حمایت ما از بحرینی‌ها به معنای کشورگشایی و برنامه و نیت ایران در ترویج مذهب شیعه در منطقه معنا نمی شود؟
حمایت ما از بحرینی‌ها به معنای کشورگشایی و برنامه و نیت ایران در ترویج مذهب شیعه در منطقه معنا نمی شود؟ این روزها موضعگیری ما – چه به عنوان یک شیعه ایرانی و چه به عنوان نظام جمهوری اسلامی- در برابر جنایت آل سعود و آل خلیفه در بحرین سخت تر و پیچیده تر از هر کشور دیگری است. بحرین روزگاری جزو سرزمین پهناور ایران بوده، پس ممکن است حمایت ما از بحرینی‌ها در رسانه‌های ضدایرانی منطقه به معنای کشورگشایی ما تلقی شود! همچنین اکثریت مردم بحرین شیعه هستند، این مساله هم می‌تواند در اذهان عربی که اکثریت آنها سنی هستند، به معنای برنامه و نیت ایران در ترویج مذهب شیعه در منطقه معنا شود! ما برای رد این قبیل شبهات، دلائل مختلفی داریم. اولا حمایت ایران از نهضت های اسلامی دنیا، شاهدی عینی بر این واقعیت است که جمهوری اسلامی نگاهی صرفا مذهبی و فرقه‌ای به مسلمانان ندارد. ثانیا تصاویر متعددی از بحرین در دست است که نشان می‌دهد اهل سنت و شیعه در کنار هم در برابر آل سعود و آل خلیفه ایستاده‌اند. علاوه بر این رهبران و مسئولان نظام همواره با تاکید بر مساله وحدت اسلامی، به رهبران مذهبی اهل سنت اطمینان خاطر داده‌اند که ایران قصد کشورگشایی، صدور مذهب و حتی صدور شیوه حکومتی خود را هم به هیچ کشوری ندارد که آخرین نمونه این، خطبه عربی رهبر انقلاب خطاب به مردم انقلابی مصر بود. البته شاید این قبیل مصلحت اندیشی‌ها برای بعضی قابل قبول نباشد اما باید بپذیریم که شیعیان در میان مسلمانان در اقلیت هستند، اقلیتی که گاه در خطر حملات تروریستی و فرقه‌ای وهابیون، سلفی‌ها و … قرار دارند. در این شرایط هرگونه رفتار، گفتار و کردار غیرقابل توجیه و خلاف مصلحت و وحدت، می‌تواند لطمات جبران ناپذیری بر جهان تشیع و بر شیعیان در سراسر دنیا بگذارد. به عنوان مثال می‌توان به سخنان یک روحانی افراطی کویتی به نام یاسر الحبیب علیه عایشه در ماه رمضان سال گذشته اشاره کرد که فقط در یک روز منجر به قربانی شدن بیش از 60 نفر از شیعیان عراقی توسط اعضای جنایتکار القاعده شد. البته نکته قابل تامل این است که روحانی مذکور که باعث و بانی کشته شدن شیعیان بیگناه منطقه شد، اصلا در منطقه حضور ندارد و مقیم لندن است! دقیقا در واکنش به سخنان افراطی همین طلبه کویتی مقیم انگلیس بود که رهبر انقلاب فتوایی را در رد اهانت به مقدسات اهل سنت صادر کردند. آیت الله مکارم شیرازی هم یاسر الحبیب را روحانی‌نمای بی‌سواد، مزدور و سفیه معرفی کردند، هرچند برخی شخصیت‌های مذهبی با ایما و اشاره با فتوای رهبری مخالفت کردند! پس باید قبول کنیم که می‌توانیم در امنیت جانی، مالی و ناموسی مسلمانان و مخصوصا شیعیان در نقاط دیگر دنیا موثر باشیم به شرطی که فقط جلوی پای خودمان را نبینیم. مساله بحرین به نوعی چنین حساسیت‌هایی را برای ما و همه شیعیان دنیا دارد. از طرفی جمهوری اسلامی با حمایت از همه انقلاب‌های مردمی منطقه ثابت کرده است که رنگ و مذهب و ملیت برای او فرقی نمی‌کند؛ اما در مقابل ما حکام سعودی و بحرین (و البته در پشت صحنه آمریکا) قرار دارند که نگران این حساسیت‌ها و معذوریت‌ها نیستند و سعی دارند مساله را قومی و مذهبی کنند و حمایت ایران را از مردم بحرین، حمایتی شیعی آنهم در برابر اهل سنت معنا کنند و گاهی خودشان هم به صراحت با تخریب مساجد، حسینیه‌ها و نمادهای شیعه، بر چنین مساله‌‌ای تاکید می‌کنند. در اینکه باید از مردم بحرین حمایت ‌کنیم حرفی نیست، اما اگر این را حمایت از شیعه علیه اهل سنت بدانیم، یعنی همان جنگ مذهبی که در شرایط فعلی قطعا به نفع جبهه مقابل ماست. به همین دلیل رفتار ما باید کاملا منطقی، هوشمندانه و البته قاطع و محکم در برابر آل سعود و آل خلیفه باشد چرا که هرگونه رفتار غیرمنطقی، می‌تواند حساسیت مساله را دوچندان کند. البته منظورم این نیست که محافظه کاری کنیم و سکوت را در پیش بگیریم و حرفی نزنیم. اتفاقا باید فریاد زد و جنایات آل سعود و آل خلیفه را محکوم کرد اما مصلحت‌ها را هم باید در نظر داشت. مصلحت نه به معنای مصطلح این سالها، مصلحت به معنای در نظر گرفتن خیر و صلاح خود و شیعیان بحرین. چه بسا گاهی رفتار غلط، یا حمایت ناآگاهانه و یا حتی حرف زدن، وضعیت شیعیان را در بقیه نقاط دنیا بدتر کند. امروز اولین برچسبی که حکام عرب به مخالفان داخلی خود می‌زنند، شیعه بودن و تلاش آنها برای گسترش شیعه در کشورهای سنی است. این اتهام حتی دامن گروه‌هایی سنی چون حماس را هم گرفته است. بی جهت نیست که درست در این اوضاع و احوال، رسانه‌هایی چون خبرگزاری فرانسه و یا روزنامه السیاسه کویت که اساسا نشریه‌ای ضدشیعی و ضدایرانی است، از گسترش مذهب شیعه در غزه خبر می‌دهند! به گذشته رجوع کنید. روزگاری در اوج حملات وحشیانه اسرائیل به غزه و همزمان با حمایت جمهوری اسلامی از مردم غزه، دست‌هایی در کار بودند که فلسطینی‌ها و ساکنان غزه را برای ما، ناصبی و دشمن شیعه معرفی کنند. همزمان با این قبیل تبلیغات، کلیپ‌هایی هم در اینترنت علیه جنبش حماس منتشر شد که آنها را به شیعه بودن و سربازی برای ایران متهم می‌کرد! پس آیا نمی‌توان ادعا کرد که در پشت پرده همه‌ی این تبلیغات، یک دست واحد قرار دارد که گاهی برای مظلومیت شیعه اشک تمساح می‌ریزد و گاهی هم برای مظلومیت اهل سنت؟ بنابراین بهترین کمک به مردم مظلوم بحرین این است که آگاهانه از آنها حمایت کنیم. شاید به گمان ما عملکرد دستگاه دیپلماسی ایران ضعیف باشد، اما خودمان ضعیف‌ترش نکنیم!(ما و بحرین, آهستان, 24/1/90)
عنوان سوال:

حمایت ما از بحرینی‌ها به معنای کشورگشایی و برنامه و نیت ایران در ترویج مذهب شیعه در منطقه معنا نمی شود؟


پاسخ:

حمایت ما از بحرینی‌ها به معنای کشورگشایی و برنامه و نیت ایران در ترویج مذهب شیعه در منطقه معنا نمی شود؟

این روزها موضعگیری ما – چه به عنوان یک شیعه ایرانی و چه به عنوان نظام جمهوری اسلامی- در برابر جنایت آل سعود و آل خلیفه در بحرین سخت تر و پیچیده تر از هر کشور دیگری است.

بحرین روزگاری جزو سرزمین پهناور ایران بوده، پس ممکن است حمایت ما از بحرینی‌ها در رسانه‌های ضدایرانی منطقه به معنای کشورگشایی ما تلقی شود! همچنین اکثریت مردم بحرین شیعه هستند، این مساله هم می‌تواند در اذهان عربی که اکثریت آنها سنی هستند، به معنای برنامه و نیت ایران در ترویج مذهب شیعه در منطقه معنا شود!

ما برای رد این قبیل شبهات، دلائل مختلفی داریم. اولا حمایت ایران از نهضت های اسلامی دنیا، شاهدی عینی بر این واقعیت است که جمهوری اسلامی نگاهی صرفا مذهبی و فرقه‌ای به مسلمانان ندارد. ثانیا تصاویر متعددی از بحرین در دست است که نشان می‌دهد اهل سنت و شیعه در کنار هم در برابر آل سعود و آل خلیفه ایستاده‌اند.

علاوه بر این رهبران و مسئولان نظام همواره با تاکید بر مساله وحدت اسلامی، به رهبران مذهبی اهل سنت اطمینان خاطر داده‌اند که ایران قصد کشورگشایی، صدور مذهب و حتی صدور شیوه حکومتی خود را هم به هیچ کشوری ندارد که آخرین نمونه این، خطبه عربی رهبر انقلاب خطاب به مردم انقلابی مصر بود.

البته شاید این قبیل مصلحت اندیشی‌ها برای بعضی قابل قبول نباشد اما باید بپذیریم که شیعیان در میان مسلمانان در اقلیت هستند، اقلیتی که گاه در خطر حملات تروریستی و فرقه‌ای وهابیون، سلفی‌ها و … قرار دارند. در این شرایط هرگونه رفتار، گفتار و کردار غیرقابل توجیه و خلاف مصلحت و وحدت، می‌تواند لطمات جبران ناپذیری بر جهان تشیع و بر شیعیان در سراسر دنیا بگذارد.

به عنوان مثال می‌توان به سخنان یک روحانی افراطی کویتی به نام یاسر الحبیب علیه عایشه در ماه رمضان سال گذشته اشاره کرد که فقط در یک روز منجر به قربانی شدن بیش از 60 نفر از شیعیان عراقی توسط اعضای جنایتکار القاعده شد. البته نکته قابل تامل این است که روحانی مذکور که باعث و بانی کشته شدن شیعیان بیگناه منطقه شد، اصلا در منطقه حضور ندارد و مقیم لندن است!

دقیقا در واکنش به سخنان افراطی همین طلبه کویتی مقیم انگلیس بود که رهبر انقلاب فتوایی را در رد اهانت به مقدسات اهل سنت صادر کردند. آیت الله مکارم شیرازی هم یاسر الحبیب را روحانی‌نمای بی‌سواد، مزدور و سفیه معرفی کردند، هرچند برخی شخصیت‌های مذهبی با ایما و اشاره با فتوای رهبری مخالفت کردند! پس باید قبول کنیم که می‌توانیم در امنیت جانی، مالی و ناموسی مسلمانان و مخصوصا شیعیان در نقاط دیگر دنیا موثر باشیم به شرطی که فقط جلوی پای خودمان را نبینیم.

مساله بحرین به نوعی چنین حساسیت‌هایی را برای ما و همه شیعیان دنیا دارد. از طرفی جمهوری اسلامی با حمایت از همه انقلاب‌های مردمی منطقه ثابت کرده است که رنگ و مذهب و ملیت برای او فرقی نمی‌کند؛ اما در مقابل ما حکام سعودی و بحرین (و البته در پشت صحنه آمریکا) قرار دارند که نگران این حساسیت‌ها و معذوریت‌ها نیستند و سعی دارند مساله را قومی و مذهبی کنند و حمایت ایران را از مردم بحرین، حمایتی شیعی آنهم در برابر اهل سنت معنا کنند و گاهی خودشان هم به صراحت با تخریب مساجد، حسینیه‌ها و نمادهای شیعه، بر چنین مساله‌‌ای تاکید می‌کنند.

در اینکه باید از مردم بحرین حمایت ‌کنیم حرفی نیست، اما اگر این را حمایت از شیعه علیه اهل سنت بدانیم، یعنی همان جنگ مذهبی که در شرایط فعلی قطعا به نفع جبهه مقابل ماست. به همین دلیل رفتار ما باید کاملا منطقی، هوشمندانه و البته قاطع و محکم در برابر آل سعود و آل خلیفه باشد چرا که هرگونه رفتار غیرمنطقی، می‌تواند حساسیت مساله را دوچندان کند.

البته منظورم این نیست که محافظه کاری کنیم و سکوت را در پیش بگیریم و حرفی نزنیم. اتفاقا باید فریاد زد و جنایات آل سعود و آل خلیفه را محکوم کرد اما مصلحت‌ها را هم باید در نظر داشت. مصلحت نه به معنای مصطلح این سالها، مصلحت به معنای در نظر گرفتن خیر و صلاح خود و شیعیان بحرین. چه بسا گاهی رفتار غلط، یا حمایت ناآگاهانه و یا حتی حرف زدن، وضعیت شیعیان را در بقیه نقاط دنیا بدتر کند.

امروز اولین برچسبی که حکام عرب به مخالفان داخلی خود می‌زنند، شیعه بودن و تلاش آنها برای گسترش شیعه در کشورهای سنی است. این اتهام حتی دامن گروه‌هایی سنی چون حماس را هم گرفته است. بی جهت نیست که درست در این اوضاع و احوال، رسانه‌هایی چون خبرگزاری فرانسه و یا روزنامه السیاسه کویت که اساسا نشریه‌ای ضدشیعی و ضدایرانی است، از گسترش مذهب شیعه در غزه خبر می‌دهند!

به گذشته رجوع کنید. روزگاری در اوج حملات وحشیانه اسرائیل به غزه و همزمان با حمایت جمهوری اسلامی از مردم غزه، دست‌هایی در کار بودند که فلسطینی‌ها و ساکنان غزه را برای ما، ناصبی و دشمن شیعه معرفی کنند. همزمان با این قبیل تبلیغات، کلیپ‌هایی هم در اینترنت علیه جنبش حماس منتشر شد که آنها را به شیعه بودن و سربازی برای ایران متهم می‌کرد! پس آیا نمی‌توان ادعا کرد که در پشت پرده همه‌ی این تبلیغات، یک دست واحد قرار دارد که گاهی برای مظلومیت شیعه اشک تمساح می‌ریزد و گاهی هم برای مظلومیت اهل سنت؟

بنابراین بهترین کمک به مردم مظلوم بحرین این است که آگاهانه از آنها حمایت کنیم. شاید به گمان ما عملکرد دستگاه دیپلماسی ایران ضعیف باشد، اما خودمان ضعیف‌ترش نکنیم!(ما و بحرین, آهستان, 24/1/90)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین