یک بچه مسلمان شیعه چه چیزهایی در باره دین باید بداند؟ اگرمنظور اموری مانند خداشناسی ویکتاپرستی ونبوت ومعاد و... باشد این امور را می توانید با استفاده از سیر مطالعاتی ، که به شما در ذیل معرفی می کنیم شروع کنید ، واگر منظور از آن، (معرفت دینی) باشد ؛ پس اولا راجع به اینکه مفهوم دین چیست توضیح مختصری داریم وثانیا راجع به معرفت دینی توضیح خواهیم داد :الف ) مفهوم دین چیست؟دین واژه ای است عربی که در لغت به معنای اطاعت و جزا و ... آمده، و اصطلاحاً به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان، و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد. از اینروی، کسانی که مطلقاً معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیده های جهان را تصادفی، و یا صرفاً معلول فعل و انفعالات مادی و طبیعی می دانند بی دین نامیده می شوند. اما کسانی که معتقدبه آفریننده ای برای جهان هستند هر چند عقاید و مراسم دینی ایشان، توأم با انحرافات و خرافات باشد با دین شمرده می شوند. و بر این اساس، ادیان موجود در میان انسانها به حق و باطل، تقسیم می شوند، و دین حق عبارتست از: آیینی که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده، رفتارهایی را مورد توصیه و تأکید قرار دهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشند.اصول و فروع دینبا توجه به توضیحی که درباره مفهوم اصطلاحی دین، داده شد روشن گردید که هردینی دست کم از دو بخش تشکیل می گردد: 1- عقیده یا عقایدی که حکم پایه و اساس و ریشه ی آن را دارد. 2-دستورات عملی که متناسب با آن پایه یا پایه های عقیدتی و برخاسته از آنها باشد. بنابر این، کاملاً بجاست که بخش عقاید در هر دینی اصول و بخش احکام عملی فروع ان دین نامیده شود چنانکه دانشمندان اسلامی، این دو اصطلاح را درمورد عقاید و احکام اسلامی بکار برده اند. ب ) معرفت دینی گفتیم که با توجه به معنای دین و معرفت میتوان واژه معرفت دینی را اینگونه تعریف کرد؛ (معرفت دینی مجموعه شناختهایی است درباره ادیان الهی تحریف نشده، که در بخشهای عقاید، اخلاق و احکام، و به عبارت دیگر در بخش هستها و بایدها وجود دارد.) این مجموعه از معارف در میان مسلمانان در علوم متعددی مانند فلسفه، کلام، حدیث شناسی، فقه، اصول، قرآن شناسی یا تفسیر متبلور شده است که به نام علوم اسلامی اشتهار دارد. مثلا پاسخ به این مساله که آیا خداوند برای پیامبرجانشینانی نصب کرده یا انتخاب آنها را به خود مردم واگذار کرده است، یک معرفت دینی است، که صحت و سقم آن باید بر اساس علم کلام مورد بررسی قرار گیرد. البته باید توجه کرد که وقتی گفته میشود فهم یا معرفت دینی، مراد فهم هر شخص از دین یا متون دینی نیست، بلکه منظور از آن فهمِ عالمان دین، بصورت فهمی روشمند ، متخصصانه و مضبوط است. در واقع معرفت دینی مجموعه دستاوردهایی است که علمای دین با پژوهش درمنابع دینی یعنی کتاب و سنت و عقل و با استفاده از علوم دینی(اسلامی) بدست می آورند. پس معرفت دینی امری است بشری و قائم به اذهان عالمان دینی، لذا مشتمل بر خطا و صواب و قابل نقص و کمال و اختلاف پذیر خواهد بود. بر خلاف خود دین ،که تغییر و تحول در آن راه ندارد، چرا که این دین، دین خاتم است ولذا نه اصل آن به دین دیگری قابل تبدیل است و نه اینکه معارف و احکام آن با گذشت زمان دچار تغییر خواهد شد، و فقط ممکن است موضوعات احکام تغییر کند. معرفت دینی امری متمایز از دین است . حال اگر شناخت ما از دین کامل باشد به گونهای که در فهم آن از هر خطائی مصون باشیم، آنچنان که در مورد معصومین این گونه است، در این صورت معرفت دینی ما مطابق با حقیقت دین خواهد بود و خواص آن را خواهد داشت! پس معرفت دینی حضرات معصومین (ع) دقیقا مطابق با اصل دین است و لذا ملاک ومعیار برای میزان مطابقت یاعدم مطابقت معرفت های دینی ما، معرفت دینی آنهاست، یعنی هرچه قدر فهم ما از دین نزدیک تر به فهم معصومین (ع) از دین باشد، به واقعیت دین نزدیک تر است و این در صورتی است که معصوم (ع) حاضر باشد. اما اگر معصوم (ع) غایب و خارج از دسترس ما باشد، در این صورت ملاک صدق و کذب برای معرفتهای دینی ما مانند دیگر معرفتهای بشری ما خواهد بود. موانع دست یابی به حقیقت دین عوامل متعددی وجود دارد که مانع از این می شود که ما بتوانیم معرفت دینی مطابق با حقیقت دین داشته باشیم. از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1. محدودیت و قصور ذاتی توان ادراکی بشر و همچنین خطاپذیری ادراکات بشری. 2. اختلاف نظرهایی که بین علمای دین وجود دارد. 3. وجود متشابهات در منابع دینی. 4. روایات مجعول متعددی که در منابع روائی وجود دارد. 5. معارف و علوم غیردینی عالمان دینی، که ممکن است درفهمِ دین دخالت کند. 6. عوامل سیاسی، اجتماعی، تاریخی، معیشتی، خصوصیات روانی و اخلاقی عالم و... اما معرفی بعضی از کتبی که اولا درمسیر کسب رضای الهی مارایاری دهد وثانیا شناخت وآگاهیهای ما را افزایش دهد:1- اخلاق ازآثارشهید مطهری2- نشان از بی نشانها از علی مقداد اصفهانی3- راهیان کوی دوست ازاستاد مصباح یزدی4- المراقبات از میرزا جواد ملکی تبریزی5- وحی ونبوت از آثارشهید مطهری6- جهان بینی توحیدی از آثارشهید مطهری7- انسان وایمان از آثارشهید مطهری8- داستان راستان از آثارشهید مطهری9- روانشناسی رشد از آثار دفتر همکاری حوزه ودانشگاه10- فلسفه تعلیم وتربیت از آثار پژوهشکده حوزه ودانشگاه11- انسان موجود ناشتاخته از دکتر الکسیس کارل
یک بچه مسلمان شیعه چه چیزهایی در باره دین باید بداند؟
اگرمنظور اموری مانند خداشناسی ویکتاپرستی ونبوت ومعاد و... باشد این امور را می توانید با استفاده از سیر مطالعاتی ، که به شما در ذیل معرفی می کنیم شروع کنید ، واگر منظور از آن، (معرفت دینی) باشد ؛ پس اولا راجع به اینکه مفهوم دین چیست توضیح مختصری داریم وثانیا راجع به معرفت دینی توضیح خواهیم داد :الف ) مفهوم دین چیست؟دین واژه ای است عربی که در لغت به معنای اطاعت و جزا و ... آمده، و اصطلاحاً به معنای اعتقاد به آفریننده ای برای جهان و انسان، و دستورات عملی متناسب با این عقاید می باشد. از اینروی، کسانی که مطلقاً معتقد به آفریننده ای نیستند و پیدایش پدیده های جهان را تصادفی، و یا صرفاً معلول فعل و انفعالات مادی و طبیعی می دانند بی دین نامیده می شوند. اما کسانی که معتقدبه آفریننده ای برای جهان هستند هر چند عقاید و مراسم دینی ایشان، توأم با انحرافات و خرافات باشد با دین شمرده می شوند. و بر این اساس، ادیان موجود در میان انسانها به حق و باطل، تقسیم می شوند، و دین حق عبارتست از: آیینی که دارای عقاید درست و مطابق با واقع بوده، رفتارهایی را مورد توصیه و تأکید قرار دهد که از ضمانت کافی برای صحت و اعتبار برخوردار باشند.اصول و فروع دینبا توجه به توضیحی که درباره مفهوم اصطلاحی دین، داده شد روشن گردید که هردینی دست کم از دو بخش تشکیل می گردد: 1- عقیده یا عقایدی که حکم پایه و اساس و ریشه ی آن را دارد. 2-دستورات عملی که متناسب با آن پایه یا پایه های عقیدتی و برخاسته از آنها باشد. بنابر این، کاملاً بجاست که بخش عقاید در هر دینی اصول و بخش احکام عملی فروع ان دین نامیده شود چنانکه دانشمندان اسلامی، این دو اصطلاح را درمورد عقاید و احکام اسلامی بکار برده اند. ب ) معرفت دینی گفتیم که با توجه به معنای دین و معرفت میتوان واژه معرفت دینی را اینگونه تعریف کرد؛ (معرفت دینی مجموعه شناختهایی است درباره ادیان الهی تحریف نشده، که در بخشهای عقاید، اخلاق و احکام، و به عبارت دیگر در بخش هستها و بایدها وجود دارد.) این مجموعه از معارف در میان مسلمانان در علوم متعددی مانند فلسفه، کلام، حدیث شناسی، فقه، اصول، قرآن شناسی یا تفسیر متبلور شده است که به نام علوم اسلامی اشتهار دارد. مثلا پاسخ به این مساله که آیا خداوند برای پیامبرجانشینانی نصب کرده یا انتخاب آنها را به خود مردم واگذار کرده است، یک معرفت دینی است، که صحت و سقم آن باید بر اساس علم کلام مورد بررسی قرار گیرد. البته باید توجه کرد که وقتی گفته میشود فهم یا معرفت دینی، مراد فهم هر شخص از دین یا متون دینی نیست، بلکه منظور از آن فهمِ عالمان دین، بصورت فهمی روشمند ، متخصصانه و مضبوط است. در واقع معرفت دینی مجموعه دستاوردهایی است که علمای دین با پژوهش درمنابع دینی یعنی کتاب و سنت و عقل و با استفاده از علوم دینی(اسلامی) بدست می آورند. پس معرفت دینی امری است بشری و قائم به اذهان عالمان دینی، لذا مشتمل بر خطا و صواب و قابل نقص و کمال و اختلاف پذیر خواهد بود. بر خلاف خود دین ،که تغییر و تحول در آن راه ندارد، چرا که این دین، دین خاتم است ولذا نه اصل آن به دین دیگری قابل تبدیل است و نه اینکه معارف و احکام آن با گذشت زمان دچار تغییر خواهد شد، و فقط ممکن است موضوعات احکام تغییر کند. معرفت دینی امری متمایز از دین است . حال اگر شناخت ما از دین کامل باشد به گونهای که در فهم آن از هر خطائی مصون باشیم، آنچنان که در مورد معصومین این گونه است، در این صورت معرفت دینی ما مطابق با حقیقت دین خواهد بود و خواص آن را خواهد داشت! پس معرفت دینی حضرات معصومین (ع) دقیقا مطابق با اصل دین است و لذا ملاک ومعیار برای میزان مطابقت یاعدم مطابقت معرفت های دینی ما، معرفت دینی آنهاست، یعنی هرچه قدر فهم ما از دین نزدیک تر به فهم معصومین (ع) از دین باشد، به واقعیت دین نزدیک تر است و این در صورتی است که معصوم (ع) حاضر باشد. اما اگر معصوم (ع) غایب و خارج از دسترس ما باشد، در این صورت ملاک صدق و کذب برای معرفتهای دینی ما مانند دیگر معرفتهای بشری ما خواهد بود. موانع دست یابی به حقیقت دین عوامل متعددی وجود دارد که مانع از این می شود که ما بتوانیم معرفت دینی مطابق با حقیقت دین داشته باشیم. از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1. محدودیت و قصور ذاتی توان ادراکی بشر و همچنین خطاپذیری ادراکات بشری. 2. اختلاف نظرهایی که بین علمای دین وجود دارد. 3. وجود متشابهات در منابع دینی. 4. روایات مجعول متعددی که در منابع روائی وجود دارد. 5. معارف و علوم غیردینی عالمان دینی، که ممکن است درفهمِ دین دخالت کند. 6. عوامل سیاسی، اجتماعی، تاریخی، معیشتی، خصوصیات روانی و اخلاقی عالم و... اما معرفی بعضی از کتبی که اولا درمسیر کسب رضای الهی مارایاری دهد وثانیا شناخت وآگاهیهای ما را افزایش دهد:1- اخلاق ازآثارشهید مطهری2- نشان از بی نشانها از علی مقداد اصفهانی3- راهیان کوی دوست ازاستاد مصباح یزدی4- المراقبات از میرزا جواد ملکی تبریزی5- وحی ونبوت از آثارشهید مطهری6- جهان بینی توحیدی از آثارشهید مطهری7- انسان وایمان از آثارشهید مطهری8- داستان راستان از آثارشهید مطهری9- روانشناسی رشد از آثار دفتر همکاری حوزه ودانشگاه10- فلسفه تعلیم وتربیت از آثار پژوهشکده حوزه ودانشگاه11- انسان موجود ناشتاخته از دکتر الکسیس کارل
- [سایر] یک دانشجو چه چیزهایی از دین باید بداند؟
- [سایر] شیعه شدن چگونه است و شیعیان چه کسانی هستند؟ اصول عقاید و احکام و اخلاق برای شیعیان شامل چه چیزهایی میشود؟ از چه کتابهایی باید به اصول عقاید بیشتر آگاهی پیدا کنم.
- [سایر] چرا اسلام دین حق است؟ و از بین فرقه های آن تنها تشیع صحیح است؟
- [سایر] دین رسمی چند کشور اسلام است و از این کشورها کدامشان شیعه هستند؟
- [سایر] تأثیر و نقش ایمان و اسلام خانواده در اسلام و ایمان فرزندان آن چیست و آیا اگر ما در خانوادهای غیر از خانواده شیعه و یا غیر مسلمان و یا...، به دنیا آمده بودیم، همان مذهب و دین را نمیداشتیم؟!
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستثنیات دین در زمان فعلی چه چیزهایی است؟
- [سایر] آیا اسلام دین عفو و گذشت است، یا دین انتقام؟
- [سایر] آیا اسلام دین صلح است یا دین جنگ؟
- [سایر] فرق کلمه ی پندار در دین زرتشت با نیت در دین اسلام چیست؟ و شعار دین اسلام درمقابل شعار دین زرتشت چیست؟
- [سایر] دوست من که بی دین است نه اعتقادی به دین دارد و نه آگاهی زیادی از دین دارد، من می دانم که بی دین ها در جهنم می مانند من سعی کردم که به او چیزهایی درباره اسلام یاد بدهم اما او فقط در مقابل حرف من عناد می ورزد، آیا این به این معنا است که او به جهنم می رود؟ آیا می توانید به من بگویید چه راه های دیگری برای کمک به او هست؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثلاً واجببودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله بروجردی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است مرتد میشود.
- [آیت الله خوئی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقههائی بوده باشد که در مسألة (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه درصورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد میشود، و احکامی که در مسائل آینده ذکر میشود بر او مترتب است.
- [آیت الله نوری همدانی] مسلمانی که منکر خدا یا معاد یا پیغمبر شود ، یا حکم ضروری دین ، یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند ، مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند ، در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است و انکار آن ، انکار نبوّت پیغمبر ( صلّی الله علیه وآله ) است ، مرتّد است .
- [آیت الله مکارم شیرازی] بچّه های کفّار به حکم آنها هستند و بچّه های مسلمانان حتّی بچّه ای که فقط پدر یا مادرش مسلمان باشد پاک است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کافر یعنی کسی که غیر معترف به خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیأ محمّد بن عبدا& را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز وروزه مسلمانان جز دین اسلام میداند منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است نجس میباشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد یا از فرقه هائی بوده باشد که در مسأله (2406) گفته شد و یا حکم ضروری دین؛ یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه؛ در صورتی که بداند آن حکم ضروری دین است انکار کند مرتد می شود و احکامی که در مسائل آینده ذکر می شود بر او مترتب است.
- [آیت الله مظاهری] اگر پدر و مادر و جد و جدّه بچّه نابالغ کافر باشند آن بچّه در حکم کافر و اگر یکی از اینها مسلمان باشد در حکم مسلمان است.