دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) را در مورد روابط بین الملل وچگونگی عملکرد نظام اسلامی توضیح دهید؟ بی تردید اندیشه حکومت دینی و بنیان گذاری نظام جمهوری اسلامی در ایران از سوی امام خمینی(قده) رویکردِ جدیدی را به دین به همراه داشت. موج جدید نگاه به دین از یک سو افق های روشنی را از منظر تفکر و خردورزی دینی نوید می داد, و از سوی دیگر, دل نگرانی و دغدغه های خاطر ایجاد می کرد. دل نگرانی از این که رویکردِ جدید به دین از سر شوق زدگی به نظریه پردازی شتاب زده در معارف و حقایق دین بپردازد و با چشم پوشی از تمام ابعاد دین و جامعیت آن آرا و دیدگاه های یک بُعدی و متغیّر را جایگزین دیدگاه های جامع و ثابت اصول و معارف دین کند. و افق های روشن و امیدهای تازه به این که رویکردِ نو به دین و حکومت دینی سمت وسوی تحلیل منطقی و پژوهشی و ماهیت دین شناسانه داشته و با جامع نگری همراه باشد; روی کردی که با انگیزه, بازشناسی آموزه های دینی با توجه به تحولات بنیادین شرایط زندگی اجتماعی, فرهنگی, سیاسی انسان و با توجه به دو اصل خاتمیت اسلام و جهان شمولی آن باشد که در این صورت رویکردی مبارک بوده و شاهد نمودی دیگر از ورود تفکر و اندیشه دینی در عرصه های جهانی دین و فرهنگ خواهیم بود. البته آن چه تا هم اکنون با این ماهیّت و انگیزه انجام یافته بسیار درخشان و از برجستگی هایِ تاریخ دین پژوهی به شمار می رود. با ارج نهادن به تمامی گام ها و پژوهش های ارزنده ای که در این مقوله انجام یافته است و یا در حال انجام است, به نظر می رسد هم چنان اولویت ها و محورهایی با زمینه و نیاز کامل به پژوهش وجود دارد که بایسته است از نگاه پژوهش گران و صاحب نظران دور نماند که در این جا به مواردی هر چند کوتاه و فشرده اشاره می کنیم: 1. تحلیل ماهیت حکومت دینی و جایگاه و نسبت آن با مجموعه دین; 2. نسبت و رابطه فلسفه دین با فلسفه حکومت دینی; 3. حوزه های ورود و نوع ورود حکومت دینی در حریم های فرد و جامعه; 4. تأثیرگذاری حکومت دینی بنابرمبنای اولی بودن حکومت درمحدوده قوانین و احکام دیگر; 5. تأثیرگذاری حکومت بنابر مبنای ثانوی بودن در محدوده های قوانین و احکام دیگر; 6. نوع و ماهیت روابط حکومت دینی با جهان خارج از مرزهای جغرافی خود. این محورها برخی از بایسته های تحلیل نظریه حکومتی دینی است که نه تنها برای اثبات و تبیین برخی ابعاد احکام اجتماعی, سیاسی اسلام روشن گر است بلکه خود پاسخی به برخی شبهه افکنی ها در عرصه اندیشه و تفکر حکومت دینی خواهد بود. این نوشتار پیش درآمدی است کوتاه در محور (امام خمینی و روابط بین الملل); به دیگر سخن روابط بین المللی حکومت اسلامی از منظر امام خمینی که با توجه به اهمیت و گستره موضوع آن, امید است این مقال کوتاه زمینه ساز تحلیلی جامع و کامل گردد. روابط یک کشور با جهان خارج از مرزهای جغرافیایی خود از منظرهای متفاوتی مورد توجه قرار می گیرد: گاهی مدیریت سیاسی یک کشور از منظر ارتباطات خاصی, سیاسی و دیپلماتیک به رابطه با کشورهای دیگر می نگرد. و این نگاه فلسفه روابط را هم مشخص می کند, و گاهی چشم انداز روابط یک کشور با کشورهای دیگر را تحولات, نیاز و شرایط اقتصادی ترسیم می کند و گاهی هم نگاه پیوند به اردوهای قدرت و سلطه های منطقه ای, جهانی, آنچه در همه نگاه ها به روابط بین المللی یک کشور مشترک است تفکر حاکم بر مدیریت سیاسی جامعه است. از آن جا که ماهیت حکومت دینی از اصول و مبانی دینی شکل می پذیرد به کلام امام خمینی در بیان آن می نگریم, امام در بیان مبانی تفکر حاکم بر مدیریت سیاسی در حکومت اسلامی می فرمایند: (الف: حکومت اسلامی به آن طوری که خدای تبارک و تعالی مقرّر فرموده, شرایط حاکم را شرایط مأمورین دولت را, کیفیت حکومت را, آن طوری که در اسلام مقرّر است, همان طوری که در صدر اسلام بود صحیفه نور, ج11, ص26. ب: حکومت اسلامی مشروطه است از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک مجموعه شرط هستند که باید رعایت و اجرا شود, از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است.ر.ک: همان, ج22. ج: روابطی را که هر فرد بشر با خداوند دارد, روابطی را که هر فرد بشر با پیغمبر اسلام(ص) دارد, با حکومت دارد, روابطی را که هر فرد با فرد دیگر باید داشته باشد, روابطی را که هر فرد با غیر ملت خودش باید داشته باشد, کلیه روابطی را که امکان دارد بین یک فرد بشر با افراد دیگر بشر یا جوامع بشری باشد در اسلام مطرح است و حکم دارد.همان, ج22, ص142. د: بنابراین ما یک کتابی داریم که مصالح شخصی, مصالح اجتماعی, مصالح سیاسی, کشورداری و همه چیزها در آن هست, البته با آن تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده است.همان, ج18, ص275. دراین فرازها از کلام امام اصول حاکم بر مدیریت سیاسی, قوانین, ضوابط در تمامی ابعاد حکومت اسلامی از جمله روابط بین المللی حکومت اسلامی ترسیم شده است. روابط بین المللی به شکل کنونی, در دوران صدر اسلام ابعاد و شکل دیگری داشته است و با عنوان روابط مسلمانان با غیر مسلمانان شناخته می شود. البته نگاه به این موضوع می تواند نگاه تاریخی به روابط باشد که در آن صورت عوامل و فراز و نشیب آن روابط از آغاز تاکنون بررسی و تحلیل می شود و می تواند نگاه به اصول و مبانی رفتاری روابط مسلمانان با غیرمسلمانان و در این جا نگاه به روابط را براساس احکام اسلام و اصول آن بررسی می کنیم. مسئله روابط مسلمانان با غیر مسلمانان از جمله موضوعات خاصی است که در قرآن مجید با عناوین مختلفی چون: شرکت در مجالس کافران, دوستی با کافران, هم رازی با کافران, ازدواج با کافران و… مورد توجه قرار گرفته است. دیدگاه قرآن نسبت به روابط با غیر مسلمانان چون دیگر دیدگاهای این کتاب جامع آسمانی به پدیده ها و حقایق فردی و اجتماعی همه جانبه, جامع و بنیادی است, تا آن جا که حتی در این مسئله به ظاهر ساده, انگیزه های انسانی, عاطفی, اجتماعی, سیاسی از نظر دور نمانده است. با توجه به تعدّد آیات و نیاز گسترده به تفسیر تحلیلی نسبت به عناوین و موضوعات بررسی شده در آیات در این مقام فقط اشاره ای کوتاه و گویا به پیام نخستین آیات قرآن در موضوع می کنیم. قرآن و روابط عاطفی با خویشاوندان کافر (یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا اباءکم و اخوانکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمان…; . توبه (9) آیه 23.ای کسانی که ایمان آورده اید, اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند [آنان را] به دوستی مگیرید.) (لاتجد قوما یؤمنون بالله والیوم الاخر یُوادّون مَن حادّ الله ورسوله ولو کانوا آباءهم أو…مجادله (58) آیه 22.; قومی را نیابی که به خدا و روز باز پسین ایمان داشته باشند [و] کسانی را که با خدا و رسولش مخالفت کرده اند هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند دوست بدارند….) در این آیات قرآن مجید مسلمانان را از دوستی و روابط دوستانه با خویشاوندان کافر نهی می کند. تفاوت دو خطاب و توجه به زمان و شرایطِ نزول قابل تأمل است. روشن است که دوستیِ نامطلوب و نهی شده در این آیات, حالت و وصف قائم به نفس که خارج از اختیار انسان است نیست, بلکه آن رابطه دوستانه و محبتی مورد نکوهش قرار گرفته که بر محبّت ایجاد شده از منشأ ایمان به خدا و به پیامبر(ص) غلبه کند و بر رفتار اسلامی و عقاید آنان تأثیرگذار باشد; چنان که در آیه دیگر اشاره می فرماید: (قل ان کان اباؤکم و ابناءکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مسکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله…; توبه (9) آیه 24.بگو:اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آورده اید و تجارتی که از کسادش بیمناک اید و سراهایی که خوش می دارید, نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است, پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد.) توجه به شرایط عمومی مسلمانان دوران صدر اسلام که برخی از خویشاوندان آنان (پدران, فرزندان, برادران و همسران) هم چنان کافر بوده و در جمع مخالف مسلمانان شرکت داشتند و مسلمانان با آنان ألفت دیرینه خویش را حفظ نموده بودند, در زمان هجرت و دوری خویشاوندان نوعی دل نگرانی پنهان آنان را احاطه کرده و چه بسا ظهور نموده اند اعلام خطر و نوع بیان قرآن مجید بسیار لطیف است که چگونه نسبت به تأثیرگذاری این نوع عواطف بر عقاید و اندیشه های دینی حساسیت نشان می دهد. قرآن و روابط دوستانه با کافران (لایتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین…آل عمران (3) آیه 28.; مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند, و هر که چنین کند, در هیچ چیز [ او را] از [دوستی] خدا [بهره ای] نیست, مگر این که از آنان نوعی تقیّه کند.) (یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الکافرین اولیاء من دون المؤمنین أتریدون ان تجعلوا لله علیکم سلطانا مبیناً; نساء (4) آیه 144.ای کسانی که ایمان آورده اید, به جای مؤمنان, کافران را به دوستی خود مگیرید….) در این آیات, نهی الهی به نوعی خاص از رابطه دوستانه با کافران تعلق گرفته است و آن رابطه با کافران که به جای رابطه با مسلمانان باشد. چه این که معاشرت و دوستی با کافران بدون توجه و با چشم پوشی از دوستی با مسلمانان به مفهوم ورود به جمع و مجموعه کافران و خالی گذاردن مجموعه مسلمانان است که طبعا آثار خاصی به همراه دارد و ابتدایی ترین آن آسیب پذیر شدن روح جمعی مسلمانان و اظهار توان مندیِ ظاهری از ناحیه کافران و ایجاد خلل بر پیوند اجتماعی و عاطفی مسلمانان است; اگرچه این نوع رابطه, انگیزه خاصِ دوستانه داشته باشد. قرآن و روابط اجتماعی با کافران از آن جا که روابط اجتماعی شکل ها و گونه های متفاوتی داشته و دارد قرآن مجید به نمونه های برجسته ای از آن اشاره نموده است: الف شرکت در مجالس کافران: آمیختگی زندگانی مسلمانان با غیر مسلمانان در شهرهای مکه و مدینه, وجود قبیله ها و طایفه هایی از غیر مسلمانان, یهودیان بنی قریظه, بنی نضیر, سفرهای مسلمانان و… نوعی زندگی جمعی و روابط فشرده اجتماعی, فرهنگی, سیاسی ضروری و طبیعی بین مسلمانان و غیر مسلمانان ایجاد کرده بود. در این شرایط, حضور مسلمانان در اجتماعات کافران به مفهوم تصمیم و اراده مسلمانان برای شرکت و همراهی با کافران نبوده است. با این وصف, قرآن کریم این شرایط را از نظر دور نداشته و با جداسازی و تفکیک آن به نقطه خاصی از این آمیختگی در روابط اجتماعی مسلمانان اشاره می فرماید: (وقد نزّل علیکم فی الکتب ان اذا سمعتم آیات الله یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم حتّی یخوضوا فی حدیث غیره, انکم اذا مثلهم…;همان, آیه 140.و البته [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که: هرگاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار می گیرد, با آنان منشینید تا به سخنی غیر از آن در آیند, چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود….) قرآن مجید با بیانی شگفت و حکیمانه تأثیر گذاری تلاش فرهنگی تبلیغاتی کافران را از نظر دور نداشته و برای در امان ماندن مسلمانان دستوری صریح و قاطع می فرماید. البته تعیین زمان و ملاک حکم را بیان نموده تا در آن شرایط زندگی مسلمانان در عسر و حرج قرار نگیرد. ب هم رازی باکافران: (یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا بطانة من دونکم لایألونکم خبالا…;آل عمران (3) آیه 118.ای کسانی که ایمان آورده اید, از غیر خودتان, [دوست و] هم راز مگیرید [آنان] از هیچ نابکاری در حق شما کوتاهی نمی ورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید.) رابطه همرازی با کافران با انواع دیگر رابطه با کافران تفاوت های روشنی دارد که صورت پنهانی و اعلام نشده آن بخشی از تفاوت ها است. با توجه به شأن نزول آیه شریفه این نوع رابطه پنهانی و اطلاعاتی با کافران نهی شده است اگرچه ماهیت جاسوسی و خیانت نداشته باشد. ج ازدواج با کافران: (ولاتنکحوا المشرکات حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم, ولاتنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا و لعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم; بقره (2) آیه 221.و با زنان مشرک ازدواج نکنید, تا ایمان بیاورند, قطعاً کنیز با ایمان بهتر از زن مشرک است هر چند [زیبایی] او شما را به شگفت آورد, و به مردان مشرک زن مدهید تا ایمان بیاورند. قطعاً برده با ایمان بهتر از مرد آزاد مشرک است, هر چند شما را به شگفت آورد. آنان [شما را] به سوی آتش فرا می خوانند و خدا به فرمان خود, [شما را] به سوی بهشت و آمرزش می خواند.) از مواردی که دین برای پیروان خود جایگاه و منزلت خاصی قائل می شود و به صورت کنایی این منزلت را به مؤمنان یادآور شده مسئله ازدواج مسلمانان با کافران است تعبیر (خیرٌ من مشرکة) و (خیرٌ من مشرک) در آیه شریفه است. اگرچه این تعبیر معنای کنایی حکمی داشته و انشای حکم می باشد, اما به زبان بیان مصلحت و با حکمت حکم برای مؤمنان و توجه دادن به رعایت مصالح در روابط حقوقی و اجتماعی و این روش در عموم مسائل عرفی و جاری زندگی که دین برای آن دستور و برنامه دارد جاری است چه به صورت عام و چه خاص و این روش بیان مصلحت اگرچه حکم در مقام ثبوت ملاک و حکمت دیگری هم داشته باشد اما در مقام اثبات موجب می گردد مسلمانان آگاهانه رفتار اجتماعی خود را با احکام و مصالح تبیین شده از سوی دین تطبیق کنند. احسان به کافران (لاینهیکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین ممتحنه (60) آیه 8. [امّا] خدا شما را از کسانی که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند, باز نمی دارد که با آنان نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید, زیرا خدا دادگران را دوست می دارد.) جداسازی کافران محارب و در حال جنگ از کافران دیگر و توجه به ارزش های انسانی و برجسته نمودن ارزش عدالت حتی در حق غیرخودی ها در این بخش از روابط مسلمانان با غیر مسلمانان پیام صریح و روشن این آیه شریفه است. از برجستگی های دیدگاه های قرآن به مسائل و موضوعات چند بعدی این که موضوعات را اندام واره می بیند, اما در همان حال از پیوند اجزای آن در ترکیب دیگر و در شرایط دیگر غفلت نمی کند و برای آن شرایط هم نظر و حکم می دهد. قرآن و دفاع در برابر کافران (انما ینهیکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و أخرجوکم من دیارکم…;همان, آیه 9.فقط خدا شما را از دوستی با کسانی باز می دارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانه هایتان بیرون رانده و در بیرون راندتان با یکدیگر همنشینی کرده اند, و هر کس آنان را به دوستی گیرد, آنان همان ستمگران اند.) دیدگاه دین به مسائل و موضوعات حقوقی بسیار دقیق و حساس است. طبقه بندی حقوق و تعیین و مشخص نمودن حقوق خدا, حقوق انبیا, حقوق انسان ها, با تعیین اولویت, تعیین روش اثبات و دریافت حقوق, جایگاه و منزلت حقوق را در اندیشه دینی مشخص می کند. دین آن گاه که به حقوق انسان ها می نگرد. آن چنان که در تعیین حدود آن نظر می دهد, به لزوم اثبات و دریافت حقوق هم توجه می کند تا آن جا که از فروگذاری و فراموشی حقوق هم نمی گذرد نگاهی به احکام و ظرافت های فقهی در کتاب قضاوت, احکام فقهی جهاد, ارزش گذاری دین به حیثیات و آبروی انسان ها و مسائلی چون غیبت, تهمت و توبه از غیب و تهمت بخشی از نمودهای توجه خاص دین به حقوق اجتماعی, و حقوق انسانی است. از ریزنگری های دین در حقوق, دیدگاه های دین در تزاحم حقوق است, تزاحم حقوق خدا با حقوق پدر, مادر, تزاحم حقوق جامعه با حقوق فرد. در آیه شریفه حق دفاع در برابر متجاوزان مانع از احسان و دوستی [که حق مشخص هر انسانی است] به متجاوزان بیان گردیده و بسیار ظریف است, بخش آیه که می فرماید دوستان متجاوز همان ستمگران اند از این آیات که بخشی از اصول بیان شده در موضوع رابطه با غیر مسلمانان می باشد این نکات استفاده می شود: 1. مسلمانان از روابط دوستانه و دوستی با کافران تا آن جا که بر محبت ایمانی مسلمانان و بر عقاید و اندیشه های مورد پذیرش آنان تأثیرگذارد منع شده اند; 2. مسلمانان از رابطه پنهانی و اطلاعاتی با کافران حتی با انگیزه عاطفی منع شده اند; 3. مسلمانان از شرکت در مجالس کافران که با هدف استهزای احکام اسلام برگزار می شود تا زمانی که مجلس کافران در این سمت و سوی قرار دارد منع شده اند; 4. در صورت تقیه حکم روابط مسلمانان با غیر مسلمانان تابع شرایط جدید است; 5. کافران طرف رابطه و موضوع احکام, روابط کافران در حال جنگ, در زمان جنگ و شرایط جنگی می باشند و کافران غیر محارب از موضوع استثنا شده اند و شمول اهل کتاب در برخی احکام قابل بررسی است. روابط مسلمانانِ دوران صدر اسلام در شهر مدینه با غیر مسلمانان و نوع آمیختگی زندگانی آن ها با قبیله های دیگر مثل یهود بنی نضیر, بنی قریظه و… با روابط جاری مسلمانان با غیر مسلمانان تفاوت های بسیار دارد اگرچه در برخی از جهات شباهت نیز وجود دارد. آن چه اکنون به عنوان روابط بین المللی شناخته می شود ماهیتی مستقل و بسیار پیچیده یافته است اگرچه روابط عاطفی که در دوران صدر اسلام بین مسلمانان و غیر مسلمانان قهری و غیر ارادی می نمود امروز کمتر وجود دارد اما روابط فرهنگی, اقتصادی به شکلی گسترده اما بسیار طبیعی و در برخی موارد قهری و غیرقابل جداسازی گردیده است. مشخصه های روابط بین المللی در جهان امروز باید شناخته شود تا بتوان نسبت به آن از منظر دین داوری کرد. مشخصه های روابط بین المللی 1) روابط بین المللی هم اکنون از مرحله لازم حکومت عبور کرده و از ارکان و مصالح اداره جامعه و مدیریت سیاسی گردیده است. تا آن جا که حتی تصویر ذهنی از اداره نظام اجتماعی, سیاسی, بدون رابطه با جهان خارج غیرممکن و یا در نهایت بسیار دشوار است. 2) نوع و کیفیت روابط بین المللی آن چنان که از درون براساس مبانی و اصول پذیرفته شده ترسیم می گردد, از بیرون هم نمایانگر همان اصول و مشخصه ها است, و تحلیل گران از روابط برون مرزی هر کشوری مواضع و دیدگاه های اصولی و مورد احترام آن کشور را بازشناسی می کند. به دیگر سخن, روابط بین المللی یک کشور تجسم و نمود ایده ها, آرمان ها, تفکر و روش مدیریت سیاسی آن کشور است, این نمود طبیعی خارجی است که نوع و سطح رابطه با جهان خارج از مرزها را در حکومت دینی با دشواری خاصی روبه رو می کند و می تواند زمینه ایجاد گرایش به شناخت و اصول و حقایق دین را در خارج فراهم نماید; چنان که می تواند نسبت به حقانیت و ماهیت دین ایجاد شبهه نماید. 3) از مشخصه های بسیار مهم در روابط بین المللی تأثیرگذاری متغیّرهای متنوعی است که حاکم بر روابط کشورها است, و این مسئله ای روشن است که هر کشور روابط خود را با دیگران براساس شرایط اجتماعی, سیاسی, فرهنگی مورد پذیرش خود مورد توجه قرار می دهد و این شرایط همیشه متأثر از عوامل متنوعی است که در حال پیدایش و زوال هستند. رشد اقتصادی, بحران سیاسی تغییر اقلیّت, اکثریت و… بخشی از عواملی است که روابط کشورها را با دیگران مورد تأثیر و تغییر قرار می دهد. 4) اهداف و سطح روابط مانند اصلِ روابط بین المللی پیچیدگی و ظرافت هایی به همراه دارد و چه بسا در برخی موارد دشوارتر و دقیق تر باشد. روابط بین المللی در حکومت دینی روابط بین المللی در حکومت اسلامی مانند ابعاد دیگر حکومت, اصول و شرایط خاصی دارد. امام خمینی در بیان مشخصه ها و اصول روابط بین المللی در حکومت دینی در پاسخ خبرنگار می فرمایند: (حکومت اسلامی, حکومتی است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به یک نحو است, و اگر آن ها روابط حسنه داشته باشند, دولت اسلام هم با آن ها روابط حسنه دارد و اجازه نمی دهیم, کسی در مقدرات مملکت مان دخالت کند.) صحیفه نور, ج4, ص199. و در پاسخ به پرسش خبرنگار از جهت و تمایل روابط حکومت اسلامی می فرمایند: (حکومت ما, حکومت مستقل است, در صورتی که کشورها دخالتی در امور داخلی ما نداشته باشند, ما با آن ها روابط دوستانه داریم.) همان, ص197. در پاسخ خبرنگار دیگری [از تغییر تعادل در روابط جهانی با انقلاب اسلامی و در نتیجه وقوع جنگ] امام می فرمایند: (ما امیدواریم که تعادل دنیا به خطر نیفتد برای این که ما به هیچ طرفی از دو طرف شرق و غرب تمایلی نداریم و ما با همه روابطی علی السواء داریم و با همه رفتاری عادلانه داریم, البته در صورتی که آن ها عدالت را در رابطه با ما رعایت کنند.) همان, ص193. امام در این چند پاسخ کوتاه اصل روابط بین المللی و محدوده آن را در حکومت اسلامی ترسیم فرمودند. در خصوص ماهیت روابط بین المللی نیز, کلام امام بسیار عمیق و قابل توجه است. ایشان در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسید: (آیا شما قراردادهایی را که با کشورهای خارجی امضاء شده حفظ خواهید کردí) فرمودند: (اولاً: ما از مضمون و مواد مندرج در این قراردادها اطلاعی نداریم; یعنی رژیم شاه هرگز ملت را از مفاد این قراردادها مطلع نکرده و از مردم ایران مخفی نگاه داشته است. ولیکن حکومت آینده آن ها را مجدداً مورد بررسی قرار می دهد و از آن ها آن چه را با منافع و مصالح ملت ما موافق نباشد, لغو می کند, ولی ما در نوسازی کشور از همه امکاناتی که دولت های خارجی مایل باشند در اختیار ما بگذارند, با حفظ آزادی و استقلال کشور, براساس احترام متقابل از آن امکانات استفاده می کنیم و قراردادهایی منعقد می نماییم.) همان, ص177. امام در این بیانِ جامعِ خود, ماهیت روابط بین المللی را منطبق بر مصالح و منافع ملّی در حکومت دینی می دانند; به این معنا که مصالح و منافع ملی است که روابط بین المللی را در حکومت اسلامی شکل می بخشد. در این دیدگاه مصالح ملی, نوسازی کشور, آزادی و استقلال همیشه بر روابط خارجی حکومت اسلامی حاکم است. امام در پاسخ به پرسش دیگری که: (آیا شما می خواهید ماندن تکنسین ها و مستشاران را در ایران ببینیدí) فرموده اند: (در مورد هر یک از این گروه ها و نقش آن ها در ایران و میزان احتیاج کشور به آن ها حکومت آینده مطالعه و بررسی می کند و تصمیم می گیرد, حکومت آینده هیچ تعهدی جز در برابر ملت و حفظ منافع و مصالح آن ها ندارد.)همان. مشخصه های مصالح ملی, آزادی و استقلال در مقام ثبوت و اثبات در دیدگاه امام, تعیین کننده مسیر و ماهیت روابط برون مرزی حکومت اسلامی اند. مصالح ملی و مصلحت نظام از اصول ثابت و غیرقابل تغییری است که در حکومت اسلامی همواره باید مورد توجه قرار گیرد که در تاریخ حکومت دینی جلوه های خاصی را از توان مندی دین در حلّ دشواری های اجتماعی سیاسی و… به مرحله بروز و ظهور رسانده است. مصلحت نظام گرچه خود امری ثبوتی است اما مصادیق مختلف و متنوع آن در مقام اثبات گستره توجه و نگاه دین را به مقتضیات زمان و مکان در مدیریت اجتماعی و سیاسی به اثبات می رساند و این مصادیق خارجی عموماً ترکیبی از مقولات متفاوت و گاه متباین اند و عموماً موضوعات عرفی هستند که با نظر عرف خاص مشخص می گردند و این از جمله مواردی است که سمت و سوی دین را در امور عرفی و اجتماعی مشخص می نماید. التبه مصالح ملی و مصلحت نظام در اندیشه و حکومت دینی تعریفی خاص و حدود آن متناسب با اهداف و فلسفه دین و حکومت دینی است و با مصالح ملی در حکوت های غیر دینی تفاوت دارد و این تفاوت به مفهوم محدودیت مصالح در دین نیست. در اندیشه دینی مصالح ملی و مصلحت نظام دایره گسترده ای دارد, چنان که منزلت و جایگاه خاصی را هم داراست و امام در اهمیت و نقش مصلحت نظام در حکومت فرموده اند: (مصلحت نظام از امور مهمه ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد, امروز جهان اسلام نظام جمهوری اسلامی ایران را تابلوی تمام نمای حلّ معضلات خویش می دانند, مصلحت نظام و مردم از امور مهمه ای است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلام پابرهنگان زمین را در زمان های دور و نزدیک زیر سؤال ببرد.) همان, ج20, ص176. امام در حالی که از یک سو روابط بین المللی حکومت اسلامی و محدوده آن را بر اساس مصالح ملّی و مصلحت نظام می دانند و از سویی دیگر مصلحت نظام را امری مهم که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد, اصول حاکم بر روابط بین المللی را در حکومت دینی مورد توجه قرار داده و با استناد به آیه ای از قرآن می فرمایند: (قرآن می گوید: هرگز خدای تبارک و تعالی سلطه ای برای غیر مسلم بر مسلم قرار نداده است. هرگز نباید یک همچو چیزی واقع شود, یک تسلطی, یک راهی, اصلاً یک راه نباید پیدا بکند: لن یجعل اللّه للکافرین علی المؤمنین سبیلاً; اصلا راه نباید داشته باشند این قدرت های فاسد بر مسلمین.) همان, ج3, ص4. این اصلِ حاکم و جاری است که روابط بین المللی را درحکومت اسلامی بسیار دقیق و حساس می نماید. از یک سو روابط بین المللی ضرورت حکومت, از سوی دیگر محدوده روابط مصلحت نظام و مصالح ملی و شرط حاکم حساسیت بر راه های ورود و سلطه کافران بر مسلمانان. این موضوع پیچیده که ابعاد متفاوتی هم دارد چنان که گذشت همواره باید در حکومت اسلامی با پژوهش و تجزیه و تحلیل جامع و جهانی به دور از شتاب زدگی و نگاه تاریخی به گذشته ها انجام گیرد, چرا که در این سوی موضوع مصلحت اسلام و مسلمانان باید بدون هیچ تسامح و غفلت مورد توجه قرار گیرد و در آن سوی مصلحت نباید راه سازی برای سلطه کافران نماید. و این از مصادیق روشن باب تزاحم است که به تناسب ابعاد موضوع باید نخبگان هر بخش دیدگاه های خود را ارائه دهند و مجموعه ای از نخبگان با جمع نگری و ارزیابی آن ها اهم و مهم را در مسئله تبیین نموده و تشخیص دهند. این حرکت کارشناسانه هیچ گاه نباید متوقف شود و هر لحظه باید از انطباق حکم بر موضوع اطمینان حاصل شود, چرا که بر روابط بین المللی عوامل متعددی هر لحظه تأثیر می گذارد; به تعبیر دیگر, چون روابط بین المللی همیشه در حال دگرگونی است ا ین موضوع همیشه متغیّر باید در حال پیگیری و شناخت باشد تا نسبت به ترتیب حکم بر آن موضوع صدق ترتب حکم بر موضوع خودش بنماید. منبع:فصلنامه حکومت اسلامی شماره 12،امام خمینی(ره) و روابط بین الملل، سید محمّد سادات. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 140/66666)
دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) را در مورد روابط بین الملل وچگونگی عملکرد نظام اسلامی توضیح دهید؟
دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) را در مورد روابط بین الملل وچگونگی عملکرد نظام اسلامی توضیح دهید؟
بی تردید اندیشه حکومت دینی و بنیان گذاری نظام جمهوری اسلامی در ایران از سوی امام خمینی(قده) رویکردِ جدیدی را به دین به همراه داشت. موج جدید نگاه به دین از یک سو افق های روشنی را از منظر تفکر و خردورزی دینی نوید می داد, و از سوی دیگر, دل نگرانی و دغدغه های خاطر ایجاد می کرد. دل نگرانی از این که رویکردِ جدید به دین از سر شوق زدگی به نظریه پردازی شتاب زده در معارف و حقایق دین بپردازد و با چشم پوشی از تمام ابعاد دین و جامعیت آن آرا و دیدگاه های یک بُعدی و متغیّر را جایگزین دیدگاه های جامع و ثابت اصول و معارف دین کند.
و افق های روشن و امیدهای تازه به این که رویکردِ نو به دین و حکومت دینی سمت وسوی تحلیل منطقی و پژوهشی و ماهیت دین شناسانه داشته و با جامع نگری همراه باشد; روی کردی که با انگیزه, بازشناسی آموزه های دینی با توجه به تحولات بنیادین شرایط زندگی اجتماعی, فرهنگی, سیاسی انسان و با توجه به دو اصل خاتمیت اسلام و جهان شمولی آن باشد که در این صورت رویکردی مبارک بوده و شاهد نمودی دیگر از ورود تفکر و اندیشه دینی در عرصه های جهانی دین و فرهنگ خواهیم بود.
البته آن چه تا هم اکنون با این ماهیّت و انگیزه انجام یافته بسیار درخشان و از برجستگی هایِ تاریخ دین پژوهی به شمار می رود. با ارج نهادن به تمامی گام ها و پژوهش های ارزنده ای که در این مقوله انجام یافته است و یا در حال انجام است, به نظر می رسد هم چنان اولویت ها و محورهایی با زمینه و نیاز کامل به پژوهش وجود دارد که بایسته است از نگاه پژوهش گران و صاحب نظران دور نماند که در این جا به مواردی هر چند کوتاه و فشرده اشاره می کنیم:
1. تحلیل ماهیت حکومت دینی و جایگاه و نسبت آن با مجموعه دین;
2. نسبت و رابطه فلسفه دین با فلسفه حکومت دینی;
3. حوزه های ورود و نوع ورود حکومت دینی در حریم های فرد و جامعه;
4. تأثیرگذاری حکومت دینی بنابرمبنای اولی بودن حکومت درمحدوده قوانین و احکام دیگر;
5. تأثیرگذاری حکومت بنابر مبنای ثانوی بودن در محدوده های قوانین و احکام دیگر;
6. نوع و ماهیت روابط حکومت دینی با جهان خارج از مرزهای جغرافی خود.
این محورها برخی از بایسته های تحلیل نظریه حکومتی دینی است که نه تنها برای اثبات و تبیین برخی ابعاد احکام اجتماعی, سیاسی اسلام روشن گر است بلکه خود پاسخی به برخی شبهه افکنی ها در عرصه اندیشه و تفکر حکومت دینی خواهد بود.
این نوشتار پیش درآمدی است کوتاه در محور (امام خمینی و روابط بین الملل); به دیگر سخن روابط بین المللی حکومت اسلامی از منظر امام خمینی که با توجه به اهمیت و گستره موضوع آن, امید است این مقال کوتاه زمینه ساز تحلیلی جامع و کامل گردد.
روابط یک کشور با جهان خارج از مرزهای جغرافیایی خود از منظرهای متفاوتی مورد توجه قرار می گیرد: گاهی مدیریت سیاسی یک کشور از منظر ارتباطات خاصی, سیاسی و دیپلماتیک به رابطه با کشورهای دیگر می نگرد. و این نگاه فلسفه روابط را هم مشخص می کند, و گاهی چشم انداز روابط یک کشور با کشورهای دیگر را تحولات, نیاز و شرایط اقتصادی ترسیم می کند و گاهی هم نگاه پیوند به اردوهای قدرت و سلطه های منطقه ای, جهانی, آنچه در همه نگاه ها به روابط بین المللی یک کشور مشترک است تفکر حاکم بر مدیریت سیاسی جامعه است.
از آن جا که ماهیت حکومت دینی از اصول و مبانی دینی شکل می پذیرد به کلام امام خمینی در بیان آن می نگریم, امام در بیان مبانی تفکر حاکم بر مدیریت سیاسی در حکومت اسلامی می فرمایند:
(الف: حکومت اسلامی به آن طوری که خدای تبارک و تعالی مقرّر فرموده, شرایط حاکم را شرایط مأمورین دولت را, کیفیت حکومت را, آن طوری که در اسلام مقرّر است, همان طوری که در صدر اسلام بود صحیفه نور, ج11, ص26.
ب: حکومت اسلامی مشروطه است از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک مجموعه شرط هستند که باید رعایت و اجرا شود, از این جهت حکومت اسلامی حکومت قانون الهی بر مردم است.ر.ک: همان, ج22.
ج: روابطی را که هر فرد بشر با خداوند دارد, روابطی را که هر فرد بشر با پیغمبر اسلام(ص) دارد, با حکومت دارد, روابطی را که هر فرد با فرد دیگر باید داشته باشد, روابطی را که هر فرد با غیر ملت خودش باید داشته باشد, کلیه روابطی را که امکان دارد بین یک فرد بشر با افراد دیگر بشر یا جوامع بشری باشد در اسلام مطرح است و حکم دارد.همان, ج22, ص142.
د: بنابراین ما یک کتابی داریم که مصالح شخصی, مصالح اجتماعی, مصالح سیاسی, کشورداری و همه چیزها در آن هست, البته با آن تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده است.همان, ج18, ص275.
دراین فرازها از کلام امام اصول حاکم بر مدیریت سیاسی, قوانین, ضوابط در تمامی ابعاد حکومت اسلامی از جمله روابط بین المللی حکومت اسلامی ترسیم شده است.
روابط بین المللی به شکل کنونی, در دوران صدر اسلام ابعاد و شکل دیگری داشته است و با عنوان روابط مسلمانان با غیر مسلمانان شناخته می شود.
البته نگاه به این موضوع می تواند نگاه تاریخی به روابط باشد که در آن صورت عوامل و فراز و نشیب آن روابط از آغاز تاکنون بررسی و تحلیل می شود و می تواند نگاه به اصول و مبانی رفتاری روابط مسلمانان با غیرمسلمانان و در این جا نگاه به روابط را براساس احکام اسلام و اصول آن بررسی می کنیم.
مسئله روابط مسلمانان با غیر مسلمانان از جمله موضوعات خاصی است که در قرآن مجید با عناوین مختلفی چون: شرکت در مجالس کافران, دوستی با کافران, هم رازی با کافران, ازدواج با کافران و… مورد توجه قرار گرفته است. دیدگاه قرآن نسبت به روابط با غیر مسلمانان چون دیگر دیدگاهای این کتاب جامع آسمانی به پدیده ها و حقایق فردی و اجتماعی همه جانبه, جامع و بنیادی است, تا آن جا که حتی در این مسئله به ظاهر ساده, انگیزه های انسانی, عاطفی, اجتماعی, سیاسی از نظر دور نمانده است.
با توجه به تعدّد آیات و نیاز گسترده به تفسیر تحلیلی نسبت به عناوین و موضوعات بررسی شده در آیات در این مقام فقط اشاره ای کوتاه و گویا به پیام نخستین آیات قرآن در موضوع می کنیم.
قرآن و روابط عاطفی با خویشاوندان کافر
(یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا اباءکم و اخوانکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی الایمان…; . توبه (9) آیه 23.ای کسانی که ایمان آورده اید, اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند [آنان را] به دوستی مگیرید.)
(لاتجد قوما یؤمنون بالله والیوم الاخر یُوادّون مَن حادّ الله ورسوله ولو کانوا آباءهم أو…مجادله (58) آیه 22.; قومی را نیابی که به خدا و روز باز پسین ایمان داشته باشند [و] کسانی را که با خدا و رسولش مخالفت کرده اند هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیره آنان باشند دوست بدارند….)
در این آیات قرآن مجید مسلمانان را از دوستی و روابط دوستانه با خویشاوندان کافر نهی می کند. تفاوت دو خطاب و توجه به زمان و شرایطِ نزول قابل تأمل است.
روشن است که دوستیِ نامطلوب و نهی شده در این آیات, حالت و وصف قائم به نفس که خارج از اختیار انسان است نیست, بلکه آن رابطه دوستانه و محبتی مورد نکوهش قرار گرفته که بر محبّت ایجاد شده از منشأ ایمان به خدا و به پیامبر(ص) غلبه کند و بر رفتار اسلامی و عقاید آنان تأثیرگذار باشد; چنان که در آیه دیگر اشاره می فرماید:
(قل ان کان اباؤکم و ابناءکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مسکن ترضونها احب الیکم من الله و رسوله…; توبه (9) آیه 24.بگو:اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالی که گرد آورده اید و تجارتی که از کسادش بیمناک اید و سراهایی که خوش می دارید, نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وی دوست داشتنی تر است, پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد.)
توجه به شرایط عمومی مسلمانان دوران صدر اسلام که برخی از خویشاوندان آنان (پدران, فرزندان, برادران و همسران) هم چنان کافر بوده و در جمع مخالف مسلمانان شرکت داشتند و مسلمانان با آنان ألفت دیرینه خویش را حفظ نموده بودند, در زمان هجرت و دوری خویشاوندان نوعی دل نگرانی پنهان آنان را احاطه کرده و چه بسا ظهور نموده اند اعلام خطر و نوع بیان قرآن مجید بسیار لطیف است که چگونه نسبت به تأثیرگذاری این نوع عواطف بر عقاید و اندیشه های دینی حساسیت نشان می دهد.
قرآن و روابط دوستانه با کافران
(لایتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین…آل عمران (3) آیه 28.; مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند, و هر که چنین کند, در هیچ چیز [ او را] از [دوستی] خدا [بهره ای] نیست, مگر این که از آنان نوعی تقیّه کند.)
(یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الکافرین اولیاء من دون المؤمنین أتریدون ان تجعلوا لله علیکم سلطانا مبیناً; نساء (4) آیه 144.ای کسانی که ایمان آورده اید, به جای مؤمنان, کافران را به دوستی خود مگیرید….)
در این آیات, نهی الهی به نوعی خاص از رابطه دوستانه با کافران تعلق گرفته است و آن رابطه با کافران که به جای رابطه با مسلمانان باشد. چه این که معاشرت و دوستی با کافران بدون توجه و با چشم پوشی از دوستی با مسلمانان به مفهوم ورود به جمع و مجموعه کافران و خالی گذاردن مجموعه مسلمانان است که طبعا آثار خاصی به همراه دارد و ابتدایی ترین آن آسیب پذیر شدن روح جمعی مسلمانان و اظهار توان مندیِ ظاهری از ناحیه کافران و ایجاد خلل بر پیوند اجتماعی و عاطفی مسلمانان است; اگرچه این نوع رابطه, انگیزه خاصِ دوستانه داشته باشد.
قرآن و روابط اجتماعی با کافران
از آن جا که روابط اجتماعی شکل ها و گونه های متفاوتی داشته و دارد قرآن مجید به نمونه های برجسته ای از آن اشاره نموده است:
الف شرکت در مجالس کافران:
آمیختگی زندگانی مسلمانان با غیر مسلمانان در شهرهای مکه و مدینه, وجود قبیله ها و طایفه هایی از غیر مسلمانان, یهودیان بنی قریظه, بنی نضیر, سفرهای مسلمانان و… نوعی زندگی جمعی و روابط فشرده اجتماعی, فرهنگی, سیاسی ضروری و طبیعی بین مسلمانان و غیر مسلمانان ایجاد کرده بود. در این شرایط, حضور مسلمانان در اجتماعات کافران به مفهوم تصمیم و اراده مسلمانان برای شرکت و همراهی با کافران نبوده است. با این وصف, قرآن کریم این شرایط را از نظر دور نداشته و با جداسازی و تفکیک آن به نقطه خاصی از این آمیختگی در روابط اجتماعی مسلمانان اشاره می فرماید:
(وقد نزّل علیکم فی الکتب ان اذا سمعتم آیات الله یکفر بها و یستهزأ بها فلاتقعدوا معهم حتّی یخوضوا فی حدیث غیره, انکم اذا مثلهم…;همان, آیه 140.و البته [خدا] در کتاب [قرآن] بر شما نازل کرده که: هرگاه شنیدید آیات خدا مورد انکار و ریشخند قرار می گیرد, با آنان منشینید تا به سخنی غیر از آن در آیند, چرا که در این صورت شما هم مثل آنان خواهید بود….)
قرآن مجید با بیانی شگفت و حکیمانه تأثیر گذاری تلاش فرهنگی تبلیغاتی کافران را از نظر دور نداشته و برای در امان ماندن مسلمانان دستوری صریح و قاطع می فرماید. البته تعیین زمان و ملاک حکم را بیان نموده تا در آن شرایط زندگی مسلمانان در عسر و حرج قرار نگیرد.
ب هم رازی باکافران:
(یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا بطانة من دونکم لایألونکم خبالا…;آل عمران (3) آیه 118.ای کسانی که ایمان آورده اید, از غیر خودتان, [دوست و] هم راز مگیرید [آنان] از هیچ نابکاری در حق شما کوتاهی نمی ورزند. آرزو دارند که در رنج بیفتید.)
رابطه همرازی با کافران با انواع دیگر رابطه با کافران تفاوت های روشنی دارد که صورت پنهانی و اعلام نشده آن بخشی از تفاوت ها است. با توجه به شأن نزول آیه شریفه این نوع رابطه پنهانی و اطلاعاتی با کافران نهی شده است اگرچه ماهیت جاسوسی و خیانت نداشته باشد.
ج ازدواج با کافران:
(ولاتنکحوا المشرکات حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم, ولاتنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا و لعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم; بقره (2) آیه 221.و با زنان مشرک ازدواج نکنید, تا ایمان بیاورند, قطعاً کنیز با ایمان بهتر از زن مشرک است هر چند [زیبایی] او شما را به شگفت آورد, و به مردان مشرک زن مدهید تا ایمان بیاورند. قطعاً برده با ایمان بهتر از مرد آزاد مشرک است, هر چند شما را به شگفت آورد. آنان [شما را] به سوی آتش فرا می خوانند و خدا به فرمان خود, [شما را] به سوی بهشت و آمرزش می خواند.)
از مواردی که دین برای پیروان خود جایگاه و منزلت خاصی قائل می شود و به صورت کنایی این منزلت را به مؤمنان یادآور شده مسئله ازدواج مسلمانان با کافران است تعبیر (خیرٌ من مشرکة) و (خیرٌ من مشرک) در آیه شریفه است. اگرچه این تعبیر معنای کنایی حکمی داشته و انشای حکم می باشد, اما به زبان بیان مصلحت و با حکمت حکم برای مؤمنان و توجه دادن به رعایت مصالح در روابط حقوقی و اجتماعی و این روش در عموم مسائل عرفی و جاری زندگی که دین برای آن دستور و برنامه دارد جاری است چه به صورت عام و چه خاص و این روش بیان مصلحت اگرچه حکم در مقام ثبوت ملاک و حکمت دیگری هم داشته باشد اما در مقام اثبات موجب می گردد مسلمانان آگاهانه رفتار اجتماعی خود را با احکام و مصالح تبیین شده از سوی دین تطبیق کنند.
احسان به کافران
(لاینهیکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین ممتحنه (60) آیه 8. [امّا] خدا شما را از کسانی که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند, باز نمی دارد که با آنان نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید, زیرا خدا دادگران را دوست می دارد.)
جداسازی کافران محارب و در حال جنگ از کافران دیگر و توجه به ارزش های انسانی و برجسته نمودن ارزش عدالت حتی در حق غیرخودی ها در این بخش از روابط مسلمانان با غیر مسلمانان پیام صریح و روشن این آیه شریفه است. از برجستگی های دیدگاه های قرآن به مسائل و موضوعات چند بعدی این که موضوعات را اندام واره می بیند, اما در همان حال از پیوند اجزای آن در ترکیب دیگر و در شرایط دیگر غفلت نمی کند و برای آن شرایط هم نظر و حکم می دهد.
قرآن و دفاع در برابر کافران
(انما ینهیکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و أخرجوکم من دیارکم…;همان, آیه 9.فقط خدا شما را از دوستی با کسانی باز می دارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانه هایتان بیرون رانده و در بیرون راندتان با یکدیگر همنشینی کرده اند, و هر کس آنان را به دوستی گیرد, آنان همان ستمگران اند.)
دیدگاه دین به مسائل و موضوعات حقوقی بسیار دقیق و حساس است. طبقه بندی حقوق و تعیین و مشخص نمودن حقوق خدا, حقوق انبیا, حقوق انسان ها, با تعیین اولویت, تعیین روش اثبات و دریافت حقوق, جایگاه و منزلت حقوق را در اندیشه دینی مشخص می کند. دین آن گاه که به حقوق انسان ها می نگرد. آن چنان که در تعیین حدود آن نظر می دهد, به لزوم اثبات و دریافت حقوق هم توجه می کند تا آن جا که از فروگذاری و فراموشی حقوق هم نمی گذرد نگاهی به احکام و ظرافت های فقهی در کتاب قضاوت, احکام فقهی جهاد, ارزش گذاری دین به حیثیات و آبروی انسان ها و مسائلی چون غیبت, تهمت و توبه از غیب و تهمت بخشی از نمودهای توجه خاص دین به حقوق اجتماعی, و حقوق انسانی است.
از ریزنگری های دین در حقوق, دیدگاه های دین در تزاحم حقوق است, تزاحم حقوق خدا با حقوق پدر, مادر, تزاحم حقوق جامعه با حقوق فرد.
در آیه شریفه حق دفاع در برابر متجاوزان مانع از احسان و دوستی [که حق مشخص هر انسانی است] به متجاوزان بیان گردیده و بسیار ظریف است, بخش آیه که می فرماید دوستان متجاوز همان ستمگران اند از این آیات که بخشی از اصول بیان شده در موضوع رابطه با غیر مسلمانان می باشد این نکات استفاده می شود:
1. مسلمانان از روابط دوستانه و دوستی با کافران تا آن جا که بر محبت ایمانی مسلمانان و بر عقاید و اندیشه های مورد پذیرش آنان تأثیرگذارد منع شده اند;
2. مسلمانان از رابطه پنهانی و اطلاعاتی با کافران حتی با انگیزه عاطفی منع شده اند;
3. مسلمانان از شرکت در مجالس کافران که با هدف استهزای احکام اسلام برگزار می شود تا زمانی که مجلس کافران در این سمت و سوی قرار دارد منع شده اند;
4. در صورت تقیه حکم روابط مسلمانان با غیر مسلمانان تابع شرایط جدید است;
5. کافران طرف رابطه و موضوع احکام, روابط کافران در حال جنگ, در زمان جنگ و شرایط جنگی می باشند و کافران غیر محارب از موضوع استثنا شده اند و شمول اهل کتاب در برخی احکام قابل بررسی است.
روابط مسلمانانِ دوران صدر اسلام در شهر مدینه با غیر مسلمانان و نوع آمیختگی زندگانی آن ها با قبیله های دیگر مثل یهود بنی نضیر, بنی قریظه و… با روابط جاری مسلمانان با غیر مسلمانان تفاوت های بسیار دارد اگرچه در برخی از جهات شباهت نیز وجود دارد.
آن چه اکنون به عنوان روابط بین المللی شناخته می شود ماهیتی مستقل و بسیار پیچیده یافته است اگرچه روابط عاطفی که در دوران صدر اسلام بین مسلمانان و غیر مسلمانان قهری و غیر ارادی می نمود امروز کمتر وجود دارد اما روابط فرهنگی, اقتصادی به شکلی گسترده اما بسیار طبیعی و در برخی موارد قهری و غیرقابل جداسازی گردیده است.
مشخصه های روابط بین المللی در جهان امروز باید شناخته شود تا بتوان نسبت به آن از منظر دین داوری کرد.
مشخصه های روابط بین المللی
1) روابط بین المللی هم اکنون از مرحله لازم حکومت عبور کرده و از ارکان و مصالح اداره جامعه و مدیریت سیاسی گردیده است. تا آن جا که حتی تصویر ذهنی از اداره نظام اجتماعی, سیاسی, بدون رابطه با جهان خارج غیرممکن و یا در نهایت بسیار دشوار است.
2) نوع و کیفیت روابط بین المللی آن چنان که از درون براساس مبانی و اصول پذیرفته شده ترسیم می گردد, از بیرون هم نمایانگر همان اصول و مشخصه ها است, و تحلیل گران از روابط برون مرزی هر کشوری مواضع و دیدگاه های اصولی و مورد احترام آن کشور را بازشناسی می کند.
به دیگر سخن, روابط بین المللی یک کشور تجسم و نمود ایده ها, آرمان ها, تفکر و روش مدیریت سیاسی آن کشور است, این نمود طبیعی خارجی است که نوع و سطح رابطه با جهان خارج از مرزها را در حکومت دینی با دشواری خاصی روبه رو می کند و می تواند زمینه ایجاد گرایش به شناخت و اصول و حقایق دین را در خارج فراهم نماید; چنان که می تواند نسبت به حقانیت و ماهیت دین ایجاد شبهه نماید.
3) از مشخصه های بسیار مهم در روابط بین المللی تأثیرگذاری متغیّرهای متنوعی است که حاکم بر روابط کشورها است, و این مسئله ای روشن است که هر کشور روابط خود را با دیگران براساس شرایط اجتماعی, سیاسی, فرهنگی مورد پذیرش خود مورد توجه قرار می دهد و این شرایط همیشه متأثر از عوامل متنوعی است که در حال پیدایش و زوال هستند. رشد اقتصادی, بحران سیاسی تغییر اقلیّت, اکثریت و… بخشی از عواملی است که روابط کشورها را با دیگران مورد تأثیر و تغییر قرار می دهد.
4) اهداف و سطح روابط مانند اصلِ روابط بین المللی پیچیدگی و ظرافت هایی به همراه دارد و چه بسا در برخی موارد دشوارتر و دقیق تر باشد.
روابط بین المللی در حکومت دینی
روابط بین المللی در حکومت اسلامی مانند ابعاد دیگر حکومت, اصول و شرایط خاصی دارد. امام خمینی در بیان مشخصه ها و اصول روابط بین المللی در حکومت دینی در پاسخ خبرنگار می فرمایند:
(حکومت اسلامی, حکومتی است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به یک نحو است, و اگر آن ها روابط حسنه داشته باشند, دولت اسلام هم با آن ها روابط حسنه دارد و اجازه نمی دهیم, کسی در مقدرات مملکت مان دخالت کند.) صحیفه نور, ج4, ص199.
و در پاسخ به پرسش خبرنگار از جهت و تمایل روابط حکومت اسلامی می فرمایند:
(حکومت ما, حکومت مستقل است, در صورتی که کشورها دخالتی در امور داخلی ما نداشته باشند, ما با آن ها روابط دوستانه داریم.) همان, ص197.
در پاسخ خبرنگار دیگری [از تغییر تعادل در روابط جهانی با انقلاب اسلامی و در نتیجه وقوع جنگ] امام می فرمایند:
(ما امیدواریم که تعادل دنیا به خطر نیفتد برای این که ما به هیچ طرفی از دو طرف شرق و غرب تمایلی نداریم و ما با همه روابطی علی السواء داریم و با همه رفتاری عادلانه داریم, البته در صورتی که آن ها عدالت را در رابطه با ما رعایت کنند.) همان, ص193.
امام در این چند پاسخ کوتاه اصل روابط بین المللی و محدوده آن را در حکومت اسلامی ترسیم فرمودند.
در خصوص ماهیت روابط بین المللی نیز, کلام امام بسیار عمیق و قابل توجه است. ایشان در پاسخ به پرسش خبرنگاری که پرسید: (آیا شما قراردادهایی را که با کشورهای خارجی امضاء شده حفظ خواهید کردí) فرمودند:
(اولاً: ما از مضمون و مواد مندرج در این قراردادها اطلاعی نداریم; یعنی رژیم شاه هرگز ملت را از مفاد این قراردادها مطلع نکرده و از مردم ایران مخفی نگاه داشته است. ولیکن حکومت آینده آن ها را مجدداً مورد بررسی قرار می دهد و از آن ها آن چه را با منافع و مصالح ملت ما موافق نباشد, لغو می کند, ولی ما در نوسازی کشور از همه امکاناتی که دولت های خارجی مایل باشند در اختیار ما بگذارند, با حفظ آزادی و استقلال کشور, براساس احترام متقابل از آن امکانات استفاده می کنیم و قراردادهایی منعقد می نماییم.) همان, ص177.
امام در این بیانِ جامعِ خود, ماهیت روابط بین المللی را منطبق بر مصالح و منافع ملّی در حکومت دینی می دانند; به این معنا که مصالح و منافع ملی است که روابط بین المللی را در حکومت اسلامی شکل می بخشد. در این دیدگاه مصالح ملی, نوسازی کشور, آزادی و استقلال همیشه بر روابط خارجی حکومت اسلامی حاکم است.
امام در پاسخ به پرسش دیگری که: (آیا شما می خواهید ماندن تکنسین ها و مستشاران را در ایران ببینیدí) فرموده اند:
(در مورد هر یک از این گروه ها و نقش آن ها در ایران و میزان احتیاج کشور به آن ها حکومت آینده مطالعه و بررسی می کند و تصمیم می گیرد, حکومت آینده هیچ تعهدی جز در برابر ملت و حفظ منافع و مصالح آن ها ندارد.)همان.
مشخصه های مصالح ملی, آزادی و استقلال در مقام ثبوت و اثبات در دیدگاه امام, تعیین کننده مسیر و ماهیت روابط برون مرزی حکومت اسلامی اند.
مصالح ملی و مصلحت نظام از اصول ثابت و غیرقابل تغییری است که در حکومت اسلامی همواره باید مورد توجه قرار گیرد که در تاریخ حکومت دینی جلوه های خاصی را از توان مندی دین در حلّ دشواری های اجتماعی سیاسی و… به مرحله بروز و ظهور رسانده است. مصلحت نظام گرچه خود امری ثبوتی است اما مصادیق مختلف و متنوع آن در مقام اثبات گستره توجه و نگاه دین را به مقتضیات زمان و مکان در مدیریت اجتماعی و سیاسی به اثبات می رساند و این مصادیق خارجی عموماً ترکیبی از مقولات متفاوت و گاه متباین اند و عموماً موضوعات عرفی هستند که با نظر عرف خاص مشخص می گردند و این از جمله مواردی است که سمت و سوی دین را در امور عرفی و اجتماعی مشخص می نماید.
التبه مصالح ملی و مصلحت نظام در اندیشه و حکومت دینی تعریفی خاص و حدود آن متناسب با اهداف و فلسفه دین و حکومت دینی است و با مصالح ملی در حکوت های غیر دینی تفاوت دارد و این تفاوت به مفهوم محدودیت مصالح در دین نیست.
در اندیشه دینی مصالح ملی و مصلحت نظام دایره گسترده ای دارد, چنان که منزلت و جایگاه خاصی را هم داراست و امام در اهمیت و نقش مصلحت نظام در حکومت فرموده اند:
(مصلحت نظام از امور مهمه ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد, امروز جهان اسلام نظام جمهوری اسلامی ایران را تابلوی تمام نمای حلّ معضلات خویش می دانند, مصلحت نظام و مردم از امور مهمه ای است که مقاومت در مقابل آن ممکن است اسلام پابرهنگان زمین را در زمان های دور و نزدیک زیر سؤال ببرد.) همان, ج20, ص176.
امام در حالی که از یک سو روابط بین المللی حکومت اسلامی و محدوده آن را بر اساس مصالح ملّی و مصلحت نظام می دانند و از سویی دیگر مصلحت نظام را امری مهم که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می گردد, اصول حاکم بر روابط بین المللی را در حکومت دینی مورد توجه قرار داده و با استناد به آیه ای از قرآن می فرمایند:
(قرآن می گوید: هرگز خدای تبارک و تعالی سلطه ای برای غیر مسلم بر مسلم قرار نداده است. هرگز نباید یک همچو چیزی واقع شود, یک تسلطی, یک راهی, اصلاً یک راه نباید پیدا بکند:
لن یجعل اللّه للکافرین علی المؤمنین سبیلاً; اصلا راه نباید داشته باشند این قدرت های فاسد بر مسلمین.) همان, ج3, ص4.
این اصلِ حاکم و جاری است که روابط بین المللی را درحکومت اسلامی بسیار دقیق و حساس می نماید. از یک سو روابط بین المللی ضرورت حکومت, از سوی دیگر محدوده روابط مصلحت نظام و مصالح ملی و شرط حاکم حساسیت بر راه های ورود و سلطه کافران بر مسلمانان. این موضوع پیچیده که ابعاد متفاوتی هم دارد چنان که گذشت همواره باید در حکومت اسلامی با پژوهش و تجزیه و تحلیل جامع و جهانی به دور از شتاب زدگی و نگاه تاریخی به گذشته ها انجام گیرد, چرا که در این سوی موضوع مصلحت اسلام و مسلمانان باید بدون هیچ تسامح و غفلت مورد توجه قرار گیرد و در آن سوی مصلحت نباید راه سازی برای سلطه کافران نماید. و این از مصادیق روشن باب تزاحم است که به تناسب ابعاد موضوع باید نخبگان هر بخش دیدگاه های خود را ارائه دهند و مجموعه ای از نخبگان با جمع نگری و ارزیابی آن ها اهم و مهم را در مسئله تبیین نموده و تشخیص دهند. این حرکت کارشناسانه هیچ گاه نباید متوقف شود و هر لحظه باید از انطباق حکم بر موضوع اطمینان حاصل شود, چرا که بر روابط بین المللی عوامل متعددی هر لحظه تأثیر می گذارد; به تعبیر دیگر, چون روابط بین المللی همیشه در حال دگرگونی است ا ین موضوع همیشه متغیّر باید در حال پیگیری و شناخت باشد تا نسبت به ترتیب حکم بر آن موضوع صدق ترتب حکم بر موضوع خودش بنماید.
منبع:فصلنامه حکومت اسلامی شماره 12،امام خمینی(ره) و روابط بین الملل، سید محمّد سادات. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 140/66666)
- [سایر] امام خمینی ره در مورد روابط بین المللی حکومت اسلامی چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] مبانی فکری حکومت اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره چیست؟
- [سایر] از دیدگاه امام خمینی(ره) مفهوم « جمهوری اسلامی» به چه معنا و منظوری است؟
- [سایر] امام خمینی (ره) و جنبشهای اسلامی معاصر؟
- [سایر] جایگاه دانشگاه از دیدگاه امام خمینی (ره) ؟
- [سایر] دیدگاه عالمان دینی در مورد امام خمینی ره چیست؟
- [سایر] مراتب اهل سلوک از دیدگاه امام خمینی ره چیست؟
- [سایر] دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به اقتصاد چگونه بود؟
- [سایر] نقش زن از دیدگاه امام خمینی (ره)؟
- [سایر] از دیدگاه امام خمینی ره راه درمان مفاسد اخلاقی چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] رساله توضیح المسائل به شیوه مرسوم، ابتدا بر اساس فتاوای زعیم بزرگوار شیعه حضرت آیة اللّه العظمی برجرودی قدسسره به دقت و با زبانی ساده تهیه و چاپ گردید و در معرض استفاده مقلدان و اندیشمندان قرار گرفت و به سبب دقت و سلاست و انتساب به آن مرجع بزرگوار و استاد مسلم فقه، سالها توسط فقیهان متأخر حاشیه و تعلیقه زده شد و سپس با مزج حواشی در متن اصلی، رسالههای بعدی تدوین گردید. حضرت آیة اللّه العظمی موسوی اردبیلی نیز ابتدا نظرات و فتاوای خود را به صورت حاشیهای بر رساله مزبور نگاشتند و پس از رحلت امام خمینی قدسسره به علت این که رساله معظم له در دست بسیاری از مقلدان و فارسی زبانان موجود بود، حواشی خود را به اختصار به رساله مزبور اضافه نمودند که چندین بار مورد چاپ و تجدید نظر قرار گرفت و در اختیار علاقمندان گذاشته شد. اما بازبینی و بازنگری رساله توضیح المسائل، ظهور مسائل جدید و مورد ابتلا، حذف مسائل غیر مورد ابتلا، تغییر در ساختار شکلی، جملات و ترتیب مسائل و برخی ابواب و توجه به نوآوریها و دقائق و کثرت تغییرات رساله پیشین، باعث گردید که رسالهای مستقل با ساختار فعلی تدوین شود تا به شیوهای مناسبتر، در عین حفظ چهارچوب قبلی، پاسخگوی نیاز مراجعین و فرزانگان گردد. لذا در این توضیح المسائل علاوه بر ذکر مسائل و نظرات جدید معظم له، متون مسائل تا اندازهای روانتر و ترتیب ابواب فقهی و مسائل مناسبتر شده و ابواب و مسائلی که مورد نیاز بوده، اضافه گردیده
- [آیت الله خوئی] مسافر میتواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بلکه در تمام شهر مکه و مدینه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. و نیز مسافر میتواند در حرم حضرت سید الشهدا علیه السلام نماز را تمام بخواند. اگرچه دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند.
- [آیت الله بهجت] خوردن کمی از تربت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام برای شفا به اندازه یک نخود، که از قبر مطهر آن حضرت یا از اطراف آن برداشته باشند، اشکال ندارد، و مظنون این است که خوردن تربت حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و سایر ائمه طاهرین علیهمالسلام برای شفا، در این حکم مثل تربت امام حسین علیهالسلام باشد؛ اگرچه احوط این است که آن را در آب مخلوط کنند بهطوریکه مستهلک شود، و خوردن گِل داغستان و گِل اَرمَنی برای معالجه، اگر علاج منحصر به خوردن آنها باشد، بنابر اظهر اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] مسافر می تواند در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند و تمام افضل و شکسته احوط است. ولی اگر بخواهد در جائی که اول، جزء این مساجد نبوده و بعد از زمان ائمه(علیهم السلام) به این مساجد اضافه شده نماز بخواند، باید شکسته بخواند و نیز مسافر می تواند در حرم حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)در شعاع 25 ذراع(تقریباً 11متر) از ضریح مقدس نماز را تمام بخواند.
- [امام خمینی] مسافر می تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند. ولی اگر بخواهد در جایی که اول جزو این مساجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه شده نماز بخواند احتیاط مستحب آن است که شکسته بخواند اگر چه اقوی، صحت تمام است و نیز مسافر می تواند در حرم و رواق حضرت سید الشهدا علیه السلام بلکه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام بخواند.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.
- [آیت الله نوری همدانی] مسافر می تواند در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )بلکه در تمام شهر مکه و مدینه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند . ولی اگر بخواهد در جائی که اول جزء مسجد کوفه نبوده و بعد به این مسجد ا ضافه شده نماز بخواند ، احتیاط واجب آن است که شکسته بخواند و نیز مسافر می تواند در حائز حضرت سیدالشهداء (علیه السلام ) نماز را تمام بخواند ولی احتیاط واجب آن است که اگر دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز بخواند شکسته بجا آورد .
- [آیت الله سبحانی] پیش از داخل شدن در حرم مکه، شهر مکه، مسجدالحرام، خانه کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبر و حرم امامان (علیهم السلام) (که غسل در زیارت آنها وارد شده) مستحب است انسان غسل کند و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود، یک غسل کافی است و کسی که می خواهد در یک روز داخل حرم مکه و مسجدالحرام و خانه کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافی است و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) شود، یک غسل برای همه کفایت می کند و برای زیارت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان (علیهم السلام) از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّدالشّهدا(علیه السلام)مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسل هایی را که در این مسأله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل می کند مثلا بخوابد; غسل او باطل می شود و مستحب است دوباره غسل را به جا آورد.
- [آیت الله نوری همدانی] نافلة ظهر و عصر را در سفر نباید خواند ، ئلی ولی نافله عشا را که نماز وُتیره نامیده می شود به نیت اینکه شاید مطلوب خداوند باشد ، می تواند بجا آورد . فضلیت سحر خیزی ونماز شب باید توجه داشت که وقت سحر ، وقت بسیار مبارکی است ، وقت تهجد و عبادت خدا است وقت انس گرفتن با محبوب حقیقی در خلوت شب است ، وقتی است که پیشوایان معصوم اسلام (سلام الله علیهم )مسلمانان را به بیداری و تهجد د ر آن ترغیب می نمودند ، وقتی است که وقتی است که علمای بزرگ و صلحای روزگار همیشه در آن وقت از خواب بر می خاستند و در پیشگاه حضرت حق به نماز خواندن و تلاوت قرآن و استغفار می پرداختند و حل کمشکلات و قضای حوایج مهم خود را در این ساعت از آن ذات مقدس می خواستند و به مقصود می رسیدند .خداوند در دو جای قرآن ، کسانی را که در سحرگاهان به استغفار می پردازند و از خداوند کریم و رحیم بخشایش گناهان خود را می خواهند مورد تمجید قرار داده است .وقت سحربنابر اظهر ، آخرین قسمت از یک ششم شب میباشد .هر چند وقت نماز شب از نصف شب به بعد آغاز می شود و تا طلوع فجر ادامه پیدا می کند ، ولی هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد ، ثواب بیشتری دارد .برای نماز شب فضلیت های فراوانی و تاکید بسیاری در احادیث اهل بیت عصمت (علیهم السلام) ذکر شده است.حضرت رسول اکرم (صلی الله غلیه وآله وسلم ) در ضمن وصیتهای خود به حضرت امیر المؤمنان (علیه السلام ) فرمودند : ( عَلیکَ بِصَلوهِ اللّیلِ ، بِصلوهِ الّلیلِ ، بِصلوهِ اللّیلِ ) یعنی سه مرتبه فرمودند : نماز شب خواندن را بر خود لازم بشمار . حضرت صاذق (علیه السلام)فرمودند :( شرافت مؤ من در نماز شب خواندن و عزت مؤ من در این است که متعرض اعراض مردم چیزهایی که مردم عنایت به پنهان ماندن آن دارند ، نشود ، به این معنا که تفحص در امور مردم نداشته باشد و غیبت آنان را نکند .) و نیز حضرت صادق (علیه السلام ) فرمودند : ( مال دنیا و فرزندان ، زینت زندگی این دنیا و نماز شب ، زینت آخرت است . ) در احادیث اسلامی برای نماز شب علاوه بر اینکه ثواب و فضیلت فراوان اخروی ذکر شده است ، فواید دنیوی بسیاری نیز برای آن بیان شده است .که حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمود : ( نماز شب بخوانید که آن سنت پیغمبر و رسم صلحایی است که پیش از شما می زیستند و آن درد و مرض را از بدن شما دور می کند . ) و نیز فرمودند : ( نماز شب خواندن روی انسان را سفید و نورانی وخلق انسان را نیکو و بوی وی را پاکیزه می کند و روزی را فراوان می سازد و موجب ادای قرض انسان می گردد و غم و اندوه را بر طرف می نماید و به چشم انسان جلوه و روشنی می بخشد . )حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : ( خانه هایی که در آنها نماز شب و قرآن خوانده می شود ، برای اهل آسمان روشنایی می دهند به همان طوری که ستارگان آسمان برای مردم زمین ، روشنایی می دهند . ) حضرت رضا ( علیه السلام ) فرمودند : ( نماز شب خواندن را بر خود لازم بدانید زیرا هر بندة مؤ منی که هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت وتر 70مرتبه استغفار کند خداوند او را از عذاب قبر و از عذاب آتش نجات می دهد وعمرش را در دنیا طولانی میکند و در زندگی اقتصادی خداوند به او وسعت و گشایش میدهد وهر خانه ای که در آن نماز شب خوانده شود آن خانه برای مردم آسمان روشنایی می دهد همانطورکه ستارگان آسمان برای مردم روی زمین روشنایی می بخشند . ) برای د ستیابی به این توفیق لازم است از اول شب تصمیم بگیرند و مخصوصاً با کم غذا خوردن در شب خود را برای بیداری آماده سازند که حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام ) فرمودند : ( در سه چیز با سه چیز طمع مکن : 1-در بیداری شب با پرخوردن .2-در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب .3-در امان ماندن در دنیا با همنشینی با فاسقان و فاجران .) کیفیت نماز شب و اما کیفیت نماز شب به این ترتیب است که : هشت رکعت که هر دو رکعت به یک سلام انجام بگیرد به قصد نماز نافلة شب خوانده شود و بعد از آن دو رکعت نماز به قصد نماز شفع می خواند و از آن پس یک رکعت به نیت نماز وتر بجا می آورد و بهتر این است که قنوت نماز وتر را به این ترتیب بجا بیاورد : 1- دعای فرج را که عبارت از این دعا است : لا اله الله الحلیم الکریم لا اله الا الله العلی العظیم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضین السبع و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم و سلام علی المرسلین بخواند . 2-هفت مرتبه بگوید : استغفر الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام من جمیع ظلمی و جرمی و اسرافی علی نفسی و اتوب الیه .بعد از آن 70مرتبه بگوید : استغفرالله ربی و اتوب الیه .پس از آن 300مرتبه بگوید : العفو . سپس برای چهل مؤمن دعا کند ( به زبان غیر عربی هم اشکال ندارد ، مثلاً بگوید : خداوندا! فلانی را بیامرز ) .از آن پس برای خود و پدر و مادر خود دعا کند و در خاتمة قنوت 7مرتبه بگوید : هذا مقامُ الغائذِ بکَ مِنَ النارِ . فضیلت نماز جعفر طیار نماز جعفر طیار ، دارای ثواب و فضیلت بسیار است و بر اساس روایاتی که از اهل بیت عصمت(سلام الله علیهم ) رسیده است تاثیر زیادی در بخشیده شدن گناهان انسان دارد . حضرت صادق ( علیه السلام ) فرمودند : ( روزی که قلعة خیبر ، دژ محکم یهودانی که در برابر پیشرفت اسلام جوان ، سنگ اندازی می کردند و هر روز نقشه ای می کشیدند و تر فندهایی برای متوقف ساختن ، بلکه بر انداختن نظام اسلامی ، طرح می کردند به دست سپاه اسلام فتح شد ، جعفر از کشور حبشه که به سر پرستی جمعی از مسلمانان که در نتیجة فشار سردمداران کفر به آنجا مسافرت کرده بودند که تا در محیطی آزاد به اقامه مراسم دین قیام کنند و هم به تبلیغ اسلام پرداخته ، درخت دین را در آن سر زمین بنشانند ، مسافرت کرده بود مراجعت کرد .حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) از شنیدن این جریان بسیار خرسند گردید و فرمود : ( والله ما ادری بایهما انا اشد سروراً بقدوم جعفر ام بفتح خیبر ) . قسم به خداوند از این دو جریانی که امروز برای ما پیش آمده است نمی دانم برای کدام یک بیشتر خشنود باشم ، آیا برای فتح خیبر یا برای بازگشت جعفر ؟ و از جای خود برخاست و جعفر را به آغوش کشید و میان دو چشم وی را بوسید و فرمود هدیه ای به تو بدهم .چون این کلام را مسلمانان شنیدند افراد بسیاری در میان جمع گرد آمدند و چنین فکر می کردندکه این هدیه طلا ونقرة قابل توجهی خواهد بود. حضرتش به جعفر فرمودند : ( چهار رکعت نماز به تو تعلیم می دهم اگر بتوانی در هر روز و اگر نه در دو روز و گرنه در هر جمعه و اگر نتوانستی در هر ماه یک مرتبه و اگر نتوانستی در هر سال یک مرتبه بخوان ، خداوند متعال گناهانی را که ما بین آن دو نماز انجام گرفته باشد می آمرزد .سپس آن را بیان فرمود و توضیح آن به این ترتیب است : چهار رکعت است به تشهد و دو سلام . در رکعت اول بعد از سوره حمد سورة (اذا زلزلت ) و در رکعت دوم بعد از سورة ( و العادیات) و در رکعت سوم پس از حمد ، سورة ( اذا جاء نصرالله ) و در رکعت چهارم بعد از حمد سورة ( قل هو الله احد) و در هر رعت بعد از فراغ از قرائت پانزده مرتبه می گوید سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر و در رکوع همین تسبیحات را ده مرتبه می گوید و چون سر از رکوع بر می دارد ده مرتبه و در سجدة دوم ده مرتبه و بعد از سر بر داشتن پیش از اینکه برخیزد ، ده مرتبه می گوید و هر چهار رکعت را به همین تر تیب می خواند که مجموعاً 300مرتبه می شود . اگر نتواند این سوره ها را بخواند بجای آنها هم سورة قل هو الله احد را بخواند ، ثواب و فضیلت این نماز را بدست می آورد .خواندن نماز جعفر در هر موقع مستحب است ، ولی بهترین اوقات آن در روز جمعه هنگامی است که آفتاب در سطح زمین گسترش یافته باشد .علمای بزرگ اسلام و صلحای روزگار در این وقت برخواندن آن مواظبت داشته اند .نماز های مستحبی غیر از اینها نیز بسیار است به کتاب مفاتیح الجنان و غیر آن مراجعه بفرمایید . وقت نافله های یومیه