منظور مقام معظم رهبری از جهاد فکری چیست؟
سلام وخسته نباشید آقا در صحبت هاشون جهاد فکری رو مطرح کردن لطفا راجبه جهاد فکری توضیح دهید نصوص قرآنی و حدیثی، مفهوم عام جهاد را مورد تأیید و تأکید قرار می دهند، و تصور مسلمان از جهاد را در این راستا سوق می دهند. جهاد به معنی جنگ نیست و به همین خاطر در تعالیم اسلامی به جای کلمه حرب که فقط تداعی گر جنگ است از کلمه جهاد که از عمومیت مفهوم برخوردار است استفاده شده است. از جمله نصوص قرآنی که خیلی واضح مفهوم عام جهاد را تشریح می کنند آیه های مکی قرآن کریم هستند که در آنها از جهاد سخن به میان آمده است. بطور مثال در آیه 52 سوره مکی فرقان خداوند در مورد جهاد سخن گفته است که می فرماید: و در آیه مبارکه 110 سوره مکی نحل باز هم از جهاد سخن به میان آورده و می فرماید: ثُمَ إِنَ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِیمٌ. آنگاه محققا بدان که خدا با مؤمنانی که از شهر و دیار خود چون به فتنه کفار مبتلا شدند ناگزیر هجرت کردند و در راه دین کوشش و صبر کردند. از این پس بر آنها بسیار آمرزنده و مهربان خواهد بود.(سوره نحل، آیه110) جهاد با قرآن و استدلال های آن جهاد بزرگ است: وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبِیراً و با قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز. (سوره فرقان، آیه 52). طبق این آیه باید جهادِ بزرگ ما مسلمانان در هر زمان با قرآن و استدلال های قرآنی باشد. در احادیث نبوی هم مفهوم فراگیر جهاد مورد تأکید واقع شده است قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: جَاهِدُوا الْمُشْرِکِینَ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَأَلْسِنَتِکُمْ. پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) می فرماید: با مال ها، جان ها و زبانهایتان با مشرکان بجنگید. در احادیث صحیح گفتن سخن حق و عدل در برابر پادشاه زورگو افضل الجهاد معرفی شده است: (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَفْضَلُ الْجِهَادِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِر افضل الجهاد گفتن سخن عدل در برابر پادشاه ستمگر است. (مجموعة ورام، ج2، ص 12) در این حدیث نبوی دایره جهاد آن چنان وسیع شده است که گونه های متعددی از جهاد را در مفهوم عام آن داخل می کند. بنابراین واژه جهاد گونه های مختلفی هم چون جهاد مالی، جهاد فکری، جهاد زبانی و گفتاری و نوشتاری، جهاد سیاسی، جهاد فرهنگی را در بر می گیرد. عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین عَلَیْهِ السَّلَام: الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ نَهَی عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْمُنَافِقِینَ وَ مَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَی مَا عَلَیْهِ وَ شَنَأَ الْفَاسِقِینَ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَة جهاد را چهار شعبه است: امر به معروف، نهی از منکر، صداقت در مواضع حق، دشمنی با بدکاران. آن که به امر به معروف برخاست مردم مؤمن را توانا نمود. و هر که نهی از منکر کرد بینی منافقان را به خاک ذلت رساند. و آن که صدق در مواضع حق را رعایت نمود به وظیفه‌اش عمل کرد. و هر کس با بدکاران دشمنی کرد و برای خدا خشم گرفت خداوند به خاطر او خشم گیرد و او را در قیامت خشنود سازد. (شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج18، ص 142) هر کس امر به معروف کند کمر مؤمن را محکم می کند، و هر کس نهی از منکر کند بینی فاسق را به خاک می مالد، و هر کس در جاهای مختلف راست بگوید وظیفه ای که بر عهده اش بوده انجام داده است، و هر کس با فاسقین عداوت داشته باشد و بخاطر خداوند غضب کند خداوند بخاطر او غضب می نماید. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه واله) بالاترین مرتبه جهاد را نه در رویارویی مستقیم، و فیزیکی با دشمن؛ بلکه در حق گرایی در مقابل سلطان ستمگر می داند و از آن به افضل الجهاد تعبیر می کند. آری این جهاد زبانی است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) آن را بر جهاد شمشیر تفضیل می دهد، و برای اینکه مؤمن لقب مجاهد کبیر دریافت کند بایستی سراغ افضل الجهاد برود. بیانات نبوی نه تنها حصر جهاد در مبارزه مسلحانه را رد می کنند؛ بلکه پیامبر گرامی اسلام(ص) معتقد است جهاد در حیطه اقتدار مرد است، و باید به وسیله او صورت گیرد. پس با توجه به مطالب ارائه شده مقید کردن مفهوم جهاد به مبارزه مسلحانه روایت گویایی است از بدفهمی مفهوم جهاد است. روایتی از حضرت امام صادق(علیه سلام) مبنی بر این که کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ بدین معنی که مردم را به غیر زبانتان و با اعمال و رفتارتان به دین دعوت نمایید. (روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط - القدیمة)، ج12، ص 76) قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَام: فَضْلُ کَافِلِ یَتِیمِ آلِ مُحَمَّدٍ، الْمُنْقَطِعِ عَنْ مَوَالِیهِ النَّاشِبِ فِی تِیهِ‌ الْجَهْلِ- یُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ، وَ یُوضِحُ لَهُ مَا اشْتَبَهَ عَلَیْهِ- عَلَی [فَضْلِ] کَافِلِ یَتِیمٍ یُطْعِمُهُ وَ یَسْقِیهِ- کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَی السُّهَا. فضیلت کسی که یتیم آل محمد – یعنی آنکه از امامان و سرپرستان معنوی خویش جدا افتاده و در نادانی و جهالت قرار گرفته- را سرپرستی می کند و او را از ضلالت و نادانی به سوی نور خارج ساخته و اشتباهات او را از بین می برد نسبت به فضیلت کسی که یتیمی را اطعام نموده واو را سیراب سازد. (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج17، ص318) قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَام: مَنْ کَفَلَ لَنَا یَتِیماً قَطَعَتْهُ عَنَّا مِحْنَتُنَا بِاسْتِتَارِنَا فَوَاسَاهُ مِنْ عُلُومِنَا الَّتِی سَقَطَتْ إِلَیْهِ- حَتَّی أَرْشَدَهُ وَ هَدَاهُ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ: یَا أَیُّهَا الْعَبْدُ الْکَرِیمُ الْمُوَاسِی- إِنِّی أَوْلَی بِالْکَرَمِ اجْعَلُوا لَهُ یَا مَلَائِکَتِی فِی الْجِنَانِ بِعَدَدِ کُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ أَلْفَ أَلْفِ قَصْرٍ، وَ ضَمُّوا إِلَیْهَا مَا یَلِیقُ بِهَا مِنْ سَائِرِ النِّعَمِ. هر کس کفالت یتیمی از ما که بواسطه غیبت محبتش از ما قطع شده را بر عهده گیرد و با علوم ما او را همراهی و کمک کند تا ارشاد و هدایت شود، خداوند عزّ و جلّ به او فرماید: (ای بنده کریم من! که به برادرت یاری نمودی، من به کرم از تو سزاوارترم، ای فرشتگانم برای او در بهشتها به تعداد هر حرفی که تعلیم داده هزار هزار قصر قرار دهید. و در خور آن قصرها نیز از سایر نعمتها بدان بیافزاید. قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَام: أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی عَلَیْهِ السَّلَام حَبِّبْنِی إِلَی خَلْقِی، وَ حَبِّبْ خَلْقِی إِلَیَّ. قَالَ: یَا رَبِّ کَیْفَ أَفْعَلُ قَالَ: ذَکِّرْهُمْ آلَائِی وَ نَعْمَائِی لِیُحِبُّونِی، فَلَئِنْ تَرُدَّ آبِقاً عَنْ بَابِی، أَوْ ضَالًّا عَنْ فِنَائِی، أَفْضَلُ لَکَ مِنْ عِبَادَةِ مِائَةِ سَنَةٍ بِصِیَامِ نَهَارِهَا وَ قِیَامِ لَیْلِهَا. امام سجاد علیه سلام فرمود: ای موسی! مرا نزد بندگانم و بندگانم را نزد من محبوب گردان. موسی علیه السّلام گفت : پروردگارا چه کنم؟ فرمود : احسان و نعمت هایم را به یادشان آور تا مرا دوست بدارند که اگر گریزپایی از درگاه مرا یا گمراهی از آستان مرا بازگردانی ، برایت از عبادت صد سال که روزهایش را روزه و شب هایش را بیدار باشی برتر است. قَالَ مُوسَی عَلَیْهِ السَّلَام: وَ مَنْ هَذَا الْعَبْدُ الْآبِقُ مِنْکَ قَالَ: الْعَاصِی الْمُتَمَرِّدُ. قَالَ: فَمَنِ الضَّالُّ عَنْ فِنَائِکَ قَالَ: الْجَاهِلُ بِإِمَامِ زَمَانِهِ تُعَرِّفُهُ، وَ الْغَائِبُ عَنْهُ بَعْدَ مَا عَرَفَهُ، الْجَاهِلُ بِشَرِیعَةِ دِینِهِ تُعَرِّفُهُ شَرِیعَتَهُ، وَ مَا یَعْبُدُ بِهِ رَبَّهُ، وَ یَتَوَصَّلُ [بِهِ] إِلَی مَرْضَاتِهِ. حضرت موسی علیه سلام عرض کرد: پروردگارا! این بنده گریز پا کیست؟ خطاب رسید: آن بنده‌ای است که از فرمان من سرکشی کند. عرض کرد: پس آن که از آستانه تو راه را گم کرده و آن گمراه کیست؟ فرمود: کسی که امام زمانش را نشناسد و پس از شناخت او نیز به حضور او نرسد و به احکام دینش آشنا نگردد، در حالی که احکام دین و آنچه را که بدان وسیله خدا را عبادت کند و آنچه را که باعث خشنودی پروردگار است برسد به او شناسانده است.) امام علیه السلام در این حدیث شریف مبلغان و دعوت کنندگان به سوی خدای تعالی را به کوشش بیشتر برای نجات مردم از معاصی و نافرمانیهای حق و ترغیب و تشویق ایشان به اطاعت پروردگار وادار فرموده و این که مبادا ایشان را از درگاه خدا و از طاعت او دور سازند دیگر این که بدانند، عمل آنان در این راه از بالاترین و محبوبترین عبادات در پیشگاه خداست. ارزش کار فکری و عقیدتی وَ قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام لِرَجُلٍ: أَیُّهُمَا أَحَبُّ إِلَیْکَ رَجُلٌ یَرُومُ قَتْلَ مِسْکِینٍ قَدْ ضَعُفَ، تُنْقِذُهُ مِنْ یَدِهِ أَوْ نَاصِبٌ یُرِیدُ إِضْلَالَ مِسْکِینٍ [مُؤْمِنٍ] مِنْ ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا تَفْتَحُ عَلَیْهِ مَا یَمْتَنِعُ [الْمِسْکِینُ] بِهِ مِنْهُ- وَ یُفْحِمُهُ وَ یَکْسِرُهُ بِحُجَجِ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ: بَلْ إِنْقَاذُ هَذَا الْمِسْکِینِ الْمُؤْمِنِ مِنْ یَدِ هَذَا النَّاصِبِ. إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ: وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً [أَیْ] وَ مَنْ أَحْیَاهَا وَ أَرْشَدَهَا مِنْ کُفْرٍ إِلَی إِیمَانٍ، فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً- مِنْ قَبْلِ أَنْ یَقْتُلَهُمْ بِسُیُوفِ الْحَدِیدِ. التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: (کدام یک را دوست تر می داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه ای [از علم] را بر او می گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می دارد و با حجّت های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می سازد و او را می شکند؟). [سپس] فرمود: (حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی گمان، خدای متعال می فرماید: (و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است)؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد). (التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص 348) جهاد علمی و فکری قبل از هر جهاد اسلام از زمان شکل گیری خود به علم توجه زیادی کرد، و با صدور فرمان “اقراء” در اولین آیات از جانب خداوند به سوی نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه واله) نهضت علمی اسلام را بیان نمود، و اولیت برنامه خود را بر حرکت و تکاپوی علمی و تحقیقی اندیشه راکد مخالفین خود که فقط پیرامون اعتقادات خرافی، موروثی و تقلیدی بود قرار داد تا بر اساس تعقل و تفکر سالم به حقایق رسید، با نداهای آسمانی افلا تعقلون بشریت را مورد مخاطب قرار داد تا قدرت تشخیصی آنان را میان نیکی و بدی بالا ببرد. در واقع اسلام از همان ابتدا، به تقویت مبانی علمی و عقلی پرداخت. و منطق اسلام از قدرت، قوت و پویایی برخوردار است که در مبارزات علمی و منطقی مخالفین خود را به تسلیم شدن در برابر منطق خود وادار می سازد. بنابراین باید قبل از توجه به میادین نظامی صحنه پیکار و مبارزه را به میادین علمی و فکری منتقل سازیم که همین روش از اصالت برخوردار است. موقعیت شناسی در جهاد امروزه با توجه به این که دنیای کفر، جبهه های متعددی را بر ضد مسلمانان گشوده است، و حساب ویژه ای روی جنگ های روانی، تبلیغاتی و فرهنگی باز کرده است، بنابراین جنگ فکری آنان را باید به نحو احسن با جنگ فکری پاسخ داد. قَالَ الْإِمَامُ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِس معلّم بزرگ امام جعفر صادق علیه سلام فرموده است: تنها انسان مطّلع از زمان خود است که در معرض هجوم چیزهای اشتباه انگیز واقع نمی شود (الحیاة ترجمه احمد آرام، ج2، ص 475) با توجه به این که استکبار جهانی سالیانه بودجه های کلانی را به مراکز فرهنگی و تبلیغاتی اختصاص می دهند. که رسانه های خبری ویژه ای را برای جنگ تمام عیار روانی بر ضد اسلام آماده می کنند. حجم تبلیغات وسیع وگسترده آنان به حدی است که حتی قشر تحصیل کرده، و روشن فکر جوامع اسلامی هم همان چیزهایی را تکرار می کنند که رسانه های غربی القا می کنند. همین امر باعث می شود که اهمیت جهاد فکری و تبلیغی در شرایط کنونی چیزی است که علما، و متفکرین معاصر اسلامی را هم بر این داشته تا آن را بر جهاد مسلحانه مقدم بدارند، و بگویند قلم دعوت گر و زبان فرد اصلاح گر نه تنها از شمشیر مجاهد کمتر نیست بلکه به مراتب هم والاتر است. در حوزه جنگ، روش های نوینی چون جنگ روانی، جنگ اقتصادی، جنگ رسانه ای، جنگ فکری و فرهنگی، و خیلی دیگر از انواع و اقسام جنگ ها، مشاهده می شود. بنابراین باید در اکثر مناطق دور و نزدیک کره زمین، به استثنای بعضی مواقع و برخی مکان ها، جبهه دعوت و تبلیغ بر جبهه جهاد مسلحانه مقدم شود. بزرگ ترین معضل جهل و عدم فهم درست اسلام است. خیلی از این تندروها اخلاص دارند، ولی فهم درست و صحیحی از اسلام ندارند، نفع اخلاص فردی است، ولی زیان عدم فهم صحیح از اسلام متوجه جمع مسلمانان می شود و چهره بدی از اسلام نشان می دهد. لذا مأموریت علما تبلیغ فهم درست از اسلام و اصطلاحات اسلامی است. باید تحریف غالیان را از اسلام دور کنند. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یحْمِلُ هَذَا الْعِلْمَ مِنْ کُلِّ خَلَفٍ عُدُولُهُ، ینْفُونَ عَنْهُ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ، وَانْتِحَالَ الْمُبْطِلِینَ، وَتَأْوِیلَ الْجَاهِلِینَ به دنبال هر نسلی کسانی (که بهترند)، حمل این علم را عهده دار می شوند و آن را از تحریف تندروان و دست بُرد باطل گرایان و تأویل جاهلا مصون می دارند.(الهدایا لشیعة أئمة الهدی (شرح أصول الکافی للمجذوب التبریزی)، ج1، ص 329) وظیفه علما این است که به روشنگری بپردازند و اسلام را به دور از این تندروی ها و خشونت ها و خوریزی ‌ا به مردم معرفی کنند. اسلامی که رحمت در آن موج می زند و در عین حال در مقابل متجاوزان از خود دفاع می کند، و هرگز خشونت نمی کند و بهترین الگو تاریخ اسلام در این زمینه است. قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَام: فَأَبْشِرُوا مَعَاشِرَ عُلَمَاءِ شِیعَتِنَا بِالثَّوَابِ الْأَعْظَمِ، وَ الْجَزَاءِ الْأَوْفَرِ. ای عالمان شیعه به شما بشارت باد به عظیمترین ثواب و کاملترین پاداش. از شروط تبلیغ‌ یکی از شرطهای تبلیغ این است که مخاطب توان فهم معارف و احکام را داشته و به راستی دنبال حقیقت باشد، که اگر قدرت فهم او پائین بوده و یا راه خصومت و دشمنی را داشته باشد تبلیغ اثری نخواهد داشت. بیانات مقام معظم رهبیر در مورد جهاد فکری یکی از جهادها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هرکس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آنجا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده می شود. آن هم جهادی که شاید امروز، مهمّ محسوب می شود. پس، کشور ما امروز کانون جهاد است و از این جهت هیچ نگرانی ای هم نداریم. (بیانات در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله (صلی الله علیه واله)؛ 1375/03) جهاد فکری در ایران اسلامی، هر کس به نحوی در مقابل دشمن - که از اطراف، تیرهای زهرآگین را به پیکر انقلاب و کشور اسلامی، نشانه رفته است - تلاشی بکند، جهاد فی سبیل اللَّه کرده است. بحمداللَّه، شعله جهاد بوده است و هست و خواهد بود. البته یکی از جهادها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هر کس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آنجا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده می شود. آن هم جهادی که شاید امروز، مهمّ محسوب می شود. (1375/03/20) ساده انگاری است اگر امید و طمع دشمن بر رجعت دانشگاه به آن گذشته آفت زا، نادیده گرفته شود. امروز آماج بسیاری از تبلیغات خصمانه دشمنان، در درجه اول، دانشجویان و دانشگاهیانند. امروز در حالی که نسل جوان روشنفکر در بسیاری از کشورهای اسلامی، مجذوب امام و انقلاب و اسلام ناب محمدی (صلّی اللَّه علیه واله) است، طراحان تبلیغاتی نظام سلطه جهانی، در صدد آنند که نسل جوان و نوخاسته کشورِ انقلاب را با آرمانهای انقلاب، بیگانه و از ریشه خود جداکنند. دستهای طرار و مغزهای مکار و دلارهای بیشمار در تلاشی بیهوده، نسل جوان انقلاب را هدف گرفته اند. آنان از بیداری جوانان و قدرت تحلیلی که در پرتو انقلاب به آنان داده شده، غافل اند. با اینحال جوانان دانشور، طلبه و دانشجو، و اساتید متعهد، دانشگاهی و روحانی، باید مسؤولیت سنگین روشنگری و جهاد فکری و علمی را بیش از پیش بر دوش خود احساس کنند و در میدان علم و دین و آرمانگرایی به مسابقه الهی که پاداش آن بهشت دنیوی و اخروی است، بپردازند.(1378/03/12) (علی حسن زاده، جهاد فکری از منظر آیات و روایت:www.ziaossalehin.ir/content/164)
عنوان سوال:

منظور مقام معظم رهبری از جهاد فکری چیست؟


پاسخ:

سلام وخسته نباشید آقا در صحبت هاشون جهاد فکری رو مطرح کردن لطفا راجبه جهاد فکری توضیح دهید

نصوص قرآنی و حدیثی، مفهوم عام جهاد را مورد تأیید و تأکید قرار می دهند، و تصور مسلمان از جهاد را در این راستا سوق می دهند. جهاد به معنی جنگ نیست و به همین خاطر در تعالیم اسلامی به جای کلمه حرب که فقط تداعی گر جنگ است از کلمه جهاد که از عمومیت مفهوم برخوردار است استفاده شده است. از جمله نصوص قرآنی که خیلی واضح مفهوم عام جهاد را تشریح می کنند آیه های مکی قرآن کریم هستند که در آنها از جهاد سخن به میان آمده است. بطور مثال در آیه 52 سوره مکی فرقان خداوند در مورد جهاد سخن گفته است که می فرماید: و در آیه مبارکه 110 سوره مکی نحل باز هم از جهاد سخن به میان آورده و می فرماید: ثُمَ إِنَ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِیمٌ. آنگاه محققا بدان که خدا با مؤمنانی که از شهر و دیار خود چون به فتنه کفار مبتلا شدند ناگزیر هجرت کردند و در راه دین کوشش و صبر کردند. از این پس بر آنها بسیار آمرزنده و مهربان خواهد بود.(سوره نحل، آیه110) جهاد با قرآن و استدلال های آن جهاد بزرگ است: وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً کَبِیراً و با قرآن با آنان به جهادی بزرگ بپرداز. (سوره فرقان، آیه 52). طبق این آیه باید جهادِ بزرگ ما مسلمانان در هر زمان با قرآن و استدلال های قرآنی باشد. در احادیث نبوی هم مفهوم فراگیر جهاد مورد تأکید واقع شده است قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: جَاهِدُوا الْمُشْرِکِینَ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَأَلْسِنَتِکُمْ. پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) می فرماید: با مال ها، جان ها و زبانهایتان با مشرکان بجنگید. در احادیث صحیح گفتن سخن حق و عدل در برابر پادشاه زورگو افضل الجهاد معرفی شده است: (قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: أَفْضَلُ الْجِهَادِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِر افضل الجهاد گفتن سخن عدل در برابر پادشاه ستمگر است. (مجموعة ورام، ج2، ص 12) در این حدیث نبوی دایره جهاد آن چنان وسیع شده است که گونه های متعددی از جهاد را در مفهوم عام آن داخل می کند. بنابراین واژه جهاد گونه های مختلفی هم چون جهاد مالی، جهاد فکری، جهاد زبانی و گفتاری و نوشتاری، جهاد سیاسی، جهاد فرهنگی را در بر می گیرد. عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین عَلَیْهِ السَّلَام: الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَی الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ نَهَی عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْمُنَافِقِینَ وَ مَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَی مَا عَلَیْهِ وَ شَنَأَ الْفَاسِقِینَ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَة جهاد را چهار شعبه است: امر به معروف، نهی از منکر، صداقت در مواضع حق، دشمنی با بدکاران. آن که به امر به معروف برخاست مردم مؤمن را توانا نمود. و هر که نهی از منکر کرد بینی منافقان را به خاک ذلت رساند. و آن که صدق در مواضع حق را رعایت نمود به وظیفه‌اش عمل کرد. و هر کس با بدکاران دشمنی کرد و برای خدا خشم گرفت خداوند به خاطر او خشم گیرد و او را در قیامت خشنود سازد. (شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، ج18، ص 142) هر کس امر به معروف کند کمر مؤمن را محکم می کند، و هر کس نهی از منکر کند بینی فاسق را به خاک می مالد، و هر کس در جاهای مختلف راست بگوید وظیفه ای که بر عهده اش بوده انجام داده است، و هر کس با فاسقین عداوت داشته باشد و بخاطر خداوند غضب کند خداوند بخاطر او غضب می نماید. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه واله) بالاترین مرتبه جهاد را نه در رویارویی مستقیم، و فیزیکی با دشمن؛ بلکه در حق گرایی در مقابل سلطان ستمگر می داند و از آن به افضل الجهاد تعبیر می کند. آری این جهاد زبانی است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله) آن را بر جهاد شمشیر تفضیل می دهد، و برای اینکه مؤمن لقب مجاهد کبیر دریافت کند بایستی سراغ افضل الجهاد برود. بیانات نبوی نه تنها حصر جهاد در مبارزه مسلحانه را رد می کنند؛ بلکه پیامبر گرامی اسلام(ص) معتقد است جهاد در حیطه اقتدار مرد است، و باید به وسیله او صورت گیرد. پس با توجه به مطالب ارائه شده مقید کردن مفهوم جهاد به مبارزه مسلحانه روایت گویایی است از بدفهمی مفهوم جهاد است. روایتی از حضرت امام صادق(علیه سلام) مبنی بر این که کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ بدین معنی که مردم را به غیر زبانتان و با اعمال و رفتارتان به دین دعوت نمایید. (روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط - القدیمة)، ج12، ص 76) قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَام: فَضْلُ کَافِلِ یَتِیمِ آلِ مُحَمَّدٍ، الْمُنْقَطِعِ عَنْ مَوَالِیهِ النَّاشِبِ فِی تِیهِ‌ الْجَهْلِ- یُخْرِجُهُ مِنْ جَهْلِهِ، وَ یُوضِحُ لَهُ مَا اشْتَبَهَ عَلَیْهِ- عَلَی [فَضْلِ] کَافِلِ یَتِیمٍ یُطْعِمُهُ وَ یَسْقِیهِ- کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَی السُّهَا. فضیلت کسی که یتیم آل محمد – یعنی آنکه از امامان و سرپرستان معنوی خویش جدا افتاده و در نادانی و جهالت قرار گرفته- را سرپرستی می کند و او را از ضلالت و نادانی به سوی نور خارج ساخته و اشتباهات او را از بین می برد نسبت به فضیلت کسی که یتیمی را اطعام نموده واو را سیراب سازد. (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج17، ص318) قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَام: مَنْ کَفَلَ لَنَا یَتِیماً قَطَعَتْهُ عَنَّا مِحْنَتُنَا بِاسْتِتَارِنَا فَوَاسَاهُ مِنْ عُلُومِنَا الَّتِی سَقَطَتْ إِلَیْهِ- حَتَّی أَرْشَدَهُ وَ هَدَاهُ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ: یَا أَیُّهَا الْعَبْدُ الْکَرِیمُ الْمُوَاسِی- إِنِّی أَوْلَی بِالْکَرَمِ اجْعَلُوا لَهُ یَا مَلَائِکَتِی فِی الْجِنَانِ بِعَدَدِ کُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ أَلْفَ أَلْفِ قَصْرٍ، وَ ضَمُّوا إِلَیْهَا مَا یَلِیقُ بِهَا مِنْ سَائِرِ النِّعَمِ. هر کس کفالت یتیمی از ما که بواسطه غیبت محبتش از ما قطع شده را بر عهده گیرد و با علوم ما او را همراهی و کمک کند تا ارشاد و هدایت شود، خداوند عزّ و جلّ به او فرماید: (ای بنده کریم من! که به برادرت یاری نمودی، من به کرم از تو سزاوارترم، ای فرشتگانم برای او در بهشتها به تعداد هر حرفی که تعلیم داده هزار هزار قصر قرار دهید. و در خور آن قصرها نیز از سایر نعمتها بدان بیافزاید. قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَام: أَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَی مُوسَی عَلَیْهِ السَّلَام حَبِّبْنِی إِلَی خَلْقِی، وَ حَبِّبْ خَلْقِی إِلَیَّ. قَالَ: یَا رَبِّ کَیْفَ أَفْعَلُ قَالَ: ذَکِّرْهُمْ آلَائِی وَ نَعْمَائِی لِیُحِبُّونِی، فَلَئِنْ تَرُدَّ آبِقاً عَنْ بَابِی، أَوْ ضَالًّا عَنْ فِنَائِی، أَفْضَلُ لَکَ مِنْ عِبَادَةِ مِائَةِ سَنَةٍ بِصِیَامِ نَهَارِهَا وَ قِیَامِ لَیْلِهَا. امام سجاد علیه سلام فرمود: ای موسی! مرا نزد بندگانم و بندگانم را نزد من محبوب گردان. موسی علیه السّلام گفت : پروردگارا چه کنم؟ فرمود : احسان و نعمت هایم را به یادشان آور تا مرا دوست بدارند که اگر گریزپایی از درگاه مرا یا گمراهی از آستان مرا بازگردانی ، برایت از عبادت صد سال که روزهایش را روزه و شب هایش را بیدار باشی برتر است. قَالَ مُوسَی عَلَیْهِ السَّلَام: وَ مَنْ هَذَا الْعَبْدُ الْآبِقُ مِنْکَ قَالَ: الْعَاصِی الْمُتَمَرِّدُ. قَالَ: فَمَنِ الضَّالُّ عَنْ فِنَائِکَ قَالَ: الْجَاهِلُ بِإِمَامِ زَمَانِهِ تُعَرِّفُهُ، وَ الْغَائِبُ عَنْهُ بَعْدَ مَا عَرَفَهُ، الْجَاهِلُ بِشَرِیعَةِ دِینِهِ تُعَرِّفُهُ شَرِیعَتَهُ، وَ مَا یَعْبُدُ بِهِ رَبَّهُ، وَ یَتَوَصَّلُ [بِهِ] إِلَی مَرْضَاتِهِ. حضرت موسی علیه سلام عرض کرد: پروردگارا! این بنده گریز پا کیست؟ خطاب رسید: آن بنده‌ای است که از فرمان من سرکشی کند. عرض کرد: پس آن که از آستانه تو راه را گم کرده و آن گمراه کیست؟ فرمود: کسی که امام زمانش را نشناسد و پس از شناخت او نیز به حضور او نرسد و به احکام دینش آشنا نگردد، در حالی که احکام دین و آنچه را که بدان وسیله خدا را عبادت کند و آنچه را که باعث خشنودی پروردگار است برسد به او شناسانده است.) امام علیه السلام در این حدیث شریف مبلغان و دعوت کنندگان به سوی خدای تعالی را به کوشش بیشتر برای نجات مردم از معاصی و نافرمانیهای حق و ترغیب و تشویق ایشان به اطاعت پروردگار وادار فرموده و این که مبادا ایشان را از درگاه خدا و از طاعت او دور سازند دیگر این که بدانند، عمل آنان در این راه از بالاترین و محبوبترین عبادات در پیشگاه خداست. ارزش کار فکری و عقیدتی وَ قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام لِرَجُلٍ: أَیُّهُمَا أَحَبُّ إِلَیْکَ رَجُلٌ یَرُومُ قَتْلَ مِسْکِینٍ قَدْ ضَعُفَ، تُنْقِذُهُ مِنْ یَدِهِ أَوْ نَاصِبٌ یُرِیدُ إِضْلَالَ مِسْکِینٍ [مُؤْمِنٍ] مِنْ ضُعَفَاءِ شِیعَتِنَا تَفْتَحُ عَلَیْهِ مَا یَمْتَنِعُ [الْمِسْکِینُ] بِهِ مِنْهُ- وَ یُفْحِمُهُ وَ یَکْسِرُهُ بِحُجَجِ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ: بَلْ إِنْقَاذُ هَذَا الْمِسْکِینِ الْمُؤْمِنِ مِنْ یَدِ هَذَا النَّاصِبِ. إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یَقُولُ: وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً [أَیْ] وَ مَنْ أَحْیَاهَا وَ أَرْشَدَهَا مِنْ کُفْرٍ إِلَی إِیمَانٍ، فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً- مِنْ قَبْلِ أَنْ یَقْتُلَهُمْ بِسُیُوفِ الْحَدِیدِ. التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: (کدام یک را دوست تر می داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه ای [از علم] را بر او می گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می دارد و با حجّت های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می سازد و او را می شکند؟). [سپس] فرمود: (حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی گمان، خدای متعال می فرماید: (و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است)؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد). (التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص 348) جهاد علمی و فکری قبل از هر جهاد اسلام از زمان شکل گیری خود به علم توجه زیادی کرد، و با صدور فرمان “اقراء” در اولین آیات از جانب خداوند به سوی نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه واله) نهضت علمی اسلام را بیان نمود، و اولیت برنامه خود را بر حرکت و تکاپوی علمی و تحقیقی اندیشه راکد مخالفین خود که فقط پیرامون اعتقادات خرافی، موروثی و تقلیدی بود قرار داد تا بر اساس تعقل و تفکر سالم به حقایق رسید، با نداهای آسمانی افلا تعقلون بشریت را مورد مخاطب قرار داد تا قدرت تشخیصی آنان را میان نیکی و بدی بالا ببرد. در واقع اسلام از همان ابتدا، به تقویت مبانی علمی و عقلی پرداخت. و منطق اسلام از قدرت، قوت و پویایی برخوردار است که در مبارزات علمی و منطقی مخالفین خود را به تسلیم شدن در برابر منطق خود وادار می سازد. بنابراین باید قبل از توجه به میادین نظامی صحنه پیکار و مبارزه را به میادین علمی و فکری منتقل سازیم که همین روش از اصالت برخوردار است. موقعیت شناسی در جهاد امروزه با توجه به این که دنیای کفر، جبهه های متعددی را بر ضد مسلمانان گشوده است، و حساب ویژه ای روی جنگ های روانی، تبلیغاتی و فرهنگی باز کرده است، بنابراین جنگ فکری آنان را باید به نحو احسن با جنگ فکری پاسخ داد. قَالَ الْإِمَامُ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِس معلّم بزرگ امام جعفر صادق علیه سلام فرموده است: تنها انسان مطّلع از زمان خود است که در معرض هجوم چیزهای اشتباه انگیز واقع نمی شود (الحیاة ترجمه احمد آرام، ج2، ص 475) با توجه به این که استکبار جهانی سالیانه بودجه های کلانی را به مراکز فرهنگی و تبلیغاتی اختصاص می دهند. که رسانه های خبری ویژه ای را برای جنگ تمام عیار روانی بر ضد اسلام آماده می کنند. حجم تبلیغات وسیع وگسترده آنان به حدی است که حتی قشر تحصیل کرده، و روشن فکر جوامع اسلامی هم همان چیزهایی را تکرار می کنند که رسانه های غربی القا می کنند. همین امر باعث می شود که اهمیت جهاد فکری و تبلیغی در شرایط کنونی چیزی است که علما، و متفکرین معاصر اسلامی را هم بر این داشته تا آن را بر جهاد مسلحانه مقدم بدارند، و بگویند قلم دعوت گر و زبان فرد اصلاح گر نه تنها از شمشیر مجاهد کمتر نیست بلکه به مراتب هم والاتر است. در حوزه جنگ، روش های نوینی چون جنگ روانی، جنگ اقتصادی، جنگ رسانه ای، جنگ فکری و فرهنگی، و خیلی دیگر از انواع و اقسام جنگ ها، مشاهده می شود. بنابراین باید در اکثر مناطق دور و نزدیک کره زمین، به استثنای بعضی مواقع و برخی مکان ها، جبهه دعوت و تبلیغ بر جبهه جهاد مسلحانه مقدم شود. بزرگ ترین معضل جهل و عدم فهم درست اسلام است. خیلی از این تندروها اخلاص دارند، ولی فهم درست و صحیحی از اسلام ندارند، نفع اخلاص فردی است، ولی زیان عدم فهم صحیح از اسلام متوجه جمع مسلمانان می شود و چهره بدی از اسلام نشان می دهد. لذا مأموریت علما تبلیغ فهم درست از اسلام و اصطلاحات اسلامی است. باید تحریف غالیان را از اسلام دور کنند. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یحْمِلُ هَذَا الْعِلْمَ مِنْ کُلِّ خَلَفٍ عُدُولُهُ، ینْفُونَ عَنْهُ تَحْرِیفَ الْغَالِینَ، وَانْتِحَالَ الْمُبْطِلِینَ، وَتَأْوِیلَ الْجَاهِلِینَ به دنبال هر نسلی کسانی (که بهترند)، حمل این علم را عهده دار می شوند و آن را از تحریف تندروان و دست بُرد باطل گرایان و تأویل جاهلا مصون می دارند.(الهدایا لشیعة أئمة الهدی (شرح أصول الکافی للمجذوب التبریزی)، ج1، ص 329) وظیفه علما این است که به روشنگری بپردازند و اسلام را به دور از این تندروی ها و خشونت ها و خوریزی ‌ا به مردم معرفی کنند. اسلامی که رحمت در آن موج می زند و در عین حال در مقابل متجاوزان از خود دفاع می کند، و هرگز خشونت نمی کند و بهترین الگو تاریخ اسلام در این زمینه است. قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلَام: فَأَبْشِرُوا مَعَاشِرَ عُلَمَاءِ شِیعَتِنَا بِالثَّوَابِ الْأَعْظَمِ، وَ الْجَزَاءِ الْأَوْفَرِ. ای عالمان شیعه به شما بشارت باد به عظیمترین ثواب و کاملترین پاداش. از شروط تبلیغ‌ یکی از شرطهای تبلیغ این است که مخاطب توان فهم معارف و احکام را داشته و به راستی دنبال حقیقت باشد، که اگر قدرت فهم او پائین بوده و یا راه خصومت و دشمنی را داشته باشد تبلیغ اثری نخواهد داشت. بیانات مقام معظم رهبیر در مورد جهاد فکری یکی از جهادها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هرکس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آنجا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده می شود. آن هم جهادی که شاید امروز، مهمّ محسوب می شود. پس، کشور ما امروز کانون جهاد است و از این جهت هیچ نگرانی ای هم نداریم. (بیانات در دیدار فرماندهان لشکر 27 محمد رسول الله (صلی الله علیه واله)؛ 1375/03) جهاد فکری در ایران اسلامی، هر کس به نحوی در مقابل دشمن - که از اطراف، تیرهای زهرآگین را به پیکر انقلاب و کشور اسلامی، نشانه رفته است - تلاشی بکند، جهاد فی سبیل اللَّه کرده است. بحمداللَّه، شعله جهاد بوده است و هست و خواهد بود. البته یکی از جهادها هم جهاد فکری است. چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند؛ هر کس که در راه روشنگری فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، از آنجا که در مقابله با دشمن است، تلاشش جهاد نامیده می شود. آن هم جهادی که شاید امروز، مهمّ محسوب می شود. (1375/03/20) ساده انگاری است اگر امید و طمع دشمن بر رجعت دانشگاه به آن گذشته آفت زا، نادیده گرفته شود. امروز آماج بسیاری از تبلیغات خصمانه دشمنان، در درجه اول، دانشجویان و دانشگاهیانند. امروز در حالی که نسل جوان روشنفکر در بسیاری از کشورهای اسلامی، مجذوب امام و انقلاب و اسلام ناب محمدی (صلّی اللَّه علیه واله) است، طراحان تبلیغاتی نظام سلطه جهانی، در صدد آنند که نسل جوان و نوخاسته کشورِ انقلاب را با آرمانهای انقلاب، بیگانه و از ریشه خود جداکنند. دستهای طرار و مغزهای مکار و دلارهای بیشمار در تلاشی بیهوده، نسل جوان انقلاب را هدف گرفته اند. آنان از بیداری جوانان و قدرت تحلیلی که در پرتو انقلاب به آنان داده شده، غافل اند. با اینحال جوانان دانشور، طلبه و دانشجو، و اساتید متعهد، دانشگاهی و روحانی، باید مسؤولیت سنگین روشنگری و جهاد فکری و علمی را بیش از پیش بر دوش خود احساس کنند و در میدان علم و دین و آرمانگرایی به مسابقه الهی که پاداش آن بهشت دنیوی و اخروی است، بپردازند.(1378/03/12) (علی حسن زاده، جهاد فکری از منظر آیات و روایت:www.ziaossalehin.ir/content/164)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین