با سلام و احترام. تردید و شک چند نوع است؟ آیا شک و تردید مشترک لفظی بوده یا مشترک معنوی‌اند؟ سپاسگزارم
تردید ریشه اصلی واژه «تردید»، «ردد» است که به معنای برگرداندن چیزی پس از دریافت کردن می‌‌آید.[1] البته تردید چون به باب تفعیل رفته معنای زیادتری را افاده می‌کند؛ یعنی آنکه این برگرداندن چندین بار تکرار شده است؛ شاید به همین جهت به شخص متحیر و سرگردان مردّد می‌گویند؛ گویا ذهن این شخص چیزی را بر می‌گرداند، پس از آن‌‌که آن‌را دریافت کرده است؛ یعنی ذهن او در حال رفت و برگشت بین دو طرف احتمال (پذیرش و عدم پذیرش) است. اقسام تردید تردید می‌تواند به لحاظ‌های مختلف دارای اقسام متعدد باشد؛ مثلاً به لحاظ مراتب تردید که آیا دو طرف احتمال دقیقاً پنجاه پنجاه هستند؟ یا چهل و نه، پنجاه و یک؟ دو نوع تردید محسوب می‌شوند. چنان‌که به لحاظ متعلق و موضوع دارای اقسام بی‌شمار است. البته به این لحاظ می‌توان تردید را در دسته‌های کلی تقسیم کرد؛ مثلاً تردید در اعتقادات و در غیر اعتقادات و ... . شک «شک» از ریشه «شکک» به معنای داخل نمودن چیزی در چیزی است. عرب در ابتدا آن‌جا که نیزه را بر بدن دیگری وارد می‌کردند، می‌گفتند: «شککته بالرمح». شک را به این جهت شک می‌نامند که برای شخص شاک دو چیز در محل واحدی(ذهن و نفس او) وارد شدند و او به هیچ‌کدام یقین ندارد.[2] به نظر می‌رسد بقیه معانی شک نیز به همین برمی‌گردد؛ مثلاً این‌که برخی گفته‌اند ریشه اصلی شک جمع نمودن چیزی با چیز دیگر به واسطه داخل نمودن آن چیز در او است. گویا در ضمیر و ذهن شخص شاک دو چیز جمع شده است.[3] برخی دیگر گفتند شک از ریشه خرق و پاره نمودن است و گویا شک حالتی است که ذهن در اثر شک خرق و پاره شده و رأی و نظری در او استقرار نمی‌یابد. و یا این شک به معنای الصاق و چسبیدن باشد و گویا دو نقیض بهم چسبیدند و راهی برای فهم و نظر وجود ندارد.[4] تفاوت شک و تردید با توجه به توضیحات داده شده، روشن شد تردید و شک از نظر معنا و کاربرد تقریباً مترادف هستند و به جای یکدیگر استعمال می‌شوند؛ هر چند از نظر ریشه‌ای تفاوت دارند. ریب کلمه «ریب» را برخی از اهل لغت به معنای شک و خوف می‌دانند،[5] ولی برخی دیگر آن‌را اخص از شک می‌داند؛ یعنی ریب را شکی می‌دانند که همراه تهمت باشد.[6] برخی از محققین ریب را به معنای اضطراب و تلاطم می‌دانند.[7] تفاوت ریب و شک بر اساس بیان گذشته، ریب از نظر لغت، دارای معانی متفاوت است؛ شاید به جهت همین تفاوت، در برخی از موارد «ریب»، منشأ و سبب «شک» شمرده شده است؛ چنان که امام علی(ع) می‌فرماید: «لا ترتابوا فتشکّوا» ریب نورزید تا دچار شک شوید.[8] ظاهر این روایت این است که «ریب» سبب «شک» می‌شود. برخی از محققان در توضیح این حدیث می‌گوید: مقصود از ریب در این‌جا شک یا تهمت یا لوازم آن دو نیست، بلکه ریب در این‌جا به معنای اضطراب و تلاطم است؛ و منظور این است که به واسطه فرورفتن در شبهات و یا در اثر عمل بر خلاف علم، نفس خود را در اضطراب و ناآرامی قرار ندهید، تا گرفتار شک و تردید گردید.[9] البته در متن روایت نیز شاهدی بر این برداشت وجود دارد؛ زیرا امام(ع) در پی تشویق مردم به عمل کردن به معلومات و جهت نشان دادن راه‌کار برای استواری در علم می‌فرماید: «ریب نورزید تا دچار شک شوید». در برخی موارد نیز «شک» به عنوان سبب «ریب» بیان شده است؛ قرآن کریم می‌فرماید: « (عاقبت) میان آنان و آنچه بدان میل و اشتها داشتند (از لذایذ دنیا به وسیله مرگ) جدایی افکنده شد، چنان که درباره امثال آنها پیش از آن انجام گرفت، زیرا آنان (نسبت به عالم آخرت) در شکی تردید زا و ابهام ‏آور بودند.»[10] در این جا ریب به معنای شک همراه با تهمت و سوء ظن آمده است؛ و ظاهرش این است که شک مطلق و ابتدایی، عامل و سبب چنین شک و ریب شده است. این تفاوت‌ها در حقیقت ناشی از معانی نسبتاً متفاوتی است که هر کدام از این الفاظ دارند.   [1] . «رَدّهُ‏ عن وجهه‏ یَرُدُّه‏ رَدَّا و مَرَدًّا: صَرَفه . رَدَّدَهُ‏ تردیداً و تَرْدَاداً فتردَّدَ. و رجل‏ مُرَدَّدٌ: حائرٌ بَائِرٌ». جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج ‏2، ص 473، بیروت، چاپ اول، 1376ق. [2] . ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ‏3،  ص173، قم، چاپ اول، 1404ق. [3] . عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغة، ص 91، بیروت، چاپ اول، 1400ق. [4] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ج 1، ص 461، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [5] . «الرَّیب‏: ما رابَکَ‏ مِن أمرٍ. تقول: رابَنِی‏ هذا الأمرُ، إذا أدخَلَ علیک شَکًّا و خَوفا. و أراب». معجم مقاییس اللغه، ج ‏2، ص 463. [6] . «أن الارتیاب شک مع تهمة». الفروق فی اللغة، ص 92. [7] . فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج ‏1، ص 207، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی ع ، چاپ اول، 1406ق. [8] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏1، ص 45، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [9] . الوافی، ج ‏1، ص 207. [10] وَ حیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کانُوا فی‏ شَکٍّ مُریبٍ؛ سبأ، 54.
عنوان سوال:

با سلام و احترام. تردید و شک چند نوع است؟ آیا شک و تردید مشترک لفظی بوده یا مشترک معنوی‌اند؟ سپاسگزارم


پاسخ:

تردید
ریشه اصلی واژه «تردید»، «ردد» است که به معنای برگرداندن چیزی پس از دریافت کردن می‌‌آید.[1] البته تردید چون به باب تفعیل رفته معنای زیادتری را افاده می‌کند؛ یعنی آنکه این برگرداندن چندین بار تکرار شده است؛ شاید به همین جهت به شخص متحیر و سرگردان مردّد می‌گویند؛ گویا ذهن این شخص چیزی را بر می‌گرداند، پس از آن‌‌که آن‌را دریافت کرده است؛ یعنی ذهن او در حال رفت و برگشت بین دو طرف احتمال (پذیرش و عدم پذیرش) است.
اقسام تردید
تردید می‌تواند به لحاظ‌های مختلف دارای اقسام متعدد باشد؛ مثلاً به لحاظ مراتب تردید که آیا دو طرف احتمال دقیقاً پنجاه پنجاه هستند؟ یا چهل و نه، پنجاه و یک؟ دو نوع تردید محسوب می‌شوند. چنان‌که به لحاظ متعلق و موضوع دارای اقسام بی‌شمار است. البته به این لحاظ می‌توان تردید را در دسته‌های کلی تقسیم کرد؛ مثلاً تردید در اعتقادات و در غیر اعتقادات و ... .
شک
«شک» از ریشه «شکک» به معنای داخل نمودن چیزی در چیزی است. عرب در ابتدا آن‌جا که نیزه را بر بدن دیگری وارد می‌کردند، می‌گفتند: «شککته بالرمح». شک را به این جهت شک می‌نامند که برای شخص شاک دو چیز در محل واحدی(ذهن و نفس او) وارد شدند و او به هیچ‌کدام یقین ندارد.[2]
به نظر می‌رسد بقیه معانی شک نیز به همین برمی‌گردد؛ مثلاً این‌که برخی گفته‌اند ریشه اصلی شک جمع نمودن چیزی با چیز دیگر به واسطه داخل نمودن آن چیز در او است. گویا در ضمیر و ذهن شخص شاک دو چیز جمع شده است.[3]
برخی دیگر گفتند شک از ریشه خرق و پاره نمودن است و گویا شک حالتی است که ذهن در اثر شک خرق و پاره شده و رأی و نظری در او استقرار نمی‌یابد. و یا این شک به معنای الصاق و چسبیدن باشد و گویا دو نقیض بهم چسبیدند و راهی برای فهم و نظر وجود ندارد.[4]
تفاوت شک و تردید
با توجه به توضیحات داده شده، روشن شد تردید و شک از نظر معنا و کاربرد تقریباً مترادف هستند و به جای یکدیگر استعمال می‌شوند؛ هر چند از نظر ریشه‌ای تفاوت دارند.
ریب
کلمه «ریب» را برخی از اهل لغت به معنای شک و خوف می‌دانند،[5] ولی برخی دیگر آن‌را اخص از شک می‌داند؛ یعنی ریب را شکی می‌دانند که همراه تهمت باشد.[6] برخی از محققین ریب را به معنای اضطراب و تلاطم می‌دانند.[7]
تفاوت ریب و شک
بر اساس بیان گذشته، ریب از نظر لغت، دارای معانی متفاوت است؛ شاید به جهت همین تفاوت، در برخی از موارد «ریب»، منشأ و سبب «شک» شمرده شده است؛ چنان که امام علی(ع) می‌فرماید: «لا ترتابوا فتشکّوا» ریب نورزید تا دچار شک شوید.[8] ظاهر این روایت این است که «ریب» سبب «شک» می‌شود.
برخی از محققان در توضیح این حدیث می‌گوید: مقصود از ریب در این‌جا شک یا تهمت یا لوازم آن دو نیست، بلکه ریب در این‌جا به معنای اضطراب و تلاطم است؛ و منظور این است که به واسطه فرورفتن در شبهات و یا در اثر عمل بر خلاف علم، نفس خود را در اضطراب و ناآرامی قرار ندهید، تا گرفتار شک و تردید گردید.[9] البته در متن روایت نیز شاهدی بر این برداشت وجود دارد؛ زیرا امام(ع) در پی تشویق مردم به عمل کردن به معلومات و جهت نشان دادن راه‌کار برای استواری در علم می‌فرماید: «ریب نورزید تا دچار شک شوید».
در برخی موارد نیز «شک» به عنوان سبب «ریب» بیان شده است؛ قرآن کریم می‌فرماید: « (عاقبت) میان آنان و آنچه بدان میل و اشتها داشتند (از لذایذ دنیا به وسیله مرگ) جدایی افکنده شد، چنان که درباره امثال آنها پیش از آن انجام گرفت، زیرا آنان (نسبت به عالم آخرت) در شکی تردید زا و ابهام ‏آور بودند.»[10] در این جا ریب به معنای شک همراه با تهمت و سوء ظن آمده است؛ و ظاهرش این است که شک مطلق و ابتدایی، عامل و سبب چنین شک و ریب شده است.
این تفاوت‌ها در حقیقت ناشی از معانی نسبتاً متفاوتی است که هر کدام از این الفاظ دارند.   [1] . «رَدّهُ‏ عن وجهه‏ یَرُدُّه‏ رَدَّا و مَرَدًّا: صَرَفه . رَدَّدَهُ‏ تردیداً و تَرْدَاداً فتردَّدَ. و رجل‏ مُرَدَّدٌ: حائرٌ بَائِرٌ». جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج ‏2، ص 473، بیروت، چاپ اول، 1376ق. [2] . ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ‏3،  ص173، قم، چاپ اول، 1404ق. [3] . عسکری، حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغة، ص 91، بیروت، چاپ اول، 1400ق. [4] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ج 1، ص 461، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [5] . «الرَّیب‏: ما رابَکَ‏ مِن أمرٍ. تقول: رابَنِی‏ هذا الأمرُ، إذا أدخَلَ علیک شَکًّا و خَوفا. و أراب». معجم مقاییس اللغه، ج ‏2، ص 463. [6] . «أن الارتیاب شک مع تهمة». الفروق فی اللغة، ص 92. [7] . فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج ‏1، ص 207، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی ع ، چاپ اول، 1406ق. [8] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏1، ص 45، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [9] . الوافی، ج ‏1، ص 207. [10] وَ حیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ کانُوا فی‏ شَکٍّ مُریبٍ؛ سبأ، 54.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین