می خواهم شاد باشم و احساس افسردگی نکنم. چیکار کنم؟ پرسشگر گرامی، خوشحالیم که شما مخاطب ما هستید. امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم. دوست بزرگوار، برای حل یک مشکل، لازم است که ابتدا آن مشکل، به صورت کامل تعریف گردد و ریشه ها و زمینه های مشکل ردیابی شوند. بنابراین درباره مشکل شما، چنانچه به سوالات زیر پاسخ می دادید، مطلب کاملتری از ما دریافت می کردید. راجع به سن و جنسیت و اعضای خانواده تان توضیح دهید. تعامل شما با خانواده تان به چه شکلی است؟ چند وقت است که به این مشکل دچار هستید؟ آیا اتفاق خاصی در زندگی، برایتان افتاده است که به این مشکل دچار شده اید؟ راجع به میزان خواب و اشتها و کارهای مورد علاقه و گذران ساعات زندگی توضیح می دادید؟ نگرش شما به مسائل زندگی به چه شکلی می باشد؟ با این وجود ما راجع به افسردگی توضیحاتی را خدمتتان تقدیم می کنیم و راه کارهایی برای بالا بردن شادکامی در زندگی به شما ارائه می دهیم. روان شناسان افسردگی را سرماخوردگی بیماری های روانی نام نهاده اند. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی کرده اند. احساس دمغی، بی حوصلگی، غمگینی،ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی، همگی تجربیات افسردگی رایج هستند(دیوید ال روزنهان، روان شناسی نابهنجاری، ترجمه یحیی سیدمحمدی، ارسباران، 1387). افسردگی اگر به صورت گذرا باشد امری طبیعی است و مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی زمانی که نشانه های بیمارگونه داشته باشد فرد باید با مراجعه به مشاور و روان درمانگر، تحت درمان قرار گیرد. تشخیص افسردگی اگر فردی پنج تا (یا بیشتر) از علایم زیر را در یک دوره یک هفتهای داشته باشد، دچار افسردگی اساسی شده است؛ البته به شرط این که این علایم ناشی از یک بیماری جسمانی نباشد : 1. خُلق افسرده در اکثر مواقع روز (مثل احساس غمگینی و پوچی). 2. کاهش قابل توجهی در علاقه یا احساس به فعالیتهای روزمرّه (تقریباً در همه روز). 3. بی خوابی یا پرخوابی تقریباً هر روز. 4. احساس خستگی مفرط تقریباً هر روز. 5. تحریک یا کندی روانی - حرکتی تقریباً هر روز. 6. احساس بیارزشی. 7. کاهش تمرکز و کاهش توانایی تفکر. 8. افکار خودکشی به صورت مکرر (البته بدون داشتن طرح خاص یا اقدام به خودکشی) درمان برای مقابله و درمان افسردگی، تکنیکهای متعددی موجود است. تا زمانی که افسردگی از شدت لازم برخوردار نباشد، نیازی به مصرف دارو نیست و با تکنیک های رفتار درمانی قابل درمان می باشد. البته برای درمان افسردگی مراجعه به مشاور و درمانگر ضروری می باشد. ما در اینجا توصیه های عملی را بیان می کنیم که با عمل به آنها می توانید شادی را به خودتان هدیه دهید و اعتماد به نفستان را ارتقاء دهید : 1- اولین کار و مهترین کاری که باید انجام دهید، این است که بینش خود را نسبت به این دنیا و سختیها و بلاهای آن عوض کنید. این دنیا پر از ناکامیها و حوادث تلخ و ناراحت کننده است؛ باید در کنار حوادث شیرین زندگی، تلخیها و ناکامی ها را نیز دید و دنیا را با تمام واقعیتش پذیرفت و با آن کنار آمد. نکته بعد در رابطه با دنیا این است که بسیار زودگذر است؛ چه خوب، چه بد، چه تلخ، چه شیرین، می گذرد. چیزی که نابود شدنی است، آن هم به اندازه یک چشم بر هم زدن، که غصه خوردن ندارد. باید غصه سرای ابدی و خانه همیشگی را خورد و خود را برای آنجا آماده کرد. یکی از علتهای این بلاها این است که به شیرینی دنیا دل خوش نکنیم و وابسته و فریفته آن نشویم و آخرت را از یاد نبریم. بنابراین می توان از این سختی ها نیز درس ها گرفت و توشه ها برداشت؛ بنابراین می توان گفت کسی بیش از دیگران گرفتار این سختی ها شده، احتمالا خدا برای او برنامه ای ویژه در نظر دارد. همانطور که یک آهنگر برای ساختن یک شمشیر زیبا، مجبور است ضربه های متعدد و سختی بر قطعه آهن بزند. به خاطر همین است که می گویند : هر که در این بزم مقرب تر است/ جام بلا بیشترش می دهند. 2. تعیین هدف؛ افرادی که از این بیماری رنج میبرند اغلب در زندگی روزمره غرق شدهاند. تعیین هدف برای افراد، حتی بدون از دست دادن انرژی که با افسردگی همراه است، به اندازه کافی مشکل است. این تکنیک به فرد میآموزد چگونه کارها را به بخشهای کوچکتر و آسانتر برای اجرا تبدیل کند. این عمل با کمک به افراد برای دوباره به دست آوردن حس کنترل بر زندگی با این بیماری مبارزه می کند. دوباره یافتن این قدرت، افکار مثبت و و احترام به خود را در شخص تقویت میکند. در هدف گذاری، از میان اهداف خود، هدفی را انتخاب کنید که امید بیشتری به موفقیت آن دارید و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تایید یا تکذیب دیگران نباشید. 3. واقع بین باشید. واقع بینی و پذیرفتن واقعیت و موقعیتی که در آن هستیم باعث کم شدن عذاب روحی و تلاش برای یافتن راه حل مشکل می گردد. 4. خود را همانطور که هستید قبول کنید. هر انسانی یک سری معایب و یکسری محاسن دارد که در بسیاری موارد توان تغییر آنها را ندارد؛ مثلا ممکن است فردی یک مشکل بدنی داشته باشد که همیشه بخاطر آن مشکل تحت فشار روانی باشد، ولی زمانی که بپذیرد که حال من این مشکل را دارم و توان تغییر آن را نیز ندارم و باید اینگونه زندگی کنم، چه کاری می توانم انجام دهم که صدمات کمتری ببینم و چگونه می توانم این ضعفم را از طرق دیگر جبران کنم، آرامش روانی بیشتری خواهد داشت. 5. بحران سازی نکنید. در مواجهه با مشکلات، آنها را از آنچه که هستند بزرگتر جلوه ندهید. بسیاری از افراد هستند که می گویند زمانی که با مشکلی مواجه می شویم به شدت آشفته و مضطرب می شویم ولی بعد از مدتی متوجه می شویم که آن مشکل آنقدرها هم صدمه زننده نبوده و به راحتی قابل حل بوده است. پس در برابر مشکلات نباید واکنش افراطی از خود نشان دهید. سعی کنید مشکل را آنگونه که هست ببینید نه بزرگتر، زیرا ما می دانیم که هر مشکلی راه حلی دارد. 6. به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی های خود نگاه کنید و هرگز نتیجه بدی را پیش بینی نکنید، زیرا مشکلات به اندازه ای مهم هستند که ما آنها را مهم می پنداریم. 7. به ندای منفی درونی خود و تلقین های مخرب و نگران کننده دیگران بی توجه باشید و سعی کنید عکس آنها را انجام دهید. 8. به قدرت بی کران خداوند ایمان داشته باشید و با خود تکرار کنید که من لیاقت بهترین ها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید. 9. اجتناب از تنهایی؛ بکوشید به جز مواقعی که ضرورت دارد، در تنهایی قرار نگیرید. 10. با افکار منفی خود مقابله کنید؛ یعنی، هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورت ممکن خود را از چنبره آن نجات دهید؛ برای مثال خود را به کاری مانند: مطالعه یا هر کار دیگری که امکان انجام آن برای شما هست، مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفی باشد. 11. به جنبههای مثبت خود فکر کنید و بکوشید آنها را در یک برگه برای خودتان لیست کنید. 12. به جای اینکه به کمبودها، عیبها و ناکامیهای خود بیندیشید، به موفقیتها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگی ما مانند لیوانی است که بخشی از آن پُر است و بخشی خالی؛ به آن بخش پُر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه خالی را نخورید. فرصتهای زندگی را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد، نگران نباشید. 13. در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم. 14. به دنبال راه حل مشکلات و حل مسئله باشید. بجای غصه خوردن و ناامیدی باید به دنبال راه حل مشکل بود. بهترین راه برای اینکار نوشتن مشکل، ریشه و علل مشکل، راه حل های پیشنهادی، ارزیابی و ارزشیابی راه حل ها، و در نهایت انتخاب یکی از راه حل ها و عمل جرات مندانه به آن می باشد. 15. خاطره تلخ گذشته را فراموش کنید و برای آینده برنامه ریزی کنید و خودتان را با افکار مزاحم آزار ندهید. تثبیت در گذشته و سرزنش خود به خاطر اشتباه گذشته باعث رکود و کسلی و افسردگی می گردد؛ همچنین آرزوی های بزرگ برای آینده نیز انسان را از واقع گرایی دور ساخته و نمی تواند تفکر خوبی برای زمینه سازی یک تصمیم در زندگی حال باشد. بهترین راه عبرت گرفتن از گذشته، زندگی در حال و برنامه ریزی برای آینده می باشد. 16. خود را بخاطر مشکلات سرزنش نکنید. در مسائل و مشکلاتی که برای شما پیش می آید خود را سرزنش نکنید. در بسیاری از موارد شما تلاش خود را انجام می دهید ولی خواست خدا این است که کارها پیش نرود و شما نیز کوتاهی از خود نشان نداده اید. شما می توانید خیلی راحت بپذیرید که شما تمام تلاش خود را کرده اید و کاری از دست شما بر نمی آمده است و به زودی با کمک و یاری خداوند مشکلات حل خواهد گردید. 17. برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنید و مطمئن باشید که می توانید آنها از بین ببرید. 18. از خود انتظار بیش از حد نداشته باشید و خود را همه فن حریف ندانید، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می شود خودداری کنید. 19. خود را از قید و بندهای آزار دهنده رها و ساده زندگی کنید، تا فکر و خیال آسوده ای داشته باشید. 20. به لحظات زیبا و دوست داشتنی گذشته خود فکر و سعی کنید آنها را تکرار نمایید. 21. هر روز صبح که از خواب بر می خیزید با نگاه کردن به یک منظره یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسما الله روز خود را با نشاط و خوش بینی آغاز کنید. 22. کارهای هنری انجام دهید. انجام کارهای هنری باعث شادابی و سلامتی روان می گردد. فردی که ساعاتی از زندگی خود را صرف کارهای هنری مورد علاقه اش می کند، انرژی های روانی مضر را از این راه تخلیه کرده و می تواند آرامش بیشتری را تجربه کند. 23. احساسات خود را بیان کنید. ابراز احساسات باعث تخلیه هیجانی شده و به سلامتی شما کمک می کند. همچنین ابراز احساسات به نحو صحیح و بدون قضاوت و توهین به دیگران در بسیاری از موارد باعث گرم شدن روابط اجتماعی می گردد. البته باید توجه داشت که بر طبق حدیث حضرت امام صادق(ع) در دوستی، رازها نباید برملا شود، زیرا حضرت می فرمایند : به دوستت آنقدر رازت را بگو که اگر دشمنت شد نتواند از این راه ضربه ای به تو وارد سازد. پس بنابراین ابراز و بیان احساسات به معنی افشا کردن همه اسرار برای دیگران و حتی دوستان نیست. 24. از انزوا و گوشه گیری که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنید. 25. هر وقت احساس کردید که افکار منفی سراغتان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهید و به کاری سرگرم شوید. 26. خندیدن را فراموش نکنید، خندیدن باعث می شود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به مثبت و شاد بدهند. 27. با افراد شاداب، فعال، اجتماعی، و متدین و در عین حال مثبتنگر معاشرت کنید و از افرادی که همیشه وقتی با آنها مواجه میشوید، از زندگی شکایت میکنند، دوری گزینید. 28. فضای محیط زندگی خود را تغییر دهید و آن را تبدیل به محیطی سرزنده و شاداب کنید. برای این کار، هم می توانید به مسافرتی تفریحی بروید و هم اینکه محیط تحصیل یا کارتان را عوض کنید و وارد محیطی شوید که خاطرات تلخ گذشته کمتر به یاد شما بیایند. 29. ورزش را جزء ضروریترین فعالیتهای خود قرار داده هر روز حداقل نیم تا یک ساعت ورزش کنید. 30. از گوش دادن به موسیقی های تند و غیر شرعی اجتناب کنید. 31. گوش دادن به موسیقی غمگین باعث افزایش افسردگی و ناراحتی بیشتر شما می گردد، پس از آنها پرهیز نمایید. 32. از بیکاری و بیبرنامه گی بپرهیزید و همه اوقات خود را به صورت منطقی پر کنید. 33. برای برنامه ریزی اوقات شبانه روزی، حتماً با مشاور گفت و گو کنید یا از دوستان موفق خود کمک بگیرید. 34. به تغذیه خود - به خصوص صبحانه - اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه، مشغول تحصیل یا مطالعه نشوید. 35. هر وقت احساس دلتنگی میکنید، حدود ده دقیقه دوش آب ولرم بگیرید. 36. صله رحم، رفت و آمد خانوادگی و با دوستان بودن را جدی بگیرید و حتما در برنامه ریزی روزانه و هفتگی زمانی را به آنها اختصاص دهید. 37. از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیت دنبال کنید. 38. هر چه میتوانید قرآن بخوانید و از دعاهای اهلبیت علیهم السلام بهره بگیرید. البته از توجه به معانی آیات قرآن و دعاها غفلت نکنید. 39. با توسل به اهلبیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. 40. شاید بتوان گفت علت اصلی افسردگی انسان دوری او از خداوند و عدم ایمان به او است. دعا بهترین وسیله قرب و انس انسان با خداوند است و آرامشی که انسان از طریق دعا و به خصوص همراه با گریه بدست می آورد، قابل توصیف نیست. دعای به خصوصی توصیه نمی شود، زیرا هر دعایی چنین اثری دارد ولی خواندن ذکر لا حول ولا قوه الا بالله برای برطرف شدن غم توصیه شده است. دعایی که در ذیل می آوریم نیز خواصی دارد از جمله بر طرف شدن غم (أَعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ رَخَاءٍ الشُّکْرُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ أُعْجُوبَةِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لِکُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لِکُلِّ مُصِیبَةٍ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ وَ لِکُلِّ ضِیقٍ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ قَضَاءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ اعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ وَ لِکُلِّ طَاعَةٍ وَ مَعْصِیَةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ). 41. چنانچه مشکلتان با این توصیه ها و راهکارها حل نشود، بصورت حضوری اقدام به مشاوره نمایید. 42. در پایان مطالعه کتب زیر را توصیه می کنیم: 1- راز شاد زیستن، اندرو میتوس، ترجمه: وحید افضلی راد، نشر نیریز. 2- رمز پیروزی مردان بزرگ، استاد جعفر سبحانی موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید. نویسنده : هادی عبدلی
می خواهم شاد باشم و احساس افسردگی نکنم. چیکار کنم؟
پرسشگر گرامی، خوشحالیم که شما مخاطب ما هستید. امیدواریم راهنمای خوبی در رابطه با این موضوع برای شما باشیم.
دوست بزرگوار، برای حل یک مشکل، لازم است که ابتدا آن مشکل، به صورت کامل تعریف گردد و ریشه ها و زمینه های مشکل ردیابی شوند. بنابراین درباره مشکل شما، چنانچه به سوالات زیر پاسخ می دادید، مطلب کاملتری از ما دریافت می کردید.
راجع به سن و جنسیت و اعضای خانواده تان توضیح دهید. تعامل شما با خانواده تان به چه شکلی است؟ چند وقت است که به این مشکل دچار هستید؟ آیا اتفاق خاصی در زندگی، برایتان افتاده است که به این مشکل دچار شده اید؟ راجع به میزان خواب و اشتها و کارهای مورد علاقه و گذران ساعات زندگی توضیح می دادید؟ نگرش شما به مسائل زندگی به چه شکلی می باشد؟ با این وجود ما راجع به افسردگی توضیحاتی را خدمتتان تقدیم می کنیم و راه کارهایی برای بالا بردن شادکامی در زندگی به شما ارائه می دهیم.
روان شناسان افسردگی را سرماخوردگی بیماری های روانی نام نهاده اند. تقریبا همه، حداقل به صورت خفیف احساس افسردگی کرده اند. احساس دمغی، بی حوصلگی، غمگینی،ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی، همگی تجربیات افسردگی رایج هستند(دیوید ال روزنهان، روان شناسی نابهنجاری، ترجمه یحیی سیدمحمدی، ارسباران، 1387).
افسردگی اگر به صورت گذرا باشد امری طبیعی است و مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی زمانی که نشانه های بیمارگونه داشته باشد فرد باید با مراجعه به مشاور و روان درمانگر، تحت درمان قرار گیرد.
تشخیص افسردگی
اگر فردی پنج تا (یا بیشتر) از علایم زیر را در یک دوره یک هفتهای داشته باشد، دچار افسردگی اساسی شده است؛ البته به شرط این که این علایم ناشی از یک بیماری جسمانی نباشد :
1. خُلق افسرده در اکثر مواقع روز (مثل احساس غمگینی و پوچی).
2. کاهش قابل توجهی در علاقه یا احساس به فعالیتهای روزمرّه (تقریباً در همه روز).
3. بی خوابی یا پرخوابی تقریباً هر روز.
4. احساس خستگی مفرط تقریباً هر روز.
5. تحریک یا کندی روانی - حرکتی تقریباً هر روز.
6. احساس بیارزشی.
7. کاهش تمرکز و کاهش توانایی تفکر.
8. افکار خودکشی به صورت مکرر (البته بدون داشتن طرح خاص یا اقدام به خودکشی)
درمان
برای مقابله و درمان افسردگی، تکنیکهای متعددی موجود است. تا زمانی که افسردگی از شدت لازم برخوردار نباشد، نیازی به مصرف دارو نیست و با تکنیک های رفتار درمانی قابل درمان می باشد. البته برای درمان افسردگی مراجعه به مشاور و درمانگر ضروری می باشد.
ما در اینجا توصیه های عملی را بیان می کنیم که با عمل به آنها می توانید شادی را به خودتان هدیه دهید و اعتماد به نفستان را ارتقاء دهید :
1- اولین کار و مهترین کاری که باید انجام دهید، این است که بینش خود را نسبت به این دنیا و سختیها و بلاهای آن عوض کنید. این دنیا پر از ناکامیها و حوادث تلخ و ناراحت کننده است؛ باید در کنار حوادث شیرین زندگی، تلخیها و ناکامی ها را نیز دید و دنیا را با تمام واقعیتش پذیرفت و با آن کنار آمد. نکته بعد در رابطه با دنیا این است که بسیار زودگذر است؛ چه خوب، چه بد، چه تلخ، چه شیرین، می گذرد. چیزی که نابود شدنی است، آن هم به اندازه یک چشم بر هم زدن، که غصه خوردن ندارد. باید غصه سرای ابدی و خانه همیشگی را خورد و خود را برای آنجا آماده کرد. یکی از علتهای این بلاها این است که به شیرینی دنیا دل خوش نکنیم و وابسته و فریفته آن نشویم و آخرت را از یاد نبریم. بنابراین می توان از این سختی ها نیز درس ها گرفت و توشه ها برداشت؛ بنابراین می توان گفت کسی بیش از دیگران گرفتار این سختی ها شده، احتمالا خدا برای او برنامه ای ویژه در نظر دارد. همانطور که یک آهنگر برای ساختن یک شمشیر زیبا، مجبور است ضربه های متعدد و سختی بر قطعه آهن بزند. به خاطر همین است که می گویند :
هر که در این بزم مقرب تر است/ جام بلا بیشترش می دهند.
2. تعیین هدف؛ افرادی که از این بیماری رنج میبرند اغلب در زندگی روزمره غرق شدهاند. تعیین هدف برای افراد، حتی بدون از دست دادن انرژی که با افسردگی همراه است، به اندازه کافی مشکل است. این تکنیک به فرد میآموزد چگونه کارها را به بخشهای کوچکتر و آسانتر برای اجرا تبدیل کند. این عمل با کمک به افراد برای دوباره به دست آوردن حس کنترل بر زندگی با این بیماری مبارزه می کند. دوباره یافتن این قدرت، افکار مثبت و و احترام به خود را در شخص تقویت میکند. در هدف گذاری، از میان اهداف خود، هدفی را انتخاب کنید که امید بیشتری به موفقیت آن دارید و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تایید یا تکذیب دیگران نباشید.
3. واقع بین باشید. واقع بینی و پذیرفتن واقعیت و موقعیتی که در آن هستیم باعث کم شدن عذاب روحی و تلاش برای یافتن راه حل مشکل می گردد.
4. خود را همانطور که هستید قبول کنید. هر انسانی یک سری معایب و یکسری محاسن دارد که در بسیاری موارد توان تغییر آنها را ندارد؛ مثلا ممکن است فردی یک مشکل بدنی داشته باشد که همیشه بخاطر آن مشکل تحت فشار روانی باشد، ولی زمانی که بپذیرد که حال من این مشکل را دارم و توان تغییر آن را نیز ندارم و باید اینگونه زندگی کنم، چه کاری می توانم انجام دهم که صدمات کمتری ببینم و چگونه می توانم این ضعفم را از طرق دیگر جبران کنم، آرامش روانی بیشتری خواهد داشت.
5. بحران سازی نکنید. در مواجهه با مشکلات، آنها را از آنچه که هستند بزرگتر جلوه ندهید. بسیاری از افراد هستند که می گویند زمانی که با مشکلی مواجه می شویم به شدت آشفته و مضطرب می شویم ولی بعد از مدتی متوجه می شویم که آن مشکل آنقدرها هم صدمه زننده نبوده و به راحتی قابل حل بوده است. پس در برابر مشکلات نباید واکنش افراطی از خود نشان دهید. سعی کنید مشکل را آنگونه که هست ببینید نه بزرگتر، زیرا ما می دانیم که هر مشکلی راه حلی دارد.
6. به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی های خود نگاه کنید و هرگز نتیجه بدی را پیش بینی نکنید، زیرا مشکلات به اندازه ای مهم هستند که ما آنها را مهم می پنداریم.
7. به ندای منفی درونی خود و تلقین های مخرب و نگران کننده دیگران بی توجه باشید و سعی کنید عکس آنها را انجام دهید.
8. به قدرت بی کران خداوند ایمان داشته باشید و با خود تکرار کنید که من لیاقت بهترین ها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید.
9. اجتناب از تنهایی؛ بکوشید به جز مواقعی که ضرورت دارد، در تنهایی قرار نگیرید.
10. با افکار منفی خود مقابله کنید؛ یعنی، هر وقت این افکار به شما هجوم آورد به هر صورت ممکن خود را از چنبره آن نجات دهید؛ برای مثال خود را به کاری مانند: مطالعه یا هر کار دیگری که امکان انجام آن برای شما هست، مشغول کنید و نگذارید ذهن شما جولانگاه افکار منفی باشد.
11. به جنبههای مثبت خود فکر کنید و بکوشید آنها را در یک برگه برای خودتان لیست کنید.
12. به جای اینکه به کمبودها، عیبها و ناکامیهای خود بیندیشید، به موفقیتها و آن امکاناتی که در زندگی از آن بهرمند بوده و هستید فکر کنید. به عبارت دیگر امکانات و شرایط زندگی ما مانند لیوانی است که بخشی از آن پُر است و بخشی خالی؛ به آن بخش پُر فکر کنید و از آن بهره ببرید و غصه آن نیمه خالی را نخورید. فرصتهای زندگی را مغتنم بشمرید و از آنچه در آینده پیش خواهد آمد، نگران نباشید.
13. در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
14. به دنبال راه حل مشکلات و حل مسئله باشید. بجای غصه خوردن و ناامیدی باید به دنبال راه حل مشکل بود. بهترین راه برای اینکار نوشتن مشکل، ریشه و علل مشکل، راه حل های پیشنهادی، ارزیابی و ارزشیابی راه حل ها، و در نهایت انتخاب یکی از راه حل ها و عمل جرات مندانه به آن می باشد.
15. خاطره تلخ گذشته را فراموش کنید و برای آینده برنامه ریزی کنید و خودتان را با افکار مزاحم آزار ندهید. تثبیت در گذشته و سرزنش خود به خاطر اشتباه گذشته باعث رکود و کسلی و افسردگی می گردد؛ همچنین آرزوی های بزرگ برای آینده نیز انسان را از واقع گرایی دور ساخته و نمی تواند تفکر خوبی برای زمینه سازی یک تصمیم در زندگی حال باشد. بهترین راه عبرت گرفتن از گذشته، زندگی در حال و برنامه ریزی برای آینده می باشد.
16. خود را بخاطر مشکلات سرزنش نکنید. در مسائل و مشکلاتی که برای شما پیش می آید خود را سرزنش نکنید. در بسیاری از موارد شما تلاش خود را انجام می دهید ولی خواست خدا این است که کارها پیش نرود و شما نیز کوتاهی از خود نشان نداده اید. شما می توانید خیلی راحت بپذیرید که شما تمام تلاش خود را کرده اید و کاری از دست شما بر نمی آمده است و به زودی با کمک و یاری خداوند مشکلات حل خواهد گردید.
17. برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنید و مطمئن باشید که می توانید آنها از بین ببرید.
18. از خود انتظار بیش از حد نداشته باشید و خود را همه فن حریف ندانید، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می شود خودداری کنید.
19. خود را از قید و بندهای آزار دهنده رها و ساده زندگی کنید، تا فکر و خیال آسوده ای داشته باشید.
20. به لحظات زیبا و دوست داشتنی گذشته خود فکر و سعی کنید آنها را تکرار نمایید.
21. هر روز صبح که از خواب بر می خیزید با نگاه کردن به یک منظره یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسما الله روز خود را با نشاط و خوش بینی آغاز کنید.
22. کارهای هنری انجام دهید. انجام کارهای هنری باعث شادابی و سلامتی روان می گردد. فردی که ساعاتی از زندگی خود را صرف کارهای هنری مورد علاقه اش می کند، انرژی های روانی مضر را از این راه تخلیه کرده و می تواند آرامش بیشتری را تجربه کند.
23. احساسات خود را بیان کنید. ابراز احساسات باعث تخلیه هیجانی شده و به سلامتی شما کمک می کند. همچنین ابراز احساسات به نحو صحیح و بدون قضاوت و توهین به دیگران در بسیاری از موارد باعث گرم شدن روابط اجتماعی می گردد. البته باید توجه داشت که بر طبق حدیث حضرت امام صادق(ع) در دوستی، رازها نباید برملا شود، زیرا حضرت می فرمایند : به دوستت آنقدر رازت را بگو که اگر دشمنت شد نتواند از این راه ضربه ای به تو وارد سازد. پس بنابراین ابراز و بیان احساسات به معنی افشا کردن همه اسرار برای دیگران و حتی دوستان نیست.
24. از انزوا و گوشه گیری که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنید.
25. هر وقت احساس کردید که افکار منفی سراغتان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهید و به کاری سرگرم شوید.
26. خندیدن را فراموش نکنید، خندیدن باعث می شود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به مثبت و شاد بدهند.
27. با افراد شاداب، فعال، اجتماعی، و متدین و در عین حال مثبتنگر معاشرت کنید و از افرادی که همیشه وقتی با آنها مواجه میشوید، از زندگی شکایت میکنند، دوری گزینید.
28. فضای محیط زندگی خود را تغییر دهید و آن را تبدیل به محیطی سرزنده و شاداب کنید. برای این کار، هم می توانید به مسافرتی تفریحی بروید و هم اینکه محیط تحصیل یا کارتان را عوض کنید و وارد محیطی شوید که خاطرات تلخ گذشته کمتر به یاد شما بیایند.
29. ورزش را جزء ضروریترین فعالیتهای خود قرار داده هر روز حداقل نیم تا یک ساعت ورزش کنید.
30. از گوش دادن به موسیقی های تند و غیر شرعی اجتناب کنید.
31. گوش دادن به موسیقی غمگین باعث افزایش افسردگی و ناراحتی بیشتر شما می گردد، پس از آنها پرهیز نمایید.
32. از بیکاری و بیبرنامه گی بپرهیزید و همه اوقات خود را به صورت منطقی پر کنید.
33. برای برنامه ریزی اوقات شبانه روزی، حتماً با مشاور گفت و گو کنید یا از دوستان موفق خود کمک بگیرید.
34. به تغذیه خود - به خصوص صبحانه - اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه، مشغول تحصیل یا مطالعه نشوید.
35. هر وقت احساس دلتنگی میکنید، حدود ده دقیقه دوش آب ولرم بگیرید.
36. صله رحم، رفت و آمد خانوادگی و با دوستان بودن را جدی بگیرید و حتما در برنامه ریزی روزانه و هفتگی زمانی را به آنها اختصاص دهید.
37. از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیت دنبال کنید.
38. هر چه میتوانید قرآن بخوانید و از دعاهای اهلبیت علیهم السلام بهره بگیرید. البته از توجه به معانی آیات قرآن و دعاها غفلت نکنید.
39. با توسل به اهلبیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید.
40. شاید بتوان گفت علت اصلی افسردگی انسان دوری او از خداوند و عدم ایمان به او است. دعا بهترین وسیله قرب و انس انسان با خداوند است و آرامشی که انسان از طریق دعا و به خصوص همراه با گریه بدست می آورد، قابل توصیف نیست. دعای به خصوصی توصیه نمی شود، زیرا هر دعایی چنین اثری دارد ولی خواندن ذکر لا حول ولا قوه الا بالله برای برطرف شدن غم توصیه شده است. دعایی که در ذیل می آوریم نیز خواصی دارد از جمله بر طرف شدن غم (أَعْدَدْتُ لِکُلِّ هَوْلٍ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لِکُلِّ هَمٍّ وَ غَمٍّ مَا شَاءَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ نِعْمَةٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ رَخَاءٍ الشُّکْرُ لِلَّهِ وَ لِکُلِّ أُعْجُوبَةِ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لِکُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ لِکُلِّ مُصِیبَةٍ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ وَ لِکُلِّ ضِیقٍ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ لِکُلِّ قَضَاءٍ وَ قَدَرٍ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللَّهِ وَ لِکُلِّ عَدُوٍّ اعْتَصَمْتُ بِاللَّهِ وَ لِکُلِّ طَاعَةٍ وَ مَعْصِیَةٍ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ).
41. چنانچه مشکلتان با این توصیه ها و راهکارها حل نشود، بصورت حضوری اقدام به مشاوره نمایید.
42. در پایان مطالعه کتب زیر را توصیه می کنیم:
1- راز شاد زیستن، اندرو میتوس، ترجمه: وحید افضلی راد، نشر نیریز.
2- رمز پیروزی مردان بزرگ، استاد جعفر سبحانی
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
نویسنده : هادی عبدلی
- [سایر] لطفا راههای غلبه بر غم و افسردگی را بگویید و چگونه میتوان شاد زندگی کرد؟
- [سایر] چطور انسانی باشم که در موقع مرگ احساس نگرانی نکنم ؟
- [سایر] مدتی است احساس غمگینی شدید میکنم و نگرانم که نکند افسرده شدهام. لطفاً کمی درباره افسردگی توضیح دهید و بگویید چرا انسان مبتلا به افسردگی میشود؟
- [سایر] برای رسیدن به اعتماد به نفس و از بین بردن احساس حقارت باید چیکار کنم؟
- [سایر] حدود 3سال است که مدام احساس خستگی و افسردگی را درون خودم احساس میکنم و در این حالت افسردگی تمایل بسیاری دارم که در محیط شغلی و خانه بانشاط و پرانرژی از جهت گرم گرفتن ظاهر شوم بویژه لحظه ای که در کنار خانواده بسر می برم اگر راهنمایی و مشاوره بفرمایید ممنون میشوم
- [سایر] سلام. مشکل من وسواس زیاد در شستن دست و لباس و حمام کردن و کم بودن اعتماد به نفس و زود عصبی می شوم و خیلی عجول هستم و افسردگی هم دارم همیشه احساس می کنم که نمی تونم شاد زندگی کنم و این ،در نحوه زندگی من با همسر و دیگران دچار مشکل شده ام و نمی توانم در کارم تمرکز داشته باشم نهایت سعی را در کارم دارم اما نتیجه خوبی نمی بینم
- [سایر] من در انتخاب دوست اشتباه کردم و دوستانی دارم که ظاهری سالم اما باطنی فاسدی دارند.من جوانی سالم، پر انرژی و درس خوان بودم ولی همنشینی و رفت وآمد با آنها باعث شد من از نظر روحی و اخلاقی دچار مشکل بشم. دو سال قبل از لحاظ درس و قرآن و اخلاق زبان زد همه بودم و بسیار شاد و با انرژی زندگی می کردم، اما در طول این دو سال چنان عوض شدم که باورش سخته! الان دچار افسردگی و یاس شدیدی شدم و احساس ناامیدی می کنم، چون گذشته زیبا و شاد خودم رو به کلی نابود کردم. باید چکار کنم تا دوباره همون جوان سالم بشم؟ لطفا راهنماییم کنید.
- [سایر] سلام خسته نباشید! یه مدته دچار افسردگی شدید شدم. تو همه ی اتفاقای اطرافم خودمو مقصر میدونم. اصلا واسه خودم احترام قائل نیستم. دیگه واقعا خسته شدم. توروخدا بگین باید چیکار کنم؟؟!
- [سایر] من بعد از هر بار دستشویی پاهایم را میشوییم چون اکثر اوقات احساس میکنم ترشح میشود لطفا راهنماییم کنید من چیکار کنم
- [سایر] حدود 20 سال از عمرم می گذرد به جنس مخالف هیچ احساس شهوانی ندارم و همین نیاز بر عکس در جنس موافق (پسر) زیاد است. این مشکل مرا به افسردگی و تاحدی نا امیدی پیش می برد. مرا راهنمایی کنید.
- [آیت الله سیستانی] چیزهایی که نماز آیات برای آنها واجب است، در هر جایی اتفاق بیفتد و احساس شود، فقط مردم همانجا باید نماز آیات بخوانند، و بر مردم جاهای دیگر واجب نیست.
- [آیت الله اردبیلی] اگر رطوبتی از انسان خارج شود و نداند منی است یا ادرار یا غیر آنها، چنانچه با شهوت و جستن بیرون آمده باشد و پس از خروج آن، بدن سست شود، حکم منی را دارد، هرچند بعید نیست در مرد سالم احساس شهوت و خروج با جستن و در مرد مریض احساس شهوت با احتمال هر چند ضعیفِ خروج با جستن، کافی باشد که حکم منی بر آن رطوبت جاری شود و در غیر این صورت، حکم منی را ندارد؛ ولی چنانچه از زن رطوبتی با شهوت خارج شود و بعد از بیرون آمدن آن، بدن او سست شود، بنابر احتیاط واجب باید هم غسل کند و هم وضو بگیرد.
- [آیت الله جوادی آملی] .فراهم کردن ساتر عورت , برای نماز واجب است , هرچند به صورت خریدن یا اجاره کردن یا عاریه خواستن یا قبول کردن بخشش باشد . البته بهای خریداری یا اجاره کردن، نباید برای نمازگزار عرفاً توانفرسا و غیر قابل تحمل باشد و در حالت عاریه خواستن یا بخش ش را قبول کردن، ذلت و خواری احساس نشود ; وگرنه در همه حالت های یاد شده, به دستور برهنگان , نماز را به پا میدارد .
- [آیت الله سیستانی] - برای معتکف بوییدن عطریات مطلقاً - چه از بوییدنش لذّت ببرد و چه لذّت نبرد - جایز نیست، و بوییدن گیاهان خوشبو در صورتی که از بوییدن آن لذت میبرد جایز نیست و اگر از بوییدن آن لذت نمیبرد اشکال ندارد. همچنین معتکف میتواند از مواد شوینده معطّر و خوشبو از جمله صابون مایع یا جامد، شامپو و خمیردندان خوشبو استفاده نماید و در مساجدی که معمولاً غیر معتکفین عطر میزنند، استشمام بوی عطر آنان جایز نیست، ولی احساس بوی عطر ظاهراً مانعی ندارد و لازم نیست بینی خود را بگیرد.
- [آیت الله اردبیلی] امر به معروف و نهی از منکر یعنی احساس وظیفه و نظارت همگانی در جهت اصلاح آحاد جامعه و دولتمردان و دستور به نیکی و بازدارندگی از پلیدی و زشتی از فرائض بزرگ اسلامی است که به وسیله آن، دیگر فرائض بر پا میشود و نشانه ولایت مؤمنان نسبت به یکدیگر و راه نیل به مقام بهترین امّت و ملّت بشری است. امام باقر علیهالسلام میفرماید: (این فریضه راه انبیاء و روش صالحان و تکلیف بزرگی است که به واسطه آن، دیگر فرائض اجرا میگردد، راهها اَمن میشود، کسب و تجارت حلال میگردد و رونق مییابد، حقوق مردم تأمین میشود، زمینها آباد میگردد، دشمنان به عدل و انصاف وادار میشوند و کارها به صلاح میآید.)(1)
- [آیت الله سیستانی] وجوب أمر به معروف و نهی از منکر ، بر هر مکلّف نسبت به خانواده و نزدیکان شدیدتر است ، بنابراین اگر کسی در خانواده و نزدیکان خود نسبت به واجبات دینی ، از قبیل نماز ، و روزه و خمس و . . . بی توجّهی و سبک شمردن احساس نماید ، و نسبت به ارتکاب محرّمات از قبیل غیبت ، و دروغ و . . . بی مبالاتی و بی باکی ببیند ، باید اهمّیّت بیشتری ، با مراعات مراتب سه گانه أمر به معروف و نهی از منکر جلو کارهای زشت آنها را بگیرد ، و آنها را با انجام کارهای خوب دعوت نماید . ولی نسبت به پدر و مادر احتیاط واجب است که با ملایمت و نرمی آنها را راهنمائی بکند و هیچوقت با خشونت با آنها روبرو نشود .
- [آیت الله اردبیلی] (سوگند) بر دو نوع است: اوّل: آن که انسان برای اثبات یا نفی چیزی سوگند یاد کند، مثلاً بگوید: (وَاللّه، چنین بوده) یا (وَاللّه، چنین نبوده). این گونه سوگندها اگر راست باشد کراهت دارد و اگر دروغ باشد گناه کبیره است، ولی کفّاره ندارد و اگر برای این که خودش یا مسلمان دیگری را از شرّ فرد ظالمی نجات دهد به دروغ سوگند یاد کند، اشکال ندارد، بلکه گاهی واجب میشود، ولی اگر میتواند (تَوْریه) کند و توجّه به آن دارد، احوط آن است که (تَوْریه) نماید(1). دوم:آن است که انسان برای انجام یا ترک کاری در آینده سوگند یاد کند و به این وسیله انجام یا ترک آن کار را بر خود واجب گرداند، به عنوان مثال بگوید: (وَاللّه اگر به پدرم احترام نکنم، به فقیر صدقه میدهم) یا بگوید: (واللّه اگر سیگار بکشم، یک روز روزه میگیرم) در این صورت آن عمل بر او واجب میشود و اگر از روی عمد مخالفت کند، باید کفّاره بدهد و آنچه در مسائل آینده میآید، مربوط به نوع دوم است.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهانی که قرآن شریف آن را پلید و نظیر شرابخواری میداند، قمار است: (انَّما الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوه)[1] (همانا شراب و قمار، پلیدی و از عمل شیطان است پس از آن بپرهیزید.) لذا علاوه بر حرمت، موجب تباهی روح و ضعف اعصاب و افسردگی دل نیز میشود، و بدتر از همه اینها موجب تباهی دین و دنیای انسان است، و چنانکه در احکام قمار نیز گفته شد، قمار بر پنج قسم است: اوّل: بازی کردن با آلات مُعِدِّه، یعنی آلاتی که برای قمار کردن ساخته شده است، همراه با قصد برد و باخت. دوّم: بازی کردن با آلات معدّه، بدون قصد برد و باخت. سوّم: بازی کردن با آلات غیر معدّه، یعنی چیزی که از آلات قمار نیست، همراه با قصد برد و باخت. چهارم: بازی کردن با آلات غیر معدّه، بدون قصد برد و باخت. پنجم: مسابقاتی که در این زمان متداول است نظیر تیراندازی، قایقرانی، طریقه حمله به دشمن یا فرار از او، گرچه با قصد برد و باخت باشد. قسم اوّل و دوّم و سوّم حرام است و قسم چهارم گرچه حرام نیست، ولی بسیاری از مفاسد آن اقسام سهگانه را دارد و یک مسلمان واقعی عمر خود را صرف اینگونه کارها نمیکند و قسم پنجم، اشکالی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر رطوبتی از انسان خارج شود و نداند منی است یا بول یا غیر اینها ، چنانچه با شهوت و جستن بیرون آمده و بعد از بیرون آمدن آن بدن سست شده ، آن رطوبت حکم منی را دارد ، و اگر هیچیک از این سه نشانه یا بعضی از اینها را نداشته باشد ، حکم منی را ندارد . ولی در مریض لازم نیست آن رطوبت با جستن بیرون آمده باشد ، و در موقع بیرون آمدن بدن سست شود ، بلکه اگر با شهوت بیرون آید در حکم منی است . و رطوبتی که از زنها در موقع ملاعبه یا تصوّرات شهوت انگیز در خود موضع احساس میکنند پاک است و غسل ندارد و وضو را نیز باطل نمیکند . و امّا رطوبتی که از زنها با شهوت خارج میشود و به حدی باشد که صدق انزال کند و لباسها را آلوده نماید ، و معمولاً این رطوبت در موقعی خارج میشود که زن به اوج شهوت جنسی برسد نجس و موجب جنابت است . و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر به اوج لذت نرسد ولی آب زیاد باشد نظیر آن چه در حال ارضای کامل خارج میشود .
- [آیت الله سیستانی] مضاربه قرادادی است بین دو نفر ، که یکی از آنها مالک است و مالی را به دیگری که آن را عامل مینامیم میدهد ، که با آن تجارت کند و سود میان آنها تقسیم شود. و این معامله مشروط به امور زیر است: 1 ایجاب و قبول . و در انشا آنها هر لفظ ، یا فعلی که بر این مضمون دلالت کند کافی است . 2 بلوغ شرعی ، و عقل ، و رشد ، و اختیار در هر دو طرف قراداد ، و در مالک بخصوص شرط است که از طرف حاکم شرع به دلیل افلاس محجور علیه نباشد ، ولی در عامل این شرط نیست ، مگر در صورتی که قرارداد مقتضی تصرف او در اموال مورد حجر خودش نیز باشد . 3 سهم هر کدام آنها از سود باید با کسر معین باشد ، که ثلث است یا نصف است یا هر کسری دیگر . و میشود از این شرط مستغنی شد در صورتی که سهم هر کدام در عرف بازار معین باشد ، به طوری که عرفا نیازی به ذکر این شرط احساس نشود . و تعیین سهم هر کدام با ذکر مبلغی از مال مانند صد هزار تومان مثلاً ، کافی نیست . ولی میتواند یکی از آنها پس از ظهور سود ، سهم خود را با مبلغی از مال مصالحه نماید . 4 سود باید فقط برای مالک و عامل باشد ، واگر شرط شود که مقداری از سود به دیگری داده شود مضاربه باطل است ، مگر این که در مقابل کاری مربوط به تجارت یاد شده باشد . 5 عامل باید قادر بر تجارت باشد در صورتی که مباشرت او در عمل تجارت به صورت قید در قرارداد ذکر شده باشد ، مثلاً گفته باشد (این پول را به تو میدهم که شخصاً با آن مباشرت به تجارت کنی) و در صورت عجز با این فرض ، قرارداد باطل است . و اگر مباشرت به صورت شرط در متن قرارداد ذکر شود ، مثلاً گفته شود (این پول را به تو میدهم که با آن تجارت کنی به شرط این که خودت مباشرت نمایی) در این فرض ، اگر عامل علاجز باشد معامله باطل نیست ، ولی مالک در صورت تخلف از مباشرت خیار فسخ دارد . و اما اگر نه قید شود و نه شرط ، ولی عامل عاجز باشد از تجارت حتّی با واداشتن دیگری ، قرارداد باطل است . و اگر از ابتدا قادر باشد و سپس عاجز شود ، از وقتی که عاجز شده است ، قرارداد باطل میشود .