آیا واجب الوجود، ممکن الخلق نیز می باشد؟ آن گاه که به موجودات نگاه می کنیم و وجودشان را در نظر می گیریم درمی یابیم که برخی از آنان دارای گونه ای از وجوداند که نیازمند به خالق اند موجوداتی اند که برای هستی یافتن علتی می خواهد و در مقابل چون علت آنها نیز اگر خود به بخواهد علتی داشته این سلسله تا ابد ادامه می یابد، ایجاد شده باشد، لذا باید به موجودی برسیم که خود علتی نداشته باشد. و در واقع به موجود دیگری می رسیم که نیازمند به علت نیست. خلاصه اینکه موجود یا به علت نیاز دارد یا به تعبیری یا ممکن است بدین معنا که وجود یافتن و وجود نیافتن آنها امکان دارد و تحقق یک طرف این امکان مربوط به علتی است که باعث آن می شود. و یا اینکه موجودی است که به علت نیاز ندارد و به تعبیری واجب است بدین معنا که هموراه تحقق دارد و در او دو طرفی وجود ندارد تا کسی یا چیزی او را بسویی مثلا وجود سوق می دهد. حال در مورد اینکه آیا واجب الوجود می تواند ممکن الخلق باشد و یا به تعبیر دیگر آیا واجب الوجود علت دارد؟ باید گفت که این تعبیری است متناقض. اگر چیزی واجب الوجود است یعنی در وجودش جهت امکانی و پا در هوایی یافت نمی شود ولی ممکن الخلق بودن برای او دیگر معنا ندارد و اگر او ممکن الخلق است و می شود خالقی داشته باشد هر چند فرضی او دیگر واجب الوجود نخواهد بود بلکه همچون یکی از مخلوقات ممکن این عالم است. خلاصه اینکه تعبیر واجب الوجودی که ممکن الخلق باشد همانند تعبیر دایره مربع است که اگر دایره است نمی شود مربع باشد و اگر مربع است دایره بودن او معنا ندارد.
آیا واجب الوجود، ممکن الخلق نیز می باشد؟
آیا واجب الوجود، ممکن الخلق نیز می باشد؟
آن گاه که به موجودات نگاه می کنیم و وجودشان را در نظر می گیریم درمی یابیم که برخی از آنان دارای گونه ای از وجوداند که نیازمند به خالق اند موجوداتی اند که برای هستی یافتن علتی می خواهد و در مقابل چون علت آنها نیز اگر خود به بخواهد علتی داشته این سلسله تا ابد ادامه می یابد، ایجاد شده باشد، لذا باید به موجودی برسیم که خود علتی نداشته باشد. و در واقع به موجود دیگری می رسیم که نیازمند به علت نیست.
خلاصه اینکه موجود یا به علت نیاز دارد یا به تعبیری یا ممکن است بدین معنا که وجود یافتن و وجود نیافتن آنها امکان دارد و تحقق یک طرف این امکان مربوط به علتی است که باعث آن می شود. و یا اینکه موجودی است که به علت نیاز ندارد و به تعبیری واجب است بدین معنا که هموراه تحقق دارد و در او دو طرفی وجود ندارد تا کسی یا چیزی او را بسویی مثلا وجود سوق می دهد.
حال در مورد اینکه آیا واجب الوجود می تواند ممکن الخلق باشد و یا به تعبیر دیگر آیا واجب الوجود علت دارد؟ باید گفت که این تعبیری است متناقض. اگر چیزی واجب الوجود است یعنی در وجودش جهت امکانی و پا در هوایی یافت نمی شود ولی ممکن الخلق بودن برای او دیگر معنا ندارد و اگر او ممکن الخلق است و می شود خالقی داشته باشد هر چند فرضی او دیگر واجب الوجود نخواهد بود بلکه همچون یکی از مخلوقات ممکن این عالم است.
خلاصه اینکه تعبیر واجب الوجودی که ممکن الخلق باشد همانند تعبیر دایره مربع است که اگر دایره است نمی شود مربع باشد و اگر مربع است دایره بودن او معنا ندارد.
- [سایر] کلمهی واجب الوجود و ممکن الوجود و ممتنع الوجود چه معنی دارد؟
- [سایر] ابدی بودن واجب الوجود، چگونه اثبات می شود؟ آیا واجب الوجود، می تواند خود را معدوم کند؟
- [سایر] می دانم واجب الوجود خداست مثلا شیرینی برای شکر است و همچنین ممکن الوجود غیرخدا شیرینی واسه آب است ممکنه آب شیرین باشه یا نباشه اینها قبول. همان طور که ممکن الوجود را واجب الوجود به وجود می آرود واجب الوجود وجود هستی اش کجاست از کی است از کدام علت است؟ ببینم از ذات اش نباشه؟
- [سایر] چرا واجب الوجود نامتناهی است؟
- [سایر] معنای واجب الوجود، واجب من جمیع الجهات را توضیح دهید.
- [سایر] منظور از وجوب در اصطلاح واجب الوجود چیست؟
- [سایر] منظور از واجب در اصطلاح «واجب الوجود» چیست؟
- [سایر] منظور از واجب بودن، در واجب الوجود (خدا) چیست؟
- [سایر] آیا واجب الوجود در کلام ملا صدرا همان الله در آیات و روایات میباشد؟
- [سایر] اگر میپذیریم که واجب الوجود بسیط است و ترکیبی در ذات او نیست و در کنار او هیچ موجود دیگری را نمیتوان فرض کرد، چطور در کنار او میتوان ممکن الوجود را تصور نمود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر زکات فطره انسان بر دیگری واجب باشد، بر خود او واجب نیست، ولی اگر کسی که بر او واجب است نپردازد احتیاط واجب آن است که اگر می تواند خودش بدهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .واجب است ذکر واجب رکوع, درحال آرامش بدن باشد و احتیاط واجب است ذکر مستحب رکوع که به قصد خصوصیت رکوع ادا میشود, در حال آرامش بدن باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسب کردن به قدر مایحتاج خود و عیال واجب النفقه در صورت تمکن واجب است، بلکه به جهت اداء دین هم بنابر احتیاط واجب می باشد.
- [آیت الله اردبیلی] نماز آیات بر مستحاضه واجب است و بنابر احتیاط واجب باید برای نماز آیات نیز اعمالی را که برای نمازهای واجب روزانه گفته شد، انجام دهد و اگر در وقت نماز واجب روزانه، نماز آیات بر مستحاضه واجب شود، گرچه بخواهد هر دو را پشت سر هم بجا آورد، احتیاط واجب آن است که برای نماز آیات نیز تمام اعمالی را که برای نماز روزانه بر او واجب است انجام دهد و هر دو را با یک غسل و وضو بجا نیاورد.
- [آیت الله سبحانی] هرگاه در نیمه اعتکاف واجب بمیرد قضا بر ولیّ او واجب نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در احکام رکوع فرقی بین نماز واجب و مستحب نیست، حتی زیادی رکوع بنابر احتیاط واجب.
- [امام خمینی] نمازهای واجب - نمازهای واجب شش است: اول: نماز یومیه. دوم: نماز آیات. سوم: نماز میت. چهارم: نماز طواف واجب خانه کعبه. پنجم: نماز قضای پدر که بر پسر بزرگتر واجب است. ششم: نمازی که به واسطه اجاره و نذر و قسم و عهد واجب می شود.
- [آیت الله اردبیلی] کفن میّت بر خویشان او واجب نیست، اگرچه مخارج او در حال حیات بر آنان واجب باشد، بلکه از مال خودش برداشته میشود، ولی اگر مالی نداشته باشد، احتیاط واجب آن است که کسی که مخارج میت در حال حیات بر او واجب بوده، کفن او را بدهد وگرنه دادن کفن او بر مسلمین واجب کفایی است.
- [آیت الله علوی گرگانی] کفن میّت بر خویشان او واجب نیست، اگرچه مخارج او در حال زندگی بر آنان واجب باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] احتیاط واجب آن است که در خانه کعبه وبر بام آن نماز واجب نخوانند، ولی در حال ناچاری اشکال ندارد.