راه رسیدن به معرفت الهی چیست؟
طریقه بدست آوردن معرفت الهی را به طور کامل می خواهم، البته اگر لطف کنید. علم و معرفتی که نصیبت انسان می‌گردد از دو راه حاصل می‌شود: 1 از راه تحصیل دانش و علم آموزی و مطالعه ی کتاب و طبیعت و استاد دیدن ، که به دانش حاصل از این راه علم و معرفت اکتسابی و حضولی گفته می شود. تحصیل علم و معرفت الهی از این طریق ، به درجات مختلف و بسته به استعداد افراد ، برای هر انسان عادی ممکن ، و این در به روی همه باز است بطوری که حتّی افراد کافر نیز می‌توانند از این راه به معرفت الهی دست یافته حقیقت را بیابند. تحصیل معرفت الهی از این راه دارای سطوح گوناگونی است که در قالب علم مدوّن ، معمولاً به چهار سطح کلّی تقسیم می شود: علم کلام ، حکمت بحثی ، حکمت ذوقی و عرفان نظری. البته هر کدام از این سطوح نیز دارای سطوح گوناگونی می باشند ؛ برای مثال برخی از معارف کلامی چنان ساده اند که حتّی کودکان و افراد کم سواد نیز به راحتی به درک آن نائل می شوند ؛ امّا برخی از مطالب این علم نیازمند تعلیم و تعلّم می باشند. بنا بر این ، اگر کسی بخواهد از این راه به معارف الهی هر چه بیشتر و هر چه عمیقتر دست یابد ، مناسب آن است ابتدا از مطالعه یا تحصیل کتب کلامی (اعتقادی) شروع نماید. برای مثال بسیاری از کتابهای شهید مطهری مناسب برای این مقصود می باشند. لذا جوان حقیقت جو را سزاست که از جلد اوّل مجموعه ی آثار این شهید حقیقت آشنا و حقیقت گستر ، مطالعات خود را شروع نموده و پله به پله به پیش رود ؛ که البته امید است خود شخص پلّه های بعدی را نیز در ضمن مطالعه ی آثار این شهید راه معرفت ، بیابد ؛ چرا که کتب این بزرگوار ، اگرچه با قالبی کلامی ارائه شده اند ولی حاوی معارف بسیاری از سطوح بالاتر نیز می باشند. همچنین سبک آثار ایشان به گونه ای است که خود به خود شخص را به مرحله ی بالاتر رهنمون می شود. 2 راه دوم دست یابی به معارف الهی تطهیر قلب و پاک ساختن درون از آلودگی‌ها و زنگارهای گناه و عصیان و خواستهای محدود نفسانی است. اگر کسی به دنبال حقیقت و روح علم باشد و بخواهد از دریای بیکران معرفت و علم الهی بهره‌مند باشد، باید در کنار مطالعه و تحصیل علم ، جدول وجود و آیینه جانش را هم لایروبی و زنگارزدایی نماید تا آب معرفت به راحتی در جانش روان و نور حقیقت ، به وضوح در آن منعکس گردد. چرا که ( العلمُ نورٌ یَقذِفُه اللهُ فی قلبِ مَن یشاء علم نوری است که خداوند آن را در قلب هر کس که مصلحت بداند و مشیّت او اقتضا کند می اندازد.) امّا راه تطهیر قلب و جان ، داشتن نیّت الهی و اخلاص در مسیر خدا و اطاعت مخلصانه از خدا و پیامبر و اولولامر می باشد. ( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه شما نزد او گردآوری می‌شوید.) (الأنفال:24) در اینجا ناگفته نماند که برخورداری از علم و معرفت الهی محتاج همّت عالی ، کوشش فراوان و تحمّل رنج می‌باشد و امری تدریجی است که معمولاً یکباره برای کسی حاصل نمی‌گردد، بلکه باید قدم به قدم و پله به پله از نردبان علم و معرفت صعود کرد و بالا رفت تا زمینه ی رسیدن به مراحل عالی‌تر آن فراهم گردد و این هدف همانگونه که گفته شد با تحصیل و مطالعه و تفکّر و بندگی خالصانه و اطاعت کامل از خداوند و اولیای او میسر می‌گردد. گاه برخی افراد تصور می کنند که معرفت و عرفان پروردگار را باید از راهی عجیب و غریب و یا اذکاری مخصوص بیابند در حالی که چنین راهی ، برای آنکه مقدّمات علمی و عملی لازم را فراهم نکرده ، نه راه که کج راهه ای است بسیار خطرناک. بلی شکّی نیست که از راه ریاضات ، اذکار و عبادات خاصّی می توان به حقایقی الهی دست یافت ، امّا باید توجّه داشت که این راه ، اوّلاً عمومیّت ندارد و ثانیاً باید تحت نظر طبیبان حقیقی الهی باشد ؛ و به صرف مطالعه ی چند کتاب به ظاهر عرفانی یا به توصیه ی برخی دراویش و صوفیّه ی نادان نمی توان پا در چنین راه خطرناکی گذاشت. به قول جناب حافظ شیرازی: ( طیّ این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی.) و به قول جناب مولوی:( هیچ کس بی اوستا چیزی نشد هیچ آهن خنجر تیزی نشد. هر که شغلی گیرد او بی اوستا ریشخندی گردد او به شهر و روستا. ) باید دانست که عمده عامل تطهیر قلب برای تابش انوار معرفت الهی در آن ، همین احکام معروف شریعت است ؛ به شرط آنکه با حفظ شرائط به جا آورده شوند. تصور نکنیم اموری که در دسترس ماست و هر روز با آن سر و کار داریم مثل نماز اوّل وقت و قرائت قرآن با حضور قلب و توسّل به اهل بیت و نعمت وجود ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان و احترام به پدر و مادر ، این توانایی و کشش را ندارند که انسان را به قرب الهی و معرفت پروردگار برسانند، بلکه برعکس هر کدام از اینها، سکوی پروازی هستند که می تواند ما را به اوج بندگی و معرفت برسانند به شرط این که حق آنها را به جا آورده و شرایط آنها را رعایت نماییم.
عنوان سوال:

راه رسیدن به معرفت الهی چیست؟


پاسخ:

طریقه بدست آوردن معرفت الهی را به طور کامل می خواهم، البته اگر لطف کنید.

علم و معرفتی که نصیبت انسان می‌گردد از دو راه حاصل می‌شود:
1 از راه تحصیل دانش و علم آموزی و مطالعه ی کتاب و طبیعت و استاد دیدن ، که به دانش حاصل از این راه علم و معرفت اکتسابی و حضولی گفته می شود. تحصیل علم و معرفت الهی از این طریق ، به درجات مختلف و بسته به استعداد افراد ، برای هر انسان عادی ممکن ، و این در به روی همه باز است بطوری که حتّی افراد کافر نیز می‌توانند از این راه به معرفت الهی دست یافته حقیقت را بیابند.
تحصیل معرفت الهی از این راه دارای سطوح گوناگونی است که در قالب علم مدوّن ، معمولاً به چهار سطح کلّی تقسیم می شود: علم کلام ، حکمت بحثی ، حکمت ذوقی و عرفان نظری. البته هر کدام از این سطوح نیز دارای سطوح گوناگونی می باشند ؛ برای مثال برخی از معارف کلامی چنان ساده اند که حتّی کودکان و افراد کم سواد نیز به راحتی به درک آن نائل می شوند ؛ امّا برخی از مطالب این علم نیازمند تعلیم و تعلّم می باشند. بنا بر این ، اگر کسی بخواهد از این راه به معارف الهی هر چه بیشتر و هر چه عمیقتر دست یابد ، مناسب آن است ابتدا از مطالعه یا تحصیل کتب کلامی (اعتقادی) شروع نماید. برای مثال بسیاری از کتابهای شهید مطهری مناسب برای این مقصود می باشند. لذا جوان حقیقت جو را سزاست که از جلد اوّل مجموعه ی آثار این شهید حقیقت آشنا و حقیقت گستر ، مطالعات خود را شروع نموده و پله به پله به پیش رود ؛ که البته امید است خود شخص پلّه های بعدی را نیز در ضمن مطالعه ی آثار این شهید راه معرفت ، بیابد ؛ چرا که کتب این بزرگوار ، اگرچه با قالبی کلامی ارائه شده اند ولی حاوی معارف بسیاری از سطوح بالاتر نیز می باشند. همچنین سبک آثار ایشان به گونه ای است که خود به خود شخص را به مرحله ی بالاتر رهنمون می شود.
2 راه دوم دست یابی به معارف الهی تطهیر قلب و پاک ساختن درون از آلودگی‌ها و زنگارهای گناه و عصیان و خواستهای محدود نفسانی است. اگر کسی به دنبال حقیقت و روح علم باشد و بخواهد از دریای بیکران معرفت و علم الهی بهره‌مند باشد، باید در کنار مطالعه و تحصیل علم ، جدول وجود و آیینه جانش را هم لایروبی و زنگارزدایی نماید تا آب معرفت به راحتی در جانش روان و نور حقیقت ، به وضوح در آن منعکس گردد. چرا که ( العلمُ نورٌ یَقذِفُه اللهُ فی قلبِ مَن یشاء علم نوری است که خداوند آن را در قلب هر کس که مصلحت بداند و مشیّت او اقتضا کند می اندازد.)
امّا راه تطهیر قلب و جان ، داشتن نیّت الهی و اخلاص در مسیر خدا و اطاعت مخلصانه از خدا و پیامبر و اولولامر می باشد. ( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه شما نزد او گردآوری می‌شوید.) (الأنفال:24)
در اینجا ناگفته نماند که برخورداری از علم و معرفت الهی محتاج همّت عالی ، کوشش فراوان و تحمّل رنج می‌باشد و امری تدریجی است که معمولاً یکباره برای کسی حاصل نمی‌گردد، بلکه باید قدم به قدم و پله به پله از نردبان علم و معرفت صعود کرد و بالا رفت تا زمینه ی رسیدن به مراحل عالی‌تر آن فراهم گردد و این هدف همانگونه که گفته شد با تحصیل و مطالعه و تفکّر و بندگی خالصانه و اطاعت کامل از خداوند و اولیای او میسر می‌گردد. گاه برخی افراد تصور می کنند که معرفت و عرفان پروردگار را باید از راهی عجیب و غریب و یا اذکاری مخصوص بیابند در حالی که چنین راهی ، برای آنکه مقدّمات علمی و عملی لازم را فراهم نکرده ، نه راه که کج راهه ای است بسیار خطرناک.
بلی شکّی نیست که از راه ریاضات ، اذکار و عبادات خاصّی می توان به حقایقی الهی دست یافت ، امّا باید توجّه داشت که این راه ، اوّلاً عمومیّت ندارد و ثانیاً باید تحت نظر طبیبان حقیقی الهی باشد ؛ و به صرف مطالعه ی چند کتاب به ظاهر عرفانی یا به توصیه ی برخی دراویش و صوفیّه ی نادان نمی توان پا در چنین راه خطرناکی گذاشت. به قول جناب حافظ شیرازی: ( طیّ این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی.)
و به قول جناب مولوی:( هیچ کس بی اوستا چیزی نشد هیچ آهن خنجر تیزی نشد. هر که شغلی گیرد او بی اوستا ریشخندی گردد او به شهر و روستا. )
باید دانست که عمده عامل تطهیر قلب برای تابش انوار معرفت الهی در آن ، همین احکام معروف شریعت است ؛ به شرط آنکه با حفظ شرائط به جا آورده شوند. تصور نکنیم اموری که در دسترس ماست و هر روز با آن سر و کار داریم مثل نماز اوّل وقت و قرائت قرآن با حضور قلب و توسّل به اهل بیت و نعمت وجود ماه رجب و شعبان و ماه مبارک رمضان و احترام به پدر و مادر ، این توانایی و کشش را ندارند که انسان را به قرب الهی و معرفت پروردگار برسانند، بلکه برعکس هر کدام از اینها، سکوی پروازی هستند که می تواند ما را به اوج بندگی و معرفت برسانند به شرط این که حق آنها را به جا آورده و شرایط آنها را رعایت نماییم.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین