خداوند در ایات مختلفی از قرآن،به عبارت (غفلت) اشاره کرده و مسلمانان را از آن نهی کرده و مورد نکوهش قرار داده است که در متن پیش رو به گزیده ای از این ایات اشاره می شود. در حقیقت،کردار ناشایست و ناپسند و انواع گناهان آثار بدی روی حس تشخیص وقوه درک انسان می گذارد و سلامت فکر را،به تدریج،از او می گیرد، هر اندازه، شخص در این راه فراتر رود،پرده های غفلت و بی خبری بر دل، چشم و گوش او محکم تر می شود و سرانجام کارش به جایی می رسد که چشم دارد و گویی نمی بیند،گوش دارد و گویی نمی شنود ومانند اینکه دریچه روح او به سوی حقایق،بسته شده،حس تشخیص که برترین نعمت الهی است،از وی گرفته گردیده است. در این میان،وقتی با دید باز به قضیه نگاه می کنیم،می بینیم که یکی از آفات ایمان و شاید نخستین آفت آن (غفلت) است و باید بدانیم که استمرار غفلت نیز،موجب (تکبر) و (انحراف) است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم زیرا دل هایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمی کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی بینند و گوش هایی دارند که با آنها نمی شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند،آری آنها همان غافل ماندگان هستند.(سوره اعراف،ایه 179) از نگاه قرآن کریم غفلت بنیان کژی هاست که موجب می شود،آدمی تنها ظاهری از زندگی دنیا را درک کند و به باطن و حقیقت آن،که همان آخرت است، توجه نداشته باشد؛یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الاخرة هم غافلون.(سوره روم،ایه 7) باید توجه داشته باشیم که خداوند بزرگ کسی را به خاطر ستم هایش و در حال غفلت،پیش از فرستادن پیامبران مجازات نمی کند و این به این معنی است که کیفر دادن آنها در این حال ظلم و ستم است و خداوند برتر از این است که درباره کسی ستم روا دارد. غفلت در قرآن کریم الف) نکوهش غفلت: وان کثیرا من الناس عن ایاتنا لغافلون؛بسیاری مردم،از ایات و نشانه های ما غافل اند.(سوره یونس،ایه 92) ب) نهی از غفلت: ولا تکن من الغافلین؛هرگز از غافلان و بی خبران از یاد خدا مباش.(سوره اعراف،ایه 205) ج) عوامل غفلت: 1.روی گردانی از یاد خدا: لنفتنهم فیه ومن یعرض عن ذکر ربه یسلکه عذاباً صعدا؛ تا در این باره آنان را بیازماییم و هر کس از یاد پروردگار خود دل برگرداند،وی را در قید عذابی(روز) افزون درآورد. (سوره جن،ایه 17) 2.فراموش کردن خدا: ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون؛و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کرده اند و او (نیز) آنان را دچار خود فراموشی کرد، آنان همان بدکاران هستند. (سوره حشر،ایه 19) 3.عدم ایمان: وانذرهم یوم الحسرة اذ قضی الامر وهم فی غفلة وهم لا یؤمنون؛وآنان را از روز حسرت بیم بده، آن گاه که داوری انجام گیرد و حال،آن که آنها (اکنون) در غفلت هستند و سر ایمان آوردن ندارند.(سوره مریم،ایه 39) 4. فراموش کردن روز حساب: ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب؛در حقیقت،کسانی که از راه خدا به در می روند،به سزای آنکه روز حساب را فراموش کرده اند،عذابی سخت خواهند داشت.(سوره ص،ایه 26) 5. سبب است که آنان ایات ما را دروغ انگاشتند و غفلت ورزیدند.(سوره اعراف،ایه 146) 6.فراموش کردن مرگ: لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید؛به او می گویند واقعا که از این حال سخت در غفلت بودی،ولی ما پرده ات را از جلوی چشمانت برداشتیم و دیده ات امروز تیز است.(سوره ق،ایه22) 7.همنشینی با دوستان ناباب: یا ویلتی لیتنی لم أتخذ فلاناً خلیلاً.لقد اضلنی عن الذکر بعد اذ جاءنی و کان الشیطان للانسان خذولاً؛ای وای!کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم!او بود که مرا به گمراهی کشانید؛پس از آن که قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است.(سوره فرقان،ایات 28 و 29) 8.غفلت از ایات الهی: ان الذین لا یرجون لقاءنا ورضوا بالحیاة الدنیا واطمأنوا بها و الذین هم عن ایاتنا غافلون. اولئک مأواهم النار بما کانوا یکسبون؛ کسانی که امید به دیدار ما ندارند و به زندگی دنیا دل خوش کرده و بدان اطمینان یافته اند و کسانی که از ایات ما غافل هستند.آنان به کیفر آنچه به دست می آوردند، جایگاهشان آتش است.(سوره یونس،ایات 7 و8) 9.کفر: اولئک الذین طبع الله علی قلوبهم و سمعهم و ابصارهم واولئک هم الغافلون؛آنان کسانی اند که خدا بر دل و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنها همان غافلان می باشند.(سوره نحل،ایه 108) 10.علاقه افراطی به اموال واولاد: یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید،[زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند،البته کسانی که در اثر توجه به امور دنیا از یاد خدا غافل می شوند، آنها،همان زیانکاران هستند.(سوره منافقون،ایه 9) د) درمان غفلت 1.ذکر خدا: الا ان یشاء الله واذکر ربک اذا نسیت وقل عسی ان یهدین ربی لأقرب من هذا رشدا؛ مگر آن که خدا بخواهد و چون فراموش کردی،پروردگارت را باز به یاد آور و بگو امید که پروردگار مرا به حقایقی بهتر و علومی برتر،هدایت کند) (سوره کهف،ایه 24) 2.خواندن در قرآن: کلاإنه تذکرة.فمن شاء ذکره؛ چنین نیست،قرآن،در حقیقت،پند و یادآوری است،تا هر که خواهد از آن پند گیرد) (سوره مدثر،ایات 54 و55) 3.یاد نعمت ها و نعمت دهنده: وَ اَلّو استقاموا علی الطریقة لاسقیناهم ماءً غدقاً. لنفتنهم فیه ومن یعرض عن ذکر ربه یسلکه عذابا صعداً؛واگر مردم در راه درست، پایداری ورزند، قطعاً آب گوارایی (علم،رحمت و رزق) به ایشان می نوشانیم تابه آن نعمت،آنها را بیازماییم و هر کس از یاد پروردگار خود دل بگرداند،خدا،او را به عذابی سخت درآورد.(سوره جن،ایات 16 و17) 4.عبرت از تاریخ پیشینیان: افلم یهد لهم کم اهلکنا قبلهم من القرون یمشون فی مساکنهم ان فی ذلک لایات لاولی النهی؛ایا برای هدایتشان کافی نبود که ببینند چه نسل ها را پیش از آنها نابود کردیم که اینک،در سراهای همانها راه می روند؟ به راستی،برای خردمندان در این امر نشانه هایی عبرت انگیز است.(سوره طه،ایه 128) 5.یاد مرگ: اینما تکونوا یدرککم الموت؛هر جا باشید،مرگ شما را در می یابد.(سوره نساء،ایه 78) 6.یاد قیامت؛اعلموا أن الله یحی الأرض بعد موتها قد بینّا لکم الایات لعلّکم تعقلون؛بدانید، خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می کند!ما ایات خود را برای شما بیان کردیم،شاید اندیشه کنید. (سوره حدید،ایه 17) باید بدانیم که انسان های بی بصیرت،از هدف،خدا،خود،امکانات،آخرت، نشانه ها،قانونها و نعمت های خداوندی و گناهان خویش غافل هستند و به فرموده قرآن کریم: اولئک کالأنعام بل هم اضل،اولئک هم الغافلون.(سوره اعراف،ایه 17) غافلان از حیوانات هم بدترند. بیابیم به منظور این که در این جرگه قرار نگیریم،با خالق خود ارتباط قوی داشته باشیم و قرآن کریم را همیشه چهل چراغ زندگی قرار دهیم…! قلب سلیم و قلب مریض افسانه قارونی امام صادق(ع) در توصیف قلب سلیم می فرمایند:(قلب سلیم،قلبی است که خدا را ملاقات کند،درحالی که هیچکس جز او در آن نباشد).و این همان قلبی است که از هرگونه بیماری و فساد خالی باشد.چنین قلبی، براساس روایتی از رسول گرامی اسلام،(اگر شیاطین،قلوب فرزندان آدمی را احاطه نکنند،می تواند به جهان ملکوت نظر افکند).(میزان الحکمه،ج10) اما آن گونه که از ایات شریفه قرآن و روایات امامان معصوم(ع) بر می اید،قلب سلیم شاخصه و نشانه هایی دارد که می توان با توجه به آن قلب مریض را از سلیم تشخیص داد. مهمترین ویژگی ها و نشانه های قلب سلیم 1.آرامش دل:کسی که از دل سالم برخوردار است،جز معنای راست و درست از او سر نمی زند و بر اثر لطف خدا،چنان بینشی به حق پیدا می کند که روحش در نتیجه آن،به آرامش می رسد:الا بذکر الله تطمئن القلوب کسی که یاد خداوند به او آرامش بخشد،دنیاخواهی در او نیست،به همین دلیل،از آرامش ویژه ای برخوردار است. 2.پاکی دل:مؤمنانی که دلهایشان از گناه و شهوتها ها پاک می باشد و غباری براینه دلشان ننشسته،دلهایشان به گفته معصومین(ع)،نظرگاه خدای سبحان است؛زیرا کسی که دلش را پاک سازد،خداوند به او بنگرد. 3.شرح صدر:گشادگی دل از نشانه های آشکار قلب سلیم است.همان طور که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: هر که را خداوند به او نظر دارد، قلبش را برای درک حقایق گشاده می سازد.(سوره انعام،ایه 125) و این یکی از بخشش های الهی به مؤمنان می باشد. علمای علم اخلاق، ارتباط با علمای صالح،خودسازی،پرهیز از گناه،و به ویژه،پرهیز از غذای حرام،بسیار یاد کردن از خداوند و مرگ و نیز عادت دادن خود به کارهای نیک را از عوامل گشادگی دل دانسته اند.( نمونه، ج19، ص428) ویژگی ها و نشانه های قلب مریض شناخت قلب مریض و نشانه های آن برای انسان بسیار لازم است؛زیرا روح را به اسارت دچار می سازد و سرانجام،دلها را می میراند.بنابراین،به طور خلاصه،به مهم ترین آنها اشاره می کنیم. 1.رین:رین همان زنگاری می باشد که روی چیزهای قیمتی نشیند و آن حجابی است که مانع ادراک حقایق عالم می شود،این واژه،در قرآن،در مورد کسانی که بر اثر خیره سری و گناه فراوان قلبشان نفوذ ناپذیر شده،به کار رفته است. کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون؛نه چنین نیست،بلکه آنچه مرتکب می شوند،زنگار بر دلهایشان بسته است.(سوره مطففین،ایه 14) امام باقر(ع) فرموده اند:(کسی که گناهی از او سر می زند،به زودی آن را با آب توبه بشوید،مبادا به صورت رنگ ثابتی برای قلب او در اید).(اصول کافی، ج3) 2.طبع:در لغت،به معنی مهر نهادن است.قرآن این تعبیر را در مورد افراد بی ایمان لجبازی به کار برده است که بر اثر گناهان بسیار،در برابر عوامل هدایت،نفوذ ناپذیر شده اند و لجاجت و عناد در برابر مردان حق در دل آنان چنان رسوخ کرده که مانند بستر و کیسه مهر و موم شده ای هستند که دیگر هیچ گونه تصرفی در آن نمی توان کرد و به اصطلاح،قلب آنها لاک و مهر شده است.قرآن در این مورد می فرماید: بل طبع الله علیها بکفرهم؛خداوند به خاطر کفرشان بر دلهایشان مهر زده است.(سوره نساء،ایه 155) ختم:این واژه نیز،در کتاب های لغت به معنی مهر نهادن می باشد(ختم الله علی قلوبهم) این به معنای آن نیست که خداوند (حائل و حاجبی) میان دل آنها و حق و حقیقت قرار داده است تا نتوانند درک کنند،بلکه به آن معنا می باشد که قلب کافران چون ادراک خود را نسبت به خوبی ها از دست داده، پس،گویی مهر شده است.(مجمع البیان،ج1،ص44 و45) 4.غشاوة (اکنّه):این دو واژه به معنی پوشش و حجاب است.گناهها به همچون حجابی میان انسان و درک حقایق تبدیل می شوند،به طوری که مانع درک عالم ملکوت می گردند. و جعلنا علی قلوبهم اکنّة؛ما بر دلهایشان پرده ها افکندیم.(سوره انعام،ایه 25) وعلی ابصارهم غشاوة؛و بر دیدگانشان پرده ای است).(سوره بقره،ایه 7) البته این خود انسانها هستند که در نتیجه انجام گناه و پیروی از شهوت ها این حجاب را ایجاد می کنند. 5.کوری و کری دل:قرآن از کسانی که دلشان از نور ایمان خالی باشد،به کر و کور و گنگ تعبیر می کند و می فرماید: صم بکم عمی فهم لا یرجعون؛کر و گنگ و کورند،بنابراین از راه(ظلالت) برنمی گردند).(سوره بقره،ایه 18) از امام صادق(ع) روایت شده،بدترین نابینائی ها،نابینایی دل است و نابینایان واقعی کسانی هستند که چشم قلبشان کور است و حقیقت را درک نمی کنند.( میزان الحکمة، ج10) 6.زیغ:به معنی انحراف می باشد(انحراف دل از حق) فامّا الذین فی قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة….(سوره آل عمران،ایه 7) کسانی که در دلهایشان انحراف است،برای فتنه جویی و (تأویل قرآن به دلخواه خود) از متشابه آن پیروی می کنند.در حدیث هم داریم که امامان معصوم(ع) تأکید کرده اند که این ایه قرآن: ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا… (سوره آل عمران،ایه 8) را زیاد بگویید و خود را به وسیله آن از انحراف در امان دارید. 7.قساوت و ضیق قلب:در لغت،به معنی سختی شدید است.قساوت را از سخت ترین و بدترین حالت هایی دانسته اند که قلب در اثر لجاجت های پی در پی،دچار آن می گردد و چنین کسی، گویا ترین دلایل و نیز مهمترین اندرزها در وجودش کمترین اثری ندارد. خداوند در قرآن کریم کسانی را که ترس از خدا در وجودشان نیست،سنگدلانی معرفی می کند که قلبشان چون سنگ خارا و حتی از آن سخت تر است (ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة او اشده قسوة.(سوره بقره،ایه 74) پس،دلهای شما بعد از این واقعه سخت گردید، همانند سنگ یا سخت تر از آن. قرآن مجید عوامل بسیاری از جمله:مقاومت در برابر پیامبران و دروغ جلوه دادن حق و پیمان شکنی و اثر نگرفتن از ایات الهی را سبب قساوت قلب معرفی نموده و در روایات معصومین(ع) نیز آمال و آرزوهای طولانی،فراموش کردن خدا، حرص و طمع به مال دنیا،غذای حرام و بیهوده شنوی و زیاده گویی در غیر یاد خدا و نیز ترک عبادت،از عوامل سخت شدن دل معرفی شده است.( میزان الحکمة، ج10) منبع: بهزاد احمد پورفاضلی - http://www.hawzah.net
خداوند در ایات مختلفی از قرآن،به عبارت (غفلت) اشاره کرده و مسلمانان را از آن نهی کرده و مورد نکوهش قرار داده است که در متن پیش رو به گزیده ای از این ایات اشاره می شود.
در حقیقت،کردار ناشایست و ناپسند و انواع گناهان آثار بدی روی حس تشخیص وقوه درک انسان می گذارد و سلامت فکر را،به تدریج،از او می گیرد، هر اندازه، شخص در این راه فراتر رود،پرده های غفلت و بی خبری بر دل، چشم و گوش او محکم تر می شود و سرانجام کارش به جایی می رسد که چشم دارد و گویی نمی بیند،گوش دارد و گویی نمی شنود ومانند اینکه دریچه روح او به سوی حقایق،بسته شده،حس تشخیص که برترین نعمت الهی است،از وی گرفته گردیده است.
در این میان،وقتی با دید باز به قضیه نگاه می کنیم،می بینیم که یکی از آفات ایمان و شاید نخستین آفت آن (غفلت) است و باید بدانیم که استمرار غفلت نیز،موجب (تکبر) و (انحراف) است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده ایم زیرا دل هایی دارند که با آن حقایق را دریافت نمی کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی بینند و گوش هایی دارند که با آنها نمی شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند،آری آنها همان غافل ماندگان هستند.(سوره اعراف،ایه 179)
از نگاه قرآن کریم غفلت بنیان کژی هاست که موجب می شود،آدمی تنها ظاهری از زندگی دنیا را درک کند و به باطن و حقیقت آن،که همان آخرت است، توجه نداشته باشد؛یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الاخرة هم غافلون.(سوره روم،ایه 7)
باید توجه داشته باشیم که خداوند بزرگ کسی را به خاطر ستم هایش و در حال غفلت،پیش از فرستادن پیامبران مجازات نمی کند و این به این معنی است که کیفر دادن آنها در این حال ظلم و ستم است و خداوند برتر از این است که درباره کسی ستم روا دارد.
غفلت در قرآن کریم
الف) نکوهش غفلت:
وان کثیرا من الناس عن ایاتنا لغافلون؛بسیاری مردم،از ایات و نشانه های ما غافل اند.(سوره یونس،ایه 92)
ب) نهی از غفلت:
ولا تکن من الغافلین؛هرگز از غافلان و بی خبران از یاد خدا مباش.(سوره اعراف،ایه 205)
ج) عوامل غفلت:
1.روی گردانی از یاد خدا: لنفتنهم فیه ومن یعرض عن ذکر ربه یسلکه عذاباً صعدا؛ تا در این باره آنان را بیازماییم و هر کس از یاد پروردگار خود دل برگرداند،وی را در قید عذابی(روز) افزون درآورد. (سوره جن،ایه 17)
2.فراموش کردن خدا: ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم اولئک هم الفاسقون؛و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کرده اند و او (نیز) آنان را دچار خود فراموشی کرد، آنان همان بدکاران هستند. (سوره حشر،ایه 19)
3.عدم ایمان: وانذرهم یوم الحسرة اذ قضی الامر وهم فی غفلة وهم لا یؤمنون؛وآنان را از روز حسرت بیم بده، آن گاه که داوری انجام گیرد و حال،آن که آنها (اکنون) در غفلت هستند و سر ایمان آوردن ندارند.(سوره مریم،ایه 39)
4. فراموش کردن روز حساب: ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب؛در حقیقت،کسانی که از راه خدا به در می روند،به سزای آنکه روز حساب را فراموش کرده اند،عذابی سخت خواهند داشت.(سوره ص،ایه 26)
5. سبب است که آنان ایات ما را دروغ انگاشتند و غفلت ورزیدند.(سوره اعراف،ایه 146)
6.فراموش کردن مرگ: لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید؛به او می گویند واقعا که از این حال سخت در غفلت بودی،ولی ما پرده ات را از جلوی چشمانت برداشتیم و دیده ات امروز تیز است.(سوره ق،ایه22)
7.همنشینی با دوستان ناباب: یا ویلتی لیتنی لم أتخذ فلاناً خلیلاً.لقد اضلنی عن الذکر بعد اذ جاءنی و کان الشیطان للانسان خذولاً؛ای وای!کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم!او بود که مرا به گمراهی کشانید؛پس از آن که قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است.(سوره فرقان،ایات 28 و 29)
8.غفلت از ایات الهی: ان الذین لا یرجون لقاءنا ورضوا بالحیاة الدنیا واطمأنوا بها و الذین هم عن ایاتنا غافلون. اولئک مأواهم النار بما کانوا یکسبون؛ کسانی که امید به دیدار ما ندارند و به زندگی دنیا دل خوش کرده و بدان اطمینان یافته اند و کسانی که از ایات ما غافل هستند.آنان به کیفر آنچه به دست می آوردند، جایگاهشان آتش است.(سوره یونس،ایات 7 و8)
9.کفر: اولئک الذین طبع الله علی قلوبهم و سمعهم و ابصارهم واولئک هم الغافلون؛آنان کسانی اند که خدا بر دل و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنها همان غافلان می باشند.(سوره نحل،ایه 108)
10.علاقه افراطی به اموال واولاد: یا ایها الذین آمنوا لا تلهکم اموالکم و لا اولادکم عن ذکر الله و من یفعل ذلک فاولئک هم الخاسرون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید،[زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند،البته کسانی که در اثر توجه به امور دنیا از یاد خدا غافل می شوند، آنها،همان زیانکاران هستند.(سوره منافقون،ایه 9)
د) درمان غفلت
1.ذکر خدا: الا ان یشاء الله واذکر ربک اذا نسیت وقل عسی ان یهدین ربی لأقرب من هذا رشدا؛ مگر آن که خدا بخواهد و چون فراموش کردی،پروردگارت را باز به یاد آور و بگو امید که پروردگار مرا به حقایقی بهتر و علومی برتر،هدایت کند) (سوره کهف،ایه 24)
2.خواندن در قرآن: کلاإنه تذکرة.فمن شاء ذکره؛ چنین نیست،قرآن،در حقیقت،پند و یادآوری است،تا هر که خواهد از آن پند گیرد) (سوره مدثر،ایات 54 و55)
3.یاد نعمت ها و نعمت دهنده: وَ اَلّو استقاموا علی الطریقة لاسقیناهم ماءً غدقاً. لنفتنهم فیه ومن یعرض عن ذکر ربه یسلکه عذابا صعداً؛واگر مردم در راه درست، پایداری ورزند، قطعاً آب گوارایی (علم،رحمت و رزق) به ایشان می نوشانیم تابه آن نعمت،آنها را بیازماییم و هر کس از یاد پروردگار خود دل بگرداند،خدا،او را به عذابی سخت درآورد.(سوره جن،ایات 16 و17)
4.عبرت از تاریخ پیشینیان: افلم یهد لهم کم اهلکنا قبلهم من القرون یمشون فی مساکنهم ان فی ذلک لایات لاولی النهی؛ایا برای هدایتشان کافی نبود که ببینند چه نسل ها را پیش از آنها نابود کردیم که اینک،در سراهای همانها راه می روند؟ به راستی،برای خردمندان در این امر نشانه هایی عبرت انگیز است.(سوره طه،ایه 128)
5.یاد مرگ: اینما تکونوا یدرککم الموت؛هر جا باشید،مرگ شما را در می یابد.(سوره نساء،ایه 78)
6.یاد قیامت؛اعلموا أن الله یحی الأرض بعد موتها قد بینّا لکم الایات لعلّکم تعقلون؛بدانید، خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می کند!ما ایات خود را برای شما بیان کردیم،شاید اندیشه کنید. (سوره حدید،ایه 17)
باید بدانیم که انسان های بی بصیرت،از هدف،خدا،خود،امکانات،آخرت، نشانه ها،قانونها و نعمت های خداوندی و گناهان خویش غافل هستند و به فرموده قرآن کریم: اولئک کالأنعام بل هم اضل،اولئک هم الغافلون.(سوره اعراف،ایه 17)
غافلان از حیوانات هم بدترند.
بیابیم به منظور این که در این جرگه قرار نگیریم،با خالق خود ارتباط قوی داشته باشیم و قرآن کریم را همیشه چهل چراغ زندگی قرار دهیم…!
قلب سلیم و قلب مریض
افسانه قارونی
امام صادق(ع) در توصیف قلب سلیم می فرمایند:(قلب سلیم،قلبی است که خدا را ملاقات کند،درحالی که هیچکس جز او در آن نباشد).و این همان قلبی است که از هرگونه بیماری و فساد خالی باشد.چنین قلبی، براساس روایتی از رسول گرامی اسلام،(اگر شیاطین،قلوب فرزندان آدمی را احاطه نکنند،می تواند به جهان ملکوت نظر افکند).(میزان الحکمه،ج10)
اما آن گونه که از ایات شریفه قرآن و روایات امامان معصوم(ع) بر می اید،قلب سلیم شاخصه و نشانه هایی دارد که می توان با توجه به آن قلب مریض را از سلیم تشخیص داد.
مهمترین ویژگی ها و نشانه های قلب سلیم
1.آرامش دل:کسی که از دل سالم برخوردار است،جز معنای راست و درست از او سر نمی زند و بر اثر لطف خدا،چنان بینشی به حق پیدا می کند که روحش در نتیجه آن،به آرامش می رسد:الا بذکر الله تطمئن القلوب کسی که یاد خداوند به او آرامش بخشد،دنیاخواهی در او نیست،به همین دلیل،از آرامش ویژه ای برخوردار است.
2.پاکی دل:مؤمنانی که دلهایشان از گناه و شهوتها ها پاک می باشد و غباری براینه دلشان ننشسته،دلهایشان به گفته معصومین(ع)،نظرگاه خدای سبحان است؛زیرا کسی که دلش را پاک سازد،خداوند به او بنگرد.
3.شرح صدر:گشادگی دل از نشانه های آشکار قلب سلیم است.همان طور که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: هر که را خداوند به او نظر دارد، قلبش را برای درک حقایق گشاده می سازد.(سوره انعام،ایه 125) و این یکی از بخشش های الهی به مؤمنان می باشد.
علمای علم اخلاق، ارتباط با علمای صالح،خودسازی،پرهیز از گناه،و به ویژه،پرهیز از غذای حرام،بسیار یاد کردن از خداوند و مرگ و نیز عادت دادن خود به کارهای نیک را از عوامل گشادگی دل دانسته اند.( نمونه، ج19، ص428)
ویژگی ها و نشانه های قلب مریض
شناخت قلب مریض و نشانه های آن برای انسان بسیار لازم است؛زیرا روح را به اسارت دچار می سازد و سرانجام،دلها را می میراند.بنابراین،به طور خلاصه،به مهم ترین آنها اشاره می کنیم.
1.رین:رین همان زنگاری می باشد که روی چیزهای قیمتی نشیند و آن حجابی است که مانع ادراک حقایق عالم می شود،این واژه،در قرآن،در مورد کسانی که بر اثر خیره سری و گناه فراوان قلبشان نفوذ ناپذیر شده،به کار رفته است. کلا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون؛نه چنین نیست،بلکه آنچه مرتکب می شوند،زنگار بر دلهایشان بسته است.(سوره مطففین،ایه 14)
امام باقر(ع) فرموده اند:(کسی که گناهی از او سر می زند،به زودی آن را با آب توبه بشوید،مبادا به صورت رنگ ثابتی برای قلب او در اید).(اصول کافی، ج3)
2.طبع:در لغت،به معنی مهر نهادن است.قرآن این تعبیر را در مورد افراد بی ایمان لجبازی به کار برده است که بر اثر گناهان بسیار،در برابر عوامل هدایت،نفوذ ناپذیر شده اند و لجاجت و عناد در برابر مردان حق در دل آنان چنان رسوخ کرده که مانند بستر و کیسه مهر و موم شده ای هستند که دیگر هیچ گونه تصرفی در آن نمی توان کرد و به اصطلاح،قلب آنها لاک و مهر شده است.قرآن در این مورد می فرماید: بل طبع الله علیها بکفرهم؛خداوند به خاطر کفرشان بر دلهایشان مهر زده است.(سوره نساء،ایه 155)
ختم:این واژه نیز،در کتاب های لغت به معنی مهر نهادن می باشد(ختم الله علی قلوبهم) این به معنای آن نیست که خداوند (حائل و حاجبی) میان دل آنها و حق و حقیقت قرار داده است تا نتوانند درک کنند،بلکه به آن معنا می باشد که قلب کافران چون ادراک خود را نسبت به خوبی ها از دست داده، پس،گویی مهر شده است.(مجمع البیان،ج1،ص44 و45)
4.غشاوة (اکنّه):این دو واژه به معنی پوشش و حجاب است.گناهها به همچون حجابی میان انسان و درک حقایق تبدیل می شوند،به طوری که مانع درک عالم ملکوت می گردند. و جعلنا علی قلوبهم اکنّة؛ما بر دلهایشان پرده ها افکندیم.(سوره انعام،ایه 25) وعلی ابصارهم غشاوة؛و بر دیدگانشان پرده ای است).(سوره بقره،ایه 7) البته این خود انسانها هستند که در نتیجه انجام گناه و پیروی از شهوت ها این حجاب را ایجاد می کنند.
5.کوری و کری دل:قرآن از کسانی که دلشان از نور ایمان خالی باشد،به کر و کور و گنگ تعبیر می کند و می فرماید: صم بکم عمی فهم لا یرجعون؛کر و گنگ و کورند،بنابراین از راه(ظلالت) برنمی گردند).(سوره بقره،ایه 18)
از امام صادق(ع) روایت شده،بدترین نابینائی ها،نابینایی دل است و نابینایان واقعی کسانی هستند که چشم قلبشان کور است و حقیقت را درک نمی کنند.( میزان الحکمة، ج10)
6.زیغ:به معنی انحراف می باشد(انحراف دل از حق) فامّا الذین فی قلوبهم زیغ فیتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة….(سوره آل عمران،ایه 7) کسانی که در دلهایشان انحراف است،برای فتنه جویی و (تأویل قرآن به دلخواه خود) از متشابه آن پیروی می کنند.در حدیث هم داریم که امامان معصوم(ع) تأکید کرده اند که این ایه قرآن: ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا… (سوره آل عمران،ایه 8) را زیاد بگویید و خود را به وسیله آن از انحراف در امان دارید.
7.قساوت و ضیق قلب:در لغت،به معنی سختی شدید است.قساوت را از سخت ترین و بدترین حالت هایی دانسته اند که قلب در اثر لجاجت های پی در پی،دچار آن می گردد و چنین کسی، گویا ترین دلایل و نیز مهمترین اندرزها در وجودش کمترین اثری ندارد.
خداوند در قرآن کریم کسانی را که ترس از خدا در وجودشان نیست،سنگدلانی معرفی می کند که قلبشان چون سنگ خارا و حتی از آن سخت تر است (ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارة او اشده قسوة.(سوره بقره،ایه 74)
پس،دلهای شما بعد از این واقعه سخت گردید، همانند سنگ یا سخت تر از آن.
قرآن مجید عوامل بسیاری از جمله:مقاومت در برابر پیامبران و دروغ جلوه دادن حق و پیمان شکنی و اثر نگرفتن از ایات الهی را سبب قساوت قلب معرفی نموده و در روایات معصومین(ع) نیز آمال و آرزوهای طولانی،فراموش کردن خدا، حرص و طمع به مال دنیا،غذای حرام و بیهوده شنوی و زیاده گویی در غیر یاد خدا و نیز ترک عبادت،از عوامل سخت شدن دل معرفی شده است.( میزان الحکمة، ج10)
منبع: بهزاد احمد پورفاضلی - http://www.hawzah.net
- [سایر] راهکار درمان غفلت چیست؟
- [سایر] راه حلهای قرآن برای رفع غفلت از یاد خداچیست؟
- [سایر] اهمیت غفلت نداشتن در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] تفاوت قرآن مجید و قرآن کریم چیست؟
- [سایر] آیا فهم و تفسیر قرآن کریم برای غیر معصومین(علیهم السلام) ممکن است یا خیر؟ دلایل منکران امکان فهم قرآن کریم و رد آن ها را بیان کنید؟
- [سایر] چرا ترتیب آیات قرآن کریم به ترتیب نزول نیست ؟
- [سایر] غفلت در آیات قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] وظایف حافظان قرآن کریم چیست؟
- [سایر] تاریخچه قرآن کریم را بفرمایید؟
- [سایر] دانشها در قرآن کریم و جامعیت قرآن چگونه است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر تیمم به جهت غصب باطل باشد، در صورت عذر مانند فراموشی یا غفلت صحیح است، ولی فراموشی و غفلت برای خود غاصب عذر نیست بنابراین تیمم او بنا بر احتیاط مستحب باطل است؛ و نیز کسی که به جهت ندانستن مسأله به چیز غصبی تیمم کند، چنانچه در ندانستن مسأله کوتاهی نکرده باشد تیمم او صحیح است
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که عادت دارد، در رکعت سوم و چهارم تسبیحات بخواند اگر با غفلت از عادت خود به قصد ادای وظیفه، حمد بخواند کفایت می کند.
- [آیت الله بروجردی] اگر خریدار قیمت جنس را نداند، یا در موقع معامله غفلت کند و جنس را گرانتر از قیمت معمولی آن بخرد، چنانچه به قدری گران خریده که مردم به آن اهمیت میدهند، میتواند معامله را به هم بزند و نیز اگر فروشنده قیمت جنس را نداند، یا موقع معامله غفلت کند و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشد، در صورتی که مردم به مقداری که ارزان فروخته اهمیت بدهند، میتواند معامله را به هم بزند.
- [آیت الله خوئی] اگر خریدار قیمت جنس را نداند یا در موقع معامله غفلت کند و جنس را گرانتر از قیمت معمولی آن بخرد، چنانچه بقدری گران خریده که مردم به آن اهمیت میدهند، میتواند معامله را به هم بزند، و نیز اگر فروشنده قیمت جنس را نداند یا موقع معامله غفلت کند و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشد، در صورتی که مردم به مقداری که ارزان فروخته اهمیت بدهند، میتواند معامله را به هم بزند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر خریدار قیمت جنس را نداند، یا در موقع معامله غفلت کند و جنس را گرانتر از قیمت معمولی آن بخرد، چنانچه به قدری گران خریده که مردم به آن اهمیّت میدهند میتواند معامله را به هم بزند و نیز اگر فروشنده قیمت جنس را نداند، یا موقع معامله غفلت کند و جنس را ارزانتر از قیمت آن بفروشد، در صورتی که مردم به مقداری که ارزان فروخته اهمیّت بدهند، میتواند معامله را به هم بزند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] طبیب و جرّاح برای این که در مقابل خطا و اشتباهی هم که ممکن است برای آنها پیش بیاید ضامن نباشند میتوانند از بیمار یا ولیّ شرعی او برائت بگیرند، پس اگر بیمار یا ولیّ او پذیرفته باشند که اگر بر اثر غفلت دکتر ضرری به بیمار برسد پزشک ضامن نباشد، چنانچه پزشک دقت لازم را بکند و در اثر غفلت او ضرری به بیمار برسد، ضامن نیست؛ ولی اگر در اثر مسامحه و سهلانگاری ضرری بزند، ضامن است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] خوردن ماهی های کوچک زنده اشکال دارد، مگر برای درمان در مقام ضرورت.
- [آیت الله جوادی آملی] .هرگاه طبیب, درمان بیمار را به صورتی سرپرستی کند مثلاً به او دارو دهد یا وی را تزریق کند یا دستور خوردن دارو یا انجام دادن کاری را به او بدهد و در این طبابت اشتباه نماید و به بیمار زیان برسد یا بمیرد, ضامن است و اگر به هیچوجه دستور ندهد, بلکه فقط راه درمان بیماری را در مقالهای بنویسد یا در تدریس بیان کند و بیمار شخصاً به درمان خود اقدام نماید و آسیب ببیند، طبیب ضامن نیست.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که عادت دارد در رکعت سوم و چهارم تسبیحات بخواند اگر از عادت خود غفلت نماید و به قصد اداء وظیفه مشغول خواندن حمد شود؛ کفایت می کند و لازم نیست دوباره حمد یا تسبیحات را بخواند.