بحث تغییر قبله و دلایل آن در تفاسیر مختلف آمده است که ما دو نمونه را ذکر می کنیم: 1. در تفسیر نمونه ذیل آیه 142 سوره مبارکه بقره آمده است: تغییر قبله یکی از تحولات مهم تاریخ اسلام که موجی عظیم در میان مردم به وجود آورد؛ پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلم ) مدت سیزده سال پس از بعثت در مکه، و یک سال و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خدا به سوی ((بیت المقدس)) نماز می خواند، ولی بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مأمور شدند به سوی ((کعبه)) نماز بگذارند. مسلمانان در این مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند چرا که بیت المقدس در اصل قبله یهود بود آنها به مسلمانان می گفتند: اینان از خود استقلال ندارند و به سوی قبله ما نماز می خوانند، و این دلیل آن است که ما بر حقیم. این گفتگوها برای پیامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از یکسو مطیع فرمان خدا بودند، و از سوی دیگر طعنه های یهود از آنها قطع نمی شد، برای همین جهت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم ) شبها به اطراف آسمان نگریسته و منتظر راه چارهای از سوی پروردگار عالمیان بود تا از دست طعنه های یهودیان خلاصی یابد.مدتی از این انتظار گذشت تا اینکه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالی که پیامبر دو رکعت نماز ظهر را در مسجد بنی سالم به سوی بیت المقدس خوانده بود جبرئیل ماءمور شد پیامبر(صلی اللّه علیه و آله و سلم ) را به سوی کعبه بگرداند. یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شیوه دیرینه خود به بهانه جوئی و ایراد گیری پرداختند. آنها قبلا می گفتند: ما بهتر از مسلمانان هستیم ، چرا که آنها از نظر قبله استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اما همین که دستور تغییر قبله از ناحیه خدا صادر شد زبان به اعتراض گشودند. چرا اینها از قبله پیامبران پیشین رو گردان شدند؟ اگر قبله اول صحیح بود این تغییر چه معنی دارد؟ و اگر دومی صحیح است چرا سیزده سال و چند ماه به سوی بیت المقدس نماز خواندید ؟! خداوند به پیامبرش دستور میدهد به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست ، هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند)) (قل لله المشرق و المغرب یهدی من یشاء الی صراط مستقیم ). این یک دلیل قاطع و روشن در برابر بهانه جویان بود که بیت المقدس و کعبه و همه جا ملک خدا است ، اصلا خدا خانه و مکانی ندارد، مهم آن است که تسلیم فرمان او باشید هر جا خدا دستور دهد به آن سو نماز بخوانند، مقدس و محترم است ، و هیچ مکانی بدون عنایت او دارای شرافت ذاتی نمی باشد. و تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تکامل است و هر یک مصداقی است از هدایت الهی ، او است که انسانها را به صراط مستقیم رهنمون می شود.) (تفسیر نمونه ، جلد 1، صفحه 480 و 481) 2. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل همین آیه چنین می نگارند: (قبله قرار گرفتن ، خانه ای از خانه ها چون کعبه ، و یا بنائی از بناها چون بیت المقدس ، و یا سنگی از سنگها چون حجر الاسود، که جزء کعبه است ، از این جهت نیست که خود این اجسام برخلاف تمامی اجسام اقتضای قبله شدن را دارد، تا تجاوز از آن ، و نپذیرفتن اقتضای ذاتی آنها محال باشد، و در نتیجه ممکن نباشد که حکم قبله بودن بیت المقدس دگرگون شود و یا لغو گردد. بلکه تمامی اجسام و بناها و جمیع جهات از مشرق و مغرب و جنوب و شمال و بالا و پائین در نداشتن اقتضای هیچ حکمی از احکام برابرند، چون همه ملک خدا هستند، هر حکمی که بخواهد و بهر قسم که بخواهد و در هر زمان که بخواهد در آنها می راند، و هر حکمی هم که بکند بمنظور هدایت خلق ، و بر طبق مصلحت و کمالاتی است که برای فرد و نوع آنها اراده می کند، پس او هیچ حکمی نمی کند مگر به خاطر این که بوسیله آن حکم ، خلق را هدایت کند، و هدایت هم نمی کند، مگر بسوی آنچه که صراط مستقیم و کوتاه ترین راه بسوی کمال قوم و صلاح ایشان است).(ترجمه تفسیر المیزان جلد 1 صفحه :479 و 480) توضیح بیشتر نیازمند توجه به امور زیر است: 1. بر اساس آیات و روایات، کعبه از زمان پیدایش زمین مکان مبارک و مورد عنایت بوده است قرآن کریم در این مورد می فرماید: (إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکًا وَ هُدًی لِلْعالَمینَ؛ در حقیقت نخستین خانهای که برای [عبادت] مردم نهاده شده همان است که در مکه است و مبارک و برای جهانیان [مایه] هدایت است.) (1) طبق برخی از روایات حضرت آدم(ع) خانه کعبه را بنا کرد و خود بر گرد آن طواف کرد.(2) بنابراین کعبه اولین معبد جهانی و قدیمی ترین مرکز توحید، و قبله همه پیامبران الهی از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) بوده است. لکن به خاطر مصالحی در ابتدای طلوع خورشید اسلام به طور موقت بیت المقدس به عنوان قبله مسلمین قرار می گیرد: 2. آزمایش الهی: با توجه به این که کعبه متعلق به اعراب ومورد احترامشان بود و آن را سرمایه معنوی نژاد خود می دانستند و انتظار داشتند که در آیین اسلام نیز، کعبه به عنوان قبله انتخاب شود و مسلمانان به سوی کعبه نماز بخوانند، نماز خواندن به سوی بیت المقدس مشکل و بر خلاف عادت بود و لذا تعبد و ایمان خاصی را می طلبید و می توانست درجه ایمان و تسلیم اعرابی را که مسلمان می شدند نشان دهد. یعنی در واقع یک امتحان و آزمون برای سنجش مؤمن واقعی از غیر مؤمن بود، قرآن کریم با صراحت این مطلب را بیان می دارد: (وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتی کُنْتَ عَلَیْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ؛ ما آن قبله ای را که قبلا بر آن بودی (بیت المقدس)، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از رسول خدا پیروی می کنند، از آنها که به جاهلیت باز می گردند باز شناخته شوند.)(3) در روایتی از امام عسکری(ع) نیز این فلسفه بیان شده است: (مردم مکه هوای قبله شدن کعبه را داشتند و خداوند با قبله قرار دادن بیت المقدس امتحانشان کرد، تا معلوم شود چه کسی بر خلاف هوای نفس خود، رسول خدا را پیروی می کند.)(4) 3. کعبه در آن زمان کانون بت های مشرکان بود، در حالی که مهم ترین و اولین پیمان دین اسلام مبارزه با بت پرستی و دعوت به پرستش خدای یگانه بود، لذا به مسلمانان دستور داده شد، موقتا به سوی بیت المقدس -پایگاه دین توحیدی و معتقدان به توحید- نماز گزارند تا از شائبه هر گونه توجه به بت ها مبرا باشند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکین جدا سازند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق و توحید را در وجود خود نهادینه کنند اما هنگامی که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتی دادند و صفوف آنها از دیگران کاملا مشخص گردید و از امتحان الهی سربلند و پیروز بیرون آمدند دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت، در این هنگام به سوی کعبه قدیمی ترین مرکز توحید و پر سابقه ترن کانون انبیاء باز گشتند. 4. به هر حال حکم قبله قرار گرفتن بیت المقدس از احکام موقتی بود ه با تمام شدن مصالح موقتش آن حکم نیز به پایان رسید و لذا پیامبر(ص) انتظار می کشید که فرمان تغییر قبله صادر شد تا این که در نیمه شعبان سال دوم هجری دستور تغییر قبله نازل شد: (قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها؛ نگاه های انتظار آمیز تو را به سوی آسمان (برای تغییر قبله ) می بینم، اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی باز می گردانیم.) از این آیه استفاده می شود که بیت المقدس قبله موقت مسلمان ها بوده است که پیامبر(ص) انتظار پایان یافتن آن را می کشید. 5. مسدود شدن زبان مخالفان قرآن کریم یکی از رازهای بزرگ تغییر قبله را اتمام حجت بر مخالفین اسلام ذکر می کند: (لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ)؛(6) یکی از مفسران در توضیح این آیه می فرماید: (اگر قبله تغییر نمی یافت -قطع نظر از مصالح که در تغییر قبله بود و به آن اشاره شد- زبان مخالفان بر روی مسلمانان باز می شد، از یک طرف یهود می گفتند ما در (تورات) خوانده ایم نشانه این پیامبر نماز خواندن به دو قبله است و این علامت در او نیست و از سوی دیگر مشرکان ایراد می کردند که او برای احیای آئین ابراهیم آمده است پس چرا خانه کعبه را که نخستین خانه توحید است فراموش کرده است، در این جا تغییر قبله زبان هر دو را بست.)(7) ----------------------------- 1. آل عمران، 96. 2. فروع کافی، ج 4، ص 198. 3. بقره، آیه 143. 4. به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص 495 5. بقره، آیه 144 6. بقره، آیه 150 7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1364، ج 1، ذیل آیه فوق. کارشکنی از جانب یهود آغاز گردید. آنان, مسلمانان و پیامبر را آزار میدادند. از آن جمله, مسأله نماز گزاردن به بیتالمقدس را پیش کشیدند و گفتند: )محمد( مدعی است که دارای آئین مستقلی است؛ و آئین و شریعت او ناسخ آئینهای گذشته میباشد, در صورتی که او هنوز قبله مستقلی ندارد و به قبله جامعه یهود نماز میگزارد. این خبر برای پیامبر گران آمد نیمه شبها از خانه بیرون میآمد و به آسمان نگاه میکرد. در انتظار نزول وحی بود؛ که دستوری در این باره نازل گردد. در حالی که پیامبر دو رکعت از نمازظهر خوانده بود؛ امین وحی فرود آمد, و پیامبر را مأمور کرد که به سوی مسجدالحرام متوجه گردد. در برخی از روایات چنین آمده است: جبرئیل دست پیامبر را گرفته متوجه مسجدالحرام نمود. زنان و مردانی که در مسجد بودند, از او پیروی کرده و از آن روز کعبه, قبله مستقلِ اعلام گردید. فروغ ابدیت- ج1،آیت الله جعفر سبحانی به نقل از سایت تبیان (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 93/100106461)
بحث تغییر قبله و دلایل آن در تفاسیر مختلف آمده است که ما دو نمونه را ذکر می کنیم:
1. در تفسیر نمونه ذیل آیه 142 سوره مبارکه بقره آمده است:
تغییر قبله یکی از تحولات مهم تاریخ اسلام که موجی عظیم در میان مردم به وجود آورد؛
پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلم ) مدت سیزده سال پس از بعثت در مکه، و یک سال و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خدا به سوی ((بیت المقدس)) نماز می خواند، ولی بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مأمور شدند به سوی ((کعبه)) نماز بگذارند.
مسلمانان در این مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند چرا که بیت المقدس در اصل قبله یهود بود آنها به مسلمانان می گفتند: اینان از خود استقلال ندارند و به سوی قبله ما نماز می خوانند، و این دلیل آن است که ما بر حقیم.
این گفتگوها برای پیامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از یکسو مطیع فرمان خدا بودند، و از سوی دیگر طعنه های یهود از آنها قطع نمی شد، برای همین جهت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم ) شبها به اطراف آسمان نگریسته و منتظر راه چارهای از سوی پروردگار عالمیان بود تا از دست طعنه های یهودیان خلاصی یابد.مدتی از این انتظار گذشت تا اینکه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالی که پیامبر دو رکعت نماز ظهر را در مسجد بنی سالم به سوی بیت المقدس خوانده بود جبرئیل ماءمور شد پیامبر(صلی اللّه علیه و آله و سلم ) را به سوی کعبه بگرداند.
یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شیوه دیرینه خود به بهانه جوئی و ایراد گیری پرداختند. آنها قبلا می گفتند: ما بهتر از مسلمانان هستیم ، چرا که آنها از نظر قبله استقلال ندارند و پیرو ما هستند، اما همین که دستور تغییر قبله از ناحیه خدا صادر شد زبان به اعتراض گشودند.
چرا اینها از قبله پیامبران پیشین رو گردان شدند؟ اگر قبله اول صحیح بود این تغییر چه معنی دارد؟ و اگر دومی صحیح است چرا سیزده سال و چند ماه به سوی بیت المقدس نماز خواندید ؟!
خداوند به پیامبرش دستور میدهد به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست ، هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند)) (قل لله المشرق و المغرب یهدی من یشاء الی صراط مستقیم ).
این یک دلیل قاطع و روشن در برابر بهانه جویان بود که بیت المقدس و کعبه و همه جا ملک خدا است ، اصلا خدا خانه و مکانی ندارد، مهم آن است که تسلیم فرمان او باشید هر جا خدا دستور دهد به آن سو نماز بخوانند، مقدس و محترم است ، و هیچ مکانی بدون عنایت او دارای شرافت ذاتی نمی باشد.
و تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تکامل است و هر یک مصداقی است از هدایت الهی ، او است که انسانها را به صراط مستقیم رهنمون می شود.) (تفسیر نمونه ، جلد 1، صفحه 480 و 481)
2. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل همین آیه چنین می نگارند:
(قبله قرار گرفتن ، خانه ای از خانه ها چون کعبه ، و یا بنائی از بناها چون بیت المقدس ، و یا سنگی از سنگها چون حجر الاسود، که جزء کعبه است ، از این جهت نیست که خود این اجسام برخلاف تمامی اجسام اقتضای قبله شدن را دارد، تا تجاوز از آن ، و نپذیرفتن اقتضای ذاتی آنها محال باشد، و در نتیجه ممکن نباشد که حکم قبله بودن بیت المقدس دگرگون شود و یا لغو گردد.
بلکه تمامی اجسام و بناها و جمیع جهات از مشرق و مغرب و جنوب و شمال و بالا و پائین در نداشتن اقتضای هیچ حکمی از احکام برابرند، چون همه ملک خدا هستند، هر حکمی که بخواهد و بهر قسم که بخواهد و در هر زمان که بخواهد در آنها می راند، و هر حکمی هم که بکند بمنظور هدایت خلق ، و بر طبق مصلحت و کمالاتی است که برای فرد و نوع آنها اراده می کند، پس او هیچ حکمی نمی کند مگر به خاطر این که بوسیله آن حکم ، خلق را هدایت کند، و هدایت هم نمی کند، مگر بسوی آنچه که صراط مستقیم و کوتاه ترین راه بسوی کمال قوم و صلاح ایشان است).(ترجمه تفسیر المیزان جلد 1 صفحه :479 و 480)
توضیح بیشتر نیازمند توجه به امور زیر است:
1. بر اساس آیات و روایات، کعبه از زمان پیدایش زمین مکان مبارک و مورد عنایت بوده است قرآن کریم در این مورد می فرماید: (إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکًا وَ هُدًی لِلْعالَمینَ؛ در حقیقت نخستین خانهای که برای [عبادت] مردم نهاده شده همان است که در مکه است و مبارک و برای جهانیان [مایه] هدایت است.) (1) طبق برخی از روایات حضرت آدم(ع) خانه کعبه را بنا کرد و خود بر گرد آن طواف کرد.(2) بنابراین کعبه اولین معبد جهانی و قدیمی ترین مرکز توحید، و قبله همه پیامبران الهی از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) بوده است.
لکن به خاطر مصالحی در ابتدای طلوع خورشید اسلام به طور موقت بیت المقدس به عنوان قبله مسلمین قرار می گیرد:
2. آزمایش الهی: با توجه به این که کعبه متعلق به اعراب ومورد احترامشان بود و آن را سرمایه معنوی نژاد خود می دانستند و انتظار داشتند که در آیین اسلام نیز، کعبه به عنوان قبله انتخاب شود و مسلمانان به سوی کعبه نماز بخوانند، نماز خواندن به سوی بیت المقدس مشکل و بر خلاف عادت بود و لذا تعبد و ایمان خاصی را می طلبید و می توانست درجه ایمان و تسلیم اعرابی را که مسلمان می شدند نشان دهد. یعنی در واقع یک امتحان و آزمون برای سنجش مؤمن واقعی از غیر مؤمن بود، قرآن کریم با صراحت این مطلب را بیان می دارد: (وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتی کُنْتَ عَلَیْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ؛ ما آن قبله ای را که قبلا بر آن بودی (بیت المقدس)، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از رسول خدا پیروی می کنند، از آنها که به جاهلیت باز می گردند باز شناخته شوند.)(3)
در روایتی از امام عسکری(ع) نیز این فلسفه بیان شده است: (مردم مکه هوای قبله شدن کعبه را داشتند و خداوند با قبله قرار دادن بیت المقدس امتحانشان کرد، تا معلوم شود چه کسی بر خلاف هوای نفس خود، رسول خدا را پیروی می کند.)(4)
3. کعبه در آن زمان کانون بت های مشرکان بود، در حالی که مهم ترین و اولین پیمان دین اسلام مبارزه با بت پرستی و دعوت به پرستش خدای یگانه بود، لذا به مسلمانان دستور داده شد، موقتا به سوی بیت المقدس -پایگاه دین توحیدی و معتقدان به توحید- نماز گزارند تا از شائبه هر گونه توجه به بت ها مبرا باشند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکین جدا سازند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق و توحید را در وجود خود نهادینه کنند اما هنگامی که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتی دادند و صفوف آنها از دیگران کاملا مشخص گردید و از امتحان الهی سربلند و پیروز بیرون آمدند دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت، در این هنگام به سوی کعبه قدیمی ترین مرکز توحید و پر سابقه ترن کانون انبیاء باز گشتند.
4. به هر حال حکم قبله قرار گرفتن بیت المقدس از احکام موقتی بود ه با تمام شدن مصالح موقتش آن حکم نیز به پایان رسید و لذا پیامبر(ص) انتظار می کشید که فرمان تغییر قبله صادر شد تا این که در نیمه شعبان سال دوم هجری دستور تغییر قبله نازل شد: (قَدْ نَری تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها؛ نگاه های انتظار آمیز تو را به سوی آسمان (برای تغییر قبله ) می بینم، اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی باز می گردانیم.)
از این آیه استفاده می شود که بیت المقدس قبله موقت مسلمان ها بوده است که پیامبر(ص) انتظار پایان یافتن آن را می کشید.
5. مسدود شدن زبان مخالفان
قرآن کریم یکی از رازهای بزرگ تغییر قبله را اتمام حجت بر مخالفین اسلام ذکر می کند: (لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ)؛(6) یکی از مفسران در توضیح این آیه می فرماید: (اگر قبله تغییر نمی یافت -قطع نظر از مصالح که در تغییر قبله بود و به آن اشاره شد- زبان مخالفان بر روی مسلمانان باز می شد، از یک طرف یهود می گفتند ما در (تورات) خوانده ایم نشانه این پیامبر نماز خواندن به دو قبله است و این علامت در او نیست و از سوی دیگر مشرکان ایراد می کردند که او برای احیای آئین ابراهیم آمده است پس چرا خانه کعبه را که نخستین خانه توحید است فراموش کرده است، در این جا تغییر قبله زبان هر دو را بست.)(7)
-----------------------------
1. آل عمران، 96.
2. فروع کافی، ج 4، ص 198.
3. بقره، آیه 143.
4. به نقل از ترجمه المیزان، ج 1، ص 495
5. بقره، آیه 144
6. بقره، آیه 150
7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1364، ج 1، ذیل آیه فوق.
کارشکنی از جانب یهود آغاز گردید. آنان, مسلمانان و پیامبر را آزار میدادند. از آن جمله, مسأله نماز گزاردن به بیتالمقدس را پیش کشیدند و گفتند: )محمد( مدعی است که دارای آئین مستقلی است؛ و آئین و شریعت او ناسخ آئینهای گذشته میباشد, در صورتی که او هنوز قبله مستقلی ندارد و به قبله جامعه یهود نماز میگزارد. این خبر برای پیامبر گران آمد نیمه شبها از خانه بیرون میآمد و به آسمان نگاه میکرد. در انتظار نزول وحی بود؛ که دستوری در این باره نازل گردد. در حالی که پیامبر دو رکعت از نمازظهر خوانده بود؛ امین وحی فرود آمد, و پیامبر را مأمور کرد که به سوی مسجدالحرام متوجه گردد. در برخی از روایات چنین آمده است: جبرئیل دست پیامبر را گرفته متوجه مسجدالحرام نمود. زنان و مردانی که در مسجد بودند, از او پیروی کرده و از آن روز کعبه, قبله مستقلِ اعلام گردید. فروغ ابدیت- ج1،آیت الله جعفر سبحانی به نقل از سایت تبیان (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 93/100106461)
- [سایر] آیه50 احزاب را تفسیر بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر آیه 48 سوره قصص را بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر آیه 2 سوره فتح را بفرمایید؟
- [سایر] لطفاً تفسیر کوتاه و کاملی از سوره رعد بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر آیات 75 تا 148 سوره صافات را بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر آیات 285 و 286 سوره بقره را بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر آیات 37 و 38 احزاب را بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر آیه 37 و 38 سوره احزاب را بفرمایید؟
- [سایر] به چند اثر مثبت و منفی تفسیر علمی قرآن کریم اشاره بفرمایید؟
- [سایر] تفسیر ایات 6 سوره انشقاق ، 2 سوره ملک ، 35 سوره انبیاء ، 56 سوره بقره را بفرمایید؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر موقع تخلّی طرف جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد عورت را از قبله بگرداند کفایت نمیکند و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر هنگام تخلّی جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت خود را از قبله بگرداند، کفایت نمیکند و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد، احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر موقع تخلّی طرف جلوی بدن رو به قبله یا پشت به قبله باشد ولی عورت را از قبله بگرداند کفایت نمی کند، و گر جلوی بدن رو به قبله یا پشت به قبله نباشد، احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر موقع تخلی طرف جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت را از قبله بگرداند کفایت نمی کند. و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر موقع تخلی طرف جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت خود را از قبله بگرداند کفایت نمی کند و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد احتیاط واجب ان است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر موقع تخلی طرف جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت خود را از قبله بگرداند؛ کفایت نمی کند؛ اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد؛ احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.
- [آیت الله بروجردی] اگر موقع تخلّی طرف جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت را از قبله بگرداند کفایت نمیکند و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد، احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.
- [آیت الله خوئی] اگر موقع تخلی طرف جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد، و عورت را از قبله بگرداند کفایت نمیکند، و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد، احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر موقع تخلی طرف جلوی بدن کسی رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت خود را از قبله بگرداند کفایت نمی کند و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد احتیاط واجب ان است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید
- [آیت الله سبحانی] اگر موقع تخلی، طرف جلوی بدن کسی، رو به قبله یا پشت به قبله باشد و عورت را از قبله بگرداند کفایت نمی کند، و اگر جلوی بدن او رو به قبله یا پشت به قبله نباشد، احتیاط واجب آن است که عورت را رو به قبله یا پشت به قبله ننماید.