از اینکه حضرت مهدی(عج)، میتواند یکی از بهترین الگوهای جامعه امروزی باشد، شکی نیست ؛ اما از نظر ازدواج چگونه میتواند الگو باشد ؛ در حالی که آن حضرت ازدواج نکرده است!؟ البته درباره ازدواج حضرت مهدی(عج) دو نظریه وجود دارد و هر کدام شواهدی دارند. بر اساس قواعد کلی، میتوان گفت : آن حضرت ازدواج نکرده و اشکالی هم نخواهد داشت ؛ زیرا آن حضرت هر چیزی را که با غیبت منافات داشته باشد، انجام نمیدهد ؛ زیرا ازدواج با غیبت منافات داشته و مستلزم آشکار شدن وضعیت امام(عج) خواهد بود ؛ ازدواج با وجود غایب بودن آن حضرت (با توجه به نظر مخفی شدن بدن او از دیدهها)، امکان ندارد و اگر بخواهد ظاهر شود و ازدواج کند، این همان محذوری است که باید از آن دوری کند... اگر نظر دیگران (پنهان بودن عنوان و شخصیّت امام)، را مورد توجه قرار دهیم، باز میگوییم که ازدواج آن حضرت با شخصیت واقعی خود، امکان ندارد و منافی با اصل (غیبت) است محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص 80 و 81.. از طرف دیگر، هیچ دلیل روشن و قطعی، بر وجود زن و فرزند برای آن حضرت نیست ؛ چون مسئله غیبت، مهمتر از ازدواج است و میتواند برای مصلحت بالاتر، مسئله مهم (ازدواج) را ترک کند و اهم را انجام دهد و عمل به سنت پیامبر(ص) میتواند بعد از ظهور و قیام انجام گیرد و ایشان تشکیل خانواده دهد و بنابر قولی احتمال دارد، ایشان در زمان غیبت صغری ازدواج کرده باشد ؛ اما با آغاز غیبت کبری به دلیل مصالح مهمتر ازدواج را ترک کرده باشد. بعضی از شواهد، دالّ بر وجود همسر و فرزند برای او است ؛ از جمله : الف. قواعد کلی احکام کلی شریعت محمدی(ص) ایجاب میکند که حضرت بقیة اللَّه(عج) نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم تشکیل خانواده داده و از سنت جدّ بزرگوارش حضرت محمد(ص) پیروی کند. محدّث نوری میگوید : (چگونه ترک خواهد نمود چنین سنت عظیمه جدّ بزرگوار خود را، با آن همه ترغیب و تحریضی که در فعل آن و تهدید و تخویف که در ترک آن شده است! سزاوارترین امت در اخذ به سنت پیامبر(ص)، امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده است) نجم الثاقب، ص 224.. ب. روایات در کتاب الغیبة، از مفضّل بن عمر از صادق(ع) نقل شده است : (لا یَطّلع علی موضعه احَدٌ مِن وُلدِه و لا غیره)؛ ؛ الغیبة، ص 102. ؛ (بر مکان ایشان هیچ کس، حتی فرزندی از فرزندانش اطلاع ندارد). سید بن طاووس در جمال الاسبوع میگوید : (روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصر(عج) را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند و درنیکی و بزرگواری، در رأس نیکان روزگار و در قله صفات ابرار و اخیار هستند) جمال الاسبوع، ص 512.. ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل میکند: (گویا میبینم که قائم ما با خانوادهاش در مسجد سهله اقامت گزیده است. ابوبصیر میگوید : گفتم : فدایت شوم! قائم همیشه در آن مسجد است؟ فرمود : آری) اثبات الهداة، ج 3، ص 583، ح 776.. البته با بررسیهای سندی و دلایل این روایات، به طور قطع نمیتوان وجود فرزند را برای آن حضرت اثبات کرد برای مطالعه درباره این روایات ر.ک : حبیب اللَّه ظاهری، ص 495 و 496.. دو. دعاها ابن طاووس دعای امام رضا(ع) را در مورد حضرت مهدی(عج) چنین نقل کرده است : (اللهم صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده)؛ جمال الاسبوع، ص 51.. همچنین از آن حضرت نقل شده که دعا میفرمود : (اللهم اعطه فی نفسِه و اهله و ولده و ذُرّیته و امته و جمیع رعیّته ما تقرّبه عینه و تُسِرُّ به نفسه)؛ بحار الانوار، ج 95، ص 232.. در بخشی از صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده، آمده است : (و صلّ علی ولیّک و ولات عهده و الأئمّة من ولده و مُدّ فی اَعمارهم و زد فی آجالِهم)؛ کتاب الغیبة، ص 107 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 22.. این ادعیه به صورت کلی وجود زن و فرزند را برای آن حضرت مطرح میکنند ؛ اما درباره همین ادعیه و الفاظ آنها نیز بین علما اختلاف نظر هست ؛ برای مثال برخی دعای امام رضا(ع) (اللهم صلی علی ولاه عهده و الائمّة من ولده)؛ را چنین نقل کردهاند : (اللهم صل علی ولاة عهده و الائمّة من بعده)؛. سه. اسامی فرزندان امام روایت انباری، گویای این مطلب است که آن حضرت فرزندانی دارد ؛ بدین ترتیب : 1. طاهر فرمان روای یکی از جزایر (واقع در دریای مدیترانه)، به نام زاهره ؛ 2. قاسم فرمان روای جزیره رائقه ؛ 3. ابراهیم، حاکم شهر صافیه ؛ 4. عبد الرحمان حاکم شهر طلوم ؛ 5. هاشم حاکم شهر عناطیس ؛ داستان این شهر در بعضی از منابع ذکر شده است ؛ ر.ک : نجم الثاقب، ص 220-222 ؛ بحار الانوار، ج 53، ص 213-221. ولی بیشباهت به افسانه نیست و مدرک معتبری هم ندارد ر.ک : ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص 201 و 202.. بر اساس روایتی : (هر امام باید فرزند داشته باشد، به جز حضرت مهدی(عج) که فرزند ندارد) کتاب الغیبة، ص 134.. در این صورت، عدم ازدواج آن حضرت، مخالف سنت پیامبر(ص) نیست ؛ زیرا آن امام همام زندگی عادی و طبیعی مثل دیگران ندارد و پنهان زیستی ایشان نیز بر اساس دستور و مصلحت خداوندی است. افراد دیگری نیز - همچون خضر و عیسی(ع) - با اینکه زندهاند، ازدواج نکرده و تشکیل خانواده ندادهاند. (مهدویت1، رحیم کارگر، کد: 25/500027)
از اینکه حضرت مهدی(عج)، میتواند یکی از بهترین الگوهای جامعه امروزی باشد، شکی نیست ؛ اما از نظر ازدواج چگونه میتواند الگو باشد ؛ در حالی که آن حضرت ازدواج نکرده است!؟
از اینکه حضرت مهدی(عج)، میتواند یکی از بهترین الگوهای جامعه امروزی باشد، شکی نیست ؛ اما از نظر ازدواج چگونه میتواند الگو باشد ؛ در حالی که آن حضرت ازدواج نکرده است!؟
البته درباره ازدواج حضرت مهدی(عج) دو نظریه وجود دارد و هر کدام شواهدی دارند. بر اساس قواعد کلی، میتوان گفت : آن حضرت ازدواج نکرده و اشکالی هم نخواهد داشت ؛ زیرا آن حضرت هر چیزی را که با غیبت منافات داشته باشد، انجام نمیدهد ؛ زیرا ازدواج با غیبت منافات داشته و مستلزم آشکار شدن وضعیت امام(عج) خواهد بود ؛ ازدواج با وجود غایب بودن آن حضرت (با توجه به نظر مخفی شدن بدن او از دیدهها)، امکان ندارد و اگر بخواهد ظاهر شود و ازدواج کند، این همان محذوری است که باید از آن دوری کند... اگر نظر دیگران (پنهان بودن عنوان و شخصیّت امام)، را مورد توجه قرار دهیم، باز میگوییم که ازدواج آن حضرت با شخصیت واقعی خود، امکان ندارد و منافی با اصل (غیبت) است محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص 80 و 81..
از طرف دیگر، هیچ دلیل روشن و قطعی، بر وجود زن و فرزند برای آن حضرت نیست ؛ چون مسئله غیبت، مهمتر از ازدواج است و میتواند برای مصلحت بالاتر، مسئله مهم (ازدواج) را ترک کند و اهم را انجام دهد و عمل به سنت پیامبر(ص) میتواند بعد از ظهور و قیام انجام گیرد و ایشان تشکیل خانواده دهد و بنابر قولی احتمال دارد، ایشان در زمان غیبت صغری ازدواج کرده باشد ؛ اما با آغاز غیبت کبری به دلیل مصالح مهمتر ازدواج را ترک کرده باشد.
بعضی از شواهد، دالّ بر وجود همسر و فرزند برای او است ؛ از جمله :
الف. قواعد کلی
احکام کلی شریعت محمدی(ص) ایجاب میکند که حضرت بقیة اللَّه(عج) نیز مانند دیگر پیشوایان معصوم تشکیل خانواده داده و از سنت جدّ بزرگوارش حضرت محمد(ص) پیروی کند. محدّث نوری میگوید : (چگونه ترک خواهد نمود چنین سنت عظیمه جدّ بزرگوار خود را، با آن همه ترغیب و تحریضی که در فعل آن و تهدید و تخویف که در ترک آن شده است! سزاوارترین امت در اخذ به سنت پیامبر(ص)، امام هر عصر است و تاکنون کسی ترک آن را از خصایص آن جناب نشمرده است) نجم الثاقب، ص 224..
ب. روایات
در کتاب الغیبة، از مفضّل بن عمر از صادق(ع) نقل شده است : (لا یَطّلع علی موضعه احَدٌ مِن وُلدِه و لا غیره)؛ ؛ الغیبة، ص 102. ؛ (بر مکان ایشان هیچ کس، حتی فرزندی از فرزندانش اطلاع ندارد).
سید بن طاووس در جمال الاسبوع میگوید : (روایتی با سندهای متصل یافتم که حضرت ولی عصر(عج) را اولاد بسیاری هست که در شهرهای کرانه دریا حاکم و والی هستند و درنیکی و بزرگواری، در رأس نیکان روزگار و در قله صفات ابرار و اخیار هستند) جمال الاسبوع، ص 512..
ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل میکند: (گویا میبینم که قائم ما با خانوادهاش در مسجد سهله اقامت گزیده است. ابوبصیر میگوید : گفتم : فدایت شوم! قائم همیشه در آن مسجد است؟ فرمود : آری) اثبات الهداة، ج 3، ص 583، ح 776..
البته با بررسیهای سندی و دلایل این روایات، به طور قطع نمیتوان وجود فرزند را برای آن حضرت اثبات کرد برای مطالعه درباره این روایات ر.ک : حبیب اللَّه ظاهری، ص 495 و 496..
دو. دعاها
ابن طاووس دعای امام رضا(ع) را در مورد حضرت مهدی(عج) چنین نقل کرده است : (اللهم صلّ علی ولاة عهده و الائمّة من ولده)؛ جمال الاسبوع، ص 51..
همچنین از آن حضرت نقل شده که دعا میفرمود : (اللهم اعطه فی نفسِه و اهله و ولده و ذُرّیته و امته و جمیع رعیّته ما تقرّبه عینه و تُسِرُّ به نفسه)؛ بحار الانوار، ج 95، ص 232..
در بخشی از صلواتی که از ناحیه مقدسه صادر شده، آمده است : (و صلّ علی ولیّک و ولات عهده و الأئمّة من ولده و مُدّ فی اَعمارهم و زد فی آجالِهم)؛ کتاب الغیبة، ص 107 ؛ بحار الانوار، ج 52، ص 22..
این ادعیه به صورت کلی وجود زن و فرزند را برای آن حضرت مطرح میکنند ؛ اما درباره همین ادعیه و الفاظ آنها نیز بین علما اختلاف نظر هست ؛ برای مثال برخی دعای امام رضا(ع) (اللهم صلی علی ولاه عهده و الائمّة من ولده)؛ را چنین نقل کردهاند : (اللهم صل علی ولاة عهده و الائمّة من بعده)؛.
سه. اسامی فرزندان امام
روایت انباری، گویای این مطلب است که آن حضرت فرزندانی دارد ؛ بدین ترتیب :
1. طاهر فرمان روای یکی از جزایر (واقع در دریای مدیترانه)، به نام زاهره ؛
2. قاسم فرمان روای جزیره رائقه ؛
3. ابراهیم، حاکم شهر صافیه ؛
4. عبد الرحمان حاکم شهر طلوم ؛
5. هاشم حاکم شهر عناطیس ؛
داستان این شهر در بعضی از منابع ذکر شده است ؛ ر.ک : نجم الثاقب، ص 220-222 ؛ بحار الانوار، ج 53، ص 213-221. ولی بیشباهت به افسانه نیست و مدرک معتبری هم ندارد ر.ک : ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص 201 و 202..
بر اساس روایتی : (هر امام باید فرزند داشته باشد، به جز حضرت مهدی(عج) که فرزند ندارد) کتاب الغیبة، ص 134.. در این صورت، عدم ازدواج آن حضرت، مخالف سنت پیامبر(ص) نیست ؛ زیرا آن امام همام زندگی عادی و طبیعی مثل دیگران ندارد و پنهان زیستی ایشان نیز بر اساس دستور و مصلحت خداوندی است. افراد دیگری نیز - همچون خضر و عیسی(ع) - با اینکه زندهاند، ازدواج نکرده و تشکیل خانواده ندادهاند. (مهدویت1، رحیم کارگر، کد: 25/500027)
- [سایر] مشخصات ظاهری حضرت مهدی (عج) چیست و آیا کسی میتواند خودش را به صورت حضرت درآورد؟
- [سایر] زمان ظهور حضرت ولی عصر(عج) کی میباشد؟
- [سایر] جامعه و روابط افراد در جامعه امام زمان (عج) چگونه خواهد بود؟
- [سایر] امام زمان (عج) میتواند الآن تشکیل خانواده بدهد یا خیر؟
- [سایر] آیا تلاش برای اصلاح جامعه، ظهور امام زمان (عج) را به تأخیر میاندازد؟
- [سایر] سؤال:دوران ظهور امام زمان (عج) را زمان تکامل جامعه بشری میدانند مقصود از این تکامل چیست؟
- [سایر] چگونه جامعه در عصر ظهور، توسط امام زمان (عج) رهبری می شود؟
- [سایر] چطور منتظر واقعی حضرت ولی عصر (عج) باشیم؟
- [سایر] به نظر شما امام زمان(عج) آمدنی است یا آوردنی؟
- [سایر] نظر حضرت مهدی (عج) درباره حجّت الهی چیست؟
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولّی عَصْر ( عج ) که نماز جمعه واجب تَعْیینی نیست ، خرید و فروش و سایر معاملات ، پس از اذان جمعه حرام نیست .
- [آیت الله نوری همدانی] در زمان غیبت ولیّ عصر (عج ) نماز جمعه واجب تَخییری است ( یعنی مُکَلَّفْ می تواند روز جمعه بجای نماز ظهر نماز جمعه بخواند ) ولی جمعه اَفْضَلْ است وظهر اَحْوَط واحتیاط بیشتر در آن است که هر دو را بجا آورند .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در زمان غیبت ولی عصر (عج) نماز جمعه واجب تخییری است (یعنی مکلّف می تواند روز جمعه به جای نماز ظهر نماز جمعه بخواند) ولی جمعه افضل است و ظهر احوط و احتیاط بیشتر در آن است که هردو را بجا آورد.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر یک نفر از طرف مرد و زن در خواندن صیغه عقد موقّت وکیل شود، چنانچه مثلاً اسم مرد (احمد) و اسم زن (فاطمه) باشد و وکیل بگوید: (مَتَّعْتُ مُوکِّلی أَحْمَدَ مُوکِّلَتی فاطِمَةَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ) یعنی: (موکّل خود فاطمه را در مدّتی که معلوم شده به زوجیّت موکّل خودم احمد در آوردم به مهری که معیّن شده است) و بلافاصله بگوید: (قَبِلْتُ هکَذا) یعنی: (به همین گونه قبول کردم) عقد صحیح میباشد و میتواند به جای (مَتَّعْتُ)، (زَوَّجْتُ) بگوید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معیّن شده)، پس از آن بدون فاصله قابل توجّه مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْویْجَ عَلَی الصِّداق المعلُوم) (یعنی ازدواج را با مهری که معیّن شده قبول کردم) عقد صحیح است. جمله دوم میتواند با اشاره به مهر مذکور باشد، مانند: (قَبِلْتُ التَّزْویْجَ هکذا) بلکه اگر در جواب تنها بگوید: (قَبِلْتُ) یا (قَبِلْتُ التَّزْویْجَ) و مقصود او قبول تزویج با مهر معیّن شده باشد کفایت میکند. در عقد ازدواج دائم اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ أَحْمَدَ علی الصّداقِ المعلُومِ) و پس از آن بدون فاصله قابل توجهی مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَزْویج لمُوکّلی عَلَی الصّداقِ المعلُومِ) صحیح میباشد، همین طور به شکلهای دیگری که اشاره شد. گفتنیست که لازم نیست صیغه ایجاب را زن بخواند و صیغه قبول را مرد، بلکه بر عکس، میتواند صیغه ایجاب را مرد و صیغه قبول را زن بخواند. در هر حال باید صیغهای که مرد و زن میخوانند معنای یکسانی را برساند، هر چند با یک لفظ نباشد، مثلاً اگر زن با لفظ (زوّجتک) صیغه ایجاب را بخواند و مرد با لفظ (قبلت النّکاح) آن را قبول کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر زنی کسی را وکیل کند که مهر اورا به شوهرش ببخشد و شوهر همان کَس را وکیل کند که زن را طلاق دهد ، چنانچه اسم شوهر محمّد و اسم زن فاطمه باشد وکیل ، صیغة طلاق را اینطور می خواند : عَنْ مُوَکِلَتی فاطِمَهَ بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوَکِلی مُحَمَدٍ لِیَخْلَعَها عَلَیْهِ . پس از آن بدون فاصله می گوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ ، هِیَ طالِقٌ . و اگر زنی کسی را وکیل کند که غیر از مهر چیز دیگری را به شوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکیل باید ب جای کلمه (مهرها) آن چیز را بگوید ، مثلاً اگر صد تومان داده بگوید ، بَذَلْتُ مِأَهَ تُومان . در صورتی که زن معّین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات لازم نیست و همین قدر که او را در نظر بگیرد ، کافی است . طلاق مُبارات
- [آیت الله اردبیلی] ازدواج سنّت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از محبوبترین نهادها در نزد پروردگار و موجب رحمت و کثرت رزق و طرد بیبندوباری و فحشا از جامعه است(1) و خداوند متعال جامعه اسلامی را به ایجاد عُلقه ازدواج بین زنان و مردان مجرّد امر فرموده و وعده فضل و گشایش بر آنان داده است.(2) علاقه به خانواده و همسر، از اخلاق انبیاء و نشانه کثرت ایمان است به گونهای که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم علاقه به همسر را در ردیف علاقه به نماز و شمیم عطر قرار داده است(3). در روایات آمده است: آنگاه که خداوند متعال اراده میکند خیر دنیا و آخرت را به مسلمانی ارزانی دارد، به وی قلبی خاشع و زبانی ذاکر و جسمی صابر و همسری مؤمن عطا میکند که به هنگام نظر به او مسرور شود و در غیاب شوهرش از خود و اموال او پاسداری کند(4) و نیز در روایت آمده است: اگر مردی به خواستگاری آمده که دین، اخلاق و امانتداری او را میپسندید، خواستگاری او را بپذیرید در غیر این صورت فتنه و فساد عظیمی زمین را فرا خواهد گرفت.(5)
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)