نقش مردم در نهضت تنباکو چگونه بود؟ مردم در کنار بازاریان، اصناف ، کسبه و نیز علما نقش گسترده و مهمی را در جنبش تنباکو داشتند . برای بررسی این موضوع در اینجا به ذکر وقایع منجر به قیام تنباکو و نقش اصناف و بازاریان در آنها می پردازیم: قیام تنباکو نخستین جنبش عمومی و گسترده ناشی از اتحاد مردم با علما بود. ناصرالدین شاه با عقد یک قرارداد در ماه رجب سال 1307ق، امتیاز تنباکو را به مدت پنجاه سال به یکی از اتباع انگلیسی به نام تالبوت سپرد. اعطای این امتیاز به تالبوت، کشت کاران تنباکو،خریداران و فروشندگان آن را مواجه با نگرانی و آسیب می کرد، با این اقدام در حقیقت انبوه اصناف، بازاریان تنباکو به یک شرکت بیگانه فروخته شدند و این عده ناگهان متوجه شدند که در واقع از کسب و کار مستقل خود منع و تبدیل به فروشندگانی شده اند که در مقابل کار برای یک شرکت انگلیسی دستمزد دریافت می دارند. ولف (سیاستمدار متنفذ انگلیسی که با دادن رشوه، انحصار تنباکو را به تالبوت واگذار کرد) و دوستان بازرگانش ، بدلیل عدم شناخت از بافت اجتماعی ایران نتوانستند موضع اصناف و قدرت بازاریان ایرانی را درک کنند. از سوی دیگر، اصناف و بازاریان شهرنشین برخلاف روستائیان از پشتوانه کافی برخوردار بودند. آنها اقتدار مالی و ارتباط تنگاتنگی با علمای دینی داشتند بطوریکه اگر علما و اصناف دست بدست هم می دادند، می توانستند مردم را در سراسر کشور به قیام دعوت کنند. این همبستگی سبب شد تا فریاد اعتراض بر ضد امتیاز انحصاری تنباکو در بازار شهرهای عمده مانند تهران، تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد آغاز شود. در مشهد تعداد زیادی از تجار و افراد معتبر با مراجعه به مجتهدان شهر اظهار داشتند که امتیاز تنباکو موجب شکست آنها خواهد شد و به این ترتیب پشتیبانی مجتهدان را خواستار شدند. همان شب، عده زیادی در مسجد گوهرشاد گرد هم آمدند و دست به تحصن زدند. جمعیت، فریاد اعتراض و مخالفت با انگلیس و امتیاز انحصاری را سر می دادند. دیری نگذشت که آتش خشم مردم تمام شهر را فرا گرفت و بازارها تعطیل وخیابانها پر از جمعیت شد. اقدام صاحب دیوان که کوشیده بود با توسل به زور قوای نظمیه،دکانها را باز کند، آتش خشم آنان را تیزتر ساخت. در اصفهان،یکی از تجار معتبر ترجیح داد که کلیه موجودی توتون و تنباکوی خود را بسوزاند و اینگونه از تسلیم آن به شرکت انگلیسی خودداری کند. این اقدام،در ظاهر تأثیر بسزائی در مردم برجای نهاد. تعطیل بازار، جلوگیری از ورود کارگزاران امتیاز انحصاری به مزارع تنباکو، پاره کردن آگهی های شرکت انگلیسی، سوزاندن تنباکو، نوشتن عریضه و فرستادن نمایندگان متعدد نزد شاه، تحصن در آستان حضرت عبدالعظیم از اقدامات اعتراض آمیز اصناف و بازاریان در شهرهای مختلف بود. صدور فتوای آیت اله میرزاحسن شیرازی،مرجع تقلید وقت، مبنی بر تحریم تنباکو از مهمترین اقدامات یاد شده بود که لغو امتیاز انحصار تنباکو را در جمادی الاول 1309 ق،در پی داشت اما لغو امتیاز تنباکو هیچ تأثیر آنی در مردم نداشت. جدی ترین خشم مردم در تهران، یک هفته پس از الغای امتیاز نامه پدید آمد. مردم دکانها و بازارها را بستند و به سوی کاخ سلطنتی شتافتند. نگهبانان شخص نائب السلطنه کامران میرزا، پسر شاه بنای تیراندازی به مردم را گذاشتند و چند تن کشته شدند. این وقایع، پایان قطعی امتیاز تنباکو را مشخص ساخت و مدیر محلی شرکت انگلیسی ناگزیر شد، با الغای امتیاز و متوقف ساختن عملیات آن شرکت،موافقت کند. قیام اصناف و بازاریان با همراهی مردم بر ضد امتیاز تنباکو در حقیقت مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی بود، و موفقیت آنها در این راه، زمینه همکاری و همگامی نیروهایی بزرگ ضد استبدادی و ضد استعماری یعنی، علما ، اصناف و مردم را فراهم آورد. البته همبستگی اصناف و بازاریان و علمای دینی دارای یک سابقه دیرینه و از مشخصات این همبستگی وجود مسئولیتهای شرعی مشترک و متقابل میان آنان بود. مطابق دستورهای اسلامی، همه مسلمانان در حفظ و رعایت موازین و نیز راهنمائی و هدایت یکدیگر مسئول هستند از این رو علما و مجتهدان به حکم وظیفه دینی خود سعی دارند با افتا و ارشاد و تبلیغ،از جان و مال مردم در برابر تعدیهای حکومت و عمال دیوانی دفاع کنند، در مقابل مردم که مطیع اسلام هستند و خود را در برابر اجرای دستورهای اسلامی مسئول می دانند، نمی توانند نسبت به سازمان رهبری آن، یعنی حوزه های علمیه، احساس مسئولیت نکنند و یا در رفع مشکلات و نابسامانیهای آن نکوشند. علاوه بر این سپردن وجوه به مرجع تقلید دینی، سبب تجمیع و تمرکز سهم امام و در نتیجه تحکیم و تقویت زعامتها و قدرتهای بزرگ دینی شد. نخستین شخصیت که در قرن اخیر، ریاست و زعامت پیدا کرد، آیت الله العظمی حاج میرزا حسن شیرازی و اولین مظهر این قدرت و ریاست، فتوای معروف او درباره قرارداد معروف تنباکو بود که حکومت وقت را از پای درآورد. بدین گونه پیروزی جبهه متحد اصناف، بازاریان ، مردم و علما در جنبش تنباکو به عنوان مقدمه ای برای قیام بزرگتری در انقلاب مشروطیت ثبت شد. برای توضیحات بیشتر می توانید به کتاب تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو نوشته شیخ حسن اصفهانی به کوشش رسول جعفریان چاپ انتشارات الهادی مراجعه نمایید.
نقش مردم در نهضت تنباکو چگونه بود؟
مردم در کنار بازاریان، اصناف ، کسبه و نیز علما نقش گسترده و مهمی را در جنبش تنباکو داشتند . برای بررسی این موضوع در اینجا به ذکر وقایع منجر به قیام تنباکو و نقش اصناف و بازاریان در آنها می پردازیم: قیام تنباکو نخستین جنبش عمومی و گسترده ناشی از اتحاد مردم با علما بود. ناصرالدین شاه با عقد یک قرارداد در ماه رجب سال 1307ق، امتیاز تنباکو را به مدت پنجاه سال به یکی از اتباع انگلیسی به نام تالبوت سپرد. اعطای این امتیاز به تالبوت، کشت کاران تنباکو،خریداران و فروشندگان آن را مواجه با نگرانی و آسیب می کرد، با این اقدام در حقیقت انبوه اصناف، بازاریان تنباکو به یک شرکت بیگانه فروخته شدند و این عده ناگهان متوجه شدند که در واقع از کسب و کار مستقل خود منع و تبدیل به فروشندگانی شده اند که در مقابل کار برای یک شرکت انگلیسی دستمزد دریافت می دارند. ولف (سیاستمدار متنفذ انگلیسی که با دادن رشوه، انحصار تنباکو را به تالبوت واگذار کرد) و دوستان بازرگانش ، بدلیل عدم شناخت از بافت اجتماعی ایران نتوانستند موضع اصناف و قدرت بازاریان ایرانی را درک کنند. از سوی دیگر، اصناف و بازاریان شهرنشین برخلاف روستائیان از پشتوانه کافی برخوردار بودند. آنها اقتدار مالی و ارتباط تنگاتنگی با علمای دینی داشتند بطوریکه اگر علما و اصناف دست بدست هم می دادند، می توانستند مردم را در سراسر کشور به قیام دعوت کنند. این همبستگی سبب شد تا فریاد اعتراض بر ضد امتیاز انحصاری تنباکو در بازار شهرهای عمده مانند تهران، تبریز، اصفهان، شیراز، مشهد آغاز شود. در مشهد تعداد زیادی از تجار و افراد معتبر با مراجعه به مجتهدان شهر اظهار داشتند که امتیاز تنباکو موجب شکست آنها خواهد شد و به این ترتیب پشتیبانی مجتهدان را خواستار شدند. همان شب، عده زیادی در مسجد گوهرشاد گرد هم آمدند و دست به تحصن زدند. جمعیت، فریاد اعتراض و مخالفت با انگلیس و امتیاز انحصاری را سر می دادند. دیری نگذشت که آتش خشم مردم تمام شهر را فرا گرفت و بازارها تعطیل وخیابانها پر از جمعیت شد. اقدام صاحب دیوان که کوشیده بود با توسل به زور قوای نظمیه،دکانها را باز کند، آتش خشم آنان را تیزتر ساخت. در اصفهان،یکی از تجار معتبر ترجیح داد که کلیه موجودی توتون و تنباکوی خود را بسوزاند و اینگونه از تسلیم آن به شرکت انگلیسی خودداری کند. این اقدام،در ظاهر تأثیر بسزائی در مردم برجای نهاد. تعطیل بازار، جلوگیری از ورود کارگزاران امتیاز انحصاری به مزارع تنباکو، پاره کردن آگهی های شرکت انگلیسی، سوزاندن تنباکو، نوشتن عریضه و فرستادن نمایندگان متعدد نزد شاه، تحصن در آستان حضرت عبدالعظیم از اقدامات اعتراض آمیز اصناف و بازاریان در شهرهای مختلف بود. صدور فتوای آیت اله میرزاحسن شیرازی،مرجع تقلید وقت، مبنی بر تحریم تنباکو از مهمترین اقدامات یاد شده بود که لغو امتیاز انحصار تنباکو را در جمادی الاول 1309 ق،در پی داشت اما لغو امتیاز تنباکو هیچ تأثیر آنی در مردم نداشت. جدی ترین خشم مردم در تهران، یک هفته پس از الغای امتیاز نامه پدید آمد. مردم دکانها و بازارها را بستند و به سوی کاخ سلطنتی شتافتند. نگهبانان شخص نائب السلطنه کامران میرزا، پسر شاه بنای تیراندازی به مردم را گذاشتند و چند تن کشته شدند. این وقایع، پایان قطعی امتیاز تنباکو را مشخص ساخت و مدیر محلی شرکت انگلیسی ناگزیر شد، با الغای امتیاز و متوقف ساختن عملیات آن شرکت،موافقت کند. قیام اصناف و بازاریان با همراهی مردم بر ضد امتیاز تنباکو در حقیقت مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی بود، و موفقیت آنها در این راه، زمینه همکاری و همگامی نیروهایی بزرگ ضد استبدادی و ضد استعماری یعنی، علما ، اصناف و مردم را فراهم آورد. البته همبستگی اصناف و بازاریان و علمای دینی دارای یک سابقه دیرینه و از مشخصات این همبستگی وجود مسئولیتهای شرعی مشترک و متقابل میان آنان بود. مطابق دستورهای اسلامی، همه مسلمانان در حفظ و رعایت موازین و نیز راهنمائی و هدایت یکدیگر مسئول هستند از این رو علما و مجتهدان به حکم وظیفه دینی خود سعی دارند با افتا و ارشاد و تبلیغ،از جان و مال مردم در برابر تعدیهای حکومت و عمال دیوانی دفاع کنند، در مقابل مردم که مطیع اسلام هستند و خود را در برابر اجرای دستورهای اسلامی مسئول می دانند، نمی توانند نسبت به سازمان رهبری آن، یعنی حوزه های علمیه، احساس مسئولیت نکنند و یا در رفع مشکلات و نابسامانیهای آن نکوشند. علاوه بر این سپردن وجوه به مرجع تقلید دینی، سبب تجمیع و تمرکز سهم امام و در نتیجه تحکیم و تقویت زعامتها و قدرتهای بزرگ دینی شد. نخستین شخصیت که در قرن اخیر، ریاست و زعامت پیدا کرد، آیت الله العظمی حاج میرزا حسن شیرازی و اولین مظهر این قدرت و ریاست، فتوای معروف او درباره قرارداد معروف تنباکو بود که حکومت وقت را از پای درآورد. بدین گونه پیروزی جبهه متحد اصناف، بازاریان ، مردم و علما در جنبش تنباکو به عنوان مقدمه ای برای قیام بزرگتری در انقلاب مشروطیت ثبت شد. برای توضیحات بیشتر می توانید به کتاب تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو نوشته شیخ حسن اصفهانی به کوشش رسول جعفریان چاپ انتشارات الهادی مراجعه نمایید.
- [سایر] نقش مردم در نهضت تنباکو چگونه بود؟
- [سایر] علل پیروزی نهضت تنباکو چه بود؟
- [سایر] تاثیر نهضت تنباکو بر حکومت چه بود؟
- [سایر] علت فتوای آیت الله شیرازی در خصوص تحریم تنباکو؟ آیا سایر امتیازات استعماری نبوده است؟
- [سایر] در مورد نهضت ملی نفت توضیح دهید؟ نقش رهبری مذهبی و آیت الله کاشانی در نهضت ملی نفت چه بود؟
- [سایر] نقش جریان نهضت آزادی در انقلاب اسلامی چیست؟
- [سایر] نقش جریان نهضت آزادی در انقلاب اسلامی چیست؟
- [سایر] نقش ستارخان و باقر خان در نهضت مشروطه را بیان کنید؟
- [سایر] نقش ستارخان و باقر خان در نهضت مشروطه را بیان کنید؟
- [سایر] نهضت امام خمینی ره با نهضت مشروطه چه تفاوتی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو، و مانند اینها را هم به حلق نرساند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] احتیاط واجب آن است که روزه دار بخار غلیظ، و دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند.
- [آیت الله وحید خراسانی] احتیاط واجب ان است که روزه دار بخار غلیظ و دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] احتیاط واجب آن است که روزه دار بخار غلیظ و دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند.
- [آیت الله بروجردی] احتیاط واجب آن است که روزهدار بخار غلیظ و دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند.
- [آیت الله خوئی] احتیاط واجب آن است که روزهدار بخار غلیظ و دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند.
- [آیت الله نوری همدانی] روزه دار باید بخار غلیظی که در دهان مبدل به آب می شود و نیز بنابر احتیاط واجب دود سیگار و تنباکو و مانن اینها را به حلق نرساند .
- [امام خمینی] احتیاط واجب آن است که روزه دار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند. ولی بخار غلیظ روزه را باطل نمی کند، مگر این که در دهان به صورت آب در آید و فرو دهد.
- [آیت الله اردبیلی] احتیاط واجب آن است که روزهدار بخار غلیظ، دود سیگار و تنباکو و مانند آنها را نیز به حلق نرساند و اگر بخار غلیظ در دهان به صورت آب درآید و آن را فرو برد، روزهاش باطل میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک وتنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمههای لباس ودست کردن انگشتری که نقش صورت دارد مکروه میباشد.