تاریخچه دین سیک را بیان فرمایید؟
تاریخچه دین سیک را بیان فرمایید؟ انشعاباتی در آیین هندو به وجود آمد که آیین سیک یعنی شاگرد، معروفترین آنها است. برخورد اسلام و هندوئیسم در هندوستان در دورانهای گوناگون مذاهب التقاطی چندی را پدید آورده است. یکی از عرفای بزرگ مسلمان به نام کبیر (1440-1518) توحید اسلامی را با برخی عقاید هندویی در آمیخت و مریدان بی شماری گردآورد. یکی از شاگردان وی نانک (nanak ) بود که پایه گذار آیین سیک و نخستین گورو یعنی معلم است. پس از وی نه گوروی دیگر، یکی پس از دیگری، آمده اند. این فرقه اندک اندک قوت گرفت و به گروهی سیاسی مذهبی تبدیل شد. سیکها به تجارت گرایش دارند و افرادی از آنان به سراسر جهان مهاجرت کرده و به بازرگانی مشغولند. همچنین افرادی از ایشان به زاهدان و تهران آمده اند و در این دو شهر معبد (گورودواره ) دارند. مرکز اصلی فرقه سیکها در کشمیر است. این فرقه در کشورهای دیگر به صورت اقلیت مذهبی وجود دارد. این مذهب یکی از مذاهب شناخته شده هند است. مذهب سیک؛ مذهب سیک (واژه ای پنجابی به معنی شاگرد) مدعی است که چکیده نخستین تعالیم باباگورونانک )پیامبر این مذهب متولد 1469 م ) است. این فرقه یا مذهب، محصول اختلافات مذهبی هند قرن 15 میلادی است. به هر حال سرآغاز این آیین بستگی نزدیکی به تاریخ حیات ده گوروی اولیه آن دارد. 1. گورو نانک قبل از مرگ خود در سال 1538 میلادی دریافت که هیچ کدام از دو پسرش برای جانشینی وی مناسب و واجد شرایط نیستند و لذا یکی از مریدان بسیار وفادار خود به نام لاهنیا را که حرفه طناب سازی داشت به جانشینین خود برگزید و نام آنگاد به معنای (بخشنده جسم) را برای وی انتخاب کرد. 2. گروو آنگاد (1538 تا 1552 میلادی) درمبحث زبان شناسی، با الفبایی کردن حروف قدیمی گورو- موکهی، خدمت شایان توجهی به همه پنجاب کرد. نامبرده به ابداع مهم دیگری نیز دست زد و آن اینکه (اولین کسی بود که نانک را همسطح خدا قلمداد کرد). 3. گورو آمارداس (1552 تا 1574 میلادی) وی که فرد آرام و در عین حال پرشوری بود و تازه به دین سیکها درآمده بود کوششهای بسیاری جهت سازماندهی، تمایز و تقویت جامعه سیکها به عمل آورد. 4. گورو رامداس (1574 تا 1581 میلادی) وی که یکی دیگر از کسانی بود که به مذهب سیک درآمده بود از افراد بسیار پرشوری بود که عبادت سیکها را در هار مندیر یا (معبد خدا) متمرکز ساخت. وی ا ین معبد را در دریاچه کوچکی درسی مایلی جنوب شرقی لاهور بنا کرد. این محل، که بعدها به نام آمریستار یا (فناناپذیر) نامیده شد، از آن تاریخ معبد اصلی پیروان این دین تلقی می شود. نامبرده که خود دامادگوروی سوم بود، نظام جانشینی موروثی را در دین سیک برقرار ساخت که در نتیجه پسر خود را به عنوان جانشین خود و گوروی بعدی سیکها معرفی کرد. 5. گورو آرجان (1581 تا 1606 میلادی) نام گورو آرجان، به ویژه به خاطر جمع آوری کتاب گرانت در اذهان باقی مانده است. وی این کار را از روی نوشته های بر جای مانده از چهار گوروی پیش از خود، نوشته هاثی مومنین والامقام دیگر و پاره ای از نوشته های شخص خود انجام داد. نامبرده رسم پوشیدن لباس مخصوص مذهبی را کنار گذاشت و لباسهای گران قیمت تری بر تن کرد و نظام دریافت مالیات مذهبی از تمام سیکها را برقرار ساخت. وی با حرارت تمام به توسعه دین سیک پرداخت و در مصاف با پادشاه دهلی کشته شد. 6. گورو هرگوویند (1606 تا 1638 میلادی) وی در آغاز کار، شمشیر را به عنوان نشانه رهبری خود برگزید و اولین قلعه محکم سیکها را بنا کرد. همچنین افرادی را برای خدمت نظامی استخدام کرد و سیکها را از صورت یک گروه افراد سرسپرده مذهبی به یک دست سربازی که در مقابل مغولان حکام اسلامی هند می جنگیدند متحول ساخت. 7. گورو هر رای (1638 تا 1660 میلادی) به عملیات نظام علیه مهاجمین مغول و سلطان وقت اورنگزیب ادامه داد و در مقابل وی شکست خورد. 8. گورو هرکیشان (1660 تا 1664 میلادی) به مجادله علیه حاکم مسلمان دهلی، اورنگزیب، ادامه داد. 9. گورو تق بهادر (1664 تا 1675 میلادی) وی جنگجوی دلیری بود که شخصا دامنه نفوذ دین سیک را بسیار گسترش داد و به دورترین مناطق شمال شرقی هند و از طرف جنوب به سیلان گسترش داد. وی شخصا با دین اسلام مخالفتی نداشت، اما بخش اعظم از عمر خود را به جنگ موفقیت آمیز با مسلمانان پرداخت تا اینکه از یک جنگ خاص به بعد (مسلمانان دیگر جرئت جنگ با گورو را به خود ندادند). بعضی از نوشته های گوروی نهم بعدها بر چاپ آدی گرانت اضافه شد. 10. گورو گوویند سینگ (1675 تا 1708 میلادی) او نیز به این تمایل که دین سیک را به یک حکومت نظامی الهی مبدل سازد ادامه داد. در زمان رهبری وی، شهر داکا، که اکنون مرکز ایالت بنگال شرقی و آسام است، به عنوان مرکز قدرت دین سیک شهرت یافت. او نام فامیل سینگ به معنی شیر را قبول کرده و از همه سیکها نیز خواست که این نام را برگزینند تا بشود همه آنها را در یک خانواده دلیر خالص ها (خالصین) به یکدیگر پیوند داد. وی برای پذیرش رسمی یک فرد به دین سیک مراسم عشاء ربانی را برقرار ساخت. بدین ترتیب که از افراد تازه وارد خواسته می شود از آب شیرین شده ای که در یک لگن آهنی جوش آورده شده و با یک شمشیر آهنی نیز به هم زده شده، قدری بیاشامند و قدری هم به روی خود بپاشند. فرض می شود که این شراب ربانی، امریت، افراد را از نظر تشریفاتی پاک کرده و به آنها در جنگ مصونیت می بخشد. گورو گوویند سینگ، هنگامی که گرانت گوروی دهم را نوشته و آن را ضمیمه آدی گرانت کرد، بدعت دیگری در دین سیک برجای گذاشت. (گورو پی برد که پیروان دین سیک با خواندن گرانت اصلی بسیار ترسو و ضعیف الاراده می شوند. لذا تصمیم گرفت این گرانت جدید را بنویسید و به متن اصلی اضافه کند تا مریدانش با مطالعه آن، برای جنگاوری شایستگی کسب کنند... (پس از مرگ من به همه افراد سیک بگویید کتاب گرانت صاحب را گوروی خود بدانند) پس از مرگ دهمین گورو، در سال 1708 میلادی، پس از یک سلسله تغییرات برجسته که در خلال دو قرن پیش از آن و در زمان رهبری گوروهای دهگانه در دین سیک به وجود آمده بود، سرسپردگی دینی سیکها از شخص گورو به کتاب مذهبیشان – گرانت صاحب- منتقل شد. پس از سقوط سلطنت سیکها جامعه آنان به چند ایالت فئودالی تقسیم شد. لیکن در سال 1765 میلادی، کنگره ملی سیکها، خالصا، در آمریتسار به ضرب سکه هایی پرداخت که روی آنها شعار (دنیا، شمشیر، و پیروزی لاینقطع) حک شده بود. بدین ترتیب، ایمان مطلق به دین سیک با پیروزی نظامی بر سراسر جهان پیوند خورد. اما سازمان سیاسی دین سیک به عنوان یک حکومت دینی نظامی در سال 1849 میلادی از بین رفت. در آن هنگام، پس از جنگ دوم سیکها آخرین پادشاه خودمختار سیک به نام مهاراجه دولیپ سینگ به طور کامل به نیروهای انگلیسی تسلیم شد و جواهر معروف خود به نام کوه نور را به ملکه ویکتوریا تقدیم کرد. چند سال بعد (در سال 1858 میلادی) ملکه ویکتوریا سلطنت هندوستان را به دست آورد و مهاراجه مزبور نیز دین مسیحیت را اختیار کرد. در حال حاضرب نیز سیکها هنوز از نام تاریخی خود(شیران پنجاب) با غرور یاد می کنند. اکثر آنها در محدوده جغرافیایی محل ظهور اولیه دین خود زندگی می کنند و به کار آرام کشاورزی روزگار می گذرانند. از زمان تجزیه هند و اعطای استقلال به مردم مسلمانی که بعدها کشور پاکستان را به وجود آوردند، در میان سیکها نیز تحریکاتی وجود داشته که آنها نیز به تاسیس یک کشور مستقل سیک اقدام کنند، به ویژه که آنها روزگاری واحد سیاسی جداگانه ای را تشکیل می دادند. تاریخچه سیاسی سیکها سیکها در زمان دهمین رهبر خود به نام گورو گوبیند سینگ بیعتهایی را برای امور سیاسی مرسوم کردند و افرادی جنگجو شدند و از آن هنگام نام خالصه یعنی بی آلایش، بر خود نهادند. آنان برای خود پنج شعار قرار دادند که هر یک در زبان پنجابی با حرف ((ک )) شروع می شود: 1. کس: باقی گذاشتن موی سر و صورت 2. کونکا: همراه داشتن شانه 3. کاچک: پوشیدن زیر شلواری کوتاه 4. کارا: داشتن دستبند (النگوی ) آهنین 5. کاندا: حمل شمشیر یا خنجر فولادین. سیکها با یکدیگر بسیار متحدند و برای تشکیل کشور مستقل به شدت مبارزه می کنند. ترور خانم گاندی نمونه ای از فعالیتهای سیاسی این قوم است. آنان تبلیغات مذهبی نیز دارند و کتبی هم در این باب به زیانهای دیگر و از جمله فارسی منتشر کرده اند.
عنوان سوال:

تاریخچه دین سیک را بیان فرمایید؟


پاسخ:

تاریخچه دین سیک را بیان فرمایید؟

انشعاباتی در آیین هندو به وجود آمد که آیین سیک یعنی شاگرد، معروفترین آنها است. برخورد اسلام و هندوئیسم در هندوستان در دورانهای گوناگون مذاهب التقاطی چندی را پدید آورده است. یکی از عرفای بزرگ مسلمان به نام کبیر (1440-1518) توحید اسلامی را با برخی عقاید هندویی در آمیخت و مریدان بی شماری گردآورد. یکی از شاگردان وی نانک (nanak ) بود که پایه گذار آیین سیک و نخستین گورو یعنی معلم است. پس از وی نه گوروی دیگر، یکی پس از دیگری، آمده اند. این فرقه اندک اندک قوت گرفت و به گروهی سیاسی مذهبی تبدیل شد. سیکها به تجارت گرایش دارند و افرادی از آنان به سراسر جهان مهاجرت کرده و به بازرگانی مشغولند. همچنین افرادی از ایشان به زاهدان و تهران آمده اند و در این دو شهر معبد (گورودواره ) دارند. مرکز اصلی فرقه سیکها در کشمیر است. این فرقه در کشورهای دیگر به صورت اقلیت مذهبی وجود دارد. این مذهب یکی از مذاهب شناخته شده هند است. مذهب سیک؛ مذهب سیک (واژه ای پنجابی به معنی شاگرد) مدعی است که چکیده نخستین تعالیم باباگورونانک )پیامبر این مذهب متولد 1469 م ) است. این فرقه یا مذهب، محصول اختلافات مذهبی هند قرن 15 میلادی است. به هر حال سرآغاز این آیین بستگی نزدیکی به تاریخ حیات ده گوروی اولیه آن دارد.

1. گورو نانک
قبل از مرگ خود در سال 1538 میلادی دریافت که هیچ کدام از دو پسرش برای جانشینی وی مناسب و واجد شرایط نیستند و لذا یکی از مریدان بسیار وفادار خود به نام لاهنیا را که حرفه طناب سازی داشت به جانشینین خود برگزید و نام آنگاد به معنای (بخشنده جسم) را برای وی انتخاب کرد.

2. گروو آنگاد (1538 تا 1552 میلادی)
درمبحث زبان شناسی، با الفبایی کردن حروف قدیمی گورو- موکهی، خدمت شایان توجهی به همه پنجاب کرد. نامبرده به ابداع مهم دیگری نیز دست زد و آن اینکه (اولین کسی بود که نانک را همسطح خدا قلمداد کرد).

3. گورو آمارداس (1552 تا 1574 میلادی)
وی که فرد آرام و در عین حال پرشوری بود و تازه به دین سیکها درآمده بود کوششهای بسیاری جهت سازماندهی، تمایز و تقویت جامعه سیکها به عمل آورد.

4. گورو رامداس (1574 تا 1581 میلادی)
وی که یکی دیگر از کسانی بود که به مذهب سیک درآمده بود از افراد بسیار پرشوری بود که عبادت سیکها را در هار مندیر یا (معبد خدا) متمرکز ساخت. وی ا ین معبد را در دریاچه کوچکی درسی مایلی جنوب شرقی لاهور بنا کرد. این محل، که بعدها به نام آمریستار یا (فناناپذیر) نامیده شد، از آن تاریخ معبد اصلی پیروان این دین تلقی می شود. نامبرده که خود دامادگوروی سوم بود، نظام جانشینی موروثی را در دین سیک برقرار ساخت که در نتیجه پسر خود را به عنوان جانشین خود و گوروی بعدی سیکها معرفی کرد.

5. گورو آرجان (1581 تا 1606 میلادی)
نام گورو آرجان، به ویژه به خاطر جمع آوری کتاب گرانت در اذهان باقی مانده است. وی این کار را از روی نوشته های بر جای مانده از چهار گوروی پیش از خود، نوشته هاثی مومنین والامقام دیگر و پاره ای از نوشته های شخص خود انجام داد. نامبرده رسم پوشیدن لباس مخصوص مذهبی را کنار گذاشت و لباسهای گران قیمت تری بر تن کرد و نظام دریافت مالیات مذهبی از تمام سیکها را برقرار ساخت. وی با حرارت تمام به توسعه دین سیک پرداخت و در مصاف با پادشاه دهلی کشته شد.

6. گورو هرگوویند (1606 تا 1638 میلادی)
وی در آغاز کار، شمشیر را به عنوان نشانه رهبری خود برگزید و اولین قلعه محکم سیکها را بنا کرد. همچنین افرادی را برای خدمت نظامی استخدام کرد و سیکها را از صورت یک گروه افراد سرسپرده مذهبی به یک دست سربازی که در مقابل مغولان حکام اسلامی هند می جنگیدند متحول ساخت.

7. گورو هر رای (1638 تا 1660 میلادی)
به عملیات نظام علیه مهاجمین مغول و سلطان وقت اورنگزیب ادامه داد و در مقابل وی شکست خورد.

8. گورو هرکیشان (1660 تا 1664 میلادی)
به مجادله علیه حاکم مسلمان دهلی، اورنگزیب، ادامه داد.

9. گورو تق بهادر (1664 تا 1675 میلادی)
وی جنگجوی دلیری بود که شخصا دامنه نفوذ دین سیک را بسیار گسترش داد و به دورترین مناطق شمال شرقی هند و از طرف جنوب به سیلان گسترش داد. وی شخصا با دین اسلام مخالفتی نداشت، اما بخش اعظم از عمر خود را به جنگ موفقیت آمیز با مسلمانان پرداخت تا اینکه از یک جنگ خاص به بعد (مسلمانان دیگر جرئت جنگ با گورو را به خود ندادند). بعضی از نوشته های گوروی نهم بعدها بر چاپ آدی گرانت اضافه شد.

10. گورو گوویند سینگ (1675 تا 1708 میلادی)
او نیز به این تمایل که دین سیک را به یک حکومت نظامی الهی مبدل سازد ادامه داد. در زمان رهبری وی، شهر داکا، که اکنون مرکز ایالت بنگال شرقی و آسام است، به عنوان مرکز قدرت دین سیک شهرت یافت. او نام فامیل سینگ به معنی شیر را قبول کرده و از همه سیکها نیز خواست که این نام را برگزینند تا بشود همه آنها را در یک خانواده دلیر خالص ها (خالصین) به یکدیگر پیوند داد. وی برای پذیرش رسمی یک فرد به دین سیک مراسم عشاء ربانی را برقرار ساخت. بدین ترتیب که از افراد تازه وارد خواسته می شود از آب شیرین شده ای که در یک لگن آهنی جوش آورده شده و با یک شمشیر آهنی نیز به هم زده شده، قدری بیاشامند و قدری هم به روی خود بپاشند. فرض می شود که این شراب ربانی، امریت، افراد را از نظر تشریفاتی پاک کرده و به آنها در جنگ مصونیت می بخشد.
گورو گوویند سینگ، هنگامی که گرانت گوروی دهم را نوشته و آن را ضمیمه آدی گرانت کرد، بدعت دیگری در دین سیک برجای گذاشت. (گورو پی برد که پیروان دین سیک با خواندن گرانت اصلی بسیار ترسو و ضعیف الاراده می شوند. لذا تصمیم گرفت این گرانت جدید را بنویسید و به متن اصلی اضافه کند تا مریدانش با مطالعه آن، برای جنگاوری شایستگی کسب کنند... (پس از مرگ من به همه افراد سیک بگویید کتاب گرانت صاحب را گوروی خود بدانند) پس از مرگ دهمین گورو، در سال 1708 میلادی، پس از یک سلسله تغییرات برجسته که در خلال دو قرن پیش از آن و در زمان رهبری گوروهای دهگانه در دین سیک به وجود آمده بود، سرسپردگی دینی سیکها از شخص گورو به کتاب مذهبیشان – گرانت صاحب- منتقل شد. پس از سقوط سلطنت سیکها جامعه آنان به چند ایالت فئودالی تقسیم شد. لیکن در سال 1765 میلادی، کنگره ملی سیکها، خالصا، در آمریتسار به ضرب سکه هایی پرداخت که روی آنها شعار (دنیا، شمشیر، و پیروزی لاینقطع) حک شده بود. بدین ترتیب، ایمان مطلق به دین سیک با پیروزی نظامی بر سراسر جهان پیوند خورد. اما سازمان سیاسی دین سیک به عنوان یک حکومت دینی نظامی در سال 1849 میلادی از بین رفت. در آن هنگام، پس از جنگ دوم سیکها آخرین پادشاه خودمختار سیک به نام مهاراجه دولیپ سینگ به طور کامل به نیروهای انگلیسی تسلیم شد و جواهر معروف خود به نام کوه نور را به ملکه ویکتوریا تقدیم کرد. چند سال بعد (در سال 1858 میلادی) ملکه ویکتوریا سلطنت هندوستان را به دست آورد و مهاراجه مزبور نیز دین مسیحیت را اختیار کرد. در حال حاضرب نیز سیکها هنوز از نام تاریخی خود(شیران پنجاب) با غرور یاد می کنند. اکثر آنها در محدوده جغرافیایی محل ظهور اولیه دین خود زندگی می کنند و به کار آرام کشاورزی روزگار می گذرانند. از زمان تجزیه هند و اعطای استقلال به مردم مسلمانی که بعدها کشور پاکستان را به وجود آوردند، در میان سیکها نیز تحریکاتی وجود داشته که آنها نیز به تاسیس یک کشور مستقل سیک اقدام کنند، به ویژه که آنها روزگاری واحد سیاسی جداگانه ای را تشکیل می دادند.

تاریخچه سیاسی سیکها
سیکها در زمان دهمین رهبر خود به نام گورو گوبیند سینگ بیعتهایی را برای امور سیاسی مرسوم کردند و افرادی جنگجو شدند و از آن هنگام نام خالصه یعنی بی آلایش، بر خود نهادند. آنان برای خود پنج شعار قرار دادند که هر یک در زبان پنجابی با حرف ((ک )) شروع می شود:
1. کس: باقی گذاشتن موی سر و صورت
2. کونکا: همراه داشتن شانه
3. کاچک: پوشیدن زیر شلواری کوتاه
4. کارا: داشتن دستبند (النگوی ) آهنین
5. کاندا: حمل شمشیر یا خنجر فولادین.
سیکها با یکدیگر بسیار متحدند و برای تشکیل کشور مستقل به شدت مبارزه می کنند. ترور خانم گاندی نمونه ای از فعالیتهای سیاسی این قوم است. آنان تبلیغات مذهبی نیز دارند و کتبی هم در این باب به زیانهای دیگر و از جمله فارسی منتشر کرده اند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین