حکم ربا در مسیحیت چیست؟
حکم ربا در مسیحیت چیست؟ وجود ربا یکی از مهمترین فصول ممیزه اقتصاد سرمایه داری از اقتصاد اسلامی است. بهره، از نگاه اقتصاددانان غربی در حقیقت ستون فقرات و از ضروریات اقتصاد سرمایه داری به حساب آمده و به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای اقتصاد کلان نظامهای لیبرال - سرمایه داری ، تاثیر غیر قابل انکاری دارد و از عرضه و تقاضای پول گرفته تا پس انداز، تولید، اشتغال، عرضه و تقاضای کل و ورود و خروج سرمایه، همه تحت تاثیر نرخ بهره هستند. در مقابل، در اقتصاد اسلامی ربا به شدت نهی شده تا جایی‌که قرآن ادامه ربا خواری را جنگ با خدا و رسول(ص) می نامد و حدیث شریف، یک درهم ربا را برابر هفتاد بار زنا با محرم در خانه کعبه قلمداد می‌کند. اقتصاد دانان مسلمان معایب زیادی را برای نظام اقتصادی ربا زده قائل هستند؛ از جمله: محدودیت سرمایه گذاری و راکد ماندن بخش مهمی از سرمایه های نقدی جامعه؛ ورشکستگی و بحران اقتصادی به دلیل تعهدات ربوی نامتوازن با عملکرد اقتصادی بنگاه‌های تولیدی؛ عاملیت بالقوه ربا برای ایجاد تورم؛ سلطه عامل سرمایه بر اقتصاد؛ بیمه کردن عامل سرمایه از تمام خطرها و متوجه کردن همه آنها به عامل نیروی کار.‌ به جهت ارائه بهتر مطلب خویش درخصوص تاریخچه ربا در جوامع و مذاهب مختلف، تلخیصی از فصل اول کتاب (ربا، پیشینه تاریخی، ربا در قرآن و سنت، انواع ربا و فرار از ربا) (1) ارائه می دهیم.‌ ربا در مذاهب مختلف: ربا در آیین یهود را مورد تدقیق قرار دادیم.‌ ربا در مسیحیت: با مطالعه انجیل معلوم می شود که بیشتر تعالیم و دستورهای حضرت عیسی(ع) جنبه پند و اندرز و نصایح اخلاقی دارد و بعد تشریعی آنها اندک است؛ لذا حضرت مسیح(ع) احکام و قوانین کمتری آورد و بیشتر درصدد اجرای احکام تورات بود. آن حضرت در این‌باره فرمود: (گمان مبرید که آمده ام تورات یا صحف انبیا را باطل سازم، بلکه برای تکمیل آنها آمده‌ام).(انجیل متی، فصل5، آیه های 17-19، ص80) بنابراین دستورهایی که از تورات برای تحریم ربا نقل نمودیم، شامل آیین حضرت مسیح(ع) نیز می شود. درعین حال، برخی از نصوص انجیل را در تایید این مطلب بیان می کنیم: (اگر به کسانی قرض بدهید که انتظار پاداش از آنها دارید، چه فضیلتی برای شما متصور است).(انجیل لوقا، فصل6، آیه‌های 34و35، ص102) (اگر به کسانی قرض دهید که امید بازگرداندن را از آنها دارید، چه فضیلتی برای شما دارد! گناهکاران نیز به همدیگر قرض ربوی می‌دهند تا آنها مثل آنها را برگردانند).(همان) نظر بزرگان کلیسا تا عصر رنسانس علمای مسیحیت همصدا با کتاب مقدس، ربا را تحریم کردند و کوشیدند با بیان حکمت تحریم ربا، مردم را از ارتکاب این گناه باز دارند. قدیس گریگوار دونین، ربا را گرفتن مال دیگران می دانست. او درباره ربا می گوید: (ربا نتیجه آمیزشی است که خلاف فطرت و طبیعت است؛ زیرا فطرتا زیاد شدن؛ به اشیای زنده اختصاص دارد، درحالی که پول نقد عقیم و ناز است). او نیز می گوید: (کسی که قرض یا بهره می دهد، احتیاج قرض کننده را بیشتر می کند، علاوه بر اینکه خود او نیز دچار اضطراب و تشویش می شود که مبادا بدهکار طلبش را ندهد).(مصرف التنمیه الاسلامی، ص92) سکوبار می گوید: (اگر کسی معتقد باشد که ربا معصیت نیست، کافر است!). پدر یونی می گوید: (رباخواران شرف خود را در زندگانی دنیا از دست داده‌اند و پس از مرگ شایستگی کفین و مراسم دینی را ندارند).(ابراهیم بدوی، نظریه الربا المحرم، ص5) سن توما که نظریاتش در تعالیم کلیسا جایگاه ویژه ای دارد، برای دفاع قانون کلیسا در حرمت ربا، دلیلهای زیر را ارائه نموده است: 1- پول نازاست، یعنی مولد ثروت نیست. 2- بین اشیای مصرفی و سایر اشیا باید فرق گذاشت. چیزهایی که با مصرف از بین نمی روند مانند خانه و زمین، مالکشان می‌تواند بدون فروش‌اصل آنها حق استفاده از آنها را به دیگری واگذار کند و اجاره بگیرد؛ ولی درمورد اشیای مصرفی که انتقال حق استفاده از آنها بدون انتقال مالکیتشان مقدور نیست، گرفتن اجاره و بهره نامشروع است زیرا وام گیرنده مجبور به پرداخت دو نوع بها می گردد: یکی برای مالکیت وام؛ و دیگری برای استعمال آن؛ یعنی بهره. 3- بهره بهای زمان است و چون زمان متعلق به خداست وام دهنده حق گرفتن بهره را ندارد. 4- بهره ثمره پول نیست، بلکه نتیجه عمل شخص وام گیرنده است. بنابراین بر او لازم نیست که بیش از آنچه قرض گرفته است را برگرداند. 5- کسی که بهره می دهد، آن‌را با رضایت و خشنودی نمی پردازد بلکه تحت فشار احتیاج به قرض دست به این کار می‌زند. (الربا فقیها و اقتصادیا، ص327؛ سیر اندیشه اقتصادی، ص 15 و 16؛ عبد الرزاق سنهوری، مصادر الحق فی الفقه الاسلامی، ج1، ص195) پیدایش رباخواری در مسیحیت قرن های زیادی ربا از سوی کلیسا و قوانین مدنی کشورهای مسیحی، ممنوع اعلام شده بود. کلیسا مسیحیان رباخوار را با یهودیان برابر می شمرد و برای آنان مجازاتهایی اعمال می کرد. اما از قرن 12 تا 15 میلادی به علت گسترش ارتباط بین شرق و غرب، تحولات بزرگی در تمام زمینه ها ازجمله در فعالیت‌های اقتصادی پدید آمد و به تدریج، زمینه ترویج ربا در میان عموم مردم فراهم شد. گسترش صنعت و بازرگانی مستلزم به‌کارگیری پس اندازهای راکد جامعه در معاملات بود. برای کشورهایی که درگیر جنگ یا مشکلات دیگری بودند، قرض کردن بسیار آسانتر از اخذ مالیات بود. اصناف هم قرض می گرفتند و هم قرض می دادند و در هر دو صورت، (بهره) رکن اصلی معامله را تشکیل می داد. مالکانی که مشغول توسعه املاک خویش یا عازم جنگهای صلیبی بودند، از وام دهندگان استقبال خوبی نمودند. کلیساها و دیرها که روزی پرچم مبارزه علیه رباخواری را برافراشته بودند، برای مقابله با افزایش روزافزون قیمت ها و یا رهایی از پیامدهای بحرانهای مالی، دست نیاز به‌سوی یهودیان که بزرگترین منابع مالی در اختی ارشان بود دراز نمودند.(موسوعه الاقتصاد الاسلامی، ص388؛ نظریه الربا المحرم، ص5-6) ‌ربا در ایران باستان: در ایران بازرگانی بیشتر در دست افراد غیر ایرانی، مانند بابلیان و فنیقیان و یهودیان بود؛ زیرا ایرانیان تجارت را کار پستی می شمردند و بازار را کانون دروغ و فریب می دانستند. مزد، وام و سود سرمایه را پیش از آنکه سکه پول از لودیا به ایران بیاید، با کالا می پرداختند. رباخواری در میان ایرانیان رایج نبود، ولی بازپرداخت وام را امر واجب و مقدسی می شمردند. پی نوشت‌: ‌ ‌1 - ربا، بخش فرهنگی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، موسسه بوستان کتاب، 1381.
عنوان سوال:

حکم ربا در مسیحیت چیست؟


پاسخ:

حکم ربا در مسیحیت چیست؟

وجود ربا یکی از مهمترین فصول ممیزه اقتصاد سرمایه داری از اقتصاد اسلامی است. بهره، از نگاه اقتصاددانان غربی در حقیقت ستون فقرات و از ضروریات اقتصاد سرمایه داری به حساب آمده و به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای اقتصاد کلان نظامهای لیبرال - سرمایه داری ، تاثیر غیر قابل انکاری دارد و از عرضه و تقاضای پول گرفته تا پس انداز، تولید، اشتغال، عرضه و تقاضای کل و ورود و خروج سرمایه، همه تحت تاثیر نرخ بهره هستند. در مقابل، در اقتصاد اسلامی ربا به شدت نهی شده تا جایی‌که قرآن ادامه ربا خواری را جنگ با خدا و رسول(ص) می نامد و حدیث شریف، یک درهم ربا را برابر هفتاد بار زنا با محرم در خانه کعبه قلمداد
می‌کند. اقتصاد دانان مسلمان معایب زیادی را برای نظام اقتصادی ربا زده قائل هستند؛ از جمله: محدودیت سرمایه گذاری و راکد ماندن بخش مهمی از سرمایه های نقدی جامعه؛ ورشکستگی و بحران اقتصادی به دلیل تعهدات ربوی نامتوازن با عملکرد اقتصادی بنگاه‌های تولیدی؛ عاملیت بالقوه ربا برای ایجاد تورم؛ سلطه عامل سرمایه بر اقتصاد؛ بیمه کردن عامل سرمایه از تمام خطرها و متوجه کردن همه آنها به عامل نیروی کار.‌
به جهت ارائه بهتر مطلب خویش درخصوص تاریخچه ربا در جوامع و مذاهب مختلف، تلخیصی از فصل اول کتاب (ربا، پیشینه تاریخی، ربا در قرآن و سنت، انواع ربا و فرار از ربا) (1) ارائه می دهیم.‌
ربا در مذاهب مختلف: ربا در آیین یهود را مورد تدقیق قرار دادیم.‌
ربا در مسیحیت: با مطالعه انجیل معلوم می شود که بیشتر تعالیم و دستورهای حضرت عیسی(ع) جنبه پند و اندرز و نصایح اخلاقی دارد و بعد تشریعی آنها اندک است؛ لذا حضرت مسیح(ع) احکام و قوانین کمتری آورد و بیشتر درصدد اجرای احکام تورات بود. آن حضرت در این‌باره فرمود: (گمان مبرید که آمده ام تورات یا صحف انبیا را باطل سازم، بلکه برای تکمیل آنها آمده‌ام).(انجیل متی، فصل5، آیه های 17-19، ص80)
بنابراین دستورهایی که از تورات برای تحریم ربا نقل نمودیم، شامل آیین حضرت مسیح(ع) نیز می شود. درعین حال، برخی از نصوص انجیل را در تایید این مطلب بیان می کنیم: (اگر به کسانی قرض بدهید که انتظار پاداش از آنها دارید، چه فضیلتی برای شما متصور است).(انجیل لوقا، فصل6، آیه‌های 34و35، ص102) (اگر به کسانی قرض دهید که امید بازگرداندن را از آنها دارید، چه فضیلتی برای شما دارد! گناهکاران نیز به همدیگر قرض ربوی می‌دهند تا آنها مثل آنها را برگردانند).(همان)

نظر بزرگان کلیسا
تا عصر رنسانس علمای مسیحیت همصدا با کتاب مقدس، ربا را تحریم کردند و کوشیدند با بیان حکمت تحریم ربا، مردم را از ارتکاب این گناه باز دارند. قدیس گریگوار دونین، ربا را گرفتن مال دیگران می دانست. او درباره ربا می گوید: (ربا نتیجه آمیزشی است که خلاف فطرت و طبیعت است؛ زیرا فطرتا زیاد شدن؛ به اشیای زنده اختصاص دارد، درحالی که پول نقد عقیم و ناز است). او نیز می گوید: (کسی که قرض یا بهره می دهد، احتیاج قرض کننده را بیشتر می کند، علاوه بر اینکه خود او نیز دچار اضطراب و تشویش می شود که مبادا بدهکار طلبش را ندهد).(مصرف التنمیه الاسلامی، ص92)
سکوبار می گوید: (اگر کسی معتقد باشد که ربا معصیت نیست، کافر است!). پدر یونی می گوید: (رباخواران شرف خود را در زندگانی دنیا از دست داده‌اند و پس از مرگ شایستگی کفین و مراسم دینی را ندارند).(ابراهیم بدوی، نظریه الربا المحرم، ص5)
سن توما که نظریاتش در تعالیم کلیسا جایگاه ویژه ای دارد، برای دفاع قانون کلیسا در حرمت ربا، دلیلهای زیر را ارائه نموده است: 1- پول نازاست، یعنی مولد ثروت نیست. 2- بین اشیای مصرفی و سایر اشیا باید فرق گذاشت. چیزهایی که با مصرف از بین نمی روند مانند خانه و زمین، مالکشان می‌تواند بدون فروش‌اصل آنها حق استفاده از آنها را به دیگری واگذار کند و اجاره بگیرد؛ ولی درمورد اشیای مصرفی که انتقال حق استفاده از آنها بدون انتقال مالکیتشان مقدور نیست، گرفتن اجاره و بهره نامشروع است زیرا وام گیرنده مجبور به پرداخت دو نوع بها می گردد: یکی برای مالکیت وام؛ و دیگری برای استعمال آن؛ یعنی بهره. 3- بهره بهای زمان است و چون زمان متعلق به خداست وام دهنده حق گرفتن بهره را ندارد. 4- بهره ثمره پول نیست، بلکه نتیجه عمل شخص وام گیرنده است. بنابراین بر او لازم نیست که بیش از آنچه قرض گرفته است را برگرداند. 5- کسی که بهره می دهد، آن‌را با رضایت و خشنودی نمی پردازد بلکه تحت فشار احتیاج به قرض دست به این کار می‌زند. (الربا فقیها و اقتصادیا، ص327؛ سیر اندیشه اقتصادی، ص 15 و 16؛ عبد الرزاق سنهوری، مصادر الحق فی الفقه الاسلامی، ج1، ص195)

پیدایش رباخواری در مسیحیت
قرن های زیادی ربا از سوی کلیسا و قوانین مدنی کشورهای مسیحی، ممنوع اعلام شده بود. کلیسا مسیحیان رباخوار را با یهودیان برابر می شمرد و برای آنان مجازاتهایی اعمال می کرد. اما از قرن 12 تا 15 میلادی به علت گسترش ارتباط بین شرق و غرب، تحولات بزرگی در تمام زمینه ها ازجمله در فعالیت‌های اقتصادی پدید آمد و به تدریج، زمینه ترویج ربا در میان عموم مردم فراهم شد. گسترش صنعت و بازرگانی مستلزم به‌کارگیری پس اندازهای راکد جامعه در معاملات بود. برای کشورهایی که درگیر جنگ یا مشکلات دیگری بودند، قرض کردن بسیار آسانتر از اخذ مالیات بود. اصناف هم قرض می گرفتند و هم قرض می دادند و در هر دو صورت، (بهره) رکن اصلی معامله را تشکیل می داد.
مالکانی که مشغول توسعه املاک خویش یا عازم جنگهای صلیبی بودند، از وام دهندگان استقبال خوبی نمودند. کلیساها و دیرها که روزی پرچم مبارزه علیه رباخواری را برافراشته بودند، برای مقابله با افزایش روزافزون قیمت ها و یا رهایی از پیامدهای بحرانهای مالی، دست نیاز به‌سوی یهودیان که بزرگترین منابع مالی در اختی ارشان بود دراز نمودند.(موسوعه الاقتصاد الاسلامی، ص388؛ نظریه الربا المحرم، ص5-6)

‌ربا در ایران باستان:
در ایران بازرگانی بیشتر در دست افراد غیر ایرانی، مانند بابلیان و فنیقیان و یهودیان بود؛ زیرا ایرانیان تجارت را کار پستی می شمردند و بازار را کانون دروغ و فریب می دانستند. مزد، وام و سود سرمایه را پیش از آنکه سکه پول از لودیا به ایران بیاید، با کالا می پرداختند. رباخواری در میان ایرانیان رایج نبود، ولی بازپرداخت وام را امر واجب و مقدسی می شمردند.

پی نوشت‌: ‌
‌1 - ربا، بخش فرهنگی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، موسسه بوستان کتاب، 1381.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین