آیا توسل شرک نیست؟
توسل به اولیای الاهی نه تنها شرک نیست بلکه عین عبادت است؛ چون توسل به آنان به دستور خدای متعال انجام شده است. (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ؛[مائده/35] ای کسانی که ایمان آورده‌ اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله ‌ای برای تقرب به او بجوئید!) اولیای الهی کسانی هستند که به صفات الهی متخلق شده اند، و فانی در خدا گشته اند، و خواستن از آنان همان خواستن از خدا و به مجوز بلکه دستور خداست. و بنده خدا باید از همان راهی برود که خدای متعال به او دستور داده است: حضرت صادق از آباء گرامش علیهم السّلام نقل کرد که موسی بن عمران بمردی گذشت که دست بسوی آسمان بدعا برداشته بود موسی بدنبال کار خود رفت هفت روز گذشت که بآن محل نیامد پس از هفت روز برگشت دید دستش را بلند کرده و دعا میکند و زاری و تضرع دارد و حاجت خود را از خدا میخواهد خداوند بموسی وحی کرد که ای موسی اگر آنقدر دعا کند که زبانش قطع شود دعایش را مستجاب نمی‌کنم مگر اینکه بدر خانه من بیاید از راهی که باو دستور داده‌ ام.[1] شهید مطهری در این باره می فرماید: ( پس از آنکه آدمی به خدا روآورد و خدا را شناخت، در مرحله بعدی به اولیای خدا از آن جهت که اولیای خدا و پرستندگان خدا وفانی فی اللَّه‌اند و مراحل عبودیت را طی کرده‌اند، رو می‌آورد. در این مرحله است که آنها را وسیله استغفار و دعا قرار می‌دهد؛ یعنی از آنها که بندگان صالح خدایند و در جهان دیگر زنده‌اند استمداد می‌کند که از خداوند بخواهند که فی المثل به قلب او روشنی عنایت فرماید، گناهانش را به لطف و کرم خود ببخشاید. این استمداد از آن جهت رواست که طرف، یک موجود زنده و حیّ مرزوق است و مراتب قرب را با قدم عبودیت پیموده است و می‌تواند بهتر از ما مراتب تذلّل و عبودیت را انجام دهد و به همین جهت از ما مقرّبتر است. ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم (ص) چنین می خوانیم: اللهُمً انی اعتَقِدُ حُرمةَ صاحِبِ هذا المَشهَدِ الشریفِ فی غَیبَتهِ کَما اعتَقِدُها فی حَضرَتِهِ وَ اعلَمُ انً رَسولَکَ وخُلَفائَکَ عَلَیهِمُ السًلامُ احیاءُ عِندَکَ یُرزَقوُنَ، یَرونَ مَقامی وَ یَسمَعوُنَ کَلامی وَ یَرُدونَ سَلامی -خدایا من احترام صاحب این محل را پس از وفات، همان می‌دانم که درزمان حیات داشت. من می‌دانم که پیامبر تو و جانشینانی که تو بر گزیدی، همه در پیشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جایگاهم می‌بینند، سخنم را می‌شنوند، سلامم را پاسخ می‌ گویند. در آخر همین زیارت چنین می‌خوانیم: (اللهُمَ انًکَ قُلتَ: ) [نساء/64] وَ انی اتیتُکَ مُستَغفِرا تائِبا مِن ذُنوبی وَ انی اتَوَجًهُ بِکَ الَی اللِه رَبی وَ رَبکَ لِیَغفِرَ لی ذُنوبی؛ خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتی: ()[2] [1]. بخش امامت-ترجمه جلد هفتم بحار الانوار، ج‌5، ص: 149. [2]. مجموعه آثار شهید مطهری ج 14 خدمات متقابل اسلام و ایران صفحه 230 الی 231، شهید مطهری.
عنوان سوال:

آیا توسل شرک نیست؟


پاسخ:

توسل به اولیای الاهی نه تنها شرک نیست بلکه عین عبادت است؛ چون توسل به آنان به دستور خدای متعال انجام شده است.
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ؛[مائده/35] ای کسانی که ایمان آورده‌ اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله ‌ای برای تقرب به او بجوئید!)
اولیای الهی کسانی هستند که به صفات الهی متخلق شده اند، و فانی در خدا گشته اند، و خواستن از آنان همان خواستن از خدا و به مجوز بلکه دستور خداست. و بنده خدا باید از همان راهی برود که خدای متعال به او دستور داده است:
حضرت صادق از آباء گرامش علیهم السّلام نقل کرد که موسی بن عمران بمردی گذشت که دست بسوی آسمان بدعا برداشته بود موسی بدنبال کار خود رفت هفت روز گذشت که بآن محل نیامد پس از هفت روز برگشت دید دستش را بلند کرده و دعا میکند و زاری و تضرع دارد و حاجت خود را از خدا میخواهد خداوند بموسی وحی کرد که ای موسی اگر آنقدر دعا کند که زبانش قطع شود دعایش را مستجاب نمی‌کنم مگر اینکه بدر خانه من بیاید از راهی که باو دستور داده‌ ام.[1]

شهید مطهری در این باره می فرماید: ( پس از آنکه آدمی به خدا روآورد و خدا را شناخت، در مرحله بعدی به اولیای خدا از آن جهت که اولیای خدا و پرستندگان خدا وفانی فی اللَّه‌اند و مراحل عبودیت را طی کرده‌اند، رو می‌آورد. در این مرحله است که آنها را وسیله استغفار و دعا قرار می‌دهد؛ یعنی از آنها که بندگان صالح خدایند و در جهان دیگر زنده‌اند استمداد می‌کند که از خداوند بخواهند که فی المثل به قلب او روشنی عنایت فرماید، گناهانش را به لطف و کرم خود ببخشاید. این استمداد از آن جهت رواست که طرف، یک موجود زنده و حیّ مرزوق است و مراتب قرب را با قدم عبودیت پیموده است و می‌تواند بهتر از ما مراتب تذلّل و عبودیت را انجام دهد و به همین جهت از ما مقرّبتر است.
ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم (ص) چنین می خوانیم: اللهُمً انی اعتَقِدُ حُرمةَ صاحِبِ هذا المَشهَدِ الشریفِ فی غَیبَتهِ کَما اعتَقِدُها فی حَضرَتِهِ وَ اعلَمُ انً رَسولَکَ وخُلَفائَکَ عَلَیهِمُ السًلامُ احیاءُ عِندَکَ یُرزَقوُنَ، یَرونَ مَقامی وَ یَسمَعوُنَ کَلامی وَ یَرُدونَ سَلامی -خدایا من احترام صاحب این محل را پس از وفات، همان می‌دانم که درزمان حیات داشت. من می‌دانم که پیامبر تو و جانشینانی که تو بر گزیدی، همه در پیشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جایگاهم می‌بینند، سخنم را می‌شنوند، سلامم را پاسخ می‌ گویند.

در آخر همین زیارت چنین می‌خوانیم: (اللهُمَ انًکَ قُلتَ: ) [نساء/64] وَ انی اتیتُکَ مُستَغفِرا تائِبا مِن ذُنوبی وَ انی اتَوَجًهُ بِکَ الَی اللِه رَبی وَ رَبکَ لِیَغفِرَ لی ذُنوبی؛ خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتی: ()[2]

[1]. بخش امامت-ترجمه جلد هفتم بحار الانوار، ج‌5، ص: 149.
[2]. مجموعه آثار شهید مطهری ج 14 خدمات متقابل اسلام و ایران صفحه 230 الی 231، شهید مطهری.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین