باء بسم الله و نقطه ی تحت الباء ؛ حضرت امام خمینی رحمه الله فرمودند : تمام دایره ی وجود و تجلّیات غیب و شهود که قرآن شریف ترجمان آن است ... و همین معنی جمعاً در بسم الله که اسم اعظم است، موجود است؛ و در (( باء)) که مقام سببیّت می باشد و نقطه، که سرّ سببیّت است، موجود است؛ و علی علیه السّلام سرّ ولایت و سببیّت است، پس اوست نقطه ی تحت الباء ؛ یعنی نقطه ی تحت الباء ، ترجمان سرّ ولایت است ... ( تفسیر سوره حمد ، 55 و 56 ) . این سوره شریفه، مشتمل است بر عمده ی مقاصد الهیّه در قرآن شریف ؛ زیرا که اصل مقاصد قرآن، تکمیل معرفه الله و تحصیل توحیدات ثلاثه و رابطه ی بین حق و خلق و کیفیّت سلوک الی الله و کیفیّت رجوع رقایق به حقیقه الحقایق و معرّفی تجلّیات الهیّه ... و تعلیم عباد علماً و عملاً و عرفاناً و شهوداً و جمیع این مقاصد در این سوره شریفه با کمال وجازت و اختصاری که دارد، موجود است. پس این سوره شریفه (( فاتحه الکتاب )) و (( اُمّ الکتاب )) و صورت اجمالیّه ای از مقاصد قرآن است و چون جمیع مقاصد کتاب الهی برگشت به مقصد واحد کند و آن حقیقت توحید است که غایت همه ی نبوّات و نهایت مقصد همه ی انبیای عظام علیهم السّلام است و حقایق و سرایر توحید در آیه مبارکه ی بسم الله منطوی است ؛ پس این آیه شریفه اعظم آیات الهیّه و مشتمل بر تمام مقاصد کتاب الهی است . چنان چه در حدیث شریف وارد است و چون ((باء)) ظهور توحید و نقطه ی تحت الباء سرّ آن است تمام کتاب ظهوراً و سرّاً در آن ((باء)) موجود است و انسان کامل یعنی وجود مبارک علوی علیه الصّلوه و السّلام همان نقطه ی سرّ توحید است و در عالم آیه ای بزرگ تر از آن وجود مبارک نیست پس از رسول ختمی صلّی الله علیه و آله . چنان چه در حدیث شریف وارد است ( تفسیر سوره حمد ، ص 82 و 83 ). همین یک سوره قرآن تحقّق پیدا بکند، تمام مشکلات حل می شود ( تفسیر سوره حمد ، ص 109 ) . {قرآن} کتابی است که می خواهد آدم درست کند ... می خواهد از این مرتبه ی ناقصی که هست او را برساند به آن مرتبه ای که لایق اوست قرآن برای این آمده است( تفسیر سوره حمد ، ص 110 ) . لذا جهت تبرّک به چند روایت در این موضوع از کتاب انسان و قرآن حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله تمسّک می جوییم : مولی عبدالصّمد همدانی در بحر المعارف آورده است : ورد عن النّبی صلّی الله علیه و آله و سلّم : ظهر الموجودات من باء بسم الله الرّحمن الرّحیم ( بحرالمعارف، ط 1/ 456 ) و نیز آورده است : ورد علی علیه السّلام : انا النّقطه تحت الباء ( رساله ی نقد النّقود فی معرفه الوجود ، سیّد حیدر آملی ) . و رجب بُرسی در مشارق الأنوار از حضرت وصی علیه السّلام روایت کرده است که فرمود : انا النّقطه الّتی تحت الباء و سرّ الباء . سیّد متألّه حیدر آملی (رحمه الله) در رساله ی نقد النّقود ( ص 700 ) و نیز در جامع الأسرا ( ص 563 ) از امیرالمؤمنین علیه السّلام روایت کرده است که فرمود : لو شئت لأوقرت سبعین بعیراً من شرح باء بسم الله الرّحمن الرّحیم . و فی مجمع : ما من حرف من حروف القرآن إلاّ و له سبعون الف معنی ( مجمع البحرین ، مادّه ج م ع ) . از امیرالمؤمنین علیه السّلام است : ظهرت الموجودات عن باء بسم الله و أنا النقطه الّتی تحت الباء . از امیرالمؤمنین علیه السّلام است : جمیع ما فی القرآن فی باء بسم الله و انا النّقطه تحت الباء . و نیز مولی الموالی فرمود : سرّ الکتب المنزله فی القرآن و سرّ القرآن فی فاتحه الکتاب و سرّ الفاتحه الکتاب فی بسم الله الرّحمن الرّحیم و سرّ بسم الله الرّحمن الرّحیم فی نقطه تحت الباء وأنا نقطه تحت الباء ( بیان الآیات جیلانی ، ص32 و33) (انسان و قرآن ، ص 142 و 143) . آدم اولیاء الله علیه السّلام فرمود : جمیع ما فی الکتب السّماویّه فی القرآن و جمیع ما فی القرآن فی فاتحه الکتاب و جمیع ما فی فاتحه الکتاب فی بسم الله الرّحمن الرّحیم و جمیع ما فی بسم الله الرّحمن الرّحیم فی باء بسم الله و جمیع ما فی باء بسم الله فی نقطه تحت الباء و أنا نقطه تحت الباء ( انسان و قرآن ، ص 144 ) . و بدان که فواتح سور قرآن یعنی همان حروف مقطّعه پس از حذف مکرّرات از آنها، چهارده حرف باقی می ماند که در این ترکیب صراط علی حق نمسکه یا علی صراط حق نمسکه جمع شده است(انسان و قرآن، ص 160). * وِلاَیَهَ عَلِیِّ بنِ اَبِی طَالِب حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی * پس علی با قرآن است و قرآن با علی ؛ علی به دور قرآن می گردد و قرآن به دور علی تا همدیگر را بنا بر وصیّت جناب رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم حفظ کنند و این ولایت مطلقه ی حضرت وصی، امیرالمؤمنین خاتم الأولیاء علی الإطلاق امام علی علیه السّلام در تمام عوالم وجودی نظام هستی ساری و حاکم است. و اینجا معنای حدیث شریف ثقلین واضح تر می شود که قرآن و عترت با هم اند و از هم جدا نمی شوند.
باء بسم الله و نقطه ی تحت الباء ؛
حضرت امام خمینی رحمه الله فرمودند : تمام دایره ی وجود و تجلّیات غیب و شهود که قرآن شریف ترجمان آن است ... و همین معنی جمعاً در بسم الله که اسم اعظم است، موجود است؛ و در (( باء)) که مقام سببیّت می باشد و نقطه، که سرّ سببیّت است، موجود است؛ و علی علیه السّلام سرّ ولایت و سببیّت است، پس اوست نقطه ی تحت الباء ؛ یعنی نقطه ی تحت الباء ، ترجمان سرّ ولایت است ... ( تفسیر سوره حمد ، 55 و 56 ) .
این سوره شریفه، مشتمل است بر عمده ی مقاصد الهیّه در قرآن شریف ؛ زیرا که اصل مقاصد قرآن، تکمیل معرفه الله و تحصیل توحیدات ثلاثه و رابطه ی بین حق و خلق و کیفیّت سلوک الی الله و کیفیّت رجوع رقایق به حقیقه الحقایق و معرّفی تجلّیات الهیّه ... و تعلیم عباد علماً و عملاً و عرفاناً و شهوداً و جمیع این مقاصد در این سوره شریفه با کمال وجازت و اختصاری که دارد، موجود است.
پس این سوره شریفه (( فاتحه الکتاب )) و (( اُمّ الکتاب )) و صورت اجمالیّه ای از مقاصد قرآن است و چون جمیع مقاصد کتاب الهی برگشت به مقصد واحد کند و آن حقیقت توحید است که غایت همه ی نبوّات و نهایت مقصد همه ی انبیای عظام علیهم السّلام است و حقایق و سرایر توحید در آیه مبارکه ی بسم الله منطوی است ؛ پس این آیه شریفه اعظم آیات الهیّه و مشتمل بر تمام مقاصد کتاب الهی است .
چنان چه در حدیث شریف وارد است و چون ((باء)) ظهور توحید و نقطه ی تحت الباء سرّ آن است تمام کتاب ظهوراً و سرّاً در آن ((باء)) موجود است و انسان کامل یعنی وجود مبارک علوی علیه الصّلوه و السّلام همان نقطه ی سرّ توحید است و در عالم آیه ای بزرگ تر از آن وجود مبارک نیست پس از رسول ختمی صلّی الله علیه و آله . چنان چه در حدیث شریف وارد است ( تفسیر سوره حمد ، ص 82 و 83 ).
همین یک سوره قرآن تحقّق پیدا بکند، تمام مشکلات حل می شود ( تفسیر سوره حمد ، ص 109 ) . {قرآن} کتابی است که می خواهد آدم درست کند ... می خواهد از این مرتبه ی ناقصی که هست او را برساند به آن مرتبه ای که لایق اوست قرآن برای این آمده است( تفسیر سوره حمد ، ص 110 ) .
لذا جهت تبرّک به چند روایت در این موضوع از کتاب انسان و قرآن حضرت علاّمه حسن زاده ی آملی حفظه الله تمسّک می جوییم :
مولی عبدالصّمد همدانی در بحر المعارف آورده است :
ورد عن النّبی صلّی الله علیه و آله و سلّم :
ظهر الموجودات من باء بسم الله الرّحمن الرّحیم ( بحرالمعارف، ط 1/ 456 ) و نیز آورده است :
ورد علی علیه السّلام : انا النّقطه تحت الباء ( رساله ی نقد النّقود فی معرفه الوجود ، سیّد حیدر آملی ) .
و رجب بُرسی در مشارق الأنوار از حضرت وصی علیه السّلام روایت کرده است که فرمود :
انا النّقطه الّتی تحت الباء و سرّ الباء . سیّد متألّه حیدر آملی (رحمه الله) در رساله ی نقد النّقود ( ص 700 ) و نیز در جامع الأسرا ( ص 563 ) از امیرالمؤمنین علیه السّلام روایت کرده است که فرمود :
لو شئت لأوقرت سبعین بعیراً من شرح باء بسم الله الرّحمن الرّحیم .
و فی مجمع : ما من حرف من حروف القرآن إلاّ و له سبعون الف معنی ( مجمع البحرین ، مادّه ج م ع ) .
از امیرالمؤمنین علیه السّلام است :
ظهرت الموجودات عن باء بسم الله و أنا النقطه الّتی تحت الباء . از امیرالمؤمنین علیه السّلام است :
جمیع ما فی القرآن فی باء بسم الله و انا النّقطه تحت الباء .
و نیز مولی الموالی فرمود : سرّ الکتب المنزله فی القرآن و سرّ القرآن فی فاتحه الکتاب و سرّ الفاتحه الکتاب فی بسم الله الرّحمن الرّحیم و سرّ بسم الله الرّحمن الرّحیم فی نقطه تحت الباء وأنا نقطه تحت الباء ( بیان الآیات جیلانی ، ص32 و33) (انسان و قرآن ، ص 142 و 143) .
آدم اولیاء الله علیه السّلام فرمود : جمیع ما فی الکتب السّماویّه فی القرآن و جمیع ما فی القرآن فی فاتحه الکتاب و جمیع ما فی فاتحه الکتاب فی بسم الله الرّحمن الرّحیم و جمیع ما فی بسم الله الرّحمن الرّحیم فی باء بسم الله و جمیع ما فی باء بسم الله فی نقطه تحت الباء و أنا نقطه تحت الباء ( انسان و قرآن ، ص 144 ) .
و بدان که فواتح سور قرآن یعنی همان حروف مقطّعه پس از حذف مکرّرات از آنها، چهارده حرف باقی می ماند که در این ترکیب صراط علی حق نمسکه یا علی صراط حق نمسکه جمع شده است(انسان و قرآن، ص 160). * وِلاَیَهَ عَلِیِّ بنِ اَبِی طَالِب حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذَابِی * پس علی با قرآن است و قرآن با علی ؛ علی به دور قرآن می گردد و قرآن به دور علی تا همدیگر را بنا بر وصیّت جناب رسول الله صلّی الله علیه و آله وسلّم حفظ کنند و این ولایت مطلقه ی حضرت وصی، امیرالمؤمنین خاتم الأولیاء علی الإطلاق امام علی علیه السّلام در تمام عوالم وجودی نظام هستی ساری و حاکم است. و اینجا معنای حدیث شریف ثقلین واضح تر می شود که قرآن و عترت با هم اند و از هم جدا نمی شوند.
- [سایر] باء بسم الله را تفسیر نمایید؟
- [سایر] بسم الله الرحمن الرحیم چند حرف است؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا تسمیه اشخاص لال که قدرت بر ادای درست تسمیه ندارند صحیح است؟
- [سایر] فضیلت گفتن ذکر (بسم الله الرّحمن الرّحیم) چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا در تسمیه، دانستن معنای آن لازم است؟ بر فرض جایز بودن تسمیه به غیر عربی، اگر تسمیه را مثلاً به زبان انگلیسی حفظ کرده باشد بدون توجه به معنای آن، آیا صحیح است؟
- [سایر] آیا نوزده حرفی بودن بسم الله الرحمن الرحیم فلسفه ای دارد؟
- [سایر] تفسیر (بسم الله الرّحمن الرّحیم) را با توجه به سخنان گهربار معصومان(ع) بیان کنید.
- [سایر] دیدگاه مفسران درباره جزء آیات قرآن بودن بسم الله الرّحمن الرّحیم چیست؟
- [سایر] چرا در میان سوره های قرآن سوره توبه «بسم اللّه الرحمن الرحیم» ندارد؟
- [سایر] گفتن بسم الله الرّحمن الرّحیم در هر کاری چه اثری دارد؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انسان بخواهد الله اکبر را به چیزی که بعد از آن می خواند مثلاً به بِسْمِ "اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ" بچسباند باید "راء" اکبر را با پیش بخواند.
- [آیت الله سبحانی] اگر انسان بخواهد (الله اکبر) را به چیزی که بعد از آن می خواند مثلا به (بسم الله الرحمن الرحیم) بچسباند، باید (ر) اکبر را پیش بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر انسان بخواهد (اللهُ اکبر) را به چیزی که بعد از آن می خواند مثلاً به بسم الله الرحمن الرحیم ) بچسباند باید (ر) اکبر را با پیش بخواند .
- [آیت الله بروجردی] اگر انسان بخواهد (اَللهُ اَکبَرُ) را به چیزی که بعد از آن میخواند مثلاً به بسم الله الرحمن الرّحیم بچسباند، باید (ر) اکبر را پیش [ضمه] بدهد.
- [امام خمینی] اگر انسان بخواهد "الله اکبر" را به چیزی که بعد از آن می خواند مثلا به"بسم الله الرحمن الرحیم" بچسباند، باید ر اکبر را پیش بدهد.
- [آیت الله مظاهری] اگر در رکعت سوّم و چهارم حمد بخواند باید بسم اللَّه آن را هم آهسته بگوید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر انسان بخواهد (الله اکبر) را به چیزی که بعد از آن می خواند مثلاً به بسم الله الرحمن الرّحیم بچسباند بهتر است حرف (ر) اکبر را ضمه بدهد. هر چند احتیاط مستحب است که در نماز واجب متصل نکند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نمازگزار میتواند (اللَّه اکبر) را به چیزی که بعد از آن میخواند؛ مثلاً به (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ) بچسباند و در این صورت بنا بر احتیاط مستحب (ر) اکبر را پیش بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] احتیاط مستحب ان است که الله اکبر را به چیزی که بعد ان می خواند مثلا به بسم الله الرحمن الرحیم نچسباند و اگر خواست وصل کند باید راء اکبر را پیش یعنی ضمه بدهد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان بخواهد اللّه اکبر را به چیزی که بعد از آن می خواند؛ مثلا به بسم اللّه الرحمن الرحیم بچسباند؛ بهتر است (راء) اکبر را پیش بدهد؛ ولی احتیاط مستحب آن است که در نماز واجب نچسباند.