چگونه معجزات پیامبران را تایید می کنید؟ آیا آنها را دیده اید؟ چگونه عصای موسی یا زنده کردن مردگان عیسی و شق القمر محمد را توجیه می کنید؟ 1. باید متوجّه بود که معجزات انبیاء(ع) اموری غیر معقول و ناممکن نیستند بلکه از نظر عقل ، امکان وقوع دارند ؛ لکن وقوع آنها از راهای عادی غیر ممکن است. از اینروست که این امور را معجزه (عاجز کننده ی مردم از آوردن مثل آن) نامیده و آنها را گواهی بر اتّصال صاحبان آن معجزات به منبع قدرت مطلق (خدا) می گیریم. 2. این معجزات برای آنها که آن را از نزدیک دیده اند بی واسطه حجّت است امّا وقوع این خارق عادات برای آیندگان از راه خبر متواتر اثبات می شود. امّا خبر متواتر آن خبری را گویند که دارای سلسله سندهای فراوانی است به نحوی که عُقَلا امکان اجتماع راویان آن را بر کذب ،غیر ممکن بدانند. برای مثال وجود شخصی به نام نادرشاه یا کورش هخامنشی یا اسکندر مقدونی انکار ناپذیر است چرا که وجود این افراد از راه اخبار متواتر به ما رسیده است ؛ لذا اگر امروز کسی وجود تاریخی این اشخاص را انکار نماید از نظر عقلای عالم و دانشمندان تاریخ ، متّهم به کم خردی یا وسواس و شکاکیت روانی و یا غرض ورزی می شود. حال چگونه ممکن است بتوان در وقوع معجزات نبی اکرم (ص) شک نمود ، در حالی که اخبار رسیده از کلّ معجزات آن حضرت چه بسا دهها بار بیش ازاخباری است که درباره نادرشاه و کورش و اسکندر مقدونی به ما رسیده است. پس اصل صدور معجزه از آن حضرت به اخبار متواتر ثابت است. مضاف بر این برخی از معجزات آن حضرت مثل شقّ القمر نیز به تنهایی متواترند ؛ به نحوی که انکار آن از نظر دانشمندان تاریخ ، انکار امری مسلّم بوده از انکار وجود تاریخی افرادی چون نادرشاه و اسکندر مقدونی و کورش هخامنشی نا پذیرفتنی تر است. (ر.ک: راه سعادت ، علامه شعرانی) 3. به فرض محال اگر ما وقوع هیچکدام از معجزات نقل شده نبی اکرم را هم نتوانیم اثبات کنیم باز مشکلی برای اثبات نبوّت آن حضرت پیش نمی آید چرا که وجود قرآن کریم به تنهایی برای اثبات نبوّت آن حضرت کافی است. قرآن کریم با صراحت تمام در چندین آیه خود را معجزه نامیده مبارزه طلبی نموده است. و این مبارزه طلبی بیش از چهارده قرن است که دشمنان اسلام را عاجز کرده است. خداوند متعال می فرماید:( أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ : یا میگویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست میگویید ده سوره برساختهشده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را میتوانید فرا خوانید )(هود:13) ( وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ : و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کردهایم شک دارید پس اگر راست میگویید سورهای مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید )(بقره:23) ( أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ : یا میگویند آن را به دروغ ساخته است بگو اگر راست میگویید سورهای مانند آن بیاورید و هر که را جز خدا میتوانید فرا خوانید .)(یونس:38) اینها مبازه طلبی های قرآن کریم است که هیچ دانشمند تاریخی در صدور آنها از زبان نبی اکرم (ص) تردیدی به خود راه نمی دهد. حال این سوال جدّی را از منکرین نبوّت آن حضرت و منکرین معجزه بودن قرآن کریم باید پرسید که چرا در این مدّت چهارده قرن ، دشمنان قسم خورده ی اسلام یک سوره مثل سوره های قرآن را نتوانسته اند بسازند. در زمان ما که دشمنان اسلام هر ساله میلیاردها دلار خرج مبارزه با اسلام می کنند و صدها و هزاران کتاب و مقاله برضدّ اسلام می نویسند و صدها فیلم ضدّ اسلامی می سازند ، چرا اینها تمام همّت خود را جمع نمی کنند تا یک سوره همپایه ی سوره های قرآن بیاورند و برای همیشه صدای مبارزه طلبی قرآن را خاموش نمایند. خود قرآن راه مبارزه را آموخته و گفته است: هر که را می خواهید جمع کنید و حتّی از جنّها نیز کمک بگیرید و سوره ای مثل سور قرآن ، به هر زبان که می خواهید بسازید و آنگاه گواهان منصفی را گرد آورید تا میان قرآن و ساخته ی دست شما داوری کنند. آیا معجزه از این محکمتر که همه ی مردم عالم را به مبارزه می طلبد. اگر کسی در معجزه بودن قرآن کریم شک دارد پس چرا سوره ای مانند سوره کوثر نمی آورد. 4. امّا در مورد معجزات انبیای سابق ، تنها دلیل موجّه ما آیات قرآن کریم و اخبار متواتر نبی اکرم (ص) و اهل بیت(ع) است. لذا اگر قرآن کریم و نبی اکرم (ص) از وجود آن بزرگواران و معجزات آنها خبر نمی دادند ، در زمان ما راهی برای اثبات وجود آنها نبود چه رسد به معجزات آنها. بنا بر این ، ما ابتدا وجود نبی اکرم (ص) را از راه اخبار و اسناد قطعی تاریخی می پذیریم و آنگاه از راه اخبار متواتر وقوع معجزات آن حضرت را قبول می کنیم ؛ و همچنین قرآن را معجزه ی باقی می یابیم ؛ و به واسطه ی این معجزات متواتر و معجزه ی باقی (قرآن) ، نبوّت آن حضرت را تصدیق می کنیم. آنگاه از راه اخبار متواتر آن حضرت و نیز از راه آیات قرآن کریم ، وجود و نبوّت انبیای سابق همچون آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی(ع) را تصدیق می کنیم. 5. همچنین بعد از اثبات معجزه بودن قرآن کریم ، وقوع معجزه ی شقّ القمر از طریق قرآن نیز به اثبات می رسد ؛ چرا که خداوند متعال در قرآن کریم ، اوّل سوره ی القمر از آن خبر داده است. اگر واقعاً چنین معجزه ای رخ نداده بود یقیناً اعراب آن زمان در برابر این آیه موضع گیری می کردند ؛ در حالی که هیچ سند تاریخی وجود ندارد که از موضع گیری منفی اعراب درباره ی این آیه حکایت نماید. 6. امّا اگر خواسته شود که شق ّالقمر را از لحاظ علمی توجیه کنیم جواب این است که معجزه ، گرچه خلاف قانون عمومی علّیّت نیست و اراده ی خدا علّت آن است ؛ ولی خارج از مدار قواعد عادی علمی و تابع قوانین عام تر فرافیزیکی است ؛ لذا هیچ کس جز نبی قادر به انجام آن نخواهد بود. البته نبی نیز آن را به اذن خدا انجام می دهد و اگر اذن الهی نباشد حتّی خود نبی نیز از انجام آن عاجز است. لذا معجزه ، امضای خدا بر نبوّت پیامبری است که خود ، او را به سوی فرستاده است. برای مطالعه بیشتر درباره نبوّت نبی اکرم(ص) و معجزات آن حضرت رجوع شود به کتاب ( راه سعادت ، نوشته ی علامه میرزا ابوالحسن شعرانی)
چگونه معجزات پیامبران را تایید می کنید؟ آیا آنها را دیده اید؟ چگونه عصای موسی یا زنده کردن مردگان عیسی و شق القمر محمد را توجیه می کنید؟
چگونه معجزات پیامبران را تایید می کنید؟ آیا آنها را دیده اید؟ چگونه عصای موسی یا زنده کردن مردگان عیسی و شق القمر محمد را توجیه می کنید؟
1. باید متوجّه بود که معجزات انبیاء(ع) اموری غیر معقول و ناممکن نیستند بلکه از نظر عقل ، امکان وقوع دارند ؛ لکن وقوع آنها از راهای عادی غیر ممکن است. از اینروست که این امور را معجزه (عاجز کننده ی مردم از آوردن مثل آن) نامیده و آنها را گواهی بر اتّصال صاحبان آن معجزات به منبع قدرت مطلق (خدا) می گیریم.
2. این معجزات برای آنها که آن را از نزدیک دیده اند بی واسطه حجّت است امّا وقوع این خارق عادات برای آیندگان از راه خبر متواتر اثبات می شود.
امّا خبر متواتر آن خبری را گویند که دارای سلسله سندهای فراوانی است به نحوی که عُقَلا امکان اجتماع راویان آن را بر کذب ،غیر ممکن بدانند. برای مثال وجود شخصی به نام نادرشاه یا کورش هخامنشی یا اسکندر مقدونی انکار ناپذیر است چرا که وجود این افراد از راه اخبار متواتر به ما رسیده است ؛ لذا اگر امروز کسی وجود تاریخی این اشخاص را انکار نماید از نظر عقلای عالم و دانشمندان تاریخ ، متّهم به کم خردی یا وسواس و شکاکیت روانی و یا غرض ورزی می شود. حال چگونه ممکن است بتوان در وقوع معجزات نبی اکرم (ص) شک نمود ، در حالی که اخبار رسیده از کلّ معجزات آن حضرت چه بسا دهها بار بیش ازاخباری است که درباره نادرشاه و کورش و اسکندر مقدونی به ما رسیده است.
پس اصل صدور معجزه از آن حضرت به اخبار متواتر ثابت است. مضاف بر این برخی از معجزات آن حضرت مثل شقّ القمر نیز به تنهایی متواترند ؛ به نحوی که انکار آن از نظر دانشمندان تاریخ ، انکار امری مسلّم بوده از انکار وجود تاریخی افرادی چون نادرشاه و اسکندر مقدونی و کورش هخامنشی نا پذیرفتنی تر است. (ر.ک: راه سعادت ، علامه شعرانی)
3. به فرض محال اگر ما وقوع هیچکدام از معجزات نقل شده نبی اکرم را هم نتوانیم اثبات کنیم باز مشکلی برای اثبات نبوّت آن حضرت پیش نمی آید چرا که وجود قرآن کریم به تنهایی برای اثبات نبوّت آن حضرت کافی است.
قرآن کریم با صراحت تمام در چندین آیه خود را معجزه نامیده مبارزه طلبی نموده است. و این مبارزه طلبی بیش از چهارده قرن است که دشمنان اسلام را عاجز کرده است. خداوند متعال می فرماید:( أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَیَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ : یا میگویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست میگویید ده سوره برساختهشده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که را میتوانید فرا خوانید )(هود:13)
( وَإِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَی عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءکُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ : و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کردهایم شک دارید پس اگر راست میگویید سورهای مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید )(بقره:23)
( أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ : یا میگویند آن را به دروغ ساخته است بگو اگر راست میگویید سورهای مانند آن بیاورید و هر که را جز خدا میتوانید فرا خوانید .)(یونس:38)
اینها مبازه طلبی های قرآن کریم است که هیچ دانشمند تاریخی در صدور آنها از زبان نبی اکرم (ص) تردیدی به خود راه نمی دهد. حال این سوال جدّی را از منکرین نبوّت آن حضرت و منکرین معجزه بودن قرآن کریم باید پرسید که چرا در این مدّت چهارده قرن ، دشمنان قسم خورده ی اسلام یک سوره مثل سوره های قرآن را نتوانسته اند بسازند.
در زمان ما که دشمنان اسلام هر ساله میلیاردها دلار خرج مبارزه با اسلام می کنند و صدها و هزاران کتاب و مقاله برضدّ اسلام می نویسند و صدها فیلم ضدّ اسلامی می سازند ، چرا اینها تمام همّت خود را جمع نمی کنند تا یک سوره همپایه ی سوره های قرآن بیاورند و برای همیشه صدای مبارزه طلبی قرآن را خاموش نمایند.
خود قرآن راه مبارزه را آموخته و گفته است: هر که را می خواهید جمع کنید و حتّی از جنّها نیز کمک بگیرید و سوره ای مثل سور قرآن ، به هر زبان که می خواهید بسازید و آنگاه گواهان منصفی را گرد آورید تا میان قرآن و ساخته ی دست شما داوری کنند. آیا معجزه از این محکمتر که همه ی مردم عالم را به مبارزه می طلبد.
اگر کسی در معجزه بودن قرآن کریم شک دارد پس چرا سوره ای مانند سوره کوثر نمی آورد.
4. امّا در مورد معجزات انبیای سابق ، تنها دلیل موجّه ما آیات قرآن کریم و اخبار متواتر نبی اکرم (ص) و اهل بیت(ع) است. لذا اگر قرآن کریم و نبی اکرم (ص) از وجود آن بزرگواران و معجزات آنها خبر نمی دادند ، در زمان ما راهی برای اثبات وجود آنها نبود چه رسد به معجزات آنها. بنا بر این ، ما ابتدا وجود نبی اکرم (ص) را از راه اخبار و اسناد قطعی تاریخی می پذیریم و آنگاه از راه اخبار متواتر وقوع معجزات آن حضرت را قبول می کنیم ؛ و همچنین قرآن را معجزه ی باقی می یابیم ؛ و به واسطه ی این معجزات متواتر و معجزه ی باقی (قرآن) ، نبوّت آن حضرت را تصدیق می کنیم. آنگاه از راه اخبار متواتر آن حضرت و نیز از راه آیات قرآن کریم ، وجود و نبوّت انبیای سابق همچون آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی(ع) را تصدیق می کنیم.
5. همچنین بعد از اثبات معجزه بودن قرآن کریم ، وقوع معجزه ی شقّ القمر از طریق قرآن نیز به اثبات می رسد ؛ چرا که خداوند متعال در قرآن کریم ، اوّل سوره ی القمر از آن خبر داده است. اگر واقعاً چنین معجزه ای رخ نداده بود یقیناً اعراب آن زمان در برابر این آیه موضع گیری می کردند ؛ در حالی که هیچ سند تاریخی وجود ندارد که از موضع گیری منفی اعراب درباره ی این آیه حکایت نماید.
6. امّا اگر خواسته شود که شق ّالقمر را از لحاظ علمی توجیه کنیم جواب این است که معجزه ، گرچه خلاف قانون عمومی علّیّت نیست و اراده ی خدا علّت آن است ؛ ولی خارج از مدار قواعد عادی علمی و تابع قوانین عام تر فرافیزیکی است ؛ لذا هیچ کس جز نبی قادر به انجام آن نخواهد بود. البته نبی نیز آن را به اذن خدا انجام می دهد و اگر اذن الهی نباشد حتّی خود نبی نیز از انجام آن عاجز است. لذا معجزه ، امضای خدا بر نبوّت پیامبری است که خود ، او را به سوی فرستاده است.
برای مطالعه بیشتر درباره نبوّت نبی اکرم(ص) و معجزات آن حضرت رجوع شود به کتاب ( راه سعادت ، نوشته ی علامه میرزا ابوالحسن شعرانی)
- [سایر] سه امتیاز غیرقابل انکار قرآن بر تمام معجزات پیامبران پیشین و حتی بر سایر معجزات خود پیامبر اسلام چیست؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] بهترین دلیل برای اثبات معجزة شق القمر پیامبر اسلام(ص) چیست؟
- [سایر] پیامبران قبل از حضرت محمد(ص) چگونه نماز میخواندند؟
- [سایر] دلیل عصمت پیامبر اکرم(ص) و دیگر پیامبران الهی چیست؟
- [سایر] احادیثی از پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در مورد حضرت عیسی(ع) میخواهم؟
- [سایر] این جانب در جایی خوانده ام که شیعیان معتقدند دوازده امام از تمامی رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) برتر هستند. و یک دلیلی که آنها برای اثبات این مطلب می آورند، این است که حضرت عیسی (ع) در پشت سر حضرت امام زمان (عج) نماز خواهد خواند. هر چند در مذهب اهل سنت آمده است که حضرت عیسی (ع) به زمین خواهد آمد، اما نه به عنوان یک رسول یا یک پیامبر، بلکه به عنوان یکی از اعضای امت حضرت محمد (ص)، بنابراین آیا این مطلب صحت ندارد که دوازده امام برتر از همه رسولان و پیامبران بجز حضرت محمد (ص) باشند. همچنین، آیا این باور و اعتقاد در تضاد و تناقض با اعتقاد به قطعیت رسولان و پیغمبران نیست؛ چرا که در این جا (به گفته شیعیان) بعد از خاتم رسولان حضرت محمد (ص) هستند افرادی که از تمامی پیامبران و رسولان بجز حضرت محمد (ص) برترند؟
- [سایر] معنای این صلوات شریفه چیست؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد فی الاولین و صل علی محمد و آل محمد فی الآخرین و صل علی محمد و آل محمد فی الملأ الاعلی و صل علی محمد و آل محمد فی المرسلین؟
- [سایر] آیا پیامبران پیشین چون حضرت مسیح(ع) از نبوت پیامبر اسلام(ص) آگاه بودند؟
- [سایر] بعد از عیسی و قبل از حضرت محمد(ص) چه کسی بر روی زمین حجت بود؟
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید: یا محسن قد اتاک المسیء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن وا نا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی؛ بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گناهکار بگذرد؛ تو نیکوکاری و من گناهکار؛ به حق محمد و آل محمد (ص) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)