در خصوص بحران های جوامع غربی توضیح دهید؟ اگر جوامع غربی دچار این همه بحران هستند پس چرا دچار فروپاشی نمی شوند؟
در خصوص بحران های جوامع غربی توضیح دهید؟ اگر جوامع غربی دچار این همه بحران هستند پس چرا دچار فروپاشی نمی شوند؟ بحران هویت انسان ، آن گاه که غرق در کارهای خلاف دین و فطرت شد و خدا را فراموش کرد، دچار حالتی می شود به نام بحران هویت یا از خودبیگانگی . چنین انسانی که مبداء و خالق خود را فراموش کرده است ، به هر دستاویز سستی چنگ می زند تا روح سرگردان خود را التیام بخشد، گاه به موسیقی های تند و غریب رو می کند و گاه به مشروبات الکلی پناه می برد، گاه با سگ و گربه همدم می شود و گاه با طرح های عجیب در ساختمان سازی و... سعی می کند به آرامش برسد غافل از آن که آرامش واقعی تنها با یاد خدا امکان پذیر است . برخی از نمادهای روشن بحران هویت در جوامع غربی عبارتند از: 1. احساس تنهایی یکی از محققان ایرانی که در سال 1379 ه‌ .ش . به چند کشور اروپایی مثل فرانسه ، آلمان و سوئیس سفر کرده است ، در این باره می گوید: (انسان دچار یک پارادوکس و تعارض می شود که این ها که چنین تمدّنی ساخته اند، چرا افسرده اند و چرا این همه تنها هستند؟... وقتی که غروب ها به میدان های عمومی شهر می روی احساس می کنی هیچ دو نفری نیست که با هم دوست باشند، نوعا تنها هستند و یا با سگ و گربه بازی می کنند.)(97) یک ایرانی دیگر که سال ها در آمریکا زندگی کرده است ، در پاسخ به سؤ ال نگارنده که نکات مثبت و منفی جامعه آمریکا را چگونه ارزیابی می کنید، گفت : مردم آمریکا این خوبی را دارند که در هنگام کار بسیار جدّی کار می کنند و در هنگام تفریح نیز بسیار خوش گذرانی می کنند، امّا عیب این جامعه آن است که شما نمی توانید در بسیاری موارد دو دوست صمیمی پیدا کنید!(98) 2. ناهماهنگی ساختارها با فطرت ساختارهای سیاسی ، اجتماعی ، معماری ، شهرسازی و... در غرب ،در بسیاری از مواقع با فطرت خداجو و پاکِ آدمی سازگاری ندارند(99) و همین امر زمینه ساز نوعی بحران فکری و هویتی در جامعه می شود. به عنوان نمونه ، خودتان را در نیویورک تصوّر کنید، شهری با آسمان خراش های سیمانی سر به فلک کشیده ، چه حالتی به شما دست می دهد؟ در یک نمونه دیگر، شما شاهدید که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با این که تبلیغات بسیاری انجام می شود، اکثرت مردم شرکت نمی کنند. نماد بارزتر این امر را می توان در بندهای کمیسیون رفع تبعیض علیه زنان مشاهده کرد. در این توافق نامه ، از کشورهای جهان خواسته شده است تا پنجاه اصل متناقض با اصول اسلامی و از آن جمله اموری مانند سقط جنین و ازدواج با همجنس را مقبول و مشروع بدانند و می دانیم که حتی در کشورهایی مانند آمریکا، اسرائیل ، نروژ، سوئد، هلند و... به آن جنبه قانونی و رسمی داده اند.(100) ما به عنوان یک مسلمان ، بیش از هر کس دیگری ، خواهان رفع تبعیض های نامعقول و نامشروع علیه زنان هستیم امّا آیا معقول و مطابق با فطرت است که اموری را همانند آنچه ذکر شد قانونی بدانیم ؟ بحران های اخلاقی فساد اخلاقی در لایه هایی از تمدن غرب چنان گسترش یافته است که توصیف آن به لحاظ عفّت قلم ، از عهده ما برنمی آید. بخش هایی از صنایع فیلم ، تلویزیون ، هتل داری ، اینترنت ، سی دی (D.C) و دی وی دی (D.V.D)،(101) انتشار مجلاّت ، تبلیغ مدهای جدید لباس و... چنان به فساد و ابتذال آمیخته شده است که مایه شرمندگی هر انسان متدیّن و عاقلی است. آنچه از اصل فساد بدتر است ، توجیه قانونی فساد است که آن هم در برخی کشورهای غربی در حال انجام است و برخی از اعمال بسیار زشت و شنیع ، جبنه قانونی می یابد و به عنوان مثال دو مرد را می بینیم که در انگلیس در حضور کشیش ، به صورت قانونی با هم ازدواج می کنند! زهی بیشرمی ! گسترش بیماری ایدز و بیماری هایی نظیر سفلیس و سوزاک از پیامدهای اولیه این فساد گسترده است . از بین رفتن اعتماد اعضای خانواده به یکدیگر از دیگر عواقب این گونه کارهاست . پیدایش فلسفه های عجیب و غریب در توجیه این وضعیت ، از دیگر پیامدهای شوم این مساءله است ؛ به گونه ای که عده ای گمان کرده اند آدمی نیز باید مانند حیوانات بدون لباس زندگی کند. پیروان این دیدگاه بدون توجه به کرامت و عقل و شرف آدمی ، حجب و حیا را کنار گذاشته ، با خانواده های خود به صورت لخت مادرزاد در خیابان ها حرکت می کنند.(102) فناوری های روز نظیر ویدئو، ماهواره ، اینترنت ، سی دی و دی وی دی سبب شده است تا غربی ها بتوانند مرزهای قانونی کشورها را زیر پا گذارند و به شیوه های مختلف ، فرهنگ مبتذل خود را به بخش هایی از کشورهای در حال رشد و از جمله کشور عزیز ما صادر کنند و عدّه ای ناآگاه را جذب فرهنگ شیطانی خود نمایند. بسیاری از مردم ما از این گونه افراد، توصیف فساد در غرب را شنیده اند که نیازی به تکرار آن ها نمی باشد. امّا ممکن است بپرسید که غرب ، چرا با این همه فساد، زندگی پیشرفته و به ظاهر آرامی را دارد. در این خصوص باید گفت همه غربیان فاسد نشده اند. در غرب نیز خانواده هایی وجود دارد که حتی تلویزیون ندارند و طبیعی است که ماهواره و ویدئو نیز ندارند. اینان معتقدند اخبار را می توان از رادیو شنید و تلویزیون هنری جز ضایع ساختن وقت آدمی ندارد. یکی از دانشجویان نگارنده که چند سالی را در استرالیا گذرانده بود گزارش ‌ می دهد که خانواده های بسیاری در استرالیا از تلویزیون استفاده نمی کنند و اصولا تلویزیون را یک وسیله آموزشی می دانند که در مدارس برای آموزش مورد استفاده واقع می شود.(103) باید گفت بسیاری از پیشرفت های غرب ناشی از زحمات این گونه افراد سالم است . افرادی که ساعات متمادی در کتابخانه ها و آزمایشگاه ها به کار علمی می پردازند. بحرانی که امروز جامعه غرب را تهدید می کند، پیشرفت سرطانی لایه های فساد در سطوح مختلف این جامعه است که همانند موریانه ، از درون این جامعه را پوک و توخالی می کند. طبیعی است که اگر غرب برای مقابله با این فساد چاره ای نیندیشد روزی خواهد رسید که ساختمان چوبی خوش ظاهر و آرام غرب را بر سرش آوار نماید. قوم عاد نیز همین وضعیت را داشتند که با افزایش شدید فساد، گرفتار عذاب الهی شدند. بحران های اجتماعی بحران های اجتماعی متعدّدی علاوه بر آنچه تا کنون اشاره شد می توان در جوامع غربی مشاهده کرد که برخی از آن ها عبارتند از: 1. تعمیق شکاف طبقاتی جوامع غربی به رغم همه تلاش هایی که برای مبارزه با فقر انجام داده اند هنوز به مشکل شکاف عمیق طبقاتی پیروز نشده اند. یکی از بازترین این شکاف ها در شهر نیویورک وجود دارد که به داشتن آسمان خراش های بلند مشهور است ، اما شاید کمتر کسی بداند که در کنار همین ساختمان های بلند، پانصد هزار بی خانمان وجود دارند که اغلب سیاه پوست هستند و شب ها را روی مقوّا در کنار خیابان می خوابند.(104) 2. عصیان جوانان جوانان زیادی در غرب بر اثر دیدن فیلم های به شدّت خشونت آمیز ویا جنسی و نیز مسائل خانوادگی و مسائل محل تحصیل ، دچار نوعی سرگشتگی روحی شده اند و علاوه بر اُفت علمی به انجام اموری می پردازند که می توان آن را در سه بخش خلاصه کرد:(105) الف توسّل به خشونت : برخی از وقایعی که در غرب اتفاق می افتد اگر در شرق رخ می داد غربی ها در بوق و کرنا می دمیدند که بیایید و توحش شرقیان را بنگرید. امّا در مورد خود، بی سر و صدا رد می شوند. گاه در برخی میادین و مسابقات ورزشی ، از جمله در فوتبال ، بسیاری به جان هم می افتند و گاهی ده ها تن کشته می شوند. یا چندی پیش روزنامه های آمریکا گزارش دادند که جمعی شیطان پرست پیدا شده اند که کودکان را مورد تجاوز جنسی قرار می دهند و بعد آن ها را با ساطور قطعه قطعه می کنند!(106) ب گرفتار شدن در اوهام و تخیلات که روانشناسان آن را نوعی مالیخولیا می نامند. ج فرار از اجتماع : در قالب مسافرت به سرزمین های دور، یا پذیرش فکر و مذهب ملت های دیگر و یا پناه بردن به مواد مخدر صورت می پذیرد. شیوع مواد مخدر در حال حاضر در جامعه آمریکا آن قدر زیاد است که در حال تبدیل به یک معضل اجتماعی است . آمریکایی ها تقریبا شصت درصد کل مواد مخدر دنیا را مصرف می کنند. تعداد معتادان به ماری جوانا [ حشیش ] 18 تا 20 میلیون نفر، معتادان به کوکائین 4 تا 8 میلیون نفر و معتادان به هروئین [ طبق آمار رسمی ] پانصد هزار نفر برآورد شده است . گسترش این پدیده در بین جوانان آمریکایی در حدی است که هشتاد درصد آن ها تا سنّ بیست سالگی حداقل یک نوع ماده مخدر را تجربه کرده اند.(107) 3. تضعیف نهاد خانواده گسترش شدید مفاسد اخلاقی و اجتماعی و داشتن روابط نامشروع جنسی در دوران پیش از ازدواج ، سبب شده است تا سن میانگین ازدواج به شدت بالا رود و ادامه داشتن روابط نامشروع ، در دوران پس از ازدواج نیز منجر به تضعیف اعتماد خانواده ها به هم و افزایش آمار طلاق و در نهایت تضعیف نهاد خانواده شده است .(108) بحران های اقتصادی تبلیغات غرب چنین وانمود کرده اند که غرب از اقتصاد نیرومندی برخوردار است . امّا واقعیت این است که در آن سوی این ظاهر فریبنده ، بحران هایی نهفته است که دیر یا زود خود را نشان خواهند داد. این بحران ها عبارتند از: 1. اسراف در مصرف به طور نسبی هر آمریکایی معادل هفت برابر و هر اروپایی معادل پنج برابر نیاز واقعی یک انسان مصرف می کند. با مواد غذایی مصرفی اضافی جامعه آمریکا می توان تمام جمعیت هند و چین را تغذیه کرد.(109) این وضعیت هر چند در کوتاه مدّت ممکن است نشانه رفاه اقتصادی به حساب آید اما در درازمدت منجر به تضعیف سلامتی مردم ، تضعیف اقتصاد کشور و نیز رشد مخالفت های محرومان جهان خواهد گردید. 2. محیط زیست آمریکا، با شش درصد جمعیت جهان ، پنجاه درصد منابع طبیعی غیرقابل جایگزین جهان را مصرف می کند. کودکان امریکایی نیز به علت استفاده از ماشین های پرمصرف انرژی و مواد مصنوعی و... یکصد مرتبه محیط زیست خود را بیشتر از کودکانی که در هند به دنیا می آیند، آلوده می کنند.(110) مصرف بیش از حد منابع طبیعی غیر قابل جایگزین علاوه بر این که باعث ، آلوده شدن محیط زیست ، افزایش گازهای گلخانه ای ، افزایش نسبی دمای زمین ،(111) از بین رفتن جنگل های بزرگ (مجراهای تنفسی زمین )، سوراخ شدن لایه اوزون ،(112) باعث شهور و یا گسترش انواع بیماری ها می شود. 3. بروز تضاد اقتصادی از آنجا که اقتصاد غرب از نوع سرمایه داری لجام گسیخته است ،ممکن است همان طور که برخی صاحب نظران قرن بیست و یکم را قرن جنگ های اقتصادی لقب داده اند تضادهای درونی سرمایه داری آشکار شود. اینان همه به سهم خود از تولید و مصرف منابع اولیه قانع نیستند و هر کدام سهم بیشتری را می طلبند و این امر در درازمدّت ممکن است به افزایش تنش و جنگ بین آن ها منجر شود.(113) پاسخ به یک سؤ ال ممکن است سؤ ال شود اگر جوامع غربی دچار این همه بحران هستند پس چرا دچار فروپاشی نمی شوند؟ در پاسخ باید گفت : 1. برخی از بحران ها به ویژه بحران های اقتصادی بالقوه هستند و به تدریج ، در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم بروز خواهند کرد. 2. سنّت (مهلت دادن خداوند به بندگان )(114) بر آن قرار دارد که ظالمان گاه مهلت می یابند تا ظلم بیشتری در پرونده اعمال خود درج کنند و یا این که توبه کنند. 3. غربی ها به طور نسبی با هم وحدت دارند که نمونه باز آن اتحادیه اروپا است که کشورهای اروپایی در حال فروریختن مرزهای مشترک هستند. وحدت و نیز عناصری مثل نظم ، وجدان کاری و... سبب پیشرفت و یا حفظ آن می شود. 4. سیستم های پیش بینی و مدیریت بحران دارند که سعی می کند قبل از این که بحران اوج بگیرد، آن را حل کنند. 5. در غرب ، گرچه تعدادی فاسد هستند، انسان های سالم و عاقل و خوب نیز فراوان اند که به انصاف عدالت ، راستی ، علم و معنویت گرایش جدّی دارند. تعداد این گونه افراد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکست کمونیسم رو به افزایش است (115) و طبیعی است که خدا، هر دو گروه را می بیند و چه بسا به خاطر یک بنده خوب ، اهل یک شهر را عذاب نکند. 6. کم توجهی شرق به ضرورت وحدت و جدّیت در فراگیری علم ، نظم ، وجدان کاری ... سبب شده است تا شرق در مسابقه علمی و صنعتی از غرب عقب بماند. انقلاب اسلامی ایران توجّه شرق را به این عناصر جلب کرده است و سعی کرده است تا آن ها را تقویت کند. این تلاش ها هر چند با توطئه های متعدد دشمنان دانا و دوستان نادان مواجه شده است ، امید است به تدریج و در مدّتی نه چندان طولانی زمینه های پیشرفت علمی ، صنعتی و معنوی شرق را فراهم سازد. 7. سرانجام این که غرب با دو روند در حرکت خود به سوی آینده روبه رو است ؛ اول فساد و تباهی ، که تاریخ ثابت کرده است منجر به نابودی و فروپاشی تمدن ها می شود. نتیجه ادامه این روند، اضمحلال تمدن غرب است . دوم تحوّل و دگرگونی اساسی که در درون آن در حال شکل گیری است و آن همان گرایش به معنویت و آمادگی برای پذیرش دین الهی است . ( منبع:جریان شناسی و غرب شناسی،مرکز تحقیقات سپاه ، سایت طوبی)
عنوان سوال:

در خصوص بحران های جوامع غربی توضیح دهید؟ اگر جوامع غربی دچار این همه بحران هستند پس چرا دچار فروپاشی نمی شوند؟


پاسخ:

در خصوص بحران های جوامع غربی توضیح دهید؟ اگر جوامع غربی دچار این همه بحران هستند پس چرا دچار فروپاشی نمی شوند؟

بحران هویت
انسان ، آن گاه که غرق در کارهای خلاف دین و فطرت شد و خدا را فراموش کرد، دچار حالتی می شود به نام بحران هویت یا از خودبیگانگی . چنین انسانی که مبداء و خالق خود را فراموش کرده است ، به هر دستاویز سستی چنگ می زند تا روح سرگردان خود را التیام بخشد، گاه به موسیقی های تند و غریب رو می کند و گاه به مشروبات الکلی پناه می برد، گاه با سگ و گربه همدم می شود و گاه با طرح های عجیب در ساختمان سازی و... سعی می کند به آرامش برسد غافل از آن که آرامش واقعی تنها با یاد خدا امکان پذیر است . برخی از نمادهای روشن بحران هویت در جوامع غربی عبارتند از: 1. احساس تنهایی یکی از محققان ایرانی که در سال 1379 ه‌ .ش . به چند کشور اروپایی مثل فرانسه ، آلمان و سوئیس سفر کرده است ، در این باره می گوید: (انسان دچار یک پارادوکس و تعارض می شود که این ها که چنین تمدّنی ساخته اند، چرا افسرده اند و چرا این همه تنها هستند؟... وقتی که غروب ها به میدان های عمومی شهر می روی احساس می کنی هیچ دو نفری نیست که با هم دوست باشند، نوعا تنها هستند و یا با سگ و گربه بازی می کنند.)(97) یک ایرانی دیگر که سال ها در آمریکا زندگی کرده است ، در پاسخ به سؤ ال نگارنده که نکات مثبت و منفی جامعه آمریکا را چگونه ارزیابی می کنید، گفت : مردم آمریکا این خوبی را دارند که در هنگام کار بسیار جدّی کار می کنند و در هنگام تفریح نیز بسیار خوش گذرانی می کنند، امّا عیب این جامعه آن است که شما نمی توانید در بسیاری موارد دو دوست صمیمی پیدا کنید!(98) 2. ناهماهنگی ساختارها با فطرت ساختارهای سیاسی ، اجتماعی ، معماری ، شهرسازی و... در غرب ،در بسیاری از مواقع با فطرت خداجو و پاکِ آدمی سازگاری ندارند(99) و همین امر زمینه ساز نوعی بحران فکری و هویتی در جامعه می شود. به عنوان نمونه ، خودتان را در نیویورک تصوّر کنید، شهری با آسمان خراش های سیمانی سر به فلک کشیده ، چه حالتی به شما دست می دهد؟ در یک نمونه دیگر، شما شاهدید که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با این که تبلیغات بسیاری انجام می شود، اکثرت مردم شرکت نمی کنند. نماد بارزتر این امر را می توان در بندهای کمیسیون رفع تبعیض علیه زنان مشاهده کرد. در این توافق نامه ، از کشورهای جهان خواسته شده است تا پنجاه اصل متناقض با اصول اسلامی و از آن جمله اموری مانند سقط جنین و ازدواج با همجنس را مقبول و مشروع بدانند و می دانیم که حتی در کشورهایی مانند آمریکا، اسرائیل ، نروژ، سوئد، هلند و... به آن جنبه قانونی و رسمی داده اند.(100) ما به عنوان یک مسلمان ، بیش از هر کس دیگری ، خواهان رفع تبعیض های نامعقول و نامشروع علیه زنان هستیم امّا آیا معقول و مطابق با فطرت است که اموری را همانند آنچه ذکر شد قانونی بدانیم ؟ بحران های اخلاقی فساد اخلاقی در لایه هایی از تمدن غرب چنان گسترش یافته است که توصیف آن به لحاظ عفّت قلم ، از عهده ما برنمی آید. بخش هایی از صنایع فیلم ، تلویزیون ، هتل داری ، اینترنت ، سی دی (D.C) و دی وی دی (D.V.D)،(101) انتشار مجلاّت ، تبلیغ مدهای جدید لباس و... چنان به فساد و ابتذال آمیخته شده است که مایه شرمندگی هر انسان متدیّن و عاقلی است. آنچه از اصل فساد بدتر است ، توجیه قانونی فساد است که آن هم در برخی کشورهای غربی در حال انجام است و برخی از اعمال بسیار زشت و شنیع ، جبنه قانونی می یابد و به عنوان مثال دو مرد را می بینیم که در انگلیس در حضور کشیش ، به صورت قانونی با هم ازدواج می کنند! زهی بیشرمی ! گسترش بیماری ایدز و بیماری هایی نظیر سفلیس و سوزاک از پیامدهای اولیه این فساد گسترده است . از بین رفتن اعتماد اعضای خانواده به یکدیگر از دیگر عواقب این گونه کارهاست . پیدایش فلسفه های عجیب و غریب در توجیه این وضعیت ، از دیگر پیامدهای شوم این مساءله است ؛ به گونه ای که عده ای گمان کرده اند آدمی نیز باید مانند حیوانات بدون لباس زندگی کند. پیروان این دیدگاه بدون توجه به کرامت و عقل و شرف آدمی ، حجب و حیا را کنار گذاشته ، با خانواده های خود به صورت لخت مادرزاد در خیابان ها حرکت می کنند.(102) فناوری های روز نظیر ویدئو، ماهواره ، اینترنت ، سی دی و دی وی دی سبب شده است تا غربی ها بتوانند مرزهای قانونی کشورها را زیر پا گذارند و به شیوه های مختلف ، فرهنگ مبتذل خود را به بخش هایی از کشورهای در حال رشد و از جمله کشور عزیز ما صادر کنند و عدّه ای ناآگاه را جذب فرهنگ شیطانی خود نمایند. بسیاری از مردم ما از این گونه افراد، توصیف فساد در غرب را شنیده اند که نیازی به تکرار آن ها نمی باشد. امّا ممکن است بپرسید که غرب ، چرا با این همه فساد، زندگی پیشرفته و به ظاهر آرامی را دارد. در این خصوص باید گفت همه غربیان فاسد نشده اند. در غرب نیز خانواده هایی وجود دارد که حتی تلویزیون ندارند و طبیعی است که ماهواره و ویدئو نیز ندارند. اینان معتقدند اخبار را می توان از رادیو شنید و تلویزیون هنری جز ضایع ساختن وقت آدمی ندارد. یکی از دانشجویان نگارنده که چند سالی را در استرالیا گذرانده بود گزارش ‌ می دهد که خانواده های بسیاری در استرالیا از تلویزیون استفاده نمی کنند و اصولا تلویزیون را یک وسیله آموزشی می دانند که در مدارس برای آموزش مورد استفاده واقع می شود.(103) باید گفت بسیاری از پیشرفت های غرب ناشی از زحمات این گونه افراد سالم است . افرادی که ساعات متمادی در کتابخانه ها و آزمایشگاه ها به کار علمی می پردازند. بحرانی که امروز جامعه غرب را تهدید می کند، پیشرفت سرطانی لایه های فساد در سطوح مختلف این جامعه است که همانند موریانه ، از درون این جامعه را پوک و توخالی می کند. طبیعی است که اگر غرب برای مقابله با این فساد چاره ای نیندیشد روزی خواهد رسید که ساختمان چوبی خوش ظاهر و آرام غرب را بر سرش آوار نماید. قوم عاد نیز همین وضعیت را داشتند که با افزایش شدید فساد، گرفتار عذاب الهی شدند. بحران های اجتماعی بحران های اجتماعی متعدّدی علاوه بر آنچه تا کنون اشاره شد می توان در جوامع غربی مشاهده کرد که برخی از آن ها عبارتند از: 1. تعمیق شکاف طبقاتی جوامع غربی به رغم همه تلاش هایی که برای مبارزه با فقر انجام داده اند هنوز به مشکل شکاف عمیق طبقاتی پیروز نشده اند. یکی از بازترین این شکاف ها در شهر نیویورک وجود دارد که به داشتن آسمان خراش های بلند مشهور است ، اما شاید کمتر کسی بداند که در کنار همین ساختمان های بلند، پانصد هزار بی خانمان وجود دارند که اغلب سیاه پوست هستند و شب ها را روی مقوّا در کنار خیابان می خوابند.(104) 2. عصیان جوانان جوانان زیادی در غرب بر اثر دیدن فیلم های به شدّت خشونت آمیز ویا جنسی و نیز مسائل خانوادگی و مسائل محل تحصیل ، دچار نوعی سرگشتگی روحی شده اند و علاوه بر اُفت علمی به انجام اموری می پردازند که می توان آن را در سه بخش خلاصه کرد:(105) الف توسّل به خشونت : برخی از وقایعی که در غرب اتفاق می افتد اگر در شرق رخ می داد غربی ها در بوق و کرنا می دمیدند که بیایید و توحش شرقیان را بنگرید. امّا در مورد خود، بی سر و صدا رد می شوند. گاه در برخی میادین و مسابقات ورزشی ، از جمله در فوتبال ، بسیاری به جان هم می افتند و گاهی ده ها تن کشته می شوند. یا چندی پیش روزنامه های آمریکا گزارش دادند که جمعی شیطان پرست پیدا شده اند که کودکان را مورد تجاوز جنسی قرار می دهند و بعد آن ها را با ساطور قطعه قطعه می کنند!(106) ب گرفتار شدن در اوهام و تخیلات که روانشناسان آن را نوعی مالیخولیا می نامند. ج فرار از اجتماع : در قالب مسافرت به سرزمین های دور، یا پذیرش فکر و مذهب ملت های دیگر و یا پناه بردن به مواد مخدر صورت می پذیرد. شیوع مواد مخدر در حال حاضر در جامعه آمریکا آن قدر زیاد است که در حال تبدیل به یک معضل اجتماعی است . آمریکایی ها تقریبا شصت درصد کل مواد مخدر دنیا را مصرف می کنند. تعداد معتادان به ماری جوانا [ حشیش ] 18 تا 20 میلیون نفر، معتادان به کوکائین 4 تا 8 میلیون نفر و معتادان به هروئین [ طبق آمار رسمی ] پانصد هزار نفر برآورد شده است . گسترش این پدیده در بین جوانان آمریکایی در حدی است که هشتاد درصد آن ها تا سنّ بیست سالگی حداقل یک نوع ماده مخدر را تجربه کرده اند.(107) 3. تضعیف نهاد خانواده گسترش شدید مفاسد اخلاقی و اجتماعی و داشتن روابط نامشروع جنسی در دوران پیش از ازدواج ، سبب شده است تا سن میانگین ازدواج به شدت بالا رود و ادامه داشتن روابط نامشروع ، در دوران پس از ازدواج نیز منجر به تضعیف اعتماد خانواده ها به هم و افزایش آمار طلاق و در نهایت تضعیف نهاد خانواده شده است .(108) بحران های اقتصادی تبلیغات غرب چنین وانمود کرده اند که غرب از اقتصاد نیرومندی برخوردار است . امّا واقعیت این است که در آن سوی این ظاهر فریبنده ، بحران هایی نهفته است که دیر یا زود خود را نشان خواهند داد. این بحران ها عبارتند از: 1. اسراف در مصرف به طور نسبی هر آمریکایی معادل هفت برابر و هر اروپایی معادل پنج برابر نیاز واقعی یک انسان مصرف می کند. با مواد غذایی مصرفی اضافی جامعه آمریکا می توان تمام جمعیت هند و چین را تغذیه کرد.(109) این وضعیت هر چند در کوتاه مدّت ممکن است نشانه رفاه اقتصادی به حساب آید اما در درازمدت منجر به تضعیف سلامتی مردم ، تضعیف اقتصاد کشور و نیز رشد مخالفت های محرومان جهان خواهد گردید. 2. محیط زیست آمریکا، با شش درصد جمعیت جهان ، پنجاه درصد منابع طبیعی غیرقابل جایگزین جهان را مصرف می کند. کودکان امریکایی نیز به علت استفاده از ماشین های پرمصرف انرژی و مواد مصنوعی و... یکصد مرتبه محیط زیست خود را بیشتر از کودکانی که در هند به دنیا می آیند، آلوده می کنند.(110) مصرف بیش از حد منابع طبیعی غیر قابل جایگزین علاوه بر این که باعث ، آلوده شدن محیط زیست ، افزایش گازهای گلخانه ای ، افزایش نسبی دمای زمین ،(111) از بین رفتن جنگل های بزرگ (مجراهای تنفسی زمین )، سوراخ شدن لایه اوزون ،(112) باعث شهور و یا گسترش انواع بیماری ها می شود. 3. بروز تضاد اقتصادی از آنجا که اقتصاد غرب از نوع سرمایه داری لجام گسیخته است ،ممکن است همان طور که برخی صاحب نظران قرن بیست و یکم را قرن جنگ های اقتصادی لقب داده اند تضادهای درونی سرمایه داری آشکار شود. اینان همه به سهم خود از تولید و مصرف منابع اولیه قانع نیستند و هر کدام سهم بیشتری را می طلبند و این امر در درازمدّت ممکن است به افزایش تنش و جنگ بین آن ها منجر شود.(113) پاسخ به یک سؤ ال ممکن است سؤ ال شود اگر جوامع غربی دچار این همه بحران هستند پس چرا دچار فروپاشی نمی شوند؟ در پاسخ باید گفت : 1. برخی از بحران ها به ویژه بحران های اقتصادی بالقوه هستند و به تدریج ، در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم بروز خواهند کرد. 2. سنّت (مهلت دادن خداوند به بندگان )(114) بر آن قرار دارد که ظالمان گاه مهلت می یابند تا ظلم بیشتری در پرونده اعمال خود درج کنند و یا این که توبه کنند. 3. غربی ها به طور نسبی با هم وحدت دارند که نمونه باز آن اتحادیه اروپا است که کشورهای اروپایی در حال فروریختن مرزهای مشترک هستند. وحدت و نیز عناصری مثل نظم ، وجدان کاری و... سبب پیشرفت و یا حفظ آن می شود. 4. سیستم های پیش بینی و مدیریت بحران دارند که سعی می کند قبل از این که بحران اوج بگیرد، آن را حل کنند. 5. در غرب ، گرچه تعدادی فاسد هستند، انسان های سالم و عاقل و خوب نیز فراوان اند که به انصاف عدالت ، راستی ، علم و معنویت گرایش جدّی دارند. تعداد این گونه افراد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکست کمونیسم رو به افزایش است (115) و طبیعی است که خدا، هر دو گروه را می بیند و چه بسا به خاطر یک بنده خوب ، اهل یک شهر را عذاب نکند. 6. کم توجهی شرق به ضرورت وحدت و جدّیت در فراگیری علم ، نظم ، وجدان کاری ... سبب شده است تا شرق در مسابقه علمی و صنعتی از غرب عقب بماند. انقلاب اسلامی ایران توجّه شرق را به این عناصر جلب کرده است و سعی کرده است تا آن ها را تقویت کند. این تلاش ها هر چند با توطئه های متعدد دشمنان دانا و دوستان نادان مواجه شده است ، امید است به تدریج و در مدّتی نه چندان طولانی زمینه های پیشرفت علمی ، صنعتی و معنوی شرق را فراهم سازد. 7. سرانجام این که غرب با دو روند در حرکت خود به سوی آینده روبه رو است ؛ اول فساد و تباهی ، که تاریخ ثابت کرده است منجر به نابودی و فروپاشی تمدن ها می شود. نتیجه ادامه این روند، اضمحلال تمدن غرب است . دوم تحوّل و دگرگونی اساسی که در درون آن در حال شکل گیری است و آن همان گرایش به معنویت و آمادگی برای پذیرش دین الهی است . ( منبع:جریان شناسی و غرب شناسی،مرکز تحقیقات سپاه ، سایت طوبی)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین