تأسیس گردد و دارای شخصیّت حقوقی شود، با اشخاص حقیقی از این نظر تفاوت نمی کند.
- [آیت الله نوری همدانی] مرتبة سوّم توّسل به زور وجبر است ، پس اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمی کند یا واجب را بجا نمی آورد مگر با اعمال زور وجبر ، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند .
- [امام خمینی] مرتبه سوم توسل به زور و جبر است، پس اگر بداند یا اطمینان داشته باشد که ترک منکر نمیکند یا واجب را به جا نمیآورد مگر با اعمال زور و جبر، واجب است لکن باید تجاوز از قدر لازم نکند.
- [آیت الله مظاهری] کسی که میخواهد قسمت شریک را از خریدار بگیرد باید قیمت آن را به همان مقداری که او خریده است بپردازد، خواه قیمت حقیقی آن قسمت همان مقدار باشد یا نه.
- [امام خمینی] سفته دو قسم است: اول: سفته حقیقی که شخص بدهکار در مقابل بدهی خود، سفته بدهد، دوم: سفته دوستانه که شخص به دیگری میدهد بدون آن که در مقابلش بدهکاری داشته باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی سفته حقیقی را از بدهکار بگیرد تا با دیگری به مبلغی کمتر مبادله کند، اگر به صورت قرض باشد، حرام و باطل است و اگر به صورت معامله و خرید و فروش باشد، جایز است.
- [آیت الله مظاهری] هرگاه زنی بچّهای را شیر دهد آن بچّه به حکم بچّه حقیقی آن زن و شوهر آن زن است، بنابراین فرزندان آن زن به منزله خواهر و برادر آن بچّه محسوب میشوند، و برادرش دایی و خواهر او خاله و برادر آن مرد عمو و خواهرش عمه او، و به طور کلی هر کس بر فرزندان حقیقی آن مرد و زن محرم میباشد بر این بچّه نیز محرم میشود، بنابراین پدر آن بچّه نمیتواند با دخترهایی که از زن شیر دهنده و شوهر اوست ازدواج کند، (زیرا خواهرهای دختر او محسوب میشوند).