اختیارات ولی فقیه در قانون اساسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل یکصد و دهم،درباره ی اختیارات و وظایف رهبر می خوانیم: 1. تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران،پس ازمشورت بامجمع تشخیص مصلحت نظام. 2. نظارت بر حُسن اجرای سیاست های کلی نظام. 3. فرمان همه پرسی. 4. فرماندهی کلّ نیروهای مسلّح. 5. اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها. 6. نصب و عزل و قبول استعفا الف: فقهای شورای نگهبان ب: عالی ترین مقام قوّه قضاییه. ج: رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. د: رییس ستاد مشترک. ه: فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. و: فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی. 7. حلّ اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه. 8. حل معظلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام. 9. امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم،صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می آید،باید قبل از انتخاب به تأیید شورای نگهبان و دوره ی اول به تأیید رهبری برسد. 10. عزل رییس جمهور،با در نظر گرفتن مصالح کشور،پس از حکمِ دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم. 11. عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه ی قضاییه.رهبر می تواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند. عده ای بر این باورند،یا می پندارند اختیارات یاد شده در قانون اساسی،حدود اختیارات ولی فقیه را مشخص کرده و به غیر از چارچوب قانون اساسی اختیار دیگری ندارد.اما باید از نظر دور داشت که امور یاد شده در یازده بند یکصد و دهم دلالت بر حصر دارد،و به این معناست که این کارها منحصراً مربوط به رهبر است و دیگری نمی تواند در آنها دخالتی داشته باشد؛اما به این معنی نیست که رهبر نمی تواند کار دیگری را بیرون از این یازده بند انجام دهد،که حصر از طرف این امور است نه از طرف رهبر.بنابراین باید گفت که ولی فقیه واجد شرایط در چارچوب قانون محدود است اما نه چارچوب قانون اساسی بلکه قانون الهی؛زیرا در قانون اساسی تمام اختیارات و وظایف رهبر مشخص نشده است. اگرچه از بند هشتم این اصل (حلّ معضلات نظام که از طریق عادی غیر قابل حل است) معلوم می شود که به ز موارد یاد شده مصادیقی وجود دارد که گره آنها فقط با سر پنجه ی تدبیر رهبری نظام باز می شود. امام خمینی (رحمت الله علیه) در این باره می فرماید: این که در این قانون اساسی یک مطلب ولو به نظر من یک قدری ناقص است و روحانیت بیشتر از این در اسلام اختیارات دارد و آقایان برای این که خوب دیگر با این روشنفکرها مخالفت نکنند یک مقدار کوتاه آمدند،این که در قانون اساسی هست،این بعض شؤون ولایت فقیه هست نه همه ی شؤون ولایت فقیه،و از ولایت فقیه به آن طوری که اسلام قرار داده است،هیچ کسی ضرر نمی- بیند.(1) اختیارات رؤسای حکومت در غرب در این جا بی مناسبت نخواهد بود که به بخش هایی از قانون اساسی کشورهایی نظیر آمریکا،فرانسه،انگلیس و آلمان که اختیارات فراوانی را به مقام ریاست جمهوری داده اند اشاره کنیم و در مقایسه با این موضوع،اختیارات حاکم اسلامی مورد توجه قرار گیرد. اختیارات رییس جمهور آمریکا در قانون اساسی ایالات متحده ی آمریکا آمده است: 1.اختیارات اجرایی: رییس جمهور آمریکا،رییس دستگاه اداری کشور است و وظیفه دارد که بر اجرای صحیح قانون اساسی،قوانین عادی،عهدنامه ها و تصمیمات قضایی در سراسر کشور نظارت و ریاست کند. 2.اختیارات نظامی و سیاسی: رییس جمهور،فرمانده کل نیروهای مسلح ایالات متحده است و مسؤولیت دفاع از کشور،بر عهده ی اوست.اگرچه قانوناً حق اعلان جنگ ندارد و این حق متعلق به کنگره است.در عین حال ممکن است رییس جمهور وضعیتی را فراهم آورد که بدون اعلان کنگره،عملاً وارد جنگ شود. 3.اختیارات تقنینی: رییس جمهور می تواند در پیام به کنگره خواستار قانون گذاری در موارد لازم گردد،و هم چنین حقّ وِتوی مصوّبات کنگره را نیز دارد.اگر کنگره ی مصوبه ی خود را مجدداً با دو سوم آرای اعضای هریک از دو مجلس تصویب کند،این بار،رییس جمهور مکلف است قانون را توشیح و دستور را اجرا کند (2). علاوه بر این موارد،رییس جمهور آمریکا،در مواقع اضطراری و در صورت پیدایش بحرانها اختیارات تامی دارد که می تواند شخصاً دستور داده و کنگره و دیگر نهادها و وزارتخانه ها ملزم به اجرای آن هستند. اختیارات رییس جمهور فرانسه در قانون اساسی فرانسه،عالی ترین مقام،ریاست جمهوری این کشور است که در برابر قوه ی مقننه و قوه ی قضاییه این کشور مسؤول و پاسخگو نیست.وی اختیارات فراوانی دارد؛از جمله: 1. انتصاب نخست وزیر،با موافقت مجلس. 2. ریاست شورای وزیران و توشیح مقررات و آیین نامه های این شورا،بر عهده ی ریاست جمهوری است. 3. رییس جمهور می تواند با موافقت نخست وزیر،مجلسی ملی را به تشخیص خود منحل سازد. 4. رییس جمهور می تواند پاره ای از امور و موارد را به آرای عمومی بگذارد. 5. عزل و نصب مأموران لشکری و کشوری،تعیین ریاست کمیته دفاع ملّی. 6. در واقع خطر و تهدیدهای شدید که نیاز به اقدام فوری است،رییس جمهور می تواند رأساً اقدام کند. 7. در فرانسه رییس جمهور،حتی وزیران را نیز خود انتخاب می کند. (3) اختیارات پادشاه انگلیس نظام حکومتی انگلستان،نظام پادشاهی است و حقوق اساسی غیر مدوّن این کشور پادشاهی بر مبنای (پارلمانتاریسم) تدوین و تصویب گردیده است.بر این مبنا،پارلمان انگلستان متشکل از مجلس لردها و مجلس عوام به همراه پادشاه یا ملکه انگلستان حاکمیت این کشور را برعهده گرفته و اداره می نماید. پادشاه یا ملکه ی انگلستان اختیارات بسیاری دارد؛از جمله: 1. انعقاد معاهدات و یا فسخ قراردادهای بین المللی،اداره ی امور خارجه و اجرای قوانین به نام او انجام می گیرد. 2. عزل و نصب وزیران،انحلال پارلمان و یا دعوت به تشکیل آن و یا تعطیل پارلمان از اختیارات پادشاه است. 3. انتصاب اعضای مجلس لردها که متشکل از حدوداً 926 لرد از شاهزادگان،اشراف و شخصیت های فرهنگی،علمی و بالاخره شخصیت های مذهبی است. 4. عزل و نصب نخست وزیر،و به طور معمول،فردی را که حزب پیروز در انتخابات مجلس عوام این کشور بر می گزینند،به نخست وزیری منصوب می نماید،و عملاً در موارد بحرانی می تواند اقدام به عزل نخست وزیر این کشور نماید. 5. توشیح لوایح یا طرح های مصوّب پارلمان انگلستان از اختیارات پادشاه این کشور است،و می تواند از تأیید و توشیح مصوبات دو مجلس این کشور خودداری کند. 6. فرماندهی نیروهای مسلّح،با مشورت وزیران. 7. اختیار سیاست خارجی با مشورت وزیران. علاوه این که پادشاه انگلستان در برابر هیچ یک از قوای سه گانه حاکم در انگلستان مسؤول و پاسخگو می باشد.انتصاب پادشاه موروثی است و عزل و برکناری او نیز اصلاً در حقوق اساسی انگلستان پیش بینی نشده است. اختیارات رییس جمهور آلمان رییس جمهوری در جلسه ای با شرکت اعضای مجلس فدرال،وبا تعداد مساوی از اعضای قوه ی مقننه ی ایالات،به تناسب جمعیت در ایالات منتخب می شود،که این مجمع (مجمع فدرال) و یا (Bundesversammlung) نام دارد. اهم اختیارات و وظایف رییس جمهور در جمهوری فدرال آلمان عبارتند از: 1. عزل و نصب صدر اعظم. 2. انحلال مجلس فدرال،در مواقعی که با اکثریت مطلق آرا،قادر به انتخاب صدر اعظم نگردد و رییس جمهوری صلاح را در انحلل مجلس فدرال تشخیص دهد. 3. عزل و نصب درجه داران نظامی و صاحب منصبان کشور. 4. عهده داری سیاست خارجی و نمایندگی اتحادیه جمهوری آلمان در روابط بین الملل و انعقاد قراردادها و عهدنامه ها با دولت های خارجی. با جمع بندی و بررسی تطبیقی اختیارات رهبران حکومت ها در جمهوری اسلامی ایران و کشورهای مورد مطالعه،و نگرشی مقایسه- ای میان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با سایر قوانین اساسی کشورهای امریکا،فرانسه،انگلستان وآلمان می توان به نتایجی به شرح ذیل دست یافت: 1.شرایط رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با شرایط رهبران کشورهای مذکور به مراتب دقیق تر و متناسب با مسؤولیت سنگین رهبری و مدیریت یک نظام سیاسی است.تکیه و تصریح بر عدالت،و علم به قانون الهی،همراه با شروطی هم چون بینش صحیح سیاسی- اجتماعی،تدبیر شجاعت،مدیریت و قدرت کافی برای رهبری،در هیچ یک از قوانین اسلامی کشورهای غربی مورد لحاظ قرار نگرفته است.لذا در نظام سیاسی،افراد ناآشنا به علم و احکام اسلامی و درک صحیح اجتماعی سیاسی که طبعاً لغزش هایی را باعث می شود،راهی رابرای رهبری ندارند. 2.برخلاف نظام سیاسی حاکم بر انگلستان که پادشاهی به شکل موروثی و مادام العمر می باشد،در حقوق اساسی جمهوری اسلامی،نظام رهبری نه موروثی است و نه مادام العمر،در جمهوری اسلامی ایران هرگاه رهبر،از اداره ی کشور ناتوان گردید و فاقد شرایط شد،عزل و برکنار می شود.هم چنین در انگلستان هیچ مرجعی ناظر بر اعمال اختیارات حکومتی وجود ندارد و به عبارت دیگر،مرجعی برای عزل و رسیدگی به تخلفات پادشاهی این کشور در حقوق اساسی انگلستان پیش بینی نشده است،حال آن که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران،مجلس خبرگان،مرجع تشخیص دهنده ی تخلّفات رهبری و اعلام عزل وی از مقام ولایت امری است. 3.در حقوق اساسی جمهوری فرانسه،پادشاهی انگلستان و جمهوری فدرال آلمان،انحلال مجلس قانون گذاری پیش بینی شده است.در جمهوری فرانسه رییس جمهور آن کشور در مشورت با رؤسای دو مجلس ملی و سنای این کشور می تواند هربار که مقتضی بداند مجلس ملی این کشور را منحل کند. پادشاه انگلستان نیز با پیشنهاد نخست وزیر این کشور می تواند فرمان انحلال مجلس عوام و مجلس لردها را صادر کند،و حتی این اختیار بدون پیشنهاد نخست وزیر نیز می تواند اعمال گردد.در جمهوری فدرال آلمان نیز رییس جمهور این کشور می تواند به پیشنهاد صدر اعظم آلمان،مجلس فدرال این جمهوری را منحل نماید.حال آن که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انحلال مجلس توسط رهبری پیش بینی نشده است.بنابراین در حوزه ی اختیارات رهبری در انحلال مجلس و قوه ی مقننه چنین وجه تمایزی مشهود می باشد (4). البته این بحث با حکم حکومتی ولی فقیه منافاتی ندارد. پی نوشت ها: 1. امام خمینی (رحمت الله علیه)،صحیفه ی نور،ج6،ص 519 ، 7/10/58. 2. جعفر بوشهری،مسایل حقوق اساسی،ص298-290،به نقل از نشریه اندیشه حوزه،ویژه نامه ی ولایت فقیه،شماره ی 2،ص5. 3. تازه های اندیشه،مؤسس فرهنگی طه،مهمرماه 77،ش1،ص34. 4. برای اطلاع بیشتر،ر.ک: محسن شیخ الاسلامی،ولایت فقیه،حدود اختیارات و وظایف،ص56-69؛نشریه اندیشه حوزه،ویژه نامه ی ولایت فقیه،شماره2،ص4-6. (منبع : کتاب،ولایت فقیه در عصر غیبت،علیرضا رجالی تهرانی،انتشارات نبوغ،چ دوم،1383،صص213 تا 219 )
اختیارات ولی فقیه در قانون اساسی
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،اصل یکصد و دهم،درباره ی اختیارات و وظایف رهبر می خوانیم:
1. تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران،پس ازمشورت بامجمع تشخیص مصلحت نظام.
2. نظارت بر حُسن اجرای سیاست های کلی نظام.
3. فرمان همه پرسی.
4. فرماندهی کلّ نیروهای مسلّح.
5. اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها.
6. نصب و عزل و قبول استعفا
الف: فقهای شورای نگهبان
ب: عالی ترین مقام قوّه قضاییه.
ج: رییس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
د: رییس ستاد مشترک.
ه: فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
و: فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی.
7. حلّ اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه.
8. حل معظلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
9. امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم،صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می آید،باید قبل از انتخاب به تأیید شورای نگهبان و دوره ی اول به تأیید رهبری برسد.
10. عزل رییس جمهور،با در نظر گرفتن مصالح کشور،پس از حکمِ دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم.
11. عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه ی قضاییه.رهبر می تواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.
عده ای بر این باورند،یا می پندارند اختیارات یاد شده در قانون اساسی،حدود اختیارات ولی فقیه را مشخص کرده و به غیر از چارچوب قانون اساسی اختیار دیگری ندارد.اما باید از نظر دور داشت که امور یاد شده در یازده بند یکصد و دهم دلالت بر حصر دارد،و به این معناست که این کارها منحصراً مربوط به رهبر است و دیگری نمی تواند در آنها دخالتی داشته باشد؛اما به این معنی نیست که رهبر نمی تواند کار دیگری را بیرون از این یازده بند انجام دهد،که حصر از طرف این امور است نه از طرف رهبر.بنابراین باید گفت که ولی فقیه واجد شرایط در چارچوب قانون محدود است اما نه چارچوب قانون اساسی بلکه قانون الهی؛زیرا در قانون اساسی تمام اختیارات و وظایف رهبر مشخص نشده است.
اگرچه از بند هشتم این اصل (حلّ معضلات نظام که از طریق عادی غیر قابل حل است) معلوم می شود که به ز موارد یاد شده مصادیقی وجود دارد که گره آنها فقط با سر پنجه ی تدبیر رهبری نظام باز می شود.
امام خمینی (رحمت الله علیه) در این باره می فرماید:
این که در این قانون اساسی یک مطلب ولو به نظر من یک قدری ناقص است و روحانیت بیشتر از این در اسلام اختیارات دارد و آقایان برای این که خوب دیگر با این روشنفکرها مخالفت نکنند یک مقدار کوتاه آمدند،این که در قانون اساسی هست،این بعض شؤون ولایت فقیه هست نه همه ی شؤون ولایت فقیه،و از ولایت فقیه به آن طوری که اسلام قرار داده است،هیچ کسی ضرر نمی- بیند.(1)
اختیارات رؤسای حکومت در غرب
در این جا بی مناسبت نخواهد بود که به بخش هایی از قانون اساسی کشورهایی نظیر آمریکا،فرانسه،انگلیس و آلمان که اختیارات فراوانی را به مقام ریاست جمهوری داده اند اشاره کنیم و در مقایسه با این موضوع،اختیارات حاکم اسلامی مورد توجه قرار گیرد.
اختیارات رییس جمهور آمریکا
در قانون اساسی ایالات متحده ی آمریکا آمده است:
1.اختیارات اجرایی: رییس جمهور آمریکا،رییس دستگاه اداری کشور است و وظیفه دارد که بر اجرای صحیح قانون اساسی،قوانین عادی،عهدنامه ها و تصمیمات قضایی در سراسر کشور نظارت و ریاست کند.
2.اختیارات نظامی و سیاسی: رییس جمهور،فرمانده کل نیروهای مسلح ایالات متحده است و مسؤولیت دفاع از کشور،بر عهده ی اوست.اگرچه قانوناً حق اعلان جنگ ندارد و این حق متعلق به کنگره است.در عین حال ممکن است رییس جمهور وضعیتی را فراهم آورد که بدون اعلان کنگره،عملاً وارد جنگ شود.
3.اختیارات تقنینی: رییس جمهور می تواند در پیام به کنگره خواستار قانون گذاری در موارد لازم گردد،و هم چنین حقّ وِتوی مصوّبات کنگره را نیز دارد.اگر کنگره ی مصوبه ی خود را مجدداً با دو سوم آرای اعضای هریک از دو مجلس تصویب کند،این بار،رییس جمهور مکلف است قانون را توشیح و دستور را اجرا کند (2).
علاوه بر این موارد،رییس جمهور آمریکا،در مواقع اضطراری و در صورت پیدایش بحرانها اختیارات تامی دارد که می تواند شخصاً دستور داده و کنگره و دیگر نهادها و وزارتخانه ها ملزم به اجرای آن هستند.
اختیارات رییس جمهور فرانسه
در قانون اساسی فرانسه،عالی ترین مقام،ریاست جمهوری این کشور است که در برابر قوه ی مقننه و قوه ی قضاییه این کشور مسؤول و پاسخگو نیست.وی اختیارات فراوانی دارد؛از جمله:
1. انتصاب نخست وزیر،با موافقت مجلس.
2. ریاست شورای وزیران و توشیح مقررات و آیین نامه های این شورا،بر عهده ی ریاست جمهوری است.
3. رییس جمهور می تواند با موافقت نخست وزیر،مجلسی ملی را به تشخیص خود منحل سازد.
4. رییس جمهور می تواند پاره ای از امور و موارد را به آرای عمومی بگذارد.
5. عزل و نصب مأموران لشکری و کشوری،تعیین ریاست کمیته دفاع ملّی.
6. در واقع خطر و تهدیدهای شدید که نیاز به اقدام فوری است،رییس جمهور می تواند رأساً اقدام کند.
7. در فرانسه رییس جمهور،حتی وزیران را نیز خود انتخاب می کند. (3)
اختیارات پادشاه انگلیس
نظام حکومتی انگلستان،نظام پادشاهی است و حقوق اساسی غیر مدوّن این کشور پادشاهی بر مبنای (پارلمانتاریسم) تدوین و تصویب گردیده است.بر این مبنا،پارلمان انگلستان متشکل از مجلس لردها و مجلس عوام به همراه پادشاه یا ملکه انگلستان حاکمیت این کشور را برعهده گرفته و اداره می نماید.
پادشاه یا ملکه ی انگلستان اختیارات بسیاری دارد؛از جمله:
1. انعقاد معاهدات و یا فسخ قراردادهای بین المللی،اداره ی امور خارجه و اجرای قوانین به نام او انجام می گیرد.
2. عزل و نصب وزیران،انحلال پارلمان و یا دعوت به تشکیل آن و یا تعطیل پارلمان از اختیارات پادشاه است.
3. انتصاب اعضای مجلس لردها که متشکل از حدوداً 926 لرد از شاهزادگان،اشراف و شخصیت های فرهنگی،علمی و بالاخره شخصیت های مذهبی است.
4. عزل و نصب نخست وزیر،و به طور معمول،فردی را که حزب پیروز در انتخابات مجلس عوام این کشور بر می گزینند،به نخست وزیری منصوب می نماید،و عملاً در موارد بحرانی می تواند اقدام به عزل نخست وزیر این کشور نماید.
5. توشیح لوایح یا طرح های مصوّب پارلمان انگلستان از اختیارات پادشاه این کشور است،و می تواند از تأیید و توشیح مصوبات دو مجلس این کشور خودداری کند.
6. فرماندهی نیروهای مسلّح،با مشورت وزیران.
7. اختیار سیاست خارجی با مشورت وزیران.
علاوه این که پادشاه انگلستان در برابر هیچ یک از قوای سه گانه حاکم در انگلستان مسؤول و پاسخگو می باشد.انتصاب پادشاه موروثی است و عزل و برکناری او نیز اصلاً در حقوق اساسی انگلستان پیش بینی نشده است.
اختیارات رییس جمهور آلمان
رییس جمهوری در جلسه ای با شرکت اعضای مجلس فدرال،وبا تعداد مساوی از اعضای قوه ی مقننه ی ایالات،به تناسب جمعیت در ایالات منتخب می شود،که این مجمع (مجمع فدرال) و یا (Bundesversammlung) نام دارد.
اهم اختیارات و وظایف رییس جمهور در جمهوری فدرال آلمان عبارتند از:
1. عزل و نصب صدر اعظم.
2. انحلال مجلس فدرال،در مواقعی که با اکثریت مطلق آرا،قادر به انتخاب صدر اعظم نگردد و رییس جمهوری صلاح را در انحلل مجلس فدرال تشخیص دهد.
3. عزل و نصب درجه داران نظامی و صاحب منصبان کشور.
4. عهده داری سیاست خارجی و نمایندگی اتحادیه جمهوری آلمان در روابط بین الملل و انعقاد قراردادها و عهدنامه ها با دولت های خارجی.
با جمع بندی و بررسی تطبیقی اختیارات رهبران حکومت ها در جمهوری اسلامی ایران و کشورهای مورد مطالعه،و نگرشی مقایسه- ای میان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با سایر قوانین اساسی کشورهای امریکا،فرانسه،انگلستان وآلمان می توان به نتایجی به شرح ذیل دست یافت:
1.شرایط رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با شرایط رهبران کشورهای مذکور به مراتب دقیق تر و متناسب با مسؤولیت سنگین رهبری و مدیریت یک نظام سیاسی است.تکیه و تصریح بر عدالت،و علم به قانون الهی،همراه با شروطی هم چون بینش صحیح سیاسی- اجتماعی،تدبیر شجاعت،مدیریت و قدرت کافی برای رهبری،در هیچ یک از قوانین اسلامی کشورهای غربی مورد لحاظ قرار نگرفته است.لذا در نظام سیاسی،افراد ناآشنا به علم و احکام اسلامی و درک صحیح اجتماعی سیاسی که طبعاً لغزش هایی را باعث می شود،راهی رابرای رهبری ندارند.
2.برخلاف نظام سیاسی حاکم بر انگلستان که پادشاهی به شکل موروثی و مادام العمر می باشد،در حقوق اساسی جمهوری اسلامی،نظام رهبری نه موروثی است و نه مادام العمر،در جمهوری اسلامی ایران هرگاه رهبر،از اداره ی کشور ناتوان گردید و فاقد شرایط شد،عزل و برکنار می شود.هم چنین در انگلستان هیچ مرجعی ناظر بر اعمال اختیارات حکومتی وجود ندارد و به عبارت دیگر،مرجعی برای عزل و رسیدگی به تخلفات پادشاهی این کشور در حقوق اساسی انگلستان پیش بینی نشده است،حال آن که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران،مجلس خبرگان،مرجع تشخیص دهنده ی تخلّفات رهبری و اعلام عزل وی از مقام ولایت امری است.
3.در حقوق اساسی جمهوری فرانسه،پادشاهی انگلستان و جمهوری فدرال آلمان،انحلال مجلس قانون گذاری پیش بینی شده است.در جمهوری فرانسه رییس جمهور آن کشور در مشورت با رؤسای دو مجلس ملی و سنای این کشور می تواند هربار که مقتضی بداند مجلس ملی این کشور را منحل کند. پادشاه انگلستان نیز با پیشنهاد نخست وزیر این کشور می تواند فرمان انحلال مجلس عوام و مجلس لردها را صادر کند،و حتی این اختیار بدون پیشنهاد نخست وزیر نیز می تواند اعمال گردد.در جمهوری فدرال آلمان نیز رییس جمهور این کشور می تواند به پیشنهاد صدر اعظم آلمان،مجلس فدرال این جمهوری را منحل نماید.حال آن که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران انحلال مجلس توسط رهبری پیش بینی نشده است.بنابراین در حوزه ی اختیارات رهبری در انحلال مجلس و قوه ی مقننه چنین وجه تمایزی مشهود می باشد (4). البته این بحث با حکم حکومتی ولی فقیه منافاتی ندارد.
پی نوشت ها:
1. امام خمینی (رحمت الله علیه)،صحیفه ی نور،ج6،ص 519 ، 7/10/58.
2. جعفر بوشهری،مسایل حقوق اساسی،ص298-290،به نقل از نشریه اندیشه حوزه،ویژه نامه ی ولایت فقیه،شماره ی 2،ص5.
3. تازه های اندیشه،مؤسس فرهنگی طه،مهمرماه 77،ش1،ص34.
4. برای اطلاع بیشتر،ر.ک: محسن شیخ الاسلامی،ولایت فقیه،حدود اختیارات و وظایف،ص56-69؛نشریه اندیشه حوزه،ویژه نامه ی ولایت فقیه،شماره2،ص4-6.
(منبع : کتاب،ولایت فقیه در عصر غیبت،علیرضا رجالی تهرانی،انتشارات نبوغ،چ دوم،1383،صص213 تا 219 )
- [سایر] آیا اختیارات ولی فقیه قانونی و شرعی است؟ مقامات نظام های لیبرال دموکراسی چه اختیاراتی دارند؟
- [سایر] محدوه اختیارات ولی فقیه در حکومت و جامعه کدام است؟
- [سایر] نظام ولی فقیه با سایر حکومت ها چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] معتقدیم حکومت ولی فقیه انشعاب حکومت رسول الله است. در حالی که پیامبر معصوم بود و ولی فقیه نه. آیا نظر رهبری در برخی مسایل مثل همکاری بیشتر مجلس در انتخاب وزیران و ... دخالت در امور کشور و استبداد نیست
- [سایر] چرا حکومت ولی فقیه مقدس است؟ آیا در این حکومت خطا و اشتباه رخ نمی دهد؟ آیا بی پیرایه است؟
- [سایر] اگر یک مجتهد اقدام به تصدی حکومت و ولایت فقیه نمود، وظیفه بقیه فقها و مراجع ساقط می شود؟اگر یک فقیه اعلم در مرجعیت یا حکومت و رهبری داشته باشیم که ولی فقیه نشده، آیا او هم باید از ولی فقیه اطاعت کند؟
- [سایر] از نظر استاد ما به سند نقلی ولایت فقیه نمی توان استناد کرد و فقط از نظر عقلی می توان پذیرفت. و از نظر ایشان حکومت ولی فقیه حکومت مقدسی نیست. شما در قبال چنین سوالاتی چگونه پاسخ می فرمایید؟
- [سایر] آیا وجود یک فقیه در رأس حکومت (ولی فقیه) از استبداد دینی جلوگیری می کند یا منجر به استبداد می شود؟ چگونه بودن این امر را توضیح دهید.
- [آیت الله خامنه ای] آیا رسانه های گروهی در نظام حکومت اسلامی باید تحت نظارت ولی فقیه یا حوزه های علمیه و یا نهاد دیگری باشند؟
- [سایر] ولایت مطلقه فقیه حضرت امام(ره)چه مفهومی دارد؟ به کدام دلیل ولی فقیه اختیارات مطلقه حکومتی حضرت رسولاکرم(ص) را داراست؟ چگونه مشکلات و مسایل مستحدثه جدید در حکومت اسلامی را می توان حل کرد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .معادنی که در اعماق هزاران متری زمین وجود دارد مانند معادن نفت، گاز و مواد معدنی دیگر جزء انفال است و استخراج آنها منوط به اذن امام معصوم(ع) یا ولیّ فقیه است.
- [امام خمینی] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام علیه السلام واجب است و بایدبه ماعت خوانده شود، و در زمان ما که امام علیه السلام غایب است مستحب می باشد. و احتیاط واجب آن است که آن را به جماعت نخوانند، ولی به قصد رجاء مانع ندارد. و چنانچه ولی فقیه یا ماذون از طرف او اقامه جماعت نماید،اشکال ندارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر گنجی پیدا شد که اثر سکه اسلامی دارد , یا معلوم شد که مال مسلمانی هست، حکم میراث (من لا وارث له )؛ یا حکم (لُقَطَه) را دارد و تمام آن مال، در اختیار امام(ع) یا ولیّ فقیه (در عصر غیبت) قرار میگیرد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر در شکم ماهیِ خریداری شده از حوضچه های پرورشی و بخش خصوصی, اشیای قیمتی مانند انگشتر و غیره به دست آید، باید به مالکش معرفی شود ; چنانچه ادعای ملکیت کرد , مال اوست و اگر اظهار بیاطلاعی کرد، حکم مجهول المالک را دارد و باید به حاکم شرع و ولیّ فقیه مراجعه شود. خمس گنج پس از کسر هزینه ها
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کافر ذمّ ی، یک پنجم زمینی را که از مسلمان خریده بود، به ولیّ خمس (ولی فقیه یا حاکم شرع ) به عنوان خمس تحویل دهد ; سپس همان مقدار زمینی را که خمس بوده, دوباره بخرد، باز هم باید خمس این مقدار زمینی را که دوباره خریده است بپردازد. خمس زمین مبادله شده در فرض اسلام ذمّی
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] زمینهایی که در اصل آباد بوده مانند جنگلها و نیزارها ملک حکومت اسلامی است و هر کس در آن تصرّف و اصلاح نماید مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی منع نماید.
- [آیت الله مظاهری] علفها و بوتههای بیابان و ماهیهای دریاها و رودخانهها و پرندگان هوا و حیوانات صحرا و مانند اینها ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی آنها را تصرّف کند مالک میشود مگر اینکه حکومت اسلامی جلوگیری نماید.
- [آیت الله جوادی آملی] .منافقان و ک سانی که در زمان غیبت امام معصوم (ع)،با حکومت اسلامیِ مبتنی بر ولایت فقیه مبارزه و جنگ می کنند، خونشان هدر است و اگ ر در حال مبارزه فرار کنند و پس از مدتی , بدون اینکه توبه کرده باشند دستگیر شوند، اعدام می شوند؛ ولی اموال آنان حکم غنائم جنگی را ندارد و باید به آنها یا ورثه آنان برگردانده شود. حکم مال انتقالی غیر معتقد به خمس
- [آیت الله مظاهری] آنچه که در زمینهای موات باشد مانند بوته و درخت و سنگ و معدن و غیره، مانند خود زمین ملک حکومت اسلامی است ولی اگر کسی در آنها تصرّف کند مالک میشود مگر آنکه حکومت اسلامی ممانعت نماید.