لطفا در مورد معجزات پیامبر(ص)و مستندات تاریخی آن اطلاعاتی در اختیار بنده قرار دهید. پاسخ: پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) علاوه بر قرآن مجید - که اعجاز جاودانه آن آشکار و بدیهی است - معجزات فراوانی دارد که بعضی از آنها در آیات قرآن و کتابهای سیرهنویسان ثبت شده است. ابن شهر آشوب ، تعداد معجزات آن حضرت را 4440 عدد ذکر کرده است.( مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 144). شماری از این معجزات عبارت است از: 1. اسراء (اسراء) همان حرکت شبانگاهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از مسجد الحرام تا مسجدالاقصی است.( ر.ک: تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 8، صص 64-85) این سفر در (یک شب)، در بیداری و با همین پیکر مادی تحقّق یافت؛ نه در شبها و روزهای طولانی یا در عالم خواب و با روح به تنهایی. آیات قرآنی و شواهد تاریخی، بر وقوع این سفر دلالت آشکار دارند. قرآن کریم میفرماید: (سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ)( اسرا (17)، آیه 1)؛ (منزّه است آن [خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی - که پیرامونش را برکت دادهایم - سیر داد تا از نشانههای خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بینا است). این رویداد از طریق شیعه و اهل سنت نقل و در کتابهای روایی و تاریخی، فراوان به آن پرداخته شده است. البته جابه جایی در فضا و پیمودن مسافتهای طولانی در زمان کوتاه، در زندگانی دیگر پیامبران نیز سابقه داشته است؛ چنان که درباره سلیمان(علیه السلام) میخوانیم: (وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ...)( سبا (34)، آیه 12) ؛ (و باد را برای سلیمان [رام کردیم ]صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را). افزون بر این، شواهد عینی و تجربی بسیار وجود دارد که برخی از اولیای الهی، مسافتهای طولانی را در زمانی کوتاه پیموده و به اصطلاح (طی الارض) داشتهاند. البته آنچه گفته شد، تنها درباره (اسراء) و حرکت شبانگاهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی است که خود مقدمه (معراج) به شمار میآید. (معراج) از معجزات ویژهای است که اسرار و لطایف عمیقتری دارد و از نشانههای برتری پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و شرافت وی بر تمام جهانیان است. 2. شق القمر از دیگر معجزات برجسته پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) (شق القمر) است. قرآن میفرماید: (اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ)( قمر (54)، آیه 1)؛ (قیامت بسیار نزدیک شد و ماه شکافت). (انشقاق قمر)، در پاسخ مشرکانی صورت گرفت که درخواست چنین کاری داشتند، تا به ارتباط پیامبر(صلی الله علیه وآله) با علم و قدرت بیپایان الهی پی برند.( تفسیر نمونه، ج 23، ص 9) از آنجایی که حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) واپسین پیامبر است، دوران پس از وی (آخر الزمان) خوانده میشود و بعثت او، نشانه نزدیک شدن قیامت است؛ زیرا در مقایسه با عمر جهان هستی، زمان پس از پیامبر اسلام اندک مینماید. بهترین دلیل بر وقوع این حادثه در زمان آن حضرت، آیه بعد همین سوره است که از سرسختی و تداوم انکار مشرکان - با وجود رؤیت این معجزه شگفتآور - پرده برمیدارد: (وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ)( قمر (54)، آیه 2)؛ (و هرگاه نشانهای ببینند، روی بگردانند و گویند، سحری همیشگی است). البته چنین انشقاقهایی در زندگانی پیامبران گذشته نیز سابقه داشته و به صورت ضعیفتر جلوهگر شده است؛ چنان که درباره موسی(علیه السلام) آمده است: (فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً)( طه (20)، آیه 77)؛ (و راهی خشک در وسط دریا برای آنان باز کن). در بخشی دیگر از داستان آن حضرت میخوانیم: ضربه عصای موسایی سنگ را شکافت و دوازده چشمه آب جوشید: (وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ...)( اعراف (7)، آیه 190)؛ (و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم و به موسی - وقتی قومش از او آب خواستند - وحی کردیم با عصایت بر آن تخته سنگ بزن؛ پس از آن دوازده چشمه جوشید و هر گروهی آبخور خود را شناخت). 3. گفت و شنود درختان در نهج البلاغه آمده است: روزی پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای ایجاد انگیزه گرایش به اسلام در یکی از افراد قریش، در برابر دیدگان او درختی را مخاطب قرار داد. درخت از جای خود حرکت کرد و نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) ایستاد و سپس به دستور آن حضرت به جای اولیه خود بازگشت.( ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج 13، ص214) در واقعهای دیگر، درختی به رسالت پیامبر اعظم گواهی داد.( قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 298.) این دو معجزه نیز مورد اتفاق علمای شیعه و اهل سنت است و در کتابهای متعدد آنها نقل شده است. البته گفت و گو و فرمانبری جمادات، گیاهان و حیوانات در زندگانی پیامبران گذشته نیز سابقه داشته است؛ چنان که (هدهد) و دیگر حیوانات از سلیمان(علیه السلام) فرمانبری داشتند.( نمل (27)، آیه 20)چهار پرنده کوبیده شده نیز به فراخوان ابراهیم(علیه السلام) پاسخ مثبت دادند و پرواز کنان به سوی او شتافتند: (قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً...)( بقره (2)، آیه 260) ؛ ([خداوند] فرمود: [ای ابراهیم] پس چهار پرنده برگیر و آنها را پیش خود ریزریزگردان، سپس بر هر کوهی پارهای از آنها قرار بده؛ آنگاه به سوی تو میآیند). آنچه گفته شد، نمونههایی از توانمندی انسانهای کامل است که در پرتو بندگی خدا و اتصال به قدرت بیانتهای او، در برابر دیدگان مردمان جلوهگر شده است. 4.زنده کردن یک جوان از انصار که مادر پیر نابینایی داشت. (دلائل النبوة، ج 6، ص 50 و 51؛ الخرائج، ج 1، ص 45. منتهی الآمال ج1 ص 93) 5. آن حضرت با فاطمه بنت اسد در قبر صحبت کردند.( بصائر، ص 287.) 6. تازیانه نورانی ابن شهر آشوب روایت کرده که قریش طُفَیْل بن عَمْرو را گفتند که چون در مسجدالحرام داخل شوی پنبه در گوشهای خود پر کن که قرآن خواندن محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم را نشنوی مبادا ترا فریب دهد؛ چون داخل مسجد شد هر چند پنبه در گوش خود بیشتر فرو می برد صدای آن حضرت را بیشتر می شنید پس به این معجزه مسلمان شد و گفت : یا رسول اللّه ! من در میان قوم خود سرکرده و مطاع ایشانم ، اگر به من علامتی بدهی ایشان را به اسلام دعوت می کنم . حضرت فرمود: خداوندا، او را علامتی کرامت کن ؛ چون به قوم خود برگشت از سر تازیانه او نوری مانند قندیل ساطع بود.( ناقب ابن شهر آشوب 1/159 160 ) 7. تسبیح گفتن انگور به سند معتبر از امّ سلمه منقول است که روزی فاطمه علیهاالسّلام آمد به نزد حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم و امام حسن و امام حسین را برداشته بود و حریره ساخته بود و با خود آورده بود چون داخل شد حضرت فرمود که پسر عمّت را برای من بطلب . چون امیرالمؤ منین علیه السّلام حاضر شد امام حسن را در دامن راست و امام حسین را در دامن چپ و علی و فاطمه را در پیش رو و پسِ سر خود نشانید و عبای خیبری بر ایشان پوشانید و سه مرتبه گفت: خداوندا! اینها اهل بیت من اند؛ پس از ایشان دور گردان شکّ و گناه را و پاک گردان ایشان را پاک کردنی. و من در میان عَتَبه در ایستاده بودم، گفتم: یا رسول اللّه! من از ایشانم؟ فرمود: که بازگشت تو به خیر است امّا از ایشان نیستی. پس جبرئیل آمد و طبقی از انار و انگور بهشت آورد چون حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم انار و انگور را در دست گرفت هر دو تسبیح خدا گفتند و آن حضرت تناول نمود؛ پس به دست حسن و حسین داد و در دست ایشان سبحان اللّه گفتند و ایشان تناول نمودند؛ پس به دست علی علیه السّلام داد تسبیح گفتند و آن حضرت تناول نمود؛ پس شخصی از صحابه داخل شد و خواست که از انار و انگور بخورد. جبرئیل گفت: نمی خورد از این میوه ها مگر پیغمبر یا وصیّ پیغمبر یا فرزند پیغمبر(خرائج راوندی 1/48؛ بحار الانوار 17/359) همچنین معجزات دیگری همچون سلام کردن سنگ و درخت بر آن حضرت (امالی شیخ طوسی ص 341، حدیث 692، مجلس 12) و تسبیح سنگریزه در دست آن حضرت (مناقب ابن شهر آشوب 1/126 .3) و شمشیر شدن چوب برای عُکّاشه در بَدْر(همان ماءخذ 1/160 .) و برای عبداللّه بن جَحْش در اُحُد(همان ماءخذ 1/161) و شمشیر شدن برگ نخل برای ابودُجانه به معجزه آن حضرت (همان ماءخذ 1/161) و فرو رفتن دستهای اسب سُراقه بر زمین در وقتی که به دنبال آن حضرت رفت در اوّل هجرت (خرائج راوندی 1/23 .) و... اشاره کرد.
لطفا در مورد معجزات پیامبر(ص)و مستندات تاریخی آن اطلاعاتی در اختیار بنده قرار دهید.
پاسخ: پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) علاوه بر قرآن مجید - که اعجاز جاودانه آن آشکار و بدیهی است - معجزات فراوانی دارد که بعضی از آنها در آیات قرآن و کتابهای سیرهنویسان ثبت شده است. ابن شهر آشوب ، تعداد معجزات آن حضرت را 4440 عدد ذکر کرده است.( مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 144). شماری از این معجزات عبارت است از:
1. اسراء
(اسراء) همان حرکت شبانگاهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از مسجد الحرام تا مسجدالاقصی است.( ر.ک: تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 8، صص 64-85) این سفر در (یک شب)، در بیداری و با همین پیکر مادی تحقّق یافت؛ نه در شبها و روزهای طولانی یا در عالم خواب و با روح به تنهایی. آیات قرآنی و شواهد تاریخی، بر وقوع این سفر دلالت آشکار دارند. قرآن کریم میفرماید: (سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ)( اسرا (17)، آیه 1)؛ (منزّه است آن [خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی - که پیرامونش را برکت دادهایم - سیر داد تا از نشانههای خود به او بنمایانیم که او همان شنوای بینا است).
این رویداد از طریق شیعه و اهل سنت نقل و در کتابهای روایی و تاریخی، فراوان به آن پرداخته شده است. البته جابه جایی در فضا و پیمودن مسافتهای طولانی در زمان کوتاه، در زندگانی دیگر پیامبران نیز سابقه داشته است؛ چنان که درباره سلیمان(علیه السلام) میخوانیم: (وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ...)( سبا (34)، آیه 12) ؛ (و باد را برای سلیمان [رام کردیم ]صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را).
افزون بر این، شواهد عینی و تجربی بسیار وجود دارد که برخی از اولیای الهی، مسافتهای طولانی را در زمانی کوتاه پیموده و به اصطلاح (طی الارض) داشتهاند. البته آنچه گفته شد، تنها درباره (اسراء) و حرکت شبانگاهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از مسجدالحرام به مسجدالاقصی است که خود مقدمه (معراج) به شمار میآید. (معراج) از معجزات ویژهای است که اسرار و لطایف عمیقتری دارد و از نشانههای برتری پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و شرافت وی بر تمام جهانیان است.
2. شق القمر
از دیگر معجزات برجسته پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) (شق القمر) است. قرآن میفرماید: (اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ)( قمر (54)، آیه 1)؛ (قیامت بسیار نزدیک شد و ماه شکافت).
(انشقاق قمر)، در پاسخ مشرکانی صورت گرفت که درخواست چنین کاری داشتند، تا به ارتباط پیامبر(صلی الله علیه وآله) با علم و قدرت بیپایان الهی پی برند.( تفسیر نمونه، ج 23، ص 9)
از آنجایی که حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) واپسین پیامبر است، دوران پس از وی (آخر الزمان) خوانده میشود و بعثت او، نشانه نزدیک شدن قیامت است؛ زیرا در مقایسه با عمر جهان هستی، زمان پس از پیامبر اسلام اندک مینماید. بهترین دلیل بر وقوع این حادثه در زمان آن حضرت، آیه بعد همین سوره است که از سرسختی و تداوم انکار مشرکان - با وجود رؤیت این معجزه شگفتآور - پرده برمیدارد: (وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ)( قمر (54)، آیه 2)؛ (و هرگاه نشانهای ببینند، روی بگردانند و گویند، سحری همیشگی است).
البته چنین انشقاقهایی در زندگانی پیامبران گذشته نیز سابقه داشته و به صورت ضعیفتر جلوهگر شده است؛ چنان که درباره موسی(علیه السلام) آمده است: (فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً)( طه (20)، آیه 77)؛ (و راهی خشک در وسط دریا برای آنان باز کن).
در بخشی دیگر از داستان آن حضرت میخوانیم: ضربه عصای موسایی سنگ را شکافت و دوازده چشمه آب جوشید:
(وَ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَیْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَماً وَ أَوْحَیْنا إِلی مُوسی إِذِ اسْتَسْقاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَیْناً قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ...)( اعراف (7)، آیه 190)؛ (و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند، تقسیم کردیم و به موسی - وقتی قومش از او آب خواستند - وحی کردیم با عصایت بر آن تخته سنگ بزن؛ پس از آن دوازده چشمه جوشید و هر گروهی آبخور خود را شناخت).
3. گفت و شنود درختان
در نهج البلاغه آمده است: روزی پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای ایجاد انگیزه گرایش به اسلام در یکی از افراد قریش، در برابر دیدگان او درختی را مخاطب قرار داد. درخت از جای خود حرکت کرد و نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) ایستاد و سپس به دستور آن حضرت به جای اولیه خود بازگشت.( ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج 13، ص214) در واقعهای دیگر، درختی به رسالت پیامبر اعظم گواهی داد.( قاضی عیاض، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج 1، ص 298.)
این دو معجزه نیز مورد اتفاق علمای شیعه و اهل سنت است و در کتابهای متعدد آنها نقل شده است. البته گفت و گو و فرمانبری جمادات، گیاهان و حیوانات در زندگانی پیامبران گذشته نیز سابقه داشته است؛ چنان که (هدهد) و دیگر حیوانات از سلیمان(علیه السلام) فرمانبری داشتند.( نمل (27)، آیه 20)چهار پرنده کوبیده شده نیز به فراخوان ابراهیم(علیه السلام) پاسخ مثبت دادند و پرواز کنان به سوی او شتافتند: (قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً...)( بقره (2)، آیه 260) ؛ ([خداوند] فرمود: [ای ابراهیم] پس چهار پرنده برگیر و آنها را پیش خود ریزریزگردان، سپس بر هر کوهی پارهای از آنها قرار بده؛ آنگاه به سوی تو میآیند).
آنچه گفته شد، نمونههایی از توانمندی انسانهای کامل است که در پرتو بندگی خدا و اتصال به قدرت بیانتهای او، در برابر دیدگان مردمان جلوهگر شده است.
4.زنده کردن یک جوان از انصار که مادر پیر نابینایی داشت. (دلائل النبوة، ج 6، ص 50 و 51؛ الخرائج، ج 1، ص 45. منتهی الآمال ج1 ص 93)
5. آن حضرت با فاطمه بنت اسد در قبر صحبت کردند.( بصائر، ص 287.)
6. تازیانه نورانی
ابن شهر آشوب روایت کرده که قریش طُفَیْل بن عَمْرو را گفتند که چون در مسجدالحرام داخل شوی پنبه در گوشهای خود پر کن که قرآن خواندن محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلّم را نشنوی مبادا ترا فریب دهد؛ چون داخل مسجد شد هر چند پنبه در گوش خود بیشتر فرو می برد صدای آن حضرت را بیشتر می شنید پس به این معجزه مسلمان شد و گفت : یا رسول اللّه ! من در میان قوم خود سرکرده و مطاع ایشانم ، اگر به من علامتی بدهی ایشان را به اسلام دعوت می کنم . حضرت فرمود: خداوندا، او را علامتی کرامت کن ؛ چون به قوم خود برگشت از سر تازیانه او نوری مانند قندیل ساطع بود.( ناقب ابن شهر آشوب 1/159 160 )
7. تسبیح گفتن انگور
به سند معتبر از امّ سلمه منقول است که روزی فاطمه علیهاالسّلام آمد به نزد حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم و امام حسن و امام حسین را برداشته بود و حریره ساخته بود و با خود آورده بود چون داخل شد حضرت فرمود که پسر عمّت را برای من بطلب . چون امیرالمؤ منین علیه السّلام حاضر شد امام حسن را در دامن راست و امام حسین را در دامن چپ و علی و فاطمه را در پیش رو و پسِ سر خود نشانید و عبای خیبری بر ایشان پوشانید و سه مرتبه گفت: خداوندا! اینها اهل بیت من اند؛ پس از ایشان دور گردان شکّ و گناه را و پاک گردان ایشان را پاک کردنی. و من در میان عَتَبه در ایستاده بودم، گفتم: یا رسول اللّه! من از ایشانم؟ فرمود: که بازگشت تو به خیر است امّا از ایشان نیستی. پس جبرئیل آمد و طبقی از انار و انگور بهشت آورد چون حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلم انار و انگور را در دست گرفت هر دو تسبیح خدا گفتند و آن حضرت تناول نمود؛ پس به دست حسن و حسین داد و در دست ایشان سبحان اللّه گفتند و ایشان تناول نمودند؛ پس به دست علی علیه السّلام داد تسبیح گفتند و آن حضرت تناول نمود؛ پس شخصی از صحابه داخل شد و خواست که از انار و انگور بخورد. جبرئیل گفت: نمی خورد از این میوه ها مگر پیغمبر یا وصیّ پیغمبر یا فرزند پیغمبر(خرائج راوندی 1/48؛ بحار الانوار 17/359)
همچنین معجزات دیگری همچون سلام کردن سنگ و درخت بر آن حضرت (امالی شیخ طوسی ص 341، حدیث 692، مجلس 12) و تسبیح سنگریزه در دست آن حضرت (مناقب ابن شهر آشوب 1/126 .3) و شمشیر شدن چوب برای عُکّاشه در بَدْر(همان ماءخذ 1/160 .) و برای عبداللّه بن جَحْش در اُحُد(همان ماءخذ 1/161) و شمشیر شدن برگ نخل برای ابودُجانه به معجزه آن حضرت (همان ماءخذ 1/161) و فرو رفتن دستهای اسب سُراقه بر زمین در وقتی که به دنبال آن حضرت رفت در اوّل هجرت (خرائج راوندی 1/23 .) و... اشاره کرد.
- [سایر] معجزات پیامبر اکرم(ص) در قرآن چیست؟
- [سایر] می گویند یکی از معجزات پیامبر اسلام(ص) شکافته شدن ماه بوده است، آیا این موضوع صحت دارد؟
- [سایر] معجزات پیامبر صلی الله علیه و آله چه بوده است؟
- [سایر] نظر شیعه در باره معجزات پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) چیست؟
- [سایر] آیا همسران پیامبر (ص) نیز از اهل بیت هستند؟
- [سایر] تعداد همسران پیامبر اکرم(ص) چندتا بوده؟ نام آنها چه بوده است؟
- [سایر] آیات سوره احزاب در رابطه با همسران پیامبر(ص) را توضیح دهید؟
- [سایر] می گویند: یکی از معجزات پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) شکافته شدن ماه (شقّ القمر) بوده است، آیا این موضوع صحّت دارد؟
- [سایر] یکی از معجزات پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شق القمر است، چرا این پدیده در جای دیگر مشاهده نشده است؟
- [سایر] چرا پیامبر(ص) نسبت به دیگر افراد؛ در بهره برداری از امیال جنسی آزادتر بوده و حتی همسران پیامبر(ص)، از محدودیت هایی برخوردارند؟