مگراهل کوفه چه کردندکه شعارمی دهیم:مااهل کوفه نیستیم علی تنهابماند!!؟؟ پاسخ: تاریخ پر از درس ها و عبرت ها است و اگر نبود این درس ها و عبرت ها، چه بسا اشتباهات و خطاهای ملت ها مدام تکرار می شد. یکی از درس های بزرگ تاریخ اسلام، تاریخ صدر اسلام و دوران پس از ارتحال نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و دوران حکومت عدل مولی الموحدین علی ابن ابیطالب علیه السلام می باشد. دورانی که خیلی از نخبگان و خواص جامعه مردود شدند و مردم جامعه ی خود را هم به انحراف و فریب کشاندند، تا جایی که مردم شام پس از شهادت آن امام معصوم علیه السلام اظهار می داشتند مگر علی علیه السلام نماز می خواند که در مسجد به شهادت رسید. جامعه شناسی مردم کوفه و جامعه ی عصر آن حضرت نشان دهنده ی چند نکته است که به آن ها اشاره می کنیم: 1 اکثر کسانی که در مقابل امام معصوم علیه السلام ایستادند و نهایتاً آن حضرت را به شهادت رساندند، خود را دیندار می پنداشتند و به ظاهر مسلمان بودند و خود را مسلمان دو آتشه می دانستند و هیچ گاه نماز و روزه شان ترک نمی شد و حتی نقل است که از شدت سجده بر پیشانی و زانوانشان پینه بسته بود. بنابراین مشکل اهل کوفه دیندار نبودن و مسلمان نبودن، نبود. 2 مردم کوفه در شناخت حق و باطل و داشتن بصیرت لازم برای عبور از فتنه ها، دچار مشکل جدی و اساسی بودند و قدرت درک صحیح و درست مسائل سیاسی روز را نداشتند تا مصداق این روایت معروف حضرت امام صادق علیه السلام که می فرمایند: (العالم بزمانه لا تهجم علیه الوابس) نشوند. امام صادق علیه السلام می فرمایند: (اگر کسی به زمان خودش (مسائل و حوادث پیرامون خود) عالم و آشنا باشد، فتنه ها و حوادث روزگار بر او هجوم نخواهند آورد و بر او غلبه پیدا نخواهند کرد). چیزی که مردم کوفه فاقد آن بودند، شناخت و درک زمان و امام زمان خود بود. 3 دشمنان زمان مولا علی علیه السلام را سه دسته تشکیل می دادند؛ قاسطین، مارقین، و ناکثین. این سه گروه را امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه ی شقشقیه، این گونه توصیف می فرمایند: فلما نهضت بالامر همین که من به پا خواستم و زمام حکومت را به دست گرفتم، (نکثت طائفه) گروهی پیمان خویش را شکستند و (مرقت اخری) و طائفه دیگری که به دین گرویده بودند ولی از کوته فکری و بینش سست و منش نااستوار به حق پایدار نماندند و برداشت ها و سلیقه ها ی خود را بر ضوابط دین تحمیل کردند و (قسط آخرون) و دیگرانی هم حق تعیین شده را ادا نکردند و ستم نمودند. بنابراین ناکثین، اولین کسانی بودند که باب معارضه را به روی ولی خدا و خلیفه ی برحق مسلمین باز کردند که در رأس آنها، زبیر پسرعمه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و طلحه قرار داشتند. این گروه از لحاظ روحیه، پول پرستان و صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض بودند و سخنان علی علیه السلام درباره ی عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت بود.و در نهایت جنگ جمل را علیه حضرت علی علیه السلام به راه انداختند. و امّا قاسطین، کسانی بودند که از همان اوّل، زیر بار بیعت با حضرت علی علیه السلام نرفتند و در رأس آنها معاویه و عمروعاص حضور داشتند. روح قاسطین روح سیاست بازی، حقّه، نیرنگ و نفاق بود آنها می کوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت و زمامداری مولا علی علیه السلام را در هم فرو ریزند. دسته سوم یعنی مارقین، کسانی بودند که تا پایان نبرد صفین در رکاب حضرت علی علیه السلام بودند و به نفع آن حضرت شمشیر می زدند، ولی فریب کاری معاویه سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی را تشکیل دهند که هم بر ضد امام و هم بر ضد معاویه باشد که به نام خوارج معروف شدند و روحشان روح عصبیت های ناروا و خشک مقدس ها و جهالت های خطرناک بود و در آخر کارشان جنگ نهروان را علیه علی علیه السلام به راه انداختند. 4 وجه مشترک هر سه گروه، استمرار راه فساد، تبعیض و بی عدالتی بود که در دوران گذشته جامعه اسلامی دچار آن شده بود. بذل و بخشش های بی جهت، اسراف کاری، تثبیت حکومت افراد نالایق چون معاویه و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین از جمله خصوصیات دشمنان حضرت علی علیه السلام بود. خصوصیات همیشه تکرار خواهد شد، امّا ملتی که از سرگذشت پیشینیان خود، درس و عبرت گرفته باشد خطاهای گذشتگان را مرتکب نخواهد شد. شعاری که امروز ملت شجاع و قهرمان ایران اسلامی سر می دهند که: ( ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند ) برگرفته از درس ها و عبرت های تاریخ اسلام می باشد و گویای این نکته ی ظریف است که ما با بصیرت و هوشیاری و با موقعیت شناسی و ولایت مداری، فریب نیرنگ بازان و حقه بازان زمانه ی خود را نخواهیم خورد و دست از ولی خود بر نخواهیم داشت. امّا نکته اصلی و اساسی در این جاست که حوادث اخیر در انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری اسلامی ایران و پس از آن، نشان داد که این شعار انقلابی در برخی از افراد تبدیل به شعور نشده و خصوصاً برخی از خواص در امتحان بزرگی که انتخابات پیش روی آنها گذاشت، نمره ی قابل قبولی کسب نکردند و به فرموده ی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مردود شدند. در این رابطه ولی امر مسلمین جهان حضرت ایت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) می فرمایند: ( امتحان هایی هم در این انتخابات پیش آمد، یک امتحان آحاد مردم بود، به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند، نمره ی قبولی گرفتند، حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمی بود که آنها را سرافراز کرد، بسیاری از آحاد مردم، از جریان های سیاسی، طبق وظیفه شان عمل کردند بعضی از خواص هم البته مردود شدند و این انتخابات بعضی ها را مردود کرد. برخی از جوانان ما که با صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه می شوند، به رغم هوشیاری هایشان، در مواردی اشتباه کردند، بسیاری از جوانان این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستی کردند). اکنون سؤال اینجاست که چرا عده ای دچار فریب شدند و گول عده ای فاسد، منحرف، ریاکار، سودجو و زیاده خواه که خود را صاحب و مالک انقلاب و مردم می دانند را خوردند. کسانی که مردم را با شعارهای به ظاهر انقلابی به سطح خیابان ها کشاندند تا اموال و نوامیس ملت را به آتش بکشند و نام آن را دفاع از حقوق ملت بگذارند.و به خیال خام خود بتوانند انقلاب اسلامی و نظام ولایی را در یک همسویی با بیگانگان و استکبار جهانی به زانو درآورند. مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در این رابطه می فرمایند: (این ملت، ملت با ایمانی است، ملت هوشیاری است، ملت با استعدادی است. با مسجد ضرار نمی شود این ملت را شکست داد ما در تاریخ خودمان نمونه هایی از این داریم: والذین اتخذوا مسجداً ضراراً و کفراً تفریقاً بین المؤمنین و ارصاداً لمن حارب الله و رسوله(توبه 107) با تقلید از رهبر عزیز و عظیم الشأن انقلاب، امام بزرگوار ما، که از دل، از جان، با همه ی وجود غرق در قرآن بود، نمی شود این مردم را فریب داد. این مردم دلشان به ایمان روشن است، این مردم آگاهند، جوان های ما آگاهند). و در فراز دیگری می فرمایند: (خیال نکنند انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را با این جور کارها ی پیش پا افتاده می توان به زانو درآورد. نظام اسلامی زنده است. خیال نکنند با یک تقلید مخلوط از حضور عظیم مردمی در انقلاب سال 1357، یک کاریکاتور از آن انقلاب، می توانند به عظمت انقلاب و نظام ضربه بزنند. این تجربه برای دشمن باید پیش آمده باشد، اشتباه نکنند نظام اسلامی با این حرف ها شکست نخواهد خورد). بنابراین علت فریب عده ی قلیلی از افراد در امتحان بزرگ انتخابات؛ ناآگاهی آنان و نهادینه نشدن شعار انقلابی (ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند) در آنها و تبدیل نشدن این شعار به شعور در آنان بود. پس مراقب باشیم تا فریب دشمن را نخوریم، چون دشمن همیشه در کمین ماست. و با توجه به توصیه ی مولا علی(علیه السلام) که فرمود: (و من نام لم ینم عنه کسی که می خوابد، بداند که دشمن او بیدار است) در عرصه ی زندگی سیاسی دچار خواب نشویم، در پشت سنگرها خوابمان نبرد، اگر ما خوابمان ببرد، باید بدانیم که دشمن ممکن است بیدار باشد.
مگراهل کوفه چه کردندکه شعارمی دهیم:مااهل کوفه نیستیم علی تنهابماند!!؟؟
پاسخ: تاریخ پر از درس ها و عبرت ها است و اگر نبود این درس ها و عبرت ها، چه بسا اشتباهات و خطاهای ملت ها مدام تکرار می شد.
یکی از درس های بزرگ تاریخ اسلام، تاریخ صدر اسلام و دوران پس از ارتحال نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم و دوران حکومت عدل مولی الموحدین علی ابن ابیطالب علیه السلام می باشد. دورانی که خیلی از نخبگان و خواص جامعه مردود شدند و مردم جامعه ی خود را هم به انحراف و فریب کشاندند، تا جایی که مردم شام پس از شهادت آن امام معصوم علیه السلام اظهار می داشتند مگر علی علیه السلام نماز می خواند که در مسجد به شهادت رسید.
جامعه شناسی مردم کوفه و جامعه ی عصر آن حضرت نشان دهنده ی چند نکته است که به آن ها اشاره می کنیم:
1 اکثر کسانی که در مقابل امام معصوم علیه السلام ایستادند و نهایتاً آن حضرت را به شهادت رساندند، خود را دیندار می پنداشتند و به ظاهر مسلمان بودند و خود را مسلمان دو آتشه می دانستند و هیچ گاه نماز و روزه شان ترک نمی شد و حتی نقل است که از شدت سجده بر پیشانی و زانوانشان پینه بسته بود.
بنابراین مشکل اهل کوفه دیندار نبودن و مسلمان نبودن، نبود.
2 مردم کوفه در شناخت حق و باطل و داشتن بصیرت لازم برای عبور از فتنه ها، دچار مشکل جدی و اساسی بودند و قدرت درک صحیح و درست مسائل سیاسی روز را نداشتند تا مصداق این روایت معروف حضرت امام صادق علیه السلام که می فرمایند: (العالم بزمانه لا تهجم علیه الوابس) نشوند.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: (اگر کسی به زمان خودش (مسائل و حوادث پیرامون خود) عالم و آشنا باشد، فتنه ها و حوادث روزگار بر او هجوم نخواهند آورد و بر او غلبه پیدا نخواهند کرد).
چیزی که مردم کوفه فاقد آن بودند، شناخت و درک زمان و امام زمان خود بود.
3 دشمنان زمان مولا علی علیه السلام را سه دسته تشکیل می دادند؛ قاسطین، مارقین، و ناکثین. این سه گروه را امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه ی شقشقیه، این گونه توصیف می فرمایند:
فلما نهضت بالامر همین که من به پا خواستم و زمام حکومت را به دست گرفتم، (نکثت طائفه) گروهی پیمان خویش را شکستند و (مرقت اخری) و طائفه دیگری که به دین گرویده بودند ولی از کوته فکری و بینش سست و منش نااستوار به حق پایدار نماندند و برداشت ها و سلیقه ها ی خود را بر ضوابط دین تحمیل کردند و (قسط آخرون) و دیگرانی هم حق تعیین شده را ادا نکردند و ستم نمودند.
بنابراین ناکثین، اولین کسانی بودند که باب معارضه را به روی ولی خدا و خلیفه ی برحق مسلمین باز کردند که در رأس آنها، زبیر پسرعمه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و طلحه قرار داشتند. این گروه از لحاظ روحیه، پول پرستان و صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض بودند و سخنان علی علیه السلام درباره ی عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت بود.و در نهایت جنگ جمل را علیه حضرت علی علیه السلام به راه انداختند.
و امّا قاسطین، کسانی بودند که از همان اوّل، زیر بار بیعت با حضرت علی علیه السلام نرفتند و در رأس آنها معاویه و عمروعاص حضور داشتند. روح قاسطین روح سیاست بازی، حقّه، نیرنگ و نفاق بود آنها می کوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت و زمامداری مولا علی علیه السلام را در هم فرو ریزند.
دسته سوم یعنی مارقین، کسانی بودند که تا پایان نبرد صفین در رکاب حضرت علی علیه السلام بودند و به نفع آن حضرت شمشیر می زدند، ولی فریب کاری معاویه سبب شد بر امام خود شورش کنند و گروه سومی را تشکیل دهند که هم بر ضد امام و هم بر ضد معاویه باشد که به نام خوارج معروف شدند و روحشان روح عصبیت های ناروا و خشک مقدس ها و جهالت های خطرناک بود و در آخر کارشان جنگ نهروان را علیه علی علیه السلام به راه انداختند.
4 وجه مشترک هر سه گروه، استمرار راه فساد، تبعیض و بی عدالتی بود که در دوران گذشته جامعه اسلامی دچار آن شده بود. بذل و بخشش های بی جهت، اسراف کاری، تثبیت حکومت افراد نالایق چون معاویه و تحکیم فرمانروایی استانداران حکومت پیشین از جمله خصوصیات دشمنان حضرت علی علیه السلام بود.
خصوصیات همیشه تکرار خواهد شد، امّا ملتی که از سرگذشت پیشینیان خود، درس و عبرت گرفته باشد خطاهای گذشتگان را مرتکب نخواهد شد.
شعاری که امروز ملت شجاع و قهرمان ایران اسلامی سر می دهند که:
( ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند )
برگرفته از درس ها و عبرت های تاریخ اسلام می باشد و گویای این نکته ی ظریف است که ما با بصیرت و هوشیاری و با موقعیت شناسی و ولایت مداری، فریب نیرنگ بازان و حقه بازان زمانه ی خود را نخواهیم خورد و دست از ولی خود بر نخواهیم داشت.
امّا نکته اصلی و اساسی در این جاست که حوادث اخیر در انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری اسلامی ایران و پس از آن، نشان داد که این شعار انقلابی در برخی از افراد تبدیل به شعور نشده و خصوصاً برخی از خواص در امتحان بزرگی که انتخابات پیش روی آنها گذاشت، نمره ی قابل قبولی کسب نکردند و به فرموده ی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) مردود شدند.
در این رابطه ولی امر مسلمین جهان حضرت ایت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) می فرمایند:
( امتحان هایی هم در این انتخابات پیش آمد، یک امتحان آحاد مردم بود، به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند، نمره ی قبولی گرفتند، حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمی بود که آنها را سرافراز کرد، بسیاری از آحاد مردم، از جریان های سیاسی، طبق وظیفه شان عمل کردند بعضی از خواص هم البته مردود شدند و این انتخابات بعضی ها را مردود کرد. برخی از جوانان ما که با صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه می شوند، به رغم هوشیاری هایشان، در مواردی اشتباه کردند، بسیاری از جوانان این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستی کردند).
اکنون سؤال اینجاست که چرا عده ای دچار فریب شدند و گول عده ای فاسد، منحرف، ریاکار، سودجو و زیاده خواه که خود را صاحب و مالک انقلاب و مردم می دانند را خوردند. کسانی که مردم را با شعارهای به ظاهر انقلابی به سطح خیابان ها کشاندند تا اموال و نوامیس ملت را به آتش بکشند و نام آن را دفاع از حقوق ملت بگذارند.و به خیال خام خود بتوانند انقلاب اسلامی و نظام ولایی را در یک همسویی با بیگانگان و استکبار جهانی به زانو درآورند.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در این رابطه می فرمایند:
(این ملت، ملت با ایمانی است، ملت هوشیاری است، ملت با استعدادی است. با مسجد ضرار نمی شود این ملت را شکست داد ما در تاریخ خودمان نمونه هایی از این داریم: والذین اتخذوا مسجداً ضراراً و کفراً تفریقاً بین المؤمنین و ارصاداً لمن حارب الله و رسوله(توبه 107) با تقلید از رهبر عزیز و عظیم الشأن انقلاب، امام بزرگوار ما، که از دل، از جان، با همه ی وجود غرق در قرآن بود، نمی شود این مردم را فریب داد. این مردم دلشان به ایمان روشن است، این مردم آگاهند، جوان های ما آگاهند).
و در فراز دیگری می فرمایند:
(خیال نکنند انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را با این جور کارها ی پیش پا افتاده می توان به زانو درآورد. نظام اسلامی زنده است. خیال نکنند با یک تقلید مخلوط از حضور عظیم مردمی در انقلاب سال 1357، یک کاریکاتور از آن انقلاب، می توانند به عظمت انقلاب و نظام ضربه بزنند. این تجربه برای دشمن باید پیش آمده باشد، اشتباه نکنند نظام اسلامی با این حرف ها شکست نخواهد خورد).
بنابراین علت فریب عده ی قلیلی از افراد در امتحان بزرگ انتخابات؛ ناآگاهی آنان و نهادینه نشدن شعار انقلابی (ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند) در آنها و تبدیل نشدن این شعار به شعور در آنان بود.
پس مراقب باشیم تا فریب دشمن را نخوریم، چون دشمن همیشه در کمین ماست. و با توجه به توصیه ی مولا علی(علیه السلام) که فرمود: (و من نام لم ینم عنه کسی که می خوابد، بداند که دشمن او بیدار است) در عرصه ی زندگی سیاسی دچار خواب نشویم، در پشت سنگرها خوابمان نبرد، اگر ما خوابمان ببرد، باید بدانیم که دشمن ممکن است بیدار باشد.
- [سایر] چرا علی علیه السّلام شهر کوفه را مرکز حکومت خود قرار داد؟
- [سایر] چرا امام علی علیه السّلام امارت ابوموسی اشعری را بر مردم کوفه ابقا کرد؟
- [سایر] چرا امام علی مرکز خلافت را از مدینه به کوفه منتقل کرد؟
- [سایر] آیا سر مقدس حضرت عباس بن علی(ع) از کربلا به سمت کوفه و سپس شام همراه اسیران بود؟
- [سایر] با سلام علت جابه جایی مرکز خلافت از مدینه به کوفه توسط امام علی(ع)چیست؟ آیا در هنگام به خلافت رسیدن حضرت علی(ع) مدینه امنیت کافی برای خلافت را نداشته ؟
- [سایر] چرا امام زمان (علیه السلام) با تمام وجود تمام بی وفایی های مردم کوفه از زمان حضرت علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام باز به کوفه می روند و مقر حکومت خود را در آن جا قرار می دهند؟ آیا می شود گفت چون از لحاظ سوق الجیشی کوفه مناسب است امام زمان (علیه السلام) به آنجا می روند، و تشکیل حکومت می دهند؟ چرابه یکی از شهرهای ایران نمی آید؟
- [سایر] آیا مکانی که در کوفه است و زائران را به آنجا میبرند و میگویند خانه امام علی(ع) بوده است، واقعیّت دارد؟
- [سایر] مگرنه اینکه علی ع ازطریق مردم سالاری دینی حکومت را پذیرفت،چرادرخطبه های زیاد به شدت مردم کوفه را با الفاظ گوناگون و بسیارتندنفرین میکند؟
- [سایر] منبع مطلب زیر چیست؟ 1. محل رسمی و شناخته شدهای که برای قضاوت امیر مؤمنان علی(ع) ذکر شده (دکة القضاء) در مسجد کوفه است. 2. (دکة القضاء) محلی در وسط مسجد کوفه است که حضرت علی(ع) در آن به شکایات مردم رسیدگی کرده و درباره آن قضاوت کرده و حکم صادر میکردند. 3. البته امیر مؤمنان(ع) در محلها و مکانهای مختلفی و به مناسبتهای متعددی در مورد اختلافات و موضوعات و مشکلات قضاوت کرده و حکم صادر کرده که محلهای مخصوص و دارای نام خاص نبوده است.
- [سایر] اهل بیت امام حسین(علیه السلام) چند روز در شام و چند روز در کوفه بودند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود