فلسفه حرمت بازی با شطرنج یا پاسور چیست؟ طبق نظر برخی از فقها این کار جایز است؛ پس چگونه چیزی که حرام بوده، اینک حلال شده است؟ مگر احکام دین ثابت نیست؟ در بیان احکام الهی، چند نکته را باید در نظر داشت: یکم. احکام الهی، مبتنی بر مصلحت ها و مفسده ها است. گستره مصالح و مفاسد نیز، شامل ابعاد جسمی و روحی، فردی و اجتماعی و امور دنیوی و اخروی است. دوم. احکام الهی برای پاسخ گویی به نیازهای (ثابت و متغیر) بشر است. برای نیازهای ثابت، احکام ثابت و برای نیازهای متغیر، احکام متغیر وضع می شود. سوم. احکام الهی، تابع موضوعات است و هر موضوعی، حکم خاص خود را دارد. از این رو ثبات و تغییر احکام، پیوند وسیعی با ثبات و تغییر موضوع دارد. بنابراین ثبات احکام دینی، به لحاظ استواری موضوعشان است و اگر موضوع عوض شود، دیگر ثبات حکم معنا ندارد. به عنوان مثال خوردن انگور حلال است؛ اما اگر همان انگور تبدیل به شراب شود، خوردن آن نیز حرام خواهد شد. چهارم. تغییر موضوع، انواع مختلفی دارد: یکی از انواع آن، استحاله شی ء (تغییر ماهوی) است؛ مانند آنچه در مثال بالا آمد. گونه دیگر آن، تغییر عنوان منطبق بر موضوع است. به عنوان مثال هر شی ء نجسی که دارای منفعت حلال نباشد، از نظر شرعی قابل مبادله اقتصادی نیست. از این رو در گذشته فروش خون حرام بود؛ زیرا فاقد منفعت حلال بود. اما امروزه که با تزریق خون، می توان جان بیمارانی را از خطر مرگ رهانید، دارای منفعت حلال است. بنابراین با آنکه تغییری در ماهیت خون پدید نیامده، عنوان منطبق بر آن تغییر کرده؛ یعنی، خون مصداق اموری واقع شده است که منفعت حلال دارند و قابل مبادله اقتصادی است. پنجم. بازی با آلات قمار، در اسلام حرام است و حکم به حرمت بازی با پاسور، از باب آن است که به عنوان یکی از ابزارهای قمار شناخته می شود؛ هر چند با آن شرطبندی نکنند. بنابراین تا زمانی که به این عنوان شناخته شود، حکم آن حرمت خواهد بود. البته اگر مرجع تقلید در صدق عنوان آلت قمار بودن پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمی دهد. در مقابل گفته شده است که شطرنج امروزه در سطح جهان، آلت قمار به حساب نمی آید؛ بلکه نوعی وسیله بازی فکری شناخته می شود. بر این اساس شطرنج از نظر موضوع حکم شرعی، تغییر یافته است؛ یعنی، از آلت قمار بودن خارج شده و به تبع آن، حکمش نیز دگرگون شده است. مضرّات قمار خداوند متعال قمار را در ردیف می گساری و بت پرستی و از کارهای پلید شیطانی دانسته و دستور به اجتناب از آن داده است: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).؛ مائده (5)، آیه 90. (ای کسانی که ایمان آورده اید! بدانید که شراب، قمار، بت ها و چوب های مخصوص برد و باخت، به تمامی پلید و ناپاک و از کارهای شیطانی است؛ پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید). (میسر)؛ یعنی، قمار و لذا قمارباز را (یاسر) گویند. ریشه آن (یسر) به معنای آسانی است و علت نامیدن قمار به (میسر)، این است که قمار باز با آن، مال دیگران را به آسانی و بدون زحمت به چنگ می آورد. سید علی اکبر، قرشی، قاموس قرآن، ج 7، ص 263. از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: (المیسر هوالقمار)؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 119، ح 3. (میسر همان قمار است). بر اساس روایات متعددی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام)، بازی با آلات قمار نیز در ردیف (میسر) شمرده شده است. جابر از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده است: (از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پرسیدند: میسر چیست؟ فرمود: هر آنچه که با آن قمار بازی کنند، حتی مانند قاب یا گردو). (قیل یا رسول اللَّه ما المیسر؟ فقال(صلی الله علیه وآله): کل ما تقومر به حتی الکعاب و الجوز)؛ همان، ح 4. آیه بعد می فرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنی و کینه توزی میان شما و بازداشتن شما از یاد خدا و برپایی نماز است. قماربازی و می گساری، ابزار شیطان در نیل به این هدف است؛ آیا باز هم دست از این کار برنمی دارید: (إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).؛ مائده (5)، آیه 91. آیه ای دیگر، می گساری و قماربازی را در یک ردیف و از گناهان کبیره دانسته است؛ گرچه ممکن است احیاناً دارای منافعی هم باشد، اما قطعاً آثار زیان بار آن به مراتب بیشتر از سود آن است: (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما)؛ بقره (2)، آیه 219. (درباره شراب و قمار، از تو می پرسند، بگو: (در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است، و[لی ] گناهشان از سودشان بزرگتر است.) و از تو می پرسند: (چه چیزی انفاق کنند؟) بگو: (مازاد [بر نیازمندی خود] را.) این گونه، خداوند آیات [خود را ]برای شما روشن می گرداند، باشد که در [کار ]دنیا و آخرت بیندیشید). همچنین آمده است: (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما اهل لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ)؛؛ مائده (5)، آیه 3. (بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوک، و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و [حیوان حلال گوشت ] خفه شده، و به چوب مرده و از بلندی افتاده، و به ضرب شاخ مرده، و آنچه درنده از آن خورده باشد - مگر آنچه را [که زنده دریافته و خود ]سر ببرید - و [همچنین ] آنچه برای بتان سربریده شده، و [نیز ]قسمت کردن شما [چیزی را] به وسیله تیرهای قرعه؛ این [کارها همه ]نافرمانی [خدا]ست. امروز کسانی که کافر شده اند، از [کارشکنی در] دین شما نومید گردیده اند. پس، از ایشان مترسید واز من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به عنوان ] آیینی برگزیدم. و هر کس دچار گرسنگی شود، بی آنکه به گناه متمایل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بی تردید، خدا آمرزنده مهربان است). از این آیه می توان فهمید که تقسیم به (ازلام). اعراب دوگونه ازلام (تیرهای مخصوص) داشتند: (ازلام) امر و نهی و دیگری (ازلام قمار). (ازلام قمار) عبارت بود از ده چوب تیر به نام های فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلّی، سفیح، منیح و رغد. هفت تای اولی دارای سهم بود به ترتیب از یک تا هفت سهم و سه تای اخیر سهمی نداشتند. در تفسیر مجمع البیان آمده است: شتری را سربریده و 28 قسمت می کردند و قماربازان ده نفر به عدد تیرها بودند، آن گاه تیرها را مخلوط کرده، هر کس یک تیر برمی داشت؛ صاحب تیر (فذ) یک قسمت و صاحب تیر (توأم) دو قسمت، تا آنکه تیر (معلی) به نام او آمده بود، هفت سهم می برد و آنان که سه تیر (سفیح، منیح یا رغد) به دست آنها آمده بود، نه تنها چیزی نمی بردند؛ بلکه پول شتر را هم می پرداختند (صص 245 - 244). در آیه، این کار فسق دانسته شده است؛ یعنی، قمار و بازی با آلات قمار، گناهی بزرگ و خروج از طاعت خداوند و روی آوردن به معصیت است. همان، ص 245 و نیز: علی اکبر، هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج 4. روشن است که نه تیرهای قمار، خصوصیتی در تحریم داشته و نه حیوان و گوشت آن. بنابراین اموال به دست آمده از هر نوع، برد و باخت و حرام است (همان)؛ جز در مواردی مانند مسابقه تیراندازی یا اسب سواری که استثنا شده است. نوعی قمار بوده که در اسلام تحریم شده است. پس بازی قمار که با برد و باخت مالی همراه است - اعم از اینکه با آلات قمار باشد یا با هر وسیله دیگری - حرام و داخل در عناوین (میسر) و (ازلام) است و نیز از نمونه های تصرف (ناروا) در مال دیگران است که براساس آیه شریفه (لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ).؛ بقره(2)، آیه 188؛ نساء(4)، آیه 29 و نیز ر.ک: نساء(4) آیه 161؛ توبه(9)، آیه 34.حرام می باشد. نکته مهم دیگر بازتاب روانی (قمار) است. قمارباز همیشه بازنده است؛ چون اگر ببرد، حریص تر می شود که باز هم قمار کند و به یقین او همیشه برنده نخواهد بود و در دفعه های بعدی، خواهد باخت!! از آنجا که این ثروت باد آورده است - نه نتیجه کار و کوشش - قدر آن را ندانسته و چه بسا به زودی آن را از دست بدهد. از نظر اخلاقی نیز قساوت قلب می خواهد که کسی اموال و دارایی و گاهی تمام زندگی و کاشانه دوستش را بگیرد و او و خانواده اش را به روز سیاه بنشاند و خود با دارایی آنها، به عیش و نوش بپردازد!! در بعضی از روایات وارد شده است. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 12، صص 119 - 121. قریش آن قدر به قماربازی ادامه می دادند که حتی زن و بچه خود را بر سر آن گرو گذاشته و می فروختند! از این رو بازی با آلات قمار - حتی اگر بدون برد و باخت باشد - حرام شمرده شده است تا کسی به این وادی خطرناک نزدیک نشود. به عبارت دیگر احتمال دارد حرمت بازی با آلات قمار، جنبه حریمی داشته و موجب شود که جامعه اسلامی، به طور کامل از این گونه امور، فاصله گیرد و به آن نزدیک نشود. از دیگر سو کسی که می بازد، می کوشد برای جبران شکست روحی و مادی خود، بازی را ادامه دهد و چون عصبانی شده، چه بسا تمام زندگی خود را ببازد و برای تسکین شکست و ناراحتی های خود، به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی کشیده شود!! شاید بدین جهت است که در این آیات شراب و قمار با هم آمده است. در خصوص بعضی از بازی ها (مانند شطرنج)، باید دانست که (فقه) مرز نهایی میان حرام و واجب را مشخص می کند؛ اما باید مواظب سایر آثار جانبی آنها بود. برخی مانند (شانتال شوده)، قهرمان شطرنج فرانسوی، برآنند که شطرنج یک ورزش خسته کننده است ... پرداختن به شطرنج، سایر منابع ذهنی را از کار می اندازد و دیگر فعالیت های ذهن، بیهوده و پوچ می شود. شطرنج می تواند به مفهوم (نظریه پاسکالی) با فشاری که بر یک نقطه از بدن (مغز) وارد می سازد، اختلال حواس ایجاد کند. به نظر برخی دیگر از مضرات شطرنج، کینه و عداوتی است که میان بازیکنان پدید می آید. (الخین) (قهرمان دیگر شطرنج) می گوید: (برای برنده شدن در بازی شطرنج، باید از حریف خود متنفر شد). مهم تر از همه آنکه بازی با پاسور، شطرنج و ... عمر انسان را تلف، اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته می سازد! در پایان گفتنی است: بازی ها به چهار گروه تقسیم می شوند: 1. بازی با آلات قمار با شرطبندی، 2. بازی با آلات قمار بدون شرطبندی، 3. بازی با غیر آلات قمار با شرطبندی، 4. بازی با غیرآلات قمار بدون شرطبندی. بدون تردید حکم دو نوع بازی روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ وجه حرمت ندارد؛ همان طور که در قمار بودن قسم اول و حرام بودن آن تردید نیست. نوع سوم نیز تقریباً محل اتفاق نظر علمای دینی است و بسیاری از فقها اصلاً ملاک قماربازی را توأم بودن آن با برد و باخت و شرطبندی می دانند، حتّی اگر بازی با آلات قمار نباشد! مانند فوتبال که فی نفسه حرام نیست؛ اما اگر با شرط بندی و برد و باخت مالی همراه باشد، قمار شمرده شده، حرام می گردد. پس شرط بندی در هرگونه بازی حرام است؛ مگر در موارد استثنایی مانند تیراندازی و اسب سواری. تنها مورد اختلاف قسم دوم است؛ یعنی، بازی با آلات قمار بی آنکه با برد و باخت و شرطبندی همراه باشد. قبل از هر چیز باید یاد آور شد: قمار و بازی با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان طور که گفته شد، ممکن است قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوی دیگر، بازی ها تنها به جهت قمار بودن حرمت ندارند. براساس روایات و فتوای فقها، بازی با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلات قمار، ابزاری است که نوعاً با آن قمار بازی می کنند؛ به عبارت دیگر، چیزی که در عرف متدیّنان و کسانی که تقیّد شرعی دارند، ابزار قمار بازی شمرده می شود - هر چند به قصد سرگرمی یا پرورش فکر بدون برد و باخت نیز مورد استفاده قرار می گیرد - این کار بازی با آلت قمار شمرده می شود و طبق روایات حرام است؛ اگر چه قمار نام نگیرد. دلیل تغییر حکم بعضی از بازی ها، بدان جهت است که ممکن است یکی از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیّت دهد و دیگر در عرف متدیّنان ابزار قمار شمرده نشده و ابزار تفریح و سرگرمی یا پرورش فکر خوانده شود؛ چنان که برخی درباره شطرنج اظهار می دارند. در این صورت حکم آن تغییر می کند؛ زیرا حکم تابع موضوع است و با دگرگونی موضوع، تغییر می یابد. بنابراین، بهتر است در این موارد، به جای (تغییر حکم) از عبارت (تغییر موضوع) استفاده کنیم تا کسانی که دقّت کافی ندارند، نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر(صلی الله علیه وآله)ابدی است، چرا حکم خدا دگرگونی می یابد و حرمت، تبدیل به حلیت می شود! گاه مرجع تقلید - به عنوان کارشناس امور دینی - یقین دارد وسیله ای ابزار قمار شمرده می شود؛ در این صورت، بازی با آن را حرام اعلام می کند و گاه ممکن است در صدق این عنوان، تردید داشته باشد. بنابراین فتوای هر مرجع تقلید، برای مقلدان خودش اعتبار دارد. در این باره باید دانست که برخی مراجع بزرگوار، موضوع حرمت شطرنج را قمار و برد و باخت نمی دانند؛ بلکه می گویند: در خصوص شطرنج، روایاتی هست که خود شطرنج بماهو شطرنج، موضوع حرمت است؛ چه با آن قمار شود یا نشود.
فلسفه حرمت بازی با شطرنج یا پاسور چیست؟ طبق نظر برخی از فقها این کار جایز است؛ پس چگونه چیزی که حرام بوده، اینک حلال شده است؟ مگر احکام دین ثابت نیست؟
فلسفه حرمت بازی با شطرنج یا پاسور چیست؟ طبق نظر برخی از فقها این کار جایز است؛ پس چگونه چیزی که حرام بوده، اینک حلال شده است؟ مگر احکام دین ثابت نیست؟
در بیان احکام الهی، چند نکته را باید در نظر داشت:
یکم. احکام الهی، مبتنی بر مصلحت ها و مفسده ها است. گستره مصالح و مفاسد نیز، شامل ابعاد جسمی و روحی، فردی و اجتماعی و امور دنیوی و اخروی است.
دوم. احکام الهی برای پاسخ گویی به نیازهای (ثابت و متغیر) بشر است. برای نیازهای ثابت، احکام ثابت و برای نیازهای متغیر، احکام متغیر وضع می شود.
سوم. احکام الهی، تابع موضوعات است و هر موضوعی، حکم خاص خود را دارد. از این رو ثبات و تغییر احکام، پیوند وسیعی با ثبات و تغییر موضوع دارد. بنابراین ثبات احکام دینی، به لحاظ استواری موضوعشان است و اگر موضوع عوض شود، دیگر ثبات حکم معنا ندارد. به عنوان مثال خوردن انگور حلال است؛ اما اگر همان انگور تبدیل به شراب شود، خوردن آن نیز حرام خواهد شد.
چهارم. تغییر موضوع، انواع مختلفی دارد: یکی از انواع آن، استحاله شی ء (تغییر ماهوی) است؛ مانند آنچه در مثال بالا آمد. گونه دیگر آن، تغییر عنوان منطبق بر موضوع است. به عنوان مثال هر شی ء نجسی که دارای منفعت حلال نباشد، از نظر شرعی قابل مبادله اقتصادی نیست. از این رو در گذشته فروش خون حرام بود؛ زیرا فاقد منفعت حلال بود. اما امروزه که با تزریق خون، می توان جان بیمارانی را از خطر مرگ رهانید، دارای منفعت حلال است. بنابراین با آنکه تغییری در ماهیت خون پدید نیامده، عنوان منطبق بر آن تغییر کرده؛ یعنی، خون مصداق اموری واقع شده است که منفعت حلال دارند و قابل مبادله اقتصادی است.
پنجم. بازی با آلات قمار، در اسلام حرام است و حکم به حرمت بازی با پاسور، از باب آن است که به عنوان یکی از ابزارهای قمار شناخته می شود؛ هر چند با آن شرطبندی نکنند. بنابراین تا زمانی که به این عنوان شناخته شود، حکم آن حرمت خواهد بود. البته اگر مرجع تقلید در صدق عنوان آلت قمار بودن پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمی دهد.
در مقابل گفته شده است که شطرنج امروزه در سطح جهان، آلت قمار به حساب نمی آید؛ بلکه نوعی وسیله بازی فکری شناخته می شود. بر این اساس شطرنج از نظر موضوع حکم شرعی، تغییر یافته است؛ یعنی، از آلت قمار بودن خارج شده و به تبع آن، حکمش نیز دگرگون شده است.
مضرّات قمار
خداوند متعال قمار را در ردیف می گساری و بت پرستی و از کارهای پلید شیطانی دانسته و دستور به اجتناب از آن داده است: (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).؛ مائده (5)، آیه 90. (ای کسانی که ایمان آورده اید! بدانید که شراب، قمار، بت ها و چوب های مخصوص برد و باخت، به تمامی پلید و ناپاک و از کارهای شیطانی است؛ پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید).
(میسر)؛ یعنی، قمار و لذا قمارباز را (یاسر) گویند. ریشه آن (یسر) به معنای آسانی است و علت نامیدن قمار به (میسر)، این است که قمار باز با آن، مال دیگران را به آسانی و بدون زحمت به چنگ می آورد. سید علی اکبر، قرشی، قاموس قرآن، ج 7، ص 263.
از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: (المیسر هوالقمار)؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 119، ح 3. (میسر همان قمار است). بر اساس روایات متعددی از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام)، بازی با آلات قمار نیز در ردیف (میسر) شمرده شده است. جابر از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده است: (از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) پرسیدند: میسر چیست؟ فرمود: هر آنچه که با آن قمار بازی کنند، حتی مانند قاب یا گردو). (قیل یا رسول اللَّه ما المیسر؟ فقال(صلی الله علیه وآله): کل ما تقومر به حتی الکعاب و الجوز)؛ همان، ح 4.
آیه بعد می فرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنی و کینه توزی میان شما و بازداشتن شما از یاد خدا و برپایی نماز است. قماربازی و می گساری، ابزار شیطان در نیل به این هدف است؛ آیا باز هم دست از این کار برنمی دارید: (إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).؛ مائده (5)، آیه 91.
آیه ای دیگر، می گساری و قماربازی را در یک ردیف و از گناهان کبیره دانسته است؛ گرچه ممکن است احیاناً دارای منافعی هم باشد، اما قطعاً آثار زیان بار آن به مراتب بیشتر از سود آن است: (یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما)؛ بقره (2)، آیه 219. (درباره شراب و قمار، از تو می پرسند، بگو: (در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است، و[لی ] گناهشان از سودشان بزرگتر است.) و از تو می پرسند: (چه چیزی انفاق کنند؟) بگو: (مازاد [بر نیازمندی خود] را.) این گونه، خداوند آیات [خود را ]برای شما روشن می گرداند، باشد که در [کار ]دنیا و آخرت بیندیشید).
همچنین آمده است: (حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما اهل لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ)؛؛ مائده (5)، آیه 3. (بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوک، و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و [حیوان حلال گوشت ] خفه شده، و به چوب مرده و از بلندی افتاده، و به ضرب شاخ مرده، و آنچه درنده از آن خورده باشد - مگر آنچه را [که زنده دریافته و خود ]سر ببرید - و [همچنین ] آنچه برای بتان سربریده شده، و [نیز ]قسمت کردن شما [چیزی را] به وسیله تیرهای قرعه؛ این [کارها همه ]نافرمانی [خدا]ست. امروز کسانی که کافر شده اند، از [کارشکنی در] دین شما نومید گردیده اند. پس، از ایشان مترسید واز من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به عنوان ] آیینی برگزیدم. و هر کس دچار گرسنگی شود، بی آنکه به گناه متمایل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بی تردید، خدا آمرزنده مهربان است).
از این آیه می توان فهمید که تقسیم به (ازلام). اعراب دوگونه ازلام (تیرهای مخصوص) داشتند: (ازلام) امر و نهی و دیگری (ازلام قمار). (ازلام قمار) عبارت بود از ده چوب تیر به نام های فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلّی، سفیح، منیح و رغد. هفت تای اولی دارای سهم بود به ترتیب از یک تا هفت سهم و سه تای اخیر سهمی نداشتند.
در تفسیر مجمع البیان آمده است: شتری را سربریده و 28 قسمت می کردند و قماربازان ده نفر به عدد تیرها بودند، آن گاه تیرها را مخلوط کرده، هر کس یک تیر برمی داشت؛ صاحب تیر (فذ) یک قسمت و صاحب تیر (توأم) دو قسمت، تا آنکه تیر (معلی) به نام او آمده بود، هفت سهم می برد و آنان که سه تیر (سفیح، منیح یا رغد) به دست آنها آمده بود، نه تنها چیزی نمی بردند؛ بلکه پول شتر را هم می پرداختند (صص 245 - 244).
در آیه، این کار فسق دانسته شده است؛ یعنی، قمار و بازی با آلات قمار، گناهی بزرگ و خروج از طاعت خداوند و روی آوردن به معصیت است. همان، ص 245 و نیز: علی اکبر، هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج 4.
روشن است که نه تیرهای قمار، خصوصیتی در تحریم داشته و نه حیوان و گوشت آن. بنابراین اموال به دست آمده از هر نوع، برد و باخت و حرام است (همان)؛ جز در مواردی مانند مسابقه تیراندازی یا اسب سواری که استثنا شده است. نوعی قمار بوده که در اسلام تحریم شده است.
پس بازی قمار که با برد و باخت مالی همراه است - اعم از اینکه با آلات قمار باشد یا با هر وسیله دیگری - حرام و داخل در عناوین (میسر) و (ازلام) است و نیز از نمونه های تصرف (ناروا) در مال دیگران است که براساس آیه شریفه (لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ).؛ بقره(2)، آیه 188؛ نساء(4)، آیه 29 و نیز ر.ک: نساء(4) آیه 161؛ توبه(9)، آیه 34.حرام می باشد.
نکته مهم دیگر بازتاب روانی (قمار) است. قمارباز همیشه بازنده است؛ چون اگر ببرد، حریص تر می شود که باز هم قمار کند و به یقین او همیشه برنده نخواهد بود و در دفعه های بعدی، خواهد باخت!! از آنجا که این ثروت باد آورده است - نه نتیجه کار و کوشش - قدر آن را ندانسته و چه بسا به زودی آن را از دست بدهد. از نظر اخلاقی نیز قساوت قلب می خواهد که کسی اموال و دارایی و گاهی تمام زندگی و کاشانه دوستش را بگیرد و او و خانواده اش را به روز سیاه بنشاند و خود با دارایی آنها، به عیش و نوش بپردازد!!
در بعضی از روایات وارد شده است. ر.ک: وسائل الشیعه، ج 12، صص 119 - 121. قریش آن قدر به قماربازی ادامه می دادند که حتی زن و بچه خود را بر سر آن گرو گذاشته و می فروختند! از این رو بازی با آلات قمار - حتی اگر بدون برد و باخت باشد - حرام شمرده شده است تا کسی به این وادی خطرناک نزدیک نشود. به عبارت دیگر احتمال دارد حرمت بازی با آلات قمار، جنبه حریمی داشته و موجب شود که جامعه اسلامی، به طور کامل از این گونه امور، فاصله گیرد و به آن نزدیک نشود.
از دیگر سو کسی که می بازد، می کوشد برای جبران شکست روحی و مادی خود، بازی را ادامه دهد و چون عصبانی شده، چه بسا تمام زندگی خود را ببازد و برای تسکین شکست و ناراحتی های خود، به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی کشیده شود!! شاید بدین جهت است که در این آیات شراب و قمار با هم آمده است.
در خصوص بعضی از بازی ها (مانند شطرنج)، باید دانست که (فقه) مرز نهایی میان حرام و واجب را مشخص می کند؛ اما باید مواظب سایر آثار جانبی آنها بود. برخی مانند (شانتال شوده)، قهرمان شطرنج فرانسوی، برآنند که شطرنج یک ورزش خسته کننده است ... پرداختن به شطرنج، سایر منابع ذهنی را از کار می اندازد و دیگر فعالیت های ذهن، بیهوده و پوچ می شود. شطرنج می تواند به مفهوم (نظریه پاسکالی) با فشاری که بر یک نقطه از بدن (مغز) وارد می سازد، اختلال حواس ایجاد کند.
به نظر برخی دیگر از مضرات شطرنج، کینه و عداوتی است که میان بازیکنان پدید می آید. (الخین) (قهرمان دیگر شطرنج) می گوید: (برای برنده شدن در بازی شطرنج، باید از حریف خود متنفر شد). مهم تر از همه آنکه بازی با پاسور، شطرنج و ... عمر انسان را تلف، اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته می سازد!
در پایان گفتنی است: بازی ها به چهار گروه تقسیم می شوند:
1. بازی با آلات قمار با شرطبندی،
2. بازی با آلات قمار بدون شرطبندی،
3. بازی با غیر آلات قمار با شرطبندی،
4. بازی با غیرآلات قمار بدون شرطبندی.
بدون تردید حکم دو نوع بازی روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ وجه حرمت ندارد؛ همان طور که در قمار بودن قسم اول و حرام بودن آن تردید نیست. نوع سوم نیز تقریباً محل اتفاق نظر علمای دینی است و بسیاری از فقها اصلاً ملاک قماربازی را توأم بودن آن با برد و باخت و شرطبندی می دانند، حتّی اگر بازی با آلات قمار نباشد! مانند فوتبال که فی نفسه حرام نیست؛ اما اگر با شرط بندی و برد و باخت مالی همراه باشد، قمار شمرده شده، حرام می گردد. پس شرط بندی در هرگونه بازی حرام است؛ مگر در موارد استثنایی مانند تیراندازی و اسب سواری.
تنها مورد اختلاف قسم دوم است؛ یعنی، بازی با آلات قمار بی آنکه با برد و باخت و شرطبندی همراه باشد. قبل از هر چیز باید یاد آور شد: قمار و بازی با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان طور که گفته شد، ممکن است قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوی دیگر، بازی ها تنها به جهت قمار بودن حرمت ندارند. براساس روایات و فتوای فقها، بازی با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلات قمار، ابزاری است که نوعاً با آن قمار بازی می کنند؛ به عبارت دیگر، چیزی که در عرف متدیّنان و کسانی که تقیّد شرعی دارند، ابزار قمار بازی شمرده می شود - هر چند به قصد سرگرمی یا پرورش فکر بدون برد و باخت نیز مورد استفاده قرار می گیرد - این کار بازی با آلت قمار شمرده می شود و طبق روایات حرام است؛ اگر چه قمار نام نگیرد.
دلیل تغییر حکم بعضی از بازی ها، بدان جهت است که ممکن است یکی از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیّت دهد و دیگر در عرف متدیّنان ابزار قمار شمرده نشده و ابزار تفریح و سرگرمی یا پرورش فکر خوانده شود؛ چنان که برخی درباره شطرنج اظهار می دارند. در این صورت حکم آن تغییر می کند؛ زیرا حکم تابع موضوع است و با دگرگونی موضوع، تغییر می یابد. بنابراین، بهتر است در این موارد، به جای (تغییر حکم) از عبارت (تغییر موضوع) استفاده کنیم تا کسانی که دقّت کافی ندارند، نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر(صلی الله علیه وآله)ابدی است، چرا حکم خدا دگرگونی می یابد و حرمت، تبدیل به حلیت می شود!
گاه مرجع تقلید - به عنوان کارشناس امور دینی - یقین دارد وسیله ای ابزار قمار شمرده می شود؛ در این صورت، بازی با آن را حرام اعلام می کند و گاه ممکن است در صدق این عنوان، تردید داشته باشد. بنابراین فتوای هر مرجع تقلید، برای مقلدان خودش اعتبار دارد.
در این باره باید دانست که برخی مراجع بزرگوار، موضوع حرمت شطرنج را قمار و برد و باخت نمی دانند؛ بلکه می گویند: در خصوص شطرنج، روایاتی هست که خود شطرنج بماهو شطرنج، موضوع حرمت است؛ چه با آن قمار شود یا نشود.
- [سایر] چرا پاسور بازی کردن حرام است در صورتی که ما می دانیم فقط تعدادی از بازی های آن برای قمار به کار می رود و با شطرنج و دیگر آلات قمار فرق دارد؟
- [آیت الله سیستانی] آیا از لحاظ شرعی بازیهایی که مانند شطرنج ، پاسور و بازی های مشابه که برد و باخت در آن می باشد در کامپیوتر می باشد ؟
- [آیت الله بهجت] آیا در مسأله شطرنج و ورق و پاسور، رجوع به غیر (کسانی که این بازی ها را بدون برد و باخت جایز می دانند) در این مسأله، برای کسانی که از شما تقلید می کنند، جایز است؟
- [سایر] جایگاه فلسفه احکام در قران کریم چگونه است؟
- [سایر] با توجه به تعبدی بودن احکام، آیا سوال از چرایی احکام و فلسفه آن امر صحیحی است؟
- [سایر] با توجه به تعبدی بودن احکام، آیا سوال از چرایی احکام و فلسفه آن امر صحیحی است؟
- [سایر] مراد از (فلسفه احکام) چیست؟ اصلاً این تعبیر، تعبیر صحیحی است یا باید گفت (حکمت احکام)، تفاوت آن ها چیست؟
- [سایر] مراد از (فلسفه احکام) چیست؟ اصلاً این تعبیر، تعبیرصحیحی است یا باید گفت (حکمت احکام)، تفاوت آن¬ها چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا جایز است قوانین مصوّب نظام مقدّس جمهوری اسلامی را از نظر حرمت نقض آنها، به سایر احکام الهی تشبیه نماییم؟
- [سایر] آیا فلسفه احکام در متون دینی بررسی شده است و آیا علت¬های بیان شده در کتاب علل الشرایع علمی است یا با استناد به سنت است و بدون دلایل علمی؟ اصولاً، روش¬های مطمین بررسی فلسفه احکام چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] گوشتها یا مرغهای سر بریدهای که از کشورهای غیر اسلامی وارد میشوند، محکوم به نجاست و حرمت و مردارند، مگر آن که ذبح شرعی آنها ثابت شود؛ ولی گوشتهایی که در بازار مسلمانان به فروش میروند و احتمال داده میشود که به طور شرعی ذبح شده باشند، حلال و خرید و فروش آنها جایز است.
- [امام خمینی] عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، ولی در احکام غیر ضروری دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلًا اگرعدهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عده دیگر میگویند حرام نیست آن عمل را انجام ندهد، و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند آن را به جا آورد، پس کسانی که مجتهد نیستند و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند واجب است از مجتهد تقلید نمایند.
- [آیت الله جوادی آملی] .اسلام, اصولی دارد; مانند توحید، نبوت و معاد, و فروعی مانند نماز، روزه و..., و مسلمان باید برپایه دلیلِ هر چند ساده, به اصول دین یقین داشته باشد و تقلید در اصول دین, جایز نیست. احکام ضروری فروع دین; مانند واجب بودن نماز, مورد تقلید نیست. در احکام غیر ضروری و موضوعاتی که نیاز به استنباط دارد, باید طبق اجتهاد یا احتیاط و یا تقلید عمل کرد. احتیاط, آن است که اگر کسی یقین دارد عملی حرام نیست .بلکه واجب یا مستحب است، آن را انجام دهد و اگر یقین دارد که عملی واجب نیست؛ بلکه حرام یا مکروه است، آن را ترک کند. احتیاط, برای مجتهد و غیر مجتهد, جایز است. کسی که مجتهد نیست و نخواست احتیاط کند, باید از مجتهد واجد شرایط تقلید کند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند، تجاوز به حریم دین و حرام است.
- [آیت الله سبحانی] عدول از مجتهدی به مجتهد دیگر جایز نیست مگر این که دومی اعلم باشد، و نیز فتوی دادن و اظهار نظر در مسائل شرعی برای کسی که قادر بر استنباط احکام از مدارک آن نیست حرام است، و مسئول اعمال دیگران خواهد بود.
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .بر هر بالغ و عاقل, لازم است احکام معاملات را برابر فتوای فقیهان جامع شرایط یاد بگیرد تا به حرام آلوده نشود و معاملهّ باطلی انجام ندهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] فتوا دادن و اظهار نظر کردن در مسائل شرعی برای کسی که مجتهد نیست (یعنی قادر به استنباط احکام از مدارک و دلایل آن نمی باشد) حرام است و هرگاه بدون اطلاع اظهار نظر کند، مسؤول اعمال تمام کسانی است که به گفته او عمل می کنند.
- [آیت الله اردبیلی] بازی و مسابقه با آلات و وسایلی که وضع آنها برای قمار است، مانند شطرنج، ورق و نرد، به قصد برد و باخت و با شرطبندی حرام است، بلکه چنانچه به قصد سرگرمی و بدون شرطبندی باشد نیز بنابر احتیاط جایز نیست؛ ولی بازی و مسابقه با آلاتی که در نظر عرف مردم مخصوص قمار نیستند و قبلاً هم نبودهاند و یا قبلاً مخصوص قمار بودهاند، ولی اکنون از آلت قمار بودن به طور کلّی خارج شدهاند، بدون شرطبندی، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اعانت ظلمه و کسانی که با دین و احکام دین، ضدیت و معاندت دارند و همراهی نمودن با آنها در ظلم و ستم، تجاوز به حریم دین و حرام است.