بین نظر امام و رهبری در خصوص مردم و نظارت آنها در حکومت اسلامی با نظر آیت الله مصباح چه تفاوتهایی دارد و آیا این تفاوتها سلیقه ای است یا بنیانی؟
بین نظر امام و رهبری در خصوص مردم و نظارت آنها در حکومت اسلامی با نظر آیت الله مصباح چه تفاوتهایی دارد و آیا این تفاوتها سلیقه ای است یا بنیانی؟ در خصوص نقش و جایگاه مردم درحکومت اسلامی به نظر می رسد اختلاف چندانی میان دیدگاه امام و رهبری با دیدگاه آیت الله مصباح یزدی وجود نداشته باشد در این زمینه دیدگاه امام و رهبری در باره مردمسالاری دینی کاملا مشخص است و به نظر نمی رسد نیازی به تکرار آن باشد به ویژه که از ظاهر سوال چنین بر می آید این مطلب برای شما نسبت به دیدگاه امام و رهبری آشکار باشد و تنها برای یادآوری متذکر می شویم که امام خمینی ره مشروعیت حکومت را الهی دانسته و مقبولیت و تحقق عینی حکومت را منوط به نظر وخواست مردم می دانستند. به عنوان مثال ایشان در حکم تنفیذ ریاست جمهوری شهید رجایی چنین نگاشته بودند : (چون مشروعیت آن باید با نصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رای ملت شریف را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم ) از طرفی دیدگاه ایشان در باره لزوم کسب رای و نظر مردم برای سرنوشت خویش از جمله حق تعیین نوع حکومت در اولین روزهای انقلاب اسلامی مهمترین دلیل بر اعتقاد ایشان به نقش مردم در عینیت بخشی حکومت داشت . اما در باره دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در این زمینه با مراجعه ای به برخی آثار و نوشته های ایشان اهتمام ایشان به نقش مردم در حکومت به ویژه در زمینه اعطای مقبولیت و ایجاد زمینه برای تحقق عینی حکومت و تداوم آن (دیدگاهی که مطابق با دیدگاه کلیه معتقدین به ولایت مطلقه فقیه و به ویژه امام و رهبری می باشد) مورد اثبات قرار گیرد : ایشان در کتاب پرسش ها و پاسخ ها جلد اول چنین می گویند : (نقش مردم در دو جنبه قابل بررسی است: یکی در مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی و دیگری در عینیت بخشیدن به آن. به اتفاق نظر مسلمانان مشروعیت حکومت رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) از سوی خدای متعال بوده است؛ یعنی خدا حق حکومت را به ایشان عطا فرمود و رأی و نظر مردم هیچ نقشی در مشروعیت حکومت آن حضرت نداشت. ولی در تحقق حکومت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)نقش اساسی از آنِ مردم بوده؛ یعنی آن حضرت با یک نیروی قهری حکومت خویش را بر مردم تحمیل نکرد، بلکه خود مسلمانان از جان و دل با پیامبر بیعت کرده، با رغبت حکومت نبوی را پذیرا شدند. کمکهای بی دریغ مردم بود که باعث تحکیم پایه های حکومت پیامبر گشت....)(رک:پرسش ها و پاسخ ها جلد اول ص20) ایشان در ادامه ضمن بر شمردن مشروعیت و مقبولیت و ذکر این نکته که مشروعیت و حق حکومت امری است که از جانب خداوند متعال اعطا می شود و مقبولیت و تحقق عینی حکومت امری است که از جانب مردم اعطا می شود چنین می گویند : (گفته شد مردم هیچ مشروعیتی به حکومت فقیه نمی دهند رأی و رضایت آنان باعث بوجود آمدن آن [تحقق عینی حکومت] می شود. خدا به پیامبر می فرماید: (هُوَ الَّذی اَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤمنینَ؛ (خداست که تو را با یاری خویش و مؤمنان تقویت کرد.) کمک و همدلی مردم مؤثر در عینیت بخشیدن به حکومت حتّی حکومت پیامبر است. حضرت امیر (علیه السلام) می فرماید: (لَوْ لا حُضُورُ الْحاضِرِ وَقیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ... لاََلْقَیْتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها می فرماید: (اگر حضور بیعت کنندگان نبود و با وجود یاوران حجّت بر من تمام نمی شد... رشته کار [حکومت] را از دست می گذاشتم.) همچنین از آن حضرت نقل کرده اند: (لارَأْیَ لِمَنْ لایُطاعٌ؛ (کسی که فرمانش پیروی نمی شود، رأیی ندارد.) )(همان ص25) این سخنان همگی بیانگر نقش مردم در پیدایش و تثبیت حکومت الهی، خواه حکومت رسول اللّه و امامان معصوم و خواه حکومت فقیه در زمان غیبت، دارد. همچنین آیت الله مصباح یزدی در کتاب نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه نیز سخنانی مشابه آنچه که در مطالب قبلی در تایید نقش مردم در تحقق حکومت اسلامی ذکر شد دارند : (تا این جا معلوم شد که در زمان غیبت امام معصوم نیز به مانند زمان حضور پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام) ، مردم هیچ نقشی در مشروعیت بخشی به حکومت فقیه (نه در اصل مشروعیت ونه در تعیین فرد و مصداق) ندارند. و امّا نسبت به تحقّق و استقرار حکومت و حاکمیت فقیه در زمان غیبت امام معصوم(علیه السلام) باید بگوییم که این مسأله تماماً به پذیرش جامعه و مقبولیت مردمی بستگی دارد. یعنی این مردم و مسلمانان هستند که باید زمینه تحقّق و استقرار این حاکمیت را فراهم کنند و تا مردم نخواهند نظام اسلامی محقّق نخواهد شد و فقیه در اصل تأسیس حکومت خود هیچ گاه متوسّل به زور و جبر نمی‌شود بلکه نظیر همه پیامبران و امامان، تنها در صورتی که خود مردم به حکومت وی تمایل نشان دهند دست به تشکیل حکومت خواهد زد. در این مورد هم نظیر همه احکام و دستورات الهی، مردم می‌توانند به اختیار خودشان آن را بپذیرند واطاعت کنند و می‌توانند هم نافرمانی کرده سرپیچی نمایند. البتّه مردم در طول تاریخ ملزم و مکلّف بوده‌اند که به حاکمیت الهی و حکومت پیامبران و امامان تن دهند و حق حاکمیت آنان را به رسمیت شناخته بپذیرند و اگر نپذیرفته‌اند در پیشگاه خداوند گناه کار و معاقب خواهند بود. )(نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه ص73) ایشان در کتابهای دیگر و نیز سخنانی که داشته اند نیز همین دیدگاه را داشته و بر آن تاکید کرده اند که به دلیل اطاله کلام به نظر می رسد دیگر نیازی به ذکر نباشد و ذکر حتی یک مورد از دیدگاه ایشان به منظور اثبات این مطلب که دیدگاه ایشان در زمینه نقش مردم در حکومت اسلامی با دیدگاه امام و رهبری یکسان می باشد کفایت می کرد . در زمینه بحث نظارت بر حکومت نیز آیت الله مصباح یزدی در موارد مختلفی بر لزوم نظارت عمومی بر عملکرد حکومت تاکید داشته اند از جمله در کتاب پرسش ها و پاسخ ها حق انتقاد از ولی فقیه را نیز برای مردم ثابت دانسته و حتی با توجه به لزوم نظارت عمومی بر عملکرد حاکمان در جامعه اسلامی که گاه با عنوان (النصیحه لائمه المسلمین)از آن یاد می شود آن را واجب شرعی مسلمانان می داند (رک:پرسش ها و پاسخ ها ج1ص69) ایشان در ادامه همین مطالب شرایط و اخلاق انتقاد را هم متذکر می شود . در نتیجه وقتی شخصی انتقاد از ولی فقیه را نه تنها جایز بلکه واجب شرعی می داند نظارت بر سایر بخشهای حکومت اسلامی و انتقاد از آن که جای خود دارد . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 138/100120448)
عنوان سوال:

بین نظر امام و رهبری در خصوص مردم و نظارت آنها در حکومت اسلامی با نظر آیت الله مصباح چه تفاوتهایی دارد و آیا این تفاوتها سلیقه ای است یا بنیانی؟


پاسخ:

بین نظر امام و رهبری در خصوص مردم و نظارت آنها در حکومت اسلامی با نظر آیت الله مصباح چه تفاوتهایی دارد و آیا این تفاوتها سلیقه ای است یا بنیانی؟

در خصوص نقش و جایگاه مردم درحکومت اسلامی به نظر می رسد اختلاف چندانی میان دیدگاه امام و رهبری با دیدگاه آیت الله مصباح یزدی وجود نداشته باشد در این زمینه دیدگاه امام و رهبری در باره مردمسالاری دینی کاملا مشخص است و به نظر نمی رسد نیازی به تکرار آن باشد به ویژه که از ظاهر سوال چنین بر می آید این مطلب برای شما نسبت به دیدگاه امام و رهبری آشکار باشد و تنها برای یادآوری متذکر می شویم که امام خمینی ره مشروعیت حکومت را الهی دانسته و مقبولیت و تحقق عینی حکومت را منوط به نظر وخواست مردم می دانستند. به عنوان مثال ایشان در حکم تنفیذ ریاست جمهوری شهید رجایی چنین نگاشته بودند : (چون مشروعیت آن باید با نصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رای ملت شریف را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم ) از طرفی دیدگاه ایشان در باره لزوم کسب رای و نظر مردم برای سرنوشت خویش از جمله حق تعیین نوع حکومت در اولین روزهای انقلاب اسلامی مهمترین دلیل بر اعتقاد ایشان به نقش مردم در عینیت بخشی حکومت داشت . اما در باره دیدگاه آیت الله مصباح یزدی در این زمینه با مراجعه ای به برخی آثار و نوشته های ایشان اهتمام ایشان به نقش مردم در حکومت به ویژه در زمینه اعطای مقبولیت و ایجاد زمینه برای تحقق عینی حکومت و تداوم آن (دیدگاهی که مطابق با دیدگاه کلیه معتقدین به ولایت مطلقه فقیه و به ویژه امام و رهبری می باشد) مورد اثبات قرار گیرد :
ایشان در کتاب پرسش ها و پاسخ ها جلد اول چنین می گویند : (نقش مردم در دو جنبه قابل بررسی است: یکی در مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی و دیگری در عینیت بخشیدن به آن.
به اتفاق نظر مسلمانان مشروعیت حکومت رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) از سوی خدای متعال بوده است؛ یعنی خدا حق حکومت را به ایشان عطا فرمود و رأی و نظر مردم هیچ نقشی در مشروعیت حکومت آن حضرت نداشت. ولی در تحقق حکومت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)نقش اساسی از آنِ مردم بوده؛ یعنی آن حضرت با یک نیروی قهری حکومت خویش را بر مردم تحمیل نکرد، بلکه خود مسلمانان از جان و دل با پیامبر بیعت کرده، با رغبت حکومت نبوی را پذیرا شدند. کمکهای بی دریغ مردم بود که باعث تحکیم پایه های حکومت پیامبر گشت....)(رک:پرسش ها و پاسخ ها جلد اول ص20) ایشان در ادامه ضمن بر شمردن مشروعیت و مقبولیت و ذکر این نکته که مشروعیت و حق حکومت امری است که از جانب خداوند متعال اعطا می شود و مقبولیت و تحقق عینی حکومت امری است که از جانب مردم اعطا می شود چنین می گویند : (گفته شد مردم هیچ مشروعیتی به حکومت فقیه نمی دهند رأی و رضایت آنان باعث بوجود آمدن آن [تحقق عینی حکومت] می شود. خدا به پیامبر می فرماید: (هُوَ الَّذی اَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤمنینَ؛ (خداست که تو را با یاری خویش و مؤمنان تقویت کرد.) کمک و همدلی مردم مؤثر در عینیت بخشیدن به حکومت حتّی حکومت پیامبر است. حضرت امیر (علیه السلام) می فرماید: (لَوْ لا حُضُورُ الْحاضِرِ وَقیامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النّاصِرِ... لاََلْقَیْتُ حَبْلَها عَلی غارِبِها می فرماید: (اگر حضور بیعت کنندگان نبود و با وجود یاوران حجّت بر من تمام نمی شد... رشته کار [حکومت] را از دست می گذاشتم.) همچنین از آن حضرت نقل کرده اند: (لارَأْیَ لِمَنْ لایُطاعٌ؛ (کسی که فرمانش پیروی نمی شود، رأیی ندارد.) )(همان ص25) این سخنان همگی بیانگر نقش مردم در پیدایش و تثبیت حکومت الهی، خواه حکومت رسول اللّه و امامان معصوم و خواه حکومت فقیه در زمان غیبت، دارد. همچنین آیت الله مصباح یزدی در کتاب نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه نیز سخنانی مشابه آنچه که در مطالب قبلی در تایید نقش مردم در تحقق حکومت اسلامی ذکر شد دارند : (تا این جا معلوم شد که در زمان غیبت امام معصوم نیز به مانند زمان حضور پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام) ، مردم هیچ نقشی در مشروعیت بخشی به حکومت فقیه (نه در اصل مشروعیت ونه در تعیین فرد و مصداق) ندارند.
و امّا نسبت به تحقّق و استقرار حکومت و حاکمیت فقیه در زمان غیبت امام معصوم(علیه السلام) باید بگوییم که این مسأله تماماً به پذیرش جامعه و مقبولیت مردمی بستگی دارد. یعنی این مردم و مسلمانان هستند که باید زمینه تحقّق و استقرار این حاکمیت را فراهم کنند و تا مردم نخواهند نظام اسلامی محقّق نخواهد شد و فقیه در اصل تأسیس حکومت خود هیچ گاه متوسّل به زور و جبر نمی‌شود بلکه نظیر همه پیامبران و امامان، تنها در صورتی که خود مردم به حکومت وی تمایل نشان دهند دست به تشکیل حکومت خواهد زد. در این مورد هم نظیر همه احکام و دستورات الهی، مردم می‌توانند به اختیار خودشان آن را بپذیرند واطاعت کنند و می‌توانند هم نافرمانی کرده سرپیچی نمایند. البتّه مردم در طول تاریخ ملزم و مکلّف بوده‌اند که به حاکمیت الهی و حکومت پیامبران و امامان تن دهند و حق حاکمیت آنان را به رسمیت شناخته بپذیرند و اگر نپذیرفته‌اند در پیشگاه خداوند گناه کار و معاقب خواهند بود. )(نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه ص73)
ایشان در کتابهای دیگر و نیز سخنانی که داشته اند نیز همین دیدگاه را داشته و بر آن تاکید کرده اند که به دلیل اطاله کلام به نظر می رسد دیگر نیازی به ذکر نباشد و ذکر حتی یک مورد از دیدگاه ایشان به منظور اثبات این مطلب که دیدگاه ایشان در زمینه نقش مردم در حکومت اسلامی با دیدگاه امام و رهبری یکسان می باشد کفایت می کرد .
در زمینه بحث نظارت بر حکومت نیز آیت الله مصباح یزدی در موارد مختلفی بر لزوم نظارت عمومی بر عملکرد حکومت تاکید داشته اند از جمله در کتاب پرسش ها و پاسخ ها حق انتقاد از ولی فقیه را نیز برای مردم ثابت دانسته و حتی با توجه به لزوم نظارت عمومی بر عملکرد حاکمان در جامعه اسلامی که گاه با عنوان (النصیحه لائمه المسلمین)از آن یاد می شود آن را واجب شرعی مسلمانان می داند (رک:پرسش ها و پاسخ ها ج1ص69) ایشان در ادامه همین مطالب شرایط و اخلاق انتقاد را هم متذکر می شود . در نتیجه وقتی شخصی انتقاد از ولی فقیه را نه تنها جایز بلکه واجب شرعی می داند نظارت بر سایر بخشهای حکومت اسلامی و انتقاد از آن که جای خود دارد .
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 138/100120448)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین