چراامام رضا(ع)زندگی امام جواد(ع)را پربرکت اعلام کرده؟ پاسخ: با آنکه زندگی همه معصومین(سلام الله علیهم اجمعین) برای مسلمانان و خصوصا شیعیان مایه خیر و برکت بوده است اما در جواب این سوال باید گفت تولد، زندگی و حیات امام جواد(ع) در آن دوره حساس و بعلت حوادث تاریخی که برای آن حضرت و پدر بزرگوارشان رخداد، اهمیت ویژه ای به این مطلب می دهد که از آن حضرت با عنوان مولود پر خیر برکت یاد کرده اند. برای درک بهتر این موضوع باید در چند بخش به توضیح آن پرداخت: 1. تعریف برکت برکت. برکت یعنی چیزی که بودنش باعث خیر می شود و خوبی های دیگر را به دنبال خودش می آورد[1]. مثلا در عرف عامیانه می گوییم نان برکت سفره است و این به خاطر اهمیت و ارزش بالای این ماده غذایی برای زندگی ما است. به همین دلیل زندگی و وجود برخی انسان ها مایه برکت و نعمت زندگی دیگران است. یعنی اینگونه افراد یا به خاطر استعدادها و نعمت های ذاتی که دارند به زندگی ما ارزش دیگری می دهند، مانند پدر و مادر و یا علاوه بر توانایی های فطری از حمایت و تاییدات الهی برخوردار هستند مانند انبیاء و اولیاء خداوند. 2. ظهور و حضور واقفیه یکی از گروههایی که در تاریخ تشیع ظهور کرد، فرقه ای با نام (واقفیه) است. این گروه در سال 183 ه. ق. مصادف با شهادت موسی بن جعفر(ع) اعلام موجودیت کرد و خط مشی عقیدتی و سیاسی خویش را بر مبنای انکار مرگ حضرت موسی بن جعفر(ع) و مبارزه با امامت حضرت رضا (ع) قرار داد. این گروه امام کاظم(ع) را به عنوان آخرین فرد در سلسلهی امامت پنداشت و قائل به مهدویت امام کاظم(ع) شد[2]. توقف این فرقه بر امامت موسی بن جعفر (ع) سبب شد تا این گروه را واقفیه بنامند[3]. چند دلیل عمده برای ظهور این گروه وجود دارد: · ضعف شناخت شناسی و عدم شناخت صحیح · طمع ورزی و دنیا طلبی برخی از وکلاء امام کاظم(ع) · حاضر نبودن امام رضا(ع) در بغداد در هنگام شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع) · و صاحب فرزند نشدن امام رضا(ع). از این رو تولد حضرت امام جواد(ع) در تاریخ شیعه از حساسیت ویژه ای برخوردار است. این تولد از انحراف شیعیان و گسترش افکار انحرافی به طور جدی جلوگیری نمود. 3. سخنان امام رضا(ع) که نشان می دهد به چه دلیلی آن حضرت وجود امام جواد(ع) را وجودی پر خیر و برکت دانسته اند. مرحم کلینی در کتاب اصول کافی از فردی به نام یحیی صنعانی نقل کرده است که می گوید: (دَخَلْتُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) وَ هُوَ بِمَکَّةَ وَ هُوَ یُقَشِّرُ مَوْزاً وَ یُطْعِمُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هُوَ الْمَوْلُودُ الْمُبَارَکُ؟ قَالَ نَعَمْ یَا یَحْیَی هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَةً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْهُ)(در مکه خدمت حضرت رضا (ع) رسیدم مشغول پوست کندن موز بود که بحضرت جواد (ع) میداد گفتم فدایت شوم همین است آن مولود مبارک؟ فرمود: آری یحیی! این همان مولودی است که در اسلام با برکتتر از او برای شیعیان ما متولد نشده است).[4] در جایی دیگر از همین شخص نقل می کند: (کُنْتُ عِنْدَ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَجِیءَ بِابْنِهِ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ صَغِیرٌ فَقَالَ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَةً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْه) (خدمت امام رضا (علیه السّلام) بودیم که امام جواد را - در حالی که خردسال بود- آوردند؛ عرض کردیم این همان مولود مبارک است؟ فرمود بله، این مولودی است که در اسلام با برکتتر از او متولد نشده است).[5] همچنین شیخ مفید روایت بالا را به این صورت آورده است که: (قَالَ ابْنُ أَسْبَاطٍ وَ عَبَّادُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ إِنَّا لَعِنْدَ الرِّضَا (ع) بِمِنًی إِذْ جِیءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ (ع) قُلْنَا هَذَا الْمَوْلُودُ الْمُبَارَکُ؟ قَالَ نَعَمْ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ أَعْظَمُ بَرَکَةً مِنْهُ)(ابن اسباط و عبّاد میگویند: در منی خدمت امام رضا (علیه السّلام) بودیم که امام جواد را - در حالی که خردسال بود- آوردند؛ عرض کردیم این همان مولود مبارک است؟ فرمود بله، این مولودی است که در اسلام با برکتتر از او متولد نشده است.)[6] از همه این مطالب می توان نتیجه گرفت که شرائط اجتماعی شیعیان در آن دوره و ابتلای آنان به انحرافات گوناگون و اینکه امام رضا(ع) تا سن چهل و هفت سالگی صاحب فرزند نشده بود سبب شد تا در تولد امام جواد (ع) میمنت و برکت خاصی نهفته شود و میلاد آن حضرت پس از سال ها انتظار، مایه دلگرمی و هدایت بسیاری از پیروان و شیعیان آن حضرت به راه حق اهل بیت(ع) گردد. امام جواد(ع) از هر فرصتی برای جهاد علمی و تربیت شاگردان و اصحاب شایسته استفاده می کرد. آن حضرت، با وجود سن کم، در مناظره ها و بحث های علمی بسیاری شرکت می کرد که بعضی از آنها بسیار جالب توجه و شنیدنی است. حل مشکلات بزرگ علمی و فقهی، سبب اعجاب دانشمندان و عالمان هم دوره آن حضرت می شد. ------------------------------- [1] فرهنگ معین [2] حسن بن موسی نوبختی،فرق الشیعه،بیروت،دار الاضواء،1404-1984، 1مجلد،ص 80 [3] عبدالکریم شهرستانی،الملل والنحل،بیروت،دارالمعرفة، 1404، 2 مجلد، ج 1 ص 168 [4] محمّد بن یعقوب بن اسحاق رازی معروف به کُلِینی، اصول کافی،ج6،ص361، باب الموز [5] همان، ج1،321، باب الإشارة و النص علی أبی جعفر [6] مُحمّد بن مُحمّد بن نَعمان ملقب به شیخ مُفید، الإرشاد، المفید ،ج2، ص279
چراامام رضا(ع)زندگی امام جواد(ع)را پربرکت اعلام کرده؟
چراامام رضا(ع)زندگی امام جواد(ع)را پربرکت اعلام کرده؟
پاسخ: با آنکه زندگی همه معصومین(سلام الله علیهم اجمعین) برای مسلمانان و خصوصا شیعیان مایه خیر و برکت بوده است اما در جواب این سوال باید گفت تولد، زندگی و حیات امام جواد(ع) در آن دوره حساس و بعلت حوادث تاریخی که برای آن حضرت و پدر بزرگوارشان رخداد، اهمیت ویژه ای به این مطلب می دهد که از آن حضرت با عنوان مولود پر خیر برکت یاد کرده اند.
برای درک بهتر این موضوع باید در چند بخش به توضیح آن پرداخت:
1. تعریف برکت برکت. برکت یعنی چیزی که بودنش باعث خیر می شود و خوبی های دیگر را به دنبال خودش می آورد[1]. مثلا در عرف عامیانه می گوییم نان برکت سفره است و این به خاطر اهمیت و ارزش بالای این ماده غذایی برای زندگی ما است. به همین دلیل زندگی و وجود برخی انسان ها مایه برکت و نعمت زندگی دیگران است. یعنی اینگونه افراد یا به خاطر استعدادها و نعمت های ذاتی که دارند به زندگی ما ارزش دیگری می دهند، مانند پدر و مادر و یا علاوه بر توانایی های فطری از حمایت و تاییدات الهی برخوردار هستند مانند انبیاء و اولیاء خداوند.
2. ظهور و حضور واقفیه
یکی از گروههایی که در تاریخ تشیع ظهور کرد، فرقه ای با نام (واقفیه) است. این گروه در سال 183 ه. ق. مصادف با شهادت موسی بن جعفر(ع) اعلام موجودیت کرد و خط مشی عقیدتی و سیاسی خویش را بر مبنای انکار مرگ حضرت موسی بن جعفر(ع) و مبارزه با امامت حضرت رضا (ع) قرار داد. این گروه امام کاظم(ع) را به عنوان آخرین فرد در سلسلهی امامت پنداشت و قائل به مهدویت امام کاظم(ع) شد[2]. توقف این فرقه بر امامت موسی بن جعفر (ع) سبب شد تا این گروه را واقفیه بنامند[3].
چند دلیل عمده برای ظهور این گروه وجود دارد:
· ضعف شناخت شناسی و عدم شناخت صحیح
· طمع ورزی و دنیا طلبی برخی از وکلاء امام کاظم(ع)
· حاضر نبودن امام رضا(ع) در بغداد در هنگام شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع)
· و صاحب فرزند نشدن امام رضا(ع). از این رو تولد حضرت امام جواد(ع) در تاریخ شیعه از حساسیت ویژه ای برخوردار است. این تولد از انحراف شیعیان و گسترش افکار انحرافی به طور جدی جلوگیری نمود.
3. سخنان امام رضا(ع) که نشان می دهد به چه دلیلی آن حضرت وجود امام جواد(ع) را وجودی پر خیر و برکت دانسته اند.
مرحم کلینی در کتاب اصول کافی از فردی به نام یحیی صنعانی نقل کرده است که می گوید: (دَخَلْتُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) وَ هُوَ بِمَکَّةَ وَ هُوَ یُقَشِّرُ مَوْزاً وَ یُطْعِمُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ هُوَ الْمَوْلُودُ الْمُبَارَکُ؟ قَالَ نَعَمْ یَا یَحْیَی هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَةً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْهُ)(در مکه خدمت حضرت رضا (ع) رسیدم مشغول پوست کندن موز بود که بحضرت جواد (ع) میداد گفتم فدایت شوم همین است آن مولود مبارک؟ فرمود: آری یحیی! این همان مولودی است که در اسلام با برکتتر از او برای شیعیان ما متولد نشده است).[4]
در جایی دیگر از همین شخص نقل می کند: (کُنْتُ عِنْدَ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع فَجِیءَ بِابْنِهِ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ هُوَ صَغِیرٌ فَقَالَ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَکَةً عَلَی شِیعَتِنَا مِنْه) (خدمت امام رضا (علیه السّلام) بودیم که امام جواد را - در حالی که خردسال بود- آوردند؛ عرض کردیم این همان مولود مبارک است؟ فرمود بله، این مولودی است که در اسلام با برکتتر از او متولد نشده است).[5]
همچنین شیخ مفید روایت بالا را به این صورت آورده است که: (قَالَ ابْنُ أَسْبَاطٍ وَ عَبَّادُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ إِنَّا لَعِنْدَ الرِّضَا (ع) بِمِنًی إِذْ جِیءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ (ع) قُلْنَا هَذَا الْمَوْلُودُ الْمُبَارَکُ؟ قَالَ نَعَمْ هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِی لَمْ یُولَدْ فِی الْإِسْلَامِ أَعْظَمُ بَرَکَةً مِنْهُ)(ابن اسباط و عبّاد میگویند: در منی خدمت امام رضا (علیه السّلام) بودیم که امام جواد را - در حالی که خردسال بود- آوردند؛ عرض کردیم این همان مولود مبارک است؟ فرمود بله، این مولودی است که در اسلام با برکتتر از او متولد نشده است.)[6]
از همه این مطالب می توان نتیجه گرفت که شرائط اجتماعی شیعیان در آن دوره و ابتلای آنان به انحرافات گوناگون و اینکه امام رضا(ع) تا سن چهل و هفت سالگی صاحب فرزند نشده بود سبب شد تا در تولد امام جواد (ع) میمنت و برکت خاصی نهفته شود و میلاد آن حضرت پس از سال ها انتظار، مایه دلگرمی و هدایت بسیاری از پیروان و شیعیان آن حضرت به راه حق اهل بیت(ع) گردد.
امام جواد(ع) از هر فرصتی برای جهاد علمی و تربیت شاگردان و اصحاب شایسته استفاده می کرد. آن حضرت، با وجود سن کم، در مناظره ها و بحث های علمی بسیاری شرکت می کرد که بعضی از آنها بسیار جالب توجه و شنیدنی است. حل مشکلات بزرگ علمی و فقهی، سبب اعجاب دانشمندان و عالمان هم دوره آن حضرت می شد.
-------------------------------
[1] فرهنگ معین
[2] حسن بن موسی نوبختی،فرق الشیعه،بیروت،دار الاضواء،1404-1984، 1مجلد،ص 80
[3] عبدالکریم شهرستانی،الملل والنحل،بیروت،دارالمعرفة، 1404، 2 مجلد، ج 1 ص 168
[4] محمّد بن یعقوب بن اسحاق رازی معروف به کُلِینی، اصول کافی،ج6،ص361، باب الموز
[5] همان، ج1،321، باب الإشارة و النص علی أبی جعفر
[6] مُحمّد بن مُحمّد بن نَعمان ملقب به شیخ مُفید، الإرشاد، المفید ،ج2، ص279
- [سایر] سلام. چرا امام رضا(ع) زندگی امام جواد(ع) را پربرکت اعلام کرده؟
- [سایر] چرا به امام جواد(ع) مولود پربرکت گفته می شود؟
- [سایر] چرا امام جواد (ع) با دختر قاتل امام رضا (ع) ازدواج کرد؟
- [سایر] میگویند:زن اصلی امام جواد(ع ), دختر مامون بود به نام زینب ام الفضل که با تحریک معتصم امام را کشت . حال سوال من این است که وقتی مامون پدر امام جواد یعنی حضرت رضا علیه السلام را شهید کرد چطور امام جواد تن به ازدواج با دختر وی داد و یا زندگی با وی را ادامه داد؟و همچنین مگر زن امام جواد از حضور پرفیض و نورانی همسرش لذت نمیبرد چون همسر امام و والای مردم است چطور دلش شد اورا بکشد/؟
- [سایر] برخی از مردم میگویند که سادات رضوی هستند، آیا امام رضا(ع) تنها یک پسر داشت یعنی امام نهم علیه السلام یا پسران دیگری هم داشت؟
- [سایر] شاگردان امام جواد(ع) چه کسانی بودند؟
- [سایر] آیا امام رضا علیه السلام غیر از امام جواد علیه السلام فرزند دیگری داشته است؟ لطفا توضیح دهید.
- [سایر] ماجرای مناظره یحیی بن اکثم با امام جواد و امام هادی(ع) چه بود؟
- [سایر] امام رضا(ع) به هنگام تولد حضرت جواد(ع)ایشان رابه کدامیک ازپیامبران الهی تشبیه کردند؟
- [سایر] لطفاً در مورد زندگینامه امام جواد(ع) توضیحاتی را ارائه کنید.
- [آیت الله خوئی] نماز خواندن در حرم امامان (علیهمالسلام) مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] برای زنها نماز خواندن در خانه بهتر است و در حدیث شریف از امام جعفر صادق علیهالسلام آمده است که: (خیر مساجد نساءکم البیوت).
- [آیت الله اردبیلی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب و بلکه بهتر از مسجد است و نماز در حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام برابر با دویست هزار نماز است.
- [آیت الله بهجت] بعید نیست مستحب بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام در اذان مستحبی، در صورتی که به نیت مطلوب بودن گفته شود، به عبارات مختلفی که در (نهایه) و (فقیه) و (احتجاج) نقل شده است که (اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) و یا (عَلِیٌ اَمیرُ المُؤمِنین) و یا به عبارت (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللّه) باشد، و اما اقرار به ولایت اگرچه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد؛ و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام در آن باشد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله خوئی] اگر نذر کند که به زیارت یکی از امامان مثلًا به زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) مشرف شود چنانچه به زیارت امام دیگر برود کافی نیست، و اگر بواسطة عذری نتواند آن امام را زیارت کند چیزی بر او واجب نیست.
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله سیستانی] نماز خواندن در حرم امامان علیهمالسلام مستحب ، بلکه بهتر از مسجد است ؛ و روایت شده که نماز در حرم مطهّر حضرت امیر المؤمنین علیهالسلام برابر دویست هزار نماز است .
- [آیت الله اردبیلی] قسم خوردن در معامله اگر راست باشد مکروه است و اگر دروغ باشد، حرام است و طبق بیان امیرمؤمنان علیهالسلام : (قسم خوردن در معامله، سبب نابودی برکت میگردد.)(1)
- [آیت الله اردبیلی] خوب است به امید آن که مطلوب پروردگار باشد، قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند و میّت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد؛ مثل آن که افراد خوب در آن جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آن جا بروند و نیز بهتر است جنازه را در چند متری قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک قبر ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میّت مرد است، در دفعه سوم به گونهای او را زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم او را از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است، در دفعه سوم به طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و هنگام وارد کردن زن در قبر، پارچهای روی قبر بگیرند و نیز جنازه میت را به آرامی از تابوت بیرون آورند و وارد قبر کنند و دعاهایی را که دستور داده شده، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میّت را در قبر گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند و صورت میّت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میّت، خشت خام یا کلوخی بگذارند که میّت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را به شانه راست میّت بزنند و دست چپ را با قوت بر شانه چپ میّت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ إفْهَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان) و به جای فلان، اسم میّت و پدر او را بگویند؛ مثلاً اگر اسم میّت محمد و اسم پدر او علی است، سه مرتبه بگویند: (اِسْمَعْ إفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلی) و پس از آن بگویند: (هَلْ أنْتَ عَلی الْعَهْدِ الَّذی فارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهادَةِ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَأنَّ مُحَمَّدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَسَیِّدُ النَّبیّینَ وَخاتَمُ الْمُرْسَلینَ وَأنَّ عَلیّا علیهالسلام أمیرُالْمُؤْمِنینَ وَسَیِّدُ الْوَصیّینَ وَإمامٌ افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلَی الْعالَمینَ وَأنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَیْنَ وَعَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَعَلِیَّ بْنَ مُوسی وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ وَعَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنَ بْنَ عَلیٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ المَهْدیَّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أئِمَّةُ الْمُؤْمِنینَ وَحُجَجُ اللّهِ عَلَی الْخَلْقِ أجْمَعینَ وَأئِمَّتُکَ أئِمَّةُ هُدیً بِکَ أبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و بعد ادامه دهد: (إذا أتاکَ الْمَلَکانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَیْنِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَکَ وَتَعالی وَسَألاکَ عَنْ رَبِّکَ وَعَنْ نَبِیِّکَ وَعَنْ دینِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ أئِمَّتِکَ فَلا تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فی جَوابِهِما: اللّهُ رَبّی وَمُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم نَبیّی وَالاْءسْلامُ دینی وَالْقُرْآنُ کِتابی وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتی وَأمیرُالْمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بْنُ أبی طالِبٍ علیهالسلام إمامی وَالْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمُجْتَبی علیهالسلام إمامی وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الْشَّهیدُ بِکَرْبَلاءِ علیهالسلام إمامی وَعَلِیٌّ زَیْنُ الْعابِدینَ علیهالسلام إمامی وَمُحَمَّدٌ الْباقِرُ علیهالسلام إمامی وَجَعْفَرٌ الصّادِقُ علیهالسلام إمامی وَمُوسَی الْکاظِمُ علیهالسلام إمامی وَعَلِیٌّ الرِّضا علیهالسلام إمامی وَمُحَمَّدٌ الْجَوادُ علیهالسلام إمامی وَعَلِیٌّ الْهادی علیهالسلام إمامی وَالْحَسَنُ الْعَسْکَریُّ علیهالسلام إمامی وَالْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ علیهالسلام إمامی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ أجْمَعینَ أئِمَّتی وَسادَتی وَقادَتی وَشُفَعائی بِهِمْ أتَوَلّی وَمِنْ أعْدائِهِمْ أتَبَرَّءُ فی الدُّنْیا وَالاْآخِرَةِ ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ) و به جای فلان بن فلان، اسم میّت و پدرش را بگوید و سپس ادامه دهد: (أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالی نِعْمَ الرَّبُ وَأنَّ مَحَمَّدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نِعْمَ الرَّسُولُ وَأنَّ عَلِیَّ بْنَ أبی طالِبٍ وَأوْلادَهُ الْمَعْصُومینَ الاَْئِمَّةَ الاْءثْنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الاْءئِمَّةُ وَأنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلیاللهعلیهوآلهوسلم حَقٌّ وَأنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَرٍ وَنَکیرٍ فی الْقَبْرِ حَقٌّ وَالْبَعْثَ حَقٌّ وَالْنُّشُورَ حَقٌّ وَالصِّراطَ حَقٌّ وَالْمیزانَ حَقٌّ وَتَطایُرَ الْکُتُبِ حَقٌّ وَأنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَالنّارَ حَقٌّ وَأنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ لارَیْبَ فیها وَأنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فی الْقُبُورِ) و سپس بگوید: (أ فَهِمْتَ یا فُلانُ) و به جای فلان اسم میّت را بگوید، و پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالْقَولِ الثّابِتِ وَهَداکَ اللّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللّهُ بَیْنَکَ وَبَیْنَ أوْلِیائِکَ فی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتَهِ) پس بگوید: (اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ وَاصْعَدْ بِرُوحِهِ إلَیْکَ وَلَقِّهِ مِنْکَ بُرْهانا أللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).