آیا در مورد سن حضرت زهرا (س) اختلاف نظر وجود داره ؟ ایشون 18 ساله بودند یا 28 ساله ؟
آیا در مورد سن حضرت زهرا (س) اختلاف نظر وجود داره ؟ ایشون 18 ساله بودند یا 28 ساله ؟ پاسخ: در مورد سن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اختلاف نظر وجود دارد که البته این امر طبیعی است چراکه تاریخ اسلام تا قبل از هجرت بسیار پیچیده و مورد اختلاف زمانی است. کمتر موردی است که مورخین در آن متفق باشند. آیا پیامبر (ص) در سن 40 سالگی یا 41 سالگی مبعوث شد؟ حضرت خدیجه در چه سالی به ازدواج پیامبر درآمد و پیامبر در آن زمان 25 ساله بود یا 23 ساله؟ پیامبر (ص) در چه سالی به معراج رفت؟ و... همه از مباحث جنجالی تاریخ اسلام است، و علت آن است که حجازیان تا آن زمان تاریخی مدون و مشخص نداشتند و از فرهنگ تاریخ‌گذاری نیز دور بودند. تا اینکه به روایت طبری هنگامی که پیامبر (ص) به مدینه مهاجرت نمودند فرمان تاریخگذاری را صادر نمودند: (قال ابوجعفر حدثنی ذکریا... عن ابن‌شهاب ان النبی صلی الله علیه و سلم لما قدم المدینه- و قدمها فی شهر ربیع الاول- امر بالتاریخ) (تاریخ طبری, ج 2, ص 388) . تاریخ تولد حضرت فاطمه علیهاالسلام و جریانهای پیرامون آن نیز از مواردی است که سخت مورد اختلاف واقع شده است نه علمای اهل سنت بر آن اجماع کرده‌اند و نه عالمان شیعی بر آن اتفاق نموده‌اند. دامنه‌ی اختلاف به ده سال کشیده شده است. ابن‌سعد در (طبقات) (ج 8, ص 19) طبری در (تاریخ) (ج 11, ص 597) تولد حضرت فاطمه (س) را سال پنجم قبل از بعثت دانسته‌اند. مسعودی در (مروج الذهب) (ج 2, ص 298) و یعقوبی در (تاریخ) (ج 2, ص 20) و قندوزی در (ینابیع الموده) (ج 1, ص 170) گفته‌اند فاطمه (س) بعد از مبعث متولد گردید. ابن‌اثیر در (کامل) (ج 2, ص 341) شهادت حضرت فاطمه (س) را در 29 سالگی اعلام کرده است که با این حساب تولد حضرت همان پنجم قبل از بعثت خواهد بود و همو در (اسدالغابه) (ج 7, باب 71175, ص 220) تاریخ ازدواج فاطمه (س) را بعد از عروسی پیامبر (ص) با عایشه سال اول هجری در سن پانزده سالگی می‌داند، در این صورت تولد حضرت فاطمه (س) بین یکم و دوم مبعث خواهد بود. ابن‌حجر در (الصواعق المحرقه) (ص 141) تاریخ ازدواج فاطمه (س) را در اواخر سال دوم هجری و در سن پانزده سالگی می‌داند که تاریخ تولد حضرت در همان سال مبعث خواهد بود. علمای شیعه نیز در تاریخ تولد حضرت فاطمه (س) اتفاق کاملی ندارند: کلینی در (کافی) (اصول کافی, ج 1, ص 381) و علی بن عیسی اربلی در (کشف الغمه)(ج 1, ص 449) ابن‌شهر آشوب در (مناقب) (ج 3, ص 357) و محمد بن علی بن احمد الفارسی در (روضة الواعظین) (بحار الانوار, ج 43, ص7) تولد حضرت فاطمه (س) را سال پنجم بعثت دانسته‌اند. طبری در (دلائل الامامه) (بحار, 43, ص 9) آن را در 45 سالگی پیامبر (ص) ذکر کرده‌اند که همان پنجم بعثت خواهد بود. سید بن طاووس در (اقبال الاعمال) (بحار, ج 43, ص 8) به نقل از مرحوم مفید تولد حضرت زهرا را سال دوم بعثت گفته‌اند، و کفعمی در (مصباح) (بحار, ج 43, ص 9) و شیخ طوسی در (مصباحین) (بحار, ج 43, ص9) نیز تاریخ تولد را بیستم جمادی الاخر سال دوم مبعث دانسته‌اند. بنابراین، انتخاب تاریخی صحیح از این همه اختلاف امری مشکل است و تنها راه چاره مراجعه به شواهد تاریخی و تحلیل تاریخ است، که می‌تواند ما را به واقع نزدیک کند. شواهدی که تولد حضرت فاطمه (س) را در قبل از بعثت تأیید می‌کند. الف: اکثر مورخان اهل سنت تاریخ تولد فاطمه (س) را سال تجدید بنای کعبه دانسته‌اند و حتی علی بن عیسی اربلی شیعه نیز از ابن‌خشاب در مرفوعه‌ای از امام محمد باقر (ع) نقل می‌کند (ولدت فاطمه بعد ما اظهره الله نبوه نبیه و انزل علیه الوحی بخمس سنین، و قریش تبنی البیت) (کشف الغمه, ج 1, ص 449) حضرت فاطمه (س) پنج سال بعد از نبوت در حالی که قریش خانه را می‌ساختند متولد شد. آنچه در تاریخ مشهور است اینست که تاریخ تجدید بنای کعبه پنج سال قبل از نبوت پیامبر (ص) بوده است و بعد از نبوت تجدید بنایی صورت نگرفته است. ب: اگر تولد حضرت فاطمه (س) را سال پنجم بعثت بدانیم با روایت معروف نزول زنان بهشتی که قبلا نقل کردیم قابل توجیه نیست. زیرا در این روایت آمده است: حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها هنگام تولد حضرت فاطمه (س) از زنان قریش خواست تا در زایمان، او را همراهی کنند و آنان پاسخ گفتند: (انت عصیتنا و لم تقبلی قولنا و تزوجت محمدا یتیم ابی‌طالب فقیرا لا مال له)... (بحار, ج 43, ص 3) . اگر تولد حضرت فاطمه (س) سال پنجم بعد از بعثت بود خدیجه (علیهاالسلام) هیچ احتیاجی به زنان قریش نداشت زیرا در این سال عده‌ای از زنان مسلمان شده بودند و قطعا همسر پیامبر (ص) را در این امر یاری می‌نمودند. (رجوع کنید به زندگانی فاطمه زهرا, دکتر شهیدی, ص 31) به علاوه زنان قریش بعد از بیست سال نمی‌بایست حضرت خدیجه را به دلیل ازدواج با پیامبر (ص) یتیم ابی‌طالب سرزنش می‌کردند، بلکه حق این بود که وی را به دلیل ایمان آوردن به پیامبر (ص) توبیخ می‌کردند. ج: مشهور بین علمای اهل سنت اینست که حضرت خدیجه (ع) در سن 40 سالگی با پیامبر (ص) ازدواج نموده است (فروغ ابدیت, ج 2, ص 164) ، در صورتی که تولد فاطمه (س) را پنج سال بعد از بعثت بگیریم باید گفت در سن 60 سالگی، فاطمه (س) را به دنیا آورده است و این امری بعید است. اما با دقت در قرائن فوق درمی‌یابیم که هیچکدام قانع کننده نیست. زیرا: الف: شاهد اول در صورتی راضی کننده می‌باشد که بدانیم اصل را سال بنای کعبه قرار داده‌اند و فرع را تولد فاطمه (س) چه بسا مورخین ابتداء تولد را سال پنجم قبل از بعثت فرض کرده‌اند و سپس چون در همان سال کعبه تجدید بنا یافته بر آن تطبیق داده‌اند. به عبارت دیگر تقارن تجدید بنا و تولد حضرت زهرا (ع) احتیاج به دلیل دارد و همه‌ی این اقوال عین ادعاست، البته روایتی که از عباس عموی پیامبر (ص) نقل شده است (که بین علی (ع) و فاطمه (س) در بزرگی سن اختلاف بود و عباس گفت تو ای علی (ع) چند سال قبل از بنای کعبه متولد شدی ولی دخترم فاطمه (س) سال بنای کعبه) (انساب الاشراف, به نقل از زندگانی فاطمه زهرا ص 26) دلیل خوبی است. اما این روایت به ادله‌ی مختلف قابل قبول نیست. زیرا: علی (ع) بنا بر مشهور در اول بعثت هشت ساله یا ده ساله بوده است و در خانه پیامبر (ص) زندگی می‌کرده است قطعا شاهد تولد حضرت زهرا بوده است چه آن را پنجم قبل از بعثت بدانیم و چه بعد. و این تفاوت سن یعنی سه تا پنج سال چیز کمی نیست که حضرت علی (ع) یا حضرت زهرا (س) در تشخیص قاصر باشند. چه اینکه حضرت زهرا (علیهاالسلام) نیز از لحظه‌ای که اهل درک می‌گردد بزرگتری علی (ع) را می‌فهمد. این موضوع حتی در خانواده‌های معمولی هم بین همبازیها پیش نمی‌آید تا چه رسد به خاندان وحی. مگر اینکه تفاوت سنی آنقدر کم باشد که درک آن مشکل باشد و این موضوع با هر نقلی با تولد حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) سازگار نیست. ثانیا: از ظاهر این روایت استنباط می‌شود که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مدعی هم‌سنی یا مُسِنتری از حضرت علی علیه‌السلام بوده است و بعید است حضرت فاطمه (س) ادعای کوچکتری کند و حضرت علی (ع) ادعای عکس آن کند و این قابل قبول نیست. زیرا ادعا یا اثبات هم‌سنی یا بزرگتری هرگز برای زنان افتخاری نیست تا به مجادله کشیده شود بلکه زنان همواره تلاش دارند تا سن خود را کمتر جلوه دهند. ثالثا: این روایت با مبانی اعتقادی شیعه که قائل به عصمت حضرت علی و زهرا سلام‌الله‌علیهما می‌باشند قابل توجیه نمی‌باشد. و روایت کشف الغمه علاوه بر مرفوعه بودن، در متن تعارض دارد از یک طرف تولد حضرت زهرا را بعد از بعثت می‌داند و از طرف دیگر مقارن بنای کعبه و این تعارض روایت را تضعیف می‌کند. خصوصا اینکه روایتی دیگر در شیعه آن را تأیید نمی‌کند. ب: هیچ بعدی ندارد که زنان قریش پس از بیست سال کینه خدیجه را به خاطر ازدواج با حضرت محمد (ص) به دل گرفته باشند، مردم جاهلی که به خاطر تعصبهای جاهلی بر سر ملاکهای بی‌ارزش به جنگ و ستیز با یکدیگر می‌پردازند و حتی پس از ایمان، شعری، آتش کینه اوس و خزرج را شعله‌ور می‌کند و شمشیرها از نیام برکشیده می‌شود، چگونه ممکن نیست که پس از سالیان متمادی به خاطر همین تعصب‌ها دشمنی خدیجه را به دل گرفته باشند. چگونه بعید است که نسبت به این ازدواج هنوز تعصب داشته باشند در حالیکه پس از سالیان درازی که بر پیامبر (ص) وحی نازل می‌شد، اعراب متعصب می‌گفتند (لولا نزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم) (زخرف, 32) چرا قرآن بر مردی بزرگ از شهر مکه و طائف نازل نمی‌شود؟ و بعد از سالهای متمادی هنوز به حضرت محمد (ص) با دیده تحقیر می‌نگریستند. اما اینکه چرا حضرت خدیجه (ع) از زنان مسلمان دعوت نکرد و از زنان قریش یاری جست؟ شاید بدین علت بود که سال پنجم بعثت اوج سخت‌گیری قریش بر مسلمانان بوده است و زنان کمتر جرأت رفت و آمد با خانه پیامبر (ص) را داشته‌اند. علاوه سال پنجم مبعث عده‌ای از مردان و زنان مسلمان در اثر فشار کفار قریش به حبشه هجرت نمودند. (تاریخ طبری, ج 2, ص 329) . در تاریخ نام رقیه دختر حضرت خدیجه (ع) و سهله دختر سهیل و ام‌سلمه و لیلی دختر ابی‌حثمه جزء اولین مهاجران به حبشه ذکر شده است. (تاریخ طبری, ج 2, ص 330) و شاید با مهاجرت زنان در سال پنجم مبعث زنانی برای یاری حضرت خدیجه نمانده بودند. لذا حضرت خدیجه از زنان قریش کمک طلبیده است. ج: از لحاظ علمی هیچ مانعی ندارد که زنی در سن شصت سالگی وضع حمل نماید خصوصا که حضرت خدیجه از زنان قرشی بود که به سلامت جسمانی و دیر یائسگی شهرت دارند. علاوه این که حضرت خدیجه در چهل سالگی ازدواج کرده، قطعی نیست، عده‌ای از علما وی را هنگام ازدواج 35 ساله دانسته‌اند. ( زندگانی فاطمه زهرا ص 26 به نقل از انساب الاشراف ) و حتی بعضی به نقل از ابن عباس سن ایشان را 28 سال نقل می کنند( بحارالانوار،ج16،ص3 ). شواهدی که تولد حضرت فاطمه (س) را بعد از هجرت تأیید می‌کند: الف: روایتی از اهل سنت نقل شده است که نشانگر کودکی فاطمه (س) هنگام وفات مادر بوده است: (هنگامیکه خدیجه وفات نمود فاطمه (س) به پیامبر (ص) می‌چسبید و گریه می‌کرد و می‌گفت: (اَین امی) مادرم کجاست؟ جبرئیل نازل شد و به پیامبر (ص) فرمود: به فاطمه (س) بگو (در بهشت در خانه‌ای از لؤلؤ بهم پیچیده بی‌صدا که خداوند برایش بنا کرده، زندگی می‌کند.) (تاریخ یعقوبی, ج 2, ص 35) اگر تولد حضرت فاطمه (س) را 5 سال قبل از بعثت بدانیم وی هنگام وفات مادر 14 یا 15 ساله بوده است زیرا وفات حضرت خدیجه سال نهم بعثت بوده است و از یک دختر در این سن بعید است! به پدر بچسبد و سراغ مادرش را بگیرد. این عمل، ناز کودکانه دختری است در حدود 2 تا 5 ساله، نه بزرگتر. ب: محکم‌ترین دلیل بر اینکه تولد حضرت زهرا (س) بعد از بعثت است، روایات (انعقاد نطفه فاطمه (س) در معراج) است. سنی و شیعه روایت کرده‌اند که (پیامبر (ص) بارها فرموده‌اند) در شب معراج میوه‌ای به من داده شد که نطفه فاطمه (س) در صلب من گردید و خدیجه از همان نطفه حامله گردید و سپس فاطمه (س) متولد گردید.) این روایت در حد تواتر است و آن را (ابن‌عباس، سعید بن مالک، عمر بن خطاب و عایشه) (احقاق الحق, ج 10, ص 1 به بعد) نقل کرده‌اند و از این رو فاطمه (س) را (حوراء انسیه) و (تفاحه الجنه) نامیده‌اند. این روایت را سیوطی در (الدر المنثور) ذیل آیه (سبحان الذی اسری...) (سوره اسرا, آیه 1) اینگونه آورده است (و اخرج الطبرانی عن عائشه قالت: قال رسول‌الله (ص) لما اسری بی الی السماء و دخلت الجنه فوقفت علی شجره من اشجار الجنه لم ارفی الجنه مثلها و لا ابیض ورقا و لا اطیب ثمره فتناولت ثمره من ثمرتها فاکلتها فصارت نطفه فی صلبی فلما هبطت الی الارض واقعت خدیجه فحملت فاطمه فاذا انا اشفقت الی ریح الجنه شممت ریح فاطمه) آنگاه که خداوند مرا به معراج برد به بهشت درآمدم در مقابل درختی متوقف شدم که نه از آن بهتر در بهشت دیده بودم و نه به براقی برگ و نه به خوشمزگی میوه آن مشاهده نموده بودم. میوه‌ای از آن را چیدم و خوردم که نطف فاطمه (س) گردید پس از فرود آمدن به زمین با خدیجه آمیزش کردم که به فاطمه (س) حامله گردید. لذا هرگاه مشتاق بوی بهشت می‌شوم فاطمه (س) را می‌بویم. این روایت را با همین الفاظ و یا معنا عالمانی بزرگ از اهل سنت نقل کرده‌اند. محب‌الدین طبری در (ذخائر العقبی)، شیخ احمد بن یوسف الدمشقی در (اخبار الدول)، ذهبی در (میزان الاعتدال)، ابن‌حجر عسقلانی در (لسان المیزان)، ابن‌مغازلی در (مناقب)، بلخی قندوزی در (ینابیع الموده)، حضرمی در (وسیله المآل)، حاکم نیشابوری در (المستدرک)، خوارزمی در (مقتل الحسین)، متقی هندی در (کنزل العمال)، عبدالله شافعی در (المناقب)، حافظ ابوبکر بغدادی در (تاریخ بغداد)، حافظ نورالدین علی بن ابی‌بکر هیتمی در (مجمع الزوائد)، صفوری در (نزهه المجالس) و عده‌ای دیگر از علمای اهل سنت آن را نقل کرده‌اند (احقاق الحق, ج 10,ص 1 الی 11) همچنین محدثین شیعه نیز همگی بر این روایت اتفاق کرده‌اند. از نقل روایات چنین استنباط می‌گردد که پیامبر (ص) بارها این موضوع را فرموده‌اند. هرگاه از عظمت فاطمه (س) سخن به میان می‌آمد، هرگاه به پیامبر (ص) اعتراض می‌شد چرا فاطمه (س) را می‌بوسی؟ (ینابیع الموده, ج 2, ص 22) و اینکه چرا فاطمه (س) حوریه انسیه است (احتجاج, ج 2, ص 382) و... پیامبر (ص) داستان معراج را متذکر می‌شدند. فراوانی روایت بقدری است که محقق قطع پیدا می‌کند که حضرت فاطمه (س) بعد از نبوت متولد شده است. هر چند تاریخ معراج خود محل اختلاف شدید است، لکن روایات انعقاد نطفه حضرت فاطمه (س) بقدری زیاد است که خود گواه اینست که معراج باید در سالهای اول بعثت یعنی قبل از پنجم اتفاق افتاده باشد. ج: شاهد دیگر خواستگاری از حضرت فاطمه (س) است. طبق روایات فراوان خواستگاری اصحاب از حضرت فاطمه (س) کمی قبل از ازدواج با حضرت علی (ع) است یعنی همان سال اول هجری خواستگاریها آغاز می‌گردد و این نشانگر تحولی در زندگی حضرت فاطمه (س) که همان بلوغ است، می‌باشد. اگر حضرت فاطمه (س) پنجم قبل از مبعث متولد گردیده بود می‌بایست از همان سال چهارم مبعث، خواستگاری آغاز می‌گردید، چه آنکه حضرت فاطمه (س) دختری زیبا، فهمیده، و مورد لطف پیامبر (ص) بود و آن زمان خواستگاری در زمان بلوغ مرسوم بوده است. اما تاریخ به جز در بعد از هجرت از هیچ خواستگاری یاد نکرده است و این مؤید ادعای تولد حضرت فاطمه (س) بعد از مبعث است. د: بیشتر مورخین حضرت فاطمه (س) را آخرین فرزند حضرت خدیجه (علیهاالسلام) می‌دانند. یعقوبی در تاریخش می‌گوید: (خدیجه برای محمد (ص) قبل از بعثت، قاسم، رقیه، زینب و ام‌کلثوم را زایید و بعد از بعثت عبدالله که ملقب به طیب و طاهر گردید زیرا در اسلام متولد گردیده بود و سپس فاطمه (س) را به دنیا آورد. (تاریخ یعقوبی, ج 2, ص 20) ابن‌هشام در (سیره) می‌گوید: (بزرگترین پسر پیامبر (ص) قاسم بود سپس طیب سپس طاهر و بزرگترین دخترش رقیه سپس زینب بعد از آن ام‌کلثوم و بعد از آن فاطمه (س)) (سیره ابن هشام, ج 1, ص 202) طبری در (تاریخ) می‌گوید: (خدیجه هشت فرزند برای پیامبر (ص) بدنیا آورد: قاسم، طیب، طاهر، عبدالله، زینب، رقیه، ام‌کلثوم و فاطمه (س) (تاریخ طبری, ج 3, ص 161) . ابن‌اثیر در (اسد الغابه) می‌گوید: به نظر من فاطمه (س) کوچکترین دختر پیامبر (ص) است زیرا آخرین ازدواج در خانه پیامبر (ص) ازدواج فاطمه (س) بوده است (اسد الغابه, ج 7, ص 220) . همچنین علامه بلخی قندوزی از علمای اهل سنت در (ینابیع الموده) از کتاب (الاصابه) نقل می‌کند که (هی اصغر بناته) فاطمه (س) کوچکترین دختر رسول خدا بوده است. ه: علی‌رغم اینکه قول تولد حضرت زهرا (س) در قبل از بعثت را به علمای اهل سنت نسبت داده‌اند و بعد از بعثت را به علما شیعه، این تفصیل صحیح نیست. زیرا علمای شیعه نسبت به بعد از بعثت اجماع دارند و علمای سنت نسبت به قول قبل از بعثت اختلاف دارند. بنابراین قول شیعه مؤید و معاضد بعضی از علمای اهل سنت است و قول اکثریت بر اقلیت ترجیح دارد بر پایه آنچه ذکر شد قول به تولد آنحضرت در سال پنجم بعثت مورد قبول واقع شد لذا آن حضرت در هنگام شهادت هجده ساله بوده اند.
عنوان سوال:

آیا در مورد سن حضرت زهرا (س) اختلاف نظر وجود داره ؟ ایشون 18 ساله بودند یا 28 ساله ؟


پاسخ:

آیا در مورد سن حضرت زهرا (س) اختلاف نظر وجود داره ؟ ایشون 18 ساله بودند یا 28 ساله ؟

پاسخ: در مورد سن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اختلاف نظر وجود دارد که البته این امر طبیعی است چراکه تاریخ اسلام تا قبل از هجرت بسیار پیچیده و مورد اختلاف زمانی است. کمتر موردی است که مورخین در آن متفق باشند. آیا پیامبر (ص) در سن 40 سالگی یا 41 سالگی مبعوث شد؟ حضرت خدیجه در چه سالی به ازدواج پیامبر درآمد و پیامبر در آن زمان 25 ساله بود یا 23 ساله؟ پیامبر (ص) در چه سالی به معراج رفت؟ و... همه از مباحث جنجالی تاریخ اسلام است، و علت آن است که حجازیان تا آن زمان تاریخی مدون و مشخص نداشتند و از فرهنگ تاریخ‌گذاری نیز دور بودند.

تا اینکه به روایت طبری هنگامی که پیامبر (ص) به مدینه مهاجرت نمودند فرمان تاریخگذاری را صادر نمودند:

(قال ابوجعفر حدثنی ذکریا... عن ابن‌شهاب ان النبی صلی الله علیه و سلم لما قدم المدینه- و قدمها فی شهر ربیع الاول- امر بالتاریخ) (تاریخ طبری, ج 2, ص 388) .

تاریخ تولد حضرت فاطمه علیهاالسلام و جریانهای پیرامون آن نیز از مواردی است که سخت مورد اختلاف واقع شده است نه علمای اهل سنت بر آن اجماع کرده‌اند و نه عالمان شیعی بر آن اتفاق نموده‌اند. دامنه‌ی اختلاف به ده سال کشیده شده است. ابن‌سعد در (طبقات) (ج 8, ص 19) طبری در (تاریخ) (ج 11, ص 597) تولد حضرت فاطمه (س) را سال پنجم قبل از بعثت دانسته‌اند.

مسعودی در (مروج الذهب) (ج 2, ص 298) و یعقوبی در (تاریخ) (ج 2, ص 20) و قندوزی در (ینابیع الموده) (ج 1, ص 170) گفته‌اند فاطمه (س) بعد از مبعث متولد گردید.

ابن‌اثیر در (کامل) (ج 2, ص 341) شهادت حضرت فاطمه (س) را در 29 سالگی اعلام کرده است که با این حساب تولد حضرت همان پنجم قبل از بعثت خواهد بود و همو در (اسدالغابه) (ج 7, باب 71175, ص 220) تاریخ ازدواج فاطمه (س) را بعد از عروسی پیامبر (ص) با عایشه سال اول هجری در سن پانزده سالگی می‌داند، در این صورت تولد حضرت فاطمه (س) بین یکم و دوم مبعث خواهد بود.

ابن‌حجر در (الصواعق المحرقه) (ص 141) تاریخ ازدواج فاطمه (س) را در اواخر سال دوم هجری و در سن پانزده سالگی می‌داند که تاریخ تولد حضرت در همان سال مبعث خواهد بود.

علمای شیعه نیز در تاریخ تولد حضرت فاطمه (س) اتفاق کاملی ندارند: کلینی در (کافی) (اصول کافی, ج 1, ص 381) و علی بن عیسی اربلی در (کشف الغمه)(ج 1, ص 449) ابن‌شهر آشوب در (مناقب) (ج 3, ص 357) و محمد بن علی بن احمد الفارسی در (روضة الواعظین) (بحار الانوار, ج 43, ص7) تولد حضرت فاطمه (س) را سال پنجم بعثت دانسته‌اند. طبری در (دلائل الامامه) (بحار, 43, ص 9) آن را در 45 سالگی پیامبر (ص) ذکر کرده‌اند که همان پنجم بعثت خواهد بود.

سید بن طاووس در (اقبال الاعمال) (بحار, ج 43, ص 8) به نقل از مرحوم مفید تولد حضرت زهرا را سال دوم بعثت گفته‌اند، و کفعمی در (مصباح) (بحار, ج 43, ص 9) و شیخ طوسی در (مصباحین) (بحار, ج 43, ص9) نیز تاریخ تولد را بیستم جمادی الاخر سال دوم مبعث دانسته‌اند.

بنابراین، انتخاب تاریخی صحیح از این همه اختلاف امری مشکل است و تنها راه چاره مراجعه به شواهد تاریخی و تحلیل تاریخ است، که می‌تواند ما را به واقع نزدیک کند.

شواهدی که تولد حضرت فاطمه (س) را در قبل از بعثت تأیید می‌کند.

الف: اکثر مورخان اهل سنت تاریخ تولد فاطمه (س) را سال تجدید بنای کعبه دانسته‌اند و حتی علی بن عیسی اربلی شیعه نیز از ابن‌خشاب در مرفوعه‌ای از امام محمد باقر (ع) نقل می‌کند (ولدت فاطمه بعد ما اظهره الله نبوه نبیه و انزل علیه الوحی بخمس سنین، و قریش تبنی البیت) (کشف الغمه, ج 1, ص 449) حضرت فاطمه (س) پنج سال بعد از نبوت در حالی که قریش خانه را می‌ساختند متولد شد.

آنچه در تاریخ مشهور است اینست که تاریخ تجدید بنای کعبه پنج سال قبل از نبوت پیامبر (ص) بوده است و بعد از نبوت تجدید بنایی صورت نگرفته است.

ب: اگر تولد حضرت فاطمه (س) را سال پنجم بعثت بدانیم با روایت معروف نزول زنان بهشتی که قبلا نقل کردیم قابل توجیه نیست. زیرا در این روایت آمده است: حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها هنگام تولد حضرت فاطمه (س) از زنان قریش خواست تا در زایمان، او را همراهی کنند و آنان پاسخ گفتند: (انت عصیتنا و لم تقبلی قولنا و تزوجت محمدا یتیم ابی‌طالب فقیرا لا مال له)... (بحار, ج 43, ص 3) .

اگر تولد حضرت فاطمه (س) سال پنجم بعد از بعثت بود خدیجه (علیهاالسلام) هیچ احتیاجی به زنان قریش نداشت زیرا در این سال عده‌ای از زنان مسلمان شده بودند و قطعا همسر پیامبر (ص) را در این امر یاری می‌نمودند. (رجوع کنید به زندگانی فاطمه زهرا, دکتر شهیدی, ص 31)

به علاوه زنان قریش بعد از بیست سال نمی‌بایست حضرت خدیجه را به دلیل ازدواج با پیامبر (ص) یتیم ابی‌طالب سرزنش می‌کردند، بلکه حق این بود که وی را به دلیل ایمان آوردن به پیامبر (ص) توبیخ می‌کردند.

ج: مشهور بین علمای اهل سنت اینست که حضرت خدیجه (ع) در سن 40 سالگی با پیامبر (ص) ازدواج نموده است (فروغ ابدیت, ج 2, ص 164) ، در صورتی که تولد فاطمه (س) را پنج سال بعد از بعثت بگیریم باید گفت در سن 60 سالگی، فاطمه (س) را به دنیا آورده است و این امری بعید است.

اما با دقت در قرائن فوق درمی‌یابیم که هیچکدام قانع کننده نیست. زیرا:

الف: شاهد اول در صورتی راضی کننده می‌باشد که بدانیم اصل را سال بنای کعبه قرار داده‌اند و فرع را تولد فاطمه (س) چه بسا مورخین ابتداء تولد را سال پنجم قبل از بعثت فرض کرده‌اند و سپس چون در همان سال کعبه تجدید بنا یافته بر آن تطبیق داده‌اند. به عبارت دیگر تقارن تجدید بنا و تولد حضرت زهرا (ع) احتیاج به دلیل دارد و همه‌ی این اقوال عین ادعاست، البته روایتی که از عباس عموی پیامبر (ص) نقل شده است (که بین علی (ع) و فاطمه (س) در بزرگی سن اختلاف بود و عباس گفت تو ای علی (ع) چند سال قبل از بنای کعبه متولد شدی ولی دخترم فاطمه (س) سال بنای کعبه) (انساب الاشراف, به نقل از زندگانی فاطمه زهرا ص 26) دلیل خوبی است. اما این روایت به ادله‌ی مختلف قابل قبول نیست. زیرا:

علی (ع) بنا بر مشهور در اول بعثت هشت ساله یا ده ساله بوده است و در خانه پیامبر (ص) زندگی می‌کرده است قطعا شاهد تولد حضرت زهرا بوده است چه آن را پنجم قبل از بعثت بدانیم و چه بعد. و این تفاوت سن یعنی سه تا پنج سال چیز کمی نیست که حضرت علی (ع) یا حضرت زهرا (س) در تشخیص قاصر باشند. چه اینکه حضرت زهرا (علیهاالسلام) نیز از لحظه‌ای که اهل درک می‌گردد بزرگتری علی (ع) را می‌فهمد. این موضوع حتی در خانواده‌های معمولی هم بین همبازیها پیش نمی‌آید تا چه رسد به خاندان وحی. مگر اینکه تفاوت سنی آنقدر کم باشد که درک آن مشکل باشد و این موضوع با هر نقلی با تولد حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) سازگار نیست.

ثانیا: از ظاهر این روایت استنباط می‌شود که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مدعی هم‌سنی یا مُسِنتری از حضرت علی علیه‌السلام بوده است و بعید است حضرت فاطمه (س) ادعای کوچکتری کند و حضرت علی (ع) ادعای عکس آن کند و این قابل قبول نیست. زیرا ادعا یا اثبات هم‌سنی یا بزرگتری هرگز برای زنان افتخاری نیست تا به مجادله کشیده شود بلکه زنان همواره تلاش دارند تا سن خود را کمتر جلوه دهند.

ثالثا: این روایت با مبانی اعتقادی شیعه که قائل به عصمت حضرت علی و زهرا سلام‌الله‌علیهما می‌باشند قابل توجیه نمی‌باشد.

و روایت کشف الغمه علاوه بر مرفوعه بودن، در متن تعارض دارد از یک طرف تولد حضرت زهرا را بعد از بعثت می‌داند و از طرف دیگر مقارن بنای کعبه و این تعارض روایت را تضعیف می‌کند. خصوصا اینکه روایتی دیگر در شیعه آن را تأیید نمی‌کند.

ب: هیچ بعدی ندارد که زنان قریش پس از بیست سال کینه خدیجه را به خاطر ازدواج با حضرت محمد (ص) به دل گرفته باشند، مردم جاهلی که به خاطر تعصبهای جاهلی بر سر ملاکهای بی‌ارزش به جنگ و ستیز با یکدیگر می‌پردازند و حتی پس از ایمان، شعری، آتش کینه اوس و خزرج را شعله‌ور می‌کند و شمشیرها از نیام برکشیده می‌شود، چگونه ممکن نیست که پس از سالیان متمادی به خاطر همین تعصب‌ها دشمنی خدیجه را به دل گرفته باشند.

چگونه بعید است که نسبت به این ازدواج هنوز تعصب داشته باشند در حالیکه پس از سالیان درازی که بر پیامبر (ص) وحی نازل می‌شد، اعراب متعصب می‌گفتند (لولا نزل هذا القرآن علی رجل من القریتین عظیم) (زخرف, 32) چرا قرآن بر مردی بزرگ از شهر مکه و طائف نازل نمی‌شود؟ و بعد از سالهای متمادی هنوز به حضرت محمد (ص) با دیده تحقیر می‌نگریستند.

اما اینکه چرا حضرت خدیجه (ع) از زنان مسلمان دعوت نکرد و از زنان قریش یاری جست؟ شاید بدین علت بود که سال پنجم بعثت اوج سخت‌گیری قریش بر مسلمانان بوده است و زنان کمتر جرأت رفت و آمد با خانه پیامبر (ص) را داشته‌اند. علاوه سال پنجم مبعث عده‌ای از مردان و زنان مسلمان در اثر فشار کفار قریش به حبشه هجرت نمودند. (تاریخ طبری, ج 2, ص 329) .

در تاریخ نام رقیه دختر حضرت خدیجه (ع) و سهله دختر سهیل و ام‌سلمه و لیلی دختر ابی‌حثمه جزء اولین مهاجران به حبشه ذکر شده است. (تاریخ طبری, ج 2, ص 330) و شاید با مهاجرت زنان در سال پنجم مبعث زنانی برای یاری حضرت خدیجه نمانده بودند. لذا حضرت خدیجه از زنان قریش کمک طلبیده است.

ج: از لحاظ علمی هیچ مانعی ندارد که زنی در سن شصت سالگی وضع حمل نماید خصوصا که حضرت خدیجه از زنان قرشی بود که به سلامت جسمانی و دیر یائسگی شهرت دارند.

علاوه این که حضرت خدیجه در چهل سالگی ازدواج کرده، قطعی نیست، عده‌ای از علما وی را هنگام ازدواج 35 ساله دانسته‌اند. ( زندگانی فاطمه زهرا ص 26 به نقل از انساب الاشراف ) و حتی بعضی به نقل از ابن عباس سن ایشان را 28 سال نقل می کنند( بحارالانوار،ج16،ص3 ).

شواهدی که تولد حضرت فاطمه (س) را بعد از هجرت تأیید می‌کند:

الف: روایتی از اهل سنت نقل شده است که نشانگر کودکی فاطمه (س) هنگام وفات مادر بوده است: (هنگامیکه خدیجه وفات نمود فاطمه (س) به پیامبر (ص) می‌چسبید و گریه می‌کرد و می‌گفت: (اَین امی) مادرم کجاست؟ جبرئیل نازل شد و به پیامبر (ص) فرمود: به فاطمه (س) بگو (در بهشت در خانه‌ای از لؤلؤ بهم پیچیده بی‌صدا که خداوند برایش بنا کرده، زندگی می‌کند.) (تاریخ یعقوبی, ج 2, ص 35) اگر تولد حضرت فاطمه (س) را 5 سال قبل از بعثت بدانیم وی هنگام وفات مادر 14 یا 15 ساله بوده است زیرا وفات حضرت خدیجه سال نهم بعثت بوده است و از یک دختر در این سن بعید است! به پدر بچسبد و سراغ مادرش را بگیرد. این عمل، ناز کودکانه دختری است در حدود 2 تا 5 ساله، نه بزرگتر.

ب: محکم‌ترین دلیل بر اینکه تولد حضرت زهرا (س) بعد از بعثت است، روایات (انعقاد نطفه فاطمه (س) در معراج) است. سنی و شیعه روایت کرده‌اند که (پیامبر (ص) بارها فرموده‌اند) در شب معراج میوه‌ای به من داده شد که نطفه فاطمه (س) در صلب من گردید و خدیجه از همان نطفه حامله گردید و سپس فاطمه (س) متولد گردید.) این روایت در حد تواتر است و آن را (ابن‌عباس، سعید بن مالک، عمر بن خطاب و عایشه) (احقاق الحق, ج 10, ص 1 به بعد) نقل کرده‌اند و از این رو فاطمه (س) را (حوراء انسیه) و (تفاحه الجنه) نامیده‌اند.

این روایت را سیوطی در (الدر المنثور) ذیل آیه (سبحان الذی اسری...) (سوره اسرا, آیه 1) اینگونه آورده است (و اخرج الطبرانی عن عائشه قالت: قال رسول‌الله (ص) لما اسری بی الی السماء و دخلت الجنه فوقفت علی شجره من اشجار الجنه لم ارفی الجنه مثلها و لا ابیض ورقا و لا اطیب ثمره فتناولت ثمره من ثمرتها فاکلتها فصارت نطفه فی صلبی فلما هبطت الی الارض واقعت خدیجه فحملت فاطمه فاذا انا اشفقت الی ریح الجنه شممت ریح فاطمه)

آنگاه که خداوند مرا به معراج برد به بهشت درآمدم در مقابل درختی متوقف شدم که نه از آن بهتر در بهشت دیده بودم و نه به براقی برگ و نه به خوشمزگی میوه آن مشاهده نموده بودم. میوه‌ای از آن را چیدم و خوردم که نطف فاطمه (س) گردید پس از فرود آمدن به زمین با خدیجه آمیزش کردم که به فاطمه (س) حامله گردید. لذا هرگاه مشتاق بوی بهشت می‌شوم فاطمه (س) را می‌بویم.

این روایت را با همین الفاظ و یا معنا عالمانی بزرگ از اهل سنت نقل کرده‌اند. محب‌الدین طبری در (ذخائر العقبی)، شیخ احمد بن یوسف الدمشقی در (اخبار الدول)، ذهبی در (میزان الاعتدال)، ابن‌حجر عسقلانی در (لسان المیزان)، ابن‌مغازلی در (مناقب)، بلخی قندوزی در (ینابیع الموده)، حضرمی در (وسیله المآل)، حاکم نیشابوری در (المستدرک)، خوارزمی در (مقتل الحسین)، متقی هندی در (کنزل العمال)، عبدالله شافعی در (المناقب)، حافظ ابوبکر بغدادی در (تاریخ بغداد)، حافظ نورالدین علی بن ابی‌بکر هیتمی در (مجمع الزوائد)، صفوری در (نزهه المجالس) و عده‌ای دیگر از علمای اهل سنت آن را نقل کرده‌اند (احقاق الحق, ج 10,ص 1 الی 11) همچنین محدثین شیعه نیز همگی بر این روایت اتفاق کرده‌اند.

از نقل روایات چنین استنباط می‌گردد که پیامبر (ص) بارها این موضوع را فرموده‌اند. هرگاه از عظمت فاطمه (س) سخن به میان می‌آمد، هرگاه به پیامبر (ص) اعتراض می‌شد چرا فاطمه (س) را می‌بوسی؟ (ینابیع الموده, ج 2, ص 22) و اینکه چرا فاطمه (س) حوریه انسیه است (احتجاج, ج 2, ص 382) و... پیامبر (ص) داستان معراج را متذکر می‌شدند. فراوانی روایت بقدری است که محقق قطع پیدا می‌کند که حضرت فاطمه (س) بعد از نبوت متولد شده است. هر چند تاریخ معراج خود محل اختلاف شدید است، لکن روایات انعقاد نطفه حضرت فاطمه (س) بقدری زیاد است که خود گواه اینست که معراج باید در سالهای اول بعثت یعنی قبل از پنجم اتفاق افتاده باشد.

ج: شاهد دیگر خواستگاری از حضرت فاطمه (س) است. طبق روایات فراوان خواستگاری اصحاب از حضرت فاطمه (س) کمی قبل از ازدواج با حضرت علی (ع) است یعنی همان سال اول هجری خواستگاریها آغاز می‌گردد و این نشانگر تحولی در زندگی حضرت فاطمه (س) که همان بلوغ است، می‌باشد. اگر حضرت فاطمه (س) پنجم قبل از مبعث متولد گردیده بود می‌بایست از همان سال چهارم مبعث، خواستگاری آغاز می‌گردید، چه آنکه حضرت فاطمه (س) دختری زیبا، فهمیده، و مورد لطف پیامبر (ص) بود و آن زمان خواستگاری در زمان بلوغ مرسوم بوده است. اما تاریخ به جز در بعد از هجرت از هیچ خواستگاری یاد نکرده است و این مؤید ادعای تولد حضرت فاطمه (س) بعد از مبعث است.

د: بیشتر مورخین حضرت فاطمه (س) را آخرین فرزند حضرت خدیجه (علیهاالسلام) می‌دانند. یعقوبی در تاریخش می‌گوید: (خدیجه برای محمد (ص) قبل از بعثت، قاسم، رقیه، زینب و ام‌کلثوم را زایید و بعد از بعثت عبدالله که ملقب به طیب و طاهر گردید زیرا در اسلام متولد گردیده بود و سپس فاطمه (س) را به دنیا آورد. (تاریخ یعقوبی, ج 2, ص 20) ابن‌هشام در (سیره) می‌گوید: (بزرگترین پسر پیامبر (ص) قاسم بود سپس طیب سپس طاهر و بزرگترین دخترش رقیه سپس زینب بعد از آن ام‌کلثوم و بعد از آن فاطمه (س)) (سیره ابن هشام, ج 1, ص 202) طبری در (تاریخ) می‌گوید: (خدیجه هشت فرزند برای پیامبر (ص) بدنیا آورد: قاسم، طیب، طاهر، عبدالله، زینب، رقیه، ام‌کلثوم و فاطمه (س) (تاریخ طبری, ج 3, ص 161) .

ابن‌اثیر در (اسد الغابه) می‌گوید: به نظر من فاطمه (س) کوچکترین دختر پیامبر (ص) است زیرا آخرین ازدواج در خانه پیامبر (ص) ازدواج فاطمه (س) بوده است (اسد الغابه, ج 7, ص 220) .

همچنین علامه بلخی قندوزی از علمای اهل سنت در (ینابیع الموده) از کتاب (الاصابه) نقل می‌کند که (هی اصغر بناته) فاطمه (س) کوچکترین دختر رسول خدا بوده است.

ه: علی‌رغم اینکه قول تولد حضرت زهرا (س) در قبل از بعثت را به علمای اهل سنت نسبت داده‌اند و بعد از بعثت را به علما شیعه، این تفصیل صحیح نیست. زیرا علمای شیعه نسبت به بعد از بعثت اجماع دارند و علمای سنت نسبت به قول قبل از بعثت اختلاف دارند. بنابراین قول شیعه مؤید و معاضد بعضی از علمای اهل سنت است و قول اکثریت بر اقلیت ترجیح دارد

بر پایه آنچه ذکر شد قول به تولد آنحضرت در سال پنجم بعثت مورد قبول واقع شد لذا آن حضرت در هنگام شهادت هجده ساله بوده اند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین