من همیشه به پسرها حسرت می خورم. این موضوع خیلی منو ناراحت و افسرده میکنه. اصلا از دختر بودن خودم بدم میاد. من چیکار کنم خیلی اذیت میشم؟
من همیشه به پسرها حسرت می خورم. این موضوع خیلی منو ناراحت و افسرده میکنه. اصلا از دختر بودن خودم بدم میاد. من چیکار کنم خیلی اذیت میشم؟ با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید، خواهر عزیز قبل پاسخ به پرسش اصلی شما، از شما می خواهم که با دقت نگاهی به نوشته های زیر بیندازید! نقش تعیین کننده زن در بقاء و رشد جامعه بشری همیشه مورد توجّه مثبت و منفی اندیشمندان، سیاست مداران، مدیران و رهبران جوامع بوده است. تاریخ، گویای این واقعیت است که زن در کنار مرد در تمدّن بشری مستقیم و غیر مستقیم نقش آفرین بوده است ولی از دیرزمان و با انگیزه های مختلف از حقوق الهی و انسانی خود محروم گردیده است و این نگرش منفی از دیر باز در برخی از ملل، قبائل و خانواده ها نهادینه گشته و الگوی ثابت ذهنی و رفتاری آنها شده بطوری که فرزندان خود را نیز با این الگوی ذهنی پرورش داده اند و لذا دختران در اینگونه خانواده ها احساس درجه دو بودن و کمبود می نمایند و به ناخودآگاه از دختر بودن خودشان ناراضی هستند. البته ناگفته پیداست که این نگرش حکایت از یک فقر فرهنگی و نگرش غیر الهی و اسلامی می کند. تاریخ، این حقیقت را در سینه خود ثبت کرده است که پیامبران و اولیای الهی هم در احقاق حقوق و هم در ایفای نقش سالم و سازنده زنان، برترین جریان سازی و هدایت را داشته اند و چه مشخصه ای بالاتر از این که دلبندترین و محبوب ترین و دوست داشتنی ترین شخص نزد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که با عنوان رحمت عالمیان شناخته می‌شود، دختر گرامی ایشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بوده است!. در آموزه های اسلامی، علی رغم تفاوتهای جنسیتی میان جنس مذکّر و مؤنّث، و تفاوت وظایف که از این تفاوت جنسیتی برمی‌خیزد و با توجه به علم و حکمت خداوند شکل گرفته است، از جهت منزلت انسانی تفاوتی نیست و آنچه ملاک سنجش است در یک نگاه کلّی (تقوا) است. قرآن کریم خطاب به مردان و زنان می فرماید: (ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامی ترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست. خداوند دانا و خبیر است.) یعنی معیار خوب و بد بودن، (قُرب) و (بُعد) الهی است و در این باره هیچ فرقی میان انسانها از نظر جنسیّت نیست. بی تردید با آنکه بسیاری از اوصاف، تکالیف و حتّی حقوقی که در قرآن کریم برای اهل ایمان ذکر شده است چه در حوزه عبادات، اقتصاد، اخلاق و غیره مشترک میان مردان و زنان مؤمن است و هر کسی که در این اوصاف و تکالیف از دیگری سبقت بگیرد، از پاداش الهی برخوردار و نزد خداوند محبوب تر خواهد بود. در برخی آیات نیز اوصاف، نشانه ها و تکالیفی آمده است که مستقلاً برای زنان است. قرآن کریم که قانون اساسی اسلام است، به احیاء و اصلاح جایگاه زن در جامعه پرداخته است. و به حقیقت، تحوّلی مثبت و شگرف در تکریم شخصیت و حقوق زنان پدید آورده است و با دقّت در آیات قرآن روشن می شود که این تحوّل و تکریم، همه در سیر (نظام اجتماعی احسن) قابل تبیین و شکل گیری است. آغاز این تحوّل و حرکت شگرف اسلامی و انسانی را می‌توان در برخورد بسیار شدید پیامبر با نوع نگرش منفی و ذلت بار به زن یافت، نگرش غیر انسانی ای که تبلور آن در پدیده شوم زنده به گور کردن دختران قابل مشاهده بود. زنده به گور کردن دختران در دوران جاهلیّت، عمق تحقیر شخصیت زن را هویدا می سازد و مبارزه اسلام با این پدیده شوم، اوج تکریم و تجلّی ارزشهای والای انسانی زن را پدیدار می کند.در سیره امامان معصوم علیهم السلام نیز اگر کسی از داشتن فرزند دختر احساس ناخشنودی می کرد، آن بزرگواران با آنان برخورد می کردند و سعی داشتند تا رسوبات جاهلی را از ذهن آنان پاک کنند. در حدیثی چنین نقل شده که فردی از یاران امام جعفر صادق علیه السلام دختردار شد، حضرت نزد او رفت، دید خشمگین است، فرمود: (اگر خداوند به تو وحی کند که آیا می خواهی چیزی را من برای تو انتخاب کنم یا تو برای خودت انتخاب می کنی؟ چه پاسخ می دهی؟) آن مرد گفت: به خدا عرض می کنم: آنچه را تو برایم بپسندی و انتخاب کنی، می پسندم. امام صادق علیه السلام فرمود: (اکنون خداوند فرزند دختر را برای تو انتخاب کرده است.) سپس فرمود: (آن عالم و ولیّ خدا (خضر علیه السلام ) که همراه موسی علیه السلام بود و آن پسر بچه را کشت، خداوند از قول او فرمود: ما آن پسر را کشتیم چراکه بیم آن بود پدر و مادرش را به طغیان و کفر وادارد، از این رو خواستیم پروردگارشان به جای او فرزندی پاک تر و با محبّت تر به آن پدر و مادر بدهد.) امام صادق علیه السلام در ادامه فرمود:(خداوند به آن دو، دختری عنایت کرد که از او و نسل وی هفتاد پیامبر به دنیا آمدند.)گاه می شد که افرادی از امامان علیهم السلام برای داشتن فرزند پسر دعایی طلب می کردند، امّا معصومان علیهم السلام دختر را برای آنان می پسندیدند. به عنوان نمونه در حدیثی آمده است: یحیی بن زکریا از اصحاب امام هادی علیه السلام نامه ای به آن حضرت نوشت و عرض کرد: همسرم باردار است، دعا کن خداوند پسری روزی ام گرداند! امام علیه السلام در پاسخ او نوشت: (چه بسا دختری که از پسر بهتر است.)در تاریخ می خوانیم که گاه برخی از پیامبران، از خداوند درخواست فرزند دختر می کردند تا از رأفت و دلسوزی او بهره مند شوند. به عنوان مثال حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند تقاضا کرد به وی دختری عنایت فرماید تا بعد از مرگش برای او گریه کند. در سیره امام راحل و رهبری هم برخورد با نگرش جاهلانه غربی ها و متحجرانه برخی از خودی ها به زن به وضوح قابل مشاهده است و شما می توانید با مراجعه به صحیفه امام از آن مطلع گردید. خواهر گرامی، این مطلب درست است که هم اکنون نیز بخاطر برخی از فقرهای فرهنگی موجود در برخی از خانواده ها تفاوت وتبعیض بین دختر وپسر ملموس است، ولی در نظرداشته باشید که مکمل شخصیت و هستی مرد زن است و مکمل شخصیت و هستی زن مرد می باشد، و مردها بدون زنها ناقص‌اند! و بدین جهت از قدرتی برابر و یا حتی بالاتر از مرد برخوردار هستند. اگر چه خداوند بنا بر مصالح عالی آفرینش قدرت فیزیکی را در وجود مرد نهاده است اما کلید تسخیر آنرا با اعطای نیروی مهر، محبت و عاطفه به زنان عطا کرده است. به طوری که در تواریخ آورده شده حتی قدرتمند ترین مردان نیز مسحور همسرشان بوده اند. البته باید این قدرت که موهبتی است الهی را بشناسید و در راه سعادت دنیوی و اخروی از آن بهره بگیرید. شما بخاطر یک اشتباه شناختی که ریشه در نگرش خانواده شما به زن دارد دچار این حالت شده اید لذا برای رهایی از آن باید به اصلاح این اشتباه شناختی خود که نگاه درجه دومی به زن است، بپردازید. برای این کار پرداختن به امور زیر به شما پیشنهاد می شود: 1- مطالعه کتابهایی در مورد زنان موفق و دانشمند که هزاران مرد آرزوی رسیدن به جایگاه آنها را داشته اند. از جمله کتاب زنان مسلمان که تاریخ مفصلی از زنان مسلمان از صدر اسلام تا زمان معاصر در آن آورده شده است. 2- مطالعه کتابهایی در مورد حقوق زن در اسلام، همانند کتاب استاد شهید مرتضی مطهری، و کتاب زن در آینه جمال و جلال الهی که توسط آیه الله جوادی آملی نوشته شده است. 3- دیدن فیلم هایی که در مورد زنان تاثیر گذرا در تاریخ ساخته شده. 4- دیدار و گفتگو با زنان موفق و مسلمانی که مبتلا به خطای شناختی ای که شما به آن مبتلا هستید، نیستند و با باور قلبی به اهمیت ویژه جایگاه خویش و مسئولیت زن بودن با نشاط و پویایی در زندگی پیش می روند. نکته پایانی اینکه نوع نگرش برخی از غربی ها به زن که مطالعات جدید فیمینیسم روانشناسی( نه فیمینیسم سیاسی که ابزاری برای سلطه است) را نادیده می گیرند، همان نگرش جاهلانه و ابزاری به زن است اما در پوششی مدرن. در حالی که مطالعات جدیدشان که همگرایی زیادی با نظرات اسلام پیرامون زن دارد، نگرش جاهلانه آنها را در مورد زن بشدت رد می نماید. موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده : غلامرضا مهرانفر
عنوان سوال:

من همیشه به پسرها حسرت می خورم. این موضوع خیلی منو ناراحت و افسرده میکنه. اصلا از دختر بودن خودم بدم میاد. من چیکار کنم خیلی اذیت میشم؟


پاسخ:

من همیشه به پسرها حسرت می خورم. این موضوع خیلی منو ناراحت و افسرده میکنه. اصلا از دختر بودن خودم بدم میاد. من چیکار کنم خیلی اذیت میشم؟

با سلام و سپاس از اینکه مرکز ما را برای پاسخ و راهنمایی برگزیده اید، خواهر عزیز قبل پاسخ به پرسش اصلی شما، از شما می خواهم که با دقت نگاهی به نوشته های زیر بیندازید!
نقش تعیین کننده زن در بقاء و رشد جامعه بشری همیشه مورد توجّه مثبت و منفی اندیشمندان، سیاست مداران، مدیران و رهبران جوامع بوده است. تاریخ، گویای این واقعیت است که زن در کنار مرد در تمدّن بشری مستقیم و غیر مستقیم نقش آفرین بوده است ولی از دیرزمان و با انگیزه های مختلف از حقوق الهی و انسانی خود محروم گردیده است و این نگرش منفی از دیر باز در برخی از ملل، قبائل و خانواده ها نهادینه گشته و الگوی ثابت ذهنی و رفتاری آنها شده بطوری که فرزندان خود را نیز با این الگوی ذهنی پرورش داده اند و لذا دختران در اینگونه خانواده ها احساس درجه دو بودن و کمبود می نمایند و به ناخودآگاه از دختر بودن خودشان ناراضی هستند. البته ناگفته پیداست که این نگرش حکایت از یک فقر فرهنگی و نگرش غیر الهی و اسلامی می کند. تاریخ، این حقیقت را در سینه خود ثبت کرده است که پیامبران و اولیای الهی هم در احقاق حقوق و هم در ایفای نقش سالم و سازنده زنان، برترین جریان سازی و هدایت را داشته اند و چه مشخصه ای بالاتر از این که دلبندترین و محبوب ترین و دوست داشتنی ترین شخص نزد پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) که با عنوان رحمت عالمیان شناخته می‌شود، دختر گرامی ایشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) بوده است!. در آموزه های اسلامی، علی رغم تفاوتهای جنسیتی میان جنس مذکّر و مؤنّث، و تفاوت وظایف که از این تفاوت جنسیتی برمی‌خیزد و با توجه به علم و حکمت خداوند شکل گرفته است، از جهت منزلت انسانی تفاوتی نیست و آنچه ملاک سنجش است در یک نگاه کلّی (تقوا) است. قرآن کریم خطاب به مردان و زنان می فرماید: (ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم، و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامی ترین شما نزد خداوند، باتقواترین شماست. خداوند دانا و خبیر است.) یعنی معیار خوب و بد بودن، (قُرب) و (بُعد) الهی است و در این باره هیچ فرقی میان انسانها از نظر جنسیّت نیست. بی تردید با آنکه بسیاری از اوصاف، تکالیف و حتّی حقوقی که در قرآن کریم برای اهل ایمان ذکر شده است چه در حوزه عبادات، اقتصاد، اخلاق و غیره مشترک میان مردان و زنان مؤمن است و هر کسی که در این اوصاف و تکالیف از دیگری سبقت بگیرد، از پاداش الهی برخوردار و نزد خداوند محبوب تر خواهد بود. در برخی آیات نیز اوصاف، نشانه ها و تکالیفی آمده است که مستقلاً برای زنان است. قرآن کریم که قانون اساسی اسلام است، به احیاء و اصلاح جایگاه زن در جامعه پرداخته است. و به حقیقت، تحوّلی مثبت و شگرف در تکریم شخصیت و حقوق زنان پدید آورده است و با دقّت در آیات قرآن روشن می شود که این تحوّل و تکریم، همه در سیر (نظام اجتماعی احسن) قابل تبیین و شکل گیری است. آغاز این تحوّل و حرکت شگرف اسلامی و انسانی را می‌توان در برخورد بسیار شدید پیامبر با نوع نگرش منفی و ذلت بار به زن یافت، نگرش غیر انسانی ای که تبلور آن در پدیده شوم زنده به گور کردن دختران قابل مشاهده بود. زنده به گور کردن دختران در دوران جاهلیّت، عمق تحقیر شخصیت زن را هویدا می سازد و مبارزه اسلام با این پدیده شوم، اوج تکریم و تجلّی ارزشهای والای انسانی زن را پدیدار می کند.در سیره امامان معصوم علیهم السلام نیز اگر کسی از داشتن فرزند دختر احساس ناخشنودی می کرد، آن بزرگواران با آنان برخورد می کردند و سعی داشتند تا رسوبات جاهلی را از ذهن آنان پاک کنند. در حدیثی چنین نقل شده که فردی از یاران امام جعفر صادق علیه السلام دختردار شد، حضرت نزد او رفت، دید خشمگین است، فرمود: (اگر خداوند به تو وحی کند که آیا می خواهی چیزی را من برای تو انتخاب کنم یا تو برای خودت انتخاب می کنی؟ چه پاسخ می دهی؟) آن مرد گفت: به خدا عرض می کنم: آنچه را تو برایم بپسندی و انتخاب کنی، می پسندم. امام صادق علیه السلام فرمود: (اکنون خداوند فرزند دختر را برای تو انتخاب کرده است.) سپس فرمود: (آن عالم و ولیّ خدا (خضر علیه السلام ) که همراه موسی علیه السلام بود و آن پسر بچه را کشت، خداوند از قول او فرمود: ما آن پسر را کشتیم چراکه بیم آن بود پدر و مادرش را به طغیان و کفر وادارد، از این رو خواستیم پروردگارشان به جای او فرزندی پاک تر و با محبّت تر به آن پدر و مادر بدهد.) امام صادق علیه السلام در ادامه فرمود:(خداوند به آن دو، دختری عنایت کرد که از او و نسل وی هفتاد پیامبر به دنیا آمدند.)گاه می شد که افرادی از امامان علیهم السلام برای داشتن فرزند پسر دعایی طلب می کردند، امّا معصومان علیهم السلام دختر را برای آنان می پسندیدند. به عنوان نمونه در حدیثی آمده است: یحیی بن زکریا از اصحاب امام هادی علیه السلام نامه ای به آن حضرت نوشت و عرض کرد: همسرم باردار است، دعا کن خداوند پسری روزی ام گرداند! امام علیه السلام در پاسخ او نوشت: (چه بسا دختری که از پسر بهتر است.)در تاریخ می خوانیم که گاه برخی از پیامبران، از خداوند درخواست فرزند دختر می کردند تا از رأفت و دلسوزی او بهره مند شوند. به عنوان مثال حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند تقاضا کرد به وی دختری عنایت فرماید تا بعد از مرگش برای او گریه کند. در سیره امام راحل و رهبری هم برخورد با نگرش جاهلانه غربی ها و متحجرانه برخی از خودی ها به زن به وضوح قابل مشاهده است و شما می توانید با مراجعه به صحیفه امام از آن مطلع گردید.
خواهر گرامی، این مطلب درست است که هم اکنون نیز بخاطر برخی از فقرهای فرهنگی موجود در برخی از خانواده ها تفاوت وتبعیض بین دختر وپسر ملموس است، ولی در نظرداشته باشید که مکمل شخصیت و هستی مرد زن است و مکمل شخصیت و هستی زن مرد می باشد، و مردها بدون زنها ناقص‌اند! و بدین جهت از قدرتی برابر و یا حتی بالاتر از مرد برخوردار هستند. اگر چه خداوند بنا بر مصالح عالی آفرینش قدرت فیزیکی را در وجود مرد نهاده است اما کلید تسخیر آنرا با اعطای نیروی مهر، محبت و عاطفه به زنان عطا کرده است. به طوری که در تواریخ آورده شده حتی قدرتمند ترین مردان نیز مسحور همسرشان بوده اند. البته باید این قدرت که موهبتی است الهی را بشناسید و در راه سعادت دنیوی و اخروی از آن بهره بگیرید.
شما بخاطر یک اشتباه شناختی که ریشه در نگرش خانواده شما به زن دارد دچار این حالت شده اید لذا برای رهایی از آن باید به اصلاح این اشتباه شناختی خود که نگاه درجه دومی به زن است، بپردازید. برای این کار پرداختن به امور زیر به شما پیشنهاد می شود:
1- مطالعه کتابهایی در مورد زنان موفق و دانشمند که هزاران مرد آرزوی رسیدن به جایگاه آنها را داشته اند. از جمله کتاب زنان مسلمان که تاریخ مفصلی از زنان مسلمان از صدر اسلام تا زمان معاصر در آن آورده شده است.
2- مطالعه کتابهایی در مورد حقوق زن در اسلام، همانند کتاب استاد شهید مرتضی مطهری، و کتاب زن در آینه جمال و جلال الهی که توسط آیه الله جوادی آملی نوشته شده است.
3- دیدن فیلم هایی که در مورد زنان تاثیر گذرا در تاریخ ساخته شده.
4- دیدار و گفتگو با زنان موفق و مسلمانی که مبتلا به خطای شناختی ای که شما به آن مبتلا هستید، نیستند و با باور قلبی به اهمیت ویژه جایگاه خویش و مسئولیت زن بودن با نشاط و پویایی در زندگی پیش می روند.
نکته پایانی اینکه نوع نگرش برخی از غربی ها به زن که مطالعات جدید فیمینیسم روانشناسی( نه فیمینیسم سیاسی که ابزاری برای سلطه است) را نادیده می گیرند، همان نگرش جاهلانه و ابزاری به زن است اما در پوششی مدرن. در حالی که مطالعات جدیدشان که همگرایی زیادی با نظرات اسلام پیرامون زن دارد، نگرش جاهلانه آنها را در مورد زن بشدت رد می نماید.
موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
نویسنده : غلامرضا مهرانفر





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین