زمانی که به ایزد منان فکر می کنم دچار تردید و خدای ناخواسته شک می شوم، چطور می توانم از این حالت بیرون بیایم؟ درابتدا باید دانست پیدایش شک و شبهه ها از اولین گامهایی است که انسان در راه تحقیق و رسیدن به علم و یقین برمی دارد ، دوران شک دورانی است که بسیاری از سؤالات در ذهن آدمی مطرح می شود و به واسطه ایشان حرکتی به سوی دانستن پاسخ هایی مربوط به آن سؤالات ایجاد می شود که البته هر چه سؤالات بهتر و روشن تر باشد مسیر حرکت برای دانستن ، مشخص تر می شود . از طرف دیگر باید دانست که همانطور که ایمان بر عمل انسان تاثیر دارد ٰ، عمل هم موجب ریشه دار شدن ایمان می شود (دقت کنید ) لذا نباید از تاثیر اعمال نیک بر تقویت ایمان غافل بود وباید از این ابزار در جلوگیری از تاثیرات سوء شک بیشترین استفاده را نمود . سفارشی که در اینجا لازم است این است که در دوران تحقیق انسان باید بکوشد که اعمال عبادی خویش را به هیچ وجه ترک نکند و رابطه خود را با مجالس و محافل دینی تقویت کند ، چون اعمال عبادی حلقه واسطه ای است که شخص را در قدمی که برداشته است یاری می رساند و روشن کننده راهش می باشد و رابطه محافل و شخصیتهای دینی در پالایش روح و بازداری او از کجروی نقش موثر دارد. در سیره بزرگانی مثل ابن سینا و ملاصدرا امده است که وقتی به یک معضل علمی میرسیدند بعد از وضو دو رکعت نماز می خواندند و با توسل به معصومین از خداوند می خواستند حل مشکل را به انها بنمایاند. درتاریخ امده است روزی یک عرب بدوی آمد خدمت رسول خدا عرض کرد : یا رسول الله ! هلکت. تباه شدم. پیغمبر اکرم فورا متوجه شد؛ فرمود فهمیدم چه میخواهی بگویی .لابد میگویی شیطان آمد به تو گفت : من خلقک ؟ تو هم در جوابش گفتی که مرا خدا آفریده است شیطان گفت : من خلقه ؟ خدا را کی آفریده است ؟ تو نتوانستی جواب بدهی. گفت یا رسول الله همین طور است پیغمبر فرمود : ( ذلک محض الایمان ). فرمود چرا فکر کردی که هلاک شدی ؟ ! این عین ایمان است . شما جوان عزیز بدانید این حالت که با ایجاد شک به فکر حفظ ایمان خود هستید ، بهترین علامت بر قوت ایمان شماست و لذا باید خدا رابراین نعمت شکر گزار باشید . استاد مطهری درباره شک در اعتقادات میگوید : این تازه اول مطلب است که چنین فکری در روح تو پیدا شد ، این شک که پیدا شد ، باید برای رفع آن تلاش کنی . شک منزل بدی است ولی معبر خوب و لازمی است . شک ان وقت بد است که تو در همین منزل بمانی.( اشنایی با علوم اسلامی ج 3 ص123) بایدیاداور شد دین مقدس اسلام پشتوانه عمیق عقلانی و معرفتی دارد و در پاسخ گویی به هیچ کدام از شبهات و سوالاتی که سر راه انسان پیدا میشود ناتوان نخواهد بود و این هنر شماست که سنجیده و با مشورت بتوانید به پاسخهای مناسب دست پیدا کنید . در پایان توصیه می کنیم یکی از بهترین منابعی که میتواند شما را زودتر به استقرار فکری و ذهنی برساند اثار استاد مطهری است . که البته جامعیت کتب ایشان هم شما را در یافتن پاسخ های مختلف و متعدد یاری میکند . چند منبع جهت مطالعه : 1- حکمتها و اندرزها - استاد مطهری 2- دکتر و پیر - شهید هاشمی نژاد باید متوجّه بود که هر پدیده ای در عالم هستی علّتی و حکمتی دارد ؛ که شک در اعتقادات نیز از این امر مستثنی نیست. گاه شک در اعتقادات می تواند نعمتی از جانب خدای حکیم باشد که بنده ی خود را از این طریق به سوی یقینهای بالاتری سوق می دهد و او را از یقین تقلیدی به سوی یقین تحقیقی رهنمون می شود. لذا شک از هر سنخی که باشد می تواند باعث رشد و ترقّی انسان شود به شرط آنکه انسان از شک خود نتیجه نگیرد. برخی افراد به محض اینکه در چیزی شک می کنند حکم می کنند که آن چیز وجود ندارد یا باطل است ؛ درحالی که شک نه یقین است و نه انکار ، بلکه در بین این دو قرار دارد ؛ لذا شخص شاکّ تا دلیلی بر اثبات یا ردّ هر کدام از دو طرف مساله نداشته باشد منطقاً نمی تواند یکی را بر دیگری ترجیح دهد. امّا علّت شک در اعتقادات معمولاً سه چیز است؛ در برخی افراد ، علّت شک ، شرایط فیزیولوژیکی بدن است ؛ تغییرات زیاد هورمونی که در دوران نوجوانی و جوانی در بدن رخ می دهد معمولاً عوارضی چون شکّاکیّت ، اضطراب و واسواس عملی یا فکری را در پی دارد که این عوارض معمولاً تا بیست و پنج سالگی و بخصوص بعد از ازدواج از بین می روند ؛ مگر اینکه شخص با بها دادن بیش از اندازه به این امور مانع از زوال طبیعی آنها شود و آن را از یک روند طبیعی موقّت به یک عادت ذهنی مزاحم تبدیل نماید. همچنین در برخی افراد ، این تغییرات هورمونی با تأخیر همراه بوده ممکن است تا سنین بالاتر نیز برسد. بنا بر این ، لازم است که حضرت عالی ، این عامل را در مورد خود بررسی نمایید. اگر منشاء شکهای شما این عامل باشد راه برطرف نمودن آن ، بی اعتنایی نمودن به شکّ است ؛ البته می توانید از این گونه شکّها استفاده ی مثبت کرده اعتقادات خود را تحقیقی کنید و به جای اینکه با انفعال در برابر چنین شکّهایی آن را به عادتی مزاحم تبدیل نمایید می توانید با پیش گرفتن راه تحقق شک را زائل نموده و در این روند ، روحیّه ی تحقیق را عادت ذهنی خود نمایید که عادتی است بسیار مثبت و سازنده ؛ و چه بسا شکهای ناشی از تغییر ساختار شیمیایی بدن نیز تدبیری است از جانب خداوند متعال تا همگان به سمت تفکّر و تحقیق کشیده شوند و اعتقادات خود را مدلّل نمایند. علّت دوم شک در اعتقادات ، تمایل پنهانی نفس به بهره برداری هر چه بیشتر از امور دنیوی است که با اعتقاد به خدا و نبوّت و قیامت و دیگر امور دینی در تضادّ است ؛ لذا نفس سعی می کند با ایجاد شک در این گونه اعتقادات ، راه خود را باز نماید. امّا از آنجا که فریب نفس بسیار مخفیانه است ، انسان اکثر اوقات متوجّه ترفندهای آن نمی شود. حتّی گاه اینگونه امیال نفسانی ، چنان خود را استتار می کنند که شخص ، شک نفسانی خود را ناشی از حسّ حقیقت جویی می پندارد. در چنین شکهایی انسان معمولاً با انواع مغالطات از براهین عقلی فرار می کند و انتظار دارد که خدا برای او معجزه یا نشانه ای آشکار نشان دهد ؛ که البته برای برخی افراد این گونه امور نیز کارساز نیست ؛ تاریخ گواه است که افراد فراوانی با این که خود خواستار معجزه از انبیاء بودند ولی وقتی معجزه را می دیدند باز تحت تاثیر شکّ نفسانی زیر بار روشنترین معجزات نیز نمی رفتند.برای اینکه معلوم شود شک انسان از این عامل ریشه گرفته است یا نه ، باید منصفانه امیال و اعمال و خواستهای درونی خود را کاوید ؛ اگر در این کاوش دقیق ، انسان متوجّه شد که امیالی در او وجود دارند که خداباوری و دین باوری مانع از بروز آنهاست باید شک خود را منتسب به نفس امّاره کرده با آن به مبارزه برخیزد. این دو گونه از شک ، در حقیقت شکّ علمی نیستند بلکه شکّ روانشناسانه و اخلاقی اند. امّا عامل سوم شک در اعتقادات ، حسّ کنجکاوی و حقیقت جویی قوی همراه با نداشتن یقین عقلی محکم و استوار است. برای وجود خدا و حقّانیّت نبوّت و امامت و قرآن و معاد و فروعات آنها ، براهین عقلی متعدّدی ، در سطوح مختلف اقامه شده است. لذا باید تلاش نمود که این امور را با براهینی هرچه محکمتر اثبات نمود ، به گونه ای که شک در آن راه نیابد. برای این منظور روشن است که باید وقت گذاشت و کتابهایی چون کتب شهید مطهری را مطالعه نمود ؛ بخصوص کتاب (مقدّمه ای بر جهان بینی اسلامی) ایشان. اگر اعتقادات انسان از راه برهان عقلیِ محکم باشد در آن صورت از عهده ی دو عامل پیش گفته نیز راحتتر می تواند برآید. امّا با ضعف در این حیطه ، دو عامل قبلی و به خصوص عامل نفسانی که به نوعی در اکثر انسانها و بلکه غیر از اولیای الهی در همه وجود دارد ، می توانند بسیار خطرناک باشند.
زمانی که به ایزد منان فکر می کنم دچار تردید و خدای ناخواسته شک می شوم، چطور می توانم از این حالت بیرون بیایم؟
زمانی که به ایزد منان فکر می کنم دچار تردید و خدای ناخواسته شک می شوم، چطور می توانم از این حالت بیرون بیایم؟
درابتدا باید دانست پیدایش شک و شبهه ها از اولین گامهایی است که انسان در راه تحقیق و رسیدن به علم و یقین برمی دارد ، دوران شک دورانی است که بسیاری از سؤالات در ذهن آدمی مطرح می شود و به واسطه ایشان حرکتی به سوی دانستن پاسخ هایی مربوط به آن سؤالات ایجاد می شود که البته هر چه سؤالات بهتر و روشن تر باشد مسیر حرکت برای دانستن ، مشخص تر می شود .
از طرف دیگر باید دانست که همانطور که ایمان بر عمل انسان تاثیر دارد ٰ، عمل هم موجب ریشه دار شدن ایمان می شود (دقت کنید ) لذا نباید از تاثیر اعمال نیک بر تقویت ایمان غافل بود وباید از این ابزار در جلوگیری از تاثیرات سوء شک بیشترین استفاده را نمود .
سفارشی که در اینجا لازم است این است که در دوران تحقیق انسان باید بکوشد که اعمال عبادی خویش را به هیچ وجه ترک نکند و رابطه خود را با مجالس و محافل دینی تقویت کند ، چون اعمال عبادی حلقه واسطه ای است که شخص را در قدمی که برداشته است یاری می رساند و روشن کننده راهش می باشد و رابطه محافل و شخصیتهای دینی در پالایش روح و بازداری او از کجروی نقش موثر دارد.
در سیره بزرگانی مثل ابن سینا و ملاصدرا امده است که وقتی به یک معضل علمی میرسیدند بعد از وضو دو رکعت نماز می خواندند و با توسل به معصومین از خداوند می خواستند حل مشکل را به انها بنمایاند. درتاریخ امده است روزی یک عرب بدوی آمد خدمت رسول خدا عرض کرد : یا رسول الله ! هلکت. تباه شدم. پیغمبر اکرم فورا متوجه شد؛ فرمود فهمیدم چه میخواهی بگویی .لابد میگویی شیطان آمد به تو گفت : من خلقک ؟ تو هم در جوابش گفتی که مرا خدا آفریده است شیطان گفت : من خلقه ؟ خدا را کی آفریده است ؟ تو نتوانستی جواب بدهی. گفت یا رسول الله همین طور است پیغمبر فرمود : ( ذلک محض الایمان ). فرمود چرا فکر کردی که هلاک شدی ؟ ! این عین ایمان است .
شما جوان عزیز بدانید این حالت که با ایجاد شک به فکر حفظ ایمان خود هستید ، بهترین علامت بر قوت ایمان شماست و لذا باید خدا رابراین نعمت شکر گزار باشید .
استاد مطهری درباره شک در اعتقادات میگوید : این تازه اول مطلب است که چنین فکری در روح تو پیدا شد ، این شک که پیدا شد ، باید برای رفع آن تلاش کنی . شک منزل بدی است ولی معبر خوب و لازمی است . شک ان وقت بد است که تو در همین منزل بمانی.( اشنایی با علوم اسلامی ج 3 ص123) بایدیاداور شد دین مقدس اسلام پشتوانه عمیق عقلانی و معرفتی دارد و در پاسخ گویی به هیچ کدام از شبهات و سوالاتی که سر راه انسان پیدا میشود ناتوان نخواهد بود و این هنر شماست که سنجیده و با مشورت بتوانید به پاسخهای مناسب دست پیدا کنید .
در پایان توصیه می کنیم یکی از بهترین منابعی که میتواند شما را زودتر به استقرار فکری و ذهنی برساند اثار استاد مطهری است . که البته جامعیت کتب ایشان هم شما را در یافتن پاسخ های مختلف و متعدد یاری میکند .
چند منبع جهت مطالعه :
1- حکمتها و اندرزها - استاد مطهری
2- دکتر و پیر - شهید هاشمی نژاد
باید متوجّه بود که هر پدیده ای در عالم هستی علّتی و حکمتی دارد ؛ که شک در اعتقادات نیز از این امر مستثنی نیست. گاه شک در اعتقادات می تواند نعمتی از جانب خدای حکیم باشد که بنده ی خود را از این طریق به سوی یقینهای بالاتری سوق می دهد و او را از یقین تقلیدی به سوی یقین تحقیقی رهنمون می شود. لذا شک از هر سنخی که باشد می تواند باعث رشد و ترقّی انسان شود به شرط آنکه انسان از شک خود نتیجه نگیرد. برخی افراد به محض اینکه در چیزی شک می کنند حکم می کنند که آن چیز وجود ندارد یا باطل است ؛ درحالی که شک نه یقین است و نه انکار ، بلکه در بین این دو قرار دارد ؛ لذا شخص شاکّ تا دلیلی بر اثبات یا ردّ هر کدام از دو طرف مساله نداشته باشد منطقاً نمی تواند یکی را بر دیگری ترجیح دهد.
امّا علّت شک در اعتقادات معمولاً سه چیز است؛ در برخی افراد ، علّت شک ، شرایط فیزیولوژیکی بدن است ؛ تغییرات زیاد هورمونی که در دوران نوجوانی و جوانی در بدن رخ می دهد معمولاً عوارضی چون شکّاکیّت ، اضطراب و واسواس عملی یا فکری را در پی دارد که این عوارض معمولاً تا بیست و پنج سالگی و بخصوص بعد از ازدواج از بین می روند ؛ مگر اینکه شخص با بها دادن بیش از اندازه به این امور مانع از زوال طبیعی آنها شود و آن را از یک روند طبیعی موقّت به یک عادت ذهنی مزاحم تبدیل نماید. همچنین در برخی افراد ، این تغییرات هورمونی با تأخیر همراه بوده ممکن است تا سنین بالاتر نیز برسد. بنا بر این ، لازم است که حضرت عالی ، این عامل را در مورد خود بررسی نمایید. اگر منشاء شکهای شما این عامل باشد راه برطرف نمودن آن ، بی اعتنایی نمودن به شکّ است ؛ البته می توانید از این گونه شکّها استفاده ی مثبت کرده اعتقادات خود را تحقیقی کنید و به جای اینکه با انفعال در برابر چنین شکّهایی آن را به عادتی مزاحم تبدیل نمایید می توانید با پیش گرفتن راه تحقق شک را زائل نموده و در این روند ، روحیّه ی تحقیق را عادت ذهنی خود نمایید که عادتی است بسیار مثبت و سازنده ؛ و چه بسا شکهای ناشی از تغییر ساختار شیمیایی بدن نیز تدبیری است از جانب خداوند متعال تا همگان به سمت تفکّر و تحقیق کشیده شوند و اعتقادات خود را مدلّل نمایند.
علّت دوم شک در اعتقادات ، تمایل پنهانی نفس به بهره برداری هر چه بیشتر از امور دنیوی است که با اعتقاد به خدا و نبوّت و قیامت و دیگر امور دینی در تضادّ است ؛ لذا نفس سعی می کند با ایجاد شک در این گونه اعتقادات ، راه خود را باز نماید. امّا از آنجا که فریب نفس بسیار مخفیانه است ، انسان اکثر اوقات متوجّه ترفندهای آن نمی شود. حتّی گاه اینگونه امیال نفسانی ، چنان خود را استتار می کنند که شخص ، شک نفسانی خود را ناشی از حسّ حقیقت جویی می پندارد. در چنین شکهایی انسان معمولاً با انواع مغالطات از براهین عقلی فرار می کند و انتظار دارد که خدا برای او معجزه یا نشانه ای آشکار نشان دهد ؛ که البته برای برخی افراد این گونه امور نیز کارساز نیست ؛ تاریخ گواه است که افراد فراوانی با این که خود خواستار معجزه از انبیاء بودند ولی وقتی معجزه را می دیدند باز تحت تاثیر شکّ نفسانی زیر بار روشنترین معجزات نیز نمی رفتند.برای اینکه معلوم شود شک انسان از این عامل ریشه گرفته است یا نه ، باید منصفانه امیال و اعمال و خواستهای درونی خود را کاوید ؛ اگر در این کاوش دقیق ، انسان متوجّه شد که امیالی در او وجود دارند که خداباوری و دین باوری مانع از بروز آنهاست باید شک خود را منتسب به نفس امّاره کرده با آن به مبارزه برخیزد.
این دو گونه از شک ، در حقیقت شکّ علمی نیستند بلکه شکّ روانشناسانه و اخلاقی اند. امّا عامل سوم شک در اعتقادات ، حسّ کنجکاوی و حقیقت جویی قوی همراه با نداشتن یقین عقلی محکم و استوار است. برای وجود خدا و حقّانیّت نبوّت و امامت و قرآن و معاد و فروعات آنها ، براهین عقلی متعدّدی ، در سطوح مختلف اقامه شده است. لذا باید تلاش نمود که این امور را با براهینی هرچه محکمتر اثبات نمود ، به گونه ای که شک در آن راه نیابد. برای این منظور روشن است که باید وقت گذاشت و کتابهایی چون کتب شهید مطهری را مطالعه نمود ؛ بخصوص کتاب (مقدّمه ای بر جهان بینی اسلامی) ایشان. اگر اعتقادات انسان از راه برهان عقلیِ محکم باشد در آن صورت از عهده ی دو عامل پیش گفته نیز راحتتر می تواند برآید. امّا با ضعف در این حیطه ، دو عامل قبلی و به خصوص عامل نفسانی که به نوعی در اکثر انسانها و بلکه غیر از اولیای الهی در همه وجود دارد ، می توانند بسیار خطرناک باشند.
- [سایر] اگر خدای منّان روزی رسان است؛ چرا بعضیها از گرسنگی میمیرند؟!
- [سایر] در ظهور امام زمان علیه السلام دچار شک و تردید هستم، چه کنم؟
- [سایر] اینجانب مدتی است به یک مشکل اعتقادی دچار شده ام. من با اینکه یک فرد شیعه هستم و بسیار به اصول و عقاید مذهب خود پایبند می باشم ولی نمی دانم که از روی سستی ایمان است یا چیز دیگری گاهی دچار شک و تردید می شوم. لطفا برای اینکه قلبم آرام گیرد و اطمینان قلبی در مورد مکتب و مذهبم پیدا کنم مرا راهنمائی بفرمائید. چه کار کنم تا از این شک و تردید ها خارج شوم؟!
- [سایر] سلام حاج آقا انشاالله حال شما خوب است ؟ مدتی است به پیام ها جواب نمی دهیدو یادداشت جدیدی نگذاشته اید نگران شدیم ما به سایت شما و خواندن پیام ها عادت کرده ایم انشاالله در پناه ایزد منان در کنار خانواده محترمتان خوش باشید
- [سایر] با سلام و احترام. تردید و شک چند نوع است؟ آیا شک و تردید مشترک لفظی بوده یا مشترک معنویاند؟ سپاسگزارم
- [سایر] با توجه به تحقیقی بودن اصول دین، بنده نسبت به مسائل اعتقادی دچار شک و تردید شدهام و این موضوع مرا در انجام اعمال عبادی به وسواس انداخته است، مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] چگونه یک شک و تردید سازنده می تواند در شکل گیری ایمان کمک کند؟
- [سایر] چگونه یک شک و تردید سازنده می تواند در شکل گیری ایمان کمک کند؟
- [سایر] امام زمان (عج) درباره توجه به شک و تردید چه هشداری به شیعیان دادهاند؟
- [سایر] من نسبت به اساس استخاره در شک و تردید بسر می برم، لطفا راهنماییم کنید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه به خاطر یک حالت فوق العاده مانند بیماری، غضب یا مصیبت موقتاً گرفتار حالت کثرت شک شود باید به شک خود اعتنا کرده و مطابق احکام آن رفتار کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه در ابتدا گمانش به یک طرف قرار گرفت و بعد هر دو مساوی شد و حالت شک پیدا کرد، باید به دستور شک عمل کند و بعکس اگر نخست حالت شک داشت و بعد گمانش بیشتر به یک طرف شد، باید مطابق گمان عمل کند، ولی اگر شک از شکهایی است که نماز را باطل می کند و پا برجا شد باید نماز را از سر گیرد و مبدل شدن آن به ظن اثری ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه در ابتدا گمانش به یک طرف قرار گرفت و بعد هر دو مساوی شد و حالت شک پیدا کرد، باید به دستور شک عمل کند و بعکس اگر نخست حالت شک داشت و بعد گمانش بیشتر به یک طرف شد، باید مطابق گمان عمل کند، ولی اگر شک از شکهایی است که نماز را باطل می کند و پا برجا شد باید نماز را از سر گیرد و مبدل شدن آن به ظن اثری ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر در شرط سوم از شرطهایی که در مساله پیش ذکر شد شک کند یعنی شک کند که نماز جماعت صحیح بوده یا نه اذان و اقامه از او ساقط است ولی اگر در به هم خوردن صفها یا تحقق بقیه شرایط شک کند چنانچه حالت سابقه معلوم باشد باید بر طبق حالت سابقه عمل کند مثلا اگر در اثر تاریکی شب شک کند که ایا صفوف متفرق شده یا نه بنا بگذارد بر این که متفرق نشده و اذان و اقامه را نگوید و اگر شک کند که ایا برای ان جماعت اذان و اقامه گفته شده یا نه بنا بگذارد بر این که گفته نشده و اذان و اقامه را استحبابا بگوید و در صورتی که حالت سابقه معلوم نیست اذان و اقامه را رجاء بگوید
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] وقتی یکی از شکهای باطل برای انسان پیش آید و بداند که اگر به حالت بعدی منتقل شود برای او یقین یا گمان پیدا می شود؛ جایز نیست با حالت شک نماز را ادامه دهد؛ مثلا اگر در حال ایستادن شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر و بداند که اگر به رکوع رود به یک طرف؛ یقین یا گمان پیدا می کند؛ جایز نیست با این حال رکوع کند.
- [آیت الله خوئی] وقتی یکی از شکهای باطل برای انسان پیش آید، و بداند که اگر به حالت بعدی منتقل شود برای او یقین یا گمان پیدا میشود جائز نیست با حالت شک نماز را ادامه دهد، مثلًا اگر در حال ایستادن شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر و بداند که اگر به رکوع رود به یک طرف یقین یا گمان پیدا میکند جائز نیست با این حال رکوع کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] وقتی یکی از شکهای باطل برای انسان پیش اید و بداند اگر به حالت بعدی منتقل شود برای او یقین یا گمان پیدا می شود جایز نیست با حالت شک نماز را ادامه دهد مثلا اگر در حال ایستادن شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر و بداند که اگر به رکوع رود به یک طرف یقین یا گمان پیدا می کند جایز نیست با این حال رکوع نماید
- [آیت الله شبیری زنجانی] وقتی یکی از شکهای باطلکننده نماز برای انسان پیش آید و بداند که اگر به حالت بعدی منتقل شود برای او یقین یا گمان پیدا میشود، بنا بر احتیاط مستحب با حالت شک نماز را ادامه ندهد؛ مثلاً اگر در حال ایستادن شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر و بداند که اگر به رکوع رود به یک طرف یقین یا گمان پیدا میکند، بنا بر احتیاط مستحب با این حال رکوع نکند، بلکه صبر کند تا برای وی یقین یا گمان پیدا شود؛ ولی اگر لازم باشد به قدری صبر کند که صورت نماز بهم بخورد، لازم است به حالت بعد منتقل شود.
- [آیت الله مظاهری] یکی از مهلکات که مفاسدی بر آن مترتّب میشود و غالباً گناهانی را در بر دارد، وسواس است، و چون وسوسه برای وسواسی یک رذیله است، از نظر ما حرام و مبارزه با آن از اوجب واجبات است، و فرقی نیست که در طهارت و نجاست باشد یا در عبادات، در اعتقادات باشد یا در اعمال، در حقّ اللَّه باشد یا در حقّالنّاس، در کارهای عبادی باشد یا در کارهای اجتماعی. و خلاصه کلام اینکه حالت افراطگری و وسواسی در هرچه باشد، حرام و باید با آن مبارزه شود تا ریشهکن شود، و علامت آن این است که زیاد شک کند و یا زود یقین کند و از متعارف مردم در شک و یقین بیرون باشد، و همین مقدار که از حالت متوسّط که در میان مردم در کارها متعارف است بیرون رفت و حالت افراط یا تفریط در کارها پیدا کرد، وسواسی است و باید دست از آن حالت بردارد و بر طبق آن حالت عمل نکند.
- [آیت الله سیستانی] وقتی یکی از شکهای باطل برای انسان پیش آید و بداند که اگر به حالت بعدی منتقل شود برای او یقین ، یا گمان پیدا میشود ، در صورتی که شک باطل او در دو رکعت اول نماز باشد ، جایز نیست با حالت شک نماز را ادامه دهد ، مثلاً اگر در حال ایستادن شک کند که یک رکعت خوانده یا بیشتر و بداند که اگر به رکوع رود به یک طرف ، یقین یا گمان پیدا میکند ، جایز نیست با این حال رکوع کند ؛ و امّا در بقیه شکهای باطل میتواند نماز را ادامه دهد تا یقین ، یا گمان برای او پیدا شود .