درپاسخ به توضیح ذیل توجه کنید : 1- در کتاب مقاتل الطالبین و کشف الغمه آمده است که امابیها از کنیههای حضرت فاطمه زهرا(س) است که پیامبر اکرم(ص) به آن حضرت میفرمود امابیها؛ یعنی، مادر پدرش (مادر من). 2- هر چند حضرت زهرا-ع- پس از رحلت حضرت خدیجه بانوی خانه پدر بود و در خدمت پدر بزرگوار بود و در رفع حوایج و انجام کارهای پدر کوشا بود و از این نظر مادر پدر بود ولی فهم حقیقت و واقع این مطلب که چرا پیامبر اکرم(ص) به حضرت فاطمه(س) امابیها میفرمود بسیار مشکل است. برخی به سادگی از آن گذشته و تنها به این اکتفا کردهاند که حضرت از شدت علاقه به آن جناب میفرمود مادر من. ولی قطعا کلام پیامبر چیزی فراتر از تعارفاتمرسوم و معمولی است. 3- شاید با توجه به این کهام در لغت به معنی اصل و ریشه است بتوان گفت حضرت زهرا(س) اصل و منشأ نبوت و ولایت است که اگر وجود آن بزرگوار نبود نبوت پیامبر و ولایت ائمه(ع) آشکار نمیشد. به عبارت دیگر ولایت ثمره نبوت است و نبوت بدون ولایت بیمعنی است. چنان که در آیه شریفه خداوند به پیامبر میفرماید: اگر ولایت را به مردم ابلاغ نکنی رسالتت ناتمام است. و از این جهت که وجود حضرت صدیقه طاهره، منشأ وجود ائمه اطهار بود، منشأ ولایت است پس اگر حضرتش نبود ولایت نبود و نبوت هم به طور کامل ثمربخش نبود، بنابراین آن جناب منشأ نبوت و امامت است. مؤید این مطلب هم روایتی است که برخی روایت کردهاند که خداوند میفرماید: ولولا فاطمه لما خلقتکما ؛ اگر نبود فاطمه(س) من شما را (پیامبر و امیرالمؤمنین(ع))نمیآفریدم. برای آگاهی بیشتر ر.ک: زندگانی فاطمه زهرا(س)، حسین عمادزاده. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100129555)
درپاسخ به توضیح ذیل توجه کنید :
1- در کتاب مقاتل الطالبین و کشف الغمه آمده است که امابیها از کنیههای حضرت فاطمه زهرا(س) است که پیامبر اکرم(ص) به آن حضرت میفرمود امابیها؛ یعنی، مادر پدرش (مادر من).
2- هر چند حضرت زهرا-ع- پس از رحلت حضرت خدیجه بانوی خانه پدر بود و در خدمت پدر بزرگوار بود و در رفع حوایج و انجام کارهای پدر کوشا بود و از این نظر مادر پدر بود ولی فهم حقیقت و واقع این مطلب که چرا پیامبر اکرم(ص) به حضرت فاطمه(س) امابیها میفرمود بسیار مشکل است. برخی به سادگی از آن گذشته و تنها به این اکتفا کردهاند که حضرت از شدت علاقه به آن جناب میفرمود مادر من. ولی قطعا کلام پیامبر چیزی فراتر از تعارفاتمرسوم و معمولی است.
3- شاید با توجه به این کهام در لغت به معنی اصل و ریشه است بتوان گفت حضرت زهرا(س) اصل و منشأ نبوت و ولایت است که اگر وجود آن بزرگوار نبود نبوت پیامبر و ولایت ائمه(ع) آشکار نمیشد.
به عبارت دیگر ولایت ثمره نبوت است و نبوت بدون ولایت بیمعنی است. چنان که در آیه شریفه خداوند به پیامبر میفرماید: اگر ولایت را به مردم ابلاغ نکنی رسالتت ناتمام است. و از این جهت که وجود حضرت صدیقه طاهره، منشأ وجود ائمه اطهار بود، منشأ ولایت است پس اگر حضرتش نبود ولایت نبود و نبوت هم به طور کامل ثمربخش نبود، بنابراین آن جناب منشأ نبوت و امامت است.
مؤید این مطلب هم روایتی است که برخی روایت کردهاند که خداوند میفرماید: ولولا فاطمه لما خلقتکما ؛ اگر نبود فاطمه(س) من شما را (پیامبر و امیرالمؤمنین(ع))نمیآفریدم.
برای آگاهی بیشتر ر.ک: زندگانی فاطمه زهرا(س)، حسین عمادزاده. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100129555)
- [سایر] مراد از بتول و أم ابیها که لقب و کنیه حضرت فاطمه (س) بود چیست؟
- [سایر] چرا به حضرت فاطمه (س) ام ابیها میگویند؟
- [سایر] چرا به حضرت زهرا(س) ام ابیها می گویند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه زهرا (س)( مُحدّثه ) لقب داده اند ؟
- [سایر] راضیه لقب حضرت زهرا (س) به چه معناست؟
- [سایر] آیا حضرت فاطمه معصومه (س) معصوم هستند؟ مستند روایی آن کدام است؟ در صورت منفی بودن چرا به وی لقب معصومه دادهاند؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] چرا به حضرت زهرا(س)، حوراء الانسیه [دختر بهشتی] لقب داده اند؟
- [سایر] چرا به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) ام ابیها گفتند؟
- [سایر] چرا قبر مطهر حضرت زهرا(س) مخفی است؟ چرا حضرت زهرا(س) وصیت کردند که ایشان را شبانه دفن کنند؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).