سبک زندگی امام خمینی(ره) چگونه بود؟ ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در چه منزلی سکونت داشتند؟ (اگر گفتم سه هزار متر در اختیار امام بوده،منظورم این نبوده که منزل امام سه هزار متر بوده بلکه چنین که میدانیم جماران تنها منزل امام نبوده بلکه مقر رهبری نظام بوده و با توجه به موقعیت جنگ آنجا یک سری مراکز امنیتی بوده که درمانگاه،اقامتگاه محافظین، دفتر امام،حسینیه امام و کارهایی که امام به عنوان رهبر انقلاب داشتند،در آن محوطه انجام میگرفته است.یعنی همه آن سه هزار متر منزل و مربوط به شخص ایشان نبوده و در اختیار کارهای مختلف ایشان بوده) به تازگی فایلی صوتی در فضای مجازی منتشر شده که ظاهراً منسوب به خانم فاطمه هاشمی –دختر ارشد مرحوم آیت الله هاشمی- است. در این فایل که گویا دوشنبه نهم اسفندماه سال جاری در دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب ضبط شده،دانشجویی از فاطمه هاشمی سوالی با این مضمون می پرسد؛ شما در جماران همسایه حضرت امام بودید و خانه ایشان را دیده اید.چرا سبک زندگی شما با حضرت امام که می گفتند این انقلاب،انقلاب پابرهانه هاست، اینقدر تفاوت دارد؟ فاطمه هاشمی در پاسخ میگوید؛ شما از کجا می دانید سبک زندگی امام چه بوده؟! آن اتاقی که شما را میبرند و نشانتان می دهند، خانه امام نیست. آن دفتر ملاقاتهای امام بود. من بیشتر از این وظیفه ندارم درباره زندگی امام و خانواده امام توضیح بدهم...خانه آقای هاشمی 570 متر بود اما باغ هایی که در اختیار امام بود در جماران بالای سه-چهار هزار متر بود! پاسخ به این ادعا –فارغ از هویت مدعی که در جای خود آن نیز جای پرداختن داشته و می پردازیم- نیازمند رجوع به تاریخ است. * خانه ای با نمای طاغوتی! آیتالله امام جمارانی از یاران صدیق و نزدیک امام، روایت دست اول و بیواسطهای از نحوه ورود و اسکان حضرت امام به محله جماران نقل می کند که خلاصه آن به شرح زیر است؛ بعد از اینکه امام به آخرین مرحلۀ درمان رسید، پزشکان گفتند که ایشان باید در یک هوای ملایم و متعارفی باشد. هوای تهران برای امام خوب نیست و هوای قم هم برای امام بدتر است، اصلاً ایشان نباید برگردند و هرجایی که هوای بهتری هست به آنجا بروند. من یادم میآید در ایام پانزده خرداد سال42، حضرت عبدالعظیم بهترین هوای تهران را داشت. مردم ییلاق به حضرت عبدالعظیم میرفتند. اما حالا دیگر حضرت عبدالعظیم هم هوای مناسبی ندارد. امام به اعتبار هوای قدیم و نیز سکونت در مناطق جنوبی تهران پیشنهادشان این بود که آنجا بروند اما شهرری برای امام مساعد نبود چون هوای آنجا خراب شده بود. دنبال این بودند که یک جایی را برای امام پیدا بکنند که هوای مناسب دارد. آقای رسولی (محلاتی) یک جایی در خیابان دربند(منزلی متعلق به شخصی به نام حاج آقا مشرف) سراغ داشت، که به نظرشان رسید آنجا را برای امام اختصاص بدهند. به امام پیشنهاد شد که یک چنین جایی هست و آقا را به دربند میبرند. این ساختمان دربند از داخل چیزی نبود. در سه طبقه بود و هر طبقه فقط یک اتاق و سالنی داشت که حتی جایی برای قدم زدن امام هم نبود، امام توی همان سالن کوچک قدم میزدند. اما نمای بیرون آن، تقریباً طاغوتی بود. نمای سنگی داشت، بلند بود و یک پنجرهای بود که امام از همان طبقهای که ساکن بودند، جلوی پنجره میآمدند و جواب احساسات مردم را میدادند. جمعیت هم زیاد به ملاقات امام میآمدند. دیگر مرتب شبانه روز ملاقات میشد. منزلی که از نظر امام(ره) نمای طاغوتی داشت امام از ابتدایی که وارد این منزل شدند از وضعیت داخل منزل ناراحت بودند. من خودم یکبار با احمدآقا رفتیم و میخواستم آقا را ببینم، دیدم ایشان روی یک تختی در یک نیمچه اتاقی نشسته و پاهایشان آویزان است. مشغول مطالعه بودند. رفتیم آنجا نشستیم و عرض ارادت کردیم و با احمدآقا هم برگشتیم. من دیدم آنجا یک نیمچه اتاق است، واقعاً نمیشود گفت یک اتاق. اگر ملاقاتی هم داشته باشند باید توی این سالن باشد. یعنی هیچ وسیله و امکاناتی برای استراحت امام نیست. * اولتیماتوم 48 ساعته امام احمدآقا ظاهراً رفته بودند قم. امام آقای رسولی را صدا میزند و میگوید آقای رسولی من ظرف 48 ساعت به شما مهلت میدهم، اگر یک منزل مناسبی برای من پیدا کردید که میروم به آن منزل، اگر نشد من به قم بر میگردم. آقای رسولی میفهمد وقتی امام یک چنین تهدیدی میکند حتماً عین آن را اجرا خواهد کرد. لذا تلفنی به احمدآقا خبر میدهد که سریع بیایید که آقا اخطار کرده که من به قم میروم. اولتیماتوم 48 ساعته امام(ره) برای تخلیه این منزل احمدآقا سراسیمه به منزل ما آمد و گفت فلانی امام تهدید کرده و به همین جهت باید سریعاً یک جایی پیدا کنیم. گفتم جایی که باید پیدا بشود چهجور جایی است؟ گفت این را آقای رسولی از امام پرسیده است که " آقا شما که میفرمائید یک جای مناسب پیدا بشود، چه جایی برای شما مناسب است؟ " امام فرمودند که مثل آن منزل حاج آقای شما (پدر آقای رسولی که از دوستان قدیمی حضرت امام بود) در امامزاده قاسم. پدر آقای رسولی آنجا ساکن بودند که خانه ای محقر و در ده امامزاده قاسم بود. در گذشته امام روزها از آن منزلی که برای ملاقاتهایشان اجاره کرده بودند میآمدند به منزل آقای رسولی و در آنجا مینشستند. فرمودند یک همچین جایی. * چیزی شبیه همان خانه تنگ و تاریک نجف! در نهایت منزل آیتالله امام جمارانی برای سکونت امام پیشنهاد می شود و ایشان در ادامه نقل می کند؛ (عصر آن روز حاج احمدآقا میرود خانم را میآورد، دو نفر از خانم ها هم همراه ایشان بودند. آمدند منزل و ما را دیدند و سلام و علیک و احوال پرسی کردیم بعد به ایوان بالا که رفتند به احمدآقا گفتند این منزل همان منزل تنگ و تاریکی است که ما در نجف داشتیم. ما آنجا گرفتار اینجور منازل بودیم حالا هم باید گرفتار همین منازل باشیم؟ من به هیچ وجه موافق نیستم. مرحوم احمدآقا گفته بود اگر شما اینجا را نپسندید امام میروند قم و مشکل برای همه ما درست میشود. شما موقتاً اینجا را قبول کنید تا بعد سر فرصت ما یک جای مناسبی را پیدا میکنیم. ایشان بالاجبار قبول کرد.) و به این ترتیب حضرت امام در 28 مرداد ماه سال 1358 وارد محله جماران شده و تا پایان عمر شریف خود در همان خانه ساده زندگی می کنند. منزل امام در جماران * می خواهید مرا جهنمی کنید؟! اما مگر منزل و زندگی حضرت امام در نجف چگونه بود که همسر ایشان آنگونه از آن یاد می کنند؟ آیت الله مسلم ملکوتی از شاگردان قدیمی حضرت امام که در نجف نیز با ایشان بوده است در کتاب خاطرات خود (چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی) در این خصوص می گوید؛ (این منزل در شارع الرّسول قرار داشت و آقای شیخ نصر الله [خلخالی] آن را اجاره و تهیه کرده بود. این منزل دو طبقه داشت و در هر طبقه دو اتاق که مساحت هر کدام دوازده متر بود، وجود داشت. یکی از اتاق ها مخروبه بود و قابل استفاده نبود و چون آشپزخانه اش کوچک بود، ظروف و چراغ غذا را در حیاط می گذاشتند. هنگام ورود امام به نجف، یکی از اطاق ها برای امام اختصاص یافت. ... حضرت امام به مدت 15 سال در این خانه اجاره ای مانند سایر طلاب معمولی زندگی کرد. بارها نزدیکان خواستند یک کولر بر یکی از اتاق ها نصب کنند، اما امام با لحن شدید فرمود: "شما دست به یکی کردید تا مرا جهنمی کنید." و مانع از این کار شد. تا اینکه پس از چند سال، دیگر به اصرار زیاد برخی اعاظم قبول کردند یک پنکه در آن گذاشته شود. اتاق بیرونی حضرت امام با زیلوهای فرسوده پوشیده شده بود. یک وقت برخی نزدیکان عرض میکنند: "این ها مناسب منزل شما نیست اجازه بدهید آنها را تعویض کنیم." امام در جواب می فرماید: "مگر منزل صدر اعظم است؟!" و اجازه تعویض نمی دهد.) * از تحریف تا تهمت... آنچه فاطمه هاشمی درباره باغ های چند هزار متری جماران و خانه امام(ره) می گوید را باید چیزی فراتر از تحریف سیره امام ارزیابی کرد. حضرت امام در فرازی مهم از پیام برائت از مشرکین حج سال 1366 (6 مردادماه) می نویسند؛ (متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود میخواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست که بحمد اللَّه روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرایی خود را داده است، ولی چه بسا دشمنان قسمخورده اسلام و روحانیت بعد از این برای خدشهدار کردن چهره این مشعلداران هدایت و نور، دست به کار شوند و با کمترین سوژهای به اعتبار آنان لطمه وارد آورند که ان شاء اللَّه موفق نمیشوند.) و یا ایشان در جلد 21 صحیفه (صفحه 99) می فرمایند؛ (من اکثر موفقیتهای روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی در ارزش عملی و زهد آنان میدانم. و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشی سپرده شود، که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست. و هیچ وسیلهای هم نمیتواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای بیمورد مسیر زهدگرایی آنان را منحرف سازند؛ و گروهی نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفداری از سرمایه داری و سرمایه داران متهم نمایند. در این شرایط حساس و سرنوشت سازی که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوء استفاده دیگران از منزلت روحانیون متصور است، باید بشدت مواظب حرکات خود بود.) مردی الهی و چنین ریزبین و تیزبین که به روشنی میداند کوچک ترین لغزش و مادیگرایی از سوی یک روحانی منسوب به انقلاب و جمهوری اسلامی چه تاثیر سوئی بر اعتماد مردم به عنوان ولی نعمتان و صاحبان اصلی این اقلاب و حرکت تاریخی میگذارد، چطور میتواند به خود اجازه دهد در برابر مردم نوع و سبکی از زندگی را نشان دهد و در خلوت سبکی دیگر را؟! ( منبع:تسنیم، 12 اسفند 1395 ) گفتنی است پس از انتشار فایل صوتی منتسب به فاطمه هاشمی، او در مورد روز ضبط این فایل و مطلبی که در آن بیان شده توضیحاتی را ارائه داد. فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با جماران در توضیح فایل صوتی منتشر شده منتسب به او اظهار داشت: این فایل متعلق به مراسمی است که برای پدرم گرفتند. من در جلسهای شرکت کرده بودم و از اقدامات فرهنگی آقای هاشمی و ارتباط آقای هاشمی با امام و نزدیکی و احترام متقابل آنها گفتم و مسائل مختلف را توضیح دادم. بعد یکی از دانشجویان در مورد امام کلماتی بیان کرد که من گفتم شما نباید در مورد امام این کلمات را به کار ببرید. فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی افزود: در این جلسه یکی از دانشجویان بلند شد و گفت که مگر شما همسایه امام نبودید؟ گفتم: بله. این در صورتی است که من قبلا در مورد خانه همه چیز را توضیح داده بودم. گفت: مگر هر روز خانه امام نمیرفتید؟ گفتم: هر روز نه ولی گاهی خانه امام میرفتیم. به خانه آقای هاشمی اشاره کرد و گفت: پس چرا آقای هاشمی سادهزیستی را از امام یاد نگرفت؟ من گفتم: اتفاقا آقای هاشمی خیلی سادهزیست بودند. گفتم: امام در یک محیط سه هزار متری بودند و خانه آقای هاشمی پانصد متر است. فاطمه هاشمی تأکید کرد: اگر گفتم سه هزار متر در اختیار امام بوده، منظورم این نبوده که منزل امام سه هزار متر بوده بلکه چنین که میدانیم جماران تنها منزل امام نبوده بلکه مقر رهبری نظام بوده و با توجه به موقعیت جنگ آنجا یک سری مراکز امنیتی بوده که درمانگاه، اقامتگاه محافظین، دفتر امام، حسینیه امام و کارهایی که امام به عنوان رهبر انقلاب داشتند، در آن محوطه انجام میگرفته است. یعنی همه آن سه هزار متر منزل و مربوط به شخص ایشان نبوده و در اختیار کارهای مختلف ایشان بوده و خانه آقای هاشمی یک خانه معمولی داخل آنجاست. این را هم بگویم که اولا خانه آقای هاشمی اجارهای است و بعد امام خودشان از آقای هاشمی خواستند که در این خانه بنشینند، چون آقای هاشمی یک بار ترور شده بودند و نگران آقای هاشمی بودند از نظر امنیتی به محدوده جماران آوردنشان تا ایشان هم آنجا مواظبت شود. البته من در آن جلسه فقط از امام سخن نگفتم و مطالب دیگری هم گفتم که منتشرکنندههای نوار مطابق سلیقهشان نبود که آنها را هم انتشار دهند. محوطه دفتر، بیت و حسینیه امام خمینی (ره) به همراه منزلی که همسر امام پس از ایشان تا آخرین روزهای عمر شریفشان در آن سکونت داشتند، برای بازدید عموم مردم باز است و همه روزه مشتاقان از این مجموعه بازدید میکنند.) (ایسنا، 11 اسفند 1395 ، http://www.isna.ir/news/95121107718/) همچنین ر.ک: خاطرات آیتالله امام جمارانی از چگونگی ورود امام خمینی به جماران/عصبانیت امام از ساختن پناهگاه + تصاویر
سبک زندگی امام خمینی(ره) چگونه بود؟ ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در چه منزلی سکونت داشتند؟
سبک زندگی امام خمینی(ره) چگونه بود؟ ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در چه منزلی سکونت داشتند؟
(اگر گفتم سه هزار متر در اختیار امام بوده،منظورم این نبوده که منزل امام سه هزار متر بوده بلکه چنین که میدانیم جماران تنها منزل امام نبوده بلکه مقر رهبری نظام بوده و با توجه به موقعیت جنگ آنجا یک سری مراکز امنیتی بوده که درمانگاه،اقامتگاه محافظین، دفتر امام،حسینیه امام و کارهایی که امام به عنوان رهبر انقلاب داشتند،در آن محوطه انجام میگرفته است.یعنی همه آن سه هزار متر منزل و مربوط به شخص ایشان نبوده و در اختیار کارهای مختلف ایشان بوده)
به تازگی فایلی صوتی در فضای مجازی منتشر شده که ظاهراً منسوب به خانم فاطمه هاشمی –دختر ارشد مرحوم آیت الله هاشمی- است. در این فایل که گویا دوشنبه نهم اسفندماه سال جاری در دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب ضبط شده،دانشجویی از فاطمه هاشمی سوالی با این مضمون می پرسد؛ شما در جماران همسایه حضرت امام بودید و خانه ایشان را دیده اید.چرا سبک زندگی شما با حضرت امام که می گفتند این انقلاب،انقلاب پابرهانه هاست، اینقدر تفاوت دارد؟
فاطمه هاشمی در پاسخ میگوید؛ شما از کجا می دانید سبک زندگی امام چه بوده؟! آن اتاقی که شما را میبرند و نشانتان می دهند، خانه امام نیست. آن دفتر ملاقاتهای امام بود. من بیشتر از این وظیفه ندارم درباره زندگی امام و خانواده امام توضیح بدهم...خانه آقای هاشمی 570 متر بود اما باغ هایی که در اختیار امام بود در جماران بالای سه-چهار هزار متر بود!
پاسخ به این ادعا –فارغ از هویت مدعی که در جای خود آن نیز جای پرداختن داشته و می پردازیم- نیازمند رجوع به تاریخ است.
* خانه ای با نمای طاغوتی!
آیتالله امام جمارانی از یاران صدیق و نزدیک امام، روایت دست اول و بیواسطهای از نحوه ورود و اسکان حضرت امام به محله جماران نقل می کند که خلاصه آن به شرح زیر است؛
بعد از اینکه امام به آخرین مرحلۀ درمان رسید، پزشکان گفتند که ایشان باید در یک هوای ملایم و متعارفی باشد. هوای تهران برای امام خوب نیست و هوای قم هم برای امام بدتر است، اصلاً ایشان نباید برگردند و هرجایی که هوای بهتری هست به آنجا بروند. من یادم میآید در ایام پانزده خرداد سال42، حضرت عبدالعظیم بهترین هوای تهران را داشت. مردم ییلاق به حضرت عبدالعظیم میرفتند. اما حالا دیگر حضرت عبدالعظیم هم هوای مناسبی ندارد. امام به اعتبار هوای قدیم و نیز سکونت در مناطق جنوبی تهران پیشنهادشان این بود که آنجا بروند اما شهرری برای امام مساعد نبود چون هوای آنجا خراب شده بود. دنبال این بودند که یک جایی را برای امام پیدا بکنند که هوای مناسب دارد. آقای رسولی (محلاتی) یک جایی در خیابان دربند(منزلی متعلق به شخصی به نام حاج آقا مشرف) سراغ داشت، که به نظرشان رسید آنجا را برای امام اختصاص بدهند. به امام پیشنهاد شد که یک چنین جایی هست و آقا را به دربند میبرند. این ساختمان دربند از داخل چیزی نبود. در سه طبقه بود و هر طبقه فقط یک اتاق و سالنی داشت که حتی جایی برای قدم زدن امام هم نبود، امام توی همان سالن کوچک قدم میزدند. اما نمای بیرون آن، تقریباً طاغوتی بود. نمای سنگی داشت، بلند بود و یک پنجرهای بود که امام از همان طبقهای که ساکن بودند، جلوی پنجره میآمدند و جواب احساسات مردم را میدادند. جمعیت هم زیاد به ملاقات امام میآمدند. دیگر مرتب شبانه روز ملاقات میشد.
منزلی که از نظر امام(ره) نمای طاغوتی داشت
امام از ابتدایی که وارد این منزل شدند از وضعیت داخل منزل ناراحت بودند. من خودم یکبار با احمدآقا رفتیم و میخواستم آقا را ببینم، دیدم ایشان روی یک تختی در یک نیمچه اتاقی نشسته و پاهایشان آویزان است. مشغول مطالعه بودند. رفتیم آنجا نشستیم و عرض ارادت کردیم و با احمدآقا هم برگشتیم. من دیدم آنجا یک نیمچه اتاق است، واقعاً نمیشود گفت یک اتاق. اگر ملاقاتی هم داشته باشند باید توی این سالن باشد. یعنی هیچ وسیله و امکاناتی برای استراحت امام نیست.
* اولتیماتوم 48 ساعته امام
احمدآقا ظاهراً رفته بودند قم. امام آقای رسولی را صدا میزند و میگوید آقای رسولی من ظرف 48 ساعت به شما مهلت میدهم، اگر یک منزل مناسبی برای من پیدا کردید که میروم به آن منزل، اگر نشد من به قم بر میگردم. آقای رسولی میفهمد وقتی امام یک چنین تهدیدی میکند حتماً عین آن را اجرا خواهد کرد. لذا تلفنی به احمدآقا خبر میدهد که سریع بیایید که آقا اخطار کرده که من به قم میروم.
اولتیماتوم 48 ساعته امام(ره) برای تخلیه این منزل
احمدآقا سراسیمه به منزل ما آمد و گفت فلانی امام تهدید کرده و به همین جهت باید سریعاً یک جایی پیدا کنیم. گفتم جایی که باید پیدا بشود چهجور جایی است؟ گفت این را آقای رسولی از امام پرسیده است که " آقا شما که میفرمائید یک جای مناسب پیدا بشود، چه جایی برای شما مناسب است؟ " امام فرمودند که مثل آن منزل حاج آقای شما (پدر آقای رسولی که از دوستان قدیمی حضرت امام بود) در امامزاده قاسم. پدر آقای رسولی آنجا ساکن بودند که خانه ای محقر و در ده امامزاده قاسم بود. در گذشته امام روزها از آن منزلی که برای ملاقاتهایشان اجاره کرده بودند میآمدند به منزل آقای رسولی و در آنجا مینشستند. فرمودند یک همچین جایی.
* چیزی شبیه همان خانه تنگ و تاریک نجف!
در نهایت منزل آیتالله امام جمارانی برای سکونت امام پیشنهاد می شود و ایشان در ادامه نقل می کند؛ (عصر آن روز حاج احمدآقا میرود خانم را میآورد، دو نفر از خانم ها هم همراه ایشان بودند. آمدند منزل و ما را دیدند و سلام و علیک و احوال پرسی کردیم بعد به ایوان بالا که رفتند به احمدآقا گفتند این منزل همان منزل تنگ و تاریکی است که ما در نجف داشتیم. ما آنجا گرفتار اینجور منازل بودیم حالا هم باید گرفتار همین منازل باشیم؟ من به هیچ وجه موافق نیستم. مرحوم احمدآقا گفته بود اگر شما اینجا را نپسندید امام میروند قم و مشکل برای همه ما درست میشود. شما موقتاً اینجا را قبول کنید تا بعد سر فرصت ما یک جای مناسبی را پیدا میکنیم. ایشان بالاجبار قبول کرد.) و به این ترتیب حضرت امام در 28 مرداد ماه سال 1358 وارد محله جماران شده و تا پایان عمر شریف خود در همان خانه ساده زندگی می کنند.
منزل امام در جماران
* می خواهید مرا جهنمی کنید؟!
اما مگر منزل و زندگی حضرت امام در نجف چگونه بود که همسر ایشان آنگونه از آن یاد می کنند؟ آیت الله مسلم ملکوتی از شاگردان قدیمی حضرت امام که در نجف نیز با ایشان بوده است در کتاب خاطرات خود (چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی) در این خصوص می گوید؛
(این منزل در شارع الرّسول قرار داشت و آقای شیخ نصر الله [خلخالی] آن را اجاره و تهیه کرده بود. این منزل دو طبقه داشت و در هر طبقه دو اتاق که مساحت هر کدام دوازده متر بود، وجود داشت. یکی از اتاق ها مخروبه بود و قابل استفاده نبود و چون آشپزخانه اش کوچک بود، ظروف و چراغ غذا را در حیاط می گذاشتند.
هنگام ورود امام به نجف، یکی از اطاق ها برای امام اختصاص یافت. ... حضرت امام به مدت 15 سال در این خانه اجاره ای مانند سایر طلاب معمولی زندگی کرد. بارها نزدیکان خواستند یک کولر بر یکی از اتاق ها نصب کنند، اما امام با لحن شدید فرمود: "شما دست به یکی کردید تا مرا جهنمی کنید." و مانع از این کار شد. تا اینکه پس از چند سال، دیگر به اصرار زیاد برخی اعاظم قبول کردند یک پنکه در آن گذاشته شود.
اتاق بیرونی حضرت امام با زیلوهای فرسوده پوشیده شده بود. یک وقت برخی نزدیکان عرض میکنند: "این ها مناسب منزل شما نیست اجازه بدهید آنها را تعویض کنیم." امام در جواب می فرماید: "مگر منزل صدر اعظم است؟!" و اجازه تعویض نمی دهد.)
* از تحریف تا تهمت...
آنچه فاطمه هاشمی درباره باغ های چند هزار متری جماران و خانه امام(ره) می گوید را باید چیزی فراتر از تحریف سیره امام ارزیابی کرد.
حضرت امام در فرازی مهم از پیام برائت از مشرکین حج سال 1366 (6 مردادماه) می نویسند؛ (متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود میخواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و اداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست که بحمد اللَّه روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرایی خود را داده است، ولی چه بسا دشمنان قسمخورده اسلام و روحانیت بعد از این برای خدشهدار کردن چهره این مشعلداران هدایت و نور، دست به کار شوند و با کمترین سوژهای به اعتبار آنان لطمه وارد آورند که ان شاء اللَّه موفق نمیشوند.)
و یا ایشان در جلد 21 صحیفه (صفحه 99) می فرمایند؛ (من اکثر موفقیتهای روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی در ارزش عملی و زهد آنان میدانم. و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشی سپرده شود، که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست. و هیچ وسیلهای هم نمیتواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای بیمورد مسیر زهدگرایی آنان را منحرف سازند؛ و گروهی نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفداری از سرمایه داری و سرمایه داران متهم نمایند. در این شرایط حساس و سرنوشت سازی که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوء استفاده دیگران از منزلت روحانیون متصور است، باید بشدت مواظب حرکات خود بود.)
مردی الهی و چنین ریزبین و تیزبین که به روشنی میداند کوچک ترین لغزش و مادیگرایی از سوی یک روحانی منسوب به انقلاب و جمهوری اسلامی چه تاثیر سوئی بر اعتماد مردم به عنوان ولی نعمتان و صاحبان اصلی این اقلاب و حرکت تاریخی میگذارد، چطور میتواند به خود اجازه دهد در برابر مردم نوع و سبکی از زندگی را نشان دهد و در خلوت سبکی دیگر را؟! ( منبع:تسنیم، 12 اسفند 1395 )
گفتنی است
پس از انتشار فایل صوتی منتسب به فاطمه هاشمی، او در مورد روز ضبط این فایل و مطلبی که در آن بیان شده توضیحاتی را ارائه داد. فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با جماران در توضیح فایل صوتی منتشر شده منتسب به او اظهار داشت: این فایل متعلق به مراسمی است که برای پدرم گرفتند. من در جلسهای شرکت کرده بودم و از اقدامات فرهنگی آقای هاشمی و ارتباط آقای هاشمی با امام و نزدیکی و احترام متقابل آنها گفتم و مسائل مختلف را توضیح دادم. بعد یکی از دانشجویان در مورد امام کلماتی بیان کرد که من گفتم شما نباید در مورد امام این کلمات را به کار ببرید.
فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی افزود: در این جلسه یکی از دانشجویان بلند شد و گفت که مگر شما همسایه امام نبودید؟ گفتم: بله. این در صورتی است که من قبلا در مورد خانه همه چیز را توضیح داده بودم. گفت: مگر هر روز خانه امام نمیرفتید؟ گفتم: هر روز نه ولی گاهی خانه امام میرفتیم. به خانه آقای هاشمی اشاره کرد و گفت: پس چرا آقای هاشمی سادهزیستی را از امام یاد نگرفت؟ من گفتم: اتفاقا آقای هاشمی خیلی سادهزیست بودند. گفتم: امام در یک محیط سه هزار متری بودند و خانه آقای هاشمی پانصد متر است.
فاطمه هاشمی تأکید کرد: اگر گفتم سه هزار متر در اختیار امام بوده، منظورم این نبوده که منزل امام سه هزار متر بوده بلکه چنین که میدانیم جماران تنها منزل امام نبوده بلکه مقر رهبری نظام بوده و با توجه به موقعیت جنگ آنجا یک سری مراکز امنیتی بوده که درمانگاه، اقامتگاه محافظین، دفتر امام، حسینیه امام و کارهایی که امام به عنوان رهبر انقلاب داشتند، در آن محوطه انجام میگرفته است. یعنی همه آن سه هزار متر منزل و مربوط به شخص ایشان نبوده و در اختیار کارهای مختلف ایشان بوده و خانه آقای هاشمی یک خانه معمولی داخل آنجاست. این را هم بگویم که اولا خانه آقای هاشمی اجارهای است و بعد امام خودشان از آقای هاشمی خواستند که در این خانه بنشینند، چون آقای هاشمی یک بار ترور شده بودند و نگران آقای هاشمی بودند از نظر امنیتی به محدوده جماران آوردنشان تا ایشان هم آنجا مواظبت شود. البته من در آن جلسه فقط از امام سخن نگفتم و مطالب دیگری هم گفتم که منتشرکنندههای نوار مطابق سلیقهشان نبود که آنها را هم انتشار دهند.
محوطه دفتر، بیت و حسینیه امام خمینی (ره) به همراه منزلی که همسر امام پس از ایشان تا آخرین روزهای عمر شریفشان در آن سکونت داشتند، برای بازدید عموم مردم باز است و همه روزه مشتاقان از این مجموعه بازدید میکنند.)
(ایسنا، 11 اسفند 1395 ، http://www.isna.ir/news/95121107718/)
همچنین ر.ک: خاطرات آیتالله امام جمارانی از چگونگی ورود امام خمینی به جماران/عصبانیت امام از ساختن پناهگاه + تصاویر
- [سایر] چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را توضیح دهید؟
- [سایر] چگونگی پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را توضیح دهید؟
- [سایر] مرجعیت و به طور خاص مرجعیت امام خمینی (ره) چه نقشی در آغاز و انجام پیروزی انقلاب اسلامی داشت ؟
- [سایر] مرجعیت و به طور خاص مرجعیت امام خمینی (ره) چه نقشی در آغاز و انجام پیروزی انقلاب اسلامی داشت ؟
- [سایر] استکبار و استعمارستیزی در گفتمان راهبردی امام خمینی در پیروزی انقلاب اسلامی چه جایگاهی داشت؟
- [سایر] آیا با زنده نگهداشتن گفتمان انقلاب اسلامی راه امام خمینی (ره) تداوم می یابد؟
- [سایر] برجسته ترین و مهمترین تلاش های امام خمینی ره در انقلاب اسلامی چیست؟
- [سایر] درمورد قیام امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی و11سپتامبر آیا روایت از ائمه معصومین(ع) برای آینده داریم؟
- [سایر] امام خمینی و فرآیند شکل گیری انقلاب اسلامی؟
- [سایر] سبک گفتاری امام خمینی (ره)چگونه بوده است؟