نبوت عامه و نبوت خاصه به چه معناست؟
نبوت عامه و نبوت خاصه به چه معناست؟ به طور کلی به بحثهائی که درباره وحی و نبوت می شود یعنی قطع نظر از نبوت یک پیغمبر بالخصوص، اصلاً مسأله پیغمبری، مسأله نزول وحی، مسأله اینکه هر پیغمبری باید معجزه‌ای داشته باشد اینها را می‌گویند (نبوت عامه)، یعنی مسائلی که درباره نبوت به طور کلی بحث می‌کنند. ولی نبوت خاصه که نبوت عامه مقدمه‌ای است برای آن، بحث درباره پیغمبری یک پیغمبر بالخصوص است. مثلاً درباره پیغمبر بزرگوار خودمان ما به طور جداگانه باید بحث کنیم که ما چه دلایل و نشانه هایی بر نبوت و پیغمبری ایشان داریم، چون خود نبوت که همان وحی یعنی رسالت مِن جانب الله باشد جزء محسوسات نیست که مشاهده بشود؛ یعنی یک پیغمبر که مدعی است من پیغمبر هستم، پیغمبری او، رسالت او از جانب خدا مستقیماً یک امر محسوسی نیست که هر کسی به چشم خودش ببیند یا مثلا در زیر یک دستگاهی بشود نبوت او را کشف کرد، مثل کسی که بگوید من بر عکس همه مردم دارای دو قلب هستم؛ می آییم او را معاینه می کنیم ببینیم دو قلب دارد یا یک قلب. آن کسی که می گوید بر من از غیب و باطن وحی و الهام می شود باید با یک دلیلی ثابت بشود که او واقعاً وحی و الهامی دارد. آن دلیلش که در تعبیر قرآن کلمه (آیت) یعنی نشانه آمده است و در اصطلاح علمای اسلامی بعد کلمه (معجزه) آمده است همان است که ما با آن نبوت را اثبات می کنیم. ما فعلاً به نبوت سایر انبیایی که در گذشته بوده اند کار نداریم، درباره نبوت پیغمبر خودمان که صحبت می کنیم ایشان چه معجزاتی داشته اند، چه آیاتی از جانب خداوند داشته اند که دلیل بر نبوتشان باشد. مجموعه آثار شهید مطهری ج4 - نبوت.
عنوان سوال:

نبوت عامه و نبوت خاصه به چه معناست؟


پاسخ:

نبوت عامه و نبوت خاصه به چه معناست؟

به طور کلی به بحثهائی که درباره وحی و نبوت می شود یعنی قطع نظر از نبوت یک پیغمبر بالخصوص، اصلاً مسأله پیغمبری، مسأله نزول وحی، مسأله اینکه هر پیغمبری باید معجزه‌ای داشته باشد اینها را می‌گویند (نبوت عامه)، یعنی مسائلی که درباره نبوت به طور کلی بحث می‌کنند. ولی نبوت خاصه که نبوت عامه مقدمه‌ای است برای آن، بحث درباره پیغمبری یک پیغمبر بالخصوص است. مثلاً درباره پیغمبر بزرگوار خودمان ما به طور جداگانه باید بحث کنیم که ما چه دلایل و نشانه هایی بر نبوت و پیغمبری ایشان داریم، چون خود نبوت که همان وحی یعنی رسالت مِن جانب الله باشد جزء محسوسات نیست که مشاهده بشود؛ یعنی یک پیغمبر که مدعی است من پیغمبر هستم، پیغمبری او، رسالت او از جانب خدا مستقیماً یک امر محسوسی نیست که هر کسی به چشم خودش ببیند یا مثلا در زیر یک دستگاهی بشود نبوت او را کشف کرد، مثل کسی که بگوید من بر عکس همه مردم دارای دو قلب هستم؛ می آییم او را معاینه می کنیم ببینیم دو قلب دارد یا یک قلب. آن کسی که می گوید بر من از غیب و باطن وحی و الهام می شود باید با یک دلیلی ثابت بشود که او واقعاً وحی و الهامی دارد. آن دلیلش که در تعبیر قرآن کلمه (آیت) یعنی نشانه آمده است و در اصطلاح علمای اسلامی بعد کلمه (معجزه) آمده است همان است که ما با آن نبوت را اثبات می کنیم. ما فعلاً به نبوت سایر انبیایی که در گذشته بوده اند کار نداریم، درباره نبوت پیغمبر خودمان که صحبت می کنیم ایشان چه معجزاتی داشته اند، چه آیاتی از جانب خداوند داشته اند که دلیل بر نبوتشان باشد.
مجموعه آثار شهید مطهری ج4 - نبوت.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین