موانع سعادت چیست؟
انسان جهت طی مسیر کمال و ترقی به این عالم آمده است تا به سر منزل مقصود خویش برسد. این هدف، مخصوص انسان هم نیست. موجودات دیگر هم در این دنیا برای خود کمالی متناسب با ساختمان و طبیعت وجود خود دارند؛ کمال یک درختِ ثمربخش، این است که به میوه بنشیند. کمال یک بوته گل این است که گل معطر خود را در معرض استفاده انسان قرار دهد. و کمال انسان نیز متناسب با ذات و شخصیت او قرب به خداوند است. این سخن، البته به این معنا نیست که هر انسانی در این عالم قدم می‌گذارد، حتما به کمال خواهد رسید. نه! ای بسا انسان‌ها که در این عالم سال‌ها عمر می‌کنند، اما به کمال نمی‌رسند. و نه تنها به کمال نمی‌رسند بلکه چه بسیارند آنان که راه انحطاط و نزول به قهقرا را طی می‌کنند: (أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ اینان همانند چارپایانند حتی گمراه‌تر از آنهایند اینان خود غافلانند.) درست مثل این است که شما کودک را به مدرسه می‌گذارید تا عالم شود؛ اما چه بسا پیش می‌آید که متوجه افت تحصیلی کودک می‌شویم اینجاست که باید دید چه موانعی باعث می‌شود موجودی که برای تکامل به این عالم آورده شده است، به کمال نرسد؟ در مورد موجودات دیگر، پیدا کردن مانع تکامل، مشکل نیست. اما در مورد انسان، چون موجودی پیچیده و دارای ابعاد گوناگون است، پیدا کردن موانع رشد و تکامل، بسیار دشوار به نظر می‌رسد. چون موانع تکامل انسان بسیار متنوع است. انبیای الهی آمدند تا موانع را برطرف کنند و جاده تکامل را، که خدا پیش پای انسان گذاشته، بگشایند، و راه را به او نشان دهند. این، یک مسئله مهم و موضوع یک بحث بسیار طولانی است. (...و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم؛ و بارهای سنگین و زنجیرهایی که بر آنها بود از دوش و گردنشان بر می‌دارد.) (اعراف، 157) عواملی که مانع پیمودن راه کمال و نیل به سعادت انسان می‌گردد فراوان است ولی مهم‌ترین آنها عبارتند از: 1. تعلّقات دنیوی: علاقه افراطی و خارج از چارچوب به مال، ثروت جاه، مقام و ریاست، انسان را از حرکت، هجرت و سلوک به سوی سعادت حقیقی که همان قرب الهی است باز می‌دارد. قلبی که با محسوسات انس گرفته و شیفته و دلباخته آنهاست، چگونه می‌تواند به طرف سعادت و عالم بالا، صعود کند؟ دلی که جایگاه محبت امور فانی دنیوی است چگونه می‌تواند تجلیگاه انوار الهی باشد؟ حضرت امام صادق علیه السلام‌ می‌فرماید: (حب الدنیا رأس کل خطیئه؛ محبت دنیا ریشه هر گناهی است.) (بحارالانوار، ج 73، ص90) 2. پیروی از هوای نفس: فردی که شبانه روز به دنبال برآوردن خواسته‌های دل و هوا و هوس می‌باشد، چه وقت می‌تواند از دنیا هجرت کند و از افق طبیعت و ماده به بارگاه قدس ربوبی پر بکشد؟ در روایت معروفی نقل شده است که فرموده‌اند: (ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان، اتباع الهوی و طول الامل؛ ترسناک‌ترین بلایی که از ابتلای شما مسلمانها به آن می‌ترسم ، این است که دنباله رو هوای نفس خودتان باشید. یعنی شهوترانی کردن و شهوات را بر عقل مسلط ساختن. اینها همه موانع درونی انسان است. 3. ضعف اراده: سستی اراده وعدم قدرت بر تصمیم گیری از موانع بزرگ راه است که انسان را از شروع در عمل باز می‌دارد. ضعف اراده خود از پی نبردن به ارزش مقصد والا و سعادت ابدی انسان سرچشمه می‌گیرد. همچنین اسارت های انسان باعث سستی اراده خواهد شد. کسی که اسیر نفس و خواهش های او و یا اسیر عادت های منفی است، اراده ای ضعیف دارد و نمی تواند حرکت کند. 4. پرحرفی و سخنان غیر ضروری و بی فایده: زیاد حرف زدن و پراکنده گویی، فکر را پریشان ‌ساخته و قدرت اندیشیدن صحیح و تشخیص صواب از ناصواب را سلب می‌کند. پرحرفی نشانه کم عقلی است. امیر المؤمنین علیه السّلام در حدیثی می‌فرماید: (اذا تم العقل نقص الکلام؛ وقتی عقل کامل گردد سخن گفتن کم می‌شود.) (بحارالانوار، ج 71، ص 290) 5. پرخوری و شکم پرستی: انسان با شکم انباشته از غذا نمی‌تواند حال عبادت و دعا داشته باشد و طعم مناجات را بچشد. پرخوری باعث قساوت قلب و تحریک شهوت می‌گردد. کم خوری و گرسنگی بهترین کمک برای کنترل نفس و شکستن عادت‌های آن می‌باشد. زیاده روی در غذا باعث تنبلی و کسالت روح و مریضی بدن و بی رغبتی به عبادت و سختی دل و غفلت از یاد خدا می‌گردد و صفای روح و نورانیت و حال خوش معنوی را از انسان می‌گیرد. 6. خودخواهی خودپرستی و به طور کلی رزایل اخلاقی و صفات بد: این که شخصی فقط خود را به حساب آورده و دیگران را به حساب نیاورد مانع بزرگی در راه تکامل انسان است؛ که منجر به حسد، طمع، حرص و برادرکشی می‌‌شود. تا هنگامی که انسان به رزایل اخلاقی آلوده است، زمینه فساد در جان او وجود دارد و نمی تواند در جهت خدایی شدن و قرب الهی حرکت کند. 7. تنبلی، تن پروری، بی اعتنایی به کار و بی شوقی از موانع حرکت است. در دعای شب اول ماه رمضان می‌خوانیم: (اللهم اجعلنا ممّن نوی فعمل و لا تجعلنا ممّن شقی فکسل و لا ممّن هو علی غیر عمل یتکل) دعا کننده از این که جزو کسانی باشد که دچار کسالت و بی عملی هستند، به خدا پناه می‌برد. خداوندا مرا جزو کسانی که فقط به آرزو تکیه می کنند و به عمل و تلاش نمی‌پردازند، قرارمده! منابع اصلی اخلاق اسلامی: -راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی - اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی - معراج السعاده، ملا احمد نراقی - نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی - اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی - اخلاق در قرآن، آیت الله جوادی آملی منابع بیشتر: - خودشناسی برای خودسازی، مصباح یزدی - تهذیب نفس، ابراهیم امینی - مقالات استاد محمد شجاعی - خودسازی، شهید باهنر - خودسازی، محمد یزدی - جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهری
عنوان سوال:

موانع سعادت چیست؟


پاسخ:

انسان جهت طی مسیر کمال و ترقی به این عالم آمده است تا به سر منزل مقصود خویش برسد. این هدف، مخصوص انسان هم نیست. موجودات دیگر هم در این دنیا برای خود کمالی متناسب با ساختمان و طبیعت وجود خود دارند؛ کمال یک درختِ ثمربخش، این است که به میوه بنشیند. کمال یک بوته گل این است که گل معطر خود را در معرض استفاده انسان قرار دهد. و کمال انسان نیز متناسب با ذات و شخصیت او قرب به خداوند است.
این سخن، البته به این معنا نیست که هر انسانی در این عالم قدم می‌گذارد، حتما به کمال خواهد رسید. نه! ای بسا انسان‌ها که در این عالم سال‌ها عمر می‌کنند، اما به کمال نمی‌رسند. و نه تنها به کمال نمی‌رسند بلکه چه بسیارند آنان که راه انحطاط و نزول به قهقرا را طی می‌کنند: (أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ اینان همانند چارپایانند حتی گمراه‌تر از آنهایند اینان خود غافلانند.)
درست مثل این است که شما کودک را به مدرسه می‌گذارید تا عالم شود؛ اما چه بسا پیش می‌آید که متوجه افت تحصیلی کودک می‌شویم اینجاست که باید دید چه موانعی باعث می‌شود موجودی که برای تکامل به این عالم آورده شده است، به کمال نرسد؟
در مورد موجودات دیگر، پیدا کردن مانع تکامل، مشکل نیست. اما در مورد انسان، چون موجودی پیچیده و دارای ابعاد گوناگون است، پیدا کردن موانع رشد و تکامل، بسیار دشوار به نظر می‌رسد. چون موانع تکامل انسان بسیار متنوع است. انبیای الهی آمدند تا موانع را برطرف کنند و جاده تکامل را، که خدا پیش پای انسان گذاشته، بگشایند، و راه را به او نشان دهند. این، یک مسئله مهم و موضوع یک بحث بسیار طولانی است. (...و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم؛ و بارهای سنگین و زنجیرهایی که بر آنها بود از دوش و گردنشان بر می‌دارد.) (اعراف، 157)
عواملی که مانع پیمودن راه کمال و نیل به سعادت انسان می‌گردد فراوان است ولی مهم‌ترین آنها عبارتند از:
1. تعلّقات دنیوی: علاقه افراطی و خارج از چارچوب به مال، ثروت جاه، مقام و ریاست، انسان را از حرکت، هجرت و سلوک به سوی سعادت حقیقی که همان قرب الهی است باز می‌دارد. قلبی که با محسوسات انس گرفته و شیفته و دلباخته آنهاست، چگونه می‌تواند به طرف سعادت و عالم بالا، صعود کند؟ دلی که جایگاه محبت امور فانی دنیوی است چگونه می‌تواند تجلیگاه انوار الهی باشد؟ حضرت امام صادق علیه السلام‌ می‌فرماید: (حب الدنیا رأس کل خطیئه؛ محبت دنیا ریشه هر گناهی است.) (بحارالانوار، ج 73، ص90)
2. پیروی از هوای نفس: فردی که شبانه روز به دنبال برآوردن خواسته‌های دل و هوا و هوس می‌باشد، چه وقت می‌تواند از دنیا هجرت کند و از افق طبیعت و ماده به بارگاه قدس ربوبی پر بکشد؟ در روایت معروفی نقل شده است که فرموده‌اند: (ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان، اتباع الهوی و طول الامل؛ ترسناک‌ترین بلایی که از ابتلای شما مسلمانها به آن می‌ترسم ، این است که دنباله رو هوای نفس خودتان باشید. یعنی شهوترانی کردن و شهوات را بر عقل مسلط ساختن. اینها همه موانع درونی انسان است.
3. ضعف اراده: سستی اراده وعدم قدرت بر تصمیم گیری از موانع بزرگ راه است که انسان را از شروع در عمل باز می‌دارد. ضعف اراده خود از پی نبردن به ارزش مقصد والا و سعادت ابدی انسان سرچشمه می‌گیرد. همچنین اسارت های انسان باعث سستی اراده خواهد شد. کسی که اسیر نفس و خواهش های او و یا اسیر عادت های منفی است، اراده ای ضعیف دارد و نمی تواند حرکت کند.
4. پرحرفی و سخنان غیر ضروری و بی فایده: زیاد حرف زدن و پراکنده گویی، فکر را پریشان ‌ساخته و قدرت اندیشیدن صحیح و تشخیص صواب از ناصواب را سلب می‌کند. پرحرفی نشانه کم عقلی است. امیر المؤمنین علیه السّلام در حدیثی می‌فرماید: (اذا تم العقل نقص الکلام؛ وقتی عقل کامل گردد سخن گفتن کم می‌شود.) (بحارالانوار، ج 71، ص 290)
5. پرخوری و شکم پرستی: انسان با شکم انباشته از غذا نمی‌تواند حال عبادت و دعا داشته باشد و طعم مناجات را بچشد. پرخوری باعث قساوت قلب و تحریک شهوت می‌گردد. کم خوری و گرسنگی بهترین کمک برای کنترل نفس و شکستن عادت‌های آن می‌باشد. زیاده روی در غذا باعث تنبلی و کسالت روح و مریضی بدن و بی رغبتی به عبادت و سختی دل و غفلت از یاد خدا می‌گردد و صفای روح و نورانیت و حال خوش معنوی را از انسان می‌گیرد.
6. خودخواهی خودپرستی و به طور کلی رزایل اخلاقی و صفات بد: این که شخصی فقط خود را به حساب آورده و دیگران را به حساب نیاورد مانع بزرگی در راه تکامل انسان است؛ که منجر به حسد، طمع، حرص و برادرکشی می‌‌شود. تا هنگامی که انسان به رزایل اخلاقی آلوده است، زمینه فساد در جان او وجود دارد و نمی تواند در جهت خدایی شدن و قرب الهی حرکت کند.
7. تنبلی، تن پروری، بی اعتنایی به کار و بی شوقی از موانع حرکت است. در دعای شب اول ماه رمضان می‌خوانیم: (اللهم اجعلنا ممّن نوی فعمل و لا تجعلنا ممّن شقی فکسل و لا ممّن هو علی غیر عمل یتکل) دعا کننده از این که جزو کسانی باشد که دچار کسالت و بی عملی هستند، به خدا پناه می‌برد. خداوندا مرا جزو کسانی که فقط به آرزو تکیه می کنند و به عمل و تلاش نمی‌پردازند، قرارمده!

منابع اصلی اخلاق اسلامی:
-راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
- معراج السعاده، ملا احمد نراقی
- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
- اخلاق در قرآن، آیت الله جوادی آملی
منابع بیشتر:
- خودشناسی برای خودسازی، مصباح یزدی
- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
- مقالات استاد محمد شجاعی
- خودسازی، شهید باهنر
- خودسازی، محمد یزدی
- جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهری





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین