چرا کسی که به اهل سنت اهانت کند شیعه انگلیسی خوانده می شود؟ مسئله شیعه لندنی و سنی آمریکایی یک مسئله انحرافی است که باید آن را در مباحث جریان شناسی در دل دشمن شناسی مطرح کرد؛ در این سناریو، لندن شیعه معرفی میکند و آمریکا سنی. امروز به وضوح میبینیم که شیعه لندنی و سنی آمریکایی هر دو مسئله ایجاد کردهاند اما نباید فریب این دو جریان و حامیانشان را خورد. معیارها و علامتهای این دو جریان روشن است؛ ایجاد تفرقه و درگیری درونتشکیلاتی در میان جامعه سنی و شیعی از جمله مهمترین معیارها برای شناخت شیعه لندنی و سنی آمریکایی است. مسلمان واقعی چه شیعه و چه سنی، مشترکات اسلام را رها نمیکند تا در کنار دشمنان اسلام علیه مسلمان دیگری بایستد. بنابراین شیعه لندنی و سنی آمریکایی در راستای تأمین منافع دشمنان اسلام علم شده است و هیچ ربطی به اسلام و مسلمانان ندارد. بی شک جهان اسلام امروز بیش از هر ملت و امت دیگری نیازمند اتحاد و همدلی است . روح اسلام در نشر عقاید درست و صحیح اسلامی، اتحاد و انسجام است و اختلافات جزیی در مسائل عملی اسلامی مثل احکام و فقه و شریعت است ولی از لحاظ اصول اعتقادی و مبانی اعتقادی شیعه و سنی خیلی تفاوتی ندارند بلکه اشتراکات بسیار مهمی دارند. مهمترین منبع مشترک، قرآن است که همه پایبند به آن هستند و گاهی ما در تفاسیر مربوط به قرآن میبینیم علمای شیعه از تفاسیر اهل سنت استفاده میکنند و بالعکس. همچنین در مباحث کلامی، فلسفی و عرفان و آنچه به اعتقادات مربوط میشود مثل اعتقاد به معاد و نبوت و احترام به پیامبراعظم(ص) و خاندان عصمت و طهارت اختلاف وجود دارد ولی قابل بحث است نه اینکه منشأ دعواهای سیاسی و اجتماعی باشد. تشیع و اسلام بطور عام ممکن است با خیلی از عقاید دیگر فرق و دیگر ادیان موافق نباشد و اشکالهایی را به عقاید و باورهای آنها وارد سازد ولی این در بحث علمی است ولی در بحث عمل می بینیم که با تمام ادیان و مذاهب و فرق در صلح و دوستی و با همنشینی مسالمت آمیز زندگی می کند و دعوت به گفتمان در محیطی امن و علمی می نماید. روح اسلام روح وحدت و یگانگی است. نشر حقیقت اسلام به دست علماست و بالطبع همه دنیاطلبان که عظمت اسلام و عزت مسلمانان را برنمیتابند، اگر بخواهند اختلافی بین فرق مختلف و شیعه و سنی ایجاد کنند باید به سراغ علما بروند؛ طبیعی است تنها آنهایی که خودشان خود را عالم میدانند و علم را به عنوان وسیلهای برای مطرح کردن خودشان میدانند، با چنین جریانهایی همراه میشوند. مواردی بوده که عواملی از سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی غرب مثلا انگلیس، حقوق گرفتند تا با مباحث اعتقادی شیعه و سنی آشنا شوند و بعد به عنوان یک عالم شیعی یا سنی و به فرموده رهبری سنی آمریکایی و شیعه لندنی در میان مسلمانان به تفرقه افکنی مشغول شوند. بصیرت علما مقدم بر بصیرت مسلمانان است؛ ما عالمانی که به لحاظ علمی مطرح اما به لحاظ سیاسی ساده لوح باشند در میان علمای شیعه و اهل سنت فراوان داشته و داریم؛ افرادی که در تله دشمنان اسلام گرفتارشدند و به جای اینکه علمشان موجب روشنگری شود و در جهت عزت اسلام باشد خود اینها آتش بیار معرکه دشمن شده و سبب تفرقه و اختلاف شدند. دشمنان از ظرفیت علما برای ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی استفاده میکنند. تودههای مردم چه شیعه و چه سنی، حقیقت اسلام را از زبان علما دریافت میکنند. این خیلی مهم است که مردم مسلمان اعم از شیعه وسنی چهره شناس باشند و سراغ کسی که ادعای عالمی دارد اما در عملکرد خود بصیرت لازم برای شناخت دشمن و توطئههایش را ندارد، نروند. قطعاً چنان چه تبلیغ اسلام حقیقی در کشورهای اسلامی از سوی علما و دولتمردان پیش از این دنبال میشد، امروز شاهد بروز و پیدایش جریانهایی نبودیم. بر همین اساس است که امروز شیعه و سنی در یمن از حملات آل سعود و متحدانش در امان نیست و مسلمانان شیعه در بحرین نیز به دست نیروهای نظامی عربستان به خاک و خون کشیده میشوند. همچنین تکفیریهای تروریست نیز، به مدد و یاری همه جانبه آل سعود و وهابیت ، چند سالی است شاهد فجیعترین جنایات در طول تاریخ است. از این نظر، وظیفه سنگین علما در بصیرت بخشی و مفتضح نمودن علمای شیعه لندنی و سنی آمریکایی بیش از پیش سنگینتر شده است.
چرا کسی که به اهل سنت اهانت کند شیعه انگلیسی خوانده می شود؟
مسئله شیعه لندنی و سنی آمریکایی یک مسئله انحرافی است که باید آن را در مباحث جریان شناسی در دل دشمن شناسی مطرح کرد؛ در این سناریو، لندن شیعه معرفی میکند و آمریکا سنی. امروز به وضوح میبینیم که شیعه لندنی و سنی آمریکایی هر دو مسئله ایجاد کردهاند اما نباید فریب این دو جریان و حامیانشان را خورد. معیارها و علامتهای این دو جریان روشن است؛ ایجاد تفرقه و درگیری درونتشکیلاتی در میان جامعه سنی و شیعی از جمله مهمترین معیارها برای شناخت شیعه لندنی و سنی آمریکایی است. مسلمان واقعی چه شیعه و چه سنی، مشترکات اسلام را رها نمیکند تا در کنار دشمنان اسلام علیه مسلمان دیگری بایستد. بنابراین شیعه لندنی و سنی آمریکایی در راستای تأمین منافع دشمنان اسلام علم شده است و هیچ ربطی به اسلام و مسلمانان ندارد.
بی شک جهان اسلام امروز بیش از هر ملت و امت دیگری نیازمند اتحاد و همدلی است . روح اسلام در نشر عقاید درست و صحیح اسلامی، اتحاد و انسجام است و اختلافات جزیی در مسائل عملی اسلامی مثل احکام و فقه و شریعت است ولی از لحاظ اصول اعتقادی و مبانی اعتقادی شیعه و سنی خیلی تفاوتی ندارند بلکه اشتراکات بسیار مهمی دارند. مهمترین منبع مشترک، قرآن است که همه پایبند به آن هستند و گاهی ما در تفاسیر مربوط به قرآن میبینیم علمای شیعه از تفاسیر اهل سنت استفاده میکنند و بالعکس. همچنین در مباحث کلامی، فلسفی و عرفان و آنچه به اعتقادات مربوط میشود مثل اعتقاد به معاد و نبوت و احترام به پیامبراعظم(ص) و خاندان عصمت و طهارت اختلاف وجود دارد ولی قابل بحث است نه اینکه منشأ دعواهای سیاسی و اجتماعی باشد. تشیع و اسلام بطور عام ممکن است با خیلی از عقاید دیگر فرق و دیگر ادیان موافق نباشد و اشکالهایی را به عقاید و باورهای آنها وارد سازد ولی این در بحث علمی است ولی در بحث عمل می بینیم که با تمام ادیان و مذاهب و فرق در صلح و دوستی و با همنشینی مسالمت آمیز زندگی می کند و دعوت به گفتمان در محیطی امن و علمی می نماید.
روح اسلام روح وحدت و یگانگی است. نشر حقیقت اسلام به دست علماست و بالطبع همه دنیاطلبان که عظمت اسلام و عزت مسلمانان را برنمیتابند، اگر بخواهند اختلافی بین فرق مختلف و شیعه و سنی ایجاد کنند باید به سراغ علما بروند؛ طبیعی است تنها آنهایی که خودشان خود را عالم میدانند و علم را به عنوان وسیلهای برای مطرح کردن خودشان میدانند، با چنین جریانهایی همراه میشوند. مواردی بوده که عواملی از سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی غرب مثلا انگلیس، حقوق گرفتند تا با مباحث اعتقادی شیعه و سنی آشنا شوند و بعد به عنوان یک عالم شیعی یا سنی و به فرموده رهبری سنی آمریکایی و شیعه لندنی در میان مسلمانان به تفرقه افکنی مشغول شوند.
بصیرت علما مقدم بر بصیرت مسلمانان است؛ ما عالمانی که به لحاظ علمی مطرح اما به لحاظ سیاسی ساده لوح باشند در میان علمای شیعه و اهل سنت فراوان داشته و داریم؛ افرادی که در تله دشمنان اسلام گرفتارشدند و به جای اینکه علمشان موجب روشنگری شود و در جهت عزت اسلام باشد خود اینها آتش بیار معرکه دشمن شده و سبب تفرقه و اختلاف شدند.
دشمنان از ظرفیت علما برای ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی استفاده میکنند. تودههای مردم چه شیعه و چه سنی، حقیقت اسلام را از زبان علما دریافت میکنند. این خیلی مهم است که مردم مسلمان اعم از شیعه وسنی چهره شناس باشند و سراغ کسی که ادعای عالمی دارد اما در عملکرد خود بصیرت لازم برای شناخت دشمن و توطئههایش را ندارد، نروند.
قطعاً چنان چه تبلیغ اسلام حقیقی در کشورهای اسلامی از سوی علما و دولتمردان پیش از این دنبال میشد، امروز شاهد بروز و پیدایش جریانهایی نبودیم.
بر همین اساس است که امروز شیعه و سنی در یمن از حملات آل سعود و متحدانش در امان نیست و مسلمانان شیعه در بحرین نیز به دست نیروهای نظامی عربستان به خاک و خون کشیده میشوند. همچنین تکفیریهای تروریست نیز، به مدد و یاری همه جانبه آل سعود و وهابیت ، چند سالی است شاهد فجیعترین جنایات در طول تاریخ است. از این نظر، وظیفه سنگین علما در بصیرت بخشی و مفتضح نمودن علمای شیعه لندنی و سنی آمریکایی بیش از پیش سنگینتر شده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] از چه زمانی مسلمین به شیعه و سنی تقسیم شدند و چرا تعداد سنی ها از شیعیان بیشتر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] آیا در تاریخ شیعه، تعبیر به برادران اهل سنت آمده است؟ مگر اهل سنت، برادر ما شیعیان هستند؟
- [آیت الله بهجت] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنی چه طور؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا در صورت نبودن روحانی شیعی، عالم سُنّی میتواند نماز میّت شیعه را بخواند و با نبودن عالم سُنّی، آیا عالم شیعی میتواند بر میّت سُنّی نماز بخواند یا خیر؟
- [سایر] فرق سنی و شیعه چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر در نماز میت شیعه، عمدی به روش اهل سنت با تکتیف نماز خوانده شود چه حکمی دارد؟
- [سایر] 1. آیا یک زن سنی می تواند با یک مرد شیعه ازدواج کند؟ 2. اگر یک زن سنی با یک مرد شیعه ازدواج نماید آیا مهم است که در کدام مسجد پیمان ازدواج را اجرا نمایند؟ 3. اگر یک زن سنی با یک شیعه ازدواج نماید، فرزندان آنها کدام طرفی باید باشند؟ شیعه یا سنی؟ و شما کدام راه را انتخاب می کنید؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله مظاهری] باید بعد از نماز عید فطر و قربان، اگر به جماعت خوانده میشود، دو خطبه نظیر خطبههای نماز جمعه خوانده شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر امام یا مأموم بخواهد نمازی را که به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند، اشکال دارد.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است نماز آیات به جماعت بجا آورده شود و کیفیّت جماعت آن مانند نمازهای واجب شبانهروزی است که به جماعت خوانده میشوند.
- [آیت الله بروجردی] اگر امام یا مأموم بخواهد نمازی را که به جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند، اشکال دارد.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر امام یا مأموم بخواهد در نمازی که به جماعت خوانده، دوباره برای مأموم دیگری که جماعت نخوانده امام شود، و به جماعت بخواند جایز است. ولی اگر بخواهد برای دفعه سوم باز با جماعت بخواند اشکال دارد.